امیرعلی ابوالفتح*: تحولات ماههای اخیر در روابط آمریکا - ونزوئلا نشان میدهد ایالات متحده رویکردی تهاجمیتر و چندلایهتر نسبت به دولت نیکلاس مادورو اتخاذ کرده است. این رویکرد نهتنها در حوزه سیاسی، بلکه در عرصه اقتصادی، رسانهای و دیپلماتیک نیز قابل مشاهده است. پرسش مهم و بنیادین این است: دقیقاً چه انگیزههایی واشنگتن را به سمت تشدید فشارها سوق داده و آیا این فشارها میتواند به نتیجه دلخواه دولت آمریکا یعنی تغییر رفتار یا حتی تغییر ساختار قدرت در کاراکاس منجرشود؟
۱- اهداف راهبردی آمریکا در قبال مادورو
ایالات متحده در قبال ونزوئلا مجموعهای از اهداف کوتاهمدت و بلندمدت را دنبال میکند. مهمترین هدف، احیای سلطه سنتی آمریکا در نیمکره غربی و بازگشت به دورهای است که واشنگتن عملاً «یکهتاز» تصمیمات سیاسی در این منطقه به شمار میرفت. انتشار یک سند راهبردی جدید از سوی دولت آمریکا که در آن آمریکای لاتین به عنوان «منطقه اولویتدار امنیت ملی» معرفی شده، نشاندهنده اهمیت این موضوع است. در این سند ادعا شده تهدیداتی از این منطقه متوجه ایالات متحده است؛ تهدیداتی که بویژه در سالهای اخیر مورد تأکید قرار گرفتهاند.
این تهدیدها شامل افزایش مهاجرت غیرقانونی به آمریکا، رشد جرم و جنایت، قاچاق مواد مخدر و نقشآفرینی قدرتهای فرامنطقهای مانند روسیه، چین و ایران است. از نگاه واشنگتن، حضور این قدرتها در منطقهای که آمریکا همواره آن را «حیاط خلوت» خود میدانسته، یک خطر بالقوه برای امنیت و نفوذ استراتژیک ایالات متحده است. در همین چارچوب، ونزوئلا به عنوان یکی از مهمترین پایگاههای نفوذ این بازیگران در آمریکای لاتین معرفی میشود.
با این حال، بسیاری از تحلیلگران معتقدند بخش قابل توجهی از این ادعاها جنبه سیاسی-تبلیغاتی دارد. برای نمونه، برخلاف ادعاهای مکرر واشنگتن، ونزوئلا نه در زمره تولیدکنندگان اصلی مواد مخدر قرار دارد و نه مسیر مهم ترانزیت این مواد محسوب میشود. کشورهایی مانند کلمبیا نقش اصلی را در این چرخه دارند. همین مساله نشان میدهد ایالات متحده برخی موضوعات را بهانهای برای تحت فشار قرار دادن دولت چپگرای ونزوئلا قرار داده و هدف اصلی آن، احیای دکترین مهار جریانهای ضدآمریکایی در منطقه است.
۲- امکان همراهی کشورهای منطقه با اقدام نظامی واشنگتن چقدر است
از منظر منطقهای، شرایط برای همراهی کشورهای آمریکای لاتین با هرگونه اقدام نظامی علیه ونزوئلا تقریباً ناممکن است. دولتهای منطقه، بویژه پس از تحولات سیاسی سالهای اخیر، با هرگونه عملیات نظامی خارجی مخالفند. حتی دولتهایی که منتقد مادورو هستند، تمایلی ندارند وارد یک بحران نظامی شوند که پیامدهای انسانی و اقتصادی گستردهای برای منطقه خواهد داشت.
در داخل آمریکا نیز افکار عمومی تجربه تلخ جنگهای عراق و افغانستان را مشاهده کرده و مایل نیست یک بحران جدید در منطقه آمریکای لاتین آغاز شود؛ بحرانی که علاوه بر هزینههای اقتصادی، ممکن است جامعه آمریکا را دوباره وارد یک دوره طولانی بیثباتی سیاسی - اجتماعی کند.
همین فضای داخلی و منطقهای باعث شده کاخ سفید به جای طرحریزی جنگ، سیاست فشار حداکثری اقتصادی، عملیات روانی و تلاش برای ایجاد شکاف در حاکمیت ونزوئلا را در پیش گیرد. حتی اپوزیسیون ونزوئلا نیز از سناریوی حمله نظامی حمایت نمیکند، زیرا چنین اقدامی میتواند آن کشور را وارد یک بحران غیرقابل پیشبینی کند.
۳- پیامدهای احتمالی ناکامی آمریکا در تغییر ساختار قدرت
در صورتی که ایالات متحده نتواند پروژه «مهندسی تغییر» در ونزوئلا را پیش ببرد، این موضوع پیامدهای ژئوپلیتیک مهمی برای واشنگتن خواهد داشت. دوام حکومت مادورو نشان خواهد داد چین همچنان قادر است از متحد استراتژیک خود در منطقهای که به طور تاریخی تحت کنترل آمریکا بوده، دفاع کند. این مساله نهتنها جایگاه چین را تقویت میکند، بلکه نقش روسیه و ایران را نیز در معادلات منطقهای پررنگتر خواهد کرد.
از سوی دیگر، مقاومت ونزوئلا میتواند به الگویی الهامبخش برای دیگر دولتها و جریانهای سیاسی آمریکای لاتین تبدیل شود که نسبت به سیاستهای ایالات متحده موضع انتقادی دارند. چنین الگویی ممکن است در آینده نوعی اعتماد به نفس سیاسی در میان دولتها و جنبشهای چپ ایجاد کند و وابستگی سنتی منطقه به واشنگتن را کاهش دهد. بنابراین شکست آمریکا در این پرونده، علاوه بر تضعیف نفوذ منطقهای، پیام مهمی به رقبای جهانی واشنگتن خواهد فرستاد.
۴- سناریوهای پیش رو
آینده روابط کاراکاس - واشنگتن همچنان مبهم و پیچیده است. با وجود تشدید تنشها سابقه تماسهای مستقیم میان مقامات آمریکا و مادورو نشان میدهد مسیر مذاکره به طور کامل بسته نشده؛ از این رو احتمال بروز یک جنگ تمامعیار همچنان ضعیف است، مگر آنکه یک اتفاق غیرمنتظره مانند حمله به نظامیان آمریکایی یا وقوع یک حادثه امنیتی، زمینه را تغییر دهد.
در سوی مقابل، کنارهگیری داوطلبانه مادورو از قدرت نیز کاملاً بعید به نظر میرسد. بنابراین محتملترین سناریو ادامه کشمکش کنونی است؛ یعنی ترکیبی از فشارهای اقتصادی، جنگ روانی، تلاش برای مذاکره و دورههایی از تشدید/ کاهش تنش که ممکن است ماهها یا حتی سالها ادامه یابد. در چنین فضایی، تقابل آمریکا و ونزوئلا بیشتر شبیه یک نبرد فرسایشی طولانی خواهد بود که هر لحظه ممکن است میان مذاکره و تقابل در نوسان باشد.
* کارشناس مسائل آمریکا