
گروه اقتصادی: مصرف روزانه بیش از ۲۱ میلیون لیتر مازوت در نیروگاههای کشور بار دیگر موضوع مدیریت انرژی و پیامدهای زیستمحیطی را به صدر اخبار آورده است. ایران در شرایطی قرار دارد که به دلیل مصرف خارج از الگوی گاز با محدودیتهای در تأمین گاز طبیعی برای نیروگاهها مواجه است و همین مساله باعث شده استفاده از مازوت به عنوان سوخت جایگزین افزایش یابد. این روند نهتنها به آلودگی هوا دامن میزند، بلکه به هدررفت منابع نیز منجر میشود. در شرایطی که ایران میتواند منابع گاز را صادر کند با مصرف بیش از حد این منابع هدر میرود و حتی در زمان پیک مصرف، ایران مجبور به واردات گاز نیز شده است و این مساله حکایت از ضعف در سیاستگذاری و مدیریت منابع انرژی توسط وزارت نفت نیز دارد.
در حال حاضر ۱۳ نیروگاه مازوتسوز در کشور فعال هستند. این نیروگاهها بسته به شرایط عرضه و تقاضای گاز و همچنین وضعیت تعمیرات واحدها، به مصرف مازوت روی میآورند. در مجموع روزانه حدود 21.1 میلیون لیتر مازوت در ۱۵ نیروگاه کشور سوزانده میشود؛ رقمی که نشاندهنده وابستگی جدی بخش تولید برق به این سوخت سنگین و آلاینده است.
محمدجواد فروغی، مدیرکل دفتر برنامهریزی بهرهبرداری تولید شرکت مادرتخصصی تولید نیروی برق حرارتی در توضیح چرایی استفاده از مازوت به جای گاز تأکید کرده است: «در فصلهای سرد سال، مصرف گاز خانگی بشدت افزایش یافته و سهمیه گاز نیروگاهها کاهش مییابد. در چنین شرایطی اگر سهمیه محدود گاز به نیروگاههای مازوتسوز اختصاص داده شود، نیروگاههای گازوئیلسوز ناچار به استفاده از سوخت دوم خواهند شد. این مساله ذخایر گازوئیل کشور را با سرعت بیشتری کاهش میدهد و بحرانهایی مشابه سال گذشته را رقم میزند. بنابراین سیاست فعلی بر این مبناست که نیروگاههای مازوتسوز از مازوت استفاده کنند تا مصرف گازوئیل در سایر نیروگاهها کمتر شود.
پیامدهای این سیاست بسیار گسترده است. نخست آنکه مازوت یکی از آلایندهترین سوختها محسوب میشود و مصرف گسترده آن در نیروگاهها به افزایش ذرات معلق و گوگرد در هوا منجر میشود. این مساله در کلانشهرهایی مانند تهران، اصفهان و اهواز به بحران آلودگی هوا دامن زده است. دومین پیامد، افزایش بیماریهای تنفسی و قلبی ناشی از آلودگی هواست که هزینههای سنگینی بر نظام سلامت کشور تحمیل میکند. سومین پیامد نیز ناکارآمدی اقتصادی است؛ استفاده از مازوت به جای گاز طبیعی نشاندهنده ضعف در مدیریت منابع انرژی و ناتوانی در توسعه زیرساختهای گازی است. این وضعیت به کاهش بهرهوری نیروگاهها و افزایش هزینه تولید برق منجر میشود.
این تناقض در سیاستگذاری انرژی در حالی است که ایران یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر گاز طبیعی در جهان است اما نیروگاههای کشور همچنان به مصرف مازوت وابستهاند. این تناقض ناشی از چند عامل است؛ افزایش مصرف خانگی گاز به دلیل نبود سیاستهای مدیریت مصرف و بهینهسازی انرژی، ضعف در توسعه زیرساختهای انتقال و ذخیرهسازی گاز که امکان تأمین پایدار نیروگاهها را محدود کرده و عدم هماهنگی میان وزارت نفت و وزارت نیرو در تخصیص منابع انرژی و اولویتبندی مصرف.
راهکارهای پیشنهادی برای خروج از این چالش شامل تنوعبخشی به سبد انرژی نیروگاهها با توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، سرمایهگذاری در زیرساختهای گازی برای افزایش ظرفیت انتقال و ذخیرهسازی، مدیریت مصرف خانگی و صنعتی از طریق اصلاح الگوی مصرف و افزایش بهرهوری و کاهش تدریجی مصرف مازوت با جایگزینی سوختهای پاکتر و اعمال سیاستهای سختگیرانه زیستمحیطی است.
از این رو مصرف روزانه بیش از ۲۱ میلیون لیتر مازوت در نیروگاههای ایران نمادی از ضعف مدیریت مصرف است. در حالی که وزارت نیرو و وزارت نفت تلاش میکنند با تقسیم سهمیهها از آن عبور کنند، تا زمانی که راهبردی واحد و بلندمدت برای مدیریت منابع انرژی تدوین نشود، نیروگاهها همچنان به مازوت وابسته خواهند ماند و چرخه بحران تکرار خواهد شد.
* وضعیت تولید و مصرف گاز در ایران
ایران با در اختیار داشتن بیش از ۳۳ تریلیون مترمکعب ذخایر اثباتشده گاز، دومین کشور جهان از نظر منابع گازی به شمار میرود. بخش عمده این تولید، یعنی بیش از ۷۰ درصد، از میدان عظیم پارس جنوبی تأمین میشود. ظرفیت تولید روزانه کشور در شرایط ایدهآل حدود یکهزار میلیون مترمکعب برآورد شده و در سالهای اخیر تولید سالانه ایران به حدود ۲۷۵ میلیارد متر مکعب رسیده است؛ رقمی که جایگاه ایران را در میان ۳ تولیدکننده بزرگ گاز جهان تثبیت کرده است.
با وجود این سطح تولید، مصرف داخلی گاز در ایران بسیار بالاست. آمارها نشان میدهد ایران با تنها یک درصد جمعیت جهان، نزدیک به ۶ درصد گاز طبیعی دنیا را مصرف میکند. ایران با مصرف سالانه حدود ۲۴۶ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی، در جایگاه چهارمین مصرفکننده بزرگ جهان قرار دارد. این در حالی است که تنها یک درصد جمعیت جهان را در اختیار دارد اما نزدیک به ۶ درصد کل گاز دنیا را مصرف میکند؛ رقمی که نشاندهنده شکاف جدی میان ظرفیت منابع و الگوی مصرف داخلی است.
در سطح جهانی، ۳ کشور اصلی پیش از ایران قرار دارند. ایالات متحده آمریکا بزرگترین مصرفکننده گاز جهان است و سالانه بیش از ۸۰۰ میلیارد مترمکعب گاز مصرف میکند. گستردگی صنایع انرژیبر، تولید برق با گاز طبیعی و مصرف بالای خانگی و تجاری، مهمترین دلایل این حجم عظیم مصرف به شمار میرود. پس از آمریکا، روسیه دومین مصرفکننده بزرگ گاز است. این کشور با مصرف سالانه حدود ۴۰۰ میلیارد مترمکعب، بخش بزرگی از انرژی خود را از گاز طبیعی تأمین میکند و به دلیل ذخایر عظیم، وابستگی بالایی به این منبع دارد. چین نیز در جایگاه سوم قرار دارد و مصرف سالانه آن حدود ۳۶۰ میلیارد متر مکعب برآورد میشود. رشد سریع اقتصادی، توسعه صنایع و افزایش تقاضای انرژی در دهه اخیر، مصرف گاز چین را بهطور قابل توجهی افزایش داده است.
ایران پس از این ۳ کشور در رتبه چهارم قرار دارد اما نکته مهم آن است که سرانه مصرف گاز در ایران بسیار بالاتر از استاندارد جهانی است. بر اساس آمار، هر ایرانی حدود ۵ برابر میانگین جهانی گاز مصرف میکند. این تفاوت آشکار نشان میدهد مشکل اصلی ایران نه در کمبود منابع، بلکه در الگوی مصرف نامتوازن و ضعف مدیریت انرژی نهفته است؛ مسالهای که در نهایت به بحران ناترازی گاز و فشار بر نیروگاهها و صنایع منجر شده و کشور را به سمت استفاده از سوختهای آلایندهای مانند مازوت سوق داده است.
* افزایش مصرف خانگی باعث کاهش سهم نیروگاهها از گاز میشود
بخش عمده مصرف در حوزههای خانگی و تجاری متمرکز است و در فصلهای سرد سال، افزایش شدید مصرف خانگی باعث کاهش سهم نیروگاهها از گاز میشود. همین الگوی نامتوازن مصرف، نیروگاهها را به سمت استفاده از سوختهای آلایندهای مانند مازوت سوق داده و بحرانهای زیستمحیطی را تشدید کرده است.
در مقیاس جهانی، مصرف گاز در سال ۲۰۲۳ حدود ۴۱۰۰ میلیارد مترمکعب بوده است. سرانه مصرف گاز طبیعی ایران در همین سال حدود ۲۸۸۱ متر مکعب گزارش شده که این کشور را پس از امارات، عربستان و روسیه در جایگاه چهارمین کشور پرمصرف از نظر سرانه قرار میدهد. به بیان دیگر، مصرف گاز ایرانیها حدود ۵ برابر میانگین جهانی است. در حالی که بسیاری از کشورهای توسعهیافته با سیاستهای مدیریت مصرف، بهینهسازی انرژی و تنوعبخشی به منابع توانستهاند از چنین ناترازی جلوگیری کنند، ایران همچنان با الگوی مصرفی بیرویه مواجه است.
جمعبندی این وضعیت نشان میدهد ایران با وجود ذخایر عظیم گاز، به دلیل مصرف بیرویه داخلی، ضعف زیرساختهای انتقال و ذخیرهسازی و نبود سیاستهای کارآمد مدیریت مصرف، با چالش ناترازی گاز روبهرو است. این چالش نهتنها نیروگاهها را به سمت مصرف مازوت سوق داده و آلودگی هوا را افزایش داده، بلکه ثابت میکند بدون اصلاح الگوی مصرف و سرمایهگذاری جدی در زیرساختها، حتی بزرگترین ذخایر گازی جهان نیز پاسخگوی نیازهای کشور نخواهد بود.