23/فروردين/1404
|
22:39
۲۲:۳۷
۱۴۰۴/۰۱/۲۲
یادداشت روز

کلاه‌قرمزی با برچسب چینی!

کلاه‌قرمزی با برچسب چینی!

سمیه خلیلی: دور جدید تنش‌های تجاری میان ایالات متحده و چین، با افزایش افسارگسیخته تعرفه‌های گمرکی از سوی دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ماجراجوی ایالات متحده، وارد مرحله‌ای به غایت خطرناک شده است. این اقدام که با هدف نخ‌نمای «حمایت از صنایع داخلی آمریکا»، کاهش کسری موهوم تجاری و به زعم ترامپ، «بازگرداندن عظمت خیالی به آمریکا» انجام می‌شود، با واکنش‌های گسترده بین‌المللی، هشدارهای دلسوزانه کارشناسان اقتصادی و تمسخر آشکار و بجای طرف چینی روبه‌رو شده است. پکن در اقدامی طنزآمیز و البته عمیقا سیاسی، پیام خود را نه با موشک و تحریم، که با یک «کلاه قرمز» ارسال کرده است؛ کلاهی که در ظاهر، نماد کارزار «آمریکا را دوباره عظمت ببخشیم» است اما در پشت برچسب تولید، با حروف برجسته‌ای نوشته شده: ساخت چین. افزایش تعرفه‌ها بر کالاهای وارداتی از چین، در واقع تازه‌ترین فصل از یک رشته اقدامات تجاری ابلهانه است که ترامپ از زمان روی کار آمدن در پیش گرفته است. او که گویی درکی از مبانی اولیه اقتصاد بین‌الملل ندارد، همواره از کسری تجاری آمریکا با چین انتقاد کرده و تعرفه‌ها را به عنوان ابزاری برای فشار بر پکن و تغییر توازن تجاری به نفع واشنگتن می‌داند. این در حالی است که منتقدان، دلسوزان و اقتصاددانان برجسته بر این باورند این سیاست، نه‌تنها به اهداف شوم مورد نظر دست نخواهد یافت، بلکه به اقتصاد آمریکا و جهان نیز آسیب‌های جبران‌ناپذیری وارد خواهد کرد.
* ترامپ، تعرفه و توهم استقلال اقتصادی
در بحبوحه‌ رقابت‌های انتخاباتی ۲۰۲۴ دونالد ترامپ بار دیگر از همان دفترچه سیاست‌گذاری سال ۲۰۱۶ استفاده کرد: ملی‌گرایی اقتصادی، مقابله با چین و ترویج «صنعت آمریکایی». او در سخنرانی اخیرش اعلام کرد در صورت پیروزی در انتخابات، تعرفه‌ای ۶۰ درصدی بر واردات کالاهای چینی اعمال خواهد کرد و واردات از سایر کشورها نیز بدون استثنا با مالیات سنگین مواجه خواهد شد. اما این رویکرد که با عنوان «حمایت از کارگر آمریکایی» مطرح می‌شود، واقعا تا چه اندازه به نفع اقتصاد ایالات متحده است؟ آیا می‌توان زنجیره تأمین جهانی را نادیده گرفت و در عصر هم‌پیوستگی اقتصادی، به استقلال کامل رسید؟
بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند سیاست‌های تعرفه‌ای ترامپ، نه‌تنها تورم را در داخل آمریکا افزایش می‌دهد، بلکه قدرت خرید مصرف‌کنندگان آمریکایی را نیز کاهش خواهد داد. افزایش قیمت کالاهای وارداتی، از اسباب‌بازی و پوشاک گرفته تا لوازم‌خانگی و تلفن‌های همراه، فشار اقتصادی مستقیمی بر طبقات متوسط و پایین خواهد آورد؛ همان طبقه‌ای که ترامپ مدعی حمایت از آنهاست. بسیاری از اقتصاددانان، اقدام ترامپ در افزایش تعرفه‌ها را «خودزنی» و «شلیک به پای خود» توصیف می‌کنند. افزایش هزینه‌های واردات، به معنای افزایش سرسام‌آور قیمت کالاهای مصرفی برای شهروندان آمریکایی است. از آنجا که بخش قابل توجهی از کالاهای مورد نیاز مردم آمریکا، از جمله پوشاک، لوازم الکترونیکی و اسباب‌بازی‌ها، از چین وارد می‌شود، این افزایش قیمت‌ها می‌تواند فشار کمرشکنی را بر بودجه خانوارها بویژه خانوارهای کم‌درآمد و طبقه متوسط رو به زوال وارد کند. علاوه بر این، افزایش تعرفه‌ها، قدرت رقابت شرکت‌های به احتضار درآمده آمریکایی را نیز در بازارهای جهانی کاهش می‌دهد. بسیاری از این شرکت‌ها برای تولید محصولات خود، به قطعات و مواد اولیه وارداتی از چین وابسته‌اند. افزایش قیمت این مواد اولیه، هزینه تولید را بالا برده و در نتیجه، قیمت تمام‌شده محصولات آمریکایی افزایش می‌یابد. این امر توانایی رقابت این شرکت‌ها را در برابر رقبای خارجی بویژه در کشورهایی که تعرفه‌های پایین‌تری دارند و از عقلانیت اقتصادی بیشتری بهره می‌برند، بشدت تضعیف می‌کند.
* پاسخ چین: یک کلاه‌قرمز، هزار حرف ناگفته
در چنین فضایی، واکنش چین به شکل یک تصویر ساده و در عین حال نیش‌دار منتشر شد: کلاه معروف کمپین ترامپ با برچسبی که حکایت از محل تولید آن دارد؛ چین. رسانه‌های وزین چینی از جمله گلوبال تایمز با تیترهایی طعنه‌آمیز نوشتند «حتی میهن‌پرستی ترامپ هم ساخت چین است!» 
این واکنش، تنها یک شوخی رسانه‌ای نیست، بلکه پاسخی هوشمندانه به استراتژی شکست‌خورده‌ ترامپ در جنگ تجاری قبلی‌اش با پکن در سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ است. چین با یادآوری اینکه حتی نمادهای ملی‌گرایی ترامپ وابسته به تولیدات کارخانه‌های چینی است، توانست عمق وابستگی اقتصاد آمریکا به زنجیره جهانی را به رخ بکشد.
* تأثیرات جهانی یک بازی دو سر باخت
افزایش تعرفه‌ها فقط یک جنگ دوجانبه میان چین و آمریکا نیست، بلکه موج آن به سرعت به اروپا، آمریکای لاتین و سایر اقتصادهای وابسته به صادرات سرایت خواهد کرد.
 پیش از این، اتحادیه اروپا هشدار داده بود در صورت اعمال تعرفه‌های جدید از سوی واشنگتن، اقدامات متقابلی اتخاذ خواهد کرد. در چنین شرایطی، احتمال شکل‌گیری جنگ تعرفه‌ای چندجانبه‌ای وجود دارد که تنها نتیجه‌اش رکود در تجارت جهانی و بی‌ثباتی در بازارهای مالی خواهد بود.
از سوی دیگر، کشورهایی چون مکزیک و ویتنام که در جنگ تجاری قبلی به ‌عنوان جایگزین چین در صادرات به آمریکا مطرح شده بودند، اکنون نیز در تیررس تعرفه‌های ترامپ قرار گرفته‌اند. چنین رویکردی، نه‌تنها به شرکای تجاری آسیب می‌زند، بلکه تصویر آمریکا به ‌عنوان شریک قابل ‌اعتماد را نیز خدشه‌دار می‌کند.
* واقعیت پشت شعار: آیا «عظمت» قابل واردات است؟
پاسخ چین به ‌ظاهر یک شوخی تصویری بود اما در واقع، سوالی عمیق را مطرح می‌کند: اگر عظمت آمریکا، همان‌طور که ترامپ تبلیغ می‌کند، با پوشیدن یک کلاه قرمز تحقق می‌یابد، پس چرا این کلاه باید در شهری کوچک در استان جیانگ‌سو تولید شود؟ آیا این واقعیت اقتصادی نشان نمی‌دهد شعارهای ملی‌گرایانه نمی‌تواند وابستگی ساختاری اقتصاد آمریکا به تولید جهانی را پنهان کند؟
واقعیت این است که بزرگ‌ترین شرکت‌های فناوری، پوشاک، خودروسازی و لوازم الکترونیکی آمریکا بشدت وابسته به زنجیره‌های تأمین در جنوب شرق آسیا، چین، هند و سایر نقاط جهان هستند. قطع این زنجیره‌ها نه‌تنها امکان‌پذیر نیست، بلکه در نهایت به ضرر تولید داخلی نیز تمام خواهد شد.
* کنایه‌ای از جنس کلاه
سیاست اقتصادی ترامپ، بار دیگر در قالب شعارهای بلندپروازانه، تصمیم‌های تهاجمی و نمایش‌های تبلیغاتی ظاهر شده است اما واکنش هوشمندانه و گزنده چین، با یک تصویر ساده، تمام این ادعاها را به چالش کشیده است.
در جهانی که اقتصاد آن به‌هم‌تنیده و چند‌لایه است، هیچ کشوری نمی‌تواند به تنهایی و با ابزارهای قرن نوزدهمی چون تعرفه و ممنوعیت، عظمت را بازآفرینی کند. تصویر کلاه قرمز «ساخت چین»، نماد شکست سیاستی است که می‌خواهد جهان را با دیوار تعرفه‌ای از نو تعریف کند اما حتی ابزار تبلیغاتی خودش را نمی‌تواند از آن سوی مرزها بی‌نیاز کند.
این کلاه، فقط کلاه نیست؛ استعاره‌ای است از تمام وعده‌های توخالی، وابستگی‌های پنهان و سیاستی که زیر نقاب ملی‌گرایی، واقعیت جهانی‌شده امروز را انکار می‌کند.

ارسال نظر
پربیننده