کتاب «چرا ملتها شکست میخورند» اثر دارون عجماوغلو و جیمز رابینسون، پاسخی متفاوت و نو به این پرسش همیشگی است: «چرا برخی کشورها ثروتمند و برخی دیگر در ورطه فقر گرفتارند؟» نویسندگان با رد نظریههای مرسومی که جغرافیا، فرهنگ یا جهل سیاستمداران را مقصر میدانند، استدلال میکنند که راز موفقیت یا شکست ملتها در نهادهای سیاسی و اقتصادی آنها نهفته است.
نقطه شروع کتاب، مقایسهای جالب است درباره شهر «نوگالس» که به ۲ بخش در آمریکا و مکزیک تقسیم شده است. مردمی با پیشینه فرهنگی مشابه اما با استانداردهای زندگی بهشدت متفاوت. ساکنان بخش آمریکایی درآمدی چندبرابر، امکانات تحصیلی و درمانی بهتر و امنیت بیشتری دارند. این مقایسه، نمونهای عینی از نابرابری در جهان است. عجماوغلو و رابینسون برای توضیح این شکاف، مفهوم «نهادهای فراگیر» در مقابل «نهادهای استثماری» را معرفی میکنند. نهادهای فراگیر (مانند آنچه در کشورهای پیشرفته حاکم است)، با تضمین حقوق مالکیت، حاکمیت قانون و مشارکت گسترده مردم در عرصه سیاست، بستری برای نوآوری و سرمایهگذاری ایجاد میکنند. در مقابل، نهادهای استثماری (حاکم بر بسیاری از کشورهای فقیر)، طراحی شدهاند تا ثروت و قدرت را در دستان گروهی کوچک متمرکز و هرگونه فرصتی برای رشد عمومی را نابود کنند.
از بارزترین ویژگیهای این کتاب، رویکرد تاریخی و تطبیقی آن است. نویسندگان با بررسی مواردی همچون کرهشمالی و جنوبی، کشورهای مستعمره و قدرتهای استعماری و تحولات اروپا پس از طاعون سیاه، نشان میدهند که چگونه «تقاطعهای بحرانی» در تاریخ، مسیر نهادی کشورها را برای قرنها تعیین میکند. این کتاب بهرغم تشریح مشکلات اما معتقد است «تغییر نهادها هرچند دشوار اما ممکن است».
«چرا ملتها شکست میخورند» کتابی است که این اقتصاددانهای برجسته در آن سعی دارند نحوه نگاه شما به اخبار جهان و تحولات سیاسی - اقتصادی را دگرگون کنند. مطالعه آن به هر کسی که به دنبال درکی عمیقتر از ریشههای توسعه و عقبماندگی است، توصیه میشود.
معرفی کتاب
چرا ملتها شکست میخورند؟
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها