24/آبان/1404
|
00:19
نگاهی گذرا به کتاب «لطایفی در سلوک» اثر آیت‌الله یزدان‌پناه

سلو در 12 فصل

آیت‌الله سیدیدالله یزدان‌پناه در کتاب «لطایفی در سلوک» ــ که شرحی است بر رساله لغت موران اثر شیخ اشراق ــ تلاش کرده دوره‌ای از حقایق سلوکی را به زبانی ساده برای عموم فرهیختگان بیان کند، به ‌گونه‌ای که نکاتی را که سالک از همان آغاز مسیر باید بداند، از او دریغ نشود. از سوی دیگر، همت استاد بر آن بوده سطر به سطر این رساله، شرحی گویا و روشن بیابد تا مخاطب بتواند با متن اصلی رساله که به نثر فارسی کهن نگاشته شده، ارتباطی مؤثر برقرار کند.
برخی چنین پنداشته‌اند ملاقات با خداوند تنها مخصوص قیامت است اما چنین نیست؛ در همین دنیا نیز می‌توان خداوند را ملاقات کرد. البته این ملاقات در چارچوب زندگی عادی دنیوی حاصل نمی‌شود و شرط آن بیرون آمدن از آشیانه‌ دنیا، یعنی ترک تعلقات مادی است. با تحقق این شرط، قطعاً در همین دنیا نیز این ملاقات روی می‌دهد.
ملاقات با خداوند در دنیا و آخرت تفاوت‌های بنیادینی دارد؛ اولی با پای خود رفتن است و دومی از سر ناگزیری. آنگاه که انسان با اختیار خویش می‌رود، می‌تواند چگونگی رفتن را خود برگزیند اما وقتی او را بی‌اختیار می‌برند، باید برود؛ از هر مسیری و با هر کیفیتی که مقدر است. رفتن عاشقانه و با اختیار، لطفی دیگر دارد.
دلیل نگارش این کتاب به دغدغه‌ای بازمی‌گردد که استاد یزدان‌پناه از سال‌ها پیش داشت. بسیاری از افراد در مراجعات خود به استاد این پرسش را مطرح می‌کردند: چرا ما از فضای عرفان اسلامی محروم مانده‌ایم؟ مباحث فراوانی در عرفان اسلامی وجود دارد و تشنگی زیادی نسبت به آن احساس می‌شود اما کمتر می‌توان از این مباحث بهره‌مند شد.
جناب استاد بر آن شد بستری فراهم آورد تا بتوان این نیاز را برطرف کرد. ایشان در جریان برنامه‌های تبلیغی خود در شهر آمل، زمینه شکل‌گیری کلاس‌هایی را فراهم کرد و در آنجا به بیان مباحث سلوکی و حقایق عرفانی برای عموم مردم پرداخت. این اقدام در پاسخ به همان پرسش‌ها و نیازهایی بود که از سوی علاقه‌مندان مطرح می‌شد. در همین کلاس‌ها سلسله‌ای از مباحث سلوکی ارائه شد.
نخستین بحثی که ایشان آغاز کرد، شرح رساله لغت موران، اثر گرانقدر شیخ اشراق، فیلسوف بزرگ اسلامی بود. شیخ اشراق این رساله را در پاسخ به پرسش برخی شاگردان و دوستان خود که خواستار بیان مسائل سلوکی بودند، نگاشت. لغت موران در 12 فصل تنظیم شده و شیخ اشراق در آن، برای تبیین مسائل سلوکی و عرفانی ــ که بیشتر ناظر به عرفان عملی است ــ از قالب تمثیل و ذکر برخی داستان‌ها بهره برده و نکات سلوکی را از درون آنها استخراج کرده است.
روش شیخ اشراق در اینجا روش تمثیلی است. به‌ طور خلاصه می‌توان گفت بیان مسائل عرفانی نزد صاحبان این مکتب معمولاً به 3 شیوه انجام می‌شود یا در قالب کتاب‌های علمی و فنی سنگین است یا در قالب رساله‌های رمزی و تأویلی یا در قالب تمثیل.
کتاب‌های علمی فنی برای عموم مردم قابل بهره‌برداری نیست و رساله‌های رمزی نیز به سبب سنگینی و پیچیدگی، برای مخاطبان عام قابل درک نیست. اما رسائل تمثیلی می‌تواند برای تبیین مسائل عرفانی بسیار مفید واقع شود. شیخ اشراق در رساله لغت موران از همین شیوه بهره گرفته است. از خوش‌ حادثه، این رساله با شرحی بسیار روان و گویا از سوی جناب استاد یزدان‌پناه همراه و در قالب کتاب «لطایفی در سلوک» منتشر شده است.
چنانکه اشاره شد، مباحث این کتاب ناظر به عرفان عملی و سلوک است. البته سبکی که شیخ اشراق در این کتاب به کار گرفته، همانند سبک رسائل سلوکی به ‌صورت منازل و مراحل دقیق نیست. در آن کتاب‌ها احوال سالک منزل به منزل بیان می‌شود و میان منازل ارتباطی منطقی و ترتیب‌دار احساس می‌شود، مانند آنچه خواجه عبدالله انصاری در منازل‌السائرین آورده است اما در لطایفی در سلوک، اگرچه مباحث مراحل مختلف سلوک را در بر دارد، ترتیب آن به آن صورت منزل‌ به ‌منزل نیست.
کتاب در آغاز، برای انسانی که می‌خواهد در مسیر سلوک قدم بگذارد، مراحلی را بیان می‌کند که او را پله‌پله به سوی مسائل نهایی پیش می‌برد؛ از بحث تجرد نفس، نفس اماره و تقابل با آن، تا مساله‌ فنا، چگونگی فنا و ویژگی‌های آن. این مباحث را شیخ اشراق در این کتاب مطرح کرده و جناب استاد نیز در شرح خود، این مباحث را به ‌صورت مفصل تبیین و بسط داده‌اند.
از نظر محتوا کتاب شامل این دسته از مباحث است که در 12 فصل تنظیم شده‌اند. از فصل نخست تا دوازدهم، هر فصل در قالب یک داستان بیان شده است، جز فصل یازدهم که در آن، شیخ اشراق داستانی مطرح نمی‌کند و به بیان نکته‌ای سلوکی می‌پردازد.
درباره نوآوری‌های این کتاب باید گفت اصل تبیین مسائل سلوکی در قالب تمثیل، هر چند در سنت اسلامی کم‌وبیش سابقه داشته اما با توجه به اینکه در برهه‌هایی از تاریخ کمتر بدان پرداخته شده، این اثر از نوعی تازگی و بداعت برخوردار است. از این ‌رو، می‌توان آن را در فضای عرفانی و سلوکی اثری نوآورانه دانست.
اگرچه بحث تمثیل در دیوان اشعار عرفا مانند مولوی، حافظ، سعدی و عطار نیز وجود دارد اما این اثر از آن جهت متمایز است که مباحث سلوکی را به‌ صورت داستانی و در قالب نثر مطرح کرده است، نه نظم و همین امر به آن جذابیتی ویژه بخشیده است.
نکته دیگر آن است که جناب استاد با شرح روان خود، بستری فراهم کرده‌ تا عموم مردم ــ که در جان‌شان تشنگی معنوی و معرفتی وجود دارد ــ بتوانند با مراجعه به این اثر، تشنگی خود را برطرف کنند. شاید امروز در فضای آثار عرفانی، کمتر اثری با این ویژگی یافت شود و از این جهت، این کتاب قابل توجه است.
جناب استاد مبنایی خاص و دیدگاهی ویژه نسبت به مسائل سلوکی دارد. از نظر ایشان، یکی از ابزارهای لازم برای سالک، «شنیدن حرف» است؛ دیدگاهی که از استاد خود، مرحوم آیت‌الله علامه حسن‌زاده‌آملی اخذ کرده‌ و بر آن تأکید دارد. در سنت عرفانی نیز این مساله جایگاهی جدی دارد. از این منظر، شاید این کتاب بتواند در تأمین این نیاز نیز مؤثر باشد؛ بدین معنا که اگر کسی در فضای سلوک قرار دارد یا به آن علاقه‌مند است و می‌خواهد سخنی در این باب بشنود، با مراجعه به این اثر بتواند تشنگی جان خویش را برطرف کند.
نکته دیگری که در این کتاب وجود دارد و می‌تواند مثمر ثمر باشد، آن است که به سبب تمثیلی بودن و نزدیکی فضای داستان‌ها به زندگی عمومی، انتقال این معارف به عرصه عمل بسیار آسان‌تر انجام می‌شود. انسان وقتی چیزی را بسادگی درمی‌یابد، در مقام عمل نیز راحت‌تر بدان ملتزم می‌شود؛ از این جهت، اثر حاضر می‌تواند تأثیری عمیق‌تر بر مخاطب بگذارد.
ویژگی دیگر این کتاب آن است که با توجه به تمثیلی بودنش، می‌تواند مرجع و منبعی برای نگارش داستان‌ها و آثار مشابه برای کودکان باشد. حتی ممکن است بتوان بر اساس آن، آثاری متناسب با فضای کودکانه ساخت که در عین هماهنگی با سن کودکان، آموزه‌های معرفتی و سلوکی را در دل خود جا دهد.

ارسال نظر