سیاستهایی که میتواند قیمت نفت را بالا نگه دارد
ادامه موضع روحانی یعنی افزایش درآمد نفتی!
ضیاءالدین عمادی: دکتر روحانی اخیراً در جمع ایرانیان مقیم سوییس گفت: «چندی پیش یکی از مقامات آمریکایی گفته بود ما میخواهیم نگذاریم ایران حتی یک قطره نفت صادر کند». روحانی ادامه داد: «این مسؤول آمریکایی قاعدتا معنی حرف خود را نمیفهمد و نمیتواند آن را تحلیل کند و فقط حرف میزند، زیرا اگر ایران نتواند نفت خود را صادر کند، معنایش این است که نفت کل منطقه صادر نمیشود!» سپس روحانی با لحن تهدیدآمیزی ادامه داد: «اگر شما توانستید، این کار را بکنید و نتیجهاش را ببینید که چه هست!» اظهارات روحانی بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و بویژه خارجی داشت و حتی قیمت نفت در بازار جهانی را تحت تاثیر قرار داد. اما چرا سخنان روحانی این مقدار مورد توجه قرار گرفت؟
بستن تنگه هرمز؛ یک گزینه جدی و ترسناک برای غربیها
از 94 میلیون بشکه نفت تولیدی در جهان، 18 میلیون بشکه آن روزانه از «تنگه هرمز» عبور میکند، بنابراین تنگه هرمز یکی از راهبردیترین آبراههای دنیاست که تاثیر بسزایی بویژه در تجارت نفت و فرآوردههای نفتی دارد. کشورهای عربستان، عراق، ایران و کویت به عنوان 4 کشور بزرگ تولیدکننده نفت و همچنین قطر، امارات و بحرین تبادلات تجاری و نفتی خود را از تنگه هرمز انجام میدهند. برخی کارشناسان جغرافیای سیاسی و کارشناسان انرژی در سطح جهان، صحبتهای اخیر روحانی را اشاره مستقیم به تنگه هرمز تفسیر کردهاند. رویترز در این باره نوشت: «روحانی صادرات نفت همسایگان ایران را در صورتی که فروش نفت کشورش متوقف شود، تهدید کرد». همچنین رویترز گفته است اگرچه اظهارات روحانی برای تفسیر باز است اما مقامات ایرانی در گذشته تهدید کرده بودند تنگه هرمز را میبندند. همچنین یورونیوز عنوان کرد روحانی گفته است: «فشار آمریکا برای توقف فروش نفت ایران ممکن است روی صادرات منطقه تاثیر بگذارد». بلومبرگ نیز این سخنان روحانی را کاملا مطابق با بستن تنگه هرمز تفسیر کرد و از اهمیت بالای این تنگه به دلیل انجام 30 درصد نقل و انتقال نفت دنیا از این شاهراه مهم دریایی خبر داد». سخن روحانی و پس از آن نامه هوشمندانه سردار سلیمانی برای رسانههای غربی، حکم تضمین تهدید روحانی به بستن تنگه هرمز در موقعیتی است که اقتصاد نفتی ایران مورد خدشه قرار گیرد و این تهدید را به یک مساله جدی تبدیل کرد. پس از خروج آمریکا از برجام و تهدید ترامپ مبنی بر اعمال تحریمهای جدید سختگیرانه نفتی در روز 13 آبان سال جاری، قیمت نفت خام به یکباره نزدیک به 6 دلار رشد داشت و قیمت نفت برنت از 73 دلار به 79 دلار رسید. این اتفاق که مطلوب غربیها بویژه اروپاییها نیست، موجب افزایش فشارها بر ترامپ شد و وی مجددا از هفته پیش اعلام کرد آمریکا به برخی کشورها برای قطع واردات نفت از ایران مهلت 6 ماهه ارائه خواهد داد که همین مساله موجب کاهش مجدد 3 دلاری قیمت نفت شد اما دوباره پس از صحبتهای روحانی قیمت نفت 2 دلار افزایش یافت. طی سالهای اخیر قیمت نفت خام پس از آنکه با سیاستهای آمریکا و عربستان سعودی، حدود 2 سال مبالغ پایین در بازه 30 تا 50 دلار را تجربه کرد، از اوایل سال 2017 میلادی رو به افزایش گذاشت و در ماههای اخیر تا قبل از اظهارات ترامپ مبنی بر تحریم دوباره ایران، حالت تثبیت شدهای را به خود گرفته بود به طوری که متوسط قیمت نفت برنت از ابتدای سال 2018 تا 2 هفته پیش برابر 68 دلار در هر بشکه بود. میتوان گفت بیشتر کشورهای جهان از جمله آمریکا، اروپا و اعضای اوپک به دلایلی این بازه قیمتی را به عنوان قیمت بهینه برای شرایط اقتصادی کشور خود پذیرفته بودند. افزایش قیمت نفت به مبالغ بالاتر از این، موجب افزایش قیمت سوخت، افزایش هزینههای حملونقل و در نهایت بازگشت دوباره رکود اقتصادی بویژه در کشورهای واردکننده نفت نظیر اروپاییها و کشورهای شرق آسیا میشود. از همین منظر اروپاییها و کشورهای شرق آسیا نسبت به افزایش قیمت نفت پس از تحریم نفت ایران نگرانند، بنابراین هرگونه افزایش قیمت نفت در شرایط حاضر موجب سختتر شدن کار آمریکا برای تحریم ایران در فضای بینالمللی میشود. از همین رو لازم است مسؤولان کشور از ابزارهای مختلف دیپلماسی، اقتصادی و ژئوپلیتیک برای این هدف استفاده منطقی ببرند.
افزایش قیمت نفت تا 300 دلار پس از بستن تنگه
سخنان کنایهدار 2 هفته قبل رئیسجمهور در کشور سوییس اگرچه در یک محفل عمومی و یک ضیافت غیرسیاسی ایراد شد و اگرچه شاید از صلابت و استحکام لازم برای نشان دادن هیمنه عزت جمهوری اسلامی ایران برخوردار نبود و برای همین هم رسانههای جهان با احتیاط خاصی سخنان وی را به بستن تنگه هرمز تعبیر کردند اما همین مقدار از سخنان هم موجب تغییراتی در بازار نفت شده است به طوری که پس از بازتاب سخنان روحانی در رسانههای جهان، قیمت نفت تا امروز حدود 2 دلار افزایش داشته و همانطور که گفته شد نامه سردار سلیمانی نیز این تهدید را جدی کرد. چنانکه روزنامه «الرای» کویت بعد از صحبتهای روحانی و نامه سردار سلیمانی نوشت: در صورت عملی شدن تهدید ایران در بستن تنگه هرمز، قیمت نفت در بازارهای جهانی به 300 دلار در هر بشکه میرسد. طبق قوانین بینالمللی در حوزه دریاها و آبهای آزاد، هر کشوری در مناطق ساحلی خود دارای محدودهای از آبهای سرزمینی یا دریاهای سرزمینی است. این محدوده بر اساس کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها حداکثر 12 مایل دریایی (هر مایل دریایی حدود ۱۸۵۲ متر است) از خط مبدأ دریاست، بنابراین ایران تا شعاع 22 کیلومتری تمام سواحل خود در شهرهای مرزی یا جزایر متعلق به ایران در خلیجفارس دارای محدوده آبهای سرزمینی است. اگرچه ایران نیز قوانین بینالمللی در زمینه آبهای سرزمینی را پذیرفته است و مطابق «قانون مناطق دریایی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس و دریای عمان» عبور و مرور کشتیهای تجاری و غیرجنگی که ناقض نظم و امنیت ملی ایران نباشند که به «عبور بیضرر» تعبیر شده است، از این منطقه بلامانع است اما شاید منظور آقای روحانی در آن جملات نیز ناظر بر حق ایران برای بستن تنگه هرمز در استفاده قانونی از همین عبارات قانون مذکور باشد. مطابق ماده 5 این قانون عبور شناورهای خارجی- به استثنای موارد مندرج در ماده 9- از دریای سرزمینی ایران مادامی که مخل نظم، آرامش و امنیت کشور نباشد، تابع اصل عبور بیضرر است. در صورت بروز شرایط بحرانی، ایران چه از لحاظ قانونی و چه از لحاظ توان نظامی و فنی براحتی امکان بستن تنگه هرمز را دارد. دماغه جنوبی تنگه هرمز متعلق به عمان و بخش غربی آن متعلق به کشور امارات است اما فاصله 22 کیلومتری از جزایر لارک، تنب بزرگ و ابوموسی که جزو آبهای سرزمینی ایران است، نقاط عمیق خلیج فارس را تشکیل میدهد که محل عبور و مرور نفتکشها و کشتیهای بزرگ است. عبور کشتیها از تنگه هرمز فقط از یک آبراه باریک انجام میشود، زیرا عبور از سایر مناطق ممکن است با خطرهایی از جنس برخورد با کشتیهای غرق شده، برخورد با مینهای دریایی در شرایط جنگ یا به گل نشستن کشتی همراه باشد.
موضع مقتدرانه رئیسجمهور و عقبنشینی دشمن
وبسایت «اویل پرایس» که یکی از معتبرترین مراجع تعیین و پیشبینی قیمتهای نفت خام است، سال 2016 پیشبینی کرده بود در صورت وقوع جنگ بین ایران و عربستان قیمت نفت در جهان به بیش از 250 دلار در هر بشکه خواهد رسید. این نشریه تحلیل میکند که در صورت وقوع جنگ بین ایران و عربستان قیمت نفت بلافاصله تا 250 دلار رشد خواهد داشت و ممکن است پس از مدتی به دلیل استفاده از ذخایر استراتژیک کشورهای دنیا قیمت نفت بالای 100 دلار تثبیت شود اما در صورتی که این جنگ طولانی شود یا این دو کشور بنادر و تجهیزات بارگیری یکدیگر را نیز نابود کنند، قیمت نفت تا 500 دلار بالا خواهد رفت. ذخایر استراتژیک کشورهای عضو همکاریهای توسعه اقتصادی که حدود 6/1 میلیارد بشکه و ذخایر استراتژیک آمریکا که برابر 660 میلیون بشکه است، برای پوشش ریسک در شرایط بحرانی احتمالی پیشبینی شده است. به هر حال، اگرچه طی روزهای اخیر بحثهای زیادی در فضای مجازی و رسانهها در نقد و بررسی اظهارات اخیر روحانی شکل گرفته است و برخی آن را به تغییر موضع دولت و چرخش قهرمانانه او از دیپلماسی مذاکرهجویانه به دیپلماسی امتیازجویانه از دشمن (که میتواند با اهرمسازی توانمندیهای ملی، ژئوپلیتیک، نظامی و نقشآفرینی در سیاست منطقهای موثر شود) تعبیر کردهاند و برخی دیگر آن را اتفاقی برشمردهاند و معتقدند این رویکرد و ادبیات در روحانی پایدار نمیماند اما واقعیت آن است که اظهارات رئیسجمهور خواسته یا ناخواسته ما را بیش از پیش با حقیقت «پا پس کشیدن دشمن در صورت پیشروی ایران» آشنا کرد.
سیاستهایی که میتواند قیمت نفت را بالا نگه دارد
حدود 35 درصد از نفت تولیدی دنیا از طریق حملونقلهای دریایی و زمینی بین کشورهای مختلف جابهجا میشود که از این مقدار 80 درصد آن، از منطقهای به نام مثلث طلایی عبور میکند. مثلث طلایی به منطقهای محصور میان تنگه هرمز، تنگه مالاکا (در اقیانوس هند) و تنگه بابالمندب (در حاشیه جنوب غربی یمن) گفته میشود که غیر از ترابری تجاری و انتقال نفت، از اهمیت نظامی بالایی به دلیل تلاقی 4 قدرت آمریکا، روسیه، ایران و چین برخوردار است. به نظر میرسد در شرایط فعلی لازم است ایران برای شکست سیاستهای تحریمی آمریکا و حتی برای دور شدن از خطر احتمالی جنگ، از همه نعمتهای خدادادی نظیر موقعیت سوقالجیشی خود در مثلث طلایی و ابزارهای سیاسی و توانمندیهای نظامی بهره ببرد، زیرا عقبنشینی و بازگو نکردن خطرات احتمالی وقوع جنگ برای دشمن، او را به پیشروی در قلمرو قدرت ایران و به خطر انداختن منافع کشور بیش از پیش حریص میکند که به معنای نزدیک شدن ایران به جنگ واقعی نیز خواهد بود، بنابراین به نظر میرسد اقدامات زیر میتواند آمریکا را از اهداف خوشبینانه ترامپ دور و حقیقت بلوفهای سیاسی او را برای جهانیان آشکار کند.
الف- هزینهزایی تحریم ایران از طریق بالا نگه داشتن قیمت نفت
اگرچه به نظر نمیآید شرایط جدید حاکم بر بازار نفت جهان (نظیر توان افزایش ظرفیت 4/1میلیون بشکهای عربستان و همچنین نفت صخرهای (شیل اویل) آمریکا که با پیشروی قیمت به سمت 100 دلار بخش بزرگتری از آن از توجیهپذیری اقتصادی برخوردار میشود) شکنندگی لازم را برای افزایش قیمتها به بالای 100 دلار داشته باشد اما لازم است ایران از هر ابزاری برای حداکثر نگه داشتن قیمت نفت استفاده کند، زیرا بیشترین فشاری که هماکنون ترامپ را برای تحریم ایران در تنگنا قرار داده است، افزایش قیمت نفت جهانی است. دخالتهای گاه و بیگاه ترامپ در زمان برگزاری اجلاس 174 اوپک و تماسهای مکرر تلفنی او با بنسلمان و مقامات سعودی حاکی از همین فشار است به طوری که وی در تازهترین توئیت خود، اوپک را به دلیل افزایش قیمت بنزین سرزنش و با لحن آمرانهای خطاب به اعضای این سازمان اعلام کرد: «قیمتهای جهانی نفت خام را همین حالا کاهش دهید»؛ توئیتی که با واکنش تند نماینده ایران در هیات عامل اوپک نیز مواجه شد و وی به ترامپ هشدار داد اگر به این رویه پایان ندهد، قیمتهای جهانی نفت خام بالاتر نیز خواهد رفت. همچنین همزمان با برگزاری نشست اعضای اوپک و غیراوپک در هفته گذشته، به نقل از الحیات، ترامپ در یک تماس تلفنی با بن سلمان بر حفظ ثبات بازار نفت و رشد اقتصاد جهانی تاکید کرده است. از سوی دیگر عربستان نیز تاکید کرد با افزایش تولید نفت سعی خواهد کرد مانع افزایش قیمت نفت شود و نفت خود را جایگزین دیگر اعضای اوپک که توان تولید ندارند، خواهد کرد، بنابراین نقطه ضعف آمریکا افزایش قیمت نفت و فرآوردههای نفتی در شرایط فعلی است که باید از طریق تهدید به بستن تنگه هرمز، رایزنیهای منطقهای، حفظ سقف تولید اوپک و... به صورت فعالانه پیگیری شود.
ب- بررسی گزینههای ناامن کردن تنگه هرمز، اخذ عوارض، بستن تنگه
مطمئنا در صورتی که استفاده از ظرفیت تنگه هرمز مورد توافق و همکاری دولت و نهادهای نظامی کشور قرار گیرد، میتوان راههای زیادی را برای استفاده قانونی از ظرفیت این تنگه به کار برد. البته باید در نظر داشت «کنترل و مدیریت انحصاری بر تنگه هرمز» گزینهای کاملا متفاوت با اقدام تنشبرانگیز و جنگافروز «بستن کامل تنگه هرمز» است و میتواند به عنوان یک ظرفیت، مورد بررسی حقوقی و کارشناسی قرار گیرد. گزینههایی نظیر کنترل تنگه و اخذ عوارض برای حفظ امنیت کشتیهای عبوری از آن، مطمئنا گزینهای غیر قابل دسترسی نیست و میتواند تهدید عملیاتی جدیتری را برای آمریکاییها و عربستانیها به نمایش بگذارد. در این صورت مطمئنا مذاکره ایران با کشورهایی نظیر عراق، کویت و قطر نیز به دلیل وابستگی بالای آنها به تنگه هرمز از موضع عزتمندانهتر و قدرتمندانهتری انجام میشود و پشت کردن کشورهایی مثل عراق به ایران در توافقات جهانی نظیر اجلاس اوپک را برای آنها دچار هزینه خواهد کرد.
پ- حضور مقتدرانه در یمن و کمک به انصارالله برای کنترل امنیت بابالمندب
در اختیار گرفتن اختصاصی مدیریت تنگه هرمز وقتی به نتیجه میرسد که تنگه بابالمندب نیز وارد این معادله شود. حضور در بابالمندب یعنی تغییر رفتار در موضوع جنگ یمن و ایفای نقش فعالانه در این میدان که قطعا آمریکا و همپیمانانش را دچار آشفتگی و عصبانیت بیشتری خواهد کرد. اتفاقا حدود یک ماه قبل از اعلام خروج آمریکا از برجام، یمن و بویژه تنگه بابالمندب دچار فشار سنگین نیروهای آمریکایی و عربستانی شد تا بتوانند آنجا را به کلی از اختیار نیروهای انصارالله یمن خارج کنند که این اقدام نشان از تمایل آمریکاییها به کاهش ریسک منطقه مثلث طلایی و حفظ امنیت عرضه انرژی به جهان دارد. عبدالملک حوثی، رهبر انصارالله روز 6 خرداد 97 رسما اعلام کرد درگیری در ساحل غربی استان حدیده به تصمیم آمریکا انجام شد و مزدوران دولت منصور هادی (رئیسجمهوری مستعفی یمن) تنها سربازانی هستند که دستور آمریکا را اجرا میکنند.