|
لبنان با اقبال بالای ائتلاف ۸ مارس به ایستگاه سرنوشتساز انتخابات پارلمانی رسید
بخت مقاومت در جبهه انتخابات
گروه بینالملل: لبنانیها امروز یکشنبه 15 مه 2022 برابر با 25 اردیبهشت 1401 برای شرکت در انتخابات پارلمانی این کشور پای صندوقهای رای میروند تا سرنوشت سیاسی کشور خود را برای 4 سال دیگر رقم بزنند. مرحله اول این انتخابات روزهای 6 تا 8 مه (16 تا 18 اردیبهشت) برای لبنانیهای مقیم خارج برگزار شد و طبق آخرین آمار 60 درصد واجدان شرایط پای صندوقهای رأی رفتند.
* وجه تمایزات انتخابات جدید لبنان در مقایسه با ادوار گذشته
گفتنی است لبنانیها هر ۴ سال یک بار 128 نماینده پارلمان را انتخاب میکنند که کرسیها به طور مساوی بین مسلمانان و مسیحیان تقسیم میشود. در شرایطی که سن رای در لبنان 21 سال است، در این دوره از انتخابات 3,967,507 نفر واجد شرایط رای دادن هستند. یکی از مهمترین رویدادهای مرتبط با انتخابات امروز در لبنان، افزایش قابل توجه لیستهای انتخاباتی نسبت به ادوار پیشین برگزاری انتخابات است. با پایان مهلت ثبتنام نامزدها در اواسط ماه مارس، مجموعاً 1043 نفر نامنویسی کردند. بر اساس آمار وزارت کشور لبنان، 42 نفر از این افراد انصراف دادند و 284 نفر دیگر نیز به لیستهای انتخاباتی نپیوستند. در مجموع 103 لیست برای ورود به پارلمان لبنان با یکدیگر رقابت خواهند کرد. این در حالی است که در انتخابات سال 2018 تنها 77 لیست حضور داشتند.
* حوزهبندیهای انتخاباتی به چه شکل است؟
اکثر مناطق حاوی بیش از یک لیست هستند که مدعی پوشش جنبش اعتراضی 17 اکتبر یا نمادهای انقلابی مشابه هستند. تنها در حوزه انتخابیه طرابلس 11 لیست انتخاباتی وجود دارد و پس از آن بیروت، پایتخت با 10 لیست رقیب قرار دارد. ناحیه «شمال دوم» (شمال الثانیه شامل مناطق طرابلس، المنیه، الضنیه)، بیشترین تعداد لیست را داراست. یعنی 100 نفر برای کسب 11 کرسی رقابت خواهند کرد که در مقایسه با ناحیه «جنوب دوم» با تنها 21 نامزد برای ۷ کرسی، رقابت شدیدتری را از سوی جریانهای سیاسی در این حوزه نشان میدهد. حوزه جنوب سوم لبنان نیز با تنها ۳ لیست انتخاباتی، کمترین تعداد را دارد. در سطح جامعه مسیحی نیز شاهد ۲ قطب سیاسی هستیم. در یک طرف جریان ملی آزاد و جریان المرده قرار دارند که در اتحاد با حزبالله هستند و در سوی دیگر هم جریان حزب نیروهای لبنانی به رهبری سمیر جعجع قرار دارد. به نظر میرسد این دوقطبی بودن جریان مسیحی همچنان ادامه یابد با این تفاوت که جریان سمیر جعجع از منافع غیرلبنانی مانند عربستان و غرب دفاع میکند و نه منافع ملی لبنان. در سطح شیعیان نیز بررسی فرآیند انتخابات لبنان نشان میدهد اعتماد جامعه شیعه لبنان به حزبالله و جنبش امل بسیار بالاست، لذا به نظر نمیرسد تغییری در تعداد کرسیهای شیعه یعنی 27 کرسی ایجاد شود.
* نگاهی به قانون نسبیت در انتخابات لبنان
این دوره از انتخابات لبنان طبق قانون «نسبیت» برگزار میشود که سال 2017 تصویب و در انتخابات 2018 نیز اعمال شد. از دهه 1960 انتخابات پارلمانی در لبنان بر اساس قانونی به نام قانون 60 برگزار میشد. اما قانون فعلی که انتخابات بر اساس آن برگزار میشود، عدد 44 را دارد که نگاهی به جزئیات آن میاندازیم. طبق این قانون 15 حوزه انتخاباتی در نظر گرفته میشود که هر یک به نوبه خود به حوزههای کوچکتر تقسیم میشوند. کمترین کرسی اختصاص داده شده به حوزهها 5 و بیشترین تعداد 13 کرسی است. این قانون به هیچ وجه بر مبنای علمی یا ملاحظات جغرافیایی و جمعیتی نیست، بلکه بر مبنای ساختار فرقهای لبنان و سنجش نیروهای سیاسی است؛ به این صورت که همه رایدهندگان فرقههای مختلف به نامزدهای متعلق به همان فرقه در حوزههای انتخابی مربوط رای میدهند. به طور کلی قانون نسبیت به این معناست که هر گروه و حزبی در حوزه انتخابی خود به اندازه درصد آرای خود در پارلمان نماینده داشته باشد، ولو اینکه جزو لیستهای پیشتاز در آن حوزه نباشد. البته هر لیست برای داشتن حداقل یک کرسی در پارلمان باید تعداد آرای کسب شدهاش بالاتر از عددی باشد که حاصل تقسیم تعداد شرکتکنندگان در انتخابات بر تعداد کرسیهای آن حوزه انتخابی است. همانطور که گفته شد قانون نسبیت کشور لبنان را به 15 حوزه انتخابی تقسیم کرده است. این قانون 128 کرسی مجلس را به طور مساوی بین مسلمانان و مسیحیان تقسیم کرده و بر اساس آن، 64 کرسی به مسلمانان و 64 کرسی دیگر به مسیحیان میرسد.
* محور مقاومت، محور اصلی انتخابات
عروس خاورمیانه و قلب تپنده مقاومت، امروز شاهد یک رویداد دموکراتیک بسیار مهم برای حال و آینده لبنان است. با همه کارشکنیها و هجمههای تبلیغاتی و سیاسی که توسط دشمنان داخلی و خارجی حزبالله لبنان و ائتلاف مقاومت (8 مارس) با هدف فضاسازی و تاثیرگذاری بر انتخابات پارلمانی 2022 لبنان انجام گرفته اما بر اساس واقعیات موجود از جمله نارضایتی شدید مردم از فساد و ناکارآمدی سران سیاسی مسیحی یا اهل سنت ائتلاف غربگرای ضد مقاومت (14 مارس)، ناظران بیطرف و کارشناسان عمدتا بر این باورند این بار نیز بازی مردمسالاری را مقاومت خواهد برد. این دوره از انتخابات پارلمانی ابتدا قرار بود طبق نظر اکثریت پارلمان که متمایل به ائتلاف غربگرای 14 مارس متشکل از جریان المستقبل هستند به جای اردیبهشت، اوایل فروردین برگزار شود اما میشل عون، رئیسجمهور لبنان این موضوع را نپذیرفت و در نهایت با صدور بیانیهای تاریخ فعلی را اعلام کرد.
این انتخابات برای مشخص کردن 128 نماینده پارلمانی است که کمتر از یکچهارم آنها شیعیان هستند. از طرف دیگر شیعیان لبنان که عمدتا در حوزههای بیروت، جبال، جنوب و بقاع(شرق) سکونت دارند به همراه دروزیها و سنیها، نیمی از کرسیها یعنی 64 کرسی را که برای مسلمانان است در اختیار دارند. متاسفانه اتحادی بین این نیمه مسلمان پارلمان وجود ندارد که این به خاطر نقش تفرقهافکنانه سعودیها و دیگر مداخلهگران غربی در این کشور است. در عوض شیعیان شامل حزبالله و حزب امل که قاطبه بدنه مقاومت در مقابل اشغال و نفوذ خارجی در لبنان را پشت سر خود دارند، با ملیگرایان مسیحی و جناحهای مستقل مسلمان و مارونی ائتلاف بزرگ 8 مارس را برای حفظ تمامیت ارضی لبنان تشکیل دادهاند.
مهمترین واقعیات میدانی کارزارهای انتخاباتی این دوره در 4 محور خلاصه میشود.
محور اول یا همان محور شر، ائتلاف 14 مارس است که به جای ارائه سازوکار مدیریت بحرانهای بغرنج فعلی لبنان شامل تحریم مالی توسط غرب، فساد و تورم گسترده، مشکل تامین سوخت و انرژی و قطع برق و خدمات اجتماعی، فقط بر تخریب و نفرتپراکنی علیه حزبالله و سلاح مقاومت مانور داده است. این در حالی است که عمده مردم بیشترین اعتراض را به فساد و زندگی اشرافی رهبران جریانهای مستقبل و قوات لبنانیه (بازمانده شبهنظامیان فالانژ مارونی) دارند، نه مدیران حزبالله.
محور دوم جریان المستقبل است که به عنوان بزرگترین شاکله سیاسی اهل سنت در لبنان به دنبال کنار گذاشته شدن سعد حریری و خاندانش به عنوان مهرههای سعودی، فاقد رهبری منسجم و دچار سردرگمی شده است به طوری که برای نخستین بار در دهههای اخیر، رهبری ائتلاف ضد مقاومت 14 مارس به دست سمیر جعجع و طیف مارونیهای اقلیت افتاده که بسیار نزد مردم بدنام هستند تا جایی که حتی به خاطر احتمال واکنش عمومی منفی، خود جعجع حاضر نشده مستقیما وارد انتخابات شود و همسرش او را نمایندگی میکند.
محور سوم، ائتلاف بزرگ مسیحی به محوریت التیار الوطنی الحر (جنبش میهنی) است که رهبری آن را جبران باسیل، داماد رئیسجمهور و فرمانده پیشین ارتش بر عهده دارد. این جنبش اگرچه مهمترین مؤتلف حزبالله در ائتلاف 8 مارس محسوب میشود اما به خاطر مماشات همیشگی با غرب و حتمی بودن کنار رفتن میشل عون از ریاستجمهوری- با پایان دوره قانونی فعلی- بخت کمتری نسبت به قبل دارد. از طرف دیگر تناسبی بودن آرای این دوره باعث شده جنبش میهنی در حوزههای انتخابیه مسیحینشین، رقابت نزدیکی با بدیل خود در ائتلاف حامی مقاومت یعنی جنبش مرده داشته باشد. باسیل، ژنرال پیشین تلاش دارد صحنه انتخابات را به شکل دوقطبی خود و جعجع منفور بازنمایی کند و در آخرین اظهارات انتخاباتی، رقیب همکیش مارونی خود را چهرهای فاسد معرفی کرد. رهبر جنبش آزاد میهنی لبنان، رئیس حزب نیروهای لبنانی را دستنشانده کشورهای عربی خواند و انتخاب جعجع را رای به اسرائیل و داعش دانست. با این حال به نظر میرسد سلیمان فرنجیه، رهبر حزب مسیحی المرده که او هم سابقهای نظامی دارد به خاطر همراهی نزدیکتر با مقاومت، برای به دست آوردن رای اکثریت نمایندگان پارلمان آینده به منظور تصاحب پست ریاستجمهوری، بخت بیشتری نسبت به باسیل داشته باشد.
محور چهارم همان محور مقاومت است که مزیت اصلیاش را از پایداری خود در مقابل دشمن صهیونیستی و مداخلات خارجی میگیرد. سیدحسن نصرالله در خلال بحرانهای بزرگ بویژه طی 4 سال گذشته، عملا تبدیل به تنها رهبر سیاسی لبنان شده که اعتبار و ثبات را با هم دارد. او همچنین تنها شخصیت برجسته لبنانی بوده که در این مدت تلاش کرده برای کاهش آلام مردم حرکتی مثمر ثمر انجام دهد. با تحولات مهمی که در ماههای اخیر در جهان رخ داده، بویژه پس از جنگ روسیه و اوکراین، نه تنها موضوع سلاح مقاومت به عنوان حافظ کیان کشور کوچک و آسیبپذیری مثل لبنان دوباره برای اکثریت مردم اهمیت پیدا کرده، بلکه حزبالله هوشمندانه با کارت معادلات نظم جدید جهانی شامل برتری محور مقاومت در منطقه و ایستادن قطب شرقی (شامل روسیه و چین) مقابل آمریکا و متحدانش که توأمان به تضعیف رژیم صهیونیستی و سعودیها در منطقه انجامیده، بازی میکند. معادله جدیدی که اخیرا سیدحسن نصرالله معرفی کرد، یعنی طلب کردن سهم لبنان از میدان گازی بزرگ شرق مدیترانه، بار دیگر به مردم این کشور یادآوری کرد رهبر واقعی این کشور کیست.
ارسال به دوستان
چرا جامعهپذیری گستردهای در «سرود» نهفته است؟
بیپرده تا عمق جان
گروه فرهنگ و هنر: اگر جستوجویی در فرهنگهای لغت کرده و واژه «سرود» را دنبال کنید، با یک مصرع از میان گردآوریهای دهخدا روبهرو خواهید شد که میگوید: «حنجره در سرود نیک آید». نکتهای که اینجا حائز اهمیت است اینکه اگر در میان بزرگان و علما همیشه مفهوم سکوت مورد توجه قرار گرفته است و سکوت را به عنوان نهایت هنر بشری تعریف و تمجید کردهاند، چگونه است وقتی که به «سکوت» میرسند، براحتی پای خود را کنار میکشند و سرود را به عنوان نقطهای میبینند که حنجره در آن نیک میآید. رهبر معظم انقلاب درباره مرحوم حسین آقاممتحنی که مشهور به حمید سبزواری است و به ایشان لقب «پدر شعر انقلاب» را دادهاند، میفرمایند: «به نظر من ویژگی بینظیر مرحوم حمید سبزواری سرودهای او است؛ هم از لحاظ کمیت، هم از لحاظ کیفیت و محتوا. ما امروز این خلأ را داریم؛ ما امروز هم به سرود احتیاج داریم؛ سرود یک نیاز است. من البته در آخر صحبتم [میخواستم] راجع به سرود یک مطلبی را که یادداشت کردهام [بگویم]، خوب است حالا که اسم سرود را آوردیم، همینجا من آنچه را یادداشت کردهام بگویم. به نظر من سرود یک نوعی از شعر بسیار پرتأثیر است، اثرگذار است. از بسیاری از انواع شعر، شاید بگوییم از همه انواع شعر اثرگذاریاش بیشتر است؛ یعنی گسترش اثرگذاری و سرعت اثرگذاری آن بیشتر است. فرض کنید اگر ما یک سرود مناسبی مناسب با وضع زمان داشته باشیم که این را جوانها در اردوها بخوانند، مثلا یک مشت جوان در کوهنوردی که میروند با همدیگر بخوانند؛ در اجتماعاتی که هست بخوانند؛ فرض کنید یک مشت جوان در راهپیمایی بیستودوم بهمن همان سرود را بخوانند. اینها خیلی چیزهای مهمی است، اینها تکرار معارف و گسترش دادن معارفی است که ما احتیاج به گسترش آنها داریم. سرود این کار را میکند و زود هم اثر میگذارد. فرهنگسازی میکند؛ یکی از خصوصیات سرود این است که در جامعه فرهنگسازی میکند و سطح هم نمیشناسد؛ یعنی از سطوح بالای معرفتی و علمی و مانند اینها تا سطوح عامه مردم همه را با سرعت فرا میگیرد که ما این را در سرودهای مرحوم حمید دیدیم».
در تعریف سرود میتوان گفت «یک آهنگ موسیقی یادمانی است که معمولا به عنوان سمبل گروهی مشخص، بویژه در قالب سرود ملی برای کشورهای مختلف به کار میرود». اینکه حنجرههای زیادی در یک سرود هماهنگ در کنار هم به فریاد میرسند، از عواملی است که موجب میشود بیپرده به عمق جان رسوخ میکند. سرود در مکانهای متفاوت به صورت ناخودآگاه زمزمه میشود و گویی که افراد با آن زندگی میکنند. به صورت عملیاتی نیز در حفظ روحیه و انرژی افراد نیز تاثیرگذاری مستقیمی دارد. به قول حافظ شیرازی: «سرود زهره به رقص آورد مسیحا را». در بحبوحه جنگ تحمیلی «سرود» از جمله موضوعاتی بود که به رزمندهها انرژی و روحیه مضاعف میداد. رهبر معظم انقلاب در یک سخنرانی میفرمایند: «خدا رحمت کند شهید مجید حداد عادل را - برادر آقای دکتر حداد عادل خودمان- که در اوایل سال ۶۰ این را به من میگفت؛ میگفت وقتی سال ۵۹ سنندج از دست ضد انقلاب آزاد شد - دست ضد انقلاب بود، مسلط بودند؛ نیروهای ما فقط در پادگان محصور و محدود بودند- مردم خوشحال شدند و به خیابانها آمده بودند؛ سنندج قبل از اینکه آزاد بشود، خیابانها محصور بود، تهدید بود، دائم صدای گلوله از آنجا میآمد، بعد که ضدانقلاب را از آنجا بیرون کردند، سنندج شد یک شهر عادی. خب! سنندج شهر قشنگ و مطلوبی هم هست؛ آنهایی که دیدهاند، میدانند؛ شهر خواستنی و زیبایی است. ایشان میگفت دیدم یکی از این آبمیوهگیریها یک بساط آبمیوهگیری کنار خیابان راه انداخته؛ این جوانها هم آمدند ایستادند و منتظر نوبتند که او آبمیوه بگیرد و بدهد به اینها. او همینطور که هویج را میگذارد در ماشین آبمیوهگیری و دسته را فشار میدهد، این را دارد میخواند: «این بانگ آزادی است کز خاوران خیزد»؛ این را تازه حمید گفته بود؛ شاید مثلا فرض کنید یک ماه بود، ۲ ماه بود یا شاید هم کمتر که این شعر گفته شده بود؛ حالا در سنندج یک نفری دارد آبهویج میگیرد، کسی هم به او نگفته بخوان، به قول آقای فیض (شاعر طنزپزداز ایرانی) «طرفدار نظام هم نبوده» که به او گفته باشند این شعر را بخوان؛ نه، همینطور خودش به طور طبیعی [میخواند]. ببینید! سرود این است؛ یعنی سرود مثل هوای تازه، مثل هوای بهاری نفوذ میکند؛ هیچ لازم نیست وادار بشوند کسانی که آن را ترویج کنند، تقریظ بنویسند، شعر بگویند؛ نه، خود سرود وقتی که خوب تنظیم شد [اثر میکند]. ما این را امروز کم داریم؛ امروز به نظر میرسد که ما به این احتیاج داریم و مرحوم حمید سبزواری (رضواناللهعلیه) در این زمینه بهترین بود. حالا من درست یادم نیست، به نظرم آماری که به من دادند حدود 400 یا بیش از 400 سرود ایشان گفته؛ اینها خیلی باارزش است. اینها را نباید از نظر دور داشت».
سرود علاوه بر ویژگیهای بالا در راستای اتحاد مردم نیز تاثیرات بسیار زیادی دارد. وقتی جمعی در کنار هم یک سرود خاص را میخوانند، یک حس و تجربه جمعی مشترک خلق میشود. این موضوع باعث همدل شدن آن افراد در کنار هم خواهد شد. اتحاد نیز همان مفهوم کلیدی است که در برهههای متفاوت دشمنان از آن ترس داشتهاند. اگر سیاست منصوب شده به انگلیس که همان «تفرقه بنداز و حکومت کن» در جهان و در طول تاریخ خود را نشان داده است، یکی از موارد مقابله با آن «سرود» است. به زبان دیگر اگر تفرقه به عنوان کلیدیترین کار سیاسی دشمن خود را بازنمایی میکند، سرود به عنوان کلیدیترین رسانه میتواند با آن تفرقهها مقابله کند. در همین راستا رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «حالا اینکه من اسم آوردم از آن شعری که آقای سیار و آقای عرفانپور مشترکا گفته بودند- و من گفتم شنیدم آن را- [این بود که] به نظرم همین شعر بود که شبکههای خارجی ضد انقلاب روی آن حساس شدند و آن را کوبیدند، یعنی آنها فورا اهمیت این کار را درک کردند - به نظرم برای من نقل کرده بودند و گزارش دادند که از فاکسنیوز و مانند اینها، شروع کردهاند کوبیدن- و آهنگ خوبی که رویش گذاشته شده بود و مضمون خوب شعر، آنها را عصبانی کرده بود، یعنی ناراحت کرده بود؛ [ولی] ما خودمان از آن خبر نداریم؛ یعنی ما ترویج نمیکنیم؛ سرود خوب را ترویج نمیکنیم. به نظر من گفتن سرود خیلی خوب است، آهنگهای خوب روی آن گذاشتن بسیار خوب است و حالا من توصیههایی البته درباره لفظ و ترکیب و مانند اینها دارم که بعد عرض میکنم. خدا رحمت کند حمید عزیزمان را؛ انشاءالله امیدواریم مشمول رحمت الهی باشد و اینهایی که عرض شد که بخشی از خدمات او است، ذخیره آخرتش باشد».
در جمعبندی میتوان با صراحت بیان کرد امروز سرود از مرز «اهمیت» گذشته و به مرحله «ضرورت» رسیده است. ضرورت توجه به سرود بالاخص در میان نوجوانان و کودکان به گونهای است که بر شاعران انقلابی نیز واجب شده در این زمینه بیشتر تمرکز کنند، چرا که فارغ از فرم سرود که بسیار والاست، مفاهیم و مضامین محتوایی در این سرودها نیز مهم است تا وظیفه و کارکرد اصلی آن که همان اتحاد و همدلی عقلانی و احساسی است، تحقق یابد.
ارسال به دوستان
«وطنامروز» بررسی میکند؛ مبانی عقبماندگی صنعت خودروسازی در ایران
گزارش سوءاستفاده خودروسازان
چگونه انحصار، بیاعتنایی به تحقیق و توسعه و ساختار ناکارآمد مافیایی، صنعت خودروسازی کشورمان را در شرایط کنونی قرار داد
گروه اقتصادی: وضعیت صنعت خودروسازی کشور و عملکرد خودروسازان داخلی به حدی به مرحله بحران رسیده است که رهبر حکیم انقلاب نیز چندی پیش در دیدار جمعی از کارگران، با اشاره مجدد به موضوع خودرو، بار دیگر کیفیت تولیدات خودروسازان داخلی و لزوم جلب رضایت مصرفکنندگان را مورد تاکید قرار دادند. ایشان در سخنانشان فرمودند: «بر اساس آمارهای کارشناسان، هر یک میلیارد دلار واردات از اجناس دارای تولید داخلی مانند کفش، پوشاک و لوازم خانگی، به تعطیلی ۱۰۰ هزار فرصت شغلی در کشور منجر میشود. البته خودروسازها از این حرف سوءاستفاده نکنند، زیرا وضع آنها تعریفی ندارد و مقصود، آن جاهایی است که تولید خوب و باکیفیت دارند». همین اشاره و تاکیدات و گلایهمندی رهبر معظم انقلاب که برای دومین بار طی ماههای گذشته عنوان شده است، نشان از اهمیت مساله، لزوم فعالیت مجدانه خودروسازان برای ارتقای کیفی محصولات و پیگیری دقیق و همهروزه وزارت صنعت، معدن و تجارت در این زمینه دارد.
به گزارش «وطنامروز»، پیش از این نیز پایین بودن کیفیت محصولات تولیدی خودروسازان داخلی و اعتراض بهحق مردم به آنها، از جمله مواردی بود که رهبر معظم انقلاب اواسط بهمنماه ۱۴۰۰ و در دیدار جمعی از تولیدکنندگان و فعالان صنعتی به آن اشاره کردند. با این حال به نظر میرسد نهتنها گوش خودروسازان از اعتراض و نارضایتی مردم پر است، بلکه همچنان باز اقدام عاجل یا تاثیرگذاری در راستای دستورات رهبر معظم انقلاب انجام ندادهاند. نکته جالبتر اینکه نارضایتی مردم از خودروسازان داخلی تنها به قیمت تولیدات آنها خلاصه نمیشود، بلکه بیکیفیتی محصولات، بدقولی و بدعهدی خودروسازان در واگذاری خودرو و بلاتکلیفی خریداران در تحویل خودرو و... موارد دیگری است که مجموع آنها نشان میدهد خودروسازان کشور و بویژه ۲ خودروساز بزرگ داخلی، هیچ توجهی به آن نداشته و تلاشی هم برای جلب رضایت مشتریان خود نکردهاند.
* ۸ دستور رئیسجمهور برای بهبود صنعت خودروسازی
اواسط اسفندماه سال گذشته ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری پس از بازدید از شرکت ایرانخودرو، دستوراتی را با هدف بهبود وضعیت صنعت خودرو در کشور صادر کرد. در این ۸ دستور به بخشهای مختلفی اشاره شده است؛ در حوزه تولید بر این نکته تأکید شده است که تولید خودرو در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ حداقل باید ۵۰ درصد افزایش یابد و سازوکارهای لازم به منظور تولید و عرضه حداقل یک خودروی اقتصادی با ساختار بهروز، فراهم شود. در این دستور همچنین اشاره شد که در سال ۱۴۰۱ حداقل تولید ۳ خودروی قدیمی متوقف و ۳ خودروی جدید با کیفیت مطلوب، تولید و عرضه شود، مضاف بر اینکه سرمایهگذاری و بسترسازی برای ورود دانش و فناوری موجود در صنایع دفاعی و فضایی و ظرفیت شرکتهای دانشبنیان برای ایجاد تحول در صنعت خودروسازی در مقیاس اقتصادی فراهم شود.
* مشکل اصلی کجاست؟
اما به واقع مشکل اصلی صنعت خودروسازی کشور چیست و چرا بهرغم تأکیدات رهبر معظم انقلاب و دستورات رئیسجمهور مبنی بر حل مشکلات صنعت خودروسازی، این صنعت همچنان نتوانسته قدم در مسیر تولید محصولات باکیفیت بگذارد؟ آنچه کارشناسان و صاحبنظران بازار خودرو سالهاست از آن به عنوان اصلیترین مشکل صنعت خودروسازی یاد میکنند و آن را امالامراض این صنعت میدانند، انحصاری است که گریبان این صنعت را گرفته و نتیجهای جز ایجاد رانت و فساد نداشته است.
به اعتقاد کارشناسان، تا زمانی که ارادهای جدی برای شکستن اژدهای انحصار صنعت خودرو در کشور وجود نداشته باشد، این مافیای منفعتطلب، قدرتمندتر و حقوق ملت بیش از پیش پایمال خواهد شد.
موضوع انحصار در صنعت خودرو به قدری پررنگ است که حتی دادستان کل کشور نیز در فروردینماه امسال با اشاره به اینکه در صنعت خودروسازی کشور دستهای پشت پردهای وجود دارد که مانع ارتقای وضعیت خودروسازی کشور میشود، اظهار امیدواری کرد در سال جدید با رفع انحصار از این صنعت، وضعیت آن بهبود یابد.
به اعتقاد کارشناسان، این نکته بدیهی است که ۲ خودروساز بزرگ کشور برای باز نشدن پای رقیب در کشور و از دست ندادن هزاران میلیارد دلار سود شیرین تولید انحصاری حاضر هستند مبالغ زیادی در مجموعههای تاثیرگذار پولپاشی کنند و تحت اشکال مختلف اعمال نفوذ کرده و ارتباط بگیرند تا فارغ از ظلم و اجحافی که به مصرفکننده شده و انسانهایی که بر اثر ضعف ایمنی خودروهای بیکیفیت و غیراستاندارد در تصادفات جان خود را از دست میدهند، همچنان این منافع سرشار اقتصادی را حفظ کنند. اینجاست که شبکههای مافیایی برای محافظت از انحصار خودرو شامل تولیدکنندگان خودرو و قطعه و نیز واردکنندگان قطعات قابل مونتاژ خودرو و قطعات خودرو شکل میگیرد که مافیای قدرتمند و تو در تویی است که چندین دهه است جان و مال مردم بیگناه فدای منافعشان میشود. از طرفی پایین بودن کیفیت خودروها و قطعات، ایمنی پایین و آلایندگی بالا از عمده مسائل و مشکلات خودروسازان بوده و هست. گواه این گفته نیز شکایات و اعتراضات خریداران خودروهای داخلی است. از سوی دیگر طبق گزارش پلیس راهنمایی و رانندگی، 40 درصد تصادفات جادهای در کشور ما از نوع واژگونی است. در واقع ضعف در ساختار بدنه خودروهای تولید داخل از مهمترین عوامل تشدید صدمات وارده و افزایش جانباختگان سوانح رانندگی شناخته شده است و همچنین با وجود الزامی بودن استفاده از سامانه ترمز ضد قفل (ABS) از سال 1388 برای خودروها، سایر سامانههای ایمنی نیز از قبیل: سامانه کنترل پایداری الکترونیکی(ESP)، سامانه هشدار بین خطوط، سامانه ترمز اضطراری (EBS) و... در حجم وسیعی از تولیدات داخلی به کارگیری نشده است.
علاوه بر کیفیت و ایمنی پایین، خودروهای تولید داخل در مقایسه با خودروهای وارداتی از مصرف سوخت بالاتر و آلایندگی بیشتری نیز برخوردارند. از مجموع تکالیف متعدد و تاثیرگذار در زمینه آلودگی هوا، فقط تولید خودرو با استاندارد یورو 4 بدون توجه به عدم امکان تامین سوخت در جایگاههای سراسر کشور اجرایی شده است.
* بدقولی همیشگی خودروسازان
مشکلات خودروهای ساخت داخل تنها در کیفیت خلاصه نمیشود؛ چرا که خودروسازان پس از تولید همین خودروهای بیکیفیت، در بخش فروش نیز همواره خریداران را با چالشهای زیادی روبهرو میکنند.
عدم رعایت ضوابط در پیشفروشها از جمله مشکلات بخش واگذاری صنعت خودروسازی کشور است. طی این سالها معمولا در پیشفروشهای انجام شده توسط خودروسازان داخلی، ضوابط ثبتنام رعایت نمیشود به طوری که در برخی موارد حدود 60 الی 80 درصد خریداران خودروهای مذکور، از کاربران نمایندگیهای فروش خودروسازان بوده و در برخی موارد احدی از کاربران نمایندگیها موفق به ثبتنام 18 دستگاه خودرو با یک IP آدرس شده است. همچنین طبق اطلاعات موجود، پیشفروش خودروها توسط شرکتهای ایرانخودرو و سایپا در برههای بدون اعمال محدودیت کد ملی و امکان صلح بوده که موجب شده بعضی حتی تا بیش از ۲۰۰ خودرو ثبتنام کنند که این اتفاق خود باعث ایجاد بازار سیاه، رانت و افزایش قیمتها شده است.
* آمار چه میگوید؟
بر اساس آنچه دولت به خودروسازان تکلیف کرده بود، قرار بود خودروسازان در سال 1400 تیراژ خود را به یک میلیون و 250 هزار دستگاه برسانند. همچنین تولید 1.5 میلیون دستگاه برای سال 1401 به خودروسازان تکلیف شد اما در واقعیت آنچه در 2 سال اخیر رخ داده، تولید کمتر از یک میلیون دستگاه خودرو بوده است. رضا فاطمیامین، وزیر صمت ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ گفته بود تولید یک میلیون و ۶۰۰ هزار دستگاه خودرو به لحاظ سختافزاری قابل تحقق است. وی تأکید کرده بود: «طبق دستور رئیسجمهور برنامه 1.5 برابری برای تولید در سال 1401 نسبت به سال ۱۴۰۰ باید محقق شود. با توجه به اینکه تا پایان سال در محدوده ۹۰۰ هزار دستگاه خودرو تولید خواهد شد، تولید قریب به یک میلیون و ۵۰۰ هزار دستگاهی برای سال ۱۴۰۱ انتظار میرود. بر این اساس به منظور افزایش ۵۰ درصدی تولید در سال آینده، برنامه ۲ شرکت بزرگ خودروسازی را اخذ کردهایم». وزیر صمت در حالی صحبت از افزایش میزان تولید کرده بود که نگاهی به آمار تولید حکایت از آن دارد تولید سال 1400 خودروسازان حتی کمتر از سال 1399 بوده است. این در حالی است که طی سال 99 تولید خودرو با محدودیتهای کرونایی، چندین بار متوقف شده یا با تیراژ پایین انجام گرفت و واردات قطعه نیز دچار اختلال جدی شده بود.
اگر چه تولید یک میلیون و ۲۰۰ هزار دستگاه خودرو از سوی دولت و وزارت صمت برای سال 1399 برنامهریزی شده بود اما در همان سال ۹۹۱ هزار و ۶۹۲ دستگاه خودرو تولید شد. از این تعداد ۹۰۳ هزار و ۳۱۴ دستگاه سواری (بیش از ۹۱ درصد کل تولیدات) و مابقی شامل وانت، کامیونت، کامیون و کشنده، اتوبوس، مینیبوس و میدلباس و ون بوده است. در سال 1400 دولت روحانی هدفگذاری کرده بود تولید خودرو به یک میلیون و ۲۵۰ هزار دستگاه برسد که مقرر شده بود یک میلیون و ۱۰0 هزار دستگاه از آن در ۲ خودروساز اصلی یعنی ایرانخودرو و سایپا و ۱۵۰ هزار دستگاه نیز در شرکتهای بخش خصوصی تولید شود. با این حال بررسی آمارهای وزارت صمت نشان میدهد در 11 ماهه سال 1400 (آخرین آمار) 896 هزار و 943 دستگاه خودرو در کشور تولید شده که شامل 811 هزار و700 دستگاه خودروی سواری (حدود 90.4 درصد) و مابقی نیز وانت، کامیونت، کامیون و کشنده، اتوبوس، مینیبوس و میدلباس و ون بوده است. نکته قابل تأمل اینکه طبق آمارهای 11ماهه سال 1400 در مدت مذکور تولید خودرو نسبت به مدت مشابه سال 1399 کاهش 14.5 هزار دستگاهی (معادل 1.6 درصد) داشته است و بعید به نظر میرسد با اضافه کردن ماه پایانی نیز تولید خودرو در مجموع به بیش از یک میلیون دستگاه رسیده باشد. بر این اساس حتی اگر مبنا را تولید یک میلیون دستگاه خودرو اعم از سواری و تجاری و... در نظر بگیریم، باز هم تولید سال 1400 حدود 250 هزار دستگاه کمتر از هدفگذاری دولت بوده است.
* محقق نشدن رشد ۲۵ درصدی تولید خودرو
در حالی که دولت روحانی هدفگذاری رشد 25 درصدی را برای تولیدات ۲ خودروساز بزرگ کشور پیشبینی کرده بود اما بر اساس آماری که شرکت سایپا (با نماد خساپا) و شرکت ایرانخودرو (با نماد خودرو) در سامانه کدال منتشر کردهاند، در سال 1400 تولید شرکت سایپا 603 هزار و 404 دستگاه بوده که نسبت به سال 1399 کاهش نزدیک به 11 هزار دستگاهی (معادل 3.4 درصد) داشته است. درباره شرکت ایرانخودرو نیز بررسی آمار تولید 12 ماهه نشان میدهد مجموع تولید این شرکت 480 هزار و 338 دستگاه بوده که نسبت به تولید 451 هزار و 111 دستگاه در سال 1399 کاهش بیش از 6 درصدی را نشان میدهد. آمارهای انجمن خودروسازان نیز بیانگر این است که در 11 ماهه سال 1400 (آخرین آمار) گروه ایرانخودرو (شرکت و زیرمجموعهها) در مجموع 441 هزار و 582 دستگاه خودرو تولید کردهاند که نسبت به تولید 465 هزار و 41 دستگاه در 11 ماهه سال 1399 کاهش ۵ درصدی داشته است. با توجه به آنچه گفته شد، بخوبی میتوان دریافت خودروسازان به هیچوجه خود را ملزم به انجام تکالیفی که دولت به آنها محول کرده است نمیکنند؛ چه در بحث کیفی، چه در زمینه کمی.
***
آزادسازی واردات خودرو اقدامی برای بهبود بازار خودروی داخلی
قائممقام وزیر صنعت، معدن و تجارت به جزئیات واردات خودروهای خارجی به کشور اشاره کرد و افزود: اکنون کلیات واردات خودرو به کشور مورد تایید و تصویب قرار گرفته است اما در حال حاضر جزئیات اجرای این اقدام مشخص نشده و مسؤولان در حال طراحی جزئیات کلی اجرایی شدن این اقدام هستند. محمدصادق مفتح اظهار داشت: تاکنون هیچ نکتهای از انجام واردات خودرو به قطعیت نرسیده و به محض روشن شدن جزئیات آن میتوان در انتظار اجرایی شدن واردات خودرو به کشور بود. وی افزود: اکنون مسؤولان در حال اتخاذ تصمیمات مربوط به نوع، تعداد دستگاههای وارداتی و نیز دیگر جزئیات مربوط به اجرای این طرح هستند. مفتح به تاثیر تصمیم اخیر دولت سیزدهم در زمینه آزادسازی واردات خودرو اشاره کرد و گفت: به طور حتم این اتفاق میتواند با تاثیر مثبت بر بازار داخلی خودرو همراه باشد و سبب ایجاد آرامش در این بازار شود. قائممقام وزیر صنعت، معدن و تجارت افزود: بعد از هیجانات ایجاد شده در بازار خودرو تصمیمات لازم در زمینه آزادسازی واردات خودرو گرفته شد تا از این طریق زمینه تنظیم بازار فراهم شود و کاهش قیمت این کالا در بازار به شکل عینی انجام گیرد. مفتح اظهار داشت: به طور حتم با ورود خودروهای خارجی به کشور شاهد تنظیم قیمت و کاهش هیجانات در بازار خواهیم بود و این اقدام به منظور رفاه حال افرادی که به دنبال خرید خودروی داخلی هستند گرفته شده است.
* منتظر سقوط قیمت خودرو با شروع واردات باشید
رئیس اتحادیه نمایشگاهداران خودروی تهران معتقد است عملی شدن واردات خودرو به کشور گامی مثبت برای تنظیم بازار است که در مدت زمان کوتاهی به ریزش قیمتها خواهد انجامید. سعید موتمنی افزود: همزمان با ورود نخستین سری خودروهای وارداتی به کشور که احتمالا از ۲ ماه آینده اتفاق بیفتد، قیمتها شکسته خواهد شد. این مقام صنفی تصریح کرد: امروز خودروهای خارجی در کشور با ۳ برابر قیمتهای جهانی معامله میشوند و این قیمتها برای خودروهای کارکرده و دستدوم به مراتب بیشتر است. وی بیان داشت: ورود خودروهای خارجی در ادامه به کاهش قیمت خودروهای مونتاژی و داخلی خواهد انجامید. موتمنی خاطرنشان کرد: امروز یا فردا شرایط واردات خودرو اعلام خواهد شد و اگر آنطور که وزیر صمت وعده کرده خودروهای ارزانقیمت و اقتصادی وارد شود یا حتی واردات خودروهای کارکرده و دستدوم در مقطعی اجازه داده شود، بر قیمتها و تنظیم بازار تاثیرگذار خواهد شد. وی در عین حال تاکید کرد: ورود خودرو به کشور باید با تعرفههای پایین اتفاق بیفتد که در این صورت به نفع بازار و مصرفکنندگان خواهد بود. رئیس اتحادیه نمایشگاهداران خودروی پایتخت خاطرنشان کرد: حتی برندهای خوشنام و معتبر جهان از جمله تویوتا، کیا، نیسان و... خودروهای متنوع ارزانقیمت در بازه قیمتی ۱۲ تا ۲۰ هزار دلار دارند که قابلیت واردات دارند. وی درباره مطرح شدن واردات خودرو با تعرفه صفر از سوی برخی کارشناسان در مقطع فعلی تصریح کرد: حتی مطرح شدن این موضوع میتواند همین امروز قیمتها را تا اندازه زیادی بشکند. موتمنی اظهار داشت: کاهش تعرفههای گمرکی، هزینههای اسقاط خودرو، شمارهگذاری و سایر هزینههای متفرقه میتواند سیاست واردات خودرو برای تنظیم و تعادلبخشی به بازار را با موفقیت بیشتری همراه کند. وی یادآور شد: در چند سال گذشته میزان عرضه خودرو دستکم ۴۵ درصد کمتر از تقاضای بازار بود، همچنین مدیریت عرضه از سوی خودروسازان سبب شد افزایش شدید قیمتها در بازار را شاهد باشیم، همچنین بررسی نرخ تورم و نرخ ارز از مرداد ۹۷ تاکنون نشان میدهد قیمتهای کارخانهای خودروها بیش از سطح تورم بالا رفته است.
موتمنی تاکید کرد: اگر امروز وضعیت واردات خودرو، نحوه و میزان واردات، قیمت خودروها، همچنین تعرفههای ورودی و هزینههای مترتب بر آن اعلام شود، میتوان امیدوار بود نخستین خودرو تا ۲ ماه دیگر وارد بازار شود.
پیشتر منوچهر منطقی، معاون صنایع حملونقل وزارت صنعت، معدن و تجارت گفته بود: اگر عرضه و تقاضای خودرو متعادل شود، به طور قطع روی قیمت اثر خواهد داشت و پیشبینی ما این است با شروع واردات و ادامه آن، قیمتها به نظر مشتری نزدیکتر شود.
***
ابرچالشهای صنعت خودرو
یکی از نقاط ضعف در صنعت خودروسازی کشور به نوع مالکیت و نحوه مدیریت این صنعت بازمیگردد. اگرچه عمده سهام خودروسازهای بزرگ کشور در بورس عرضه میشود اما مدیریت این صنعت ماهیتا دولتی است و این امر در اتخاذ تصمیمات، اهداف، چشمانداز، راهکارهای اجرایی و انتصاب مدیران مشخص میشود.
اگر بخواهیم به برخی پیامدهای مدیریت دولتی بر صنعت خودروسازی اشاره کنیم، میتوانیم قیمتگذاری دستوری محصولات، حمایتهای غیراصولی، تحمیل نیروی انسانی و سرمایهگذاریهای غیراقتصادی را نام
ببریم.
* عدم ثبات سیاستها
تغییرات سلیقهای در سطح مدیران ارشد و میانی کارخانههای خودروسازی، نبود ثبات در سیاستها و استراتژیهای خرد و کلان آنها را در پی دارد. این امر گاهی باعث تغییر اولویتها و بینتیجه ماندن هزینهها میشود.
* قیمتگذاری محصولات
نظام قیمتگذاری دستوری که معمولا ناکارآمد و غیرمنعطف است، انگیزه شرکتها برای افزایش نوآوری، بهرهوری و کیفیت محصولات را کاهش میدهد. اگر سیاستگذار به جای سرکوب قیمتها، فضا را به سمت رقابتی کردن بازار میبرد، خودروسازان به جای چانهزنی بر سر قیمتها به بهبود کیفیت محصولات خود از طریق رقابت میپرداختند.
چالشهای ساختاری
مشکلات و کاستیهای متعددی در ساختار صنعت خودروی کشور وجود دارد. مهمترین چالشهای ساختاری این صنعت عبارت است از عدم وجود صرفه به مقیاس، بیاعتنایی به تحقیق و توسعه و ناکارآمدی زنجیره تأمین.
* عدم وجود صرفه به مقیاس
خودروسازی از جمله صنایعی است که هزینه ثابت تولید در آن بسیار بالاست، لذا هر چه تعداد خودروی تولیدی در یک کارخانه بالا برود و به ظرفیت اسمی تولید نزدیکتر شود، از متوسط هزینه تولید هر خودرو به طور قابل ملاحظهای کاسته میشود. تولید در مقیاس پایین و عدم استفاده از صرفه به مقیاس که عمدتا ناشی از فقدان قطعهساز بزرگ برای تأمین باثبات قطعات مورد نیاز در تولید خودرو است، از جمله مشکلات صنعت خودروسازی کشور است. در چنین شرایطی، وقتی تولید یک خودرو به مقیاس انبوه رسیده و برای صادرات به صرفه میشود که آن مدل دیگر در بازارهای جهانی از رده خارج شده است.
* بیاعتنایی به تحقیق و توسعه
موتور پیشران هر صنعتی واحد تحقیق و توسعه آن است. در دنیا خودروسازان بزرگ هزینههای زیادی را صرف این واحدها میکنند. طبق برآوردها صنعت خودروی جهان هر سال رقمی نزدیک به 100 میلیارد دلار را در این واحدها سرمایهگذاری میکند. نتایج این سرمایهگذاریها را میتوان به وضوح در تولیدات این شرکتها دید.
در حالی که برندهای معتبر خودروسازی در جهان بیش از ۴ درصد از ارزش فروش خود را به تحقیق و توسعه اختصاص داده و به سرعت در پی تنوع و توسعه محصولات خود هستند، خودروسازان داخلی به طور متوسط کمتر از نیم درصد از فروش را به این امر اختصاص میدهند. این امر باعث شده عمده تفاوت بین تولید یک خودروی داخلی طی سالهای متمادی، به تغییرات ناچیزی در قطعاتی مثل چراغ یا آینه خودرو محدود شود.
برای مثال شرکت هیوندای موتور هماکنون دارای ۷ مرکز تحقیق و توسعه برای بازارهای بینالمللی خود است که ۳ مرکز آن در کرهجنوبی، یک مرکز در آلمان، یک مرکز در ژاپن و یک مرکز نیز در کشور هند مستقر است. در ایران اما شرکتهای خودروسازی هنوز اهمیت واحدهای تحقیق و توسعه را بدرستی درک نکردهاند و اعتقادی به سرمایهگذاری در این واحدها ندارند. این امر موجب شده واحدهای تحقیق و توسعه در شرکتهای خودروسازی، صرفا به تغییرات ظاهری بپردازند و بیشتر در شکل ظاهری این خودروها دست ببرند. از دیگر دلایل این اتفاق میتوان به عقب بودن دانش واحدهای تحقیق و توسعه خودروسازها از دانش روز دنیا اشاره کرد.
این نشان از بهره نبردن این صنعت از متخصصان داخلی و دانشآموختگان نخبه فارغالتحصیل رشته مهندسی خودرو است. البته از آنجا که خودروسازان داخلی به دلیل نبود فضای رقابت، نیازی به افزایش کیفیت ندارند، توجهی هم به بخش تحقیق و توسعه نمیکنند. به همین دلیل حتی در قراردادهایی که با خودروسازهای دنیا منعقد میکنند، گامی در جهت انتقال تکنولوژی و بومیسازی آن برنمیدارند. این موضوع تا حدی اساتید متخصص دانشگاه در حوزه خودرو را آزرده است که آرزو میکنند صنعت خودروسازی ما تحریم شود، زیرا پس از تحریم شدن دست نیاز خود را به سوی دانشگاه و متخصصان داخلی دراز میکنند. غفلت خودروسازان از واحدهای تحقیق و توسعه را در میزان تخصیص هزینه به این بخشها میتوان دید. سهم پایین واحدهای تحقیق و توسعه از منابع درآمدی، خود را در کیفیت و تغییرات ایجادشده در خودروهای داخلی نشان داده است. این در حالی است که خودروسازان اروپایی به طور متوسط 4 درصد از گردش مالی خود را صرف تحقیق و توسعه میکنند که رقم بسیار بالایی محسوب شده و سالانه به بیش از 20 میلیارد یورو میرسد. شرکتهای ژاپنی رکورد هزینه برای تحقیق و توسعه را شکسته و ۳ شرکت تویوتا، هوندا و نیسان در صدر شرکتهای برتر در زمینه تحقیق و توسعه در آن کشور قرار گرفتهاند. همچنین میتوان به هزینه ۱/۵ درصدی شرکت جیام، هزینه ۵ درصدی رنو و هزینه ۷/۴ درصدی فورد در تحقیق و توسعه اشاره کرد. میزان هزینه تحقیق و توسعه در این شرکتها رابطه مستقیمی با کیفیت و میزان فروش محصولات آنها دارد. خودروسازان جهانی بر این باورند این اقدام در درازمدت هزینه کمتری را به شرکتها تحمیل میکند. با توجه به کاهش درآمدهای حاصل از صادرات نفت و برای قطع وابستگی کشور به آن، باید تقویت تولید داخلی بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد، توجهی که شاید کمی دیر باشد اما میتواند در بحث صنعت خودروسازی راهگشا باشد. اگر چنین رویکردی در داخل کشور شکل بگیرد، ما هم میتوانیم مرحله به مرحله به تکنولوژی روز دنیا برسیم و تولیدات باکیفیتتری داشته باشیم؛ محصولاتی که بهطور حتم میتوانند برای خود جایگاهی در بازار دنیا هم پیدا کنند. فعالان صنعت خودرو معتقدند ایجاد بسترهای تحقیق و توسعه در شرایط فعلی صنعت خودرو بیش از هر چیزی الزامی است.
* ناکارآمدی زنجیره تأمین
وجود قطعهسازان بزرگ و قابل اتکا در زنجیره تولید صنعت خودرو، موجب میشود خودروسازها در برنامهریزی برای افزایش ظرفیت تولید خود محدودیتی از این نظر نداشته باشند و با اعتماد به تأمین قطعات مستمر و با کیفیت مشخص، به تولید بپردازند. در حال حاضر خودروسازان داخلی گاهی مجبورند حتی یک قطعه مشخص خود را نیز از طریق چندین قطعهساز مختلف تأمین کنند که همین امر موجب بروز مشکلات متعدد از جمله مشکل در سازگاری بین قطعههای مختلف یک خودرو میشود.
با این حال لازم به ذکر است که به رغم همه کاستیهای موجود در زنجیره تأمین صنعت خودرو، این صنعت نسبت به سایر صنایع کشور از این لحاظ از وضعیت مناسبی برخوردار بوده و یکی از کاملترین زنجیرههای تأمین در داخل کشور برای صنعت خودرو است.
برآیند این چالشها در صنعت خودروی کشور باعث شده خودروهای ساخت داخل از قیمت نسبی بالاتر و کیفیت نسبی پایینتری در مقابل نمونههای موفق خارجی برخوردار باشند. کیفیت پایین خودروهای ساخت داخل که به لطف بازار غیررقابتی سهم غالب خودروهای مورد استفاده در کشور را دارا هستند، هزینههای جانبی معناداری از جمله افزایش تصادفات جادهای و آلودگی هوا را بر کشور تحمیل کرده است.
چالشهای کلان
شرایط کلان اقتصادی تأثیر مستقیم و قابل توجهی بر موفقیت یا عدم موفقیت یک صنعت در کشور دارد. در ایران، نظام تأمین مالی ناکارآمد و سیاستگذاریهای نامشخص در نظام ارزی، بخشی از شرایط اقتصاد کلان کشور است که تأثیر منفی بر عملکرد صنعت خودرو داشته است.
* نظام تأمین مالی
فقدان بازار بدهی در اقتصاد کشور موجب شده اصلیترین روش تأمین مالی شرکتهای بزرگ ـ از جمله خودروسازها ـ
سیستم بانکی باشد، زمانی که بنگاههای بزرگ تولیدی کشور نتوانند از طریق روشهای متداول در بازار بدهی به تأمین مالی بپردازند، همواره به دنبال تسهیلات ارزانقیمت از سیستم بانکی خواهند بود. این امر گذشته از آنکه به تخصیص بهینه اعتبارات لطمه زده و اغلب موجب افزایش معوقات بانکی میشود، به چالشی در ترازنامه این شرکتها نیز تبدیل شده است.
ارسال به دوستان
فضاحت فرودگاه فرانکفورت ادامه دارد
ماجرای مرموز
یک منبع در اتحادیه اروپایی گفت پلیس علیرغم درخواستهای مکرر مورا از ارائه توضیح درباره دلایل بازداشت خودداری کرده است
گروه سیاسی: روایتهای متفاوت و ضد و نقیض از اتفاق روز جمعه در فرودگاه فرانکفورت به دنبال دستگیری انریکه مورا، دیپلمات ارشد اروپایی و هماهنگکننده مذاکرات در وین به همراه همراهانش، این موضوع را به داستانی ابهامآلود تبدیل کرده است. به گزارش «وطنامروز»، دستگیری و بازداشت عجیب و مرموز «انریکه مورا» مقام ارشد اتحادیه اروپایی و معاون بورل که وظیفه هماهنگی مذاکرات وین را بر عهده دارد در فرودگاه فرانکفورت توسط پلیس آلمان مورد توجه ناظران جهانی قرار گرفته است. پلیس آلمان علاوه بر مورا، «استفان کلمنت» سفیر اتحادیه اروپایی در سازمان ملل و «برونو شول» رئیس کارگروه ایران در اتحادیه اروپایی را نیز بازداشت کرد اما هر سه آنها پس از مدت کوتاهی آزاد شدند. پلیس آلمان اندکی بعدتر اعلام کرد این سه دیپلمات را به مدت ۴۰ دقیقه بازداشت کرده است. به گفته پلیس، این بازداشت بر اساس شاخصهای رایانهای صورت گرفته و ارتباطی به خود این اشخاص نداشته است. طبق توضیحات پلیس آلمان، یکی از دلایل بازداشت آنها به مسیر پروازیشان مربوط بوده است. حالا پایگاه خبری- تحلیلی پولیتیکو با اشاره به توقیف مورا و همراهانش گزارش داده: یک دلیل که در میان مقامهای اتحادیه اروپایی مطرح میشود این است که این سه دیپلمات به دلیل تغییر برنامههایشان در تهران مجبور شدهاند چندین بار بلیت سفرشان به اروپا را عوض کنند و همین موضوع احتمالا باعث ارسال اتوماتیک هشدار برای پلیس مرزی شده و پلیس هم توجهی به هویت مسافران نکرده است. یک منبع در اتحادیه اروپایی به پایگاه پولیتیکو گفت انریکه مورا و ۲ دیپلمات دیگر هنگام ایستادن در صف کنترل گذرنامهها بازداشت شده و در مرکز پلیس فرودگاه فرانکفورت از یکدیگر جدا شدند. این منبع میگوید پلیس به رغم درخواستهای مکرر مورا از ارائه توضیح درباره دلایل بازداشت خودداری کرده اما پلیس آلمان مدعی است دلایل بازداشت برای ۳ مسافر شرح داده شده است. گفتنی است بر خلاف توضیحات مختصر و ناکافی پلیس آلمان، انریکه مورا رسما اعلام کرده بود هیچ توضیحی به آنان داده نشده است. او در توئیتی نوشت: پلیس آلمان در فرودگاه فرانکفورت در مسیر بروکسل در حالی که از تهران برمیگشتم، مانع ادامه سفر من شد. هیچ توضیحی داده نشد. [متوقف کردن] یک مقام اتحادیه اروپایی در یک ماموریت رسمی با گذرنامه دیپلماتیک اسپانیایی. گذرنامه و گوشیهایم را گرفتند. او در ادامه در توئیتی دیگر نوشت: اکنون به همراه ۲ همکارم، سفیر اتحادیه اروپایی در سازمان ملل در وین و رئیس گروه ویژه ایران در سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپایی آزاد شدهایم. ما را جدا از هم نگه داشتند. از ارائه هر گونه توضیح درباره آنچه به نظر نقض کنوانسیون وین است، خودداری کردند.
* توافق میان بیم و امید
تلاشهای دیپلماتیک برای ازسرگیری مذاکرات وین که از 21 اسفندماه سال گذشته راکد مانده شتاب بیشتری به خود گرفته است و اظهارات روز جمعه «جوزپ بورل» مبنی بر ادامه مذاکرات و اینکه توافق همچنان در دسترس است کورسویی از امید را همچنان زنده نگه داشت اما ساعتی بعد کاخ سفید با تمدید یک قانون تحریمی علیه ایران که ارتباط مستقیمی با صادرات و واردات نفت کشورمان دارد، امیدها پیرامون احیای برجام را در هالهای از ابهام و تردید باقی گذاشت.
مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی از ادامه مذاکرات وین در آینده نزدیک خبر داد. بورل گفت سفر «انریکه مورا» به تهران مثبت بود و مذاکرات با ایران بزودی از سر گرفته میشود. به نوشته خبرگزاری فرانسه، وی در این باره توضیح داد: «مذاکرات هستهای با ایران تعلیق شده بود اما سفر هماهنگکننده اتحادیه اروپایی به ایران اجازه ازسرگیری مذاکرات را داد». این مقام ارشد اروپایی با ابراز امیدواری نسبت به در دسترس بودن حصول توافق بین ایران و طرفهای غربی در وین، اظهار داشت: «چشمانداز رسیدن به یک توافق نهایی وجود دارد». بورل تصریح کرد: «پاسخ ایران، پس از آنکه انریکه مورا این پیام را منتقل کرد که اوضاع نمیتواند به همین شکلی که هست ادامه یابد، به اندازه کافی مثبت بود. این مسائل یکشبه حل نمیشود. فرض کنیم مذاکرات متوقف شده و بعد اوضاع حل میشود و این یعنی احتمال دستیابی به توافق نهایی وجود دارد».
به فاصله اندکی بعد از مواضع بورل، رئیسجمهور آمریکا اما در اطلاعیهای به وزیران خارجه، خزانهداری و انرژی آمریکا اعلام کرد عرضه نفت و محصولات نفتی از کشورهای غیر از ایران به اندازهای هست که بتوان خریداری نفت و محصولات نفتی از ایران را به طرز محسوسی کاهش داد. این اقدامات آمریکا در حالی رخ میدهد که این کشور تلاش میکند ایران را مقصر وقفه فعلی در مذاکرات معرفی کند. در این زمینه جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید که بهتازگی از مقام خود کنار رفته در نشست خبری خود گفت: دیدگاه ما درباره توافق این است که ایران باید تصمیم بگیرد که آیا همچنان میخواهد بر شرایط خارج [از برجام] خود پافشاری کند یا آماده امضای یک توافق است. او بدون اشاره به زیادهخواهیهای واشنگتن در مذاکرات مدعی شد: ما همچنین بر این باوریم که امضای یک توافق منافع تمام طرفها را تامین خواهد کرد. اگرچه ما اقدامات روسیه در اوکراین و جنگ و تجاوز علیه اوکراین را محکوم کردهایم اما بزرگترین مانع بر سر راه پیشرفت در توافق، ایران است. علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران اما روز جمعه در توئیتی نوشت: مذاکرات وین به مرحلهای رسیده که گره آن تنها با پایبندی طرف خاطی به راهکارهای منطقی و اصولی ایران باز میشود. آمریکا با بدعهدی و اروپا با بیعملی، فرصت بهرهمندی از حسننیت اثبات شده ایران را به نابودی کشاندند. اگر ارادهای برای بازگشت دارند، ما آمادهایم و توافق در دسترس است.
* دوحه وارد میشود!
در میان تحولات جاری، میانجیها هم دست به کار شدهاند تا میز مذاکرات دوباره در هتل کوبورگ چیده شود. قطر که به طور سنتی همواره به عنوان یکی از میانجیها میان تهران و واشنگتن شناخته میشود رایزنیهای خود را پیرامون روند گفتوگوهای ایران، ۱+۴ و ایالات متحده افزایش داده است. پس از سفر اخیر امیر قطر به ایران، وزیر خارجه این کشور فعالیتهای دیپلماتیک برجامی دوحه را ادامه میدهد. بر این اساس وزیر خارجه قطر و نماینده ویژه آمریکا در امور ایران درباره آخرین تحولات مذاکرات هستهای تبادل نظر کردند. بنا بر گزارش وزارت خارجه قطر، محمد بن عبدالرحمن آلثانی، وزیر خارجه قطر با رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران تلفنی گفتوگو کرد. آنها در این تماس تلفنی درباره آخرین تحولات مذاکرات هستهای ایران و برخی مسائل دیگر رایزنی کردند. وزیر خارجه قطر درباره تحولات مذاکرات هستهای با مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی نیز رایزنی کرد. شیخ محمد بنعبدالرحمن آلثانی با جوزپ بورل، تلفنی گفتوگو کرد. در این تماس درباره تحولات مذاکرات هستهای و مسائل دیگر رایزنی شد. شیخ تمیم هم قرار است به برخی کشورهای اروپایی از جمله آلمان و انگلیس نیز برود.
* موانع قابل رفع است؟
پایگاه تحلیلی «دیپلماتیک» در گزارشی درباره سفر اخیر نماینده اتحادیه اروپایی در مذاکرات وین به تهران برای رفع موانع موجود بر سر راه رسیدن به یک توافق از طریق این مذاکرات، مطرح کرد موانع موجود در مذاکرات وین قابل حل است. در این گزارش درباره سفر برجامی اخیر انریکه مورا به تهران آمده است: مقامات آمریکایی روز جمعه گفتند هنوز منتظر توضیحات مفصلتری از سوی انریکه مورا و تیم او درباره رایزنیهای این هفتهشان در ایران هستند اما در عین حال هم این سیگنال را فرستادهاند که چندان درباره وقوع گشایشی عمده در این زمینه خوشبین نیستند. دیپلماتیک در این گزارش آورده است: ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در یک کنفرانس خبری گفت که «در موقعیت فعلی، توافق فاصله زیادی با قطعی بودن دارد». او همچنین گفت: «به خود ایران بستگی دارد که آیا بزودی میخواهد به یک توافق دست یابد یا نه. ما و شرکایمان آمادهایم. مدتی است آمادهایم اما الان واقعا به ایران بستگی دارد». در این گزارش همچنین مطرح شد: یک مقام ارشد اتحادیه اروپایی روز جمعه گفته که هنوز موانعی در زمینه رسیدن به یک توافق بر سر احیای توافق هستهای ایران وجود دارد اما از نظر او هنوز راههایی برای غلبه بر این موانع وجود دارد. این مقام ارشد اروپایی گفت: «ما هنوز موانع سختی بر سر راه یک توافق داریم اما گفتوگوی خوب، صریح و طولانی با ایران نشان داده است آنها روی این موضوع کار میکنند. مسلما آمریکاییها هم همین طورند، بنابراین هنوز راهی برای غلبه بر مشکلات وجود دارد. این چیزی است که قرار است روی آن کار کنیم».
ارسال به دوستان
حلول روح نژادپرستی در کالبد اسکاندیناوی
اسلامستیزی به جای فاشیستستیزی!
نوید مؤمن: جامعه چندفرهنگی، امروز غریبترین واژه ذهن در اکثر کشورهای اروپایی محسوب میشود. این قاعده حتی درباره کشورهای دارای «دولت رفاه» در اسکاندیناوی نیز صادق است. طی هفتههای اخیر، وقایع تکاندهنده و غیرقابل توجیهی در سوئد و نروژ رخ داده است که اذهان را به سوی تایید یک «فرضیه خطرناک امنیتی» در این 2 کشور هدایت کرده و آینده غیرقابل پیشبینی و تاریکی را برای مهاجران و مسلمانان بیدفاع در حوزه نوردیک و اسکاندیناوی رقم زده است. صورت ماجرا از جایی آغاز شد که «راسموس پالودن» رهبر حزب ملیگرای افراطی در سوئد اقدام به سوزاندن قرآن در محلهای واقع در جنوب شهر «لینکوپینگ» کرد.
لینکوپینگ، از شهرهای چندفرهنگی سوئد محسوب میشود و مسلمانان زیادی در آن ساکن هستند. آتش زدن قرآن کریم در ماه مبارک رمضان و در یکی از محلههای مسلماننشین در لینکوپینگ، حکایت از یک «سناریو» دارد اما این سناریو چیست و معطوف به چه مؤلفههایی ترسیم شده است؟ در این باره نکاتی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد.
نخست اینکه طی سالهای اخیر شاهد عینیت یافتن اسلامستیزی سیستماتیک در سایر نقاط سوئد از جمله استکهلم، مالمو، لوند، گوتنبرگ و لینکوپینگ هستیم. افزایش حملات به مهاجران، توهین آشکار به عقاید و ارزشهای دینی مسلمانان در رسانههای رسمی سوئد و تعمیم این قاعده به دیگر کشورهای اسکاندیناوی، موضوعی نیست که بتوان آن را تصادفی قلمداد کرد! نکته قابل تامل اینکه سرویس امنیتی سوئد (SÄPO) نهتنها مسیر اسلامستیزی در این کشور را محدود نکرده است، بلکه حاشیه امنیت لازم را برای ملیگرایان افراطی و نژادپرستان و اقدامات تحریککننده و سلبی آنها علیه مسلمانان فراهم کرده است. این موارد نشان میدهد «یکدستسازی نژادی» تبدیل به یک دستورالعمل امنیتی در سوئد و برخی کشورهای غربی شده و اجزای تشکیلدهنده جوامع چندفرهنگی در این کشورها عملا فروپاشیده است.
نکته دوم، به نحوه هدایت این بازی خطرناک از سوی دستگاههای امنیتی سوئد و دیگر کشورهای حوزه اسکاندیناوی بازمیگردد. 22 جولای سال 2011 میلادی، آندرس برویک تروریست نژادپرست نروژی 77 نفر را در اسلو (پایتخت نروژ) و سپس جزیره اوت اویا در شمال غرب این شهر به قتل رساند. پس از این واقعه، شهروندان نروژی و دیگر کشورهای اسکاندیناوی، خطر بازگشت فاشیسم به کشورهایشان را به صورت آشکار حس کردند. اکثریت قریب به اتفاق ساکنان این کشورها، خواستار «فاشیسمستیزی» و سرکوب «نژادپرستی» در کشورهایشان بودند اما در مقابل، دستگاههای امنیتی نروژ، سوئد و دانمارک به جای فاشیسمستیزی، به تقویت مؤلفههای پنهان و آشکار شکلگیری اسلامستیزی سیستماتیک در کشورهایشان روی آوردند. استدلال مضحک دستگاههای امنیتی کشورهای اسکاندیناوی این بود که با توجه به رشد ملیگرایی افراطی و بازگشت خزنده فاشیسم به معادلات زیرپوستی و اجتماعی اروپا، بهتر است به جای زدودن نمادهای نژادپرستان و فاشیستها، به هدایت آنها در قالبهای سیاسی- اجتماعی مرسوم روی آورد. دستگاههای اطلاعاتی فرانسه و آلمان نیز از این رویکرد کشورهای اسکاندیناوی استقبال کردند.
در چنین شرایطی شاهد گشوده شدن بیشتر درهای بسته پارلمانها و دولتهای اروپایی به روی جریانهای راست افراطی بودیم. در کشور سوئد، حزب موسوم به «دموکراتیک» به رهبری «جیمی اکسون» رسما به یکی از اضلاع قدرت در پارلمان این کشور (Riksdag) تبدیل شد. بسیاری از شهروندان سوئدی از اینکه میتینگهای سیاسی و اجتماعی این حزب به محلی برای نفرتپراکنی علیه مهاجران و مسلمانان تبدیل شده بود، سخت تعجب میکردند. اندکی بعد، پس از ناکارآمدی جریانهای سنتی اعم از سوسیال- دموکراتها و محافظهکاران در حلوفصل معضلات معیشتی اروپاییان، جریانهای نژادپرست یارگیری خود را در میان شهروندان کشورهای مختلف گستردهتر کردند. اکنون «فاشیسم» و «نژادپرستی» از یک «اتهام» و «برچسب توهینآمیز» تبدیل به یک «مرام سیاسی» شدهاند که دیگر نهادهای امنیتی اسکاندیناوی و اروپا قبحی را برای آن متصور نمیدانند.
نکته سوم اینکه جریانهای سنتی قدرت در اروپا با وجود آگاهی نسبت به پشت پرده حمایت دستگاههای امنیتی خود از جریانهای نژادپرست و افراطی، کمترین اقدامی در رسواسازی این نقشه صورت ندادند تا مورد غضب جریانهای پشت پرده قدرت در کشورهایشان قرار نگیرند. نتیجه این سکوت و مماشات در آینده نزدیک گریبانگیر دیگر احزاب سیاسی در غرب خواهد شد! مقامات امنیتی غرب بدون آنکه الفبای فاشیسم و نژادپرستی و تمایل ذاتی آن نسبت به تخریب، ترور، شورش و ایجاد هزینههای هنگفت اجتماعی- سیاسی را دریابند، تصور کردهاند هدایت هدفمند نژادپرستان ذیل ساختار قدرت میتواند تضمینکننده امنیت در کشورهایشان باشد! آنها در راستای پیادهسازی این تصور خام خود، حتی از ارزشها و الگووارههای سنتی و اصیل تشکیلدهنده جوامع مبتنی بر ساختار «دولت رفاه» فاصله گرفتهاند. شاید زمانی دولتمردان در اسکاندیناوی و اروپا به خطای مرگبار خود پی ببرند که دیگر کمترین فرصتی برای جبران باقی نمانده باشد.
ارسال به دوستان
زوال رژیم آزادیکش
دکتر محمدحسن آصفری*: هفته گذشته رژیم صهیونیستی در اقدامی وحشیانه خانم شیرین ابوعاقله خبرنگار الجزیره را به شهادت رساند و مراسم تشییع ایشان را بهم زد. این نخستینبار نیست که اسرائیل دست به چنین اقداماتی میزند و گمان میکند با شهادت و خفه کردن صدای رسانههای آزاد دنیا میتواند جلوی انتشار جنایاتی که در سرزمینهای اشغالی علیه مردم مظلوم و بیگناه فلسطین انجام میدهد را بگیرد.
وحشت اسرائیل از اطلاعرسانی و بیداری ملتهای دنیا نسبت به جنایات و اقدامات خشونتآمیزی است که توسط اشغالگران صهیونیست علیه زنان، مردان و کودکان فلسطین انجام میگیرد. این رژیم پلید با به شهادت رساندن خبرنگاران به دنبال احیا و تنفس مصنوعی است که در حقیقت نشان از دریوزگی و بیچارگی رژیم صهیونیستی دارد.
رژیم صهیونیستی از شبکه الجزیره و خانم شیرین ابوعاقله عصبانی بود، چرا که این خبرنگار اخباری منتشر کرد مبنی بر اینکه در سرزمینهای اشغالی اقداماتی علیه رژیم صهیونیستی انجام میگیرد و این رژیم توانمندیای که در گذشته داشته را از دست داده و روز به روز به سمت نابودی میرود.
ترور و به شهادت رساندن این خبرنگار شجاع جای تأسف دارد و رسانههای آزاد دنیا، دیدهبانهای حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل باید ضمن محکومیت و اعتراض، با رژیم صهیونیستی برخورد کنند. شبکهها و رسانههای دنیا نیز نباید نسبت به این اقدام سکوت کنند، چرا که مطمئناً سکوت آنان موجب خواهد شد رژیم صهیونیستی در روزهای آینده باز هم به جنایات اینچنینی دست زند.
یونیفرم خبرنگاری به معنای امنیت این افراد حتی در میادین است. نام «خبرنگاری» با «آزادی» عجین است و بدین معناست که میتوانند به منظور اطلاعرسانی و تهیه گزارش و خبر در اقصی نقاط دنیا حضور یابند اما متأسفانه شاهد هستیم در سرزمینهای اشغالی، رژیم موقت صهیونیستی دست به جنایت میزند و خبرنگار زن بیدفاع را که سلاحی غیر از میکروفن نداشت به شهادت میرساند.
جنایات رژیم صهیونیستی نشانهای از افول آن است. زمانی این رژیم داعیهدار این بود که سرزمینهایی از مصر تا عراق و شام را در اختیار خواهد گرفت یا از گنبد آهنین سخن میگفت و مدعی بود هیچ پرندهای توانایی نفوذ به آسمان رژیم صهیونیستی را ندارد اما امروز میبینیم قلوهسنگهای مردم فلسطین به موشک و پهپاد تبدیل شده و تا عمق رژیم صهیونیستی قابلیت نفوذ دارد.
امروز شاهدیم در حیفا و مناطق مختلف سرزمینهای اشغالی، افراد مسلمان سلاح به دست میگیرند و پاسخ جنایات رژیم صهیونیستی را میدهند. همه این موارد نشان از نابودی رژیم صهیونیستی دارد. تمام این قرائن نشان از زوال و نابودی رژیم صهیونیستی در آینده نزدیک دارد که انشاءالله با چشمان خود شاهد آن خواهیم بود.
*نایبرئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور
ارسال به دوستان
با توزیع گسترده کالاهای اساسی با قیمتهای جدید، از دیروز شرایط عرضه و تقاضا در بازار به ثبات نسبی رسید
بازار در مسیر آرامش
گروه اقتصادی: چهارشنبهشب هفته گذشته بود که مجوز برداشت یارانه کمکمعیشتی که تحت سیاست مردمیسازی و توزیع عادلانه یارانهها بنا بر اعلام دولت به حسابهای 9 دهک از مردم واریز شده بود، صادر شد. به دلیل اینکه در روزهای نخست اجرای طرح، فاصله قیمتی جدید و قدیم در برخی اقلام همچون روغن یا تخممرغ وجود داشت، تقاضای این محصولات افزایش یافت که با افزایش عرضه و بهروز شدن قیمت محصولات، خریدهای هیجانی کمکم فروکش کرده و بازار در حال نزدیک شدن به تعادل است. به گزارش «وطن امروز»، با بررسی بازارها و فروشگاههای نقاط مختلف مشاهده میشود رفته رفته صفهای ایجاد شده در روزهای اخیر به واسطه افزایش عرضه و کاهش تقاضای هیجانی در حال از بین رفتن است. از سوی دیگر بر اساس مصوبات ستاد تنظیم بازار، هر گونه افزایش قیمت باید با هماهنگی سازمان حمایت انجام شود و تولیدکنندگان پیش از افزایش باید مصوبه ستاد تنظیم بازار و سازمان حمایت را داشته باشند که منجر به شفافیت میشود.
* کاهش قیمت مرغ در نخستین روز عرضه
در پی اصلاح نرخ ارز و توزیع عادلانه نظام یارانهای کشور، قیمت عمدهفروشی هر کیلوگرم گوشت مرغ ۵۵ هزار تومان و خردهفروشی قریب 60 هزار تومان تعیین شده بود که دیروز در میدان بهمن تهران زیر نرخ مصوب با قیمت کیلویی ۵۱ هزار تومان به فروش رسید. بر اساس نرخنامه جدید ستاد تنظیم بازار، نرخ مصوب هر کیلوگرم مرغ در عمدهفروشی ۵۵ هزار و ۵۰۰ تومان و برای مصرفکنندگان ۵۹ هزار و ۸۰۰ تومان تعیین شده است اما قیمت این محصول دیروز در میدان بهمن تهران و به صورت عمده حدود ۵۱ هزار تومان به فروش رسید که به تبع آن قیمت مرغ برای مصرفکنندگان نیز کاهش خواهد یافت. در یکی دو روز اخیر در پی اصلاح نرخ ارز ترجیحی، بازار با افزایش تقاضای خرید گوشت مرغ با نرخهای قبلی روبهرو شد تا جایی که برخی فروشندگان گوشت مرغ را با کیلویی ۳۸ هزار تومان میفروختند و اعلام شده بود از روز شنبه این محصول با نرخ جدید عرضه میشود. همچنین بتازگی دولت نهادههای بخش طیور را با ارز ۴۲۰۰ تومانی تامین و در سامانه بازارگاه بارگذاری و تحویل تولیدکنندگان داده است.
* هیچ کمبودی در تولید مرغ نداریم
حبیب اسداللهنژاد، مدیرعامل اتحادیه سراسری مرغداران گوشتی گفته تولید مرغ به وفور در حال انجام است و هیچ کمبودی در بازار گوشت مرغ نداریم که باعث نگرانی و سردرگمی مردم شود. به گفته وی، مرغ زنده و گوشت مرغ مورد نیاز تهران از استانهای شمالی طبق روال گذشته تامین شده و در ارسال مرغ مشکلی نیست اما افزایش تقاضا و انحراف در توزیع در برخی فروشگاهها و مراکز عرضه ممکن است اتفاق افتاده باشد. قیمت هر کیلوگرم مرغ زنده نیز نزدیک ۴۱ هزار تومان برآورد شده است.
* روغن در همه فروشگاههای زنجیرهای موجود است
در همین باره محمدصادق مفتح، قائممقام وزیر صمت گفته است: روغن در همه فروشگاههای زنجیرهای موجود است اما با توجه به اینکه نظام سیستم اصناف، نظام متمرکزی نیست، ممکن است در یک واحد صنفی روغن نباشد اما در فروشگاههای زنجیرهای که نظام توزیع متمرکز است، روغن به طور کامل وجود دارد. در اصناف نیز در صورت اتمام روغن به سرعت جایگزینی انجام خواهد شد.
* عرضه کالاهای اساسی تولید قدیم و تولید فعلی با نرخ جدید
طبق ابلاغیه وزارت صمت، مطابق تصمیمات ستاد تنظیم بازار از تاریخ اجرای قیمتهای مصوب جدید، ضروری است ترتیبی اتخاذ شود که روغن نباتی، مرغ، تخممرغ و لبنیات اعم از تولید قبل از تاریخ 22 اردیبهشت 1401 و بعد از آن تاریخ، با قیمتهای جدید عرضه شود. علیرضا شاهمیرزایی اظهار داشت: طبق معیار ستاد تنظیم بازار کشور از 22 اردیبهشت 1401 هر کالایی که در ۴ قلم مرغ، تخممرغ، روغن و لبنیات قرار داشته باشد، بر اساس قیمتهای جدید خواهد بود و اینکه چه زمانی این کالاها تولید شده، ملاک عمل نیست. وی افزود: بنابراین مردم نگران نباشند که این کالا قبلا یا اکنون تولید شده است، زیرا در نظام تولید مابهالتفاوت و به عبارتی اختلاف قیمت جدید و قدیم محاسبه شده و از عوامل تولید و توزیع این مابهالتفاوتها اخذ شده است.
* بازدید مخبر از انبار کالاهای اساسی
یکی از اقداماتی که در برقراری تعادل در بازار اقلام اساسی ضروری است، عرضه محصولات و نظارت بر عدم احتکار و نحوه پخش آنهاست. در همین راستا معاون اول رئیسجمهور با اشاره به ذخیرهسازی و تکمیل ظرفیت انبارهای کالاهای اساسی در سراسر کشور گفت: «هیچگونه کمبودی در حوزه اقلام و کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم وجود ندارد». محمد مخبر در بازدید از مجتمع انبارهای کالاهای اساسی و سیلوی 120 هزار تنی شهید مدرس که با حضور وزیر جهاد کشاورزی و استاندار تهران انجام شد، با توضیحات مسؤولان وزارت جهاد کشاورزی در جریان ذخیره و وضعیت انبارهای گندم و برنج و همچنین ذخیرهسازی روغن مورد نیاز مردم توسط شرکت بازرگانی دولتی ایران قرار گرفت. معاون اول رئیسجمهور تاکید کرد: «هیچگونه کمبودی در حوزه اقلام و کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم وجود ندارد». وی گفت: «وضعیت کالاهای اساسی در منطقه و کشورهای جهان با مشکلات اساسی روبهرو شده است اما به دلیل پیشبینیها و تامین مالی مورد نیاز توسط دولت سیزدهم با تلاشهای شبانهروزی برای خرید کالاهای اساسی مردم، هیچ مشکلی در کشور در زمینه ذخیرهسازی و انبار این کالاها وجود ندارد و ذخایر بسیار خوبی از کالاهای اساسی و محصولات وابسته به آنها در انبارها موجود است». مخبر تصریح کرد: «برای تعیین قیمتهای 4 قلم کالای اساسی لبنیات، مرغ، تخممرغ و روغن محاسبات دقیقی انجام شد که این محاسبات با توجه به تحلیلهای اقتصادی روی عوامل تاثیرگذار قیمتها تعیین شد و از طرفی یارانه پرداختی به مردم نیز بر اساس محاسبات افزایش قیمتها پس از اجرای طرح و تاثیر بر سبد زندگی مردم بود». مخبر همچنین با حضور در جلسه ستاد تنظیم بازار ضمن تاکید بر لزوم فراوانی کالاهای اساسی گفت: «وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صمت، تامین و توزیع کالا را علاوه بر فروشگاههای بزرگ زنجیرهای، در خردهفروشیها هم با جدیت در دستور کار خود قرار دهند». وی اظهار داشت: «نظارتها باید به شکل محسوس انجام شود تا حضور دولت در بازار احساس شود و مردم نسبت به نظارت بر بازار اطمینان پیدا کنند».
ارسال به دوستان
رابرت مک فارلین، مشاور امنیت ملی رونالد ریگان در 84 سالگی مُرد
رسوایی بیپایان
گروه سیاسی: بامداد روز گذشته رابرت مک فارلین، دستیار ارشد ریگان در 84 سالگی مرد.
مک فارلین، افسر بازنشسته تفنگداران دریایی آمریکا بود که از سال 1362 تا آذرماه 1364 به عنوان مشاور امنیت ملی رونالد ریگان، رئیسجمهور وقت ایالاتمتحده در کاخ سفید حضور داشت و در همین ایام بود که نام او با یک رسوایی آمریکایی پیوند خورد. شاید روزی که دستیار ارشد ریگان به همراه کیک و انجیل به تهران آمد، فکرش را هم نمیکرد که شرایط آنطور که انتظار دارد پیش نرفته و سفرش به ایران به استعفا و حتی یک خودکشی ناکام برای وی منتهی شود.
به گزارش «وطنامروز»، مرور تاریخ بویژه اتفاقاتی مثل ماجرای مک فارلین که از درجه اهمیت بالایی برخوردار است، هیچ زمانی خالی از فایده نبوده و امروز نیز به بهانه مرگ رابرت مک فارلین، بیهوده نخواهد بود اگر نگاهی گذرا به «ایران گیت» که در ایران به «رسوایی کاخ سفید» معروف است داشته باشیم.
ماجرای مک فارلین که از تابستان سال 64 شروع شد تا اسفندماه سال 65 در سالهای ریاستجمهوری رونالد ریگان طول کشید. موضوع از جایی شروع شد که آمریکا تصمیم گرفت در برابر آزادی گروگانهایی که در اختیار نیروهای مقاومت لبنان بودند، بخشی از سلاحهایی را که ایران در جنگ تحمیلی نیاز داشت به ایران بفروشد.
ریگان تجربه تلخ کارتر در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی را پیش روی خود داشت و میدانست وقتی تسخیر لانه جاسوسی در ایران میتواند به پایان زودهنگام کارتر ختم شود، گروگان بودن مأموران سیا در اختیار مقاومت لبنان نیز میتواند نقطه پایانی بر عمر سیاسی خودش باشد. از همین رو بود که ریگان پس از ناامید شدن از دولت سوریه، برای آزادی گروگانها دست به دامان ایران شد و این تصمیم را داشت که در ازای آزادی گروگانها -که قرار بود با وساطت جمهوری اسلامی ایران انجام شود- آمریکا نیز سلاح به ایران بفروشد.
البته همه این تصمیمها صرفا در کاخ سفید مطرح و گرفته شده بود و کنگره آمریکا از این موضوع اطلاعی نداشت.
نهایتاً رابرت مک فارلین به عنوان مشاور امنیت ملی رئیسجمهور ایالاتمتحده با پاسپورت ایرلندی به تهران آمد. مرحوم هاشمیرفسنجانی در خاطرات خود در رابطه با سفر مک فارلین نوشته است: «یکچهارم قطعات موشک هاگ درخواستی و برای سران ایران کلت و کیک هدیه آوردند». به نوشته هاشمی: «قرار شد هدیه را نپذیریم و ملاقات ندهیم و مذاکره را در سطح دکتر هادی و دکتر روحانی و مهدینژاد [وردینژاد] مخفی نگه داریم و [مذاکرات] محدود به مسأله گروگانهای آمریکایی در لبنان و دادن قطعات هاگ و چند قلم دیگر اسلحه [باشد]. آنها بیشتر خواهان مذاکره در مسائل کلی و سیاسیاند».
مک فارلین به مدت 3 تا 5 روز، با این امید که با مقامات عالیرتبه ایران دیدار و گفتوگو کند در ایران ماند اما این امر حاصل نشد و وی بدون هیچ دستاوردی تهران را ترک کرد.
همزمان با این اتفاقات، در داخل کشور نیز جمهوری اسلامی درگیر اتهامات و اقدامات ضد انقلابی مهدی هاشمی، برادر داماد منتظری بود که به پشتوانه این ارتباطی که با قائممقام رهبری داشت، دست به جنایتها و فعالیتهای ضدانقلابی متعددی زده بود. سفر مخفیانه مک فارلین به تهران باعث شد جریان مهدی هاشمی برای دور کردن اذهان از بیت منتظری، این سفر را دستاویز قرار داده و با افشای سفر مک فارلین به ایران در یک نشریه لبنانی به اسم «الشراع»، اصطلاحا ورق را به نفع خود برگردانند. آبانماه سال 65 بود که این هفتهنامه لبنانی ضمن افشای این موضوع، نوشت: «رابرت مک فارلین یکی از فرستادگان آمریکایی به طور محرمانه از تهران دیدار کرد و گفتوگوهای بسیار مهمی با دکتر محمد لواسانی به نمایندگی از وزارت امور خارجه و محمدعلی هادی، نایبرئیس کمیته روابط خارجی مجلس شورای اسلامی و یکی از افسران عالیرتبه ارتش انجام داد. ایران از واشنگتن خواست کمکهای نظامی، مادی و سیاسی خود را به عراق متوقف کند و به ایران لوازم یدکی سلاحهای آمریکایی بفروشد، ضمنا آمریکا از تهران خواست پشتیبانی و کمکهای خود را به سازمانهای آزادیبخش در جهان به بهانه اینکه این سازمانها تروریست هستند متوقف نماید و امنیت خلیج فارس را برای آمریکا حفظ کند». درحالی که جریان مهدی هاشمی به زعم خود، با اتهامی که به جمهوری اسلامی زده بود، نظام را در موضع ضعف قرار داده بود، یک روز پس از این به اصطلاح افشاگری هفتهنامه لبنانی، مرحوم رفسنجانی بنا به دستور امام خمینی(ره) به مناسبت مراسم 13 آبان در جمع تجمعکنندگان حاضر شد و به تشریح جزئیات سفر مک فارلین و هیات همراهش به ایران پرداخت: «یکی از هواپیماهایی که برای ما اسلحه میآورد از یکی از کشورهای اروپایی، اجازه عبور گرفت که وارد شود و اسلحهاش را در فرودگاه مهرآباد پیاده کند که البته اسلحه آن قطعات بعضی نیازهای پیچیده ما بود و کسانی که به عنوان خدمه هواپیما اجازه ورود گرفته بودند ۵ نفر بودند همراه هواپیما، خلبان و کمکخلبان و همینهایی که معمولا در هواپیما هستند. اسامی ایرلندی هم به ما داده بودند. وقتی که هواپیما وارد فرودگاه مهرآباد شد به ما اطلاع دادند که این آقایانی که از هواپیما پیاده شدند میگویند ما آمریکایی هستیم و برای مسؤولان کشور شما از آقای ریگان و مسؤولان آمریکا پیام آوردهایم».
هاشمی در ادامه تصریح میکند: «ما فوری جلسه تشکیل دادیم و گفتیم این آقایان را در فرودگاه توقیف کنید تا ببینیم مساله اینها چیست. هواپیماهایشان را به پایگاه شکاری منتقل کردیم و آنها را هم نگه داشتیم. ۳ ساعت و نیم در فرودگاه معطل شدند تا ما توانستیم تصمیم بگیریم و خدمت امام این مساله را عرض کردیم، امام فرمودند با اینها صحبت نشود، پیامشان را هم نگیرید و ببینید که اینها چه میگویند و برای چه کاری به ایران آمدهاند. آنها را به هتل منتقل کردیم و در هتل گفتند که پیام آوردهاند برای مقامات ایران و هدیهای را آقای ریگان برای مسؤولان کشور شما فرستادهاند».
هاشمی ادامه میدهد: «هدیه برای هر یک از ما یک قبضه اسلحه کمری آورده بودند و گفتند پیاممان را هم در ملاقات حضوری به شما میگوییم و یک عدد کیک صلیبیشکل آوردند که این کلید فتح روابط است. ما گفتیم اصلا کسی را قبول نمیکنیم و حرفی هم با کسی نداریم. پیام کسی را هم قبول نمیکنیم. شما باید جواب بدهید که چطور قاچاقی وارد ایران شدید».
این سخنان مرحوم هاشمی مانند یک بمب خبری در دنیا پیچید و یک رسوایی تمامعیار برای آمریکاییها به بار آورد و در نهایت منجر به این شد که مک فارلین سال 1988 میلادی به جرم پنهان نگه داشتن اطلاعات از کنگره ایالاتمتحده، به ۲ سال ممنوعیت کار دولتی محکوم شد.
البته مک فارلین پیشتر در سال ۱۹۸۵ استعفا کرد و کارش به جایی رسید که سال 1987(فروردینماه 66) تصمیم به خودکشی گرفت که البته ناموفق بود و دست تقدیر بر این بود 35 سال بعد در میشیگان بمیرد.
ارسال به دوستان
«امانوئل مکرون» خواستار واگذاری بخشی از خاک اوکراین به روسیه شد
خشم زلنسکی از پیشنهاد مکرون
«ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین از پیشنهاد «امانوئل مکرون» همتای فرانسوی خود درباره واگذار کردن بخشی از خاک اوکراین به روسیه به خشم آمد.
به نوشته وبگاه خبری «یاهو نیوز»، زلنسکی گفت: «شاید امانوئل بیشتر میداند، میدانم او قصد داشت با میانجیگری بین ما دستاوردی داشته باشد اما او شکست خورد. او نه به خاطر مواضع ما، بلکه به خاطر [مواضع] روسیه شکست خورد». رئیسجمهور اوکراین افزود: «برای رهبران جهان صحیح نیست پیشنهاد دهند من باید از جنبه حق حاکمیت بر اوکراین فداکاری کنم تا به پوتین اجازه داده شود وجهه خود را حفظ کند». زلنسکی با اشاره به اینکه روسیه تا زمانی که متوجه نشود باید از اوکراین خارج شود، به دنبال راه معقولی برای پایان دادن به جنگ نخواهد بود، گفت: «اوکراین این آمادگی را ندارد که برای یک چیز، یک فرد، بخشی از قلمرو خود را واگذار کند». رئیسجمهور اوکراین که تأکید دارد کریمه و دونباس هنوز بخشی از خاک این کشور هستند، گفت: «معتقدم این [پیشنهاد] کاملا غیرقابل توجیه است. این کار اتلاف وقت است». او همچنین گفت: «امانوئل باید از گرفتن یکسری ژستهای دیپلماتیک خودداری کند. من از انتخاب مجدد او استقبال کردهام. به هر حال تاریخ، این گامهای انحرافی را نمیبخشد. اگر میخواهی چیزی را پس بگیری که متعلق به تو است فقط یک مسیر رو به جلو وجود دارد».
مکرون از زمان شروع جنگ اوکراین تماسهای متعددی با «ولادیمیر پوتین» همتای روس خود داشته که در آخرین تماس که 11 روز پیش برقرار شد، از پوتین درخواست کرد اجازه تخلیه غیرنظامیان از شهر ماریوپل را صادر کند. رئیسجمهور فرانسه از سوی دیگر، مشابه دیگر سران کشورهای غربی روسیه را به انجام جنایات جنگی متهم کرده اما با ادعای «جو بایدن» همتای آمریکایی خود درباره نسلکشی روسها در اوکراین اعلام مخالفت کرده است. زلنسکی جمعهشب در پیامی ویدئویی گفت: «نیروهای مسلح اوکراینی تمام آنچه در توان دارند به کار گرفتهاند تا مهاجمان روس را بیرون کنند. با این حال هیچکس نمیتواند پیشبینی کند این جنگ چه مدت طول خواهد کشید». او در ادامه اظهاراتش گفت: «متأسفانه این مساله فقط به مردم ما که تمام و کمال از خود مایه گذاشتهاند بستگی ندارد. [مدت این جنگ] به شرکای ما، کشورهای اروپایی و تمام جهان آزاد بستگی دارد».
رئیسجمهور اوکراین بار دیگر بابت تحریمهای روسیه و کمکهای مالی و نظامی غرب به کشورش تشکر کرد و گفت: «برای کشورهای غربی فقط مساله هزینه و حسابداری نیست، بلکه بحث آینده در میان است».
زلنسکی ادعا کرد نیروهایش تاکنون 200 هواپیمای روسی را از زمان شروع جنگ منهدم کردهاند. او همچنین در ادعایی که به گفته «آسوشیتدپرس» قابل اثبات نیست، گفت روسیه تانکها، نفربرهای زرهی، بالگردها و پهپادهای زیادی را از دست داده است. او سپس به رجزخوانی برای روسیه پرداخت و گفت: «تمام این کارها برای چیست؟ برای اینکه مجسمه لنین برای مدت طولانیتری در ناحیه موقتاً اشغال شده گنیچوسک (واقع در خرسون) باقی بماند. این درگیریها دستاورد دیگری برای روسیه نداشته و نخواهد داشت». او در پاسخ به سوالی درباره وضعیت دونباس هم گفت هرگز خودمختاری این منطقه را به رسمیت نخواهد شناخت و مدعی شد از این منطقه «چیزی باقی نمانده است». زلنسکی گفت: «من هرگز درباره به رسمیت شناختن استقلال کریمه صحبت نکردم و هرگز درباره به رسمیت شناختن آن به عنوان بخشی از خاک روسیه صحبت نخواهم کرد».
ارسال به دوستان
کارشناسان بر ضرورت حمایت همهجانبه از زوجهای نابارور و حذف باورهای غلط درباره سن باروری تأکید دارند
باور به باروری
کارشناسان و مدیران بهداشت و درمان کشور همزمان با هفته ملی جمعیت، همچون همیشه بر پوشش کامل حمایت بیمهای از زوجهای نابارور و همچنین حذف خط و مرزهای فکری پیشین درباره سن باروری تاکید دارند.
به گزارش «وطنامروز»، هشدارهای کارشناسی درباره پیر شدن تدریجی جمعیت کشور همچنان ادامه دارد و در این بین هرچند اقداماتی برای تشویق جوانان به ازدواج و ترغیب خانوادهها به فرزندآوری انجام شده است اما همچنان موانع جدی و بزرگی در مسیر جوانی جمعیت ایران قرار دارد.
یکی از مهمترین موانع، مربوط به درمان ناباروری است که تاکنون از حمایتهای بیمهای چندانی برخوردار نبوده است. مطابق آمار، یکدوازدهم از جمعیت کشور را زوجین نابارور تشکیل میدهند و این رقم بسیار عجیب و قابل توجه است. از سوی دیگر، 60 درصد از موارد ناباروری مربوط به دلایل ثانویه همچون سبک اشتباه زندگی و بالا بودن سن زوجین است؛ به این معنا که زوجین به مرور زمان قدرت باروری خود را از دست دادهاند. در این میان، ضرورت حمایت جدی وزارت بهداشت و بیمهها از روند درمان زوجین نابارور احساس میشود. واقعیت تلخ این است که بیمهها تا امروز از پذیرش کامل مسؤولیت برای جبران و تامین هزینههای این زوجین شانه خالی کردهاند اما با توجه به سیاستهای کلان کشور برای جوانی جمعیت، بیمهها باید همراهی کافی و مستمر در این مسیر داشته باشند.
همچنین با توجه به اینکه روند درمان ناباروری در مراکز دولتی با مشکلات و پیچیدگیهای خاصی مواجه است و بسیاری از زوجین به مراکز خصوصی مراجعه میکنند، ضروری است پوشش بیمهای در این مراکز نیز به طور گسترده مدنظر قرار گیرد.
* بیمهها باید به کمک زوجین نابارور بیایند
در این باره رئیس مرکز درمان ناباروری ابن سینا در یک نشست خبری به مناسبت هفته ملی جمعیت اظهار داشت: بحث فرزندآوری در سیاستهای جمعیتی کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است. به دلایل مختلفی نرخ زاد و ولد در کشور کاهش یافته و دغدغه برنامهریزان این حوزه، ارائه راهکارهایی برای افزایش جمعیت است. محمدرضا صادقی گفت: افزایش جمعیت از طریق درمان ناباروری یکی از روشهای پرهزینه است و نمیتواند تنها دغدغه افزایش جمعیت باشد. حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد زوجین ما درگیر ناباروری هستند و امروز شرایط برای درمان ناباروری در کشور فراهم است.
وی ادامه داد: از ۱۱۰ مرکز درمان ناباروری در کشور، ۱۱ درصد متعلق به جهاد دانشگاهی است که جامعترین مراکز از نظر ارائه خدمات درمان ناباروری هستند. برنامههای جهاد دانشگاهی این است که در استانهایی که بخش خصوصی و دولتی در زمینه درمان ناباروری فعال نیستند، مراکزی را ایجاد کند.
رئیس مرکز درمان ناباروری ابن سینا افزود: مراکز ما علاوه بر بیماران داخلی، محل رجوع بیماران بینالمللی نیز هستند.
وی با اشاره به افزایش هزینههای درمان ناباروری گفت: ما اعتقاد داریم بیمهها باید به کمک زوجین نابارور بیایند. آنها باید دغدغه و نگرانی مراکز درمان ناباروری را بشنوند، زیرا هزینههای این مراکز به گونهای است که نیاز به حمایت مالی دارند.
صادقی تصریح کرد: اگر تعامل بین بیمهها با مراکز درمان ناباروری وجود نداشته باشد، این مراکز بعد از مدتی نخواهند توانست خدمات خود را به صورت بیمهای ارائه بدهند. همچنین پرداخت مطالبات مراکز درمان ناباروری باید در اسرع وقت انجام شود تا این مراکز در ارائه خدمات دچار مشکل نشوند.
رئیس مرکز درمان ناباروری ابن سینا افزود: قانونگذار اعلام کرده است درمان ناباروری باید تحت پوشش بیمه باشد و وقتی این پول توزیع میشود شاید آن زوجی که واقعا نیازمند حمایت است از حمایت باز بماند. گاهی فقط هزینه اعمال دیده میشود، در حالی که اگر هزینه داروها و پوشش بیمهای آنها هم لحاظ شود زوجین میتوانند از حمایت مناسبی برخوردار شوند.
وی ادامه داد: ۱۲ هزار میلیاد تومان بودجه اجرای قانون جوانی جمعیت در سال ۱۴۰۱ است. الان بخش مربوط به درمان ناباروری در اختیار سازمان بیمه سلامت است که در گذشته بر عهده معاونت درمان وزارت بهداشت بود.
* ضرورت پوشش بیمهای در مراکز غیردولتی
در ادامه این نشست خبری، معاون پژوهشگاه رویان گفت: نحوه پوشش حمایتی از درمان ناباروری در کشور ما باید به گونهای باشد که اولویتها را به زوجین جوان نابارور اختصاص دهیم.
احمد وثوق افزود: دوسوم درمان زوجین نابارور کشور در مراکز غیردولتی انجام میشود و از همین رو بیمهها باید از این مراکز حمایت کنند. وی گفت: اگر میخواهیم به افزایش جمعیت کمک کنیم، حتما باید به مراکز درمان ناباروری در بخش غیردولتی توجه ویژهای شود.
وثوق تاکید کرد: مراکز درمان ناباروری در مجموعههای رویان و ابن سینا، از هیچگونه کمک مالی دولت برخوردار نیستند. اگر این حمایتها صورت نگیرد، قطعا روند درمان زوجین نابارور دچار مشکل خواهد شد، چراکه با سیاستهای دستوری نمیتوان به پیشبرد اهداف سیاستهای جمعیتی کمک کرد.
* تغییر سیاست وزارت بهداشت از «کنترل» به «حمایت»
یکی از مهمترین دلایل برای عدم حمایت بیمهای از زوجهای نابارور این بود که سیاست وزارت بهداشت در دورههای گذشته مربوط به کنترل جمعیت بود اما اکنون با تغییر سیاستها به حمایت از جوانی جمعیت، احتمالا شاهد برقراری پوششهای بیمهای مناسب خواهیم بود.
معاون درمان وزارت بهداشت در این باره گفت: اکنون سیاستهای گذشته تغییر کرده و هدف وزارت بهداشت، فرزندآوری و افزایش جمعیت است، لذا مهمترین کار این است که بتوانیم خدمات درمان ناباروری و خدمات مربوط به افزایش جمعیت را تحت پوشش قرار دهیم.
بنا به اعلام مهر، سعید کریمی با بیان اینکه تقریبا تمام خدماتی که در حوزه ناباروری ارائه میشود تحت پوشش بیمه قرار گرفتهاند، درباره وضعیت غربالگریهای پیش از زایمان اظهار داشت: قرار نیست غربالگری حذف شود و در قانون هم کاملا به آن اشاره شده است. اگر پدر و مادر خودشان درخواست و تمایل به انجام غربالگری داشته باشند، به پزشک متخصص مراجعه میکنند و با توجه به صحبتی که با آنها میشود و ریسکی که وجود دارد، وارد پروسه غربالگری میشوند، بنابراین غربالگری اصلا حذف نشده، فقط مقداری تخصصیتر شده است.
***
داشتن یا 2 فرزند اشتباه است
رئیس اداره جوانی و جمعیت وزارت بهداشت با بیان اینکه برای سن بارداری هیچ خط و مرزی نداریم، گفت: اینطور نیست که بگوییم در فلان سن بارداری اتفاق نیفتد. حتی در دنیا از بارداری در سن زیر ۱۷ و بالای ۴۰ سال به عنوان
«Golden baby» یعنی کودکان طلایی یاد میکنند. در عین حال ما داریم نظام مراقبتی را در این حوزه تغییر میدهیم تا اگر در برخی سنین مراقبت خاصی در دوران بارداری لازم است، انجام شود. صابر جباری افزود: توصیه عمومی ما در وزارت بهداشت این است که هر چه بارداری در سنین پایینتر اتفاق افتد، موفقتر بوده و فرزند سالمتر است. همچنین بسیاری از تحقیقات نشان میدهد ضریب هوشی فرزند هم بالاتر است. در عین حال هر چه تأخیر بیندازند، چه در بارداری اولیه و چه در بارداریهای دیگر، احتمال ناباروری ثانویه بیشتر است، بنابراین توصیه ما این است که به تأخیر نیندازند. برنامه ما در وزارت بهداشت این است که یک تا ۲ فرزند حتما اشتباه است و خانوادهها بر اساس سبک زندگی خودشان ۳ یا ۴ فرزند داشته باشند. وی درباره باروری دهه ۶۰ و ۷۰ نیز گفت: عمده زنان ما که در سنین باروری قرار دارند، از دهه ۶۰ هستند که فرصت طلایی برای جبران سالخوردگی جمعیت هستند. در قانون هم امتیازاتی دیده شده مبتنی بر شکوه مادری؛ از خودرو گرفته تا زمین و تسهیلات خدمات زایمان و مرخصیهای دوره بارداری، شیردهی و زایمان و... تا فرزندآوری برای مادران دهه ۶۰ تسهیل شود. رئیس اداره جوانی و جمعیت وزارت بهداشت تصریح کرد: به همین نسبت دهه هفتادیها هم نقش دارند. رویکرد ما این است که در مجموعه اقدامات وزارت بهداشت در نظام شبکه، حتی در شاخصهایی که دانشگاههای علوم پزشکی براساس آن ارزیابی میشوند و مراقبان سلامت و بهورزان ما بر اساس آنها ارزیابی میشوند و حتی نظام کارانه بر این مبنا باشد که ازدواج زود اتفاق بیفتد، فرزندآوری بعد از ازدواج به تأخیر نیفتد و خانوادههای بدون فرزند، فرزندآوری داشته باشند، خانوادههایی که کم فرزند هستند، حداقل ۳ فرزند داشته باشند و مجموع این نظامات باعث شود که مردم به این نتیجه برسند فرزندآوری بموقع و با تعداد مناسب داشته باشند.
ارسال به دوستان
ادبیات عجیب برخی پیشکسوتان فوتبال در فضای بیدر و پیکر مجازی
بودن به بهای بدنامی
فضای رسانهای و مجازی فوتبال ایران این روزها بشدت درگیر حاشیههایی است که بعضاً از سوی افرادی که لقب «پیشکسوت» را یدک میکشند، نشأت میگیرد. هر چه به هفتههای پایانی لیگ برتر فوتبال نزدیکتر میشویم، تنور این مسابقات داغتر میشود و همه منتظر مشخص شدن چهره قهرمان فصل بیست و یکم هستند. استقلال و پرسپولیس با اختلافی قابل توجه نسبت به سایر تیمها در ردههای اول و دوم هستند و رقابت سختی برای کسب جام قهرمانی دارند.
در این میان مسالهای که این روزها شاید بیشتر از مسابقات و حساسیتهای فنی داخل مستطیل سبز برای روشن شدن سرنوشت لیگ خودنمایی میکند، حواشی پیرامون تیمها بویژه صدرنشینان و مدعیان قهرمانی است. حواشیای که گاهی اوقات بیشتر شبیه نفرتپراکنی است که از سویی به سویی دیگر حواله داده میشود. در حالی که عوامل مدیریتی، فنی و رسانهای سرخابیها در کنار همراهی رقتانگیز دیگر باشگاهها از ابتدای فصل با مصاحبه و بیانیه و موضعگیری رسمی و غیر رسمی، به کارزار نفرین شده اتهامزنی و سیاهنمایی قدرت بخشیدهاند، این روند در هفتههای پایانی لیگ رنگ و بویی زشتتر از قبل به خود گرفته شده است.
* «کری و شوخی» یا «توهین و تهمت»؟
این «درد بیدرمان» که به جان فوتبال ایران افتاده، مدتی است با خروج از فضای باشگاهی و هواداری به پیشکسوتان نیز کشیده شده است؛ افرادی که خود از جنس فوتبال هستند و تجربه سالها حضور در سطح اول تیمهایشان را دارند. ستارههای دیروز و بازنشستههای امروز بخوبی از حساسیتهای دنیای فوتبال بویژه هفتههای پایانی لیگ باخبرند و با گوشت و پوست و استخوان جو سنگین آن را لمس کردهاند اما با علم بر سختی شرایط، بر آتشی میدمند که ممکن است خانه تیمهای محبوبشان را هم بسوزاند. این روزها در فضای مجازی و هواداری فوتبال محتواهایی دست به دست میشود که نه اخلاقی است، نه حرفهای و نه انسانی و شاید باورش سخت باشد که عبارات «نون حلال سیخی چند»، «امتیاز معیشتی»، «کاپیتان تیم معتادان» و کلی ادعای توهینآمیز و تهمتهای بیحساب و کتاب دیگر از سوی افرادی منتشر شود که خود روزی در زمین فوتبال با تشویق دهها هزار هوادار وارد زمین سبز بازی میشدند.
* تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
در روزهایی که عدهای تغییر نتایج دیدار چند تیم از جمله استقلال مقابل گلگهر را بهانه کردهاند و عدهای دیگر بیحساب و مدرک بازی پرسپولیس با پیکان و بازی این تیم با ذوبآهن را شبههدار میدانند، برخی پیشکسوتان با بیاعتنایی به اخلاق و ادب براحتی برای خود میبُرند و میدوزند؛ فردی یا گروهی را عامل فساد خطاب میکنند یا از یک باند سازماندهی شده برای قهرمانی یک تیم خاص پرده برمیدارند. اتهام میزنند، فحش میدهند، قضاوت میکنند و با سیاهنمایی حتی حاضر میشوند تاریخ را هم تحریف کنند.
مدتی است درهای ورزشگاهها به روی هواداران باز شده و در حالی که برخی پیشکسوتان فوتبال ایران که اصولا باید دست یاری برای ایجاد آرامش و ایجاد فرهنگ هواداری در فوتبال باشند، خود به عاملی برای متشنج کردن جامعه احساسی و زودباور هواداری بویژه روی سکوها تبدیل شدهاند. در این میان مسالهای که باید به آن پرداخت، این است که آیا موضعگیریها و واکنشهای عجیب و غریب برخی پیشکسوتان در فضای مجازی از سر دلسوزی و واقعا برای حمایت از تیم محبوبشان است (که این موضوع بیشتر شبیه یک توهم بزرگ است) یا اینکه مسائل دیگری مثل گدایی محبت و توجه یا افزایش فالوئر پشت پرده نوشتهها و ویدئوهای آنهاست.
* زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد!
در سالهای اخیر به دلیل درگیری هواداران برخی تیمها در داخل و خارج ورزشگاهها عده زیادی مصدوم و مجروح شدهاند و خسارتهای زیادی به اموال عمومی وارد شده است. کار حتی به جایی رسیده که عوامل برگزاری و امنیتی مسابقات نیز در امان نبودهاند؛ موضوع سرباز احمدی را که به یاد دارید؟ این حال و روز فوتبال ایران است و مسیری که در آن قدم برمیداریم که با بازی نقش اولهایی چون برخی پیشکسوتان و ستارههای سابق همراه شده است. لذت بردن از فوتبال دیگر کار سادهای نیست. با انفعالی که ارکان قضایی فدراسیون در این مسائل در پیش گرفتهاند، دیگر جای امیدواری هم برای بهبود وضعیت احساس نمیشود.
در حالی که میتوان برای پیگیری فوتبال و لذت بردن از آن دلایل زیادی را برشمرد اما با وضعیتی که شاهدش هستیم و روندی که در خارج زمین مسابقه از سوی باشگاهها و برخی پیشکسوتان و دیگر عوامل پیش گرفته شده، میتوان برای دوری از این بازی 22 نفره نیز دلایل قانعکنندهای داشت. زبان سرخِ برخی پیشکسوتان در کنار برخی بازیکنان، مربیان و مدیران و بیانیههای زشت باشگاهها، سر سبز فوتبال را بر باد میدهد و اینجاست که باید بگوییم در این فوتبال بیدر و پیکر، حرف حساب سیخی چند؟
***
پای اینترپل به ماجرای بازیکن گابنی گلگهر باز شد
پس از درخواست کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال و پیگیریهای پلیس فتا، پای پلیس بینالملل به ماجرای بازیکن گابنی تیم گلگهر باز شد. پرونده تخلف باشگاه گلگهر در ماجرای «اریک بانیاما» بازیکن گابنی این تیم در نهایت پس از بررسی در کمیته انضباطی، کمیته استیناف و اعاده دادرسی تأیید شد تا این پرونده از بُعد رسیدگی به نتایج باشگاه سیرجانی بسته شود اما هنوز ابعاد دیگری از این ماجرا در کمیته انضباطی در حال رسیدگی است. بعد از درخواست کمیته انضباطی و پیگیریهای پلیس فتا، مشخص شد منشأ ایمیلهای جعلی ارسال شده به فدراسیون فوتبال ایران از کشور هنگکنگ بوده و فرد یا افرادی از این کشور ایمیلهای جعلی را به ایران ارسال کردهاند؛ موضوعی که پرونده بازیکن گابنی گلگهر را با پیچیدگیهایی همراه کرده است. در واقع اکنون پرونده اریک بانیاما در کمیته انضباطی از زاویه جعل در ۲ بعد پیگیری میشود؛ ابتدا درباره فرد جاعل یا افرادی که این مدارک را با مقاصد مورد نظر خودشان جعل کرده و دوم فرد یا افرادی که این مدارک جعلی را به فدراسیون ارائه دادهاند یا بر اساس قانون متهم به استفاده و ارائه اسناد مجعول هستند. پیرو پیگیریهای کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال و با توجه به اینکه بر اساس گزارش استعلام دریافت شده، منبع ارسال ایمیلهای جعلی کشور هنگکنگ بوده، از پلیس بینالملل (اینترپل) درخواست شده پیگیریهای لازم را درباره شناسایی افراد جعلکننده در این کشور انجام دهد. تاکنون نتیجه تحقیقات پلیس بینالملل اعلام نشده است. پرونده بازیکن گلگهر همچنان در انتظار پاسخ استعلامهای لازم و شناسایی جاعلان مدارک غیرواقعی و همچنین ارائهدهندگان اسناد مجعول مورد استفاده در داخل کشور است. البته این ارتباطی به رای جدید کمیته استنیاف ندارد و پلیس پرونده جداگانهای را برای جاعل یا جاعلان این پرونده باز کرده است.
ارسال به دوستان
روزهای طلایی برای آمادهسازی تیم ملی فوتبال از دست میرود
هیأترئیسهای برای منافع شخصی
محمد رشوند: این ۲ خبر 18 اردیبهشت در یک ساعت از سوی خبرگزاریها منتشر شد. خبر اول مربوط به بهحدنصاب نرسیدن جلسه هیاترئیسه فدراسیون فوتبال با غیبت معنادار و عامدانه مهرداد سراجی بود و در همان دقایق برنامههای آمادگی تیم ملی عربستان برای حضور هر چه بهتر در جام جهانی 2022 اعلام شد.
تیم ملی فوتبال عربستان با برگزاری ۲ اردوی تدارکاتی در شهر آلیکانته اسپانیا در ماههای ژوئن و سپتامبر آمادهسازی خود را برای حضور در جامجهانی فوتبال ۲۰۲۲ قطر آغاز میکند. آمادهسازی سعودیها برای حضور در جامجهانی در ۲ اردوی جداگانه صورت میگیرد. تیم ملی عربستان در مرحله اول که ماه آینده برگزار میشود، ۲ بازی دوستانه برگزار میکند. نخستین بازی دوستانه تیم ملی عربستان با کلمبیا برگزار خواهد شد، در حالی که دومین بازی دوستانه این تیم آسیایی برابر ونزوئلا است. ۲ بازی دوستانه دیگر نیز در مرحله دوم برگزار میشود که نخستین بازی برابر اکوادوری خواهد بود که توانست جواز حضور در جامجهانی را به دست بیاورد. هنوز حریف رسمی عربستان در بازی دوستانه چهارم مشخص نیست. از سوی دیگر تیمهای ملی کرهجنوبی و ژاپن نیز برنامه بازیهای دوستانه و اردوهای خودشان را مشخص کردهاند و با حریفان قدرتمندی از جمله برزیل بازی دوستانه خواهند داشت. این در حالی است که وضعیت تیم ملی فوتبال ایران همچنان نگرانکننده است. علاوه بر این فدراسیون فوتبال هنوز رئیس ندارد و زمان انتخابات هم مشخص نیست و زمان و روزهای طلایی به سرعت برای فوتبال ایران در حال سپری شدن است. در چنین وضعیتی دعوای شخصی بین اعضای هیاترئیسه فدراسیون فوتبال موجب شده جلسات هیاترئیسه به علت به حد نصاب نرسیدن تعداد اعضا، فاقد خروجی قانونی باشد. به نظر میرسد آنهایی که عنوان کرده بودند پای کار فوتبال ایستادهاند تا اوضاع درست شود بیشتر از همه پای منافع خودشان ماندهاند و با غیبت معنادار، هیاترئیسه را از رسمیت انداختند. اواخر بهمن سال گذشته و زمانی که اعضای هیاترئیسه با هدفی مشترک دست در دست هم دادند تا رئیس فدراسیون را عزل کنند، این امیدواری وجود داشت که آنها با وجود ناآشنایی با فوتبال و کمترین تجربهای که دارند بتوانند با اتحاد و همدلی امور فوتبال را پیش ببرند اما زمان زیادی نگذشت که منافع شخصی بر منافع فوتبال چربید و اختلاف شدیدی بین اعضای هیاترئیسه به وجود آمد. هیاترئیسه فدراسیون فوتبال که میتوان از آن به عنوان ضعیفترین هیاترئیسه تاریخ فدراسیون فوتبال یاد کرد نه تنها اوضاع این رشته پس از عزل رئیس را بهتر نکرد بلکه شرایط را به سمتی برد که اوضاع بحرانیتر از قبل شد. اختلافاتی که بین اعضای هیاترئیسه به وجود آمد کار را به دفاع از منافع فردی به جای منافع ملی کشاند و چند عضو به دنبال برکناری دبیرکل فدراسیون بودند تا گزینه مدنظر خودشان را وارد فدراسیون کنند. در این میان مهرداد سراجی، مدیرعامل پیشین باشگاه سایپا که تیم فوتبال ریشهدار این باشگاه را به دسته اول فرستاد و یکی از مخالفان اصلی عزیزیخادم بود، در مصاحبهای تاکید کرد پای منافع فوتبال ایستاده است. این اظهارنظر درحالی صورت گرفت که سراجی در نشستهای چند ماه اخیر فدراسیون و هیاترئیسه حضور نداشته است. یکی از مهمترین نشستهای هیاترئیسه، یکشنبه 18 اردیبهشت در محل آکادمی ملی فوتبال برگزار شد و از بین ۸ عضوی که میتوانستند در نشست حضور داشته باشند فقط مهرداد سراجی غایب بود تا نشست از رسمیت بیفتد. حتی شهره موسوی هم که در بازداشت به سر میبرد به صورت آنلاین در جلسه شرکت کرد اما مهرداد سراجی که قرار بود پای کار فوتبال بایستد به این نشست نیامد. اکثر مردم نگران نتایج تیم ملی فوتبال ایران در جامجهانی 2022 هستند. با توجه به گروه تیم ملی، حالا بیشتر از همیشه پیروزی و موفقیت برای آحاد جامعه حائز اهمیت است اما متاسفانه سکان هدایت فوتبالمان به دست افرادی افتاده که با لجبازی و کینهتوزی در حال هدر دادن این روزهای طلایی هستند. کاش نهادهای بالادستی بیش از این صبر و نجابت به خرج ندهند و نظارهگر این معرکه مضحک و بیمعنا نباشند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|