18/آذر/1404
|
23:15
صحبت‌های نگران‌کننده تاج درباره احتمال عدم صدور ویزا برای برخی بازیکنان تیم‌ ملی در جام جهانی

لزوم فشار حداکثری بر فیفا

محمد رشوند: از همان روزی که خبر رسید اغلب اعضای هیات ایران در مراسم قرعه‌کشی ویزای ورود به آمریکا نگرفتند، باید حدس می‌زدیم جام‌جهانی ۲۰۲۶ فقط یک تورنمنت ورزشی نیست؛ میدان  زورگویی سیاسی است در لباس فوتبال. 
امروز نگرانی درباره صدور ویزا برای برخی ملی‌پوشان، دیگر یک زمزمه خاموش نیست؛ تبدیل شده به چکش روی میز فدراسیون و این بار بحث، اسامی کوچک نیست. حرف از شجاع خلیل‌زاده، دانیال اسماعیلی‌فر و مهم‌تر از همه مهدی طارمی است؛ مردانی که خاک جام را بوییده‌اند و حالا ممکن است ناباورانه پشت مرزهای آمریکا متوقف شوند، نه به‌خاطر فوتبال؛ به بهانه مضحک و عجیب محل خدمت سربازی؛ همان قانون ضدایرانی دولت آمریکا.
* باید فشار آورد
آمریکا اسماً میزبان است اما رفتارش بیشتر شبیه میزبانان قلابی‌ است؛ با لبخند دعوت می‌کند و پشت در، مهر «عدم ورود» می‌زند. این رفتار، نقض مستقیم اصل احترام فرهنگی است که در اساسنامه فدراسیون جهانی به وضوح حک شده. 
ماده‌ای که می‌گوید هیچ کشوری حق ندارد به‌دلیل نقش نظامی یا سابقه سربازی یک بازیکن، او را از حضور در مسابقات محروم کند. یعنی اگر آمریکا امروز بخواهد برای سربازی طارمی در نیروی دریایی یا خدمت شجاع و اسماعیلی‌فر در تراکتور مانع‌تراشی کند، این نه یک اختلاف اداری که نقض رسمی قانون است.
اما مساله فقط قانون من‌درآوردی میزبان نیست؛ آبروست، حق یک ملت است. چه معنا دارد تیم‌ ملی بدون گلزن شماره یکش به جام برود؟ آیا می‌توان جای خالی طارمی را با «گزینه مشابه» پر کرد؟ مگر تمام‌کننده‌ای با تجربه اروپا در میدان داریم؟ آنجا که بازی گره می‌خورد و نیم‌ثانیه تصمیم، سرنوشت صعود را می‌نویسد، نبود او یک سوراخ تاکتیکی نیست، یک گودال استراتژیک است.
تاج گفته «فکر جانشین هم باید کرد». حرفی درست برای یک تورنمنت دوستانه اما برای جام جهانی؟ جایگزین یعنی پذیرش از دست دادن بخشی از هویت هجومی تیم. طارمی نه یک اسم، بلکه نقشه‌ریزی حمله است. شجاع فقط یک مدافع نیست، روحیه جنگ است. حذف این چهره‌ها یعنی بازی مقابل بلژیک و مصر را با دست بسته شروع کردن. یعنی از قبل پذیرفتن شکست نرم.
اینجاست که ترکیب الف و ب باید عمل کند: اعتراض جدی+ استناد به قانون.
هیچ کشوی بدون تضمین ورود ستاره‌هایش پا به خاک میزبان نمی‌گذارد. فدراسیون ایران باید همین امروز درخواست کتبی تضمین ورود تمام بازیکنان را به فدراسیون جهانی فوتبال ارسال کند؛ نه با لحن خواهش، بلکه از موضع «حق». اگر قطر توانست قوانین فرهنگی‌اش را در ۲۰۲۲ حفظ کند، چرا ایران نتواند اصل احترام متقابل را مطالبه کند؟
فیفا اگر ادعا دارد بازی نباید سیاسی شود، باید اهرم فشارش را نشان دهد. هشدار شفاهی کافی نیست. باید به آمریکا اعلام شود عدم صدور ویزا یعنی نقض میزبانی. تیم میهمان نباید قربانی سیاست داخلی میزبان شود.
اگر امروز ایستادگی نباشد، فردا هر پرونده سیاسی می‌تواند شکل محرومیت ورزشی بگیرد و این آغاز سراشیبی‌ای خطرناک است. آمریکا اگر میزبان است، باید در را کامل باز کند؛ نمی‌شود فوتبالیست دعوت شود و گذرنامه‌اش پشت شیشه بماند.
فدراسیون ایران نباید در مقام نگرانی بماند؛ باید وکیل‌وار اقدام کند. متن اعتراض، مستند به اصول رسمی فدراسیون جهانی و حق برابر تیم‌ها، باید همین روزها ارسال شود.
فوتبال قرار نبود قربانی پرونده‌های مصنوعی امنیتی و برچسب‌های سیاسی شود. قرار بود جایی باشد که یک ملت، با یک توپ، حق شادی داشته باشد. حذف ستاره‌ها، حذف شادی است و ما نباید اجازه دهیم به اسم امنیت میزبان، هویت تیم‌ ملی گرفته شود.
اگر فدراسیون امروز کوتاه بیاید، فردا باید با ترکیبی ناقص به زمین برود و آن روز، بغض گل‌نشده طارمی و نگاه دور ایستاده شجاع، فقط نشانه یک غیبت نیست؛ نشانه تسلیم برابر زور است.
زمان تصمیم همین حالاست.
یا ستاره‌ها می‌روند، یا فوتبال از معنا می‌افتد.
مهدی تاج دوشنبه شب حرف‌های نگران‌کننده‌ای زد. به گونه‌ای به استقبال حادثه رفت و گفت باید فکر باریکن جانشین هم باشیم.
همین حرف تا مغز استخوان ما را ترساند.  اگرچه یکی از مسؤولان دولت آمریکا اخیرا اعلام کرد مشکلی برای صدور ویزای بازیکنان به وجود‌‌ نمی‌آید اما یادمان نرود درباره یک دولت عهدشکن حرف می‌زنیم؛ دولتی که وسط مذاکرات، میز را ترک کرد و با ۶ هواپیمای بی‌۲ سراغ زیرساخت‌های هسته‌ای ما آمد.
وقتی صحبت از دولت ترامپ است باید نگران هر خلف وعده‌ای باشیم.

ارسال نظر