
محمد رستمپور: کمتر از ۲۴ ساعت پس از گفتههای سخنگوی دولت مبنی بر اینکه تهران پیامهایی را برای ازسرگیری مذاکرات دریافته کرده است، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه در نشست خبری خود در روز دوشنبه هفته جاری با تاکید بر اینکه این وزارتخانه هیچ پیامی دریافت نکرده، تصریح کرد: واسطهها پیغامهایی را رد و بدل میکنند اما این به معنای شروع فرآیند مذاکرات بین ایران و آمریکا نیست. در حالی که فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت روز یکشنبه گفته بود وزارت خارجه پیامهایی برای ازسرگیری گفتوگوهای هستهای با آمریکا دریافت کرده است. با رفت و آمدهای مقامات عمانی به ایران نیز زمزمهها و نجواهایی در میان کارشناسان و سیاسیون پیچید.
فاطمه مهاجرانی ۸ مهر نیز در حاشیه نشست هیات دولت گفت در حاشیه اجلاس سازمان ملل، نماینده آمریکا خلاف وعدهای که داده، سر قرار نیامده و مذاکره حضوری ایران و آمریکا به هم خورده است؛ گفتهای که ۱۲ روز بعد از سوی وزیر امور خارجه در گفتوگوی ویژه خبری تلویزیون تلویحاً رد شد: «ویتکاف بود که پیغام داد آمادگی دارد با ایران رودررو مذاکره مستقیم کند. پاسخ ما این بود که مثل گذشته که دور یک میز با مجموعه کشورها مذاکره میکردیم، آمادگی داریم به شرطی که ۳ کشور ملحق شوند و گروسی هم بیاید. دور یک میز آمادگی داریم مذاکره کنیم و ایشان بود که نپذیرفت و حاضر نشد در این جمع حضور یابد». به اذعان وزیر خارجه، اولاً مذاکره مستقیمی در کار نبوده و ثانیاً پیشنهاددهنده مذاکره طرف آمریکایی بوده، نه طرف ایرانی.
* نگفته بودم، نمیدانم!
۱۶ آبان ۱۴۰۳، سخنگوی دولت در صفحه شخصی خود در ایکس نوشت: «شرط عدالت نیست برای تولید برق، بخشی از جامعه با جان خود هزینه آن را پرداخت کند. از همین رو به دستور رئیسجمهور مازوتسوزی در ۳ نیروگاه اراک، کرج و اصفهان که شرایط ویژهای دارند، متوقف میشود. میتوان برای مدت محدودی، «خاموشی منظم» را جایگزین «تولید سم» برای عموم شهروندان کرد». این اظهارنظر با استقبال گسترده کاربران شبکههای اجتماعی بویژه حامیان دولت چهاردهم روبهرو شد. ۳ روز نگذشته بود که گزارش مرکز پژوهشهای مجلس و گزارش مقامات وزارت نیرو نشان داد اولاً علت خاموشیها، تصمیمی شجاعانه برای توقف مازوتسوزی با هدف جلوگیری از آلایندگی هوا نبوده، بلکه علت آن عدم تأمین کافی سوخت گازوئیل برای نیروگاهها بوده است! ثانیاً مازوتسوزی در نیروگاههای دیگری در شهرهای کشور، شکلی از تبعیض را القا کرد. مهمتر از همه آنکه بهرغم موج تبلیغاتی تصمیم شجاعانه دولت در مازوت نسوزاندن، قطع برق ادامه یافت و مهاجرانی در پاسخ به یک برنامه تلویزیونی درباره زمان پایان خاموشیها اعلام کرد «نمیدانم!»
فاطمه مهاجرانی، سهشنبه ۱۸ دی سال گذشته درباره انتقال پایتخت گفته بود: «جایی که در نظر است منطقه مکران است». سخنانی که با واکنشهای مختلفی در سطح رسانه و اجتماع روبهرو شد و به طرح و رواج شایعاتی مانند گرانی زمین در مکران نیز انجامید. سخنگوی دولت جمعه ۲۱ دی سال گذشته در رویکردی کاملاً مخالف آنچه ادعا کرده بود، به خبرنگاران گفت: «من نگفتم پایتخت به مکران خواهد رفت، بلکه گفتم ۲ شورا تشکیل شده است که یکی برای احصای مشکلات پایتخت فعلی است و یکی هم برای بررسی قوتهایی که اقتصاد دریامحور مشخصاً در مکران دارد. نتیجه این سخنان این نیست که پایتخت به مکران خواهد رفت». ۲۹ مهرماهی که گذشت نیز فاطمه مهاجرانی ادعا کرد: «اگر حمله اسرائیل به ایران انجام نمیشد، رفع فیلتر زودتر عملی میشد. اسرائیل از وجود فیلترینگ در ایران خشنود است، زیرا آن را عامل محدودیت ارتباطات و افزایش نارضایتی میداند». این سخنان نیز با حیرت و تعجب فعالان رسانه و کارشناسان حوزه ارتباطات روبهرو شد. اگر معادله فیلترینگ تا این اندازه ساده و خطی است، چرا به یک موضوع پیچیده، چندوجهی و چندلایه امنیتی، فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده؟ چرا سخنگوی دولت باید سطح پسند و خوشایندی رژیم صهیونیستی را تا این اندازه در دسترس و ابتدایی ببیند؟
* جمع پراکنده در ارکان اطلاعرسانی دولت
۶ فروردین امسال، خبرگزاری دولت به نقل از یکی از اعضای دفتر شهرام دبیری، معاون وقت پارلمانی رئیسجمهور اعلام کرد تصویر منتشر شده از دبیری و همسرش با موضوع سفر به قطب جنوب مربوط به سالهای گذشته است. یک روز قبل، وبسایت معاونت پارلمانی نیز این سفر را تکذیب کرده بود. با آشکار شدن درستی این خبر که به برکناری معاون پارلمانی از سوی رئیسجمهور انجامید، ایرنا عذرخواهی کرد. ۲۴ فروردین نیز ایرنا خبر انتصاب محسن اسماعیلی را به عنوان معاون جدید پارلمانی روی خروجی برد که ساعتی بعد توسط محمد گلزاری، دبیر شورای اطلاعرسانی دولت تکذیب شد اما شروع به کار محسن اسماعیلی نشان داد ایرنا برخلاف خبر شهرام دبیری، این بار را اتفاقاً درست گفته بود. جالبتر از این ناهماهنگیها، نقدهای برخی اعضای شورای اطلاعرسانی دولت به عملکرد رسانهای دولت در بخشهای مختلف از جمله مذاکرات هستهای است که فروردین امسال ضرباهنگ سریعی گرفته بود. این ناهماهنگیها اعتبار و مرجعیت رسانهای دولت را بویژه در حوزههایی که نیاز به اقتدار و کاریزمای دولت است، دچار فرسودگی میکند.
کنش رسانهای دولت باید مناسب، شایسته، بهنگام و غیرنمایشی و البته یکدست و همگن باشد، در غیر این صورت خلاف آنچه شخص رئیسجمهور میسازد و میطلبد، سادگی و صداقت را منتقل نمیکند. ناهماهنگی در اعلام برخی تصمیمات یا طرحها که احتمالاً با هدف اعلام پرکاری دولت انجام میشود، آثار و عوارضی خسارتبار به دنبال دارد. در وضعیت کنونی، بدنه اطلاعرسانهای دولت یعنی زبان دولت، از مسائل اطلاع ندارد، در جریان آخرین تصمیمات و اقدامات نیست، مسائل پیچیده را بسیار ساده میبیند، جامعه را از دریچه رسانههای اجتماعی میشناسد و توانایی اقناع، تبیین و تشریح کمی دارد. ضمن آنکه در زمانه شدت گرفتن تغییرات اجتماعی، فراست اجتماعی برای پاسخگویی به پرسشهای ناگهانی یا واکنش به رخدادهای غیرمترقبه مانند احوالپرسی رئیسجمهور و اردوغان در حاشیه اجلاس دوحه، عنصری ضروری در حکمرانی رسانهای است؛ حتی اگر نیت ذهنی، سلامت کاری و رأفت قلبی در عالیترین سطح باشد.
* دولت تصویر لازم دارد!
رسانه دولت بویژه پس از جنگی که با هدف نابودی ایران طراحی شد و به شکست انجامید و اکنون در میدان اقتصاد و روان جامعه ادامه دارد، اگر مهمترین جایگاه قوه مجریه نباشد، حتماً یکی از ۳ جایگاه اساسی و خطیر به شمار میرود. افکار عمومی به سخن و سیاست نیاز دارند، نه لفظ و نمایش. آنان باید تدبیر، برنامهریزی و از همه مهمتر کار شبانهروزی دولتمردان در تأمین نیازها و مطالبات جامعهای که اسرائیل را از تجاوز، آمریکا را از تحریم و اروپا را از مکر و خدعه پشیمان کرد، ببینند، بشنوند و درک کنند. دولت چهاردهم، صدا و سیمای شایسته و متناسب با شعاری که داده و حتی همراستا با عمل و اقدامی که انجام میدهد، ندارد. این صداوسیما و در یک نگاه، زبان و تصویر و با یک بیان، رسانه در سکوهای متعددی توزیع شده، از شخص رئیسجمهور تا شورای اطلاعرسانی و البته سخنگوی دولت.
اگر مهمترین خطای شناختی را سوگیری تأییدی بدانیم، گزاف نگفتهایم. در این خطای شناختی، ذهن، اطلاعاتی را جلب و جذب میکند که با آموختههای پیشین تطابق و همخوانی داشته باشد. رسانه دولت باید تلاش کند یک تصویر کلان از دولت بسازد و همه کنشها و ترسیمها را حول آن بچیند. باید وقتی از مسعود پزشکیان یا هر یک از افراد یا چهرههای دولت سخن میگوییم، کلماتی مرتبط با این پیرنگ بر زبان مخاطب جاری شود. تردیدی نیست این کار به یک سناریوی پرجزئیات نیاز دارد اما نباید اجازه داد اداره دولت، فرصت تدبر در صداوسیمای دولت را بگیرد، بویژه آنکه اکنون هر خبر و نقل و اقدامی، خود یک رسانه به شمار میآید و در حوزه سیاست خارجی، تفسیر و برداشت مؤثر در محاسبه میسازد.