گروه فرهنگ و هنر: در میان شاعران برجسته انقلاب، نام مرحوم سبزواری به‌گونه‌ای دیگر می‌درخشد. «آقای حمید» را می‌توان مضمون‌ساز و مسلط به واژه‌ها دانست که در حد بالای قریحه شعری، اشعارش را در خدمت مردم و انقلاب می‌سرود. اگرچه او هم مانند دیگر شاعران و ادیبان، پس از مرگش به زبان‌ها آمد اما هنوز در قدرش ستایش نشده است. همانطوری که هیچ بازنشری از آثار او در بازار کتاب دیده نشده و حتی مقبره‌‌‌‌اش که پیش از این بنا بود تبدیل به موزه دائمی استاد شود، این روزها خوابگاه معتادان شده است! اما روز گذشته چهارمین
«شنبه انقلاب» بهانه‌ای بود تا ادیبان انقلابی در منزل استاد سبزواری دور هم جمع شوند و یاد ایشان را زنده کنند. در این مراسم که به همت جنبش مردمی پاسداشت 40 سال انقلاب اسلامی در خانه پدر شعر انقلاب برگزار شد، اهالی ادب نظیر علیرضا قزوه، حسین اسرافیلی، محمدرضا سنگری، مجتبی رحماندوست، محمد گلریز، راضیه تجار، قاسم صرافان، عباسعلی براتی‌پور و... حضور داشتند.
ادیب بودن رهبران انقلاب، عامل بزرگ تعالی ادب پارسی است
علیرضا قزوه در این نشست با اشاره به شخصیت بزرگ و انقلابی استاد سبزواری اظهار داشت: استاد سبزواری شخصیتی بزرگ بود و بعد از فوت ایشان تازه شخصیت آن مرحوم شناخته شد. وی با اشاره به نقش رهبران انقلاب در اعتلای شعر و ادبیات بعد از انقلاب تصریح کرد: ادیب بودن رهبران انقلاب اسلامی ایران، عامل بزرگ تعالی ادب پارسی است. قزوه گفت: ادبیات فارسی همواره مورد هجوم کشور‌‌های بیگانه بوده، به صورتی که اگر فارسی‌ستیزی انگلیس در هند نبود، زبان فارسی، در بین چند زبان نخست دنیا بود. وی افزود: کسی در حد استاد سبزواری نبود؛ آن مرحوم با شور انقلابی در شب‌های ‌شعر انقلاب شرکت می‌کرد و همیشه پا در رکاب این انقلاب بود.
خاطره کتک خوردن مرحوم سبزواری
همسر مرحوم سبزواری در بخشی از این مراسم ضمن خیرمقدم به شرکت‌کنندگان گفت: مرحوم سبزواری دیگر فراموش شده و نه‌تنها کتاب‌هایش منتشر نمی‌شود، بلکه از یادها نیز رفته است، در صورتی که او تمام اوقات خود را صرف انقلاب و مردم کرده بود. وی با ذکر خاطره‌ای گفت: سال 32 که هنوز محسن به دنیا نیامده بود، در سبزوار سخنرانی کرد که نیروهای رژیم پهلوی می‌خواستند او را بازداشت کنند اما او را فراری دادیم و به اسفراین رفت و از آموزش‌وپرورش اخراج شد. روزی که بازگشت دیدم کتک‌ خورده و کوفته است که فهمیدیم مشغول شوراندن کارگران بوده که ریخته‌اند و او را کتک زده‌اند. همچنین محسن سبزواری فرزند مرحوم حمید سبزواری، ضمن انتقاد از کمرنگ بودن آثار و کتب شاعران بزرگ در نمایشگاه کتاب، گفت: وقتی به نمایشگاه کتاب سر زدم، متاسفانه کتابی از استاد سبزواری پیدا نکردم، این در حالی است که روحیات استاد سبزواری روحیاتی بود که همواره برای مردم جان می‌داد.
«حمید» از آزمون انقلاب سرافراز بیرون آمد
محمدرضا سنگری در بخش دیگری از این مراسم با اشاره به اینکه سبزواری «شاعر شاعرآفرین بود»، گفت: انقلاب یک آزمونگاه بزرگ است و در باور دینی ما انسان به حال خود رها نمی‌شود، بلکه لحظه لحظه در حال آزموده شدن است. در این آزمون‌ها بسیاری خود را گم می‌کنند. وی افزود: حمید سبزواری ممتحن بزرگی بود که از آزمون انقلاب سرافراز بیرون آمد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برخی انقلاب را همراهی نکردند و عده‌ای هم آن را رها کردند اما چهره‌های بزرگی مانند استاد اوستا، شاهرخی، مرحوم مشفق کاشانی، مرحوم سپیده کاشانی که مجموعه شعری از او پیش از انقلاب منتشر شده بود و استاد سبزواری با انقلاب ماندند. این استاد دانشگاه گفت: اینها شاخه‌های تناور جریان انقلاب هستند و چهره‌های امروز برخاسته از زحمات تلاش‌های افرادی مانند استاد سبزواری هستند و از این رو نام حمید سبزواری گم نمی‌شود و در آینده سبزواری حضور دارد. او اضافه کرد: هزار سرود تعداد کمی نیست که مرحوم سبزواری برای انقلاب سروده که در زبان مردم زمزمه می‌شد؛ چه در سال‌های انقلاب و چه در سال‌های دفاع‌مقدس. او در 29 سالگی مقابل کنسرسیوم نفت ایستاد و این به معنای این است که با وقوع انقلاب، انقلابی نشد. او در دوره‌ای که در زندان به سر می‌برد، روشن‌ترین سرودها را سروده و اینها یعنی سبزواری زنده است.
4 هزار زن شاعر سند افتخار ادبی جمهوری اسلامی است
راضیه تجار از نویسندگان برجسته ادبیات پایداری نیز ضمن گرامیداشت یاد و خاطره این استاد شعر و ادب گفت: مفتخریم که در این دقایق در کنار اساتید انقلابی و شاعران بزرگوار و در منزل ایشان یاد و نام آن استاد فقید را گرامی می‌داریم. وی افزود: انقلاب اسلامی نگاهی ویژه به حوزه شعر و ادبیات داشت و 4 هزار زن شاعر و داستان‌نویس، سند افتخار ادبی جمهوری اسلامی ایران است. تجار افزود: بر کسی پوشیده نیست که نظیر استاد سبزواری کم پیدا می‌شود. اگرچه دل و ظاهر استاد سبزواری در بین ما نیست اما یاد و خاطر ایشان و اشعار وی در جان مخاطبان قرار دارد که هر شعر او گویی هزاران بار حیات شاعر را تداعی می‌کند. وی عنوان کرد: خانواده استاد سبزواری از اینکه نام ایشان به فراموشی سپرده شود نگران نباشند؛ ایشان ظاهرا در دیده‌ها پنهان شده اما همواره آثارشان جاری و ساری است. وی در پایان خاطرنشان کرد: انجمن قلم وظیفه خود می‌داند گزیده اشعار استاد سبزواری را چاپ کند. بر همین اساس این انجمن برای تجدید چاپ گزیده اشعار این استاد فقید، آمادگی دارد.
وقتی سیدحسن حسینی سروده‌‌های سبزواری را ماندگارترین می‌دانست
حسین اسرافیلی از پیشکسوتان عرصه شعر در ادامه این برنامه اظهار داشت: سربلندی پرچم انقلاب اسلامی مدیون فداکاری‌‌های امثال حمید سبزواری است. وی افزود: در خاطرم است که سیدحسن حسینی می‌خواست کاری با عنوان گفت‌وگوی شاعران انجام دهد، وقتی از او پرسیدم اولین نفر سراغ چه کسی می‌روید گفت سراغ حمید سبزواری خواهم رفت و می‌خواهم فقط درباره سرودهای او گفت‌وگو کنم، زیرا ماندگارترین سرودهای بعد از انقلاب است.
سبزواری در همه اشعارش به انقلاب اشاره می‌کرد
محمد گلریز در این مراسم ضمن خواندن برخی از اشعار انقلابی که مرحوم حمید سبزواری آن را سروده بود، گفت: در عرصه شعر و ادبیات کارهای بزرگی انجام شده، این در حالی است که دشمنان انقلاب درصدد القای این هستند که کاری در عرصه ادبیات نشده است. وی افزود: من از چند ماه پیش از انقلاب در محضر استاد سبزواری بودم و توفیق داشتم اشعار او را بخوانم. گلریز با اشاره به  چند ویژگی شاخص مرحوم سبزواری گفت: اشعار ایشان به گونه‌ای بود که مردم با آن زندگی می‌کردند، بر همین اساس در جلسه‌ای که مقام معظم رهبری حضور داشتند تاکید کردند باید به گونه‌ای شعر گفت که مانند شعر «بانگ آزادی» مرحوم سبزواری باشد؛ شعری که مردم آن را زمزمه می‌کردند. وی عنوان کرد: شهامت و شجاعت از ویژگی‌‌های شاخص مرحوم سبزواری بود، ایشان قبل از انقلاب و حتی در فضای ترور سال‌های ابتدایی انقلاب ترسی از شعر گفتن نداشت و در یک کلام ایشان فدایی انقلاب و در سرودن هر شعری بی‌پروا بود. هر شعری که استاد سبزواری می‌سرود حتی در اشعار عرفانی، اشاره‌ای به انقلاب می‌کرد.
قاسم صرافان در این مراسم شعری تقدیم به مرحوم حمید سبزواری کرد که 2 بیت آن به شرح زیر است:
من انقلابی‌ام یعنی دلاورم/ همدرد مردمم همراه رهبرم
سبز است هر قلم از خون جاری‌ام/ سرخ است دفترم من سبزواری‌ام
در این مراسم عباسعلی براتی‌پور و رضا اسماعیلی نیز اشعاری را قرائت کردند.

وارش گیلانی: 1- «محمدصادق رحمانیان» که به «صادق رحمانی» شهرت دارد، از شاعرانی است که آهسته اما پیوسته می‌رود و مدارج شعری و شاعری را یکی‌یکی با طمأنینه طی می‌کند. شخصیت او نیز شبیه شعرها و شاعری او است. وی سال 44 در شهرستان «گراش» فارس به دنیا آمد. پدرش از علمای دین و شاعر بود و دیوان شعری به نام «سرود آفتاب» دارد که به همت پسر، پس از وفاتش به چاپ رسید. صادق رحمانی گویا در کودکی چندان اهل درس و مشق و مدرسه نبود، اگرچه او بعدها، درس و تحصیل را در درهای باز حوزه و دانشگاه و رسانه‌هایی نظیر نشر، مطبوعات و رادیو دید و پس از آن شیفته شعر و تحصیل شد. صادق پس از گرفتن دیپلم، به حوزه علمیه «رضوی» قم رفت و تا مرتبه «سطح»، نزد اساتید حوزه تحصیل کرد. پس از آن در دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی پذیرفته شد و کلاس درس اساتیدی چون سادات‌ناصری، شفیعی‌کدکنی، فرشیدوَرد، لسان، درخشان، شیخ‌الاسلامی، مصفا، بانو کریمی، فیروزکوهی و دیگر اساتید را تجربه کرد. صادق بعدها در دانشگاه آزاد، موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شد و اینک در حال گرفتن مدرک دکتراست. رحمانی سال 70 با خانم «راضیه آخوندی» ازدواج کرد و اینک 3 فرزند دارد. صادق پس از تحصیل در حوزه و دانشگاه، کار در مراکز فرهنگی را آغاز کرد. وی هم‌اینک مدیر شبکه «فرهنگ» است.
2- صادق با دست‌نوشته‌های پدر که شعر بود، راه به دیوان‌ها و دفترهای اشعار شاعران دیروز و امروز برده و کم‌کم با شعر آشنا شد. این شعر از نوجوانی و تا زمانی که صادق 3 ماه هر سال تابستان را در جبهه‌ها می‌گذراند، با او بود. نخستین‌بار شعر او در مجله «امید انقلاب» چاپ شد و دیگر شعرهای دفاع‌مقدس او به ترتیب در روزنامه‌ها و نشریات دیگر.    پژوهش در فرهنگ مردم گراش، در کنار شاعری و دیگر فعالیت‌های ادبی و فرهنگی، از دغدغه‌های رحمانی است. وی در این راستا تاکنون نزدیک به 30 شماره مجله با نام «گراش» چاپ کرده و کتاب‌هایی تحقیقی با نام‌های «سیمای لارستان»، «تاریخ مفصل لارستان» و «زبان لارستان» به چاپ رسانده است. دومین مجموعه‌شعر رحمانی با نام «انار و بادگیر» نیز به زبان محلی گراشی سروده و چاپ شده است.
3- نخستین دفتر شعر صادق را انتشارات «محراب اندیشه» با نام «با همین واژه‌های معمولی» سال 72 به چاپ رساند. دفتر شعر «همه چیزها آبی است» نیز از جمله دفترهای او به زبان پارسی است که سال 75 توسط محمدالامین، شاعر عراقی نیز به زبان عربی ترجمه و منتشر شد. از گزینه ‌اشعار «نیستان» که بگذریم، به آخرین مجموعه‌شعر صادق می‌رسیم که «سبزها و قرمزها» نام دارد؛ مجموعه‌ای که بیش از پیش صادق را به عنوان شاعری خلاق و ابداع‌گر به جامعه ادبی معرفی کرد. او در این مجموعه نگاهی خاص به اشیا و پیرامون خود دارد. صادق در شعر کوتاه ایرانی، تجربه‌ای نو را به ارمغان آورده است.  مجموعه‌شعر زیر چاپ «آبی روشن، آبی خاموش» نیز به دنبال ابداع و تجربه دفتر پیشین صادق، قابل تأمل است. اینک که بیش از 3 دهه از فعالیت شعری، ادبی و فرهنگی رحمانی می‌گذرد، او در بسیاری از محافل، همایش‌ها و کنگره‌های داخلی و خارجی شرکت داشته است. وی در طول سال‌های شاعری، اغلب قالب‌های شعری را تجربه کرده است اما غزل و شعر نیمایی و شعر سپید را بهتر از دیگر قالب‌ها و شیوه‌ها می‌سراید.
4- «سیدعلی میرافضلی» شاعر و پژوهشگر، درباره رباعیات نیمایی صادق و به طور خاص درباره دفتر شعر «سبزها و قرمزها»ی او می‌گوید: «طبیعی‌گرایی یکی از شاخصه‌های این مجموعه است. شاعر در درنگ‌های کوتاه، تاریخ و جغرافیای دیار خود را در هم آمیخته و توصیف‌های موجز از مناظر و حالات و رفتارهای مردمان آن دیار ارائه داده است. این بومی‌گرایی اصیل، البته گاه در دامن یک حس نوستالژیک بدوی درغلتیده اما شاعر اغلب حد و فاصله خود با موضوع شعر را رعایت کرده است». «صد رباعی نیمایی»، عنوان زیرتیتر مجموعه «سبزها و قرمزها» است و نشان می‌دهد در قالب رباعی ابداعاتی انجام داده و این ابداع به نام او ثبت شده است. دکتر «علیرضا فولادی» استاد دانشگاه، در این باره می‌گوید: «در اینجا با قالبی از شعر مواجهیم که نشان از نوجویی شاعر دارد؛ قالبی به صورت یک، دو، سه یا چهار مصراع رباعی به صورت پلکانی که گاه این مصراع‌ها، یک مصراع کامل نیستند»:
«در گوشه متروکه یک گورستان/ گوری تنها/ با نام رضا/ آزاد و رها».
 

عطیه مسجدی: داستان باز هم داستان پینوکیوی ساده‌دل است! پینوکیو نه یک‌بار، نه 2 بار، بلکه بارها گول خورد و داشته‌هایش را بارها باخت. یک‌بار گربه نره حواسش را پرت می‌کرد، بار دیگر روباه مکار فریبش می‌داد و بارها گربه و روباه شانه به شانه هم به ریشش می‌خندیدند. در مسیر مدرسه پولی که برای خرید کتاب و گام برداشتن در جهت بالندگی در اختیار داشت به دعوت روباه و گربه از دست داد تا شاهد تماشای نمایش خیمه‌شب‌بازی‌ای باشد که
آن دو برایش تعریف کرده بودند! با شور و اشتیاق و هیجان پول کتابش که همه دارایی‌اش بود پرداخت و راهش از مدرسه به نمایش خیمه‌شب‌بازی کج شد! اینجای داستان جالب‌تر هم هست، دقت کنید. پینوکیوی ساده‌دل و سبک مغز از تماشاچی داستان تبدیل به عروسک خیمه‌شب‌بازی و حتی ستاره خیمه‌شب‌بازی شد! عروسکی که هی رقصانده شد و هی رقصید! چقدر دل‌مان برای بدبختی پینوکیو می‌سوخت و لجمان از بی‌شرفی روباه و گربه در می‌آمد! کم کم تمام دلخوشی‌مان شد پول‌هایی که وعده رقصانده شدن عروسک بینوا بود اما روباه مکار و گربه نره باز دست به کار شدند. وعده‌های جدید؛ وعده‌های عجیبی که پینوکیو نباید باور می‌کرد اما پینوکیو ساده‌دل بود و باز هم تمام دارایی‌اش را در سرزمین آرزوها کاشت به امید چند برابر شدن! به امید روزهای طلایی، به امید رفع تمام محرومیت‌ها به یکباره و برای همیشه! آنچه داشت، کاشت و خوابش برد. بیدار که شد متوجه شد گربه و روباه همه کاشته‌هایش را برداشته و او را از درختی آویزان کرده‌اند. پینوکیو ذلیل شده بود، تحقیر شده بود، او بی‌همه چیز شده بود اما شاید باورتان نشود او باز هم گول همان 2 موجود شرور دروغگوی طماع را خورد! داستان درازگوش شدنش در آرزوی آرمان‌شهرش که حتما یادتان هست! خدا عاقبت همه‌مان را به خیر کند. فارغ از داستان‌های عجیب اما واقعی که بارها خوانده و شنیده و دیده‌ایم، به واقع شما فکر می‌کنید گربه نره بهتر بود یا روباه مکار؟ اگر پینوکیو مجبور بود یکی را انتخاب کند کدام گزینه مناسب‌تری بود؟ گربه نره بدون نظر روباه مکار و روباه بدون همدستی گربه غلطی می‌کردند؟ اگر روباه مکار حیله‌پیشه، ژست خیرخواهی می‌گرفت و ادای یارکشی در می‌آورد، پینوکیو باید از گربه احمق می‌برید و چاکر روباه می‌شد؟ بابا پینوکیو! تو پدر همه ما را درآوردی. دلواپسی پیرمان کرد! اصلا اجباری به انتخاب بین بد و بدتر، بی‌شرف و بی‌شرف‌تر، رذل و رذل‌تر نیست! پینوکیو بیا و آدم شو! بیا زودتر آدم شو! بیا و تا ته داستان نرو! بیا و خر نشو!
 

روزبه بمانی برای «سردلبران» خواند
روزبه بمانی نخستین تیتراژ تلویزیونی خود را برای سریال «سر دلبران» به تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی و به کارگردانی محمدحسین لطیفی خواند. به‌گزارش روابط عمومی اوج، روزبه بمانی پیش از این تیتراژ فیلم سینمایی «بدون تاریخ، بدون امضا» ساخته وحید جلیلوند را خوانده بود و هم‌اکنون نیز فیلم سینمایی «لاتاری» ساخته محمدحسن مهدویان با صدای او روی پرده سینماست. ترانه تیتراژ «سر دلبران» را نیز روزبه بمانی سروده است و کارن همایونفر نیز آهنگسازی این قطعه را بر عهده دارد. سریال «سر دلبران» به تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی و کارگردانی محمدحسین لطیفی تازه‌‌‌‌‌ترین محصول سازمان هنری- رسانه‌ای اوج است که ماه مبارک رمضان امسال روی آنتن سیمای ملی می‌رود. برزو ارجمند، فرهاد قائمیان، متین ستوده، محمد کاسبی، اسماعیل محرابی و بهاره افشاری از جمله بازیگران این سریال هستند.

با پخش سریال رمضانی «رهایم نکن»
شبکه 3 زودتر به استقبال ماه رمضان می‌رود
پخش مجموعه تلویزیونی «رهایم نکن» به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور از چهارشنبه این هفته در شبکه 3 سیما آغاز می‌شود. به گزارش فارس، عنوان این سریال به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور پیش از این «دستت را به من بده» بود که به «رهایم نکن» تغییر یافت و هم‌اکنون گروه مشغول گرفتن سکانس‌‌‌هایی از این مجموعه در لاهیجان هستند. گفتنی است، این مجموعه تلویزیونی در 28 قسمت شب‌های رمضان ساعت 20:40 روی آنتن خواهد رفت. محمدمهدی عسگرپور پیش از این ساخت سریال‌های موفق تلویزیونی همچون جراحت، نفس گرم، شیدایی، گل‌های گرمسیری و... را برعهده داشته است. در این مجموعه، امین تارخ، فریبا متخصص، محمدرضا هدایتی، مریم بوبانی، مارال فرجاد، نیما شعبان‌نژاد، دنیا مدنی، بابک بهشاد، علی استادی، معصومه قاسمیپور، شیرین آقاکاشی، رحمان باقریان، کاظم هژیرآزاد، حسین ملکی و... به ایفای نقش می‌پردازند. در خلاصه داستان «رهایم نکن» آمده است: رسول تولایی به عنوان بزرگ‌تر، محبوب و مورد اعتماد چند خانواده است. این اعتماد به واسطه بازخوانی گذشته خدشه‌دار می‌شود. خانواده‌‌‌هایی که هر کدام با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنند و در پی یافتن مقصر اصلی هستند.


کناره‌گیری رئیس «پولیتزر» به خاطر اتهام‌های جنسی
«جونو دیاز» نویسنده معروف به دلیل مجموعه‌ای از اتهام‌های جنسی از سمت ریاست جایزه ادبی «پولیتزر» کناره‌گیری کرد. به گزارش ایسنا، هیات‌مدیره جایزه ادبی پولیتزر در بیانیه‌ای اعلام کرد: «جونو دیاز» نویسنده برنده جایزه پولیتزر و پروفسور نویسندگی خلاقانه از سمت ریاست این جایزه ادبی کنار رفته است و به اتهام‌های او به صورت مستقل رسیدگی می‌شود. «دیاز» که اخیرا به ریاست این نهاد ادبی گماشته شده بود،‌ همچنان یکی از اعضای هیات‌مدیره جایزه پولیتزر باقی خواهد ماند. او که در سال ۲۰۰۸ با رمان «زندگی کوتاه شگفت‌انگیز اسکار وایو» موفق به کسب جایزه پولیتزر ادبیات شد، در چند وقت اخیر با اتهام‌های سوءاستفاده اخلاقی از سوی چند نفر روبه‌رو شده و به همین دلیل جشنواره نویسندگان سیدنی در استرالیا نیز از حضور او در این رویداد ممانعت کرد. کتابخانه عمومی دانشگاه کمبریج هم اعلام کرد برنامه کتابخوانی سالانه خود را با حضور «جونو دیاز» لغو کرده است. «دیاز» که علاوه بر جایزه پولیتزر، برنده چندین جایزه دیگر از جمله جوایز پن، او. هنری، حلقه ملی منتقدان کتاب، مک آرتور و ساندی تایمز شده است، ماه گذشته در مقاله‌ای که در نشریه نیویورکر نوشته بود فاش کرد که در دوران کودکی توسط فردی مورد آزار و اذیت جنسی قرار می‌گرفته است.

آغاز فروش اینترنتی «گیلن باره»
فروش اینترنتی مستند «گیلن باره» از تولیدات مرکز بسیج صداوسیما، به کارگردانی داوود مرادیان در سایت سینمامارکت آغاز شده است. به گزارش «وطن‌امروز»، این مستند به تبعات اقتصادی فتنه ٨٨ و اجماع جهانی برای اعمال تحریم‌ها علیه ایران می‌پردازد و روایتی از وضع تحریم‌ها علیه ایران از سال ١٣٥٨ تا ١٣٨٨ را شامل می‌شود. «گیلن باره» نام سندرم نادری است که از یک بیماری ساده شروع و در نهایت باعث فلج شدن یا مرگ فرد می‌شود و چون این مستند نیز به اتفاقات سال 88 می‌پردازد که در نهایت منجر به ایجاد اجماع جهانی برای اعمال تحریم‌‌های همه‌جانبه علیه ایران شد، این اسم برای آن انتخاب شده است. گفتنی است، «گیلن باره» مستندی به تهیه‌کنندگی داوود مرادیان، نویسندگی لطیفه مرتضوی و تدوین محمدرضا اسفاری است که در مرکز بسیج صداوسیما تولید شده است. گفتنی است، علاقه‌مندان خرید اینترنتی می‌توانند این اثر را از سایت سینمامارکت
تهیه کنند.


یوسف سلامه، بازیگر «به وقت شام»:
حاتمی‌کیا با تمام حسش فیلم می‌سازد
یوسف سلامه، بازیگر فیلم «به وقت شام» که با دیالوگ «چطوری ایرانی» مشهور شد با بیان اینکه ابراهیم حاتمی‌کیا کارگردان سختگیر و دقیقی است، جدا شدن از گروه «به وقت شام» را چیزی شبیه احساس مرگ نامید. به گزارش فارس، این بازیگر لبنانی که چندی پیش برای حضور در اکران‌‌های مردمی به ایران سفر کرده بود با بیان اینکه بازیگر تئاتر است، از سابقه خود در مجموعه‌‌های تلویزیونی و سینمایی خبر داد. وی با اشاره به مسیحی بودن خود، حزب‌الله لبنان را سپر دفاعی لبنان  دانست و اظهار داشت: برای من حزب‌الله تنها قدرتی است که در منطقه جلوی اسرائیل ایستاده است. برای من حزب‌الله مانند سپری می‌ماند که از لبنان دفاع می‌کند. وی درباره برجسته شدن دیالوگ «چطوری ایرانی» و استقبال مخاطبان از وی گفت: وقتی که تیزر فیلم پخش شد و آخر فیلم گفت «چطوری ایرانی؟»، درست یک ساعت بعد همه در اینستاگرام می‌گفتند «چطوری ایرانی». خاطرم است که در همان روز فقط به خاطر «چطوری ایرانی» 2 هزار مخاطب به مخاطبان صفحه اینستاگرامم اضافه شد. بعد از آن در کاریکاتورها هم می‌نوشتند که «چطوری ایرانی»، حتی بسیاری از افراد اسم من را هم نمی‌دانستند و با عنوان «چطوری ایرانی» من را صدا می‌کردند. سلامه با اشاره به همکاری خود و ابراهیم حاتمی‌کیا، وی را کارگردان برجسته‌ای دانست که قلب مردم را با فیلم‌هایش تکان می‌دهد. او پیرامون شخصیت این کارگردان اظهار داشت:  من راجع به ابراهیم حاتمی‌کیا تحقیق کردم و فهمیدم که او یکی از کارگردانان مطرح ایران است و وقتی فیلمش در سینما بیاید، همه مردم می‌روند و فیلمش را تماشا می‌کنند، این موضوع هم به‌خاطر این است که با تمام حسش فیلم می‌سازد. او قلب مردم را با فیلم‌هایش تکان می‌دهد. سلامه در ادامه افزود: قطعاً کارگردان سختگیری است و کار کردن با او آسان نیست چرا که با دقت تمام سکانس‌ها را ضبط می‌کند. او حتی یک خطا را هم از شما قبول نمی‌کند. وقتی که می‌دانید برای ابراهیم حاتمی‌کیا کار می‌کنید، موجی از انرژی‌های مثبت به سمت شما می‌آید. وقتی که کار تمام می‌شود و باید از حاتمی‌کیا جدا شوید،‌ احساس مرگ می‌کنید.


فروش 130 میلیاردی نمایشگاه کتاب
رئیس کمیته تخلفات نمایشگاه کتاب تهران گفت: تا روز نهم نمایشگاه کتاب ٣٧١ گزارش تخلف به دست ما رسید که ٢٤١ رای بر مبنای آن صادر شد و در نهایت ٩٥ ناشر متخلف از حضور در نمایشگاه سال بعد محروم شدند. به گزارش فارس، همایون امیرزاده، رئیس کمیته تخلفات سی‌ویکمین نمایشگاه کتاب تهران بیان داشت: آمار فروش نمایشگاه تا ظهر روز جمعه نشان می‌دهد ٨٩ میلیارد تومان فروش درون‌ شبکه بانک شهر انجام شده و اگر فروش خارج شبکه را نیز به این رقم بیفزاییم، این نمایشگاه حدود ١٣٠ میلیارد تومان فروش داشته است. امیرزاده اضافه کرد: بازدید در این دوره ٢٠ درصد رشد داشته و در برخی روزها و ساعت‌ها تعداد مراجعات رکورد تمام دوره‌ها را شکسته است.