
امیرعباس نوری: شواهد میدانی و مواضع مقامات رژیم صهیونیستی و آمریکا نشان میدهد آنها درصدد آغاز یک درگیری نظامی دیگر در منطقه هستند. تماس تلفنی اخیر وزیر جنگ آمریکا با وزیر دفاع عراق نیز در همین راستا ارزیابی میشود. «ثابت العباسی» وزیر دفاع عراق این تماس ۱۱ دقیقهای را اینگونه روایت کرده است: «تماس کوتاهی با وزیر جنگ آمریکا داشتم. او به من اطلاع داد یک عملیات نظامی قریبالوقوع در منطقه در راه است و این آخرین هشدار ما به شماست: گروههای مسلح عراقی نباید هیچ واکنشی نشان دهند».
برخی کارشناسان معتقدند هدف عملیات نظامی پیش رو، احتمالا ایران یا حزبالله لبنان است. البته با توجه به معادلات منطقه غرب آسیا و تحرکات نظامی رژیم صهیونیستی، احتمال بیشتر، متوجه لبنان و حزبالله است.
تحلیلگران معتقدند رژیم صهیونیستی و ترامپ پس از ناکامی در تحقق خلعسلاح حزبالله توسط دولت لبنان، اکنون میخواهند با هدف قرار دادن مواضع و ترور فرماندهان و مقامات سیاسی حزبالله، به هدف خود یعنی حذف حزبالله لبنان از معادلات منطقهای دست یابند.
با این حال، واقعیات میدانی و سیاسی نشان میدهد رژیم صهیونیستی برای آغاز یک درگیری نظامی جدید با حزبالله لبنان، موانع و مشکلات متعددی پیش رو دارد.
درباره احتمال حمله نظامی مجدد رژیم صهیونیستی به لبنان، چند نکته قابل تامل است.
۱- پس از آتشبس میان رژیم صهیونیستی و حزبالله در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ (۷ آذر ۱۴۰۳)، حزبالله توانست روند بازسازی خود را با قدرت و دقت انجام دهد. حزبالله در ۱۱ ماه گذشته شرایط بسیار دشواری را پشت سر گذاشته است. شهادت سیدحسن نصرالله و شماری از مقامات ارشد سیاسی و فرماندهان ردهبالای نظامی، باعث شد حزبالله دچار یک خلأ بزرگ سیاسی و نظامی شود. این خلأ تاثیرات زیادی بر تحولات داخلی لبنان گذاشت. آمریکا فشار زیادی بر «جوزف عون» رئیسجمهور و «نواف سلام» نخستوزیر لبنان وارد کرد تا روند خلع سلاح حزبالله را آغاز کرده و به انجام برسانند. در این راستا آنها یک بسته تشویقی چندصد میلیون دلاری به دولت لبنان پیشنهاد دادند. همچنین تهدید کردند در صورت عدم پیگیری خلع سلاح حزبالله، لبنان هم با سیاستهای تنبیهی آمریکا مواجه خواهد شد و هم زمینه برای حمله نظامی مجدد رژیم صهیونیستی به این کشور فراهم خواهد شد. مقامات دولت آمریکا این تهدید را نیز مطرح کرده بودند که در صورت لزوم، این کشور نیز وارد جنگ جدید علیه حزبالله خواهد شد. برخی کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی نیز در این مسیر با آمریکا همراهی کردند. مقامات سعودی از طریق نواف سلام، نخستوزیر لبنان پروژه خلع سلاح حزبالله را پیگیری کردند. در این میان اما چند عامل مانع آن شد تا دولت لبنان خلعسلاح حزبالله را آنگونه که آمریکاییها و رژیم صهیونیستی میخواستند، پیگیری کند. مهمترین مانع پیش روی دولت لبنان، جایگاه حزبالله در لبنان و قدرت اجتماعی مقاومت است. هم به لحاظ ترکیب جمعیتی و هم مقبولیت حزبالله در جامعه لبنان، عملا خلع سلاح مقاومت لبنان امکانپذیر نیست. کما اینکه بسیاری از تحلیلگران معتقدند در صورت پیگیری جدی موضوع خلع سلاح از سوی دولت، لبنان وارد یک جنگ داخلی بزرگ میشود و بر اساس واقعیتهای میدانی، پیروز این جنگ داخلی، حزبالله خواهد بود. مانع دیگر، نفوذ قابل تامل حزبالله در ارتش لبنان است. برخی فرماندهان ارتش لبنان با توجه به کارکرد سلاح مقاومت در تامین امنیت لبنان در مقابل تهدیدات رژیم صهیونیستی، خلع سلاح حزبالله را به معنی زمینهسازی برای تسلط رژیم صهیونیستی بر لبنان قلمداد میکنند. بر همین اساس در برخی مواقع، ارتش با سیاست دولت برای خلع سلاح حزبالله همراهی لازم را به عمل نیاورد. از سوی دیگر، حمله رژیم صهیونیستی به سوریه و سپس قطر، باعث شد نوعی تردید و ترس در مقامات دولت لبنان نسبت به تهدید رژیم صهیونیستی ایجاد شود. سفر علی لاریجانی به ریاض نیز در راستای استفاده از همین برآورد در بین مقامات منطقه انجام شد. پس از این سفر بود که موضوع گفتوگوهای حزبالله با مقامات عربستان سعودی مطرح شد. کارشناسان معتقدند پس از حمله رژیم صهیونیستی به قطر و سفر علی لاریجانی به عربستان، نوعی چرخش در سیاستهای ریاض نسبت به تحولات بیروت رخ داد. کما اینکه بسیاری از کارشناسان معتقدند حمله رژیم صهیونیستی به قطر باعث شد مقامات عربستان به این نتیجه برسند سیاستهای خود در منطقه بویژه در قبال لبنان را نباید به گونهای ترسیم کنند که موجب هموار شدن زمینه برای سیاست دستدرازی نتانیاهو به کشورهای منطقه شود. همین برآورد به نوعی در میان مقامات دولت لبنان نیز ایجاد شد. حملات رژیم صهیونیستی به سوریه و قطر، تهدیدات این رژیم در قبال لبنان را دوچندان کرد.
از همین رو برخی مقامات، تحلیلگران و رسانههای لبنانی هشدار دادند پروژه خلع سلاح حزبالله به معنای کاهش چشمگیر توان دفاعی لبنان در برابر تهدید رژیم صهیونیستی و ترغیب این رژیم برای حمله به لبنان است. بنابراین خلع سلاح لبنان، در افکار عمومی این کشور با مخالفتهای حداکثری مواجه شد. در واقع اکنون در لبنان نوعی اجماع ملی در دفاع از سلاح حزبالله ایجاد شده است. اگرچه آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش میکنند هزینه هر نوع درگیری جدید را بر دوش حزبالله بیندازند اما واقعیات میدانی نشان میدهد جامعه لبنان اکنون به یک برآورد واقعبینانه نسبت به ماهیت فشار رژیم صهیونیستی و آمریکا برای خلع سلاح حزبالله رسیده است. بنابراین با وجود برخی شیطنتها در درون لبنان، بعید است رژیم صهیونیستی و آمریکا بتوانند با حمله نظامی جدید علیه حزبالله، یک فشار اجتماعی در درون لبنان علیه حزبالله ایجاد کنند.
۲- بر اساس گزارشها و اخبار مستدل و موثق، حزبالله در ۱۱ ماه گذشته توانسته روند بازسازی خود را با موفقیت انجام دهد. حزبالله در این مدت توانست کادر فرماندهی نظامی و سیاسی خود را بازسازی کند با تجربیاتی که از جنگ گذشته به دست آورد توانست در این مدت، سیستم امنیتی، اطلاعاتی و حفاظتی خود را بازتعریف کند. بر همین اساس، ترمیم خطوط میانی و ایجاد پلهای ارتباطی میان فرماندهان ارشد و فرماندهان میانی و میدانی نیز با رعایت همه ملاحظات امنیتی انجام شد. رژیم صهیونیستی در هفتهها و ماههای اخیر توانست برخی فرماندهان میانی و میدانی حزبالله را ترور کند اما این رژیم تاکنون در ترور فرماندهان و مقامات ارشد، نظیر آنچه در اکتبر و نوامبر ۲۰۲۴ انجام داد ناکام مانده است. این موضوع نشان میدهد روند بازسازی سیستم اطلاعاتی و امنیتی حزبالله، با دقت و با رعایت ملاحظات حفاظتی انجام شده است. از سوی دیگر حزبالله در حوزه تجهیزات و توانمندی نظامی نیز اقدامات مهم و موثری انجام داده است. اگرچه رژیم صهیونیستی در جریان جنگ سال گذشته مدعی شده بود ۹۰ درصد توان موشکی و پهپادی حزبالله را مورد هدف قرار داده اما به اذعان گزارشات رسانههای رژیم صهیونیستی و منابع غربی، حزبالله در نزدیک یک سال گذشته توانسته فرآیند تسلیح خود را با دقت انجام دهد.
موفقیت حزبالله در روند بازسازی توان دفاعی خود، از چشم رسانههای صهیونیستی و آمریکایی دور نمانده است.
در همین راستا، شبکه ۱۳ اسرائیل در روزهای اخیر به نقل از یک مقام بلندپایه این رژیم گزارش داد: «ارزیابیهای اطلاعاتی نشان میدهد حزبالله موفق شده توان نظامی خود را بازیابی و صدها فروند موشک را از مسیر سوریه به لبنان منتقل کند». این مقام صهیونیستی گفته «انتقال تسلیحات از طریق مسیرهای زمینی و بنادر همچنان ادامه دارد».
روزنامه والاستریت ژورنال هم در همین رابطه نوشت اسرائیل نسبت به روند بازتسلیح حزبالله دچار «بیصبری فزاینده» شده و نهادهای امنیتی این رژیم هشدار دادهاند حزبالله به بازسازی زرادخانه موشکها، توپخانه و سلاحهای ضدزره خود ادامه میدهد. این روزنامه به نقل از منابع اطلاعاتی مدعی شد بخشی از این سلاحها از مسیر سوریه و برخی دیگر از طریق بنادر به لبنان منتقل میشود و حتی حزبالله در داخل لبنان اقدام به تولید برخی سلاحهای جدید کرده است.
رسانههای صهیونیستی همچنین گزارش دادند بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسرائیل در نشستهایی با حضور وزیر خارجه این رژیم، اسرائیل کاتس، درباره چگونگی مقابله با بازسازی توان نظامی حزبالله مشورت کرده است. بهگفته شبکه کان، حزبالله توانسته بخشهایی از ساختار دفاعی و تهاجمی خود را ترمیم کند و به موشکهای کوتاهبرد جدید دست یابد.
در این رابطه، یک نکته بسیار مهم و قابل تأمل نیز وجود دارد. حزبالله با تجربیاتی که از جنگ سال گذشته به دست آورد، تغییرات مهم و بنیادینی در استراتژی دفاعی خود داده است. به عنوان نمونه، برخی گزارشات حاکی است حزبالله با کسب تجربه از جنگ سال گذشته، توانمندی پهپادی خود را به شکل معنادار و قابل توجهی ارتقا داده است. در حالی که ارتش رژیم صهیونیستی تمرکز خود را به توانمندی موشکی حزبالله معطوف کرده، حزبالله در یک تغییر تاکتیک مهم، ضمن بازسازی توان موشکی، قدرت و توانمندی پهپادی خود را ارتقا داده است.
در همین راستا، سرلشكر «عبدالکریم خلف» کارشناس عرب مسائل نظامی و راهبردی در گفتوگو با العالم، درباره توانمندی پهپادی حزبالله توضیحات قابل تأملی ارائه کرد.
خلف گفت: پهپادها، بویژه مدل «شاهد» و مشتقات آن، به سنگ بنای دکترین نظامی مدرن تبدیل شدهاند و ارزش تاکتیکی آنها بسیار فراتر از هزینه مادی آنهاست که نشاندهنده یک انقلاب واقعی در میدانهای نبرد معاصر است.
کارشناسی مسائل نظامی توضیح داد: مقایسه بین هزینه پهپاد و ارزش هدفی که نابود میکند، عامل تعیینکننده در اهمیت استراتژیک آن است. این معادله اقتصادی همان چیزی است که به این سلاحها مزیت رقابتی بیسابقهای نسبت به سیستمهای دفاعی سنتی میدهد.
وی تصریح کرد: این بدان معناست که برای یک پهپاد ۲۰ هزار دلاری، دشمن مجبور میشود ۴۰۰ هزار دلار روی موشکهای پدافند و برای سرنگونی آن هزینه کند. هنگام استفاده از مجموعهای از پهپادهای شاهد، نیروی مهاجم آسیب استراتژیک گستردهای به دشمن وارد میکند، زیرا حتی مقابله با تعداد کمی از پهپادها میتواند بودجه پدافند هوایی دشمن را به طور قابل توجهی در مدت کوتاهی مصرف کند. ارزش تخریبی این پلتفرمهای ارزانقیمت از نظر بهرهوری هزینههای نظامی، بسیار فراتر از هر موشک بالستیک متعارف است.
وی پهپاد شاهد را سلاحی بسیار انعطافپذیر توصیف کرد و گفت: این پهپاد برای برآوردن نیازهای عملیاتهای مدرن که نیازمند توانایی دستیابی به اهداف دوردست و مانور فوری است، طراحی شده است.
خلف افزود: این پهپادها به دلیل تواناییشان در پیمودن مسافتهای بیش از ۲۵۰۰ کیلومتر با سرعت ثابت تقریباً ۱۸۵ کیلومتر در ساعت متمایز هستند. این برد عملیاتی طولانی، امکان حملات عمیق به عمق خاک دشمن را بدون نیاز به پایگاههای پرتاب در نزدیکی آن فراهم میکند و در نتیجه خطرات شناسایی زودهنگام و ضدحمله را کاهش میدهد.
وی ادامه داد: به رغم اندازه متوسط، پهپاد شاهد محموله قابل توجهی را حمل میکند. وزن کل آن تقریباً ۲۰۰ کیلوگرم و وزن سرجنگی آن تقریباً ۵۰ کیلوگرم است.
خلف اظهار داشت: استفاده گسترده از پهپاد شاهد، آسیبپذیری قابل توجه سامانههای پدافند هوایی، حتی آنهایی را که پیشرفتهترین و گرانترین محسوب میشوند، نشان میدهد. استراتژی اصلی در اینجا فرسایش کمی است.
این توضیحات سرلشکر خلف، البته اشاره به بخش محدودی از توانمندی پهپادی حزبالله است، در حالی که حزبالله از پهپادهای بسیار پیشرفتهتری نسبت به شاهد برخوردار است.
برخی گزارشات نیز حاکی از این است یگانهای رضوان و بدر، در یک سال گذشته، طراحیهایی در زمینه نفوذ به عمق سرزمینهای اشغالی و تکرار تجربه ۷ اکتبر توسط حماس انجام دادهاند و حتی تمرینهای موفقیتآمیزی نیز در این زمینه داشتهاند. در واقع حزبالله یک استراتژی جدید دفاعی را در دستور کار قرار داده که در صورت لزوم، میتواند معادلات میدانی جدیدی را در صحنه نبرد، به رژیم صهیونیستی تحمیل کند. بنابراین بر خلاف تصورات پیشین درباره حزبالله، این گروه توانسته ضمن بازسازی خود، استراتژی و تاکتیکهای نبرد جدیدی را در دستور کار قرار دهد.
۳- مهمترین نگرانی و هراس نتانیاهو از آغاز یک جنگ جدید علیه حزبالله، مخدوش شدن روایت او از جنگ سال گذشته است. پس از آتشبس در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴، نتانیاهو مدعی شد رژیم صهیونیستی توانسته به یک پیروزی بزرگ در مقابل حزبالله دست یابد. او با اشاره به ترور سیدحسن نصرالله و نیز تعدادی از رهبران سیاسی و فرماندهان ارشد نظامی حزبالله، همچنین با اشاره به هدف قرار دادن مراکز نظامی و زاغههای موشکی حزبالله، مدعی شد خطر حزبالله را تا حد زیادی از بین ببرد. بر همین اساس او توانست در مذاکرات با نمایندگان ساکنان شهرکهای مناطق شمالی سرزمینهای اشغالی، آنها را متقاعد کند به خانههای خود بازگردند. در ۱۱ ماه گذشته نیز نتانیاهو تقریبا در بیشتر سخنرانیهای خود به گونهای موضع گرفته که از نظر او موضوع حزبالله تقریبا تمام شده است و رژیم صهیونیستی دیگر در شمال سرزمینهای اشغالی خطر و تهدید بزرگ و مهمی ندارد اما هم نتانیاهو و هم مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی میدانند این ادعاهای نتانیاهو با واقعیت همخوانی ندارد. از همین رو، شاید مهمترین نگرانی نتانیاهو برای از سرگیری جنگ با حزبالله لبنان این باشد که در صحنه نبرد، عملا این روایت او مخدوش شود.
حمله نظامی مجدد علیه حزبالله قطعا با واکنش قاطع مقاومت اسلامی لبنان مواجه خواهد شد. واکنش مقاومت به حملات رژیم صهیونیستی در وهله اول منجر به فرار شهرکنشینان در مناطق مرزی سرزمینهای اشغالی با لبنان خواهد شد و همین موضوع اعتبار ادعاهای نتانیاهو را بر باد خواهد داد. از سوی دیگر حزبالله با حملات موشکی و پهپادی خود، عمق سرزمین اشغالی را هدف قرار خواهد داد. اگرچه جنگ سال گذشته تا حدود زیادی تحتالشعاع شهادت سیدحسن نصرالله و شماری از رهبران و فرماندهان ارشد حزبالله قرار گرفت اما در آن جنگ، برخی حملات مهم حزبالله مانند حمله به پادگان مخفی نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی در نزدیکی حیفا آنقدر مهم و چشمگیر بود که برخی کارشناسان نظامی آن را یک شاهکار اطلاعاتی - عملیاتی نامیدند. این قبیل حملات نشان داد در اتاق جنگ حزبالله یک هماهنگی بیسابقه اطلاعاتی - عملیاتی وجود دارد. همین تجارب باعث شده اقدامات حزبالله در صورت وقوع یک جنگ جدید، نگرانیهای جدی برای رژیم صهیونیستی ایجاد کند. در این بین یک نکته بسیار مهم دیگر نیز وجود دارد که میتواند مختصات واکنش حزبالله و صحنه نبرد را تا حدود زیادی تحتالشعاع قرار دهد. به اعتقاد کارشناسان، حزبالله با درسهایی که از جنگ سال گذشته گرفته، دیگر ملاحظات گذشته درباره سطح و شدت درگیری با رژیم صهیونیستی را ندارد. در جنگ سال گذشته و تا قبل از شهادت سیدحسن نصرالله، حزبالله به خاطر ملاحظاتی مانند کشیده نشدن جنگ به بیروت، از خود خویشتنداری نشان داد و همه ظرفیت دفاعی خود را به رخ دشمن صهیونیستی نکشاند. اینک حزبالله به این باور دقیق و واقعبینانه رسیده که رژیم صهیونیستی هیچ حد و مرزی در ارتکاب جنایات جنگی نمیشناسد و مهمترین فاکتور در کنترل و محدود کردن حملات رژیم صهیونیستی، تشدید آتش و گسترش دامنه آن است. بنابراین این موضوع کاملا محتمل است که در صورت وقوع یک جنگ جدید، حزبالله نهتنها از از همه قدرت خود علیه رژیم صهیونیستی استفاده میکند، بلکه احتمال میرود سورپرایزهای مهمی نیز برای رژیم صهیونیستی طراحی کرده باشد. سورپرایزهایی که در ۱۱ ماه گذشته طراحیها و تمرینهای آن به صورت دقیق و موفقیتآمیز انجام شده است و در صورت انجام، نهتنها صحنه نبرد با رژیم صهیونیستی، بلکه کل معادلات منطقه غرب آسیا را تحتالشعاع قرار خواهد داد. سورپرایزهایی که نشان خواهد داد عملیات پرافتخار ۷ اکتبر، تبدیل به یک راهکار عملیاتی و موثر برای تشدید خطر موجودیتی رژیم صهیونیستی شده است. تردیدی نیست کارشناسان موساد، فرماندهان ارشد و مقامات نظامی رژیم صهیونیستی نسبت به کمیت و کیفیت واکنش حزبالله نگرانیهای ویژهای دارند. بزرگترین کابوس نتانیاهو برای جنگ جدید علیه حزبالله این است که ادعاهای او مبنی بر نابودی حزبالله در مقابل دیدگان اشغالگران صهیونیست و همه مردم منطقه و جهان نقش بر آب شود. مهمتر از آن، رونمایی از یک حزبالله جدید است؛ حزباللهی که نشان خواهد داد با وجود شهادت رهبر افسانهای خود سیدحسن نصرالله و شماری از مقامات و فرماندهان ارشدش، نهتنها همچنان حضور دارد، بلکه با کسب تجارب مهم از جنگ سال گذشته، آماده است تصویر جدیدی از قدرت و توان خود ارائه دهد.
در صورت وقوع جنگ جدید علیه حزبالله، در همان ساعات ابتدایی جنگ، منطقه و دنیا یک حزبالله جدید را شاهد خواهند بود.
۴- تماس وزیر جنگ آمریکا با وزیر دفاع عراق نشان میدهد مقامات واشنگتن و سران رژیم صهیونیستی از واکنش سایر اضلاع مقاومت به جنگ علیه حزبالله بشدت واهمه دارند. البته آنها میدانند با این قبیل تماسها و تهدیدات نمیتوانند در تصمیمات و اقدامات جبهه مقاومت خللی وارد کنند. واکنش اضلاع جبهه مقاومت به جنگ رژیم صهیونیستی علیه حزبالله، محدود به عراق یا یمن نخواهد بود. باید دید فرماندهان مقاومت در این مقطع چه تصمیماتی میگیرند و هر کدام از اضلاع مقاومت، در چه سطحی و با کدام ظرفیتهای خود وارد میدان حمایت از حزبالله خواهند شد. جبهه مقاومت در یک سال گذشته تدابیر و تمهیدات قابل تاملی به کار بسته و اندیشیده است. بالفعل کردن این تدابیر و تمهیدات، بستگی به وضعیت جنگ دارد. ضمن اینکه حضور آمریکا در کنار رژیم صهیونیستی و حمایت از این رژیم برای حمله به حزبالله، مراکز و نظامیان آمریکایی در منطقه را به یک هدف مشروع برای مقاومت تبدیل خواهد کرد. بعید است مقامات واشنگتن معتقد باشند به صرف یک تهدید، توانسته باشند سایر اضلاع مقاومت را متقاعد کرده باشند نسبت به جنگ جدید رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه حزبالله واکنش نشان ندهند.