سعید غلامحسینی: گاهی یک پنجره کوتاه، یک فاصله چندروزه و یک مکالمه پشت پرده، میتواند مسیر یک نسل را عوض کند. صحبت از احتمال رویارویی دوباره تیم ملی ایران با آرژانتین است؛ همان تیمی که 11 سال پیش جهان را برای 90 دقیقه در سکوت برد، وقتی ایران با بدنی تشنه و چشمانی پر از غرور مقابل ارتشی ایستاد که کاپیتانش نامش را بر تاریخ فوتبال حک کرده است؛ لیونل مسی. آن روزی که ضربهای در واپسین ثانیه، شیرینی مقاومت را به حسرت تبدیل کرد اما شرافت همان بود که ماند.
اینبار، قصه تکرار میشود اما نه در جام جهانی، نه در زمین بیطرف. اکنون صحبت از این است که شاید خود قهرمان جهان، تمامقد، با تمام ستارههایش، پا بر خاک ایران بگذارد. چیزی شبیه یک رویا اما نه آنقدر دور که نشود تصورش کرد.
فدراسیون فوتبال آرژانتین برنامهاش برای فیفادی نوامبر را اعلام کرده؛ فقط یک مسابقه دوستانه ردیف شده و آن هم برابر آنگولا. قرار بود ۲ بازی برگزار شود اما یافتن حریف دوم برای تیمی که همه یا از آن میترسند یا توان پرداخت هزینهاش را ندارند، سخت شد. دیدار تاییدشده در لوانداست اما حتی همین یک بازی نیز هنوز روی آب است. چرا؟ چون آنگولا هنوز پولی که طرف آرژانتینی انتظار دارد را نپرداخته. همین «تعلل مالی»، فرصتی ایجاد کرده که ایران را در متن ماجرا قرار میدهد.
یک واسطه بازی دوستانه، پیشنهاد را به تهران رسانده: پرداخت حدود 6 میلیون یورو و دریافت تضمین حضور مسی حداقل 60 دقیقه در زمین، همراه تیم اصلی، نه ترکیب آزمایشی. قراردادی که با دستمزد مربیان متوسط اروپایی برابر است اما ارزشش شاید فراتر از رقم باشد. در چنین بازیهایی، پول فقط بلیت ورود است؛ اصل ماجرا میراثی است که میماند.
اما ایران قبلاً برای همین پنجره زمانی، حضور در یک تورنمنت چهارجانبه در دوبی را امضا کرده است؛ با ازبکستان، مصر و کیپوِرد. لغو این قرارداد، جریمه دارد و رقمش هم کم نیست. افزون بر این، در دوبی ۲ مسابقه قطعی است و احتمال تقابل با محمد صلاح هم وجود دارد. یعنی فدراسیون باید بین یک بازی بزرگ و ۲ بازی متوسط تصمیم بگیرد. انتخابی که کمتر از یک ریسک مدیریتی نیست.
حتی راههای پیچیدهتری هم روی میز است. مثلا تیم اصلی برای بازی با آرژانتین آماده شود و همزمان تیم امید یا ترکیب دوم در مسابقه اول تورنمنت دوبی به میدان رود تا تیم اصلی برای بازی احتمالی با مصر، دوباره به جمع برگردد اما این انتقال نیازمند قراردادهایی با بندهای انعطافپذیر است و بعید نیست برگزارکنندگان تورنمنت دوبی شرط کرده باشند ایران باید با ترکیب اصلی حاضر شود. اگر چنینبندی باشد، مسیر مانور تقریباً بسته است.
اما موضوع فقط برنامهریزی نیست. همه چیز به فهم ارزش لحظه بستگی دارد. ما سالهاست در بازیهای تدارکاتی با حریفان درجه ۲ و ۳ دستوپا میزنیم و تیم ملی به جای محک خوردن در فشار واقعی، به تمرین سبک مقابل حریفانی میرود که حتی ریتم مسابقههای قارهای را شبیهسازی نمیکنند. این فرصت، چیزی فراتر از فوتبال است؛ اعتبار است، دیده شدن است، بازیابی هویت است. حضور قهرمان جامجهانی در ایران، حتی برای 90 دقیقه، معادل بازگرداندن جایگاه تاریخی تیم ملی در آسیاست.
اما یک سوال مهم: کجا میزبان خواهد شد؟ ورزشگاه آزادی در شرایط فعلی آماده پذیرایی از چنین رویدادی نیست؛ نه از نظر زیرساخت، نه استاندارد تماشاگر، نه فضای پیرامونی. تنها گزینه جدی فعلاً نقش جهان اصفهان است؛ شهری که هم آرامش لازم برای نظم چنین مسابقهای را دارد و هم ورزشگاهی که در حد پذیرش هیبت قهرمان جهان باشد.
یک امکان دیگر، برگزاری بازی در کشور سوم است؛ همان کاری که در دیدار تاریخی ایران و برزیل در امارات انجام شد. آن روز هم شرایط پیچیده بود اما در نهایت بازی برگزار شد و ایران برنده اعتباری شد که تا سالها از آن یاد شد.
اما اینبار، پای مسی در میان است. تجربه استقبال از کریستیانو رونالدو در تهران را هنوز فراموش نکردهایم. این موج رسانهای میتواند چند برابر شود، چند برابر بزرگتر، چند برابر پرصداتر. مسی نه فقط یک ستاره، بلکه یک «روایت» است؛ روایتی که حضورش در ایران میتواند تصویر فوتبال ایران را دوباره در جهان بازسازی کند.
در نهایت، انتخاب تیم ملی میان ۲ مسیر است:
بازی با مصر و محمد صلاح یا بازی با آرژانتین و لیونل مسی. هر دو ارزشمند اما یکی تاریخساز.
اینجا همان لحظهای است که باید تصمیم گرفت: آیا تیم ملی ایران میخواهد دیده شود یا نه؟
فرصت کمنظیر تیم ملی فوتبال ایران برای مصاف با قهرمان جام جهانی
دعوت از قله
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها