|
برای رفع چالشهای اخیر صداوسیما با میزان مخاطب، باید برنامهریزی کرد
تولید، سریع، فوری
گروه فرهنگ و هنر: آمارهای منتشرشده از میزان مخاطبان سریالها و برنامههای تلویزیونی در ماههای اخیر نگرانیهایی را درباره کیفیت برنامهها و مجموعههای نمایشی که در ادامه روی آنتن خواهند رفت نیز ایجاد کرده است. آیا باز میزان مخاطبان پرمخاطبترین سریال تلویزیون به 30 درصد نخواهد رسید؟ به گزارش «وطنامروز»، میزان مخاطبان سریالها و برنامههای تلویزیونی در ماههای اخیر، وضعیت شکنندهای را برای آینده صداوسیما از منظر مخاطب ایجاد کرده است. در نظرسنجیای که از مخاطبان نیمه دوم ماه مبارک رمضان صورت گرفت، آمارهایی به دست آمده که باید محل دغدغه جدی مدیران تلویزیون باشد. در این نظرسنجی برنامههای ویژه ماه رمضان در شبکههای سیما نیز بررسی شده است که از میان برنامههای نظرسنجی شده برنامه «عصر جدید» با 48.8 درصد پربینندهتر از سایر برنامهها بوده است. در میان سریالها نیز سریال خوشنام با 32.8 درصد پرمخاطبترین سریال تلویزیون بوده است. به عبارت دیگر پرمخاطبترین برنامه تلویزیون 50 درصد مخاطب نداشته و پرمخاطبترین سریال پخش شده از تلویزیون نیز کمی بیش از 30 درصد مخاطب را پای تلویزیون نشانده است. این آمار برای یک رسانه با ادعا و توان فراگیری تلویزیون عدد قابل توجهی نیست. سریالها و برنامههای معدودی طی این سالها ساخته شدهاند که مخاطبان قابل توجه داشتهاند. از این منظر ادعاهایی مانند اینکه در فضای فعلی و دوران شبکههای اجتماعی و... تلویزیون مخاطب ندارد، قابل قبول نیست، چرا که مثالهای نقضی داشته است. راه برونرفت تلویزیون از بحران فعلی در حوزه مخاطب نیز روشن است؛ ساخت و تولید برنامهها و سریالهایی که فقط از تلویزیون برمیآید و فقط از تلویزیون دیده میشود. تلویزیون علاوه بر اینکه موظف به تولید محتوای قابل قبول از منظر کیفیت است، یک ظرفیت بیبدیل برای فراگیر کردن امر رسانهای و محتوا نیز است. کند شدن فرآیند تولید به هر دلیلی موجب ضعف آنتن در ماههای بعد خواهد شد. حال اگر با تسامح دلیل ضعف آنتن در ماههای آتی را کلید خوردن و در تولید بودن «پروژههای معمولی» بدانیم و این ماجرا را بپذیریم، دیگر عذری برای ضعف آنتن در 1402 یا 1403 وجود ندارد. در ماههای اخیر متاسفانه خبر کلید خوردن پروژههایی که نسبت به آنها امیدواریهایی از منظر دیده شدن یا مخاطب وجود داشته باشد، منتشر نشده است و تنها هر از چند گاهی تصویری تازه از سریال سلمان فارسی منتشر میشود. سریالهای دیگری که خبرهایی از آنها منتشر شده نیز دارای این ظرفیت که برای چند ماه بتوانند آنتن را از محتوای قابل توجه و با کیفیت تغذیه کنند، نیستند. فارس در گزارشی به ماجرای افت کیفیت سریالها پرداخته و نوشته است: در حال حاضر هیچ کدام از مخاطبان تلویزیون منکر افت چشمگیر تولیدات نمایشی تلویزیون در دهه اخیر نیستند و مساله افت کیفی فاحش و ملموس در حوزه تولید سریالهای تلویزیونی در سالهای گذشته، منتقدان تلویزیون و مخاطبان آن را در رسیدن به یک موضع واحد متحد کرده است؛ چرا هر چه به امروز نزدیکتر میشویم، آثار درخشان سالهای دور صداوسیما در سریالسازی نایاب و نایابتر میشود؟ اساسا چرا به جز چند مورد اندک، سریال جدی و مهمی که بتوان در زمره آثار قابل قبول سیما طی سالیان گذشته به آن اشاره داشت در ذهن مرور نمیشود؟
این گزارش میافزاید: نگاهی به تولیدات داستانی صداوسیما در دهه ۹۰ نشان میدهد اغلب این آثار صرفا از روی رفع تکلیف و تکمیل کنداکتور تلویزیون تولید شدهاند و پیامدهای چنین رویکردی را این روزها در استقبال بیشتر مخاطبان به آثار شبکه نمایش خانگی شاهدیم. فقدان چارچوب، قصه و فیلمنامه مناسب، خط داستانی و دیالوگهای کلیشهای، پیش پا افتاده و دمدستی، بازیهای مصنوعی و مشکلات فنی ساده مجموعهای از عوامل آشکار است که این روزها در عمده سریالهای تلویزیون میتوان مشاهده کرد.
مسائلی که در این گزارش آمده، نکاتی نیست که از نظر عمده مخاطبان دور مانده باشد. شاید یکی از دلایل عدم اقبال به این سریالها، همین مواردی باشد که درباره آنها سادهانگاری میشود.
در این بین راهکار روشن است. صداوسیما زمانی برای از دست دادن ندارد. پروژههای بسیاری مانند سریال موسی که از چند سال پیش در فضای متن پیشرفتهایی داشتهاند، کم کم آماده تولید میشوند. همین گزاره باید تجربهای برای مدیران فعلی باشد که مساله «متن» را جدی بگیرند. اینگونه نیست که امروز اراده برای تولید سریال کنیم و فردا وارد تولید شویم. راه انداختن سازمان تولید در صداوسیما، به جای تولیدات پراکنده شبکهای با سیاستهای پیشین، بدون پشتوانه علمی و بدون مخاطبسنجی دیگر کارساز نیست. برای راه انداختن سازمان تولید هم باید سازوکارهای پرسرعتتر و چابکتر و البته متخصصتری برای تایید یا رد طرحهای سینمایی در نظر گرفت. با شرایط فعلی که تلویزیون از منظر مخاطب دارد، نمیتوان تعلل کرد. از این منظر اظهارنظرهایی مانند آنچه رئیس صداوسیما در جلسه اخیر خود با تهیهکنندگان گفته بود، اگر در فرآیندی سریع منجر به تولید نشود، باعث ناامیدی بیشتری نسبت به شکل گرفتن سازمان تولید و رونق گرفتن تولید خواهد شد. پیمان جبلی در جلسه اخیر خود با تهیهکنندگان گفته بود: «دغدغه برخی سازندگان، صرفا درصد مخاطب بوده و درباره محتوا، دغدغهای نداشتهاند اما میخواهم بر این نکته تأکید کنم که در دوران جدید، محتوا هم اولویت دارد». به این عبارات باید گزارهای اضافه کرد و آن اینکه: سرعت هم مهم است.
ارسال به دوستان
سیانان: رئیسجمهور آمریکا به دنبال برنامهریزی برای ملاقات با بنسلمان است
سیاهبازی بایدن با حقوق بشر
گروه بین الملل: شبکه خبری سیانان به نقل از منابع آگاه گزارش داد «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا ممکن است برای نخستینبار طی هفتههای آینده با «محمد بنسلمان» ولیعهد عربستان سعودی و حاکم غیررسمی این کشور دیدار کند. رئیسجمهور آمریکا که از سلف خود بابت نادیده گرفتن جنایتهای ضدبشری سعودیها انتقاد میکرد، حالا تصمیم گرفته ژستهای حقوق بشری را کنار گذاشته و با ولیعهد سعودی دیدار کند. وبگاه شبکه خبری سیانان نوشته تلاش برای برگزاری این دیدار به منزله چرخش در سیاست رئیسجمهوری است که یک سال پیش سعودی را «دولت مطرود» توصیف کرده بود. مقامهای فعلی و سابق آمریکایی به سیانان گفتهاند مقامهای دولت بایدن در حال گفتوگو با سعودیها برای ترتیب دادن یک دیدار شخصی میان او و ولیعهد عربستان سعودی در ماه آینده میلادی حین یکی از سفرهای برونمرزی رئیسجمهور آمریکا هستند. منابع مورد استناد سیانان خاطرنشان میکنند عربستان سعودی در حال حاضر ریاست «شورای همکاری خلیجفارس» را به عهده دارد، بنابراین هر گونه تعامل میان بایدن و بنسلمان ممکن است با نشست این شورا در ریاض مصادف شود. یک مقام سابق آمریکایی که از بحثهای انجامشده درباره برگزاری این دیدار مطلع است، به سیانان گفت: «باید انتظار چنین رویدادی را داشت. مساله فقط این است که این اتفاق چه زمانی اتفاق میافتد نه اینکه اتفاق میافتد یا خیر». دیدار با بنسلمان از آن جهت حائز اهمیت است که جو بایدن بعد از ترور «جمال خاشقجی» روزنامهنگار منتقد سعودی توسط عربستان سعودی، با گرفتن ژستهای حقوق بشری انتقادهای تندی را علیه ریاض مطرح کرده بود و سعی داشت اینطور وانمود کند که آمریکا به عنوان پلیس حقوق بشر دنیا حاضر نیست برای پیشبرد تجارت و منافع اقتصادی، رفتارهای ناقض حقوق بشری دیگر کشورها و حتی متحدانش را نادیده بگیرد.
وبگاه شبکه خبری سیانان نوشته صحبت درباره آشتیجویی بایدن با سعودیها در شرایطی مطرح شده که قیمت سوخت هنوز در آمریکا رو به افزایش است. بایدن روی کمک عربستان سعودی به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت خام حساب باز کرده است. «برت مکگورک» هماهنگکننده امور خاورمیانه در شورای امنیت ملی آمریکا و «آموس هاچستاین» مشاور ارشد وزارت خارجه آمریکا در امنیت انرژی ۲ چهرهای هستند که در حال انجام تلاشهای پشتپرده برای ترمیم روابط عربستان سعودی و آمریکا هستند. طبق گفته منابع مورد استناد سیانان، این ۲ مقام از ماه دسامبر تاکنون ۴ بار به عربستان سفر کردهاند. جدیدترین سفر آنها ماه فوریه انجام شد که در جریان آن به صورت مستقیم با محمد بنسلمان دیدار کردند.
بایدن در دوران ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» رئیسجمهور سابق آمریکا از او به دلیل داشتن رابطه با دیکتاتورهایی نظیر محمد بنسلمان انتقاد کرده بود. مقامهای آمریکایی مدعی شدهاند بایدن به دلیل نقشی که بنسلمان در قتل خاشقجی داشته مایل به دیدار با او نبود. تنها ۳ ماه بعد از روی کار آمدن بایدن، دستگاههای اطلاعاتی آمریکا در گزارشی فاش کردند محمد بنسلمان مسؤول قتل خاشقجی بوده است. رسانهها چندی پیش گزارش داده بودند کاخ سفید برای پاسخ به نیازهای انرژی در دنیا در بحبوحه جنگ اوکراین دست به دامان عربستان سعودی، ایران و ونزوئلا شده است.
سیانان نوشته رایزنی آمریکا با عربستان سعودی در ۲ ماه گذشته ضرورت بیشتری پیدا کرده، زیرا آمریکا در تلاش است روسیه را بابت حمله به اوکراین در جهان منزوی کند. اما محمد بنسلمان نهتنها اقدام روسیه را محکوم نکرده، بلکه درخواست بایدن برای افزایش تولید نفت را هم رد کرده است.
امارات هم یکی از کشورهایی است که آمریکا در صدد آشتیجویی با آن برآمده است. ماه پیش پایگاه آکسیوس گزارش داده بود آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا از ولیعهد وقت ابوظبی بابت واکنش دیرهنگام واشنگتن علیه انصارالله یمن عذرخواهی کرده است.
* آغوش باز اردوغان برای بن سلمان
29 آوریل نیز «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه که او هم از منتقدان جدی محمد بنسلمان بابت قتل خاشجقی بود با او در ریاض دیدار کرد و بن سلمان را در آغوش کشید. اردوغان پنجشنبه 19 مه ضمن اشاره به این نکته که آنکارا اشتراکات زیادی با عربستان سعودی و امارات عربی متحده دارد، تاکید کرد کشورش از مرحله اختلافات با ابوظبی و ریاض عبور کرده است.
رئیسجمهور ترکیه ضمن اذعان به عبور از اختلافات با ریاض و ابوظبی، افزود: «طرحهایی برای گسترش سریع روابط دوجانبه در حوزههای تجارت، صنعت، صنایع دفاعی، عرصههای فرهنگی و گردشگری ارائه دادیم و گامهایی در جهت اجرای آنها برخواهیم داشت». با این تفاصیل، بعد از اردوغان که بالاخره متوجه شد قبای حقوق بشر به تنش زار میزده، ظاهرا بایدن هم تصمیم گرفته به گشاد بودن این قبا بر تن آمریکا اعتراف کرده و همان مسیر ترامپ را ادامه دهد.
* پیشتازی مکرون از اردوغان و بایدن در تطهیر بنسلمان
نکته جالب توجه اینکه پیش از اردوغان و بایدن، امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه دسامبر پارسال طی سفر به امارات و عربستان با محمد بنسلمان دیدار کرد. روزنامه «گاردین» چاپ لندن آن زمان در مقالهای تأکید کرد: «سفر مکرون نشان میدهد دستکم یک مقام ارشد غربی هست که آماده ازسرگیری روابط مستقیم با ولیعهد عربستان است». سازمان دیدهبان حقوق بشر نیز در انتقاد از دیدار مکرون با بنسلمان نوشت: مکرون باید در سفر خود به کشورهای عربی منطقه علنا از پرونده آنها در زمینه حقوق بشر انتقاد کند. این سازمان تأکید کرد: سکوت مکرون درباره پرونده جمال خاشقجی در حکم چشمپوشی از موارد بزرگ نقض حقوق بشر خواهد بود. در واکنش به این انتقادها، دفتر رئیسجمهوری فرانسه درصدد دفاع از این دیدار برآمد و تأکید کرد عربستان کشوری اثرگذار در منطقه خاورمیانه است.
دیدهبان حقوق بشر افزود: «حمایت فرانسه از امارات و سعودی شدیدا مورد اعتراض است، زیرا روسای این کشورها نتوانستهاند سوابق فاجعهبار حقوق بشری کشورهایشان را در داخل بهبود بخشند، اگرچه تلاشهای روابط عمومی (ظاهری) آنها برای معرفی خود به عنوان روسای مترقی و بردبار در سطح بینالمللی در حال انجام است». بنا به اعلام دیدهبان حقوق بشر، «هر دوی این افراد هنگام بحث درباره حقوق بشر (مسائلی که کشورهایشان درباره آن مورد انتقاد گروههای حقوق بشری قرار گرفتهاند) بشدت عملگرا هستند و منافع تجاری و سیاسی را بر آن ارجحیت میدهند». این موقعیت حاکی از این است که مساله حقوق بشر در غرب عملا به عنوان یک ابزار سیاسی و اهرم فشار علیه دیگر کشورها مدنظر قرار گرفته است و بسته به قدرت اثرگذاری یک کشور و روابط حسنه آن با غرب، از جنایات حقوق بشری آن چشمپوشی میشود.
***
اولین سفر آسیایی بایدن؛ رئیسجمهوری آمریکا وارد سئول شد
«جو بایدن» رئیسجمهوری آمریکا در نخستین سفر آسیایی خود مورد استقبال «یون سوک یول» همتای کرهایاش قرار گرفت. خبرگزاری «رویترز» دیروز اعلام کرد قرار است رؤسایجمهوری آمریکا و کرهجنوبی پیش از برنامههای شنبه از یکی از کارخانجات شرکت سامسونگ که در زمینه تولید قطعات الکترونیک و کامپیوتر فعالیت میکند، بازدید کنند. از سوی دیگر شرکت هیوندای کرهجنوبی به دنبال تاسیس کارخانه تولید خودرو در آمریکاست که همزمان با سفر بایدن ممکن است این خبر اعلام رسمی شود. «یون سوک یول» رئیسجمهوری کرهجنوبی در مصاحبه با خبرنگاران گفت: «فکر میکنم سفر جو بایدن فرصتی برای اتحاد ۲ کشور در جهت تقویت همکاری با توجه به تغییراتی که در جامعه جهانی افتاده است باشد». از سویی بر اساس گزارشها ممکن است با ورود جو بایدن به منطقه «کیم جونگ اون» رهبر کرهشمالی آزمایشهای موشکی خود را از سرگیرد. در این میان رئیسجمهوری آمریکا برنامه دیدار از منطقه مرزی میان ۲ کره را لغو کرده است. «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا در پاسخ به احتمال آزمایش هستهای کرهشمالی در این سفر گفت: تقویت همکاری آمریکا با کرهجنوبی و ژاپن برای مقابله با هر گونه اقدام تحریکآمیز خواهد بود و ما برای هر اتفاقی در منطقه آمادگی داریم.
ارسال به دوستان
تابستان با قطعی برق در راه است؟
نیاز کشور به اصلاح الگوی مصرف برق
راضیه میرسالاری: تابستان حتی نیروگاههای برق را هم تحت تاثیر قرار میدهد. گرما برای مردم کشورمان واژهای نامآشناست. ایران در کمربند کویری آسیا قرار دارد؛ خشکسالی در کنار آبوهوای پرحرارتی که از نیمه بهار، بویژه در جنوب، خودنمایی میکند.
در بسیاری مناطق کشور افزایش دمای هوا در ساعات اوج خود موجب خلوت شدن و سکون خیابانهای اصلی شهرها میشود. در ایام تابستان مصرف برق در اقصی نقاط کشور، بویژه شهرهای گرمتر و جنوبی بیش از سال گذشته میشود به گونهای که قطعیهای برق در خیلی از مناطق و شهرها رخ میدهد و مردم را نیز دچار مشکلاتی میکند. کاهش نزولات آسمانی، خشکسالی و کاهش ذخیره منابع آبی تولید برق، روند سریع رشد بار و همچنین مصرف بالای تجهیزات سرمایشی همیشه به دنبال گرما میآیند. این پیامدها میتواند صنعت برق را با چالش تأمین انرژی در زمان پیک مصرف مواجه کند. مدیریت مصرف برق یک ضرورت اجتنابناپذیر است. برای جلوگیری از خاموشیها باید از همه ظرفیتها برای استفاده بهینه انرژی بهرهگیری کنیم. با صرفهجویی در مصرف برق میتوان گام مثبتی برای کاهش آلودگی محیطزیست، گرمشدن زمین و پایین آوردن هزینههای مصرف انرژی برداشت.
گرما مساله امروز و دیروز نیست، موضوعی است که مردم و دولتها سالهای سال در این زیستبوم با آن دست و پنجه نرم کردهاند و خواهند کرد. با رعایت تمهیدات ساده اما کاربردی میتوان تابستان را با قطعیهای کمتر برق و مشکلات محدودتر در حوزه انرژی سپری کرد. آموزش مصرف بهینه برق و آب از سوی والدین به فرزندان، میتواند گام نخست اصلاح مصرف در ایران باشد. کاهش مصرف انرژی در سطح خانگی میتواند به اندازه خود گرههایی را بگشاید.
اگر نگاهی به شیوه مصرف انرژی در محیط کار و زندگی خودمان بیندازیم متوجه میشویم میتوانیم تا حد زیادی در راستای اصلاح الگوی مصرف یاریگر نیروگاههای برق باشیم. با تغییر سبک زندگی ما خیلی از مسائل حل خواهد شد. اگر در مسیر اصلاح شیوه مصرف برق قرار داشته باشیم، در مصرف انرژی نیز صرفهجویی بسیاری خواهد شد. صرفهجویی به معنای درست و مناسب مصرف کردن است. این مساله برای ایجاد تعادل میان حجم برق مصرفی و توان تولیدی کشور بسیار موثر بوده و میتواند در حوزه اقتصاد خانواده نیز تأثیرگذار باشد؛ هر چند گفته شده ماینرها نیز بلای جان صنعت برق شدهاند و با افزایش حجم مصرفی، بار سنگینی را به شبکه سراسری توزیع برق وارد میکنند.
از دیگر راهکارهای مرسوم مدیریت مصرف برق در کشور، کاهش ساعت کاری ادارات دولتی است و میتوان آن را حائز اهمیت بسیار دانست. با کاهش زمان استفاده از وسایل سرمایشی، رایانهها، وسایل روشنایی و... برق ذخیره میشود و بار سنگین مصرف برق از روی شبکه برداشته میشود. مسؤولان متولی باید تمام تلاش خود را در زمینه تامین برق پایدار برای سراسر کشور، بویژه مناطق جنوبی، همچنین تامین امکانات سرمایشی در اماکن عمومی به کار گیرند. شاید با همکاری مردم و مسؤولان بتوان تابستانی بدون خاموشی را سپری کرد.
ارسال به دوستان
بررسی جایگاه روحانیت در دفاعمقدس در گفتوگوی «وطنامروز» با حجتالاسلام علی شیرازی
روحانیت میداندار جهاد
گروه سیاسی: دفاعمقدس را میتوان جلوهای از همدلی و همراهی تمام آحاد مردم ایران و اقشار و طبقات مختلف در دفاع از تمامیت ارضی کشور و آرمانهای انقلاب اسلامی به حساب آورد. یکی از اقشاری که نقشی محوری در عرصه جهاد و شهادت داشته، یقینا روحانیون و طلابی بودهاند که جامه رزم به تن کرده و راهی جبهههای جنگ شدند.
با تمام ایثار و فداکاریهایی که از سوی روحانیون در دفاعمقدس شاهد بودهایم اما کمتر زمانی پیش آمده است که پژوهشگران و اصحاب رسانه به بررسی ابعاد حضور روحانیون در جبهههای جنگ بپردازند. با این حال این هفته قرار است کنگره ۴ هزار شهید روحانی با حضور رئیسجمهور برگزار شود. به همین بهانه با حجتالاسلام علی شیرازی، نماینده سابق ولی فقیه در نیروی قدس سپاه درباره نقش روحانیت در دفاعمقدس به گفتوگو پرداختیم.
***
* عمدهترین نقش روحانیت در دوران دفاعمقدس چه بوده است؟
اگر به دوران جنگ ۸ ساله بازگردیم، باید نقش روحانیت را در چند جا مدنظر قرار دهیم. اول اعزام؛ اگر نیروها به جبههها اعزام شدند به خاطر سخن و بیان ائمه محترم جمعه، نمایندگان حضرت امام و روحانیون حوزههای علمیه بود که نقش بسزایی داشتند. هم عظمت حرکت جهادی را ترسیم کردند و هم نیاز زمان را مرور کردند و جا انداختند تا سیر جمعیت جوانان به سوی جبهه سرازیر شوند.
شما اگر دوران جنگ را مدنظر قرار دهید، خیلی از جوانها میآمدند و میگفتند به ما اجازه نمیدهید برویم جبهه، پس چرا قاسمبنالحسن 13 ساله یا علیاکبر 18ساله رفتند. این نمونهها را مطرح میکردند و درخواست داشتند بروند جبهه. داستان حضرت قاسم و داستان حضرت علیاکبر و داستان جوانان در جنگهای صدر اسلام و جنگ عاشورا را چه کسی برای اینها ترسیم کرده بود؟ روحانیت ترسیم کرده بود. این نقشپذیری، از گفتار روحانیت است. عظمت جهاد را روحانیت ترسیم میکند و کسانی که مرتبط با روحانیت هستند و باید بگوییم اساتید دین میآیند و تاریخ اسلام را تبیین میکنند، ارزش جهاد را از دیدگاه قرآن و نهجالبلاغه و احادیث مرور میکنند و جوان، از زن و مرد، عاشق حضور در جبهه و حمایت از رزمندگان میشود و این عشق در وجودشان شعلهور میشود.
دوم، وقتی در جبهه میآیند، روحانیت در پشت جبهه اینها را ترغیب میکند، خواسته مردم از روحانیت این است که در میدان عمل، گفتار خودش را عملی و اجرایی کند. ما حدیث داریم؛ علم بدون عمل، علم نیست. در تعریف علم اولیا میفرمایند و حضرت علی میفرمایند علم، یعنی چیزی که انسان را در مسیر عمل به دستورات الهی به حرکت درآورد. عالم دین وقتی مردم را تشویق و ترغیب میکند برای حضور در میدان جنگ، خودش باید پیشتاز باشد.
لذا ما وقتی در دوران جنگ 8 ساله وارد میدان میشویم، حضور روحانیت را در میدان میبینیم.
* حضور روحانیت در جبهههای جنگ به گواه آمارها چگونه بوده و این حضور در نسبت با سایر اقشار جامعه چطور بوده است؟
اگر ما آمار روحانیت در لشکر ثارالله را لحاظ کنیم، نسبت به آمار نیروهای مردمی، قابل مقایسه نیست، فاصله زیاد است، همانطور که در کشور زیاد است اما اگر درصدی حساب کنیم، روحانیت چندین برابر دیگر اقشار مردم شهید داده است. مجروحان هم باید اضافه شود و اسرا هم اضافه شوند. همچنین روحانیونی بودند که از اول جنگ از سال 59 تا پایان جنگ در گردانها حضور داشتند.
در ابتدا لشکر ثارالله تیپ بود و کمکم تبدیل شد به لشکر ثارالله و در پایان جنگ تبدیل شد به سپاه صاحبالزمان که فرمانده سپاه صاحبالزمان هم سردار سلیمانی بود و دوباره بعد از جنگ تبدیل شد به لشکر ثارالله. در این تغییر و تحول، همیشه روحانیون در لشکر نقش خودشان را ایفا میکردند. من یکی، دو نمونه را اشاره کنم.
یکی از نیروها در گردانهای لشکر ثارالله، گردان 418 بود که بچههای رفسنجان بودند. فرمانده گردان آقای محمودی بود که هنوز هم ایشان زنده هستند. آقای محمودی برای ما تعریف کرد که ظاهرا در عملیات کربلای 5 بود شاید هم کربلای یک، دقیق در ذهنم نیست. میگفت شب عملیات آتش دشمن خیلی سنگین بود، تا حدی که همه نیروها روی زمین به قول معروف کٌپ کرده بودند و درازکش روی زمین خوابیده بودند و چسبیده بودند به زمین. آتش خیلی سنگین بود و نمیشد پیشروی کرد. طبیعی است در عملیات آتش است و اگر همه نیروها کپ کنند و عملیات ادامه پیدا نکند، مشکلات بعدی ایجاد میشود. آقای محمودی میگفت من مانده بودم که چه کنم. 18نفر طلبه داخل این گردان بودند. میگفت یک مرتبه دیدم بعضی از این طلبهها بلند شدند تکبیر گفتند و بعد گفتند هر که با ما هست بسمالله برویم جلو. ایشان میگفت وقتی این طلبهها تکبیر را گفتند، انگار گردان از زمین کنده شد و همه نیروها بلند شدند و با تکبیر عملیات را ادامه دادند. از این نمونهها در طول جنگ بسیار است و من بارها از زبان سردار سلیمانی و دیگر فرماندهان میدان که فرماندهان گردانها و تیپها بودند، میشنیدم که روحانیت چه نقشی داشته است.
لشکر ثارالله ۲ گردان غواص داشت؛ گردان 408 و گردان 410. گردان 408 بچههای رفسنجان فرمانده بودند که شهید حسینی بود، شهید عباسزاده بود و شهید احمد امینی که در والفجر 8 شهید شد. شهید عابدینی هم بود که در کربلای5 شهید شد. بعد هم برادر شهید احمد امینی، محمود امینی، فرمانده گردان شد که هنوز هم ایشان زنده هستند. یک گردان دیگر را آقای شفیعی فرماندهی میکرد در اواخر جنگ که ایشان الان در کرمان هستند. یک روحانی داشتیم در گردان غواص 408 که عملیات کربلای4 در منطقه امالرصاص شهید شد و جنازه ایشان هم وقتی که غواصها را بازگرداندند، به کشور بازگشت. یک سال سخنران مراسم من بودم و یک سال که ظاهرا سال دوم بود، سردار سلیمانی سخنران بودند.
سردار سلیمانی در سخنرانی خودش میگوید من افتخار میکنم به وجود روحانی مثل آقای شیخ شعاعی که باعث آبروی لشکر ثارالله شد. شهید شعاعی طلبه مدرسه کرمانیها بود. قبل از انقلاب طلبه شده بود.
از این نمونهها ما بسیار داریم، روحانی مثل شهید عامری که دایی آقای شیخ شعاعی بود و او هم به شهادت رسید. این دو نفر از بچههای اختیارآباد کرمان بودند. یک تحولی درست کردند هم در لشکر ثارالله و هم در کرمان با روحیه شهادتطلبی و شجاعتی که داشتند؛ مثل شهید اکبرپور، شهید قائمی، شهید پورمحمدی، شهید آفرند. بعضی روحانیون تا سطح فرماندهی گردان بودند. ما روحانی فرمانده گردان داشتیم، ما روحانی فرمانده گروهان داشتیم و روحانی فرمانده دسته داشتیم، ما روحانی داشتیم که 8 سال در لشکر ثارالله فعالیت داشت. روحانیت در دوران اسارت هم نقش ایفا کرد. روحانیهای لشکر ثارالله که اسیر شدند، در دوران اسارت در زندانهای حزب بعث حماسه آفریدند و اگر بخواهیم مجموعه کتاب خاطرات روحانیون فقط لشکر ثارالله را تدوین کنیم دهها کتاب میشود.
چون لشکر ثارالله وصل به سیستانوبلوچستان هم بود، ما شاهد بودیم که گاهی در لشکر ثارالله سنیها هم میآمدند و در میدان میجنگیدند. در عملیات بیتالمقدس من قبل از عملیات دیدم نیروهای اهلتسنن را که آمده بودند در تیپ ثارالله و در عملیات شرکت کردند. ما شاهد حمایت روحانیون اهلتسنن در دوران جنگ بودیم؛ از کردستان، سیستانوبلوچستان، هرمزگان و گلستان.
* درباره حضور اهل سنت در دفاعمقدس اگر خاطرهای دارید بفرمایید.
من در دوران جنگ، سال 61 در سقز بودم. میرفتیم و ارتباط داشتیم با علمای اهل سنت و بحث حمایتشان از رزمندگان و انقلاب و امام. ما در نمازجمعه آنها شرکت میکردیم و آنها سپاه میآمدند، چه در سقز و بوکان و چه سنندج و جاهای دیگر که ما میرفتیم.
بعد از جنگ هم بگویم که به هر حال ما تعدادی افراد شهید داریم که شهدای دوران جنگ با داعش هستند. ما در سوریه شهید اهلسنت ایرانی داریم. از اهالی سیستانوبلوچستان، از زاهدان و ایرانشهر؛ پس اهلتسنن هم در جنگ با صدام حضور داشتند و هم در جنگ سوریه حضور داشتند؛ به عنوان نبویون در جنگ با داعش حضور داشتند. شیعه سیستانوبلوچستانی بود و اهلسنت هم بود. در جنگ هم همینطور بود و اینطور نبود که بگوییم گردان همه شیعه هستند، بلکه اهل تسنن هم ما داشتیم.
این وحدت فراتر از وحدت بین شیعه و سنی بود، حتی وحدت بین شیعه و شیعه و قومیتهای مختلف بود. وقتی نگاه میکنیم میبینیم در جنگ طرفدار این حزب بودند و طرفدار آن حزب هم بودند. طرفدار این فرد هم بودند و طرفدار آن فرد هم بودند. در بعضی شهرها و بعضی استانها روحانیها هم طیفبندی بودند و طرفدار این روحانی هم بود و طرفدار آن روحانی هم بود. کرد بود، لر بود، بلوچ بود، ترک بود، فارس بود، عرب بود... از اول انقلاب در هر میدانی همین بود و در میدان جنگ هم همین بود. شما در جنگ سوریه نگاه کنید؛ پاکستانی بود، افغانستانی بود، لبنانی بود، عراقی بود... عراقی میآمد در سوریه علیه داعش میجنگید، آن هم زمانی که داعش در خود عراق هم حضور داشت ولی او میآمد و از حرم حضرت زینب(س) دفاع میکرد. دشمن از این خیلی خوشش نمیآمد و این نگاه را زیر سر روحانیت میدیدند و در رأس آن هم ولایت فقیه که دیروز امام بودند و امروز رهبر معظم انقلاب. روحانیت در این اتصال بین اقشار مختلف نقش داشت. روحانیت سنی هم نقش داشت. کنفرانس بیداری اسلامی بود. یکی از علمای سنی اهل سوریه و یکی از علمای سنی اهل افغانستان آمدند پشت تریبون؛ اعلام کردند و گفتند شما خیال نکنید ولیفقیه مال شماست، ولیفقیه مال ما هم هست. عالِم سنی افغانستانی آمد سخنرانی کرد و گفت شیعه با بحث ولایت فقیه مشکلش را در جهان امروز حل کرده و ما اگر بخواهیم مشکل خودمان را در جهان امروز حل کنیم و استقلال کشورمان را حفظ کنیم و دشمن را بیرون کنیم، هیچ راهی نداریم مگر اینکه بیاییم زیر چتر ولایتفقیه.
نه امروز، بلکه از اول انقلاب، عالِم سنی هم امام را ولیفقیه خودش میدانست. امروز علمای اهل سنت، البته خیلی کم و به ندرت ممکن است کسانی باشند که گرایش به وهابیت پیدا کرده باشند و بیراهه بروند اما ما اینها را استثنا میدانیم. همه علمای اهل سنت ایران رهبر خودشان را ولیفقیه و حضرت آقا میدانند و در جنگ شرکت میکنند. در سوریه شرکت میکنند. در هر فتنهای که در داخل کشور بخواهد شکل بگیرد شما دیدهاید که حضور پیدا میکنند و فتنه را خنثی میکنند. دشمن از این بدش میآید، دشمن میخواهد کمر انقلاب بشکند و هر چه این زنجیر به هم مرتبطتر باشد و اقشار به هم نزدیکتر باشند، دشمن ناراحتتر است و ما باید این را پررنگ کنیم. یکی از کارهای کنگره شهدای روحانیت باید همین باشد که هست. ما چه علمایی داشتیم از اهل سنت که اینها فدایی انقلاب شدند؛ در سیستانوبلوچستان داریم، در کردستان داریم، در هرمزگان داریم و در گلستان داریم، در خوزستان داریم.
خون شیعه و سنی برای دفاع از اسلام در یک سرزمین ریخته شده است. دشمن نمیتواند اتحاد بین شیعه و سنی را بشکند. اتحادی که با شهادت پیوند خورده، شکستنی نیست؛ اتحادی که با تحمل سختیها در یک میدان و یک هدف ایجاد شده است. جنگیدن علیه صدام یک هدف بود، جنگیدن علیه داعش یک هدف بود، دفاع از جمهوری اسلامی یک هدف است، دفاع از اسلام یک هدف است، دفاع از پیغمبر یک هدف است، دفاع از قرآن یک هدف است. دشمن هرچه تلاش کند که بخواهد این وحدت را به تفرقه مبدل کند، نمیتواند. شما نگاه کنید، همین حرکتی را که اخیرا شکل گرفت؛ شهید اصلانی و شهید دارایی، اینجا شهید شدند، آقای پاکدامن جانباز شد. این ۳ روحانی عزیز که در حرم امام رضا(ع) به دست یک تکفیری و داعشی شهید و مجروح شدند، علمای اهلسنت و حتی علمای سنی افغانستانی نیز وارد شدند و از روحانیت حمایت و ضارب را محکوم کردند.
دشمن چه میخواست؟ میخواست بین شیعه و سنی اختلاف ایجاد کند ولی وحدت را عمیقتر کرد. پس نتیجه میگیریم خدا همهکاره است و همهکاره هم بوده است و خواهد بود. دشمن هرچه تلاش کند نتیجه عکس میگیرد، چون این وحدت از شهادت علمای شیعه و سنی سرچشمه گرفته، از شهادت اقشار مختلف ایرانی شکل گرفته و امروز پیوند خورده و شهادت ملیتها هم دخیل شده است؛ افغانستان، پاکستان، عراق، لبنان، یمن، بحرین، سوریه، اندونزی و مالزی و جاهای دیگر و این گسستنی نیست و روحانیت محکمتر از دیروز در صحنه است؛ همان حضوری را که در جنگ داشت، در جبهه سوریه هم دارد. شما نگاه کنید ما چقدر طلبه در جنگ با داعش داشتیم. بیست و چند روحانی که بعضیها مثل دوران جنگ میرفتند و لباس را درمیآوردند و با عنوان رزمی میرفتند؛ شهید صدرزاده طلبه بود، شهید بختی ۲ برادر بودند که شهید شدند، یکی از این ۲ برادر طلبه بود. اینها جزو آمار طلبهها نیامده. نخستین شهید مدافع حرم، شهید مالامیری، از روحانیون بارز بود. در حوزه علمیه قم درس کفایه میداد، در حد اجتهاد بود. این خیلی مهم است که یک روحانی در سطح اجتهاد وارد میدان شود. ما طلبه داشتیم که درس خارج در قم میداد و در میدان جنگ سوریه حضور پیدا کرد و مؤثر بود. در دوران جنگ در جبهه بود و اسیر شد، بعد آمد در قم استاد درس خارج شد، درس خارج میداد و رفت سوریه، هنوز هم زنده است، یعنی در این حد روحانیت در جنگ علیه داعش حضور داشت، این فقط آمار ایرانیهاست. بیش از این، ما طلبه افغانستانی شهید دادیم. 9 یا 10نفر روحانی پاکستانی شهید دادیم. بیش از 140 شهید عراقی داریم که روحانی عراقی بودند که در جنگ با داعش در سوریه و عراق به شهادت رسیدند. شهید روحانی لبنانی داریم. از تمام کشورها ما در سوریه شهید داریم.
ما روحانی داریم در جبهه سوریه که بعضی خاطرات تبدیل به کتاب شده و بعضی هنوز کتاب نشده که باید این خاطرات جمعآوری و ثبت شود. ما در جبهه سوریه روحانی داشتیم که این روحانی محوری را که داعش حمله کرده بود و میخواست به سقوط بکشاند، حفظ کرد و آن جبهه و آن محور شکست نخورد. همه عقبنشینی کردند و این روحانی ماند و دیگران وقتی دیدند یک روحانی هنوز ایستاده و دارد میجنگد، آنها هم برگشتند. این نقش روحانیت در سوریه است. هم در فاطمیون و هم در بین زینبیون از این داستانها بسیار است.
* این ارادت زیاد و شوقی که رزمندگان نسبت به روحانیون داشتند از کجا نشأت میگرفت؟ یک نمونه را اشاره کردید که صحبت با عمل یکی بود و در میدان حضور داشتند. میخواهم بفرمایید که نگاه به چه سمتی بود؟
ما اگر نگاه کنیم به دوران انقلاب، چه چیزی مردم را به امام وصل میکرد؟ وجه مشترک امام و مردم چه بود؟ دین. دین به ما میگفت باید تابع امام باشیم، ایشان مرجع تقلید شماست و دستوری میدهد، باید اطاعت کنید. دین به ما میگوید امام ولیفقیه است و ولیفقیه حتما نباید یک تشکیلات حکومتی باشد که امام ولیفقیه باشد، اگر تشکیلات حکومتی ملاک بود، دوران انقلاب وقتی امام میگفتند بریزید در خیابان و مردم میریختند و امام میگفت اگر کشته هم شدید اشکالی ندارد و مردم هم شهید میدادند، یعنی مردم ولایت امام را برای خودشان قبول داشتند. ارتباط مردم با روحانیت ارتباط دینی است و چون ارتباط دینی است، گسست ندارد. لذا دشمن در جنگ فرهنگی تمام تلاشش این است که فکر ایرانی را تغییر بدهد، یعنی دین ایرانی را تغییر بدهد. تا ایرانی این نگاه را به اسلام و اسلام ناب دارد، با امام و با ولیفقیه و با روحانیت مرتبط است و هر کجا که روحانیت دستور بدهد، حضور پیدا میکند.
آن نکتهای که من قبلا اشاره کردم که روحانی حرف و عملش یکی است، وقتی مردم این را ببینند، مصر میشوند که بیایند و تحت زعامت روحانیت قرار بگیرند. شما در مسجد نگاه میکنید، میبینید مردم روحانی را دوست دارند، چون حرف و عملش یکی است. وقتی دوستش دارند، آن روحانی میگوید بروید جبهه میروند. وقتی فتنه میشود، میگوید بریزید در خیابان و جلوی فتنهگرها را بگیرید، میریزند و هیچ کس نمیپرسد اگر من رفتم شاید کشته شدم، بروم یا نه؟ در جنگ میداند که شهادت است و در فتنه هم میداند که کشته شدن و کتک خوردن و مجروح شدن و... هست. سنگ به سرش میزنند ولی آیا میرود یا نه؟ این است که روحانی معلم دین ما است و دستور او دستور دین است و من باید تبعیت کنم. ما هیچ قانون نوشته شده مصوبی که بیاید در مجلس تصویب بشود که ما باید از ولیفقیه حمایت کنیم و تبعیت کنیم، نداریم، یعنی اجباری نیست، فقط یک بند کلی در قانون اساسی داریم که ولایتفقیه چه اختیاراتی دارد اما فرد فرد ایرانی، زن و مرد، پیر و جوان، همه اقشار مختلف این را جزو قانون زندگیشان قرار دادهاند که باید از ولیفقیه حمایت و اطاعت کنند. در فتنه سال 88 برخی در همین تهران به من میگفتند سلام ما را به آقا برسان و بگو ما به خاطر شما ایستادهایم. دین ما میگوید بایستید. روحانیت وقتی بلند میشود، وقتی آقای محمودی میگوید گردان از جا کنده شد و رفت جلو، نگاه میکند میبیند من که تا اینجا به خاطر امام آمدم، از این به بعد هم دنبال حرف همین امام باید حرکت کنم. پس این عشق است و این عشق و محبت را چه چیزی ایجاد کرده؟ اسلام ایجاد کرده و خدا ایجاد کرده. وقتی دین برای ما این راه را ترسیم میکند، تا این جامعه دین دارد، آسیب نمیبیند و دشمن هم تلاش میکند که دین را بگیرد. این را مطمئن باشید چون روحانیت بقای دین را با خون خودش تضمین کرده، دشمن هیچ غلطی نمیتواند بکند.
* آیا پیش آمده بود که در منطقهای روحانی شهید بشود و جای خالی آن روحانی احساس شود؟
ما ۲ تا بحث داریم؛ اینکه جای خالی احساس بشود، جای خالی هر شهیدی احساس میشود. وقتی شهید میثمی شهید میشود، نبودش سخت است. شهید نقیپور که به شهادت رسید- معاونت فرهنگی تیپ زرهی ذوالفقار- نبودش سخت بود. آقای اکبرزاده که شهید شد- از لشکر 17 علیبن ابیطالب قم- نبودش سخت بود. شهید بهشتی شهید شد، شهید باهنر شهید شد، شهید مطهری، مدنی، دستغیب، اشرفیاصفهانی، صدوقی، نبود اینها محسوس بوده؛ این یک بحث است. اما بحث دیگر این است که به اعتقاد من برای بقای انقلاب این خونها ضروری است. خون شهید سلیمانی وقتی ریخته میشود، دشمن میخواهد انقلاب از بین برود اما ضمانت انقلاب با خون شهداست. حضور مردم در صحنه بیشتر میشود و نگاه مردم به سمت انقلاب در اوج تحریم و تهدید و در حالی که دشمن داخلی و خارجی دارند کار میکنند و میگویند مردم از نظر اقتصادی زیر فشار هستند و دارند از انقلاب جدا میشوند، میروند و در تشییع جنازه شهید سلیمانی در میدان اعلام میکنند که تا پای جان پای انقلاب هستند. من نگاه میکنم هیچ خونی که به زمین ریخته میشود بیحکمت نیست و هر شهیدی که پرچمش روی زمین میافتد، این پرچم روی زمین نمیماند و دیگران آن را بلند میکنند و دشمن نمیتواند انقلاب را شکست بدهد، بلکه این شهادتها عامل سرعت میشود. اینطور نیست که مثلاً ما در میدان جنگ بگوییم فلانی شهید شد و همه چیز تمام شد. من همیشه گفتهام پیغمبر اسلام از دنیا رفتند ولی اسلام ماند. امام حسین(ع) و یاران امام حسین شهید شدند، بهترین نیروهای عصر امام حسین شهید شدند ولی امروز اگر این صحنههای عاشورا نبود، اسلام هم نبود. بله! نبود امام حسین خیلی سخت است اما خدا پرچم امام حسین را سپرد به دست امام سجاد(ع). شما نگاه کنید در لشکر امام حسین وقتی یک نفر شهید میشد، پرچم را دیگری در دست میگرفت. وقتی شهید میثمی در قرارگاه شهید میشود، نفر بعدی پرچم را در دست میگیرد. احتمال دارد که بگوییم این فرد با آن فرد در بعضی جاها فاصلههایی دارد ولی در مجموع خدا این حرکت را به سمتی هدایت میکند که باید. امام از دنیا رفت، پرچم را خدا داد به دست رهبر معظم انقلاب و ایشان مثل امام پرچم را در دست گرفتند و رهبری کردند. این شوخی نیست. من همیشه میگویم که ائمه جمعه امام چه کسانی بودند؟ آقا در تهران امام جمعه بودند. شهید صدوقی و شهید مدنی و دستغیب و اشرفیاصفهانی بودند. اینها ائمه جمعه امام بودند. همین کسانی که امام جمعه امام بودند، خیلیهایشان از شاگردان امام بودند و امام را به عنوان یک استاد و یک خورشید نگاه میکردند. رهبر معظم انقلاب روزی که به رهبری منصوب شدند، خیلی از این آقایان نبودند و بعضیها هم نگاه میکردند و خودشان را از آقا بالاتر میدیدند، بالاتر نبودند ولی میدیدند، کار دوران حضرت علی(ع) از زمان حیات پیغمبر(ص) خیلی سختتر بود. کار دوران آقا هم خیلی سختتر از زمان حیات حضرت امام بود ولی حضرت آقا به زیبایی مدیریت کردند. این انقلاب باید بماند. اینطور نبود که ما در جنگ توی سر خودمان بزنیم که فلان فرمانده لشکر رفت حالا چه کنیم؟ مشخص بود که اگر فلانی رفت چه کسی باشد و بعد از او فرماندهی کند. در گردانها و در تیپ هم همینطور بود. گاهی در یک عملیات اتفاق میافتاد ۳ فرمانده گردان شهید میشدند. یکی شهید میشد و نفر دوم فرمانده میشد و او به شهادت میرسید و نفر سوم به فرماندهی میرسید.
ارسال به دوستان
سربازی با حقوق میلیونی
آغاز اجرای قانون افزایش حقوق سربازان
حقوق دریافتی سربازان در سالهای گذشته به حدی اندک بود که بنا به اذعان دستاندرکاران، هزینه رفتوآمد ایام مرخصی آنها را تامین نمیکرد. این در حالی است که بسیاری از سربازان، متاهل و دارای فرزند هستند و حتی تعداد قابل توجهی از آنها تامین هزینههای پدر یا مادرشان را بر عهده دارند.
متوسط حقوق سربازان سال 99 تقریبا 350 هزار تومان بود که مطابق اعلام نمایندگان مجلس به حدود 3 میلیون و 500 هزار تومان در سال 1401 افزایش یافته است که رشد 10 برابری را نشان میدهد.
به گزارش «وطنامروز»،روز گذشته خبری در خبرگزاری فارس منتشر شد مبنی بر اینکه حقوق سربازان در اردیبهشت امسال، افزایش 2 برابری در مقایسه با سال گذشته خواهد داشت و البته پرداخت معوقه فروردینماه نیز در دستور کار قرار دارد.
بر اساس این خبر، اعتبار مربوطه به ستاد کل نیروهای مسلح اختصاص یافته است و حداقل حقوق سربازان ۲ میلیون و 200 هزار تومان خواهد بود.
با این حال، عضو هیاترئیسه مجلس شورای اسلامی به «وطنامروز» گفت: قانون مجلس درباره میزان افزایش حقوق سربازان کاملا مشخص و آشکار است و هیچ جای تفسیر به رای یا برداشت دوگانه ندارد. بنابراین حداقل حقوق سربازان باید ۳ میلیون و 360 هزار تومان باشد. این رقمی است که شورای نگهبان تایید و رئیسجمهور ابلاغ کرده است.
پرداخت افزایش حقوق سربازان از چند روز دیگر آغاز میشود و پیگیریها درباره پرداخت معوقه فروردین و اطلاع از میزان دقیق افزایش حقوق سربازان ادامه دارد.
چندی قبل بود که محسن دهنوی، عضو هیاترئیسه مجلس شورای اسلامی گفت: افزایش حقوق سربازان و مابهالتفاوت فروردین، از اردیبهشتماه اعمال خواهد شد.
وی البته از رئیسجمهور خواسته بود برای تسریع در روند افزایش حقوق سربازان و پرداخت هر چه زودتر آن، توجه ویژه داشته باشد.
دهنوی اظهار داشت: «ستاد کل نیروهای مسلح در جلسهای محاسبات افزایش حقوق سربازان را در اختیار «میرکاظمی» رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور قرار داده و با توجه به صراحت مصوبه مجلس، این موضوع قابل تاخیر یا سرپیچی نیست. از رئیسجمهوری میخواهم به قشر مظلوم سربازان، توجه ویژهای کند تا حقشان در پیچوخمهای بروکراسی ضایع نشود».
* افزایش 10 برابری حقوق سربازان طی ۲ سال
نمایندگان مجلس در لایحه بودجه ۱۴۰۱ تصویب کرده بودند حقوق سربازان وظیفه مجرد مشغول در مناطق غیرعملیاتی حداقل 60درصد، حقوق سربازان وظیفه مجرد مشغول در مناطق عملیاتی حداقل 75 درصد و حقوق سربازان متاهل 90 درصد حداقل دریافتی کارکنان نیروهای مسلح مبتنی بر قانون مدیریت خدمات کشوری با توجه به تحصیلات و درجات آنان از سوی ستاد کل نیروهای مسلح تعیین شود.
بر این اساس مجلس یازدهم در قانون بودجه ۱۴۰۰ به موضوع حقوق سربازان پرداخت و حقوق آنان را افزایش داد. متوسط حقوق سربازان در سال ۹۹ به طور میانگین برابر با ۳۵۰ هزار تومان بود که مجلس یازدهم طی اقدامی در قانون بودجه ۱۴۰۰، حقوق سربازان را از میانگین ۳۵۰ هزار تومان به یک میلیون و ۴۵۰ هزار تومان افزایش داد.
همچنین در زمان بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، مجلس شورای اسلامی با تصویب جزء الحاقی ۳ تبصره ۱۲، گام مهمی برای افزایش حقوق سربازان وظیفه برای تامین معیشت جوانان بویژه جوانان متأهل برداشت.
به این ترتیب طبق این مصوبه حداقل حقوق سرباز مجرد به ۳ میلیون و 360 هزار تومان و حداقل حقوق سرباز متاهل به 5 میلیون تومان افزایش یافت.
بنابراین طی ۲ سال در مجلس شورای اسلامی حقوق سربازان تقریبا ۱۰ برابر افزایش یافته است.
* توجه ویژه مجلس یازدهم به افزایش حقوق سربازان
سیدمسعود خاتمی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی معتقد است: «دولت با انجام وظایف خود، موجبات حمایت از سربازان غیور، دلگرمی جوانان و امیدبخشی به جامعه را فراهم میکند».وی اظهار داشت: «مجلس یازدهم، همچون بودجه سال گذشته در قانون بودجه ۱۴۰۱ نیز توجه ویژهای به افزایش حقوق سربازان داشت به طوری که در ۲ سال اخیر، میانگین حقوق سربازان حدود ۱۰برابر شده است. امیدوارم دولت هم با عمل کردن به وظایف خود موجب حمایت از سربازان غیور، دلگرمی جوانان و امیدبخشی به جامعه شود».
همچنین حسن شجاعیعلیآبادی، رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس در صفحه شخصی خود نوشت: «سربازان با حقوق سابقشان حتی نمیتوانستند هزینه رفتوآمد مرخصیشان را بپردازند. طی ۲ سال مجلس انقلابی حقوق سربازان را چندین برابر افزایش داد».
به گفته وی، متوسط حقوق سربازان 3.5 میلیون و سربازان متاهل دارای ۲ فرزند تا ۵ میلیون تومان خواهد بود.
علی نیکزاد، نایبرئیس مجلس شورای اسلامی نیز در این باره گفت: «هر چند میدانیم حقوق افزایشیافته سربازان وظیفه کفاف زندگی آنها را نمیدهد اما اقدام مشترک مجلس و ستاد کل نیروهای مسلح در چندبرابر کردن آن، آغاز گامی اصلاحی برای بررسی فرآیندهای مربوط به سربازی حرفهای است که باید به صورت جدی در دستور کار نهادهای مسؤول قرار گیرد».
همچنین ابراهیم رضایی، نماینده مردم دشتستان در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در صفحه شخصی خود نوشت: «یکی از اقشاری که تا امروز به حقوق واقعی خود نرسیده، سرباز است. خوشحالم که در مجلس یازدهم و با افزایش حقوق این قشر خدوم تلاش کردیم تا سرباز، شهروند صفر نباشد. این گام نخست برای تحقق سربازی حرفهای است».
ارسال به دوستان
مسیر حل بحرانهای بازار و صنعت خودروی کشور از جاده مخصوص میگذرد
واردات خودرو لازم اما ناکافی
واردات خودرو میتواند مشکل انحصار صنعت خودرو را حل کند اما راهحل اصلی افزایش عرضه در کنار افزایش کیفیت خودروهای داخلی است
گروه اقتصادی: ممنوعیت واردات خودرو از سال 97 به دلیل محدودیتهای ارزی و بهبود کسری تراز تجاری با مصوبه سران قوا اجرا شد که تا اردیبهشت سال جاری این مصوبه پابرجا بود. هر چه به موعد پایان این مصوبه نزدیک شدیم زمزمههای آزادسازی واردات قوت گرفت تا بتواند به عنوان مسکنی برای بازار خودرو عمل کند.
به گزارش «وطنامروز»، در چند هفته اخیر مساله واردات محدود خودروهای خارجی برای اصلاح شرایط بازار و صنعت خودرو مطرح شده و مدافعان واردات میگویند که با این اتفاق میتوان تا حدودی شرایط بازار خودرو را التیام بخشید اما در این مسیر ملاحظاتی وجود دارد که اگر به آنها توجه نشود میتوانند بحران حوزه خودرو را تشدید کنند.
خودروسازان بزرگ کشور چند سال است از قیمتگذاری دستوری مینالند و معتقدند فروش اکثر مدلهای خودرو به این منوال نهتنها برای آنها سودی ندارد، بلکه باتلاق زیانشان را عمیقتر میکند. مردم نیز به عنوان مصرفکنندگان خودرو از افزایشهای گاه و بیگاه قیمتها در بازار آزاد معترضند و بحق بیان میشود که کیفیت خودروهای داخلی غیر قابل مقایسه با خودروهای روز جهانی است. روزی نیست که یک نماینده مجلس شورای اسلامی نسبت به صنعت خودروسازی کشور نقد نکند و زمزمههایی از استیضاح وزیر صمت شنیده نشود. کارشناسان حوزه خودرو با مقایسه «استراتژی صنعتی» نداشته صنعت خودروی کشورمان با برنامه توسعه صنعت خودروی کشورهای دیگر از عقبافتادگیهای این حوزه میگویند. رئیسجمهور هم به عنوان رئیس قوه مجریه از شرایط بازار و کیفیت خودروهای داخلی رضایت ندارد و اخیرا نیز ۸ فرمان برای نجات صنعت خودرو صادر کرد. حتی مقام معظم رهبری نیز در طول ماههای اخیر ۲ مرتبه به وضعیت خودروسازان داخلی انتقاد کردند.
این شرح مختصری از حال و روز صنعت و بازار خودروی کشور است؛ شرایط بغرنج و پیچیدهای که اصلاح آن مسلما نیازمند برنامههای توسعهای گوناگون و استمساک به یک استراتژی صنعتی مترقی است؛ اتفاقی که حداقل طی ۳دهه اخیر هنوز رخ نداده است.
روزی بومیسازی تمام قطعات خودرو سر زبانها میافتد و ساخت تجهیزات نظامی را با آن مقایسه میکنیم و روزی دیگر مطرح میشود که با مونتاژ خودروهای شرکتهای بنام میتوانیم از شرایط انحصاری کنونی بازار عبور کنیم و اگر آن شرکتها تکنولوژی خود را هم به ایران بیاورند (که هیچ وقت این کار را نکردهاند) دیگر نور علی نور میشود.
* واردات؛ حلال مشکلات؟
حال چند وقتی است که موضوع واردات خودرو با پایان دوره مصوبه شورای سران ۳ قوه مبنی بر ممنوعیت واردات دوباره سر زبانها افتاده است.
به طور کلی ممنوعیت بلندمدت واردات یک کالا میتواند منجر به انحصار و رفتهرفته بیکیفیت شدن محصولات شرکتهای داخلی شود، این یک اصل کلی است که میتوان به تمام کالاها تعمیم داد. البته ممنوعیت واردات هوشمند و کوتاهمدت برای ارتقای صنایع داخلی امری مترقی است که میتواند صرفا بخشی از استراتژی صنعتی یک کشور باشد. مانند آنچه در صنعت لوازم خانگی کشورمان رخ داد اما ماندن در همین مرحله هم تبعات جبرانناپذیری خواهد داشت.
ملاحظات واردات خودرو
۱- نیاز به بیش از یک میلیون دستگاه خودرو به طور سالانه
به گواه آمار سال جاری اگر خودروسازان داخلی بتوانند قریب به یک میلیون و ۴۰۰ هزار دستگاه تولید کنند دیگر بساط قرعهکشی و توزیع قطرهچکانی خودرو به بازار برچیده میشود. به عبارت سادهتر نیاز سالانه کشورمان به خودرو قریب به 1.5 میلیون دستگاه است.
دکتر منوچهر منطقی، معاون صنایع حملونقل وزارت صنعت، معدن و تجارت در این باره گفته است: «اگر یک میلیون و ۴۰۰ هزار دستگاه خودرو به بازار ایران عرضه شود به قرعهکشی نیازی نخواهد بود. وقتی برای تقاضا عرضه کمی وجود دارد، به طور طبیعی قیمت بالا میرود و قیمت عرضه کارخانه با بازار، فاصله معناداری پیدا میکند. محاسباتی انجام شد تا نشان دهد چقدر خودرو باید عرضه شود تا نیازی به انجام قرعهکشی نباشد و بر اساس نتایج آن محاسبات، برنامهریزیهای لازم انجام شد. این محاسبات نشان داد اگر یک میلیون و ۴۰۰ هزار دستگاه خودرو به بازار ایران عرضه شود به قرعهکشی نیازی نخواهد بود، پس تولید یک میلیون و ۵۰۰ هزار دستگاه خودرو برای امسال هدفگذاری شده است تا عرضه و تقاضا به هم نزدیک شود».
* شکستن قیمتهای کاذب خودرو با آزاد شدن واردات
نایبرئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس با بیان اینکه با آزاد شدن واردات خودرو قیمتهای کاذب و حبابی خودروهای خارجی شکسته خواهد شد، گفت: در حال حاضر قیمت خودروی خارجی در کشور ۸ برابر قیمت واقعی است.
سیدجواد حسینیکیا با بیان اینکه کیفیتمحوری بزرگترین دستاورد واردات خودرو در کشور است، گفت: واردات خودرو ضمن ایجاد رقابت سالم در بین خودروسازان به یقین میتواند در کیفیسازی خودروهای داخلی نیز موثر واقع شود.
نایبرئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی گفت: گام اول واردات خودرو رفع انحصار در بازار خودرو است که این رفع انحصار خود به خود خودروسازان را به سمت کیفیتمحوری سوق میدهد.
* تمام مشکلات با واردات حل نمیشود
مهدی دادفر، دبیر انجمن واردکنندگان خودرو نیز گفت: بدون شک آزاد شدن واردات خودرو باعث شکسته شدن انحصار و همینطور متعادل شدن بازار از حیث قیمتی خواهد شد اما بعید به نظر میرسد روی کیفیت خودروساز اثر بگذارد، چون رابطه مستقیم ندارد.
وی افزود: دوستان میخواهند تمام مشکلات اشتغالزایی، تولید، سرمایهگذاری، انتقال سرمایه خارجی، افزایش کیفیت، ارتقای ایمنی خودرو و مواردی از این دست را با واردات برطرف کنند که این نشدنی است.
دادفر گفت: در قانون آخری نوشته نشده که قوانین قبلی متناقض و ایجادکننده انحصار ملغی اثر است، اتفاقا همیشه آقایان در بندهای آخر قوانین مینویسند «و هر آنچه که از قبل بوده آن هم پابرجاست».
۲- قیمتهای به مراتب بالاتر خودروهای خارجی
بررسی قیمتهای جهانی حاکی از آن است که به طور میانگین قیمت خودروهای میانرده سواری شرکتهای کرهای و اروپایی بدون در نظر گرفتن تعرفه گمرکی قریب به ۲۵ هزار دلار یا حدود ۵۰۰ میلیون تومان (با احتساب قیمت دلار نیما) و در بالاترین سقف قیمتی دلار آزاد ۷۵۰ میلیون تومان است.
۳- بحران ارزی
میزان کل واردات کشورمان در 11 ماه منتهی به بهمن ۱۴۰۰ قریب به ۴۶ میلیارد و ۵۷۷ میلیون بوده است که تلفن همراه با کمال ناباوری با سهم ۴ میلیارد دلاری رتبه اول ارزبری را در کشورمان داشته است. در این بین بیش از ۷۰درصد واردات ایران را مواد اولیه صنایع تولیدی تشکیل داده است که قابلیت جایگزینی یا حذف از سبد وارداتی کشور را ندارند. با توجه به میزان صادرات هم فشار بیش از این نمیتوان به تقاضای ارز وارداتی کشورمان وارد کرد.
۴- تحریمهای مالی
در یک دهه گذشته کشورمان با سختترین تحریمهای مالی رو به رو بوده و اساسا صیانت از ارز به یکی از اصلیترین وظایف سیاستگذار پولی و مالی کشور یعنی بانک مرکزی بدل شده است تا جایی که اقتصاددانان بر این باورند که برای حفظ معیشت مردم و مصون ماندن از نوسانات ارزی ممنوعیت واردات کالاهای لوکس و ارزبر امری بدیهی است.
* واردات محدود و با تهاتر
با کنار هم قرار دادن این ۴ گزاره به این نتیجه میرسیم که اساسا واردات به تنهایی حلال مشکلات صنعت خودروی کشورمان نخواهد بود. نباید فراموش کنیم که اگر بخواهیم تنها نیمی از نیاز کشور را با خودروهای خارجی میانرده تامین کنیم نیاز به 17.5 میلیارد دلار است! رقمی فراتر از میزان ارزی که برای تامین کالاهای اساسی در سال ۱۴۰۰ هزینه شد.
این تقاضای ارزی میتواند قیمت دلار را در کشورمان به طور سرسامآوری افزایش دهد و حتی سیاستگذار را به سمت محدودیتهای جدیدی سوق دهد.
افزایش قیمت ارز مسلما تاثیر خود را روی قیمت خودروهای داخلی نیز میگذارد، در حال حاضر بخش قابل توجهی از قطعات خودروهای بومی وابستگی به ارز دارند و در نتیجه این سیاست میتواند مردم را از تامین خودروهای داخلی نیز ناتوان کند. این محاسبات فارغ از ارزبری لوازم یدکی است که به طور طبیعی باید از خارج کشور تامین شود.
با توضیحات ارائه شده به نظر میرسد شرایط کنونی زمان مناسبی برای آزادسازی بدون محدودیت واردات خودرو نیست. شاید در نهایت واردات محدود خودروهای خارجی آن هم از کشورهایی که بتوانیم با آنها تهاتر کالایی داشته باشیم بهترین راهکار و پیشنهاد باشد.
* صنعت خودرو چگونه متحول خواهد شد؟
یکی از نقاط ضعف صنعت خودروسازی کشور، به نوع مالکیت و نحوه مدیریت این صنعت بازمیگردد. اگر چه عمده سهام خودروسازهای بزرگ کشور در بورس عرضه میشود اما مدیریت این صنعت ماهیتا دولتی است و این امر در اتخاذ تصمیمات، اهداف، چشمانداز، راهکارهای اجرایی و انتصاب مدیران مشخص میشود. اگر بخواهیم به برخی پیامدهای مدیریت دولتی بر صنعت خودروسازی اشاره کنیم، میتوانیم قیمتگذاری دستوری محصولات، حمایتهای غیراصولی، تحمیل نیروی انسانی و سرمایهگذاریهای غیراقتصادی را نام ببریم. علاوه بر این نظام قیمتگذاری دستوری که معمولا ناکارآمد و غیرمنعطف است، انگیزه شرکتها برای افزایش نوآوری، بهرهوری و کیفیت محصولات را کاهش میدهد. اگر سیاستگذار به جای سرکوب قیمتها، فضا را به سمت رقابتی کردن بازار میبرد، خودروسازان به جای چانهزنی بر سر قیمتها به بهبود کیفیت محصولات خود از طریق رقابت میپرداختند. مورد تاثیرگذار دیگر بحث نبود صرفه به مقیاس است؛ خودروسازی از جمله صنایعی است که هزینه ثابت تولید در آن بسیار بالاست، لذا هر چه تعداد خودروی تولیدی در یک کارخانه بالا برود و به ظرفیت اسمی تولید نزدیکتر شود، از متوسط هزینه تولید هر خودرو به طور قابل ملاحظهای کاسته میشود. تولید در مقیاس پایین و عدم استفاده از صرفه به مقیاس که عمدتا ناشی از فقدان قطعهساز بزرگ برای تأمین باثبات قطعات مورد نیاز در تولید خودرو است، از جمله مشکلات صنعت خودروسازی کشور است. در چنین شرایطی، وقتی تولید یک خودرو به مقیاس انبوه رسیده و برای صادرات بهصرفه میشود که آن مدل دیگر در بازارهای جهانی از رده خارج شده است.
نکته قابل توجه اینجاست که زمزمههایی از محدود بودن واردات برای صادرکنندگان نیرومحرکه، قطعات خودرو و خودرو شنیده میشود. این یعنی تولیدکنندگان خودروی کنونی در یک فرآیند قانونگذاری تبدیل به بزرگترین واردکنندگان خودرو در سالهای آتی میشوند. از همین امروز باید فرآیندهایی ایجاد شود که مانع از بروز فساد در فروش این خودروهای وارداتی که به طور حتم از خودروهای وارداتی کنونی ارزانتر است، شود.
ارسال به دوستان
رئیسجمهور در استان آذربایجان غربی: از همراهی مردم با اصلاحات اقتصادی تشکر میکنم
قدردانی از اعتماد مردم
تعادل بازار و پایان خریدهای هیجانی
گروه سیاسی: رئیسجمهور در بیستویکمین سفر استانی دولت سیزدهم روز گذشته به ارومیه سفر کرد.
حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی در بدو ورود به استان آذربایجان غربی در فرودگاه شهید باکری ارومیه با اشاره به ظرفیتهای متنوع استان آذربایجان غربی گفت: این استان به عنوان یکی از قطبهای کشاورزی در کشور مطرح و از ظرفیتهای زیادی در حوزه معدن برخوردار است و علاوه بر اینها دارای مراکز دانشگاهی، علمی و نیروی انسانی کارآمد و تحصیلکرده نیز هست. وی با تاکید بر اینکه پیش از سفر به استان اولویتها و مسائل این منطقه شناسایی شده است، اظهار داشت: مسائل زیادی برای پیگیری در استان وجود دارد که در جلسات کارشناسی مورد بررسی قرار گرفته است. در آخرین بخش سفر در شورای اداری مصوبات سفر اعلام خواهد شد تا مردم و اصحاب رسانه از آنها مطلع باشند و مدیران هم خود را پیگیر مسائل بدانند. بازدید از نمایشگاه دستاوردهای مرکز رشد هوا فضای شهید بابا ساعی ارومیه نخستین برنامه رئیسجمهور در این سفر بود. رئیسی در این بازدید با توضیحات دستاندرکاران نمایشگاه از نزدیک در جریان توانمندیهای داخلی در ساخت هواپیماهای نیمهسبک، ماهوارههای ارومست، سهند و اسپوتا و پهپاد سمپاشی قرار گرفت.
رئیسجمهور در ادامه جهت بازدید از پایانه مرزی و گمرک تمرچین، وارد منطقه مرزی شهرستان پیرانشهر شد. مرز تمرچین نقطه صفر مرزی با کردستان عراق و یکی از فعالترین پایانههای مرزی کشور است که رئیسی در دوران ریاست قوه قضائیه با حضور در این منطقه، دستوراتی برای بازگشایی مرز و حل مشکلات عبور و مرور خودروها صادر کرده بود. رئیسجمهور همچنین در مسیر سفر از ارومیه به مهاباد به صورت هوایی از روند احیای دریاچه ارومیه و اقدامات انجامشده در این طرح بازدید و دستورات لازم را برای تسریع در روند احیای این دریاچه صادر کرد.
رئیسی در اجتماع مردم مهاباد با بیان اینکه این استان حقیقتا در عرصههای مختلف خوش درخشیده است، گفت: آذربایجان غربی هم در حراست و پاسداری از ارزشهای انقلاب اسلامی و هم در دفاع جانانه از مرزهای کشور شهدای والایی تقدیم کرده که نام آنها همواره پرآوازه و بلند و زینتبخش کوی و برزن و شهر و دیار ما است. رئیسجمهور افزود: مردم فهیم مهاباد و این منطقه امتحان و آزمون ویژهای در مقابل گروههای ضد انقلاب، معاندان و بدخواهان مردم این خطه دادند و حقیقتا با بصیرت ایستادگی و دشمنان را ناامید کردند. وی با تاکید بر اینکه صیانت از جان مردم همواره برای دولت مهم و محوری خواهد بود، تصریح کرد: صمیمانه از همه مردم برای همراهی با دولت در کنترل شیوع کرونا تشکر میکنم. اگر دولت اراده میکرد اما کمک شما مردم نبود قطعا توفیقی نداشتیم. رئیسجمهور خاطرنشان کرد: در زمینه اقتصادی هم باید از مشارکت، همت مردم، مساعدت تک تک مردم و خانوادههای محترم ایرانی صمیمانه تشکر کنم، چرا که اگر در اصلاحات اقتصادی که دولت آغاز کرده مشارکت و همکاری مردم نبود، دولت نمیتوانست در جهت رفع مشکلات زیربنایی گام بردارد. همراهی مردم به دولت این امکان را میدهد که در جهت تحقق رشد اقتصادی ۸ درصدی حرکت کند. رئیسی با اشاره به موقعیت مرزی استان آذربایجان غربی اظهار داشت: بازارچههای مرزی و از همه مهمتر مرز، نه تهدید بلکه یک فرصت است. تلاش خواهیم کرد زمینه تبادلات مرزی و فعال کردن بازارچههای مرزی را برای جوانهای عزیزی که استعداد تجارت و دادوستد دارند فراهم کنیم و این موضوع را امر بسیار صحیحی میدانیم و معتقدیم باید دنبال شود. رئیسجمهور تاکید کرد: یکی از کارهایی که مسؤولان شهرستان و استان حتما باید دنبال کنند فعال کردن بازارچههای مرزی استان بویژه در شهرستان مهاباد است تا تجارت مرزی به صورت قانونمند انجام شود. همچنین به مسؤولان استان تاکید کردهام در زمینه سامان دادن به راههای مواصلاتی استان و شهرستان مهاباد و نیز مرکز درمانی مجهز و با ظرفیت مناسب برای مهاباد، بر اساس اولویتهای تعیینشده برای پروژههای نیمهتمام تسریع شود. وی با پاسداشت تلاشهای انجام شده برای برقراری امنیت در استان آذربایجان غربی و نیز تجلیل از وحدت و انسجام موجود در این استان، اظهار داشت: رمز توسعهیافتگی کشور و رفع مشکلات، وحدت و انسجام ملی است. اختلاف همه فرصتها را خواهد ربود. اعتقادات و باورهای عمیقی مردم ما را به هم پیوند داده و این انسجام و وحدت زمینه بسیار خوبی برای پیشرفت و توسعه است. رئیسجمهور با اشاره به تلاش مستمر دولت برای حل مشکلات اقتصادی کشور تصریح کرد: همه کارگزاران دولتی بدانند امروز مردم از دولت انتظار بحقی دارند که مشکلات بویژه بیکاری در زمان کوتاهی برطرف شود. دولت تمام تلاش خود را برای ایجاد اشتغال به کار گرفته و در همین ۸ ماه سپری شده حجم تجارت با همسایگان به شکل قابل توجهی افزایش یافته است و امیدواریم این اقدامات باعث آرامش و آسایش بیشتر مردم شود.
******
آخرین گزارشها از شرایط تأمین کالاهای اساسی پس از اصلاح ارز ترجیحی
تعادل بازار و پایان خریدهای هیجانی
در نهمین روز اصلاح یارانهها، بازار اقلام غذایی در آرامش است، برخی اقلام حتی زیر نرخ مصوب ستاد تنظیم بازار عرضه میشود. کالاهایی که در ابتدای اجرای طرح در قفسهها به میزان کافی نبود، اکنون فراوان است و دیگر خبری از خرید هیجانی نیست و مردم به خریدهای معمولی خود ادامه میدهند. روغن و شکر هم به میزان کافی به قفسه فروشگاهها برگشته و نگرانی از کمبود در بازار نیست. بر اساس رصدهای میدانی، در حال حاضر هر کیلو مرغ در فروشگاههای پایتخت از 44 تا 45 هزار تومان معامله میشود. از سوی دیگر، خبری از خالی بودن غرفههای روغن فروشگاهها نیست و اکثر فروشگاههای زنجیرهای به روغنهای مایع و جامد در بستهبندیهای مختلف تجهیز شدهاند. بررسیها از بازار نشان میدهد تخممرغ که در اوایل اجرای طرح اصلاح یارانهها تا حدودی در بازار کم شده بود، اکنون به صورت فراوان وجود دارد اما قیمتها متفاوت است و فروشندگان از شانهای 60 تا 80 هزار تومان میفروشند. مغازهداران ریز و درشتی تخممرغها را دلیل اختلاف قیمت عنوان میکنند. ستاد تنظیم بازار قیمت شانه 2 کیلویی تخممرغ را 80 هزار تومان تصویب کرده است اما وزن شانهها خیلی نوسان دارد. وزن و اندازه تخممرغ در یکی، دو سال گذشته خیلی فرق کرده و این برای خریداران عجیب است.
* قطعهفروشی همچنان مشکل بازار مرغ
قطعه مرغ جزو قیمتگذاریها نیست و در بازار با نرخهای بالاتر عرضه میشود، مثلا فیله مرغ 105 هزار تومان قیمت دارد که 2 برابر نرخ مصوب مرغ کامل است. مشکل جدی آنجاست که برخی مغازهها در مراجعه افراد میگویند مرغ کامل ندارند و آنها بالاجبار قطعات مرغ را به قیمتهای خیلی گرانتر میخرند؛ قیمتهایی که گرانتر از قیمت مرغ است. پیشتر در دوره بحران کرونا، قطعهفروشی مرغ ممنوع شد ولی پس از اعتراض فروشندگان، دوباره به ویترین مغازهها برگشت و وزارت جهاد کشاورزی به طور رسمی قیمتگذاری کرد اما اکنون این قیمتها رعایت نمیشود و سازمان دامپزشکی دوباره مخالفت کرده است.
* افزایش قیمت گوشت قرمز در بازار
قیمت گوشت قرمز در بازار این روزها رشد داشته است.از آنجا که گوشت جزو قیمتگذاری دستوری نیست، تولیدکنندگان و فروشندگان با افزایش قیمت نهاده، خودشان قیمت را گران کردهاند. عباس عسکرزاده، معاون توسعه بازرگانی وزارت جهاد کشاورزی در نامهای قیمتهای جدید ذرت، جو و کنجاله سویا در سامانه بازارگاه را اعلام کرد که بر این اساس قیمت هر کیلوگرم جو و ذرت 11300 تومان و کنجاله سویا 16300 تومان است. قیمتهای جدید نهاده نسبت به نرخ قبل از اصلاح یارانه رشد برابری دارد. تولیدکنندگان میگویند 70 درصد هزینه تولید محصولات پروتئینی به نهاده دامی وابسته است و هزینه تولید بالا رفته است اما نکته مهم این است که قیمتهای گوشت قرمز متفاوت است. در حالی که نرخ گوشت گوسفندی در میادین عمدهفروشی کیلویی 150 هزار تومان است، در فروشگاهها ران گوسفندی را کیلویی 260 هزار تومان میفروشند.
ارسال به دوستان
وزیر جنگ اسرائیل در دیدار مشاور امنیت ملی بایدن از نگرانیهای تلآویو نسبت به توان جبهه مقاومت گفت
از اصفهان تا جنین هراس بیپایان صهیونیستها
گروه سیاسی: تکانههای حاصل از تغییر و تحولات سیاست بینالملل که نظم کنونی جهان را از قواره انداخته است، جنگ اوکراین و نگرانی از تغییرات ژئوپلیتیک پس از حمله روسیه به این کشور، آینده همچنان مبهم احیای توافق هستهای با ایران و کاهش تمرکز و حضور نظامی آمریکا در غرب آسیا کفه ترازوی ترتیبات جدید را بیشتر از هر زمانی به ضرر رژیم صهیونیستی کرده است.
به گزارش «وطنامروز»، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی که به همین خاطر با انبوهی از نگرانیها درباره ایران به آمریکا سفر کرد با «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید دیدار و درباره موضوعات مختلف گفتوگو کرد. منابع رسانهای صهیونیستی خبر دادند، وزیر جنگ این رژیم در دیدار با مشاور امنیت ملی کاخ سفید درباره مسائلی از قبیل ایران، فلسطین و اوکراین تبادل نظر کرد. به نوشته جروزالمپست، «بنی گانتس» پس از گفتوگو با جیک سالیوان توضیحات مختصری درباره این دیدار ارائه داد. وزیر جنگ رژیم اشغالگر قدس گفت: «این یک نشست عالی در کاخ سفید بود. ما درباره حمایت از امنیت اسرائیل، راههای مقابله با تجاوزات ایران، تلاش برای کاهش تنش بین اسرائیل و فلسطین و حمایت از اوکراین گفتوگو کردیم».
گانتس پیش از ترک تلآویو به مقصد واشنگتن گفته بود با مقامهای آمریکایی درباره افزایش همکاریهای امنیتی و بررسی پروندههای ایران و اوکراین گفتوگو خواهد کرد.
تلآویو که این روزها امنیت را به عنوان یک کالای نایاب در داخل سرزمینهای اشغالی جستوجو میکند، با معلق ماندن گفتوگوهای وین و همزمان پیشرفت برنامه هستهای ایران با غنیسازی اورانیوم ۶۰ درصد توسط نسل پیشرفته سانتریفیوژها خود را کاملا در محاصره میبیند.
به همین خاطر است که وزیر جنگ اسرائیل سهشنبه، یک روز قبل از سفر به ایالات متحده در سخنرانی خود در کنفرانس «نظم نوین جهانی» در موسسه سیاست و استراتژی دانشگاه خصوصی رایشمن در سرزمینهای اشغالی هشدار داد ایران «به انباشت دانش و تجربه برگشتناپذیر در توسعه، تحقیق، تولید و بهرهبرداری از سانتریفیوژهای پیشرفته ادامه میدهد و تنها چند هفته با انباشت مواد شکافتپذیر که برای نخستین بمب اتم کافی است فاصله دارد». بنی گانتس افزود: «ایران ۶۰ کیلوگرم مواد غنیشده ۶۰ درصدی را نگهداری میکند و مانع دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات خود میشود». گانتس همچنین ادعا کرد: ایران در حال حاضر حتی تلاش میکند تولید و نصب ۱۰۰۰ سانتریفیوژ پیشرفته IR6 را در تاسیسات هستهای زیرزمینی جدیدی در نزدیکی نطنز تکمیل کند. وزیر جنگ تلآویو همچنین گفت: ایران در حال توسعه تجهیزات نظامی خود در سراسر منطقه است که «مجهز به قابلیتهای دقیقی از جمله موشکهای کروز، موشکهای زمین به زمین و پهپاد هستند و هزاران کیلومتر برد دارند». گانتس ادامه داد: «شمار تسلیحات استراتژیک در دست نیروهای نیابتی ایران در عراق و یمن در سال گذشته به میزان قابل توجهی افزایش یافته است».
* جبههای از جنین تا اصفهان
در همین راستا در جهت نگرانی و هراسی که این روزها بر رژیم صهیونیستی مستولی شده است، رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی در دیدار با ژنرال «مایکل کوریلا» فرمانده جدید سنتکام در غرب آسیا ادعا کرد، ارتش این رژیم با چندین جبهه و تهدید از «چاقو» (عملیاتهای استشهادی با سلاح سرد) گرفته تا برنامه هستهای (ایران) از جنین تا اصفهان روبهرو است.
به گزارش خبرگزاری «سما»، آویو کوخاوی در ادامه هشدار خود از تمام کشورهای جهان خواست منطقه «خاورمیانه» را اولویت خود قرار دهند.
ژنرال مایکل کوریلا در نخستین سفر خود به سرزمینهای اشغالی در مقام فرمانده سنتکام در غرب آسیا روز سهشنبه هفته پیش وارد فلسطین اشغالی شد. رسانههای صهیونیستی مدعی شدند نیروی هوایی آمریکا نیز در رزمایش رژیم صهیونیستی تحت عنوان «ارابههای آتش» در پایان ماه جاری شرکت خواهد کرد و حمله به برخی اهداف در این رزمایش شبیهسازی خواهد شد. کانال ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی گزارش کرد، نیروی هوایی آمریکا برای نخستین بار عملیات سوخترسانی به جنگندههای رژیم صهیونیستی در حال پرواز را تمرین خواهد کرد.
* رونمایی اتحادیه اروپایی از راهبرد خاورمیانهای
موانع دشوار و پیچیده دولت بایدن برای بازگشت به برجام به اندازهای است که اتحادیه اروپایی برخلاف خوشبینیهای گذشته، عدم قطعیت احیای توافق هستهای را بررسی میکند.
از طرف دیگر تغییراتی که در امنیت بینالملل به دنبال تحلیل رفتن هژمونی آمریکا حاصل شده باعث شده احساس آنارشی - به معنای فقدان نظمدهنده مرکزی- در میان بازیگران جهانی تشدید شود و آنها را به سمت ائتلافهایی برای موازنهسازی هدایت کند. در این راستا اتحادیه اروپایی روز چهارشنبه برای نخستین بار از راهبرد جامع خود برای روابط با کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس رونمایی کرد. «جوزپ بورل» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در مراسم رونمایی از این طرح روز چهارشنبه (۲۸ اردیبهشت) گفت: «در زمانی که نظم بینالمللی قانونمحور با چالشهای قابل توجه و ناامنی روبهرو شده، اتحادیه اروپایی و کشورهای خلیج [فارس] ایستادهاند تا از شراکت قویتر و راهبردیتر خود دستاورد اکتساب کنند». وی اضافه کرد: «لازم است ما با یکدیگر همکاری نزدیکتری برای ایجاد ثبات در خلیج [فارس] و خاورمیانه و مقابله با تهدیدهای امنیتی در جهان، امنیت انرژی، تغییرات آب و هوایی، تجارت و سرمایهگذاری داشته باشیم».
البته چنین شراکتی در مواقع بحران است که میتواند کارایی یا ناتوانی خود را نشان دهد، اگر این شراکت به منظور تکیه بر دیگری برای خرید امنیت باشد به دشواری بتوان از موفقیتآمیز بودن آن در آینده سخن گفت.
در عین حال «آندره ماتئو فونتانا» سفیر اتحادیه اروپایی در امارات عربی متحده هم در گفتوگو با پایگاه نشنال گفت این طرح از اهمیت محوری در روابط میان اتحادیه اروپایی و کشورهای عضو شورای همکاری برخوردار خواهد بود.
این مقام اتحادیه اروپایی اضافه کرد: «راهبرد جدید، شراکت راهبردی با خلیج [فارس] نامگذاری شده است. این راهبردی درازمدت است و اجرای کامل آن چندین سال طول خواهد کشید، بنابراین شبیه نقشه راه است».
فونتانا تصریح کرد سند مذکور نخستین راهبرد جامع در نوع خود میان اتحادیه اروپایی و شورای همکاری خلیجفارس است و طبق آن، اتحادیه اروپایی حضور دیپلماتیک خود در منطقه را افزایش خواهد داد. این افزایش حضور ابتدا در سال جاری میلادی در قطر اتفاق خواهد افتاد و بعد از آن به امارات، عربستان سعودی و کویت گسترش خواهد یافت.
* برجام از محورهای طرح بروکسل
فونتانا در بخش دیگری از اظهاراتش گفته یکی از پایههای اصلی راهبرد اتحادیه اروپایی برای افزایش امنیت در خلیجفارس، احیای توافق هستهای ۲۰۱۵ با ایران است که با اسم «برنامه جامع اقدام مشترک» یا برجام شناخته میشود. او گفت: «برای ما یکی از مهمترین مشارکتها در امنیت منطقه و خلیج [فارس] برجام است، بنابراین ما از همان ابتدا از این توافق حمایت کردهایم. تصور میکنیم برای منطقه بسیار مهم است که اطمینان حاصل کند ایران به سمت ساخت سلاح هستهای نمیرود».
***
گروسی: نشانهای از عدم جدیت ایران در مذاکرات نمیبینم
«رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز جمعه درباره برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران اظهاراتی را مطرح کرد. به نوشته شبکه الجزیره، گروسی در نشستی خبری در توکیو گفت: «نشانهای از عدم جدیت ایران در مذاکرات درباره برنامه هستهای این کشور مشاهده نمیکنم». مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی افزود: «در حال حاضر منتظر پاسخهایی قانعکننده از سوی ایران درباره شماری از فعالیتهای هستهای این کشور هستیم». گروسی هفته گذشته نیز در اظهاراتی در پارلمان اروپا گفت: «ما هنوز امیدوار هستیم نوعی توافق در یک چارچوب زمانی معقول حاصل خواهد شد، البته باید این واقعیت را بدانیم که پنجره فرصت میتواند در هر زمانی بسته شود».
ارسال به دوستان
آهنگساز یونانی برنده اسکار از دنیا رفت
آهنگ خداحافظی و نجلیس
ونجلیس، آهنگساز برنده اسکار و سازنده موسیقی متن فیلمهایی چون «ارابههای آتش» و «بلید رانر» در ۷۹ سالگی از دنیا رفت. به گزارش «وطنامروز»، ونجلیس پیشگام موسیقی الکترونیک که برای ساخت موسیقی متن فیلم «ارابههای آتش» برنده جایزه اسکار شده بود، در ۷۹ سالگی از دنیا رفت. به گزارش رسانههای یونانی، وی در حالی که به دلیل ابتلا به کرونا در بیمارستانی در فرانسه بستری بود، درگذشت. این نوازنده و موسیقیدان خودآموخته که از سابقه طولانی در ساخت موسیقی در اروپا برخوردار بود با بافتها و رنگهای جادویی آلبومهای انفرادیاش شناخته شد و یکی از آهنگهای آلبوم سال ۱۹۷۵ وی به نام «جهنم و بهشت» که سال ۱۹۸۰ برای سریال «کهکشان» شبکه «پیبیاس» مورد استفاده قرار گرفت او را به آمریکاییها هم معرفی کرد. اما موسیقی فیلم «ارابههای آتش» بود که نام وی را جهانی کرد. با این حال این آهنگساز یونانی در مارس ۱۹۸۲ که برنده اسکار شد از حضور در مراسم خودداری کرد و در مصاحبه با یک روزنامهنگار انگلیسی گفت: آنها فشار زیادی به من آوردند تا برای حضور در اسکار به آمریکا بروم اما دوست ندارم با فشار کاری انجام دهم و از رقابت هم بیزارم. کسب اسکار برای «ارابههای آتش» بلافاصله وی را مورد توجه کارگردانهای آمریکایی قرار داد و ریدلی اسکات وی را برای ساخت موسیقی فیلم علمی-تخیلی «بلید رانر» استخدام کرد و کوستا گاوراس او را برای درامی با بازی جک لمون در سال ۱۹۸۲ با نام «گمشده» به کار گرفت که هر دو فیلم نامزد جوایز بفتا شدند. ونجلیس سازنده موسیقی فیلمهای «۱۴۹۲: فتح بهشت» ریدلی اسکات در سال ۱۹۹۲، «اسکندر» الیور استون در سال ۲۰۰۴ و «ماه تلخ» رومن پولانسکی در سال ۱۹۹۲ هم بود. این موسیقیدان بسیار گوشهگیر بود و مصاحبههای کمی در طول زندگیاش انجام داده است؛ با این حال در مصاحبهای در دهه ۱۹۸۰ گفته بود: مردم میگویند سینتی سایزر یک ماشین است نه یک صدای طبیعی. همه چیز طبیعی است. سازهای معمولی آکوستیک فوقالعاده هستند اما محدودند و همیشه صدای یکسانی ایجاد میکنند اما ساز الکترونیکی طیف وسیعی از صداها را با تغییرات بیپایان ایجاد میکند. هر چند قبل از به شهرت رسیدن ونجلیس، موسیقی الکترونیک وجود داشت اما موفقیت عظیم «ارابههای آتش» و «بلید رانر» تضمینی برای آینده چنین آهنگسازی در صنعت فیلم و تلویزیون شد. ارسال به دوستان
موضوع جمعیت فرهنگی است یا اقتصادی؟
رها عبداللهی: رهبر حکیم انقلاب در پیامی به مناسبت آغاز کار ستاد ملی جمعیت کشور، از همه فعالان دلسوز حوزه جمعیت تشکر کردند و تلاش برای افزایش نسل کشور و جوان شدن نیروی انسانی را از ضروریترین فرایض بر مسؤولان و آحاد مردم دانستند و از این امر تحت عنوان «سیاست حیاتی» برای آینده بلندمدت کشور یاد کردند. ایشان در انتها بر نکتهای تاکید کردند که همواره در موضوع جمعیت بحثآفرین بوده و آن اهمیت فرهنگسازی در فضای عمومی و نظام بهداشتی علاوه بر تدابیر قانونی است.
اغلب وقتی پیرامون جمعیت صحبت میشود، میگویند عامل کاهش فرزندآوری بحث اقتصادی است و تا وقتی مشکلات اقتصادی و معیشتی حل نشده و مردم آینده امنی برای وضع معیشتی خود تصور نکنند، نباید از آنان توقع فرزندآوری داشت و فعالیت در این زمینه بیفایده است. عدم پاسخ به سوال مهم «فرهنگ یا اقتصاد»، بسیاری از افراد دغدغهمند را از تلاش و تبلیغ در جهت نجات آینده جمعیتی کشور از سیاهچال سالمندی منصرف کرده است.
همه ما قبول داریم طی یک دهه گذشته، کشور با تورم و تحریم دست و پنجه نرم کرده و بیقراری نرخ دلار، مدام ثبات و آرامش را از بازار گرفته، گرانی سفره بسیاری از مردم را کوچک کرده، سالها شرطی شدن بازار به دیپلماسی و توافق و عدم توافق و رهاشدگی وضع اقتصاد و بیتدبیری در کنترل گرانیها، اعتماد مردم را از تصمیمات اقتصادی مدیران سلب کرده؛ به طوری که این روزها با وجود حمایتهای بیسابقه دولت سیزدهم در پرداخت یارانه کمک معیشتی باز هم آرامش به روان جامعه بازنمیگردد و از اینکه آینده چه میشود نگرانی دارند. طبیعتا چنین شرایطی اقدام به ازدواج و فرزندآوری را تحت تاثیر قرار میدهد.
وقتی با یک بحران مثل کاهش شدید نرخ رشد جمعیت روبهرو هستیم، باید عوامل مختلف پدیدآورنده آن را شناخته و سهم هر عامل را بررسی کنیم. عدم شناخت وزن هر عامل، روشهای مقابلهای ما را از فایده کافی خالی میسازد.
بررسی دقیق عوامل متعدد موثر بر بحران جمعیت و رجوع به یافتههای پژوهشی و قرائن، ما را به این نتیجه میرساند که سهم عوامل فرهنگی موثر بر بحران جمعیت بیش از مشکلات اقتصادی است. این یعنی ما در مواجهه با این بحران باید به پیشرانهای فرهنگی بیشتر و پیشتر یا لااقل همسنگ پیشرانهای اقتصادی توجه کنیم. توجه به تمهیدات فرهنگی به معنای کماهمیت دانستن تسهیلات اقتصادی نیست. در حال حاضر قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به عنوان تنها قانون حامی جمعیت کشور بیش از 20 ماده را به تسهیلات و مشوقهای مالی و اقتصادی اختصاص داده که میتواند به خانوادهها برای اقدام به فرزنددار شدن دلگرمی دهد اما غفلت از فرهنگسازی میتواند موجب کماثر شدن مشوقهای اقتصادی شود.
دلایل متعددی میتوان برای این ادعا بیان کرد:
- با اجرای سیاست کاهش جمعیت در ابتدای دهه 70، نرخ باروری کشور از 7-6 فرزند به زیر 2 فرزند کاهش پیدا کرد! چنین تغییر رفتار بیسابقهای که در مدت زمان کمتر از تغییر یک نسل اتفاق افتاده، مسلما باید دلیلی بیش از اعمال سیاستهای تعدیل جمعیت داشته باشد و باید عوامل فرهنگی را دلیل مکمل و تمامکننده تغییر نگرش و رفتار ایرانیان دانست؛ مخصوصا وقتی آمار کاهش فرزندآوری را در کنار کاهش 40 درصدی ازدواج طی 10 سال گذشته قرار دهیم. از ابتدای دهه 70، شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» از درون زایشگاه جلوی چشم مردم بود تا خیابان و پارک و درمانگاه و مدرسه و تبلیغات و فیلمهای تلویزیونی و سینما. بار فرهنگی القاشده توسط این شعار و تبلیغات مشابه آن، فرزندآوری را در تقابل با رفاه و راحتی نشان داده و ایده منسوخ «کمیت از کیفیت میکاهد» را ترویج کرد. از آثار تبعی این القائات و فضای حاکم بر دوران سازندگی، ترویج رفاهزدگی و تبدیل جامعه ایرانی به یک جامعه مصرفگرا و کالازده و نسلی به دنبال کسب سود آنی بود. مطالعات جامعهشناختی مؤید این مطلب است.
- معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش چندی پیش اعلام کرد طی پژوهشی 37 درصد جوانان ایرانی اظهار داشتهاند ازدواج از ملزومات زندگی آنان نیست و حتی در صورت رفع موانع اقتصادی، تمایلی به تشکیل خانواده ندارند! همچنین یافتههای پژوهشهای دیگر نشان میدهد ارزش شدن کمفرزندی از مهمترین دلایل کاهش میل به فرزندآوری در کشور ما است. (رضویزاده، غفاریان و اخلاقی/ 1394/ مجله راهبرد فرهنگ/ شماره 31)
- طبق مطالعات دانشگاههای علوم پزشکی و پزشکی قانونی که در ماهنامههای تخصصی منتشر شده، روزانه در ایران صدها سقط عمدی غیرقانونی با دلایلی چون عدم تمایل به داشتن فرزند بیشتر و فاصله کم با فرزند قبلی، نگرش منفی اجتماع نسبت به تعدد کودکان و ضعف اعتقادات مذهبی صورت میگیرد. (مجله علمی پزشکی قانونی/ دوره 18/ شماره یک)
برخلاف تصوراتی که فقر را نخستین عامل سقط عمدی تلقی میکند، پژوهش عرفانی و شجاعی درباره سقط عمدی در تهران (مجله زنان زایمان نازایی/ دوره 21 / شماره 3 / خرداد 97) نشان داد زنان ساکن مناطق بالای شهر تهران نرخ سقط عمدی بالاتری دارند. وقوع سقط عمدی بین زنان شاغل در ایران 56 درصد بیشتر از زنان غیرشاغل است.
- فراوانی فرزندآوری در مناطق محروم به طور محسوسی بیش از مناطق مرفه شهری است که نشان میدهد فرهنگهای دستنخورده با وجود درآمد سرانه پایینتر میل بیشتری به بچهدار شدن دارند. نسبت دادن این تفاوت به اموری چون ناآگاهی و فقر فرهنگی، غیرعلمی و غیرقابل استناد است.
همه این قرائن و شواهد بسیار دیگر به ما میگوید ماجرا با تسهیلات و مشوقهای معیشتی پایان نمییابد و تا وقتی نگرش جامعه نسبت به فرزندآوری تغییر نکند، تغییر رفتار ممکن نیست.
توجه به این نکات و مطالبه مؤکد حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای بر فرهنگسازی در موضوع جمعیت، بار مسؤولیت مراکز فرهنگسازی چون صداوسیما و قرارگاههای فرهنگی را سنگینتر میکند. فرهنگ ایرانی با خانوادهگرایی و فرزنددوستی سازگار است و کار فرهنگی در این زمینه را پس نمیزند. موفقیت در نجات آینده جمعیتی ایران آن روزی رقم میخورد که افکار عمومی داوطلبانه به سیاستهای جمعیتی اقبال نشان دهد و کار فرهنگی تمیز در کنار حمایت دولت، میتواند این همراهی را رقم بزند.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|