
گروه سیاسی: دوشنبه پنجم آبان، مجید تختروانچی، دیپلمات 67 ساله جمهوری اسلامی ایران که از شهریور 1403 در مقام معاون سیاسی وزارت امور خارجه مشغول کار است، در چهارمین «همایش بینالمللی مطالعات ایران معاصر» جملاتی علیه رفتار مذاکراتی آمریکا طی ۵ دور مذاکرات ایران و آمریکا در دولت ترامپ به زبان آورد که قابل تأمل بود. روانچی گفت: «آمریکاییها از ابتدا در باغ سبز نشان داده و اعلام کردند آماده همکاری هستند و صرفاً با زبانبازی وارد شدند». وی نخستین کسی نیست که آمریکاییها را فریبکار میخواند. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در سالهای 1392 تا 1400 و مسؤول گروه مذاکرهکننده در توافق خسارتبار برجام، آذر 13۹۵ در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: «من اعتراف میکنم اشتباه کردم به حرف جان کری اعتماد کردم. اگر استراتژی خودم را دنبال میکردم، اکنون با مشکل مواجه نمیشدم. میپذیرم اشتباه کردم و مسؤولیت آن را قبول میکنم. ما با صحبت و قول آقای کری اظهار نظر کردیم». او شهریور 1397 در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سیانان در پاسخ به این سوال خبرنگار که «اگر شما احساس میکردید آمریکا به تحریمها اعتیاد دارد، چرا توافق را ادامه دادید؟» گفت: «این شاید یک اشتباه بوده است اما مشکل اینجا بود که احساس ما این بود ایالات متحده یاد گرفته دستکم درباره ایران، تحریمها به رغم ایجاد مشقتهای اقتصادی، نتایج سیاسی مدنظر آنها را به بار نمیآورد و من فکر میکردم آمریکاییها این درس را یاد گرفتهاند. متأسفانه اشتباه میکردم».
* 9 سال و نیم پس از «تقریباً هیچ» سیف
ولیالله سیف، رئیس بانک مرکزی در دولت حسن روحانی، پس از شرکت در اجلاس بهاره بانك جهانی و صندوق بینالمللی پول در آمریكا ۲ بار تصریح کرد برجام تا آن روز و ساعت، یعنی کمتر از یک سال پس از امضا و ۳ ماه پس از اجرا، «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادیای برای تهران نداشته است؛ یک بار در مصاحبه با بلومبرگ و یک بار در گفتوگو با ایرنا: «متأسفانه تا به حال اقدام مؤثری از طرف آمریكاییها مشاهده نكردهایم و به همین دلیل ادعا میكنیم از این نظر تقریباً هیچ اتفاقی نیفتاده است، لذا آنها باید با سرعت و حساسیت بیشتر و با روشهای اعتمادساز نسبت به رفع نگرانی بانكها و مؤسسههای مالی دنیا به منظور شروع همكاری با بانكهای ایرانی در سطح بینالمللی اقدام كنند».
جز او، ظریف و روانچی، سیدعباس عراقچی، معاون سیاسی وقت وزیر امور خارجه نیز سال 1396 در اندیشکده چتمهاوس لندن صراحتاً گفت: «ایران برجام را داستانی موفق نمیداند؛ چون ایران از آن بهرهمند نشده و تحریمها برداشته نشده». او همچنین آذر ۹۸ تصریح کرد: «نتیجه پایبندی ما به برجام فقط تحریمهای جدید بود». محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی در سالهای 1396 تا 1400 نیز هفتم مهر 1398 در مصاحبه با روزنامه ایران گفت: برجام بدون منافع برای تهران ارزشی ندارد اما ۸ بهمن 1403 در گفتوگو با پایگاه خبری «ایران 24»، برجام را یک نمونه بسیار موفق در مذاکره با آمریکا دانست! این در حالی است که حسن روحانی پس از اقدام تروریستی آمریکا علیه سردار حاجقاسم سلیمانی و به شهادت رساندن ایشان در دی 1398، تصریح کرده بود: «آمریکاییها همواره خوی تجاوزگری خود را حفظ کردهاند و هیچگاه نسبت به تعهدات سیاسی، حقوقی و اخلاقی پایبند نبودهاند و با زیر پا گذاشتن آن، حقوق ملتها را تضییع کرده و میکنند».
* خیانت و فریب، تازه است؟
با همه این رفت و برگشتها هیچکس تردیدی ندارد آمریکا در نظر رهبر انقلاب، در همه سالهای اخیر به خیانت، فریبکاری و نقض عهد شهره است و حضرت آیتالله خامنهای هیچگاه مذاکره با غرب، اروپا و آمریکا را فایدهمند و حلال مشکلات و مسائل ندیدهاند. مرور دیدگاهها و بیانات رهبر حکیم انقلاب نشان میدهد اتفاقاً سال 1394 که سال مذاکرات سخت و پرچالش هستهای با ۱+۵ بود، ایشان بیشترین هشدارها و تحذیرها را درباره خوی روباهصفتانه طرفهای غربی داشتهاند؛ چنانکه اولاً مذاکره با آمریکا را صرفاً در حوزه هستهای دانستند، چرا که در سایر مسائل، منافع ایران و آمریکا را تماماً در مقابل هم خواندند. از جمله در سخنرانی نوروزی سال 1394: «ما نه در مسائل منطقهای، نه در مسائل داخلی و نه در مساله تسلیحات، با آمریکا مطلقا صحبت و مذاکرهای نداریم؛ مذاکره، صرفاً در قضیه هستهای است». علاوه بر این، در نظر ایشان، مذاکره برای آمریکا همراه با دیکته و تحمیل است: «طرف مقابل میگوید بیایید مذاکره کنیم و شما حرفهای ما را مو به مو قبول کنید؛ این را میگوید. ملت ایران در مقابل این ایستاده است و یقیناً نه مسؤولان ما، نه هیات مذاکرهکننده و پشت سرِ آنها ملت ایران، مطلقاً این را قبول نخواهند کرد».
در گام سوم، حضرت آیتالله خامنهای مذاکره هدفمند و نتیجهمحور را به عنوان یک مذاکره درست میشناسند، آن هم ۴ ماه پیش از امضای برجام: «اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریمها برداشته شود؛ این را باز بخواهند متوقف کنند به یک چیز دیگری، اصلاً قابل قبول نیست». در گام چهارم، در بیان و نظر رهبر انقلاب، مذاکره نباید به پل و معبری برای عادیسازی رابطه تبدیل شود، چرا که اساساً منافع ۲ کشور در مقابل یکدیگر تعریف شدهاند. ایشان در سخنرانی ۲۰ فروردین 1394 تصریح میکنند: «گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعده نقد که میدهد - وعده نقد، نه عمل نقد- اعتماد نکنید، [چون] وقتی خرش از پل گذشت، برمیگردد و به ریش شما میخندد! اینقدر اینها وقیحند». عجیبتر این است که همان خطی که مقامات غرب، از جمله رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا در چند ماه اخیر مبنی بر اقدام برای محدودسازی توان موشکی ایران به زبان آوردند، سال 1394 رهبر انقلاب درباره آن هشدار داده بودند: «قدرتهای دنیا که شما میبینید با صدای کلفت حرف میزنند، زور میگویند، غلط میکنند، حرفهای بد میزنند و زورگویی میکنند، بیشتر از همه به استناد همان سلاحهایی است که دارند؛ آنوقت ما در مقابل اینها بیاییم دست خودمان را خالی کنیم؟ سپاه که پیشرفتهای موشکی خودش را نشان میدهد، نه فقط مایه افتخار و مباهات ایرانیها [است، بلکه] وقتی این موشکهای سپاه با این دقت و با این زیبایی آزمایش میشود، خیلی از ملتهای آزادیخواه دور و بر ما که دلشان از آمریکا و رژیم صهیونیستی خون است، خوشحال میشوند. وقتی اینها انجام میگیرد، ما بیاییم اینها را بکوبیم و بگوییم آقا! امروز دیگر روز موشک گذشته! نه، روز موشک نگذشته. دشمن دائم در حال بهروز کردن خود و آماده کردن خود است، [بعد] ما اینجا سادهلوحانه خودمان را عقب بکشیم و بگوییم نه؟!»
* مذاکرهای که گره را کورتر کرد
آنچه امروز از زبان مجید تختروانچی و دیروز از زبان دیگر مذاکرهکنندگان و مقامات و مدیران جمهوری اسلامی ایران جاری شده، در یک دهه اخیر به صورت قطعیتر، مسلمتر و صریحتر در بیان رهبر انقلاب آمده است. با یک شمارش کلی، حضرت آیتالله خامنهای ۳۰ بار درباره بدعهدی آمریکا تذکر جدی دادهاند؛ از جمله در نامه به رئیسجمهور وقت درباره الزامات اجرای برجام در ۲۹ مهر 1394 که طرف مقابل را اهل فریبکاری و دوگانگی دانستند، ۳۰ دی 1394 خدعه را یک روش پرتکرار آمریکاییها در پیشبرد منافع و سیاستهایش خواندند و در دیدار مردم آذربایجان شرقی در 28 بهمن همان سال تصریح کردند: «در دیدارهای خصوصی لبخند میزنند، دست میدهند، حرفهای چرب و نرم میزنند، زبان خوش به کار میبرند [اما] این مربوط به دیپلماسی دیدارهای خصوصی است؛ اهمیتی ندارد، ارزشی ندارد، تأثیری در واقعیت ندارد. واقعیت این است که قرارداد را ببندند، مذاکرات را بکنند، ۲ سال چکوچانه بزنند، بعد که قضایا تمام شد، بگویند حالا ما نمیگذاریم و تهدید کنند میخواهیم تحریم جدید بگذاریم برای اینکه سرمایهگذار خارجی بترسد، واهمه کند و نزدیک نیاید».
تاریخ، معلمی سختگیر، جدی و گاهی اوقات خشن است. بدون توجه و اعتنا به آنچه بر سر این کشور آمده و صرفاً مبتنی بر مجموعهای از خیالات و توهمها بویژه اتکا بر وضعیت سخت معیشتی مردم نباید صورتمسألههای جعلی ساخت و ترویج کرد. گام اول آن است که شعار مقدس و البته واقعبینانه و شریف «نه شرقی، نه غربی» که رکن مهم منافع ملی است، جایگزین ترسیمهای تبلیغاتی مانند کدخدا دانستن آمریکا در جهان شود. پشت در باغ سبزی که به روی سیاست خارجی ایران باز شده، چالههای پرتعداد و متراکم اقتصادی است که امکان اندیشیدن به چگونگی اداره معمولی کشور را هم نمیدهد. همان چیزی که حضرت آیتالله خامنهای 22 اسفند 1403 گفتند: «اگر هدف مذاکره، رفع تحریم است، مذاکره با این دولت آمریکا رفع تحریم نخواهد کرد، یعنی تحریمها را برنمیدارد. گره تحریمها را کورتر خواهد کرد، فشار را افزایش خواهد داد، مذاکره با این دولت، فشار را افزایش خواهد داد».