26/آبان/1404
|
00:27
بررسی تغییرات ازبکستان زیر نظر کاناوارو و تیمی که قرار است مقابلش قرار بگیریم

چغرتر از قبل

مهدی مرسلی: ازبکستان مدت‌ها شبیه همان تیم قدیمی بود؛ تیمی که همیشه در مرز رقابت می‌دوید اما هیچ‌وقت از آن خط رد نمی‌شد اما حالا، با ورود مردی که زمانی جام‌جهانی را بالای سر برده، این تیم مثل بازیگری که از پشت صحنه به صحنه اصلی پرتاب شده، ظاهرش را کامل عوض کرده است. راهی دوباره برای روبه‌رو شدن با ایران پیدا کرده‌اند؛ راهی که نه به گذشته شباهت دارد، نه به آن چیزی که ۶۸ روز پیش در فینال یک تورنمنت منطقه‌ای رقم خورد.
ازبک‌ها خیلی ساده به این نقطه نرسیدند. آنها در دیدار برابر مصر که تیم دوم‌شان هم می‌تواند بسیاری از تیم‌های آسیا را له کند، با بازی برق‌آسای اوستون ارونوف دوباره روی نقشه فوتبال قاره کشیده شدند. همین یک مسابقه، کل تصورها را از آن تیم خسته، محتاط و گره‌خورده فروریخت و ازبکستانی را پیش چشم گذاشت که انگار یک چرخش کامل ۱۸۰ درجه‌ای کرده است.
* سایه مسابقه‌ای که هنوز فراموش نشده
اگر کمی به عقب برگردیم، همان دیدار پایانی کافا هنوز مثل لکه‌ای روی شیشه ذهن ایرانی‌ها مانده است. همان روزی که اخراج زودهنگام آریا یوسفی باعث شد تیم امیر قلعه‌نویی دست‌وپا بسته‌تر از همیشه بازی کند و در نهایت، ازبکستان در دقیقه‌ای که معمولا دیگر کسی امیدی ندارد، تیر خلاص را زد. گل حاجی‌اکبر علیجانف در دقیقه ۱۲۰ وقت اضافه، تنها یک برد نبود؛ باز کردن قفل ۱۳ ساله‌ای بود که ازبک‌ها بالاخره کلیدش را پیدا کردند.
آن‌ روز تیمور کاپادزه (سرمربی وقت) با سیستم 3 ‌مدافعه آمده بود و تقریبا نیمی از نفراتش همان‌هایی بودند که حالا فقط در عکس‌های یادگاری دیده می‌شوند. از دروازه‌بان گرفته تا مهاجمان کناری، ساختار آن تیم مثل ماشینی بود که سال‌ها کار کرده و فقط کمی روغن‌کاری شده باشد. درست برعکس امروز.
* اولین کار کاناوارو پاک کردن نقشه قبل
وقتی فدراسیون ازبکستان رفت سراغ سرمربی‌ای که روزی بهترین مدافع جهان بود، خیلی‌ها فکر کردند فقط یک انتخاب «لاکچری» انجام داده‌اند اما کاناوارو از همان نخستین بازی‌ها نشان داد آمده نقشه‌ای بسازد که نه شبیه کافا باشد، نه شبیه انتخابی جام جهانی. نتیجه‌اش؟ تیمی که برابر کویت و اروگوئه کاملا با ذهنی آزادتر، ترکیبی متفاوت‌تر و ساختاری مدرن‌تر ظاهر شد.
در بازی برابر مصر، دیگر خبری از 3 ‌مدافعه‌های فینال کافا نبود. خط عقب 4 نفره بود؛ فشرده، منظم و تهاجمی‌تر از قبل. ۵ نفر از ترکیب فینال کافا باقی مانده بودند، بقیه کاملا جدید. انگار کاناوارو نشسته بود با ماژیک قرمز روی دفتر خط‌ زده بود: اینها می‌مانند، اینها باید عوض شوند.
علیجانف و شوکورف در میانه میدان هنوز ستون بودند. شومورودف همان مهاجم شناخته‌شده بود اما باقی چهره‌ها تغییر کرده بودند. حتی مدل بازی‌شان هم تغییر کرده بود؛ کمتر محافظه‌کار، بیشتر رو به جلو و با انرژی‌ای که در تیم‌های آسیای میانه کمتر دیده می‌شود.
* نسلی که یک‌ سال جوان‌تر شد
دروازه‌بان قبلی، اوتکر یوسوپف، مصدوم شد و همین کافی بود تا تغییر اصلی از همان پشت شروع شود. نعمتف جای او رفت داخل چارچوب؛ کاملا سر حال، بدون ترس، مثل کسی که آمده فرصت عمرش را قاپ بزند.
در خط دفاع، عبدالقادر خوسانف از منچسترسیتی برگشت. بازیکنی که در کافا حضور نداشت و حالا با تجربه تمرین در سطح اروپا، تبدیل شده به یکی از ستون‌های دفاعی جدیدشان. این انتقال فقط یک تغییر نفر نبود؛ تغییر نسل بود. نماد ازبکستانی که دیگر دنبال فوتبال سنگین و قدیمی نیست و می‌خواهد در آسیا از قالب سنتی خارج شود.
اما نقطه انفجار این تیم همان کسی بود که مقابل مصر زمین را روشن کرد: اوستون ارونوف. او که در فینال کافا نیمکت‌نشین بود، حالا تبدیل شده به موتور بازی. توپ‌گیری، حمله، پاس‌قطع‌کن، گلزن، همه چیز. انگار او هم احساس کرده زمانه عوض شده و تیمش قرار است پوست بیندازد.
وقتی اعداد را نگاه می‌کنیم، تغییر حتی عجیب‌تر است. میانگین سنی ازبکستان نزدیک به یک‌سال جوان‌تر شده؛ یعنی تیمی که همان اسکلت اصلی را حفظ کرده اما جان تازه‌ای تزریق شده. میانگین ۲۶.۶ سال برای تیمی که می‌خواهد جام‌جهانی را لمس کند، دقیقا بهترین نقطه عمر فوتبالی است.
* نمایش ازبک‌ها ممکن است ایران را غافلگیر کند
حالا دوباره نوبت ۲ تیم رسیده تا روبه‌روی هم بایستند اما هیچ ردی از آن بازی شهریورماه باقی نمانده. ایران همان ایران است با سبک همیشگی امیر؛ تیمی که از پختگی، تجربه و انسجام دفاعی تغذیه می‌کند اما آن‌ طرف تیمی ایستاده که نه فقط از نظر نفرات، بلکه از نظر ذهنی هم کامل تغییر کرده.
ازبکستان امروز به همان اندازه که شجاع‌تر است، ناشناخته‌تر هم هست. دیگر نمی‌توان گفت با کشیدن بازی به سمت فیزیک، می‌شود از ریتم‌شان انداخت.
این‌بار باید با تیمی دوئل کرد که هم انرژی جوانی دارد، هم دیسیپلین مربی قهرمان جهان، هم ستاره‌ای مثل ارونوف که اگر روزش باشد، نصف زمین را با یک حرکت به‌ هم می‌ریزد.
درست به همین دلیل است که این دیدار نه فقط یک مسابقه، بلکه آزمونی برای هر ۲ تیم است. برای ایران که ببیند مقابل نسخه تازه بازسازی‌شده حریف قدیمی‌اش چقدر توان مقاومت دارد و برای ازبکستان که بفهمد آیا این پوست‌اندازی واقعا جواب داده یا فقط یک جرقه مقطعی بوده.
حالا فقط باید دید وسط چمن، این تیم جوان‌تر، تهاجمی‌تر و جسورتر چه بلایی سر محاسبات طرف مقابل می‌آورد. این‌بار احتمالا نتیجه نه محصول اشتباهات فردی، بلکه محصول نبرد ۲ تفکر کاملا متفاوت خواهد بود؛ یکی ریشه‌دار و سنتی، یکی تازه و بی‌پروا.

ارسال نظر
پربیننده