عبدالله دارابی: آخرین پیروزی تیم ملی فوتبال ایران برابر تیم ملی ازبکستان به ۱۷ مهر ۹۹ در یک بازی دوستانه برمیگردد. از ۳۰ آبان ۱۴۰۲ تا امروز تیم ملی ۶ بار با ازبکها بازی کرده است که ۴ بازی در انتخابی جامجهانی ۲۰۲۶ با تساوی همراه بوده و ۲ بار هم در فینال جام کافا و فینال تورنمنت چهارجانبه العین امارات، ازبکستان پیروز شده؛ یعنی در ۶ بازی اخیر تیم ما موفق به شکست ازبکستان نشده است؛ چه ۱۱ نفره، چه با یک یار کمتر، چه با یک یار بیشتر، چه در طول بازی و چه در ضربات پنالتی! مسلما فوتبال ملی ازبکستان در طی این مسیر، ثمره برنامهریزی درستش را میبیند.
از آنجا که در جامجهانی ۲۰۲۶ احتمال حضور حریفی همتراز در گروه ما وجود خواهد داشت و محکوم به پیروزی مقابل چنین تیمی خواهیم بود بازی با ازبکها در فینال جام العین امارات میتوانست تمرین تقابل با چنان حریفی باشد اما تیم ملی در این بازی نتوانست نمایش قابل قبولی داشته باشد و دروازه حریف را با خطری جدی مواجه کند، جز پس از ۱۰ نفره شدن حریف و به زمین آمدن علیرضا کوشکی در اواخر بازی!
نیمه اول که متعلق به شاگردان فابیو کاناوارو بود و آنها در تحمیل بازی خود به تیم ما موفق بودند، هرچند به گلی نرسیدند. پرس از جلوی ازبکها و آشفتگی خط دفاع ما، فقط در دقایق ۱۵ تا ۲۰ بازی ۳ موقعیت خطرناک را نصیب حریف کرد. آنها در چرخش و مالکیت توپ، پاسهای سالم، موقعیتسازی، پرس و کنترل تیم ایران واقعا نسبت به ما سرتر بودند. از دقیقه ۷۰ که مدافعشان خسانف، اخراج شد، ناگزیر عقب نشستند و تیم ما هم پس از آمدن علیرضا کوشکی این روزها بسیار آماده تحرکی جدی یافت و توانست دروازه نعمتف را بهطور قابلتوجهی تهدید کند ولی از این حملات و داشتن یک یار بیشتر نیز نتوانستیم طرفی ببندیم!
تیم ملی ایران در این بازی صاحب ۹ کرنر شد، ۶ تا در نیمه اول و ۳ تا در نیمه دوم اما با وجود ۲ مهاجم سرزن نتوانست در هیچ کدام از این ۹ کرنر، توپی به سمت چارچوب دروازه ازبکستان روانه کند! حردانی که پس از اخراج خسانف، فرصت نفوذ پیدا کرده بود، ارسالهای ضعیفی داشت. سانترهای او به جای تند و تیز بودن، طوری ارسال میشد که به مدافعان حریف هم زمان و هم توان برای دفع آسان آنها را میداد.
در مجموع تیم ملی ما در بازیسازی، تحمیل بازی خود به حریف، ایجاد موقعیت (سوای دقایق پایانی که حریف ۱۰ نفره بود)، پرس حریف، فرار از پرس حریف، تبادل پاسهای سالم بویژه در نفوذ و ارائه تاکتیکهای مناسب شرایط بازی در برابر ازبکستان موفق نبود و این اگر برطرف نشود، مبدل به ضعفی بزرگ در جامجهانی برای تیم ما خواهد شد.
وقتی تیم ملی ازبکستان ۱۰ نفره شد بازی را طبق میلش کنترل کرد تا بازی به ضربات پنالتی کشیده شود و آنجا توانست به برتری و قهرمانی در این تورنمنت برسد، حال آنکه تصور میشد برنده فینال در ضیافت پنالتیها ایران باشد. ما در پنالتیها مثل بازی، استراتژی درستی اتخاذ نکردیم، در حالی که مهدی طارمی و علی علیپور بازیکنان توانایی در پنالتی زدن هستند، ۲ پنالتی حساس تیم ما به بازیکنانی کمتبحر در این زمینه سپرده شد. شاید بتوان پنالتی محمدمهدی محبی را ناشی از کمتجربگی وی و اثرات آن دانست ولی میلاد محمدی باتجربه که سابقه بازی در ۲ جامجهانی قبل را نیز دارد چنان مبتدیانه پنالتی زد که بیشتر از ضربه پنالتی، شبیه پاس دادن به دروازهبان حریف بود! از آن طرف نیز نعمتف جوانتر، سنگربان ازبک، به لحاظ روحی در کورس پنالتیها نسبت به بیرانوند، دروازهبان باتجربه ایران، شرایط مساعدتری داشت.
تا زمان باقی است سرمربی تیم ملی باید چشمهایش را بخوبی بر ایرادات تیم ملی بگشاید و برای رفع آنها چارهای کارساز یابد. این نوع تداوم در ارائه بازیهای کسالتبار تیم ملی و یکنواختی روش در تقابل با کلیه حریفان (اعم از قویتر و همتراز) که یکی از نتایجش همین تعدد ناکامی مقابل ازبکستان آسیایی است زنگ خطری جدی برای تیم ملی محسوب میشود. بهتر نیست قلعهنویی دستیاران ایتالیاییاش را بیشتر از امثال سعید الهویی به بازی بگیرد و نقش پررنگتری بدانها دهد؟ قلعهنویی دیگر باید برخی ملاحظات را در آستانه جامجهانی کنار بگذارد و حتی در صورت نیاز دستیاران خارجی بهتری را به کادرش بیفزاید تا وزن تیم ملی و توان فنی آن افزایش یابد.
نه با یک یار بیشتر و نه در ضربات پنالتی
باز هم حریف ازبکها نشدیم!
ارسال نظر
تازه ها