زهره فلاحزاده: در رفسنجان صحنه تازهای ورق خورد؛ جابهجاییای که شاید سرنوشت یک تیم را متحول کند یا بالعکس، چالشی تازه در کارنامه یک سرمربی جوان ثبت کند. مس بحرانزده که از آغاز فصل تا امروز بیشتر سقوط را لمس کرده تا رقابت، بالاخره به مجتبی جباری رسید؛ مردی که سالها با پیراهن آبی درخشید و فصل گذشته برای مدت کوتاهی فرمان استقلال را به دست گرفت، حالا با چمدانی از تجربههای تلخ و شیرین وارد شهری میشود که تشنه نجات است.
مس فصل پیش در آخرین لحظات از سقوط گریخت؛ همان بقایی که با سیدسیروس پورموسوی رقم خورد و بسیاری تصور کردند سال جدید با ثبات بیشتری شروع خواهد شد اما داستان طور دیگری پیش رفت. توافقی که در ظاهر ادامهدار بود، به تصمیمی ناگهانی انجامید و رسول خطیبی جای پورموسوی را گرفت. خطیبی با امید برگشت اما نتیجه چیزی نزدیک به فاجعه بود. 11 هفته، تنها یک پیروزی. برای تیمی که میخواست ثابت کند هنوز زنده است، این آمار شبیه نفستنگی شدید بود. اخراج آمد اما حتی شوک هم وارد نکرد چه برسد نسخه درمان باشد. تیم با مربی موقت برابر ملوان باخت و بحران عمیقتر شد؛ ۱۲ بازی، تنها ۷ امتیاز، ته جدول.
در چنین وضعیت هولناکی، نگاه مدیران به نیمکتهای خالی افتاد. مذاکره با چهرههای نامآشنا مثل ربیعی و الهامی نتیجه نداد، تا اینکه چشمها جباری را دید؛ نه باتجربهترین گزینه اما شاید متفاوتترین. او به رفسنجان رفت، امکانات را دید، پای تمرین حاضر شد و در نهایت با ۲ دستیار مورد اعتمادش یعنی جلال چراغپور و هادی شکوری قرارداد بست. پروژه آغاز شد؛ بیحاشیه اما با بار سنگین توقع.
جباری هرچند مربی جوانی است اما مسیر ورود او به دنیای سرمربیگری کمماجرا نبوده. نخستین تجربهاش در نیروی زمینی با شکستهای پیاپی همراه شد و او را از سطح اول دور کرد اما عقبنشینی در کار نبود؛ مطالعه، تجربهاندوزی و بازگشت بهعنوان دستیار، او را دوباره نزدیک نیمکتهای بزرگ کرد. همکاریاش با بوژوویچ در استقلال نقطه عطف تازهای بود و وقتی آن سرمربی عزل شد، جباری مسؤولیت را به دست گرفت و توانست در ۶ مسابقه 4 برد بگیرد، تیم بحرانزده را تکرقمی کند و در حذفی جام را بالا ببرد. همانجا بود که خیلیها گفتند: «میشود روی او حساب کرد».
ولی کار امروز ساده نیست. رفسنجان در جادهای تاریک حرکت میکند. حریفان پیش رو، اسامی کوچکی نیستند: فولاد، گلگهر (۲ بار)، پرسپولیس. اگر جباری بخواهد از این تونل عبور کند، به معجزه، نقلوانتقالات موفق و روحیهای تازه در رختکن نیاز دارد. مدیران پنجره زمستانی را قول دادهاند اما قول تا اجرا فاصله دارد. آنچه اکنون واقعیت است، تیمی لرزان است با اعتمادبهنفس زخمی.
این مأموریت شاید برای برخی مربیان کمتجربه پایان باشد اما برای جباری میتواند آغاز یک برند فوتبالی تازه شود. اگر مس بماند، اگر تیم جان بگیرد، اگر بازیها برگشت بخورد، او از یک دستیار سابق به سرمربی آیندهدار تبدیل میشود اما اگر شکست بخورد؟ پروندهاش شاید پیش از تکمیل بسته شود.
در فوتبال امروز، گاهی کامیابی نه به تجربه، بلکه به جسارت وابسته است و جباری جسارت را انتخاب کرد. حالا باید دید رفسنجان به سکوی پرتابش تبدیل میشود یا درهای عمیق. زمان پاسخ خواهد داد.
جباری به جای خطیبی روی نیمکت مس نشست
امید یا سقوط؟
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها