26/آذر/1404
|
02:03
«وطن امروز» گزارش می‌دهد؛ تحلیلی بر سوءاستفاده رژیم صهیونیستی از ماجرای حمله به یهودیان در استرالیا

پروژه باندی

پروژه باندی

هنوز نمی‌توان با قطعیت درباره پشت‌پرده ماجرای حمله به یهودیان درساحل باندی سیدنی استرالیا سخن گفت.
دولت استرالیا اعلام کرده در خودروی عوامل تیراندازی که یک پدر و پسر پاکستانی‌تبار هستند؛ وسایلی کشف کرده که نشان‌دهنده تمایل آنها به داعش است. با این حال رفتار رژیم صهیونیستی از همان دقایق اولیه رخ دادن این اتفاق، به گونه‌ای بوده که انگشت اتهام به سمت این رژیم نشانه گرفته شده و بسیاری معتقدند این رژیم در پشت پرده این حمله قرار داشته است.
رژیم صهیونیستی و رسانه‌های وابسته به این رژیم، چه در سرزمین‌ اشغالی و‌ چه در کشورهای غربی، در ۲۴ ساعت اولیه پس از رخ دادن این حمله تلاش کردند جبهه مقاومت و به‌ صورت مشخص حزب‌الله لبنان و ایران را به دست داشتن در این حمله متهم کنند. با این حال آنها هیچ دلیل و سندی برای این ادعا مطرح نکردند. دولت استرالیا نیز تاکنون موضعی اتخاذ نکرده که این اتهام رژیم صهیونیستی علیه حزب‌الله و ایران را تقویت کرده باشد.
با این حال همان‌گونه که گفته شد، گزاره‌هایی وجود دارد که این احتمال، یعنی اینکه خود رژیم صهیونیستی و دستگاه اطلاعاتی این رژیم یعنی موساد، پشت این حمله قرار داشته باشند را تقویت می‌کند.
یکی از این گزاره‌ها، سوءاستفاده رژیم صهیونیستی از این حمله است. اقدامات رژیم درباره حمله به جشن حانوکا در سیدنی استرالیا در مجموع به چند بخش تقسیم می‌شود.
1- از همان ساعات ابتدایی پس از این حمله، مقامات ارشد رژیم صهیونیستی دولت استرالیا را به باد انتقاد گرفتند و اعتراضات گسترده مردم استرالیا به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و سایر نقاط منطقه غرب آسیا را زمینه‌ساز این حمله دانستند. نتانیاهو با استفاده از عبارت «یهودستیزی» تلاش کرد اعتراضات عمومی در استرالیا را به منزله یهودستیزی تلقی و به همین خاطر دولت استرالیا را به دلیل دادن مجوز به معترضان، سرزنش و به نوعی را در این ماجرا سهیم کند. رژیم صهیونیستی با این رویکرد تلاش می‌کند کشورهای دیگر بویژه غربی‌ها، به بهانه این حمله، محدودیت‌هایی را بر معترضان به جنایات رژیم صهیونیستی اعمال کنند. رژیم صهیونیستی در بیش از ۲ سال گذشته به منفورترین رژیم سیاسی در دنیا تبدیل شده و از همین رو مخالفان نتانیاهو، او را مسبب این وضعیت می‌دانند. بر همین اساس نتانیاهو تلاش کرده حمله به یهودیان استرالیا را بهانه‌ای برای محدود کردن فعالیت‌های معترضان به نسل‌کشی رژیم در غزه و غرب آسیا القا کند.
2- یکی‌ دیگر از اقدامات رژیم صهیونیستی پس از ماجرای سیدنی، تلاش برای بازسازی تصویر مظلومیت یهودیان و به تبع آن، خود رژیم بوده است. پس از جنگ دوم جهانی، لابی‌های صهیونیست در سراسر دنیا برنامه‌های گسترده‌ای را به اجرا درآوردند تا به بهانه ماجرای هلوکاست و افسانه‌سرایی درباره این ماجرا، یهودیان را یک قوم مظلوم جا‌ زده و به واسطه این تصویر، پیدایش غیرقانونی رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین و جنایات این رژیم در حق فلسطینیان را موجه جلوه دهند. پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و جنایات بی‌سابقه رژیم صهیونیستی در غزه، این تصویر به‌ کلی از بین‌ رفت و رژیم صهیونیستی در دنیا به عنوان رژیمی که در جنایت و نسل‌کشی، از هیتلر و نازی‌ها سبقت گرفته، شناخته شد. اکنون نتانیاهو به بهانه ماجرای حمله به یهودیان در سیدنی تلاش می‌کند هر طور شده این تصویر مخدوش شده را مجددا احیا کند. 
3- رژیم صهیونیستی اکنون با بحران مهاجرت معکوس روبه‌رو است. در ۲ سال گذشته ده‌ها هزار نفر از یهودیان ساکن سرزمین‌ اشغالی به سایر کشورها مهاجرت کرده‌اند. این در حالی است که مهاجرت یهودیان به سرزمین‌ اشغالی فلسطین، یکی از مبانی شکل‌گیری و یکی از‌ پایه‌های تثبیت رژیم صهیونیستی و ماندگاری آن تا به حال بوده است. بنابراین موضوع مهاجرت معکوس، یک ضربه موجودیتی به رژیم است. پس از ماجرای حمله به یهودیان در سیدنی، رژیم صهیونیستی تلاش کرده یهودیان را قانع کند خارج از مرزهای فلسطین اشغالی برای آنها ناامن است و تنها در سرزمین‌ اشغالی است که یهودیان می‌توانند مطمئن باشند حادثه‌ای مانند حادثه سیدنی رخ نمی‌دهد. البته به اعتقاد کارشناسان این هدف چندان محقق نخواهد شد، زیرا اکنون و به واسطه سیاست‌های جنگ‌طلبانه نتانیاهو، سرزمین‌ اشغالی ناامن‌ترین منطقه دنیا برای یهودیان است. با این حال رژیم صهیونیستی تلاش می‌کند با سوءاستفاده از ماجرای سیدنی، یهودیان را از تکرار چنین اتفاقی در کشورهای دیگر بترساند.
4- یکی دیگر از موارد سوءاستفاده رژیم صهیونیستی از ماجرای سیدنی، متهم کردن جبهه مقاومت و به صورت مشخص حزب‌الله  لبنان و ایران است. هدف رژیم از این اتهام غیر مستند، ایجاد یک فضای روانی در راستای فراهم کردن زمینه برای اقدامات آتی علیه حزب‌الله و ایران است. به عبارتی رژیم صهیونیستی با متهم کردن ایران و حزب‌الله، تلاش می‌کند اقدامات آینده‌ خود علیه ایران و حزب‌الله را موجه کند.
۵- یکی دیگر از موارد سوءاستفاده نتانیاهو از ماجرای حمله به یهودیان در سیدنی استرالیا، تحت تاثیر قرار دادن تحولات داخلی است. موضوع دادگاه نتانیاهو و سربازی اجباری برای حریدی‌ها از جمله مواردی است که اکنون نتانیاهو با آنها مواجه است. بنابراین حمله به یهودیان در سیدنی و مانور نتانیاهو بر این اتفاق، می‌تواند تا حدودی این پرونده‌ها و موضوعات داخلی را تحت‌الشعاع قرار دهد.
مجموعه این موارد باعث شده کارشناسان و صاحبنظران این ایده را مطرح کنند که حادثه تیراندازی به سمت یهودیان در سیدنی استرالیا می‌تواند کار خود رژیم صهیونیستی و یک‌ طراحی از سوی موساد باشد.
عبدالباری عطوان، نویسنده سرشناس جهان عرب معتقد است حمله به یهودیان در سیدنی احتمالاً توسط موساد و برای احیای روند مبارزه با یهودستیزی و پیشبرد جنگ‌افروزی‌های رژیم صهیونیستی در جهان انجام شده است.
عطوان در مقاله‌ای در نشریه رأی الیوم به بررسی ابعاد حمله به یهودیان در شهر سیدنی استرالیا پرداخته و نوشته حمله خونینی که در محل حضور بیش از 2 هزار نفر در مراسم جشن یهودی حانوکا انجام و منجر به کشته شدن 16 نفر و زخمی شدن شماری دیگر شد، ممکن است یک اقدام برنامه‌ریزی شده از سوی رژیم صهیونیستی برای پیشبرد یک استراتژی جدید با هدف تقویت چهره «قربانی» برای این رژیم و احیای رویکرد «مبارزه با یهودستیزی» در جهان باشد که به لطف نسل‌کشی در نوار غزه کاملاً از بین رفته است.
‌یونی بن مناخیم، محقق مرکز امور خارجه و امنیت اورشلیم نیز بلافاصله پس از حادثه سیدنی در یک مصاحبه تصویری گفت عربستان سعودی معتقد است حادثه استرالیا کار خود اسرائیل است. مناخیم در این‌باره به یک مقاله در نشریه سعودی الشرق‌الاوسط اشاره کرد و گفت در این مقاله نوشته شده اسرائیل مسؤول حوادثی است که علیه یهودیان، از حمله حادثه سیدنی رخ می‌دهد و اکنون نیز در حال سوءاستفاده از این حادثه است.
به هر حال، رفتار رژیم صهیونیستی بویژه نتانیاهو در قبال حادثه تیراندازی به سمت یهودیان در سیدنی استرالیا به نحوی بوده که عمده کارشناسان، بویژه کارشناسان منطقه غرب آسیا بر این باورند این حادثه، طراحی موساد بوده و سوءاستفاده رژیم صهیونیستی از این حادثه نشان می‌دهد این اتفاق در راستای سیاست‌های رژیم صهیونیستی انجام شده است.
با این حال با توجه به آگاهی عمومی نسبت به ماهیت رژیم صهیونیستی و همین‌طور ‌شناختی که افکار عمومی و کارشناسان بین‌المللی از رژیم صهیونیستی پیدا کرده‌اند، اتهام این رژیم علیه ایران و مقاومت فاقد اعتبار است و به همین خاطر بعید است رژیم بتواند یک اجماع بین‌المللی علیه ایران ایجاد کند.
البته نقش دولت استرالیا و گزارشی که نهایتا درباره حادثه ارائه خواهد کرد تاثیر بسیار زیادی بر این موضوع خواهد گذاشت.‌ رژیم صهیونیستی تلاش می‌کند از طرق مختلف به دولت استرالیا فشار بیاورد تا روایت مطلوب تل‌آویو را از این ماجرا ارائه دهد.‌‌ به همین خاطر بلافاصله پس از این اتفاق، نتانیاهو دولت استرالیا را به خاطر دادن مجوز برگزاری راهپیمایی‌های ضد اسرائیلی مورد حمله و سرزنش قرار داد.‌ اگرچه دولت استرالیا بلافاصله این اتهام نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی را رد کرد اما واقعیت این است که نتانیاهو تلاش می‌کند با فشار آوردن به دولت استرالیا، آنها را وادار کند روایتی از این ماجرا ارائه دهند که در چارچوب سوءاستفاده رژیم باشد.
البته در ‌این باره یک نکته مهم وجود دارد؛ تحولات ۲ سال اخیر نشان داده رژیم صهیونیستی برای حمله به کشورهای دیگر و ارتکاب جنایات علیه شهروندان دیگر کشورها، نیازی به بهانه‌تراشی و سناریوسازی ندارد. کما اینکه رژیم اکنون در حال آماده شدن برای یک حمله نظامی جدید علیه حزب‌الله لبنان است. بنابراین این حمله مشروط به اقناع عمومی چه در سرزمین‌ اشغالی و چه افکار عمومی سایر ملت‌ها نیست. با این حال نتانیاهو تصور می‌کند اتهام زدن به حزب‌الله لبنان یا ایران در ماجرای سیدنی می‌تواند شرایط را برای ارتکاب جنایات متعدد فراهم کند.
رژیم صهیونیستی نشان داده است برای رسیدنی هم اهداف خود، از هیچ اقدامی ولو کشتن یهودیان فروگذار نمی‌کند.
کما اینکه عبدالباری عطوان نیز در مقاله اخیر خود به همین موضوع اشاره کرده و نوشته: جنبش صهیونیسم با نازی‌ها در کشتار یهودیان همکاری و سینماها و محله‌های یهودی‌نشین در مصر و عراق را بمباران کرد تا آنها را بترساند و مجبور به مهاجرت به فلسطین اشغالی کند. بنابراین اصلاً جای تعجب ندارد که همین جنبش صهیونیسم پشت حمله به یهودیان در سیدنی یا سایر پایتخت‌های غربی باشد تا بخواهد انگشت اتهام را به ‌سمت اعراب و مسلمانان نشانه بگیرد.

بحران مشروعیت و استراتژی وحشت رژیم صهیونیستی در ماجرای ساحل سیدنی
پروژه صدور ناامنی

فاطمه یوسفی: حادثه ۱۴ دسامبر در ساحل بوندی سیدنی که در جریان یک مراسم عمومی حنوکا رخ داد، فقط یک پرونده امنیتی برای استرالیا نبود. این واقعه به ‌سرعت به ماده خامی برای بازتولید یک پیام سیاسی تبدیل شد؛ اینکه حتی در کشورهایی که سال‌ها به ‌عنوان مقصد امن مهاجرت شناخته می‌شدند، امنیت یهودیان تضمین‌شده نیست. خبرگزاری رویترز گزارش داد مقام‌های استرالیا این حمله را هدفمند علیه جامعه یهودی توصیف کردند و همزمان فشار سیاسی اسرائیل بر دولت آنتونی آلبانیزی افزایش یافت. 
آسوشیتدپرس نیز نوشت پلیس استرالیا با استناد به یافته‌های اولیه از داعش سخن گفت و از وجود پرچم‌های داعش و مواد انفجاری دست‌ساز در خودروی مرتبط با مهاجمان خبر داد.
نقطه کانونی این یادداشت، الگوی رفتاری تل‌آویو پس از چنین رخدادهایی است. تل‌آویو در سال‌های اخیر با یک بحران داخلی چندلایه روبه‌رو شده که یکی از نمودهای عینی آن افزایش خروج ساکنان سرزمین‌ اشغالی و منفی شدن تراز مهاجرتی است. 
در چنین وضعی، اسرائیل برای حفظ جمعیت ساکن در سرزمین‌ اشغالی به یک ابزار راهبردی نیاز دارد؛ بی‌اعتبار کردن تصور پناهگاه امن در بیرون و تبدیل کردن مهاجرت به گزینه‌ای پرهزینه و ترسناک. حادثه سیدنی دقیقاً در همین نقطه به کار تل‌آویو آمد و به ‌خاطر همین هم بخش قابل توجهی از تحلیل‌ها بیان می‌کنند که کار، کار خود رژیم بوده است.
* بحران داخلی و مهاجرت معکوس در آمار رسمی اسرائیل
اداره مرکزی آمار اسرائیل در جدول رسمی مهاجرت بین‌المللی اسرائیلی‌ها که در وبگاه این نهاد منتشر شده، نشان می‌دهد در سال ۲۰۲۴ تعداد ۸۲۷۷۴ اسرائیلی به‌ عنوان مهاجر خروجی ثبت شده‌اند و تعداد بازگشتی‌ها ۲۴۱۵۰ نفر بوده است. نتیجه، تراز منفی ۵۸۶۲۴ نفر است. همین جدول نشان می‌دهد در سال ۲۰۲۳ نیز مهاجرت خروجی ۵۹۳۶۶ نفر و بازگشتی ۲۹۶۰۷ نفر بوده و تراز منفی ۲۹۷۵۹ نفر ثبت شده است. مهم‌تر اینکه در ۸ ماه اول ۲۰۲۵ نیز روند منفی ادامه دارد؛ ۴۸۹۸۱ خروج در برابر ۱۲۰۶۷ بازگشت و تراز منفی ۳۶۹۱۴ نفر.
اسرائیل از ابتدا بر ایده جذب مهاجر و افزایش جمعیت یهودی بنا شده و مزیت سیاسی و امنیتی خود را با همین منطق تعریف کرده است. وقتی تراز مهاجرتی منفی می‌شود، بنیان روایی اسرائیل ضربه می‌خورد، چون سرزمین امنی که باید مقصد باشد، به نقطه خروج تبدیل می‌شود.
سازمان همکاری اقتصادی و توسعه نیز در گزارش خود (International Migration Outlook 2024) بیان کرده مهاجرت ساکنان اسرائیل به کشورهای عضو این سازمان در سال ۲۰۲۲ نسبت به سال قبل ۸ درصد رشد کرده و به ۹۸۰۰ نفر رسیده است و مقصدهای اصلی شامل ایالات متحده، آلمان و کانادا بوده‌اند. این داده‌ها نشان می‌دهد خروج ساکنان رژیم فقط به یک کشور یا یک موج کوتاه محدود نیست و بخشی از آن در مسیرهای مهاجرتی کلاسیک به غرب رخ می‌دهد.
* چرا خروج جمعیت برای اسرائیل یک تهدید راهبردی‌است؟
برای بسیاری از کشورها مهاجرت پدیده‌ای عادی است. برای اسرائیل اما مهاجرت معکوس معنای دیگری دارد؛ اسرائیل همزمان بر ۳ ستون تکیه می‌کند؛ مشروعیت سیاسی ناشی از ایده بازگشت، مزیت جمعیتی در زمین و ادعای امنیت به ‌عنوان دلیل وجودی. وقتی ساکنانش با نرخ بالا می‌روند، هر ۳ ستون فرسوده می‌شود. این فرسایش فقط اقتصادی یا اجتماعی نیست، بلکه سیاسی هم هست، چون منتقدان اسرائیل به ‌صورت طبیعی می‌پرسند اگر اسرائیل امن‌ترین پناه یهودیان است، چرا خروج افزایش یافته است؟!
به همین دلیل تل‌آویو نیاز دارد یک تعادل روانی بسازد؛ اگر در داخل ناامنی وجود دارد، بیرون هم باید ناامن‌تر نمایش داده شود و این همان منطق صدور ناامنی است. صدور ناامنی لزوماً به معنای انتقال مستقیم خشونت نیست؛ معنای اصلی‌اش انتقال ادراک خطر است. رژیم تلاش می‌کند مخاطب یهودی و حتی ساکنان سرزمین اشغالی را به این نتیجه برساند هر جا بروند همان تهدید وجود دارد، پس ماندن یا بازگشت منطقی‌تر است.
* حادثه سیدنی، ابزار بی‌اعتبار کردن پناهگاه‌های‌امن
پس از حمله سیدنی، گاردین گزارش داد بنیامین نتانیاهو حادثه را به سیاست دولت استرالیا ربط داد و مدعی شد شناسایی فلسطین از سوی کانبرا به رشد یهودستیزی و نهایتاً چنین حملاتی دامن‌ زده است. نخست‌وزیر استرالیا این پیوند را رد کرد. این نقطه بسیار مهم و قابل تأمل است؛ اگر این رخداد، کار خود موساد نبود، پس چرا تل‌آویو به ‌جای تمرکز بر همکاری امنیتی و حقیقت‌یابی، بلافاصله حادثه را به یک ابزار فشار سیاسی تبدیل کرد و از خون قربانیان برای حمله به یک تصمیم سیاست خارجی استرالیا استفاده کرد؟
خبرگزاری رویترز هم همین مسیر را تأیید می‌کند و می‌نویسد حمله بوندی به تشدید تنش دیپلماتیک میان اسرائیل و استرالیا انجامید و اسرائیل دولت آلبانیزی را به سهل‌انگاری متهم کرد. زندگی یهودیان در غرب رو به ناامنی است و دولت‌های غربی یا نمی‌خواهند یا نمی‌توانند امنیت را تأمین کنند.
ای‌بی‌سی استرالیا نیز در گزارشی صوتی گفت واکنش اسرائیل خشمگینانه بوده و نتانیاهو دولت استرالیا را به‌ دلیل برخورد ضعیف با آنچه یهودستیزی نامید و نیز به ‌خاطر شناسایی فلسطین مقصر دانسته و این همان خطی است که تل‌آویو به آن نیاز دارد؛ نمایش یک شکست ساختاری در غرب.
در سطح نهادی، تایمز اسرائیل در یک گزارش زنده از موضع وزارت امور دیاسپورای اسرائیل نقل کرد این وزارتخانه دولت استرالیا را مسؤول دانسته و گفته کانبرا عملاً کاری می‌کند که یهودیان نتوانند با امنیت و آرامش در کشور خود زندگی کنند. پیام راهبردی این اظهارات به کسانی که رفته یا می‌خواهند بروند، این است که هر جا بیرون از اسرائیل هستید، امنیت‌تان در معرض تهدید است.
* از امنیت یهودیان در استرالیا تا مهندسی ماندن در سرزمین‌ اشغالی
آسوشیتدپرس در گزارش دیگری درباره حادثه  استرالیا نوشت در این کشور موج یهودستیزی در سال ۲۰۲۴ افزایش شدید داشته و رقم ۱۷۱۳ مورد ثبت شده است. رژیم همین بستر را تبدیل به روایت می‌کند؛ استرالیا که مقصد مهاجرت طبقه متوسط اسرائیلی، نیز بخشی از یهودیان جهان است، دیگر امن نیست.
این روایت در عمل ۲ کارکرد دارد؛ کارکرد اول جذب و بازگرداندن است. روزنامه جروزالم پست در یادداشتی نوشت نتانیاهو پس از حمله سیدنی از یهودیان استرالیا خواسته به اسرائیل مهاجرت کنند و سپس همان یادداشت درباره درستی این ادعا بحث می‌کند. نفس این فراخوان، دقیقاً در امتداد همان منطق است؛ جایگزین کردن امنیت‌زدایی از غرب با تبلیغ اسرائیل به ‌عنوان مقصد.
کارکرد دوم، مهار خروج اسرائیلی‌هاست. اداره مرکزی آمار اسرائیل تراز منفی ۵۸۶۲۴ نفر را برای ۲۰۲۴ ثبت کرده و روند منفی در ۲۰۲۵ هم ادامه دارد؛ پس تل‌آویو به یک ابزار بازدارنده ذهنی نیاز دارد. حادثه سیدنی دقیقاً نشان می‌دهد حتی در یک شهر ساحلی و آرام، یک مراسم جشن می‌تواند هدف قرار گیرد و نتیجه‌گیری مطلوب تل‌آویو این است: آنجا هم در امان نیستید.
اینجا مهندسی ناامنی دقیقاً معنا می‌یابد؛ اسرائیل ناامنی را به غرب صادر نمی‌کند تا غرب را ویران کند. اسرائیل ناامنی را برجسته می‌کند تا مسیر تصمیم ساکنانش را منحرف کند. پیام به شهروند اسرائیلی این است که اگر از جنگ و بحران داخلی خسته‌ای و به فکر رفتن به استرالیا یا آمریکا هستی، همان‌جا هم می‌توانند تو را هدف بگیرند؛ پس ماندن یا بازگشت عاقلانه‌تر است.
* نسبت دادن سریع به ایران و تکمیل بسته تبلیغاتی
آسوشیتدپرس در همان گزارش تصریح می‌کند دولت استرالیا پیش‌تر ایران را مسؤول برخی حملات یهودستیزانه دانسته بود اما درباره حمله بوندی هیچ پیوند تأییدشده‌ای با ایران اعلام نشده است. در عین حال، خط تبلیغاتی تل‌آویو و شبکه‌های نزدیک به آن معمولاً تلاش می‌کنند هر شوک امنیتی را به دشمنان منطقه‌ای گره بزنند تا هم فشار سیاسی علیه ایران را بالا ببرند و هم روایت تهدید دائمی را تقویت کنند. بسته کامل زمانی ساخته می‌شود که ۳ عنصر کنار هم قرار گیرد؛ ناامن نشان دادن غرب، بی‌اعتبار کردن دولت‌های منتقد و فعال کردن پرونده‌سازی علیه ایران.
رژیم اشغالگر هر حادثه را به یک ابزار بقا تبدیل می‌کند و بقا در اینجا یعنی نگه داشتن جمعیت در سرزمین‌ اشغالی و جلوگیری از فروپاشی روایی اسرائیل به ‌عنوان پناهگاه. آمار رسمی اداره مرکزی آمار اسرائیل از مهاجرت و خروجی بالا و تراز منفی بزرگ خبر می‌دهد، پس ابزار بقا اهمیت حیاتی می‌یابد.
حادثه سیدنی به تل‌آویو امکان داد یک پیام سه‌لایه را با صدای بلندتر تکرار کند: لایه اول - یهودیان در غرب دارای امنیت نیستند، لایه دوم - دولت‌های غربی مقصرند، بویژه آنهایی که به سمت شناسایی فلسطین و فاصله گرفتن از اسرائیل رفته‌اند و لایه سوم - راه‌حل، بازگشت به اسرائیل است.
در پس این تحلیل، یک واقعیت سخت وجود دارد؛ اسرائیل با افزایش خروج ساکنان و تراز مهاجرتی منفی روبه‌رو است و این برای پروژه‌اش یک تهدید راهبردی است. داده‌های رسمی اداره مرکزی آمار رژیم این روند را روشن می‌کند. پاسخ رژیم به ‌جای حل ریشه‌های ناامنی در داخل، ساختن یک تصویر بزرگ‌تر از ناامنی در بیرون است. این همان مهندسی ادراک ناامنی است که به زبان ساده می‌گوید پناهگاه امن وجود ندارد، پس از سرزمین‌ اشغالی نروید.

ارسال نظر
پربیننده