
محمدحسین فرقدانی: در دنیای امروز، آنتیبیوتیکها به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای علم پزشکی شناخته میشوند. از زمان کشف پنیسیلین توسط الکساندر فلمینگ در سال ۱۹۲۸، این داروها جان میلیونها نفر را از چنگال عفونتهای باکتریایی نجات داده و پایههای درمان مدرن را مستحکم کرده است اما این شمشیر دولبه، در صورت استفاده نادرست، نهتنها کارایی خود را از دست میدهد، بلکه به تهدیدی جهانی تبدیل میشود. در ایران، جایی که مصرف این داروها به بالاترین سطح جهانی رسیده، این مساله فراتر از یک چالش بهداشتی است؛ آن را میتوان به عنوان یک معضل اقتصادی - اجتماعی عمیق بررسی کرد. با نگاهی به آمارها و اعلامهای رسمی مقامات غذا و دارو، همچنین سایتهای معتبر تحلیلی خارجی، ایران با ۶۸ دوز مصرف روزانه (DDD) به ازای هر ۱۰۰۰ نفر آنتیبیوتیک، در صدر رتبهبندی جهانی قرار دارد؛ آماری که آفریقای جنوبی با ۵۱ دوز و مصر با ۵۰ دوز را در رتبههای بعدی قرار میدهد. جالب اینجاست که هیچ کشور اروپایی، حتی در رتبههای بالاتر، از ۲۰ دوز فراتر نمیرود. این تفاوتها فرصتهای اقتصادی پنهانی را برای کشورهایی مانند ایران از بین برده و البته میتواند چشماندازی برای صادرات و ارزآوری با مدیریت مصرف شود.
ایران، با سابقهای طولانی در تولید داخلی داروهای آنتیبیوتیک، پتانسیل تبدیل شدن به یک قطب صادراتی در خاورمیانه را دارد اما مصرف بالای فعلی، کشور را در لبه پرتگاه قرار داده است؛ جایی که تولید داخلی به سختی با تقاضای داخلی همخوانی دارد و خطر کمبودهای آنتیبیوتیکی گذشته میتواند تکرار شود. در سالهای اخیر، ایران سابقه کمبودهای موقتی آنتیبیوتیک را تجربه کرده است. کمبودهایی که ناشی از نوسانات ارزی، مشکلات زنجیره تأمین و مصرف بیرویه بود. اگر مصرف منطقی و تجویز دقیق توسط پزشکان حاکم شود، نهتنها میتوان از این بحرانها جلوگیری کرد، بلکه مازاد تولید را به بازارهای منطقهای صادر کرد. آنتیبیوتیکها، به عنوان دستهای پرمصرف و گرانقیمت در بازار جهانی، میتوانند منبع درآمدی قابل توجهی باشند. برای مثال، آموکسیسیلین، یکی از پرفروشترین آنتیبیوتیکها در ایران، بر اساس اطلاعات سایت رسمی سازمان غذا و دارو، قیمتی حول و حوش ۴ هزار تومان به ازای هر دوز دارد. در مقابل، در بازارهای خارجی مانند سایتهای داروخانهای معتبر مثل Cost Drugs، با نرخ دلار ۱۱۰ هزار تومانی، هر دوز حدود ۲۲ هزار تومان قیمتگذاری میشود. این اعداد فقط جهت نشان دادن اختلاف قیمت در دسته دارویی آنتیبیوتیکها نیست. استامینوفن نیز به عنوان یک داروی مسکن، در ایران هر دوز حدود ۱۵۰۰ تومان است، در حالی که در سایت آمازون، حتی ارزانترین برند با فروش عمده ۵۰۰ عددی، ۳ تا ۴ هزار تومان به ازای هر دوز عرضه میشود. این اختلاف قیمتی، همراه با ظرفیت تولید داخلی، میتواند به صادرات سودآوری منجر شود. این پتانسیل صادراتی، اگر با مدیریت مصرف همراه شود، میتواند ایران را به بازیگری کلیدی در خاورمیانه تبدیل کند؛ منطقهای که تقاضای بالایی برای داروهای مقرونبهصرفه دارد.
* ریشههای مصرفگرایی
مصرف بالای آنتیبیوتیک در ایران، بیش از آنکه به شیوع بیماریها مربوط باشد، ریشه در الگوهای مصرفگرایانه جامعه دارد. در فرهنگ عمومی، آنتیبیوتیکها به عنوان درمان سریع و داروی جادویی تلقی میشوند. بسیاری از افراد، به محض بروز علائم سرماخوردگی یا گلودرد، به داروخانهها مراجعه میکنند و بدون نسخه، دوزهایی از این دسته دارویی را تهیه میکنند. این رفتار، که بخشی از آن به دسترسی آسان بدون نسخه برمیگردد، بیشتر مصرفها را بدون مبنای علمی قرار میدهد. بر اساس پژوهشهای سال ۲۰۲۵، نزدیک به ۵۰ درصد تجویزها فاقد ضرورت پزشکی است. پزشکان نیز گاهی تحت فشار بیماران یا برای جلوگیری از نارضایتی، حتی برای عفونتهای ویروسی مانند سرماخوردگی که هیچ نیازی به این داروها ندارند آنتیبیوتیک تجویز میکنند.
از منظر اجتماعی، مصرفگرایی آنتیبیوتیکها با نابرابریهای ساختاری دسترسی به خدمات درمانی به طور تنگاتنگی پیوند خورده است؛ این نابرابریها، که ریشه در جغرافیا و اقتصاد دارد، افراد را در مناطق روستایی یا محروم به سمت خوددرمانی سوق میدهد؛ جایی که مراجعه به پزشک نهتنها زمانبر و پرهزینه است، بلکه اغلب با کمبود متخصصان محلی همراه است. مصرف ناقص و بدون نظارت باقیمانده داروهای خانگی، نهتنها اثربخشی درمان را کاهش میدهد، بلکه با ایجاد فشار انتخابی بر باکتریها، چرخه مقاومت را به سرعت تشدید میکند و تهدیدی برای کل جامعه میسازد.
در این میان، دکتر مینو محرز، به عنوان یکی از متخصصان برجسته عفونی و چهرهای کلیدی در مدیریت بحرانهای بهداشتی ایران (از جمله ستاد ملی کرونا)، در مصاحبهای صریحاً هشدار داده است سرماخوردگی یک عفونت ویروسی است و آنتیبیوتیکها بر آن بیتأثیرند، مگر آنکه عفونت باکتریایی ثانویهای رخ دهد؛ واقعیتی که متأسفانه در آگاهی عمومی جامعه نفوذ کمی یافته و همچنان به مصرف غیرعلمی دامن میزند. این ضعف آگاهی، نهتنها ریشه در آموزش ناکافی دارد، بلکه با الگوهای فرهنگی فوریطلبی همخوانی دارد و نیازمند مداخلات آموزشی هدفمند برای تغییر رفتار اجتماعی است. در مقابل، در کشورهای اروپایی برنامههای آموزشی گسترده و نظارت بر نسخهنویسی، مصرف را به زیر ۱۵ دوز روزانه به ازای 1000 نفر محدود کرده است. آنجا، فرهنگ صبر و درمانهای جایگزین غالب است، در حالی که در ایران، انتظار فوری برای درمان مانع از مصرف صحیح دارو میشود.
* مقاومت میکروبی تا بحران اقتصادی اجتماعی
مصرف بیرویه آنتیبیوتیکها، عوارض کوتاهمدت و بلندمدتی دارد که فراتر از سلامت فردی است. در سطح فردی، این داروها باکتریهای مفید روده را نابود میکنند و منجر به مشکلات گوارشی، عفونتهای قارچی فرصتطلب و تضعیف سیستم ایمنی میشوند. اما تهدید اصلی، مقاومت میکروبی است؛ پدیدهای که سازمان جهانی بهداشت (WHO) آن را بزرگترین تهدید سلامت قرن ۲۱ نامیده. باکتریها با جهش ژنتیکی، در برابر داروها مقاوم میشوند و عفونتهای ساده، مانند عفونت ادراری یا زخم، میتوانند کشنده شوند. تصور کنید یک عفونت ادراری معمولی که با یک دوره آنتیبیوتیک درمان میشود، ناگهان به مقاوم میکروبی تبدیل شود؛ این سناریو نهتنها دور از ذهن نیست، بلکه در بیمارستانهای ایران در حال وقوع است. گزارشها نشان میدهند عفونتهای بیمارستانی مقاوم، نسبت به سالهای گذشته پاسخدهی کمتری به داروهای رایج دارند. بر اساس مقالات تحقیقی سایت (WHO) در ایالات متحده، سالانه 2.8 میلیون عفونت مقاوم رخ میدهد که ۳۵ هزار مرگ به بار میآورد. در ایران، با مصرف ۶۸ دوز، این آمار میتواند فاجعهبارتر باشد. WHO تخمین میزند تا ۲۰۵۰، مقاومت میکروبی سالانه ۱۰ میلیون مرگ جهانی ایجاد کند.
از منظر اقتصادی، این مقاومت هزینهها را تصاعدی افزایش میدهد. تولید هر آنتیبیوتیک جدید، ۱۰ تا ۱۵ سال زمان و میلیاردها دلار هزینه میبرد. در ایران، مصرف بالا به معنای واردات بیشتر داروهای گران وارداتی است که با نرخ دلار ۱۱۰ هزار تومانی، فشار ارزی ایجاد میکند. طولانیتر شدن بستریها، افزایش مرگومیر و کاهش بهرهوری نیروی کار همگی مواردی هستند که باید به آنها توجه کرد.
* بار مالی مصرفگرایی تا پتانسیل صادراتی
حال بیایید به جنبه اقتصادی این معضل عمیقتر بپردازیم. بازار آنتیبیوتیک در ایران، بر اساس آمارنامه دارویی سال 1402 سازمان غذا و دارو، حدود ۱۹ هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد. این حجم عظیم، 3.5 برابر میانگین جهانی است و ۳۶ درصد نسخههای پزشکی را شامل میشود. این مصرف بالا، در کوتاهمدت، هزینههای مستقیم سلامت را افزایش میدهد. خانوارها و بیمهها بار مالی سنگینی تحمل میکنند، زیرا 36 درصد نسخهها حاوی آنتیبیوتیک است.
اما تحلیل بلندمدت، تصویر نگرانکنندهتری ترسیم میکند. مقاومت میکروبی، که مستقیماً با مصرف دوز روزانه مرتبط است، هزینههای درمانی را تصاعدی بالا میبرد. بر اساس گزارش WHO، گسترش مقاومت میتواند هزینههای جهانی مراقبتهای پزشکی را تا ۱۰۰ تریلیون دلار تا سال ۲۰۵۰ افزایش دهد و ایران، با مصرف ۳.۵ برابری، سهم نامتناسبی خواهد داشت.
در سطح ملی، عفونتهای مقاوم بیمارستانی بستری را افزایش میدهد، بهرهوری نیروی کار را کاهش میدهد و مرگومیر را بالا میبرد. برای مثال، اگر یک عفونت ساده ادراری به دلیل مقاومت، به داروی وارداتی گرانقیمت نیاز پیدا کند، هزینه هر بیمار چند برابر میشود. این نهتنها فشار بر بودجه سلامت را افزایش میدهد، بلکه با کاهش نیروی کار سالم، رشد اقتصادی را مختل میکند. مطالعات اقتصادی نشان میدهند هر یک درصد افزایش مقاومت میکروبی، میتواند 0.5 درصد از GDP را از دسترس خارج کند؛ عددی که برای ایران، با اقتصاد وابسته به نیروی انسانی، چشمگیر است.
از سوی دیگر، مصرف بیرویه برنامهریزی تولید را مختل میکند. ایران حجم تولید آنتیبیوتیک بیشتری نسبت به بسیاری از کشورهای اروپایی دارد، کشوری با ۸۵ میلیون جمعیت که خطوط تولیدش میتواند سالانه میلیونها دوز تأمین کند اما لبه به لبه بودن تولید و مصرف، هر نوسانی را به کمبود تبدیل میکند. یکی از نمونههای ملموس این چالش، سابقه کمبودهای آنتیبیوتیک در یکی از سالهای اخیر است؛ کمبودی که عمدتاً به دلیل جهش ۳۰-۲۰ درصدی تقاضا ناشی از الگوی مصرفگرایانه جامعه و محدودیتهای تحریمی در واردات مواد اولیه ایجاد شد و زنجیره تأمین دارویی کشور را به چالش کشید. واردات اضطراری، میلیونها دلار ارز مصرف کرد و زنجیره تأمین را با مشکل مواجه خواهد کرد. در شرایط ارزی حساس ایران این وابستگی به واردات، ریسک اقتصادی بالایی دارد. علاوه بر این، مصرف بالا فشار بر منابع داخلی مانند مواد اولیه که بخشی وارداتی هستند وارد میکند و هزینه تولید را افزایش میدهد؛ چرخهای که سودآوری صنایع دارویی را کاهش میدهد.
با این حال، مدیریت هوشمندانه مصرف میتواند این معضل را به یک فرصت استراتژیک و طلایی مبدل کند. کاهش مصرف از طریق ابزارهایی مانند نسخهنویسی الکترونیک برای نظارت بر تجویز پزشکان و برنامههای آموزشی گسترده برای آگاهیبخشی به جامعه نهتنها فشار بر منابع داخلی را کم میکند، بلکه مازاد تولید آنتیبیوتیکهای داخلی را برای صادرات به کشورهای همسایه، بویژه در خاورمیانه، آزاد میسازد و ارزآوری قابل توجهی ایجاد میکند.
آنتیبیوتیکها، به عنوان دسته پرمصرف جهانی با بازار جهانی بیش از ۴۰ میلیارد دلار در سال، حاشیه سود بالایی دارند. اختلاف قیمتی آموکسیسیلین ۴ هزار تومانی داخلی با 22هزار تومانی خارجی نشاندهنده حاشیه ۴۵۰ درصدی است. فرض کنید ایران سالانه ۱۰۰ میلیون دوز مازاد تولید کند. پتانسیل صادراتی به بازارهای خاورمیانه، از جمله عراق، افغانستان، سوریه و پاکستان که تقاضای سالانه آنها برای آنتیبیوتیکها جمعا بسیار زیاد است میتواند منجر به ارزآوری میلیارد دلاری شود. این فرصت استراتژیک، فراتر از بهبود تعادل ارزی و کاهش وابستگی به صادرات نفت، جایگاه ژئوپلیتیکی ایران را در منطقهای حساس تقویت میکند؛ جایی که نفوذ سنتی کشورهای اروپایی ضعیفتر است و ایران میتواند با تکیه بر تولید داخلی، حرفی برای گفتن داشته باشد و اهرم دیپلماتیک قدرتمندی در مذاکرات منطقهای به دست آورد. این امر، بویژه در شرایط تحریمها، میتواند به عنوان یک ابزار اقتصادی سیاسی عمل کند و زنجیره تأمین دارویی همسایگان را تحت تاثیر ایران قرار دهد.
الگوی مصرفگرایانه کنونی، بیش از ۱۹ هزار میلیارد تومان را در بازار داخلی میسوزاند و هدر میدهد، در حالی که پتانسیل صادراتی عظیم را کاملاً خنثی میکند. برای مقابله با این وضعیت، سیاستگذاران میتوانند از مدلهای اقتصادی نوین مانند اقتصاد رفتاری بهره ببرند؛ یعنی با ابزارهایی نظیر اعطای یارانههای هدفمند به تولیدکنندگان برای صادرات و همزمان اعمال جریمههای مالی بر تجویزهای غیرعلمی و بیمبنای آنتیبیوتیک توسط پزشکان، تعادل بین مصرف داخلی و تولید را برقرار کنند. این رویکرد نهتنها هزینههای پنهان را کاهش میدهد، بلکه زنجیره ارزش دارویی را به سمت سودآوری صادراتی سوق میدهد و اقتصاد سلامت کشور را پایدارتر میکند. در بلندمدت، کاهش مقاومت میتواند هزینههای سلامت را پایین بیاورد و GDP را افزایش دهد؛ تحولی که ایران را از مصرفکننده به تولیدکننده منطقهای تبدیل میکند.
مقابله مؤثر با این بحران مصرف بیرویه آنتیبیوتیک، مستلزم اتخاذ رویکردی چندجانبه و هماهنگ است که جنبههای اجتماعی، نظارتی، تولیدی و اقتصادی را پوشش دهد. نخست، آموزش عمومی گسترده از طریق کمپینهای رسانهای و آموزشی که به وضوح توضیح دهند آنتیبیوتیکها صرفاً بر عفونتهای باکتریایی مؤثرند و هیچ تأثیری بر بیماریهای ویروسی مانند سرماخوردگی یا آنفلوآنزا ندارند؛ این امر میتواند فرهنگ مصرفگرایانه را تغییر دهد و از سوءاستفادههای رایج جلوگیری کند. دوم، نظارت دقیق بر تجویز پزشکان: بر اساس آمار، ۳۶ درصد نسخههای پزشکی در ایران حاوی آنتیبیوتیک است که بسیاری از آنها فاقد مبنای علمی هستند؛ پیادهسازی سیستمهای نسخهنویسی الکترونیک نهتنها امکان ردیابی و کنترل تجویزهای غیرضروری را فراهم میآورد، بلکه هزینههای درمانی را به طور قابل توجهی کاهش میدهد و منابع را بهینه میکند. سوم، تقویت زنجیره تولید و صادرات: سرمایهگذاری هدفمند در تحقیق و توسعه (R&D) برای تولید آنتیبیوتیکهای نسل جدید و مقاوم به باکتریهای مقاوم، همراه با انعقاد توافقهای تجاری منطقهای، میتواند مازاد تولید داخلی را به بازارهای پرتقاضای خاورمیانه (مانند عراق و افغانستان) هدایت کند و ارزآوری ایجاد کند. چهارم، سیاستهای اقتصادی هوشمندانه: تخصیص بودجههای دولتی برای پایش مداوم مصرف از طریق فناوریهای نوین مانند تحلیل دادههای بزرگ (Big Data) و همزمان تشویق صنایع دارویی با ابزارهایی نظیر معافیتهای ارزی و مشوقهای مالیاتی که این رویکرد میتواند تعادل بین بازار داخلی و صادراتی را برقرار کرده و اقتصاد سلامت کشور را در برابر چالشهای جهانی مقاومتپذیرتر کند.
در نهایت، مصرفگرایی آنتیبیوتیک در ایران زنگ خطری جدی است اما در عین حال فرصتی پنهان را به همراه دارد. با مدیریت هوشمندانه، نهتنها از ظهور ابرباكتریها جلوگیری میکنیم، بلکه ایران را به صادرکنندهای قدرتمند منطقهای تبدیل میکنیم. این تحول نیازمند اراده جمعی است. از پزشک تا بیمار، از سیاستگذار تا تولیدکننده همه باید همکاری کنند. آینده سلامت و اقتصاد ایران به این انتخاب بستگی دارد؛ انتخابی که میتواند بحران را به رونق اقتصادی پایدار مبدل کند.