حسین کیامنش: اسرائیل بیش از یک متحد ساده برای ایالات متحده است و عملا به عنوان پایگاه نظامی آمریکا در منطقه عمل میکند. این نقش که بر پایه اتحادهای استراتژیک و حمایتهای نظامی گسترده بنا شده، اجازه میدهد واشنگتن سیاستهای خود، بویژه مهار ایران و حفظ سلطه بر منابع انرژی و مسیرهای تجاری در غرب آسیا را بدون هزینههای مستقیم انسانی و مالی هنگفت اجرا کند. گزارش اخیر فاکسنیوز که بر اساس گفتوگو با 2 کارشناس برجسته امنیت ملی آمریکا تدوین شده، این واقعیت را آشکارا تایید میکند.
فاکسنیوز در گزارشی، با «فرد فلیتز»، معاون رئیس مرکز امنیت آمریکا در مؤسسه اول آمریکا و رئیس سابق کارکنان شورای امنیت ملی و مایک ماکوفسکی مدیرعامل مؤسسه یهودی برای امنیت ملی آمریکا (JINSA) مصاحبه کرده است. این 2 کارشناس که هر 2 سابقهای طولانی در سیاستگذاریهای امنیتی ایالات متحده دارند، به صراحت اذعان کردهاند اسرائیل نهتنها خط مقدم دفاع از منافع آمریکا است، بلکه عملا «کار آمریکا را در منطقه انجام میدهد». مثلا فلیتز حمایت از رژیم صهیونیستی را در راستای منافع استراتژیک آمریکا توصیف کرده و میگوید: «ایالات متحده با دشمنانی در منطقه روبهرو است که اگر اسرائیل آنجا نبود، ایالات متحده مجبور بود با آنها مقابله کند».
ماکوفسکی نیز این دیدگاه را تقویت و اسرائیل را به عنوان «دفاع پیشرو» آمریکا معرفی میکند. او توضیح میدهد: «از نظر تاریخی، 3 دلیل برای منافع ما در منطقه وجود دارد: اسرائیل، نفت و مقابله با محور ایران».
فاکسنیوز به نقل از فلیتز، ایران و محور مقاومت را «بزرگترین تهدید» آمریکا دانسته و اقدامات رژیم صهیونیستی در 2 سال گذشته را در جهت تضعیف تهران توصیف کرده و اشاره میکند: «ما در ژوئن به اسرائیل پیوستیم تا برنامه هستهای ایران را هدف قرار دهیم».
این اعترافات که به طور علنی و مستقیم از زبان تحلیلگران آمریکایی در فاکسنیوز گفته شده، نشان میدهد رژیم صهیونیستی با سلاحهای آمریکایی، سیاست مهار ایران را عملیاتی میکند. به عبارت سادهتر، اسرائیل پایگاه نظامی آمریکا برای اجرای سیاستهای منطقهای واشنگتن است. طبق همین گزاره میتوان نتیجه گرفت بدون پشتیبانی و حمایتهای ایالات متحده، اسرائیل فرومیپاشد. فلیتز و ماکوفسکی هر دو بر این وابستگی تاکید دارند: اسرائیل با اطلاعات و تسلیحات آمریکایی، بار دفاع از آمریکا را به دوش میکشد.
به همین دلیل باید گفت جدا از اینکه دولت جمهوریخواه یا دموکرات در کاخ سفید مستقر باشد، آمریکا خود را متعهد به حمایت از اسرائیل میداند. به گفته مدیرعامل موسسه JINSA، اعتبار آمریکا نیز به حمایت از رژیم صهیونیستی گره خورده است، چرا که اگر آمریکا به اسرائیل کمک نکند، این ذهنیت در دنیا به وجود میآید که ایالات متحده به دیگر متحدانش هم کمک نخواهد کرد.
بر اساس گزارش منتشرشده موسسه هزینههای جنگ در دانشگاه براون به عنوان یک مرکز معتبر تحقیقاتی، ایالات متحده از اکتبر ۲۰۲۳ تا سپتامبر ۲۰۲۵ حداقل 21.7 میلیارد دلار کمک نظامی به اسرائیل کرده است. این رقم که بر اساس محاسبات دقیق و مستندات معتبر به دست آمده، تنها بخشی از حمایت گسترده و چندلایه آمریکا از رژیم صهیونیستی را نشان میدهد و شامل تعهدات مالی و تسلیحاتیای است که در ۲ سال گذشته به اجرا درآمده یا برای آینده برنامهریزی شده است.
توزیع این کمکها از سوی دولتهای بایدن و ترامپ، به رغم تفاوتهای تاکتیکی، نشاندهنده تعهد اساسی هر ۲ نسبت به اسرائیل است. در دولت بایدن (اکتبر ۲۰۲۳ تا ژانویه ۲۰۲۵)، 17.9 میلیارد دلار در سال اول جنگ غزه (اکتبر ۲۰۲۳ تا سپتامبر ۲۰۲۴) اختصاص یافت که در راستای پشتیبانی از رژیم صهیونیستی در آغاز جنگ علیه غزه بود. پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در ژانویه ۲۰۲۵ نیز، 3.8 میلیارد دلار در سال دوم تخصیص یافت و تعهدات جدیدی به ارزش حداقل 10.1 میلیارد دلار نسبت به پشتیبانی از رژیم صهیونیستی اعلام شد.
حالا با توجه به این وابستگی و نقش اجرایی اسرائیل، جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران را باید اساسا جنگ آمریکا علیه کشورمان بدانیم. مشخصا این جنگ بدون هماهنگی، همراهی و حمایتهای تسلیحاتی آمریکا ممکن نبود. در طول جنگ ایالات متحده نهتنها وظیفه اصلی دفاع از سرزمین اشغالی را بر عهده داشت و به اذعان موسسه JINSA 70 درصد وظیفه مقابله با موشکهای ایرانی را انجام داد، بلکه مستقیما در روزهای پایانی وارد فاز تهاجمی علیه ایران شد تا ناتوانی رژیم صهیونیستی در حمله به تاسیسات هستهای ایران را جبران کند.
طبق گزارشهای اندیشکدهها و رسانههای غربی و صهیونیستی، از جمله موسسه JINSA، ایالات متحده 25 درصد ذخایر جهانی موشکهای پدافندی تاد را در این ۱۲ روز مصرف کرد؛ آن هم در شرایطی که طبق اذعان همین رسانهها، تولید سالانه تاد فقط ۱۲ موشک است و جبران این کمبود ۳ تا ۸ سال زمان میبرد.
این یعنی کمتر از ۳۰ درصد رهگیریها توسط سامانههای اسرائیلی، از جمله آرو 2 و 3، فلاخن داوود و گنبد آهنین انجام شد و حتی این میزان اندک نیز عمدتا در برابر پهپادها مؤثر بود، نه موشکهای بالستیک.
علاوه بر این، ناوشکنهای آمریکایی نیز در جنگ 12 روزه حدود ۸۰ موشک 3SM- شلیک کردند که هر کدام بین ۸ تا ۲۵ میلیون دلار هزینه داشت و مجموع هزینه مستقیم مقابله با موشکها و پهپادهای شلیکشده از ایران را برای آمریکا به حداقل 2.1 میلیارد دلار رساند. این ارقام بدون احتساب هزینههای استقرار ۲ ناو هواپیمابر، جنگندههای 22F و 35F، تانکرهای سوخترسان، تیمهای جنگ الکترونیک و عملیات سایبری است که صدها میلیون دلار دیگر به بار مالی آمریکا در حمایت از اسرائیل اضافه کرد.
در روزهای اخیر نیز دونالد ترامپ به صراحت اعتراف کرد فرماندهی اصلی حمله اسرائیل به ایران به عهده او بود. همه اینها نشان میدهد حمله تجاوزکارانه اسرائیل، در اصل نقشه و اجرای سیاست آمریکا علیه ایران بود.
با این وجود، در این رویارویی مستقیم ایران توانست نقاط متعددی را در سراسر سرزمین اشغالی از جمله تلآویو، حیفا و بئر سبع، مورد هدف قرار دهد.
در نهایت با توجه به همه این شواهد، مشخص میشود ذهنیت و دنیای فکری جریان اصلاحطلب در ایران که سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در قبال ایران را «متفاوت» از یکدیگر میداند، از جمله محمدجواد ظریف که گفته بود «سیاستهای آمریکا و اسرائیل درباره ایران، منطبق بر هم نیست!»، چقدر غیرواقعی است؛ توهمی که حالا فاکسنیوز آن را باطل کرده است.
گزارش «وطن امروز» از نوشته جدید فاکس نیوز درباره ماهیت رژیم صهیونیستی
اسرائیل نیروی نیابتی آمریکا
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها