
سفرای ایران، روسیه و چین در سازمان ملل متحد در نامهای مشترک به رئیس شورای امنیت و دبیرکل سازمان ملل تاکید کردند مطابق بند عملیاتی ۸ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، تمام مفاد این قطعنامه پس از ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ خاتمه یافته است.
«امیرسعید ایروانی» سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل، «واسیلی نبنزیا» سفیر و نماینده دائم روسیه در سازمان ملل و «فو کونگ» سفیر و نماینده دائم چین در سازمان ملل روز سهشنبه به وقت محلی متن این نامه را امضا کردند.
به گزارش «وطن امروز»، در این نامه 3 کشور با استناد به مفاد برجام، فرآیند بررسی مسائل اختلافی در کمیسیون اختلافات و همینطور قوانین و آییننامههای بینالمللی، اقدام تروئیکای اروپا در فعالسازی مکانیسم ماشه را غیرقانونی عنوان کردند. در این بخش از نامه آمده است: قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت [متنی] یکپارچه است و برجام جزئی جداییناپذیر از آن به شمار میرود. از این رو، بند ۱۱ قطعنامه منفک از بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام قابل تفسیر نیست. در واقع، تروئیکا حق ندارد پیش از آنکه الزامات بند ۳۶ برجام برآورده شود، به بند عملیاتی ۱۱ استناد کرده و درباره موضوعی که آن را «عدم انجام تعهدات اساسی» ذیل برجام تلقی میکند، شروع فرآیند سازوکار اسنپبک را به شورای امنیت سازمان ملل ابلاغ کند.
امضاکنندگان نامه با استناد به همین مفاد قانونی تصریح کردهاند: ادعاهای تروئیکا مبنی بر اینکه فرایند مقرر در بند ۳۶ برجام را طی کردهاند، نادرست است. در واقع، کمیسیون مشترک برجام برای بررسی مکاتبه آلمان، فرانسه و بریتانیا مورخ ۱۴ ژانویه ۲۰۲۰ تشکیل نشد و سازوکار حلوفصل اختلافات به دلیل برخی خلأهای شکلی فعال نشد؛ خلأهایی که به نوبه خود امکان بررسی موضوع در سطح وزرا یا در هیات مشورتی را ناممکن کرد. از آنجا که الزامات بندهای ۳۶ و ۳۷ برآورده نشده، مکاتبه وزرای خارجه فرانسه، آلمان و بریتانیا نمیتواند به عنوان ابلاغیه شروع فرآیند سازوکار اسنپبک تلقی شود که از سوی یک دولت مشارکتکننده در برجام ذیل بند ۱۱ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ارائه شده باشد. بر این اساس، مجدداً تأکید میشود تلاش تروئیکا برای فعالسازی آنچه «اسنپبک» خوانده میشود، فینفسه از حیث حقوقی و شکلی مخدوش است و ادعاهای مطروحه از سوی آلمان، فرانسه و بریتانیا در نامه صدرالاشاره بیارتباط و بیاساس است.
* قطعنامه 2231 تمام شد
سفرای 3 کشور ایران، روسیه و چین در ادامه این نامه و با استناد به رفتار غیرقانونی آمریکا و اتحادیه اروپایی، تصریح کردند از نظر آنها قطعنامه 2231 در تاریخ 18 اکتبر ( 26 مهر) خاتمه یافته است. در این بخش از نامه آمده است: با عنایت به موارد مطروحه، مجدداً تأکید میشود مطابق بند عملیاتی ۸ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، تمام مفاد آن پس از ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ خاتمه یافته است. همچنین تکرار میکند پایان کامل و به موقع قطعنامه ۲۲۳۱، پایان بررسی موضوع هستهای ایران در شورای امنیت را رقم میزند و به تقویت اقتدار شورا و اعتبار دیپلماسی چندجانبه کمک میکند.
جمهوری اسلامی ایران، جمهوری خلق چین و فدراسیون روسیه همچنان به مشارکت دیپلماتیک سازنده با تمام اعضای شورا کاملاً متعهد باقی میمانند. به این وسیله آمادگی خود را برای حمایت از تلاشهای جمعی در راستای پاسداری از ماهیت صرفاً صلحآمیز برنامه هستهای ایران اعلام میدارند. همچنین تأکید میکنند ضروری است تمام طرفهای ذیربط که به یافتن راهحل سیاسیای که نگرانیهای تمام طرفها را از طریق مشارکت و گفتوگوی دیپلماتیک مبتنی بر اصول احترام متقابل لحاظ کند، پایبند بمانند و از تحریمهای یکجانبه، تهدید به زور یا هر اقدام دیگری که ممکن است موجب تشدید وضعیت شود خودداری کنند و اینکه تمام کشورها باید در ایجاد فضای مساعد و شرایط لازم برای تلاشهای دیپلماتیک مشارکت کنند.
* پیامهای مهم نامه
ایران، چین و روسیه پیش از این نیز در چند نوبت با انتشار نامههای مشترک، از رفتار غیرقانونی آمریکا و تروئیکای اروپایی درباره برنامه هستهای ایران بشدت انتقاد و تاکید کردند فعالسازی مکانیسم ماشه خلاف قانون و مقررات است، لذا بازگشت قطعنامههای شورای امنیت و بازاعمال تحریمهای شورای امنیت علیه ایران را قبول ندارند.
همچنین 26 مهر امسال 3 کشور در نامهای مشترک اعلام کردند از نظر آنها قطعنامه 2231 طبق قانون در 18 اکتبر یعنی همان 26 مهر خاتمهیافته تلقی خواهد شد.
این بار نیز 3 کشور با انتشار یک نامه مشترک خطاب به دبیرکل سازمان ملل و رئیس دورهای شورای امنیت، با استناد به رفتار خلاف قانون اتحادیه اروپا در فعالسازی مکانیسم ماشه 2 نکته بسیار مهم را گوشزد کردند:
۱- پرونده هستهای ایران دیگر نباید در شورای امنیت بررسی شود.
۲- قطعنامه 2231 خاتمه یافته و بر همین اساس، قطعنامههای پیشین مندرج در این قطعنامه نیز منقضیشده تلقی خواهد شد. به عبارتی، چین و روسیه در این بخش از نامه تصریح کردهاند قطعنامههای بازگشتی علیه ایران را به رسمیت نمیشناسند و به همین خاطر به مفاد تحریمهای مندرج در این قطعنامهها پایبند نیستند. ضمن اینکه چین و روسیه با اشاره به انقضای قطعنامه 2231 تاکید کردهاند از این به بعد مبنای مناسبات، همکاریها و روابط با ایران در همه حوزهها، انقضای قطعنامه 2231 خواهد بود.
به اعتقاد کارشناسان این نامه مشترک ایران، روسیه و چین نهتنها نشاندهنده تعمیق شکافها در شورای امنیت و صفکشی شرق در برابر نظام ناعادلانه غرب است، بلکه در واقع اعلام رسمی مقابله چین و روسیه با تحریمهای جدید موسوم به تحریمهای اسنپبک علیه ایران است.
بلومبرگ: پالایشگاههای خصوصی چین طی هفته اخیر خرید نفت از ایران را افزایش دادهاند
اژدهای زرد تحریمها را بلعید
گروه اقتصادی: گزارشهای تازه نشان میدهد صادرات نفت ایران به چین بار دیگر افزایش یافته است. منابع آگاه به بلومبرگ گفتهاند چندین پالایشگاه مستقر در استان شاندونگ طی هفته جاری محمولههای نفت خام را از مخازن ضمانتی در بنادر و پالایشگاهها دریافت کردهاند. بخش زیادی از این نفت پیش از سهمیه جدید خریداری شده بود و اکنون در حال تخلیه و مصرف است.
پالایشگاههای خصوصی چین، موسوم به «تیپات»، همچنان مشتریان اصلی نفت ایران و روسیه هستند. هرچند این پالایشگاهها در ۳ ماهه چهارم سال به دلیل محدودیت سهمیهها خرید خود را کاهش داده بودند اما دادههای ردیابی کشتیها نشان میدهد ۲ ابرنفتکش حامل نفت ایران در هفته جاری محمولههای خود را در بنادر مختلف چین تخلیه کردهاند. این نشانهای روشن از تداوم و حتی افزایش صادرات ایران به چین است.
پکن سیستم سهمیهبندی واردات نفت را برای پالایشگاههای غیردولتی اجرا میکند و در آخرین دور تخصیص، حدود ۲۰ شرکت پالایش نفت مستقل بین ۷ تا ۸ میلیون تن سهمیه واردات دریافت کردند. هرچند حاشیه سود پالایش نفت در چین پایین مانده و تقاضای کلی «تیپاتها» تا پایان سال احتمالاً محدود خواهد بود اما حضور نفت ایران در این بازار همچنان پررنگ است؛ در حالی که ایالات متحده اخیراً برخی بنادر چین را به بهانه خرید نفت از ایران تحریم کرده است. واشنگتن مدعی است این بنادر در تسهیل واردات نفت ایران نقش داشتهاند و با اعمال محدودیتهای جدید تلاش داشت جریان تجارت انرژی میان تهران و پکن را مختل کند. با این وجود، شواهد نشان میدهد این تحریمها نتوانسته مانع جدی برای ورود نفت ایران به چین ایجاد کند و پالایشگاههای خصوصی همچنان به خرید ادامه میدهند.
افزایش صادرات نفت ایران به چین در شرایطی رخ میدهد که فشارهای آمریکا بر بازار انرژی جهانی رو به افزایش است اما واقعیت این است که چین به عنوان بزرگترین واردکننده نفت جهان، نیازمند تنوع منابع تأمین انرژی است و نفت ایران با قیمت رقابتی و شرایط ویژه، جایگاه خود را در این بازار تثبیت کرده است. این روند نشان میدهد حتی با وجود تحریم بنادر چین، همکاریها در زمینه انرژی میان تهران و پکن ادامه دارد.
به طور کلی میتوان ادعا کرد در یک سال گذشته، صادرات نفت ایران به چین نهتنها پایدار مانده، بلکه روند صعودی و قابل توجه داشته است. دادههای ردیابی نفتکشها و گزارشهای بینالمللی نشان میدهد حجم صادرات ایران به چین به بالاترین سطح از سال ۲۰۱۸ رسیده و رکورد تازهای را ثبت کرده است.
در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵، جریان صادرات نفت ایران به چین با شتاب بیشتری ادامه یافته است. گزارشهای بلومبرگ و TankerTrackers تأیید میکنند محمولههای نفت ایران در ماههای اخیر به شکل مستمر وارد بنادر چین شده و این کشور همچنان بزرگترین مقصد نفت ایران باقی مانده است.
ایران برای رساندن نفت خود به چین از مسیرهای متنوعی بهره برده است. دادههای تجاری نشان میدهد چین در سال گذشته حجم زیادی نفت از بنادر مختلف آسیایی وارد کرده که در واقع نفت ایران بوده است. این ابتکار به ایران امکان داده تا بهرغم محدودیتها، جریان صادرات خود را حفظ کند و حتی افزایش دهد. این موضوع نشان میدهد تحریمها تنها پیچیدگیهای تجاری را افزایش داده و نتوانسته جریان صادرات را متوقف کند.
مروری بر روند یکساله نشان میدهد اوایل ۲۰۲۴ صادرات ایران به چین در سطح بالایی تثبیت شد. در میانه سال، با افزایش فشار تحریمها، ایران مسیرهای غیرمستقیم را فعال کرد. در پاییز همان سال، TankerTrackers از رسیدن صادرات ایران به رکورد جدید خبر داد و در پاییز و زمستان ۲۰۲۵ نیز با وجود تحریم بنادر چین، صادرات همچنان ادامه یافت و حتی رشد بیشتری را تجربه کرد.
بنابراین صادرات نفت ایران به چین در یک سال گذشته روندی باثبات و صعودی داشته است. ایران با استفاده از روشهای خلاقانه توانسته جایگاه خود را در بازار انرژی چین تثبیت کند و تحریمهای آمریکا علیه بنادر چین عملاً نتوانسته مانع جدی ایجاد کند. در نتیجه چین همچنان بزرگترین خریدار نفت ایران باقی مانده و این همکاری انرژی به یکی از ستونهای اصلی روابط تهران - پکن تبدیل شده است؛ روابطی که در سالهای اخیر بیش از پیش تقویت شده و چشمانداز آن همچنان رو به رشد است.
* آمریکا در ارزیابی نتایج تحریمها به نقطه سردرگمی رسیده
در همین رابطه محمد کاظمی، کارشناس اقتصاد بینالملل، بر تغییرات بنیادین در نظم جهانی تأکید میکند و توضیح میدهد که در گذشته، قدرت تحریم عمدتاً از انحصارهایی چون نظام مالی بینالمللی و سازوکارهای بانکی جهانی ناشی میشد؛ ابزارهایی که به کشورهای غربی، بویژه آمریکا، امکان میداد با اجماعسازی بینالمللی، کشور هدف را تحت فشار قرار دهند اما امروز این انحصارها بتدریج در حال فروپاشیاند و زیرساختهای مالی و تجاری جدیدی در حال شکلگیری است که دامنه اثرگذاری تحریمها را محدود کرده است.
کاظمی یادآور شد بخش مهمی از کارآمدی تحریمها وابسته به همراهی سایر کشورها با آمریکا بود؛ چه در قالب سازمان ملل و چه در چارچوبهای همکاریهای چندجانبه، اما در نظم جدید این اجماعسازی با دشواری جدی روبهرو شده و هزینه اعمال تحریم برای واشنگتن و متحدانش بهطور چشمگیری افزایش یافته است. به باور او، همین کاهش کارایی تحریمها امروز برای کشورهایی مانند ایران یک فرصت راهبردی محسوب میشود.
او تأکید میکند تحریمهای آمریکا علیه ایران، روسیه و دیگر کشورها نتوانسته به اهداف طراحیشده دست یابد و حتی برخی تحلیلگران آمریکایی نسبت به اثربخشی این ابزار دچار تردید جدی شدهاند. درباره ایران، بسیاری از صاحبنظران دوحزبی آمریکا در ارزیابی نتایج تحریمها به نقطه سردرگمی رسیدهاند؛ فشار حداکثری ادامه دارد اما هیچ مدل جایگزینی برای آن ارائه نشده است.
کاظمی در ادامه میگوید: ایران باید نخست «سد ذهنی» در برابر تحولات نظم جهانی را کنار بگذارد. ابهت تحریمها فرو ریخته و این ابزار دیگر توانایی منزوی کردن اقتصاد کشورها را ندارد. حتی محافل فکری غرب اذعان دارند «تیغ تحریم کند شده است». از سوی دیگر، همکاری اقتصادی با ایران برای بسیاری از کشورها به یک فرصت تبدیل شده و همین امر کارایی تحریمها را بیش از پیش کاهش داده است.
در پایان کاظمی تأکید میکند دوران انتظار برای رفع تحریمها سپری شده و اکنون «خنثیسازی تحریم» یک ضرورت عملیاتی و فنی است، نه صرفاً یک شعار سیاسی. ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک، ظرفیتهای ذاتی و جایگاه جغرافیایی خود میتواند به یک بازیگر مهم در نظم جدید جهانی بدل شود، به شرط آنکه با رویکردی فعال و ابتکاری از فرصت کاهش اثرگذاری تحریمها بهره گیرد و راهبردی متناسب با واقعیتهای نوین طراحی کند.
* اهمیت صادرات نفت ایران برای بازار جهانی
افزایش صادرات نفت ایران به چین در یک سال گذشته تنها یک موفقیت اقتصادی برای تهران نیست، بلکه نشانهای از نقش حیاتی ایران در تأمین انرژی جهان و حفظ ثبات بازارهای بینالمللی است. در شرایطی که فشارهای آمریکا و تحریم برخی بنادر چین نتوانسته مانع جریان صادرات شود، حضور پایدار نفت ایران در بازار شرق آسیا بویژه چین، به معنای تقویت امنیت انرژی جهانی است.
بازار جهانی نفت در سالهای اخیر با نوسانات شدید، بحرانهای ژئوپلیتیک و کاهش عرضه برخی تولیدکنندگان مواجه بوده است. در چنین فضایی، صادرات باثبات ایران به چین توانسته بخشی از نیازهای بزرگترین واردکننده نفت جهان را تأمین کند و از شدت بیثباتی در بازار انرژی بکاهد. این روند نشان میدهد ایران نهتنها برای اقتصاد داخلی خود، بلکه برای تعادل و ثبات اقتصاد جهانی نیز نقشآفرین است.
از این منظر، صادرات نفت ایران به چین فراتر از یک همکاری دوجانبه است؛ این جریان انرژی به عنوان یک ستون مهم در نظم اقتصادی جدید عمل میکند و نشان میدهد بدون مشارکت ایران، بازار جهانی نفت نمیتواند مسیر پایدار و قابل اتکایی داشته باشد. بنابراین، اهمیت صادرات نفت ایران امروز در سطحی قرار گرفته که نهتنها برای روابط تهران - پکن حیاتی است، بلکه برای ثبات اقتصادی بینالمللی نیز نقشی کلیدی ایفا میکند.