01/آذر/1404
|
09:00

سازمان همکاری شانگهای؛ شکل‌گیری یک بلوک مالی مستقل و ضدتحریم

سازمان همکاری‌های شانگهای که زمانی بیشتر به‌عنوان یک سازوکار امنیتی – منطقه‌ای شناخته می‌شد، اکنون با تصمیمات جدید در سطح سران، عملاً تبدیل به محور اصلی شکل‌گیری نظم مالی چندقطبی شده است.

سازمان همکاری شانگهای؛ شکل‌گیری یک بلوک مالی مستقل و ضدتحریم

برای نخستین بار پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نشانه‌های واقعی تشکیل یک بلوک مالی غیرغربی در جهان آشکار شده است. سازمان همکاری‌های شانگهای که زمانی بیشتر به‌عنوان یک سازوکار امنیتی – منطقه‌ای شناخته می‌شد، اکنون با تصمیمات جدید در سطح سران، عملاً تبدیل به محور اصلی شکل‌گیری نظم مالی چندقطبی شده است؛ نظمی که هدف اصلی آن، شکستن ستون فقرات سلطه اقتصادی آمریکا یعنی دلار است.

در اجلاس اخیر نخست‌وزیران کشورهای عضو در مسکو، اظهارات نخست‌وزیر روسیه، برنامه‌ریزی‌های چین، همراهی ایران، و حتی مشارکت فعال کشورهای عربیِ ناظر مانند قطر، نشان داد که شانگهای از مرحله بحث و بیانیه عبور کرده و وارد عملیات‌سازی استقلال مالی شده است. این اقدامات را می توان در ایجاد کارگروه مشترک استقلال مالی، گسترش تسویه با ارزهای ملی، طرح ایجاد بانک توسعه شانگهای، پیشنهاد انتشار اوراق مشترک و طراحی سیستم پرداخت مستقل از سوئیفت که همگی شواهدی‌اند از آغاز معماری یک سیستم مالی جدید و مقاوم در برابر تحریم‌های غرب نام برد.

این یادداشت تحلیلی می‌کوشد با رویکردی تبیینی و راهبردی، پیامدهای این روند را بررسی کند و نشان دهد چرا تحولات اخیر، نه یک تصمیم مقطعی، بلکه آغاز یک تحول ژئوپلیتیکی تعیین‌کننده در آینده اقتصاد جهانی است.

چرا کشورهای شانگهای به دنبال استقلال مالی‌ هستند؟

در دو دهه گذشته، آمریکا از سیستم مالی مبتنی بر دلار به‌عنوان مهم‌ترین ابزار زور اقتصادی استفاده کرده است. روسیه، ایران، چین و حتی برخی کشورهای جنوب شرق آسیا طعم تحریم‌های ثانویه و محدودیت‌های بانکی را چشیده‌اند. این فشارها به‌جای آن‌که کشورها را تابع سیاست‌های واشنگتن کند، آنها را به سمت ایجاد یک نظام موازی و مستقل سوق داده است؛ نظمی که در آن؛ تبادلات اقتصادی به ارزهای ملی انجام شود، پرداخت‌ها از کانال‌های غیرغربی صورت گیرد و قدرت تحریم عملاً بی‌اثر شود. سازمان همکاری شانگهای که بیش از 40 درصد جمعیت جهان و حدود یک‌سوم اقتصاد جهانی را شامل می‌شود، بهترین ظرف برای طراحی چنین نظمی است.

رشد بی‌سابقه بدهی‌های دولت آمریکا، چاپ پول گسترده و کاهش اعتماد بین‌المللی به دلار، فضای مناسبی برای این گذار فراهم کرده است. بسیاری از اقتصادهای نوظهور به این نتیجه رسیده‌اند که تکیه بر دلار، نوعی وابستگی راهبردی به واشنگتن ایجاد می‌کند.

بنابراین، استقلال مالی شانگهای نه واکنشی مقطعی، بلکه پاسخی به یک واقعیت جهانی است و دوران تک‌قطبی مالی رو به پایان است.

ابزارهای استقلال مالی شانگهای؛ از ایده تا اجرا

بزرگ‌ترین تحول سال‌های اخیر، جهش سهم معاملات اعضای شانگهای با ارز ملی بوده است. این روند که از سال 2022 آغاز شد، اکنون به سطحی رسیده که بخش اعظم تجارت روسیه–چین، ایران–چین، روسیه–هند و تعاملات آسیای مرکزی بدون دلار انجام می‌شود. اهمیت این تحول آنجاست که هزینه مبادله کاهش می‌یابد، کشورها از نوسانات دلار در امان می‌مانند و مهم‌تر از همه، تحریم‌پذیری آنها تقریباً نزدیک به صفر می‌شود. کاهش قدرت دلار یعنی کاهش قدرت آمریکا و دقیقا این همان نقطه‌ای است که واشنگتن از آن هراس دارد.

پیشنهاد تأسیس بانک توسعه مشترک، نقطه‌ای استراتژیک در این معماری است. این بانک می‌تواند؛ منابع مالی پروژه‌های مشترک را تأمین کند، اعتبار منطقه‌ای ایجاد کند، ساختار وام‌دهی مستقل از بانک جهانی و IMF شکل دهد. اگر این بانک با پشتوانه ذخایر ارزی چین و روسیه آغاز به کار کند، می‌تواند ظرف چند سال به یکی از سه بانک توسعه‌ای بزرگ دنیا تبدیل شود.

یکی از مهم‌ترین ابزارهای آمریکا برای تحریم، سیستم پیام‌رسان مالی سوئیفت است. شانگهای تصمیم گرفته است یک شبکه پرداخت مستقل طراحی کند که به بانک‌های عضو اجازه دهد بدون عبور از سوئیفت تراکنش انجام دهند، معاملات در آن قابل تحریم نباشد و به‌تدریج به سایر کشورها نیز خدمات ارائه دهد.

چنین سیستمی عملاً یک ضربه راهبردی به ساختار نظارتی مالی غرب محسوب خواهد شد. پیشنهاد روسیه برای انتشار اوراق مشترک در سازمان همکاری شانگهای، شبیه اقدام اتحادیه اروپا پس از بحران کروناست. این ابزار می‌تواند؛ منابع مالی عظیمی برای پروژه‌های مشترک فراهم کند، یک «بازار سرمایه منطقه‌ای» ایجاد کند و وابستگی کشورها به اوراق خزانه آمریکا را کم کند.

موانع مسیر استقلال مالی شانگهای

هر تحول تاریخی، چالش‌های ساختاری دارد. استقلال مالی شانگهای نیز با چند مانع جدی مواجه است. از چین تا قرقیزستان، سطوح توسعه و ظرفیت‌های اقتصادی کاملاً متفاوت است. تدوین یک سیاست مالی مشترک نیازمند هماهنگی نرخ بهره، ثبات ارز و یکپارچگی نظارتی است. اما تجربه اتحادیه اروپا نشان داده است که حتی کشورهایی با تفاوت زیاد می‌توانند در یک ساختار واحد مالی قرار بگیرند، اگر هدف مشترک و اراده سیاسی وجود داشته باشد.

روابط اقتصادی هند–چین یا حساسیت‌های سیاسی پاکستان–هند می‌تواند روند تصمیم‌گیری را کند کند. بااین‌حال، فشار خارجی (به‌ویژه از سوی آمریکا) اغلب باعث همگرایی بیشتر اعضا شده است؛ همان‌گونه که بحران تحریم‌ها، روسیه و چین را بیش از هر زمان به یکدیگر نزدیک کرد.

پیاده‌سازی سیستم پرداخت مستقل و بانک مشترک، نیازمند امنیت سایبری بالا، هماهنگی قوانین بانکی و زیرساخت‌های دیجیتال پیشرفته است. خوشبختانه چین، روسیه و ایران در حوزه فناوری مالی و ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) پیشرفت‌های مهمی داشته‌اند که می‌تواند این چالش را کاهش دهد.

پیامدهای استقلال مالی شانگهای برای نظم جهانی

اگر بلوک شانگهای موفق شود 50 درصد تجارت درون‌گروهی خود را بدون دلار انجام دهد (که روند کنونی نشان می‌دهد قابل تحقق است)، دلار با بزرگ‌ترین چالش تاریخ 75 ساله خود مواجه می‌شود.دلیل روشن است؛ ارزش دلار بیش از آن‌که اقتصادی باشد، سیاسی است.

کاهش نقش دلار یعنی کاهش توان اعمال تحریم آمریکا، کاهش امکان مصادره دارایی کشورها، کاهش نفوذ مالی واشنگتن در نهادهای بین‌المللی است. استقلال مالی شانگهای، این سازمان را از یک بلوک صرفاً امنیتی، به یک قطب قدرت اقتصادی–پولی تبدیل می‌کند. قطبی که ذخایر ارزی عظیم چین، ظرفیت انرژی روسیه، منابع ایرانی و بازار بزرگ آسیای جنوبی را در یک سازه هدفمند گرد هم می‌آورد.

تحریم‌ها زمانی موثرند که مسیرهای پرداخت محدود باشد، تبادلات ارز خارجی به دلار نیاز داشته باشد و کشورها مجبور به استفاده از بانک‌های غربی باشند. اما اگر این وابستگی از بین برود، تحریم‌ها از ابزار فشار به ابزار تبلیغاتی تبدیل می‌شوند.

برای نمونه؛ ایران با استفاده از سازوکارهای تسویه غیردلاری با روسیه و چین، بخش بزرگی از نیازهای مالی خود را تأمین کرده است. روسیه پس از تحریم‌های گسترده، بخش عمده تجارت خود را به ارزهای محلی منتقل کرد. این روند برای غرب یک پیام روشن دارد؛ دوران سلاح مالی به پایان نزدیک می‌شود.

وقتی بانک‌ شانگهای و سیستم پرداخت مستقل آغاز به کار کنند، کشورهای دیگر از جمله بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا  نیز به دلیل بی‌اعتمادی به سیستم مالی آمریکا، به این بلوک خواهند پیوست و این گسترش اعضا به معنی کاهش تقاضای جهانی برای دلار، افزایش تقاضا برای ارزهای آسیایی و تشکیل یک زنجیره مالی خارج از کنترل غرب خواهد بود.

آینده استقلال مالی شانگهای؛ سناریوی ده‌ساله

اگر روند موجود ادامه یابد، احتمالا ده سال آینده جهان چنین خواهد بود:

1. بیش از نیمی از تجارت آسیای مرکزی و شرق، بدون دلار انجام می‌شود

2. بانک توسعه شانگهای به یکی از مهم‌ترین نهادهای مالی جهان تبدیل می‌شود

3. کشورهای بیشتری از آمریکای لاتین و آفریقا به سازوکار پرداخت شانگهای می‌پیوندند

4. قدرت تحریم‌های غرب به‌شدت کاهش می‌یابد

5. دلار بیش از 20 درصد از سهم تجاری خود را از دست می‌دهد

6. رقابت شدید بین «سیستم مالی غرب» و «سیستم مالی اورآسیا» به یکی از محورهای اصلی ژئوپلیتیک تبدیل خواهد شد

 

در نتیجه سازمان همکاری شانگهای با تصمیم اخیر خود برای استقلال مالی، از یک سازمان منطقه‌ای به یک بازیگر جهانی تبدیل شده است. این تحول نه یک تغییر تاکتیکی، بلکه یک سنگ‌بنای تاریخی است که می‌تواند به کاهش سلطه دلار، تضعیف تحریم‌های آمریکا، افزایش نفوذ اقتصادی شرق و ایجاد نظم مالی چندقطبی بینجامد. این تحول درست در زمانی رخ می‌دهد که جهان از یک‌جانبه‌گرایی خسته شده و به‌دنبال گزینه‌های جدید است. شانگهای، امروز نه فقط یک سازمان همکاری؛بلکه معمار آینده مالی جهان است.

نویسنده: معصومه محمدی، کارشناس مسائل اورآسیا

انتهای پیام/

 
 
ارسال نظر
تازه ها