
علی هنرمند: فرنگیکاران جوان ایران بار دیگر از میان سختی و تلاش، به قلهای دست یافتند که کمتر تیمی در جهان حتی رؤیایش را دیده بود. صربستان، صحنه تکرار یک شکوه سهگانه بود؛ جایی که شاگردان حسن رنگرز، سرمربی آرام اما پرصلابت ایران، بار دیگر با درخشش خود جهان را به احترام واداشتند.
رنگرز، مردی که این روزها نامش مترادف است با اقتدار فنی و انضباط اخلاقی، در کمتر از یک ماه پس از قهرمانی تیم بزرگسالان در زاگرب، ترکیبی از استعدادهای جوان و ستارههای آزموده را گرد آورد تا نشان دهد چرخه قهرمانی در کشتی ایران نه اتفاقی است و نه زودگذر. او با اتکا به نسل تازهای از فرنگیکاران، راهی نوویساد شد و مأموریتش را با آرامشی مرموز آغاز کرد؛ مأموریتی که پایانش یک بار دیگر، همان تصویر همیشگی بود: پرچم سهرنگ ایران در اوج.
در رقابتهای جهانی زیر ۲۳ سال، کارزار در ۱۰ وزن برگزار شد. در همان روزهای نخست، نشانههای فتح آشکار بود. ایمان محمدی با کشتیهایی سرشار از تکنیک و هوشمندی، بر سکوی وزن ۷۲ کیلو ایستاد؛ غلامرضا فرخی در ۸۷ کیلو با قدرتی مثالزدنی، حریفانش را یکی پس از دیگری کنار زد و فردین هدایتی، مرد سنگینوزن تیم، با آرامشی بینظیر در حرکاتش، سومین مدال طلای ایران را به سینه زد.
در کنار این ۳ طلای خوشرنگ، احمدرضا محسننژاد نیز با سماجت در ۶۷ کیلو، نشان برنز را به مجموعه افتخارات افزود.
در روز پایانی، نوبت به سجاد عباسپور رسید تا در وزن ۶۰ کیلوگرم طلایی دیگر برای ایران به دست آورد اما سرنوشت، رشته مسابقه را طور دیگری نوشت. او با تمام جسارت جنگید اما به نقره رضایت داد. با این حال در همان شب، ابوالفضل مهمدی از مسیر بازندهها برخاست، به دیدار ردهبندی رسید و با پیروزی در نبردی سخت، نشان ششم را به رنگ برنز برای کاروان ایران به ارمغان آورد.
در پایان، جدول مدالها با اقتدار ایران بسته شد: ۳ طلا، یک نقره و ۲ برنز اما اعداد و رنگها، آنچه در صربستان گذشت را توصیف نمیکند. داستان واقعی، هماهنگی و هارمونی تیمی بود که هر کشتیگیر، ادامه دیگری بود. تیم ایران با ۱۴۳ امتیاز فاصلهای غیرقابلجبران با رقبا ایجاد کرد؛ اوکراین با ۹۶ و جمهوری باکو با ۹۳ امتیاز تنها تماشاگران قله بودند.
حسن رنگرز حالا در جایگاهی ایستاده که کمتر مربی ایرانی تجربهاش کرده است: ۴ قهرمانی جهانی در ۳ سال، ۳ بار با تیم ملی امید و یک بار با تیم بزرگسالان. او نه فقط در مدالآوری، بلکه در ساختن تیم و ایجاد نسلی تازه از فرنگیکاران خستگیناپذیر، شاهکار کرده است. شاگردانش از لحاظ سنی در پایینترین میانگین تاریخ تیمهای ملی ایران قرار دارند و این یعنی آیندهای درخشانتر از حال.
اما مأموریت او هنوز تمام نشده. رنگرز پس از بازگشت از صربستان فرصت استراحت نخواهد داشت؛ کمتر از ۳ هفته دیگر باید تیم ملی را برای رقابتهای کشورهای اسلامی آماده کند. او در ظاهر خسته است اما برق خاصی در نگاهش پیداست؛ برقی که فقط در چشمان کسانی دیده میشود که میدانند پیروزی، مسیر است نه مقصد.
در حالی که کاروان فرنگیکاران با جام قهرمانی به کشور بازمیگشت، همزمان تیم آزاد با هدایت پژمان درستکار آماده ورود به میدان شد. کشتی ایران در ۲ جبهه نفس میکشد و در هر دو، نام ایران بر بلندای جهان نقش بسته است. درستکار و شاگردانش نیز سودای دبل جهانی دارند؛ رؤیای تکرار قهرمانی در کنار فرنگیکاران تا نام ایران، در هر ۲ سبک، ظرف یک ماه بر فراز پرچمها بدرخشد.
اگر بخواهیم تصویر امسال کشتی ایران را در یک قاب ببینیم، آن قاب چیزی جز «هنر ایرانی» نخواهد بود. در حالی که برخی کشورها میلیونها دلار خرج میکنند تا یک مدال طلا به دست آورند، فرنگیکاران ایرانی با عشق و غیرت، خاک تشک را طلا میکنند.
در نگاه نخست، این قهرمانی شاید شبیه تکرار گذشته به نظر برسد اما تفاوت در عمق ماجراست. ایران حالا دیگر تیمی نیست که با چند ستاره بدرخشد؛ تیمی است که ساختار یافته، نسل به نسل ادامه دارد و هر وزن، قصه خودش را دارد؛ از ایمان محمدی که با تکنیکش حریفان را مبهوت کرد تا غلامرضا فرخی که یادآور قدرت بدنی کشتیگیران دهههای پیشین است و از هدایتی که مثل دیواری در سنگینوزن ایستاد تا مهمدی که نشان داد امید، همیشه بازمیگردد.
در پایان، صربستان تنها یک میزبان نبود؛ آینهای بود که جهان در آن تصویر تازهای از کشتی ایران دید. نه فقط تیمی پرقدرت، بلکه سیستمی که در اوج ثبات و اعتمادبهنفس حرکت میکند. این پیروزی برای رنگرز، آخرین ایستگاه نیست؛ شاید تازه آغاز راهی باشد که به المپیک لسآنجلس ختم شود، جایی که همین جوانها میتوانند داستان صربستان را در مقیاسی بزرگتر بازنویسی کنند.
در دفتر تاریخ کشتی، شاید بسیاری از قهرمانیها تکرار شوند اما این یکی، رنگ دیگری داشت، زیرا در پس هر فن، هر امتیاز و هر مدال، فلسفهای نهفته است: ایمان به نسل جوان و باور به اینکه افتخار، نه در نتیجه، بلکه در مسیر ساختن آن نهفته است.
صربستان شاهد بود چطور ایران نه فقط روی تشک، بلکه در روح ورزش، فرمانروایی میکند. «طلوع تکرارنشدنی» شاید بهترین تعبیر برای این دوران باشد؛ روزگاری که کشتی ایران درخشانتر از همیشه میدرخشد و نام حسن رنگرز، همانند امضایی طلایی، پایین هر صفحه از این فصل جاودانه نقش بسته است.