میلاد جلیلزاده: در شرایط فرهنگی پیچیدهای که امروز جامعه ایران به آن دچار است و هر اظهار نظر قطعی درباره هر راهحلی برای برونرفت از بحرانهای اخلاقی را در غلاف احتیاط فرو میبرد، رهبر معظم انقلاب در بیانات مربوط به تکریم زنان، طرح مساله را چند پله عمیقتر کرد و به عقبتر برد تا این کلاف سردرگم، از همان نقطهای که گره خورده بود باز شود. در حقیقت ایشان مساله زنان را در پیوند با مساله عمیق و حیاتی دیگری طرح کردند که بسیاری از سردرگمیهای امروز در مواجهه با مسائل اخلاقی جامعه، از عدم توجه به آن به وجود آمده است؛ مسالهای که در بسیاری از شئون جامعه ما تاثیرگذار است و به عبارتی میتوان آن را امالمسائلی دانست که خیلی از موضوعات دیگر، با رفتن در ظرف آن، معنای متفاوتی پیدا میکنند و به نحوی دیگر فهمیده میشوند؛ مساله عدالت. اگر زنان یک جامعه چنین بیندیشند که جدا شدن از سنتهای اخلاقی جامعهشان و ازخودبیگانگی فرهنگی، معنای آزادی را میدهد، دیگر به راحتی نمیتوان آنها را مجاب کرد که مسیر دیگری را بپیمایند و حتی سرزنش آنها هم چندان محملی ندارد؛ چه اینکه آنها در پی چیزی که آن را آزادی میپندارند هستند؛ یعنی تصور میکنند در اعطای آزادی به شهروندان مختلف جامعه، عدالت رعایت نشده و به دنبال آن میروند. اگر مردهای یک جامعه تصور کنند دوگانهای لایتغیر در برابرشان است که یک سوی آن مرد سنتی زورگوی ایرانی قرار دارد و در سوی دیگر مردی که با اختیار خودش به انسانهایی که جنسیت مخالف دارند هم حق و حقوقشان را میبخشد، چرا باید این مرد را سرزنش کرد، حتی اگر از سنتهای اصیل فاصله میگیرد؟ وقتی تلقیهای عمومی از ۲ سوی ماجرا چنین باشد که یک طرف آن را بیعدالتی و سمت دیگر را عادلانه میبیند، حتی اگر این برچسبها غلط و مشوه و گمراهکننده باشند، باز هم طبیعی است که بخش بزرگی از جامعه به دلایلی کاملاً معقول، مسیر نامعقول را در پیش بگیرند و همین است که وضعیت را بغرنج و پیچیده کرده و ایستادن روی هر نظر قطعی به عنوان راهحلی برای برونرفت از بحرانهای اخلاقی جامعه را در غلاف احتیاط فرو میبرد. اگر به قضایا ریشهایتر نگاه شود، خواهیم دید مشکل اصلی از تبلیغ مستقیم بیبندوباری یا چیزهایی از این دست برنمیخیزد، بلکه نه فقط در ایران که در مقیاسی جهانی، امروز انسانها توسط نظام سرمایهداری تحت شرایطی ویژه قرار گرفتهاند و همین شرایط است که آنها را به سمت درست پنداشتن یک وضعیت غلط سوق میدهد؛ وضعیتی که زن را به بهانه استقلال، از پشتیبانی خانواده محروم میکند و در چرخه بردهداری مدرن قرار میدهد. وضعیتی که کرامت زن را لگدمال میکند و مقاومت در برابرش به عنوان عقبماندگی جا افتاده است. وضعیتی که مرد را به طور کلی و ذاتی برخوردار از حق لذتجویی بیمهار از زنها معرفی میکند اما نمیگوید این نهتنها سلطهجویی ناعادلانه علیه زنان است، بلکه بین مردان هم عدالتی در این زمینه برقرار نیست و تنها عدهای که در طبقه اربابان هستند، امکان استفاده از چنین وضعیتی را دارند و باقی جامعه مردان، اگرچه به لحاظ حقوقی و عرفی، با قانونی که مانعشان شود برخورد ندارند اما در عمل از حداقلها هم برخوردار نیستند. به عبارتی چنانکه از بیانات رهبر انقلاب برمیآید، آنچه جامعه را به وضعیت فرهنگی امروز کشانده، موقعیتی است که امروز بسیاری از انسانها در جامعه جهانی ذیل آن هستند و جامعه ایران هم خواهناخواه تحت تاثیر این وضعیت قرار گرفته است. جامعه اتمیزه شدهای که در آن انسانها با حداقلیترین پیوندهای اجتماعی، صرفاً به دنبال منفعتهای خودشان باشند، آن انسانها را تبدیل به بردههایی میکند که به جای تلاش برای برقرار کردن پیوندهای اجتماعی، هرچه بیشتر در مسابقه منفعتطلبی شخصی غوطهور میشوند و به این شکل بیشتر به استحکام این نظام ظالمانه که علیه منافع خودشان هم هست کمک میکنند. رهبر انقلاب تاکنون بارها درباره عدالت سخن گفته بودند و حتی بارها بدون هر تعارف و ملاحظهای با به کار بردن عبارت «سرمایهداری» به آن تاخته بودند. از سوی دیگر ایشان بارها و بارها درباره شأن و کرامت زن در فرهنگ ایرانی و اسلامی سخن گفته بودند و بسان یک معلم اخلاق معنوی، فراتر از رهبر یک نظام سیاسی، مطالبی را بیان کرده بودند که در هر زمان و زمینی قابل تأمل و توجه است اما لااقل در سالهای اخیر این نخستین بار به نظر میرسد که این ۲ موضوع، یعنی وضعیت اجتماعی پدید آمده بر اثر استقرار و استیلای نظام سرمایهداری، در کنار موضوعات اخلاقی و مساله جایگاه زن مسلمان ایرانی در جامعه مطرح میشود. در زمانهای که عدهای با ظاهر علمی و ادعای نخبگی، جامعه ایران را به دلیل ازدواجهای خویشاوندی دارای ضریب هوشی کمتر میدانند یا فکر میکنند هر کس به تعبیر امام(ره) «طعم فقر و استضعاف را نچشیده باشد» و مثلاً در کودکی اتاق شخصی نداشته است، لیاقت صعود در مراتب حکمرانی کشور یا حتی نظر دادن درباره مسائل کلان را ندارد، رهبر معظم انقلاب اتفاقاً همان نقطهای را نشانه میگیرند که ریشه به وجود آمدن بعضی مشکلات فرهنگی در جامعه و یکسری سوءتفاهمات است. این موضع اتفاقاً مترقیتر است و هنگامی که از زن در آن صحبت میشود، صرفاً بحث بر سر نقشهای کاملاً سنتی زنان در خانواده نیست. از حقوق زنان شاغل هم دفاع میشود، از اینکه مردها حتی در کار منزل به همسرشان کمک کنند و از اینکه توقعات نسبت به بانوان باید چه باشد و چه نباید باشد، صحبت شده است. اینها همه در چارچوب آموزهها و قوانین اسلام است و نهتنها با روح جامعه ایران سازگاری دارد، بلکه منطق مستحکم و قابل دفاعی را میتوان در قفای آن یافت. به یک تعبیر ساده و خلاصه میتوان گفت رهبر انقلاب در این صحبتها به نقطههایی اشاره کردند که اگر روی آنها تمرکز دقیق شود و چشمانداز ذهنی جامعه تغییر کند، دیگر بدون اینکه لازم باشد کسی مستقیماً درباره مسائل اخلاقی با مردم وارد برخورد بر سر جزئیات شود، خود جامعه مسیر دیگری را میپیماید. این یک نگاه کلان به موضوعات اخلاقی و اجتماعی است که اگر پی گرفته شود، میتواند ریلها را تغییر بدهد و تعاریف را از آزادگی و بندگی دگرگون کند و تغییرات مثبت را طوری شکل بدهد که جامعه آن را انتخاب خودش به حساب بیاورد نه جبری که از سر ستیزه با نوگرایی بر سرش نازل شده است.
بیانات رهبر انقلاب که صبح روز ۱۲ آذر ۱۴۰۴ در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران مناطق مختلف کشور بیان شد، با توصیف حضرت صدیقه طاهره به عنوان یک انسان عرشی آراسته به والاترین خصوصیات در همه زمینهها و تبیین نگاه اسلام به شأن و حقوق زنان در عرصه خانه و اجتماع و همچنین بایدها و نبایدهای رفتار مردان با همسران و زنان در زمینههای مختلف آغاز شد.
حضرت آیتالله خامنهای پس از اشاره به فضائل بیحد و حصر بانوی ۲ عالم در «عبادت و خشوع، ایثار و گذشت برای مردم، تابآوری در سختیها و مصائب، دفاع شجاعانه از حق مظلوم، روشنگری و تبیین حقایق، فهم و عمل سیاسی، «خانهداری، همسرداری و فرزندپروی»، حضور در حوادث مهم تاریخ صدر اسلام» و دیگر عرصهها، گفتند: «زن ایرانی الحمدلله از چنین خورشیدی که به فرموده پیامبر(ص)، سرور همه زنان عالم در همه دوران تاریخ است، الگو و درس میگیرد و در جهت اهداف او حرکت میکند». چنانکه مشخص است، ایشان با اشاره به نقشهای مختلف حضرت زهرا که از فرزندپروری تا فعالیتهای سیاسی را شامل میشده، الگویی از زن مسلمان را مورد توجه قرار دادند که با نقش منزوی زن استثمار شده در جامعه سنتی تفاوتی بنیادین دارد. این نقشی است که به تعبیر ایشان، در اسلام بسیار بالا و والا تعیین شده و عالیترین و مترقیترین تعابیر درباره آن به کار رفته است.
رهبر انقلاب در ادامه با اشاره به آیات قرآن کریم درباره «نقش برابر زن و مرد در حیات و تاریخ بشر و امکان برابر رشد زن و مرد در رسیدن به کمالات معنوی و عالیترین مقامات»، گفتند: «همه این نکات با بدفهمیهای کسانی که دین دارند اما دین را نشناختهاند و کسانی که از اساس دین را قبول ندارند، در تضاد است». این به نوعی هم مرزبندی با متحجرینی بود که درکی پویا از دین ندارند و هم مرزبندی با کسانی است که نوگرا هستند اما اساسا دین را قبول ندارند و آن را درست نفهمیدهاند.
ایشان سپس با تبیین منطق قرآن در زمینه حقوق زنان در جامعه تأکید کردند: در اسلام در فعالیتهای اجتماعی، کسبوکار، فعالیت سیاسی، دستیابی به بیشتر مناصب حکومتی و عرصههای دیگر، زن با مرد حقوق برابری دارد و در سلوک معنوی و تلاش و حرکت فردی و عمومی، زمینههای پیشرفت او باز است. تا اینجای بیانات رهبر معظم انقلاب را به نوعی میشد از یک سو مرزبندی با متحجرینی دانست که زن را به صورت سنتی، موجودی منفعل و مطیع میپنداشتند و از سوی دیگر رد سخن کسانی است که با زبانی نوگرا میخواهند موضع دین درباره زنان را محل چالش قرار دهند اما در ادامه به ریشه بعضی از مسائلی پرداخته شد که بسیاری از مردم جهان امروز، از جمله مردم ایران به آن مبتلا هستند و به رغم ادعای نوگرایی، تسهیلگر شرایطی است که در آن انسانها برده شدهاند و برای برده ماندنشان، با نیات آزادیخواهانه، هر روز تلاش میکنند.
ایشان با اشاره به اینکه فرهنگ منحط غربی و سرمایهداری از نگاه اسلام کاملاً مردود است، افزودند: در اسلام برای حفظ شأن زنان و مهار خواهشهای بسیار قوی و خطرناک جنسی، محدودیتها و احکامی در «ارتباط زن با مرد، پوشش زن و مرد، حجاب زن و تشویق به ازدواج» وجود دارد که کاملاً منطبق با طبیعت زن و مصلحت و نیازهای حقیقی جامعه است، در حالی که مهار کششهای بیپایان و مخرب جنسی در فرهنگ غربی، مطلقاً مورد توجه نیست.
میتوان گفت این سخنان رهبر انقلاب، همانجایی است که به ریشههای پدید آمدن بعضی معضلات فرهنگی امروز در جامعه اشاره شده است. آیتالله خامنهای زن و مرد را در اسلام ۲ عنصر متعادل با مشترکات فراوان و برخی تفاوتهای ناشی از جسم و طبیعت دانستند و گفتند: این «۲ عنصر مکمل» در اداره جامعه بشری، ادامه نسل بشر، پیشرفت تمدن، تأمین نیازهای جامعه و اداره زندگی نقشآفرین هستند.
ایشان در روند این نقشآفرینی حیاتی، تشکیل خانواده را از مهمترین کارها برشمردند و افزودند: «برخلاف فراموشی نهاد خانواده در فرهنگ غلط غربی، در اسلام برای «زن، مرد و فرزندان» به عنوان عناصر شکلدهنده خانواده، حقوق متقابل و مشخصی دیده شده است. رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان که به حقوق زن اختصاص داشت، «عدالت در رفتار اجتماعی و خانوادگی» را نخستین حق زنان برشمردند و با تأکید بر وظیفه دولت و آحاد جامعه در تأمین این حق، گفتند: «حفظ امنیت، حرمت و کرامت» نیز از حقوق اصلی زنان است و برخلاف سرمایهداری غرب که کرامت زن را لگدمال میکند، اسلام بر رعایت کامل احترام زن تأکید دارد. ایشان با اشاره به روایتی از پیغمبر اکرم که زن را «گُل» و نه «کارگزار و مأمور انجام کارهای خانه» میداند، افزودند: در این نگاه باید با پرهیز از عتاب و خطاب زن، او را همچون گل مراقبت و محافظت کرد تا او نیز خانه را از رنگ و عطر خود برخوردار کند». ایشان مثال زدن قرآن از ۲ بانوی مؤمن یعنی مریم و آسیه (که اولی همسری نداشت و دومی همسر فرعون بود) را یک شاخص برای همه مردان و زنان مؤمن و نشاندهنده اهمیت فکر و عمل زن خواندند و گفتند: حقوق اجتماعی زن همچون تساوی دستمزد با مردان در کار واحد، بیمه زنان شاغل یا سرپرست خانوار، مرخصیهای ویژه زنان و دهها مساله دیگر باید بدون تبعیض رعایت شود و محفوظ باشد.
ایشان مهمترین حق و نیاز زن در خانه را «محبت همسر» برشمردند و با بیان روایتی که مردان را به ابراز علاقه و بیان محبت به زنان خود توصیه میکند، افزودند: حق مهم و بزرگ دیگر زن در خانه، «نفی هر گونه خشونت علیه او» و اجتناب کامل از انحرافات رایج در غرب همچون کشتن و یا کتک زدن زنان به دست مردان و همسران است.
نکته دیگری که در بیانات رهبر انقلاب آمد و اشاره به حقوق زن در قوانین اسلامی داشت این بود که «پرهیز از تحمیل کارِ خانه به زن»، «کمک شوهر به زن در گذراندن عوارض فرزندآوری» و «باز گذاشتن راه ترقی و پیشرفت علمی و شغلی» را از دیگر حقوق زنان دانستند و با تأکید بر اینکه زن مدیر و رئیس خانه است، گفتند: باید از زنان که با وجود درآمدهای ناکافی و ثابت همسران و گرانی اجناس، هنرمندانه خانه را اداره میکنند قدردانی کرد.
ایشان در بیان تقابل نگاه سرمایهداری و اسلام به زن، گفتند: زن در اسلام، استقلال، توانایی، هویت و امکان پیشرفت دارد اما نگاه سرمایهداری، تبعیت و هضم شدن هویتی زن در مرد و عدم رعایت شرافت و حرمت زن است و زن را وسیله مادی و ابزار هوسرانی و خوشگذرانی میداند که باندهای خلافکار که اخیراً در آمریکا سر و صدای زیادی به پا کردهاند نتیجه این نوع نگاه است.
حضرت آیتالله خامنهای، «تخریب بنای خانواده» و ایجاد آسیبهایی همچون کودکان پدرنشناس، کاهش نسبتهای خانوادگی، باندهای شکار دختران جوان و ترویج روزافزون بیبند و باری جنسی به نام آزادی را از گناهان بزرگ فرهنگ سرمایهداری در یکی دو قرن اخیر برشمردند و گفتند: سرمایهداری غرب با فریبکاری، اسم این حجم عظیم از کارهای خلاف را «آزادی» میگذارد و برای رواج آن حتی در کشور ما نیز از این عنوان استفاده میکنند، در حالی که این آزادی نیست، بلکه اسارت است.
ایشان با اشاره به اصرار غرب برای صادرات فرهنگ غلط خود به دنیا، افزودند: آنها مدعی هستند محدودیتهای معین برای زن از جمله حجاب، مانع پیشرفت او خواهد شد اما جمهوری اسلامی این منطق غلط را باطل کرد و نشان داد که زن مسلمان و مقید به پوشش اسلامی میتواند در همه عرصهها، بیشتر از دیگران حرکت و نقشآفرینی کند.
در پایان، ایشان در بیان توصیهای مهم، رسانهها را از ترویج تفکر غلط سرمایهداری غرب درباره زن برحذر داشتند و افزودند: وقتی درباره حجاب و پوشش زنان و همکاری زن و مرد بحث میشود نباید رسانه داخل کشور، حرف غربیها را تکرار و برجسته کند، بلکه باید نگاه عمیق و کارساز اسلام در داخل و مجامع جهانی مطرح و بزرگ شود که این بهترین راه ترویج اسلام است و باعث گرایش بسیاری از مردم دنیا بویژه زنان به آن خواهد شد.
آموزههای عدالتمحور اسلام چگونه نقش زنان در یک جامعه مترقی دین مدار را تعیین میکند
آزادی زن از بند سرمایهداری
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها