19/آذر/1404
|
00:30
گزارش «وطن امروز» درباره تشدید تنش در موضوع جزایر سه‌گانه

چه کسی ضرر می‌کند؟

چه کسی ضرر می‌کند؟

امیر حمزه‌نژاد: موضوع مالکیت جزایر سه‌گانه یکی از ادعاهایی است که امارات، با حمایت غرب و پولپاشی‌های خود، سعی دارد حقانیت بین‌المللی آن را به نفع خود اثبات کند. هر چند از نظر تاریخی، این ادعا برای کشوری مانند امارات که تاریخ تاسیس آن به سال ۱۹۷۱ بازمی‌گردد و هنوز به ۶۰ سالگی هم نرسیده است، اساساً باطل است. این در حالی است که کشوری که امارات ادعای مالکیت بر جزایر آن را دارد، قدمت تاریخی‌ای به درازای تاریخ بشر دارد.
بیانیه پایانی نشست چهل‌وششم شورای همکاری خلیج‌ فارس که در بحرین برگزار شد، زمانی صادر شد که تحولات امنیتی تازه‌ای در خاورمیانه در حال شکل‌گیری است. خروجی این نشست نیز همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، تکرار ادعای همیشگی امارات درباره جزایر سه‌گانه بود، با این تفاوت که این بار، شورای همکاری خلیج‌ فارس با لحنی تندتر و تهدیدآمیزتر، این ادعاها را مطرح کرد و هشدار داد این آخرین بیانیه سیاسی است و امارات در مجامع بین‌المللی حقوقی این خواسته را دنبال خواهد کرد. این مسأله نشان می‌دهد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، بویژه امارات، احساس حمایت بیشتری از جانب غرب دارند و این موضوع به یک پروژه جدید ضدایرانی تبدیل شده است.
با این حال، کارشناسان بین‌المللی بر این نکته تأکید دارند که ایران نباید وارد چنین بازی حقوقی‌ای شود، زیرا جزایر بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک همیشه در حاکمیت و مالکیت ایران بوده‌اند و جزو لاینفک قلمرو کشور ما هستند. ورود به این بازی حقوقی‌ای می‌تواند به ابزاری برای باج‌خواهی از ایران تبدیل شود. با توجه به نفوذ غرب، این کشورها ممکن است از این نفوذ خود برای فشار به ایران استفاده کنند. از این رو، این مسأله به یک تله حقوقی تبدیل می‌شود.
در واقع، ورود ایران به این مساله عملاً این فرصت را به امارات می‌دهد که ادعاهای خود را تکرار و از آن به‌ عنوان یک ابزار تبلیغاتی برای خود استفاده کند.
موضوع جزایر سه‌گانه همچنین به نوعی به پروژه‌ای برای تضعیف ایران تبدیل شده است. ضدانقلاب، کشورهای عربی، غرب و رژیم صهیونیستی هر یک به ‌طور تبلیغاتی از این موضوع برای تضعیف وجهه ایران استفاده می‌کنند.
ضدانقلاب با مطرح کردن این ادعا سعی دارد حاکمیت ملی جمهوری اسلامی ایران را زیر سوال ببرد و قدرت منطقه‌ای ایران را تضعیف کند. کشورهای عربی نیز با مطرح کردن این ادعا تلاش دارند همبستگی خود را نشان دهند و علیه ایران دست به مانور قدرت بزنند. غرب نیز این موضوع را به یک پروژه ضدایرانی تبدیل کرده که باعث تشدید تنش‌ها و نزاع‌های منطقه‌ای علیه ایران می‌شود و به تقویت پروژه ایران‌هراسی کمک می‌کند.
اگرچه ایران در این زمینه سعی کرده با سیاست تعادل و حسن‌نیت به همسایگان عرب خود پاسخ دهد و روابط خود را به ‌طور مثبت پیش ببرد اما نکته‌ای که جدیدتر به نظر می‌رسد، حمایت بیشتر غرب از امارات در این زمینه است که باعث تشدید لحن تهدیدآمیز و ضرب‌الاجل‌های(!) جدید شده است.
البته باید تأکید کرد این ادعاها بیشتر فضاسازی‌های سیاسی و رسانه‌ای است و هیچ پشتوانه حقوقی یا مستنداتی ندارد. کشورهای عرب تنها با چنین روش‌هایی به تنش‌های منطقه‌ای دامن می‌زنند، بدون اینکه به شرایط خاص خاورمیانه توجه کنند. علاوه بر این، در حقوق بین‌الملل، حاکمیت مستمر، کنترل مؤثر و سابقه تاریخی ۳ مؤلفه اصلی در تعیین مالکیت سرزمینی است. ایران هر سه این موارد را به ‌طور روشن و مستند در اختیار دارد.
ایران کشوری بزرگ و یکی از قدرتمندترین کشورهای منطقه است که سعی می‌کند با گفت‌وگو و رایزنی‌های سیاسی این مسائل را حل‌وفصل کند. در واقع، در مذاکرات و تعاملات بین‌المللی، اینگونه ادعاها به ‌طور فزاینده‌ای به حاشیه رفته است. ایران حتی با کشورهایی مانند عربستان، با وجود تشدید تنش‌ها در برخی دوره‌ها توانسته به وضعیت ثبات دست یابد. این موضوع نشان‌دهنده قدرت ایران در منطقه است که قابل چشم‌پوشی نیست.
ایران همواره هدف حملات تبلیغاتی بوده اما در بلندمدت، موقعیت حقوقی و ژئوپلیتیک آن آسیب نخواهد دید، زیرا مالکیت تاریخی و کنترل نظامی ایران بر جزایر سه‌گانه به‌ طور کامل تثبیت شده است. از این رو، هوشمندی ایران در پاسخگویی به این تنش‌ها و در عین حال اجتناب از تشدید آنها قابل توجه است. ایران با سیاست متعادل‌سازی، چند هدف را دنبال می‌کند: جلوگیری از افتادن در دام حقوقی، پیشگیری از تبدیل این موضوع به یک بحران امنیتی جدید، حفظ مسیرهای گفت‌وگو با همسایگان و نشان دادن ثبات و اعتماد به نفس در موضع مالکیت.
سیاست هوشمندانه ایران باعث شده بسیاری از بیانیه‌ها در عمل تنها جنبه رسانه‌ای پیدا کنند و در مذاکرات دوجانبه با کشورهای عرب، این موضوع به حاشیه رانده شود. نمونه بارز این مسأله بهبود روابط با عربستان است که نشان می‌دهد ایران توانایی مدیریت تنش‌ها و تبدیل دشمنی به تعامل را دارد.
کشورهای عرب اگر خواهان امنیت پایدار هستند، باید بدانند امنیت یک‌سویه و خریداری‌شده مفهومی توخالی است. همکاری منطقه‌ای، گفت‌وگوی واقعی و احترام به حقایق تاریخی و حقوقی می‌تواند آینده‌ای بهتر بسازد، نه تکرار ادعاهای بی‌پایه. ایران همواره مسیر گفت‌وگو و همکاری را باز گذاشته است اما حاکمیت ملی‌اش هیچ‌گاه قابل معامله نیست؛ نه با هشدارهای رسانه‌ای و نه با بیانیه‌هایی که بیشتر برای جلب رضایت قدرت‌های فرامنطقه‌ای نوشته می‌شود.
ایران سال‌هاست با آرامش و اتکا به ۳ مؤلفه اصلی مالکیت سرزمینی (تاریخ، حاکمیت مستمر و کنترل مؤثر) این موضوع را مدیریت کرده و اجازه نداده یک ادعای بی‌پایه تبدیل به بحران واقعی شود.
واقعیت این است که تشدید فضای ادعاها بیش از همه به ضرر کشورهای مدعی تمام می‌شود، زیرا امنیت خلیج ‌فارس یک معادله جمعی است و هرگونه بی‌ثبات‌سازی، پیش از همه، اقتصادهایی را که به امنیت مصنوعی وابسته‌اند تهدید می‌کند. در مقابل، ایران با تکیه بر توان سیاسی، نظامی و ژئوپلیتیک خود نه از موضع خود عقب‌نشینی می‌کند و نه حاکمیت ملی‌اش را وارد معامله می‌کند.
جزایر سه‌گانه بخشی از قلمرو تاریخی ایران هستند و خواهند ماند و هر پروژه‌ای که بر پایه انکار این حقیقت بنا شود، دیر یا زود به بن‌بست خواهد رسید.

ارسال نظر
پربیننده