مهدی مرسلی: فوتبال ایران شبیه شهری است که روی رگههای آتش ساخته شده. از بیرون سکوت دارد اما زیر هر قدمی احتمال فوران هست. داستان اخیر استقلال و پرسپولیس هم چیز تازهای نبود؛ فقط یک شعله کوچک که ناگهان تبدیل شد به آتشی بزرگ، آنقدر بزرگ که دستگاههای نظارتی فدراسیون را وادار به دخالت کرد.
ماجرا از یک لحظه بیفکر شروع شد؛ یک ویدئو، یک شعار اشتباه و یک انتشار ناآگاهانه در جایی که میلیونها نفر منتظر کوچکترین جرقهاند تا جنگی کلامی آغاز کنند. صفحه رسمی باشگاه پرسپولیس در پایان دیدار برابر استقلال خوزستان، بیدقتی کرد. ویدئویی از شادی هواداران پخش شد که در آن توهینهایی به رقیب سنتی شنیده میشد؛ توهینهایی که در فضای مجازی مانند بنزین روی آتش ریخته شد و آرامش شکننده لیگ را از بین برد.
طبیعی بود استقلال به این ماجرا پاسخ دهد. هواداران در شبکههای اجتماعی صف کشیدند. مدیران موضع گرفتند. رسانههای وابسته به ۲ طرف تیترهای آتشافروزانه ساختند. در اینجا دیگر حرف از یک دعوای ساده فوتبالی نبود؛ این نزاع داشت شکل یک درگیری ساختاری و حیثیتی به خود میگرفت و فوتبال ایران بارها ثابت کرده وقتی بحث حیثیت و رقیب سنتی در میان باشد، منطق آخرین چیزی است که دیده میشود.
این بار اما واکنشها دیر و سنگین آمد. بخش قضایی فدراسیون فوتبال وارد عمل شد. حتی مهدی تاج که معمولا در چنین ماجراهایی کمتر با چنین صراحتی واکنش نشان میدهد، در مصاحبهای اشاره کرد با عاملان ماجرا برخورد خواهد شد. او گفت «این اتفاق نباید بیپاسخ بماند» و همین جمله کافی بود تا همه بدانند ماجرا دیگر در سطح شبکههای اجتماعی و جنگ شعارها خلاصه نیست.
کمیته اخلاق، بعد از چند ساعت بررسی، احضاریه فرستاد. برخی لیدرها محروم شدند. مدیران ۲ باشگاه نیز باید برای توضیح دلایل و نقششان در این التهاب، به کمیته مراجعه کنند. این احضار نه فقط یک اقدام انضباطی، بلکه اعلام این پیام بود: «جنگ رسانهای را تمام کنید تا ماجرا از این بیشتر کش پیدا نکند».
پشت پرده، تماسهایی برقرار شد. مدیران مستقل از فضای هیجانی شبکههای اجتماعی، یاد گرفتند گاهی سکوت عقلانیتر از پاسخ دادن است. به استقلال و پرسپولیس گفته شد ادامه این مسیر نه محبوبیت میسازد و نه امتیاز میآورد؛ فقط تیمها را فرسوده میکند و باشگاهها را زیر ذرهبین میفرستد. هر ۲ طرف پذیرفتند. یا بهتر است بگوییم مجبور شدند بپذیرند!
نه بیانیهای منتشر شد. نه مصاحبهای برای توجیه. نه پستهایی برای حمله متقابل. سکوت، به عنوان راهحل موقت، جایگزین هیجان شد. این آتش فروکش کرد اما فقط روی سطح؛ مثل آتشفشانی که دودش خوابیده ولی گرمایش هنوز زیر زمین مانده.
واقعیت این است که این ماجرا، فقط یک ویدئو یا یک شعار نبود. این یک هشدار بود بابت چیزی بزرگتر: فوتبال ایران سالهاست روی مرز باریک میان «هیجان» و «نفرت» قدم میزند و هر بار این مرز نادیده گرفته میشود، پیامدش نه یک جنجال ساده، بلکه فرسوده شدن ساختار باشگاهها، هواداران و حتی خود لیگ است.
کمیته اخلاق ممکن است در جلسات آینده احکام جدیدی صادر کند. شاید جریمه، شاید تذکر، شاید محرومیتی دیگر اما اصل ماجرا این نیست. اصل ماجرا این پرسش است: چرا هر بار باید صبر کنیم تا آتش شعلهور شود بعد به فکر خاموش کردن آن بیفتیم؟
استقلال و پرسپولیس، هر قدر هم رقابتشان شدیدتر شود، ۲ ستون اصلی فوتبال ایران هستند. بدون آنها لیگ بیمعنی میشود، شور میمیرد و تماشاگر در استادیوم تنها میماند. این رقابت باید بماند اما در شکل درست و سالمش؛ رقابتی که زیبایی فوتبال را بالا ببرد نه سطح خصومت اجتماعی را.
اما راستش را بخواهید، کسی باور ندارد این سکوت همیشگی باشد. نه این فوتبال، نه این هواداران و نه این باشگاهها هیچکدام اهل فراموشی نیستند. این آتش فقط خاموش نشده؛ جایش را عوض کرده و تا زمانی که فرهنگ مدیریت هیجان در فوتبال اصلاح نشود، هر روز ممکن است ویدئوی دیگری، جملهای دیگر، یا اشتباهی تازه، تمام این جنگ را دوباره از اول روشن کند.
فعلاً آتش در پستو خوابیده.
نه خاموش شده؛ نه تمام.
نزاع رسانهای استقلال و پرسپولیس فروکش کرد
آتش در پستو
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها