گروه فرهنگ و هنر: از دست دادن بعضی چهرههای هنری که روزگاری حضور بسیار پررنگی در فضای عمومی جامعه داشتند و محور بسیاری از بحثها و مقصد خیلی از علاقمندیها قرار میگرفتند اما مدتی میشد که از آنها خبری نبود، حس غریبی ایجاد میکند. انگار زنده بودن آن کسی که دیگر چندان سراغی از او نمیگرفتیم، ما را از این احساس گناه مخفیانه و ناخودآگاه خلاص میکرد که چنین شدهایم و در ضمن بودن آن فرد در این دنیا و نفس کشیدنش در میان ما باعث میشد کمتر حس کنیم از یک دوران باشکوه گذشته که با آن خاطرات خوبی داریم، فاصله گرفتهایم. این اما واقعیت زیست در این دنیاست. همایون ارشادی که پس از ۳۰ سال کار حرفهای در سینما و تلویزیون ایران صبح دیروز بیستم آبان درگذشت، یکی از چنین چهرههایی بود.
او سال ۷۳ در یک نقش فرعی کوتاه در فیلم «کاکادو» به کارگردانی تهمینه میلانی بازی کرد اما شروع واقعی و توفانیاش در فیلم «طعم گیلاس» به کارگردانی عباس کیارستمی بود. بعد از طعم گیلاس، بلافاصله نوبت به «درخت گلابی» داریوش مهرجویی رسید و اینچنین بود که همایون ارشادی، هنرمندی که پس از ۴۰ سالگی نخستین حضورهایش مقابل دوربین سینما را تجربه میکرد، بیاینکه در برههای از زندگیاش نقش جوانهای عاشق ازدواج یا بزنبهادرهای عامهپسند را بازی کند، ناگهان در قلب مهمترین آثار سینمای روشنفکری ایران پدیدار شد.
او پس از آن در آثار متعدد دیگری هم بازی کرد و اساساً بسیار پرکار بود؛ از کارهای کاملاً عامهپسند گرفته تا فیلمهای سینمایی روشنفکری که هیچکدام محبوبیت و موفقیت طعم گیلاس و درخت گلابی را تکرار نکردند، حضور داشت. ارشادی در فیلمهای خارجی مهمی هم بازی کرد که اکثر این نقشها کوتاه بود و البته در آثار خارجی دیگری هم نقشهای پررنگتری داشت که به طور کل کمتر میشد اثر برجستهای در میانشان دید؛ فیلمهایی که ایرانیها بیشتر از تماشای آنها، به اخبارش یعنی حضور یکی از خودشان در یک فیلم خارجی دل خوش میکردند.
همایون ارشادی در تلویزیون هم مجموعههای متعددی بازی کرد. او اساساً بازیگری نبود که حضورش در فیلمها و سریالها با یک کاریزمای ویژه همراه باشد؛ هر پیشنهادی را میپذیرفت و نسبت به جهتگیریهای آن فیلم یا سریال یا میزان اثربخشی حضورش در آن حساسیت زیادی نشان نمیداد. با این حال پس از گذشت چند دهه تا نام همایون ارشادی میآمد، همه بلافاصله به یاد آن 2 اثر مهم و آن 2 نقش تاثیرگذار که در ابتدای راه با آنها معرفی شد میافتادند؛ «طعم گیلاس» و «درخت گلابی». انگار همایون ارشادی به شکل خودکار و غیربرنامهریزی شدهای به نماد آن دوران و آن سینما، آن هم در روزهای اوجش تبدیل شده بود. حالا نه کیارستمی در این دنیاست نه مهرجویی و از دیروز همایون ارشادی هم دیگر در میان ما نیست. دیگر کمکم باید پذیرفت که این چهرهها جزو تاریخ هستند، هرچند تاریخ معاصر ما و احتمالاً بسیاری از ما با فیلمسازان و بازیگرانی مواجه خواهیم شد و همعصر میشویم که پس از درگذشت این افراد پا به دنیا گذاشتهاند.
رشته پیوند عجیبی است؛ ما مخاطب معاصر فیلمسازان و هنرپیشههایی بودیم که از ۱۳۴۹، یعنی قبل از تولد اکثریت جامعه امروز کار میکردند و احتمالاً مخاطب کسانی خواهیم شد که پس از درگذشت آنها به دنیا میآیند. این حقیقت زیست در این دنیاست.
همایون ارشادی، هنرپیشه پیشکسوت سینما و تلویزیون دیروز در 78 سالگی درگذشت
یادگاری روزهای گذشته
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها