12/آذر/1404
|
23:34
«وطن امروز» گزارش می‌دهد؛ رژیم صهیونیستی برای حمله نظامی مجدد به ایران با چه موانعی روبه‌رو است؟

سورپرایز علیه غافلگیری

سورپرایز علیه غافلگیری

محمدامین هدایتی: بیش از ۵ ماه از توقف جنگ تحمیلی ۱۲ روزه میان آمریکا و رژیم صهیونیستی با ایران گذشته است. در این مدت ارزیابی‌های مختلفی هم درباره نتایج و تبعات این جنگ برای ۳ طرف، همچنین احتمال وقوع یک درگیری نظامی دیگر میان طرفین مطرح شده است. 
به گزارش «وطن‌ امروز»، با توجه به شواهد میدانی و تحرکات سیاسی رژیم صهیونیستی و آمریکا، شاید کمتر کارشناسی پیش‌بینی می‌کرد مدت زمان توقف جنگ تا این اندازه به درازا بکشد. کما اینکه اکثر کارشناسان تصور می‌کردند احتمالا جنگ دوم میان طرفین، با فاصله کمی پس از توقف جنگ اول رخ خواهد داد اما به هر حال به درازا کشیدن زمان توقف جنگ و به تاخیر افتادن وقوع درگیری بعدی، نشان می‌دهد بر خلاف شواهد موجود،‌ واقعیت‌های دیگری در صحنه میدانی رخ داده که قاعدتا آمریکا و رژیم صهیونیستی را برای حمله مجدد نظامی به ایران با مشکل مواجه کرده است.
در ادامه به برخی عوامل و دلایل عدم وقوع حمله نظامی مجدد تاکنون پرداخته می‌شود.
* غافلگیری در غافلگیری
یکی از مهم‌ترین واقعیت‌های جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، غافلگیر شدن ایران، البته نه از نظر وقوع حمله، بلکه از حیث شکل و شیوه تهاجم رژیم صهیونیستی و آمریکا بود. تا پیش از ۲۳ خرداد، گمان می‌رفت به واسطه در جریان بودن مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا، واشنگتن فعلا تمایلی به حمله نظامی رژیم صهیونیستی علیه ایران ندارد. به همین خاطر عمدتا تصور می‌شد اگر حمله‌ای رخ دهد، این‌ حمله صرفا به هدف قرار دادن تاسیسات هسته‌ای و برخی مراکز موشکی ایران محدود می‌شود. با این حال بامداد ۲۳ خرداد مشخص شد دولت آمریکا در خلال مذاکرات هسته‌ای با ایران، در حال هماهنگی با رژیم صهیونیستی برای انجام یک حمله فراگیر و متفاوت بوده است. به هر حال ایران غافلگیر شد اما یک واقعیت بسیار مهم‌تر این است که در جریان جنگ ۱۲ روزه، رژیم صهیونیستی و آمریکا نیز با چند غافلگیری بزرگ مواجه شدند و برآوردهای آنها در چند حوزه شکست خورد. 
الف- بزرگ‌ترین غافلگیری، نوع واکنش مردم ایران به این حمله بود. این موضوع بارها و به تفصیل تشریح شده است، لذا نیازی به تشریح مجدد نیست اما هم به اعتراف مقامات، محافل امنیتی و رسانه‌های رژیم صهیونیستی و هم به اذعان صاحبنظران و کارشناسان داخلی و خارجی، رفتار مردم ایران در قبال حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی، بر خلاف پیش‌بینی سیا و موساد شما گرفت. مردم در کنار نظام و نیروهای مسلح قرار گرفتند، چرا که بدرستی از ماهیت جنگ و اهداف پشت پرده آن یعنی ایجاد هرج و مرج و آشوب گسترده به قصد تجزیه ایران مطلع شدند. این خودآگاهی جمعی، یک‌ گزاره بسیار مهم هم در توقف جنگ و هم در تغییر محاسبات رژیم صهیونیستی و آمریکا نسبت به ادامه مواجهه نظامی با ایران بوده و است. اکنون محافل سیاسی، امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی و آمریکا درگیر این مساله هستند که تا زمانی که مردم ایران در مقابل تهاجم خارجی، منسجم و یکدست در کنار جمهوری اسلامی هستند، اساسا هر نوع حمله نظامی به ایران، چه فایده‌ای خواهد داشت؟ به همین خاطر است که بسیاری کارشناسان معتقدند رژیم صهیونیستی و آمریکا در صورتی که تصمیم بگیرند مجددا به ایران حمله کنند، این بار یک تغییر اساسی در طراحی خود انجام می‌دهند. در جنگ ۱۲ روزه، طراحی رژیم صهیونیستی و آمریکا بر این مبنا قرار داشت که حمله نظامی به ایران موجب تحریک و ترغیب مردم برای شورش علیه جمهوری اسلامی خواهد شد. اکنون کارشناسان معتقدند جنگ دوم احتمالا زمانی رخ خواهد داد که آشوب و شورش در ایران رخ داده و حمله نظامی اقدامی برای به پیش بردن اعتراضات داخلی باشد. بنابراین اکنون مهم‌ترین فاکتور تعیین‌کننده درباره مواجهه نظامی رژیم صهیونیستی و آمریکا با ایران، رفتار و کنش جامعه ایرانی است. تا اینجا همبستگی و انسجام ملی ایرانیان، مهم‌ترین مانع و عامل بازدارنده در مقابل طراحی رژیم صهیونیستی و آمریکا برای انجام یک درگیری نظامی دیگر است. 
ب- دومین غافلگیری رخ داده برای رژیم صهیونیستی و آمریکا در جنگ ۱۲ روزه، قدرت دفاع موشکی ایران بود. پس از توقف جنگ ۱۲ روزه، برخی‌ رسانه‌های رژیم صهیونیستی اعتراف کردند در همان روزهای نخست جنگ ۱۲ روزه، ارتش رژیم صهیونیستی از میزان قدرت و دقت موشک‌های ایرانی غافلگیر شد. علی شمخانی، دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی چندی پیش در گفت‌وگویی توضیح داد برآوردها و محاسبات رژیم صهیونیستی درباره میزان قدرت موشکی ایران، بر اساس عملکرد موشک‌های ایران در عملیات‌های «وعده صادق ۱ و ۲» انجام شده بود. غافل از اینکه پس از «وعده صادق ۲»، متخصصان موشکی ایران، تغییرات اساسی در کارآمدی موشک‌ها اعمال کردند، به گونه‌ای که در جنگ ۱۲ روزه، افزایش دقت این موشک‌ها نمودار شد.
بنابراین اکنون، یکی دیگر از موانع و مشکلات رژیم صهیونیستی برای حمله مجدد به ایران، قدرت دفاع موشکی ایران است؛ گزاره‌ای که باعث شده محاسبات رژیم صهیونیستی برای حمله مجدد به ایران، نسبت به برآوردهای قبل از جنگ ۱۲ روزه تغییرات اساسی کند.
ج- شکست و ناکارآمدی پدافند چندلایه رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه یکی دیگر از موارد غافلگیر شدن‌ رژیم صهیونیستی بود. اگرچه رژیم صهیونیستی مدعی است موفقیت پدافند چندلایه رژیم در روزهای نخست جنگ تا حدود ۷۰ درصد و در روزهای پایانی جنگ نزدیک به ۵۰ درصد بوده است اما واقعیت‌‌های میدانی خلاف این ادعا را نشان می‌دهد. بر اساس اظهارات وزیر دفاع ایران، ضریب موفقیت شلیک‌های موشکی ایران در روزهای پایانی جنگ به ۹۰ درصد رسیده بود. یک شاهد مهم این عدد، شلیک یک موشک ایرانی در ساعات پایانی جنگ بود که با موفقیت به هدف تعیین‌شده در سرزمین‌های اشغالی اصابت کرد. راهبرد «یک شلیک، یک اصابت» در ساعات پایانی جنگ پیام مهمی هم برای رژیم صهیونیستی و هم برای همه ناظران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به همراه داشت. مهم‌ترین پیام این اقدام ایران این بود که ایران توانست در مدت ۱۲ روز، پدافند چندلایه رژیم صهیونیستی را از شکست داده و آسمان سرزمین‌های اشغالی فلسطین را در اختیار خود درآورد. روزنامه اسرائیل هیوم بتازگی در تحلیلی مفصل، به همین موضوع پرداخت و اقرار کرد رژیم صهیونیستی حتی با وجود افزایش لایه‌ها و رینگ‌های پدافندی جدید، توان مقابله با قدرت موشکی ایران را ندارد. اسرائیل هیوم در توضیح وضعیت رژیم صهیونیستی مثال قابل تاملی مطرح کرد.‌ این روزنامه نوشت وضعیت رژیم صهیونیستی در برابر موشک‌های ایران، همانند وضعیت شوروی سابق در جنگ ستارگان است، لذا رژیم صهیونیستی نه به لحاظ فنی و نه اقتصادی، توان و امکان مقابله با قدرت موشکی ایران را ندارد. جالب اینکه این رسانه صهیونیستی با توضیح این وضعیت، در نهایت به مقامات تل‌آویو پیشنهاد داد به‌ جای رویارویی نظامی مجدد با ایران، به دیپلماسی رو آورند و از توافق هسته‌ای میان آمریکا و ایران حمایت کنند. البته این تنها رژیم صهیونیستی نیست که نسبت به ناتوانی در مقابله با قدرت موشکی ایران مطلع باشد. در جریان حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی العدید در قطر، آمریکایی‌ها نیز از این واقعیت مطلع شدند. آبروریزی ترامپ و پنتاگون در این ماجرا مایه عبرت شد. آنها ابتدا مدعی بودند حتی یک تیر موشک ایرانی نیز به این‌ پایگاه اصابت نکرده است اما چندی بعد تصاویر ماهواره‌ای نشان داد یک رادار مخابراتی مهم در این پایگاه مورد اصابت دقیق یک موشک ایرانی قرار گرفته است. به گفته مقامات ایرانی، از ۱۲ تیر موشک شلیک شده به پایگاه العدید، ۶ موشک با موفقیت به اهداف تعیین‌شده اصابت کردند.
بنابراین ناتوانی سیستم‌های پدافندی رژیم صهیونیستی و آمریکا در رهگیری و انهدام موشک‌های ایرانی نیز یکی دیگر از غافلگیری‌های جنگ برای آنها و یک عامل مهم بازدارنده در تغییر محاسبات آنها برای حمله نظامی مجدد به ایران است.
د- بله! ایران در جنگ ۱۲ روزه غافلگیر شد و این غافلگیری روی دفاع ایران اثر گذاشت. با این وجود همان میزان دفاع ایران نیز فراتر از انتظارات رژیم صهیونیستی و آمریکا بود. نکته مهم البته اینجاست که جنگ ۱۲ روزه باعث هوشیاری همه‌جانبه ایران نسبت به وقوع جنگ در چنین مقیاس‌هایی شد و از این حیث، این جنگ یک موهبت بزرگ برای ایران بود. آگاهی از مختصات، الزامات و ملاحظات این سطح از درگیری و جنگ تکنولوژیک، باعث ایجاد و اعمال تغییرات گسترده‌ای در استراتژی و راهبردهای دفاعی ایران شد. طی ۵ ماه گذشته، رسانه‌ها، اندیشکده‌ها و پژوهشگاه‌های مختلف غربی به تغییرات گسترده در استراتژی دفاعی ایران اشاره کردند. ایران در مدت‌ زمان پس از توقف جنگ، هم تجهیزات جدیدتری در حوزه‌های آفند و پدافند در اختیار گرفت و هم تاکتیک‌های جدید متناسب با جنگ ۱۲ روزه را طراحی کرده است. در کنار اینها، این مهم نیز قابل تامل است که رژیم صهیونیستی و آمریکا دیگر از امتیاز عنصر غافلگیری، همانند جنگ ۱۲ روزه برخوردار نیستند. به عبارتی ایران حالا کاملا هوشیار شده است. مجموعه همین بازسازی‌هاست که باعث شده صاحبنظران و رسانه‌های معروف منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به رژیم صهیونیستی هشدار دهند در صورت حمله مجدد به ایران، این بار قطعا خسارات بسیار بیشتری نسبت به جنگ ۱۲ روزه متحمل خواهد شد. 
در بین گزارشات این رسانه‌ها، گزارش اخیر روزنامه نیویورک‌تایمز بسیار قابل ‌تأمل است. این روزنامه با اشاره به احتمال رویارویی نظامی مجدد رژیم صهیونیستی و ایران، به نقل از منابع مطلع در ایران نوشت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران قصد دارند در صورت حمله رژیم صهیونیستی به خاک خود، در نخستین واکنش به این حمله، ۲ هزار موشک به سمت رژیم صهیونیستی شلیک کند!
نکته قابل تامل، سکوت محض رسانه‌های رژیم صهیونیستی در مقابل این خبر نیویورک‌تایمز است؛ سکوتی که با توجه به رفتار‌شناسی رسانه‌ها و محافل سیاسی، نظامی و امنیتی این رژیم، حاکی از نگرانی جدی آنها نسبت به اجرای چنین سناریویی از سوی ایران است. ارتش رژیم صهیونیستی می‌داند با توجه به تجربه ایران از جنگ ۱۲ روزه، هوشیاری نسبت به تاکتیک‌های تهاجمی رژیم صهیونیستی و اعمال تغییرات مختلف بویژه در حوزه تنوع‌بخشی به مراکز شلیک موشک و از همه مهم‌تر، پراکندگی مراکز موشکی در سراسر گستره جغرافیایی ایران، امکان اینکه بتواند به سرعت و طی یک روز، قدرت آتش ایران را بشدت کاهش دهد، ندارد. رژیم حتی اگر بتواند بر اساس یک سناریوی فضایی، مانع شلیک نیمی از این موشک‌ها شود و حتی اگر باز هم بر اساس یک سناریوی خوش‌بینانه، بتواند نیمی از این موشک‌ها را رهگیری و مورد هدف قرار دهد، دست‌کم ۵۰۰ موشک در فاصله زمانی چند ساعت به اهداف تعیین‌شده در سرزمین‌های اشغالی اصابت خواهد کرد و این یعنی زمینگیر شدن رژیم صهیونیستی در همان روز نخست جنگ! تصور کنید ایران این سناریو را عملی کند و در ساعات یا حتی روز نخست جنگ ۱۰۰۰ موشک به سمت اهداف تعیین‌شده رژیم صهیونیستی شلیک کند؛ فارغ از نرخ موفقیت و اصابت این تعداد موشک، یکی از پیامدهای این اقدام ایران برای رژیم صهیونیستی، از کار افتادن کامل سیستم پدافند موشکی این رژیم خواهد بود. در جنگ ۱۲ روزه ایران مجموعا کمتر از ۶۰۰ موشک‌ به سمت سرزمین‌های اشغالی شلیک کرد و همین نرخ شلیک باعث شد به اذعان صهیونیست‌ها بیش از ۷۰ درصد ذخایر موشک‌های پدافند این رژیم مصرف شود. بنابراین حتی اگر ایران در ساعات یا روز نخست جنگ جدید، به اندازه کل جنگ ۱۲ روزه موشک به سمت رژیم صهیونیستی شلیک کند، پدافند این رژیم در همان روز نخست جنگ از کار می‌افتد. در واقع محاسبات مربوط به همین سناریو بود که باعث شد پس از انتشار آن در نیویورک‌تایمز، یک سکوت فراگیر در رسانه‌های رژیم صهیونیستی نسبت به این موضوع حکمفرما شود. در واقع همین واقعیات مهم درباره توان موشکی ایران است که باعث شده اسرائیل هیوم اقرار کند وضعیت و موقعیت رژیم صهیونیستی در مقابل این قدرت موشکی ایران، همانند وضعیت شوروی سابق در جنگ ستارگان است.
به هر حال، قطعا یکی از عوامل و موانع مهمی که باعث شده برخلاف پیش‌بینی‌ها رژیم صهیونیستی نتواند پس از توقف جنگ، به سرعت یک حمله نظامی جدید علیه ایران انجام دهد، اطلاع ارتش این رژیم از توانایی آتش ایران است.
هـ - وضعیت جبهه مقاومت نسبت به زمان وقوع جنگ ۱۲ روزه به مراتب بهتر شده است. در غزه، حماس توانسته است از فرصت آتش‌بس برای بازسازی و تحدید قوا  استفاده کند. در لبنان، سناریوی خلع سلاح حزب‌الله با شکست مواجه شده و حزب‌الله توانسته طی یک سال اخیر روند بازسازی خود را با موفقیت انجام دهد. در عراق، مردم این کشور در انتخابات پارلمانی اخیر به نامزدهای نزدیک به جبهه مقاومت رای دادند؛ اقدامی که نشان داد اکنون اراده جمعی عراقی‌ها بر مقاومت در برابر زیاده‌خواهی‌های آمریکا و سلطه‌طلبی رژیم صهیونیستی است. در حالی که طی ماه‌های قبل، آمریکا فشار بی‌سابقه‌ای بر دولت عراق وارد کرده بود تا گروه‌های مسلح وابسته به جبهه مقاومت خلع ‌سلاح شوند اما حالا با رای مردم عراق، اعضای همین گروه‌ها وارد پارلمان شده‌اند و قاعدتا این موضوع در سیاست‌های و تصمیم‌سازی‌های آینده عراق تاثیر مستقیم خواهد گذاشت، به ‌گونه‌ای که بر اساس برخی شنیده‌ها، چارچوب هماهنگی شیعیان موسوم به بیت‌ شیعی در نظر دارد یک فرد معتقد به مقاومت را که مورد وثوق گروه‌های مقاومت عراقی است به عنوان نخست‌وزیر معرفی کند. در سوریه، گروه‌های مقاومت در حال سازمان‌دهی هستند. منابع رژیم صهیونیستی طی چند ماه‌ اخیر نسبت به پیدایش گروه‌های مقاومت در سوریه ابراز نگرانی کرده‌اند. صهیونیست‌ها حتی مدعی شده‌اند روند تجهیز تسلیحاتی حزب‌الله لبنان همانند زمان حکومت بشار اسد در سوریه، از خاک این کشور در حال انجام است. سفر اخیر هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه به ایران نیز بسیار حائز اهمیت است، به گونه‌ای که کارشناسان معتقدند توافقات سیاسی و امنیتی این سفر می‌تواند باعث نگرانی بیشتر رژیم صهیونیستی شود. در یمن، ارتش و انصار‌الله پس از توقف جنگ در غزه، در حال بازسازی هستند. یمنی‌ها در هفته‌های پایانی منجر به آتش‌بس در غزه، موشک‌ها و پهپادهای جدیدی را روانه سرزمین‌های اشغالی کردند. برخی گزارش‌ها حاکی است یمنی‌ها در این حملات از موشک‌های دارای کلاهک خوشه‌ای استفاده کردند؛ اتفاقی که قطعا معادلات میدانی را دستخوش تغییرات مهمی خواهد کرد. همچنین بر اساس تصاویر منتشرشده در سرزمین‌های اشغالی، ارتش یمن در برخی حملات خود از پهپادهای رادارگریز استفاده کرده است.
مجموعه این تحولات نشان می‌دهد جبهه مقاومت همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد و حتی توانسته نسبت به چند ماه گذشته، روند بازسازی خود را با موفقیت انجام دهد. کما اینکه نتانیاهو نیز در مواضع اخیر خود به همین موضوع اشاره و اقرار کرده است جبهه مقاومت همچنان به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهد. بنابراین توان بازدارندگی منطقه‌ای ایران نه‌تنها حفظ شده، بلکه تقویت نیز شده و این موضوع در محاسبات و برآوردهای رژیم صهیونیستی و آمریکا برای‌ رویارویی نظامی مجدد با ایران اثرگذار است.
و- پس از جنگ ۱۲ روزه،‌ مناسبات و همکاری‌های دیپلماتیک ایران تغییرات وسیعی داشته است. پس از حملات رژیم صهیونیستی به سوریه و قطر، تقریبا همه حکام منطقه به این نتیجه رسیده‌اند ‌رژیم صهیونیستی اکنون خطر و تهدید نخست برای منطقه است و همین موضوع باعث شده در همکاری‌ها و مناسبات کشورهای منطقه با ایران، تغییرات ایجاد شود.‌ از همه مهم‌تر، پس از جنگ ۱۲ روزه، همکاری‌های ایران با چین و روسیه نیز دستخوش تغییراتی اساسی شد. تقویت و توسعه مناسبات راهبردی با چین‌ و‌ روسیه باعث شد ایران و این ۲ کشور هم در زمینه مسائل سیاسی و اقتصادی و هم در زمینه مسائل دفاعی و امنیتی همکاری‌ها و روابط خود را ارتقا دهند. به صورت مشخص، اقدام مشترک ایران، چین و روسیه علیه اقدام غیر قانونی فعال‌سازی مکانیسم ماشه، بسیار مهم و اثرگذار بوده است. این موضوع باعث ایجاد یک شکاف بزرگ و بی‌سابقه در‌ شورای امنیت سازمان ملل شد. مهم‌تر از آن، اقدام‌‌ مشترک سفرای ۳ کشور در سازمان ملل در روز سه‌شنبه می‌تواند یک تحول ساختاری در‌ روابط ۳ کشور تلقی شود. در نامه سفرای ایران، چین‌‌ و روسیه به رئیس دوره‌ای شورای امنیت تاکید شده است ۳ کشور، قطعنامه ۲۲۳۱ را در ۱۸ اکتبر (۲۶ مهر) خاتمه یافته تلقی می‌کنند. معنای مهم این نامه مشترک این است که چین و روسیه اعلام کرده‌اند نه‌تنها بازگشت تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران‌‌ را فاقد اعتبار می‌دانند، بلکه به این تحریم‌ها نیز پایبند نیستند.‌ عدم پایبندی چین و روسیه و به صورت مشخص چین به مفاد قطعنامه‌های شورای امنیت، می‌تواند تاثیر بسیار زیادی بر بی‌اثر شدن تحریم‌ها علیه ایران بگذارد.
از سوی دیگر منابع صهیونیستی، همچنین رسانه‌های غربی مدعی شده‌اند پس از توقف جنگ ۱۲ روزه، چین و روسیه همکاری‌های گسترده‌ای در حوزه تسلیحاتی و تجهیزات نظامی با ایران انجام داده‌اند؛ همکاری‌هایی که به صورت مشخص می‌تواند تاثیر زیادی بر موازنه قدرت در غرب آسیا داشته باشد.
کارشناسان معتقدند پس از حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران، مسکو و پکن - بویژه شی ‌جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین - به این نتیجه رسیده‌اند آمریکا در حال تلاش برای ایجاد یک نظم جدید منطقه‌ای در غرب آسیاست؛ نظمی که با توجه به اهمیت غرب آسیا در حوزه انرژی می‌تواند رقابت‌های اقتصادی و سیاسی شرق و غرب‌ را به سود آمریکا تغییر دهد، لذا به صورت مشخص چینی‌ها به این باور رسیده‌اند تقویت بنیه اقتصادی و نظامی ایران یک مانع مهم‌‌ بر سر راه تثبیت این نظم آمریکایی در منطقه است. چین‌ طی سال‌های اخیر نشان داده عزم خود را برای به چالش کشیدن نظم آمریکایی و ایجاد یک نظام چندقطبی در دنیا جزم کرده است.‌ از همین رو روی توانایی‌ها و ظرفیت‌های ایران حساب ویژه باز کرده است. عملکرد ایران در جنگ ۱۲ روزه نشان داد چینی‌ها به این باور رسیده‌اند ایران یک‌ شریک قدرتمند و موثر برای عبور از نظم تک‌قطبی آمریکایی است.
به هر حال مناسبات جدید ایران با چین و روسیه باعث شده اکنون یک‌ بلوک‌بندی جدید در تحولات جهانی ایجاد شود. این صف‌بندی و آرایش جدید قطعا در نحوه مواجهه آمریکا و رژیم صهیونیستی با ایران تأثیر خواهد گذاشت.

ارسال نظر
پربیننده