|
اخبار حکایت از پیروزی راستگرایان در انتخابات اروپا دارد
مارش ملیگرایان در مسیر پارلمان اروپا
ماراتن 4 روزه انتخابات پارلمان اروپا دیشب در حالی به پایان رسید که برآوردها پیش از بسته شدن صندوقها حاکی از قدرت گرفتن بیسابقه احزاب راست افراطی در مهمترین بخش حکمرانی اتحادیه اروپایی است. پارلمان که نمایندگان 720 کرسی آن با رای مستقیم 360 میلیون شهروند واجد شرایط در 27 کشور اتحادیه اروپایی انتخاب میشوند، به طور مشترک با شورای اتحادیه اروپایی به قانونگذاری و اتخاذ تصمیمات در این اتحادیه میپردازد. روند انتخابات 2024 از روز پنجشنبه در هلند آغاز شد و دیروز در حالی پایان یافت که مردم در ۲۱ کشور از جمله آلمان، فرانسه، اسپانیا و لهستان پای صندوقهای رای رفتند. این دوره که نخستین انتخابات پارلمان اروپا پس از خروج بریتانیا از حوزه شینگن است، به عرصه تاخت و تاز جریانهای ملیگرا و احزاب راستگرای افراطی تبدیل شد و به نظر میرسد آنها صاحب بیشترین تعداد کرسی در پارلمان از زمان تشکیل آن شوند. حساسیتها در روزهای منتهی به رایگیری تا جایی بالا رفت که حوادث خشونتآمیزی رخ داد، از جمله ترور رابرت فیتسو، رئیسجمهور ملیگرای اسلواکی به ضرب گلوله مستقیم هنگام ملاقات با هوادارانش که نزدیک بود جان خود را از دست بدهد. این ترور باعث شد، فیتسو که یکی از معدود رهبران نزدیک به روسیه در اتحادیه اروپایی است، وارد یک جدال سیاسی آشکار با حزب چپ رقیب در جریان انتخابات اخیر شود. همچنین هفته گذشته، حمله به مته فردریکسن، نخستوزیر سوسیال - دموکرات دانمارک باعث شد از ناحیه گردن آسیب دیده و فعالیتهای انتخاباتیاش را متوقف کند. اگرچه پلیس دانمارک اعلام کرد در این ترور ناموفق انگیزه سیاسی دخیل نبوده اما سابقه تروریسم سفید در کشورهای اسکاندیناوی نشان میدهد خطر رشد گروههای نئونازی در حال افزایش است. در شهر درسدن در شرق آلمان نیز ماتیاس ایکه، نامزد سوسیال - دموکرات در حمله نوجوانان نئونازی بشدت آسیب دید و یک فعال سبز نیز مورد حمله قرار گرفت، در حالی که در برلین یک وزیر سابق از ناحیه سر ضربه خورد. نانسی فایزر، وزیر کشور آلمان به همین مناسبت نسبت به بعد جدیدی از خشونتهای ضددموکراتیک هشدار داده و خواستار وضع قوانین حمایتی شده است. از 5 سال پیش که آخرین دوره انتخابات سراسری بزرگترین بلوک اقتصادی جهان با تولید ناخالص داخلی بیش از 25 تریلیون(هزار میلیارد) دلار برگزار شد، مسائل بسیار بیشتری بر گرده اروپاییها تلنبار شده است. جنگ اوکراین و احتمال سرایت آن به کل قاره سبز، تأثیر سیاستهای آب و هوایی بر کشاورزان، مهاجرتهای بیرویه و بحرانهای انرژی و اقتصادی رو به تزاید و همهگیریها تبدیل به دغدغههای مشترک ذهنی رایدهندگان از کشورهای همسایه اوکراین جنگزده در شرق نظیر لهستان، مجارستان و اسلواکی و رومانی تا پرتغال و ایرلند در غربیترین حاشیه قاره سبز شده است. نتایج انتخابات امسال که امروز به طور رسمی اعلام خواهد شد، میتواند بیانگر زوال دموکراسی اروپایی باشد. این دوره ارزشهای دموکراتیک به مراتب کمتر مورد توجه قرار گرفت و بیشتر شاهد رقابت احزاب کشورهای مختلف برای کسب کرسیهای اتحادیه با هدف اعمال نفوذ بیشتر در داخل کشورهایشان بودیم. در چنین شرایطی شاهد بیاعتمادی 450 میلیون شهروند اروپایی به این ساز و کار شبهدموکراتیک قارهای هستیم. در همان حال که تعداد بیشتری از شهروندان حوزه یورو به افراطیها رای میدهند، اکثریت حامی جریانهای میانهرو یا لیبرال در حال کوچکتر شدن هستند، چرا که معتقدند افرادی که از احزاب و تشکلهای سیاسی مورد حمایتشان به پارلمان اروپا میروند، صرفا به لابی در جهت منافع دولتهای متبوع خود یا شرکای بینالمللی اتحادیه میپردازند. نمونه آن بیعملی پارلمان فعلی اتحادیه اروپایی درباره موضوع جهانی جنایات رژیم صهیونیستی در غزه بود. از زمان انتخابات پیشین اتحادیه اروپایی (۲۰۱۹) احزاب عوامگرا یا راست افراطی تاکنون بر مسند دولتهای ۳ کشور بلوک یعنی مجارستان، اسلواکی و ایتالیا قرار دارند و در عین حال افراطیها بخشی از ائتلاف حاکم در کشورهای دیگر از جمله سوئد، فنلاند و بزودی هلند خواهند بود. بر اساس آخرین نظرسنجیها حین برگزاری انتخابات این دوره ملیگرایان در فرانسه، آلمان، بلژیک، اتریش و ایتالیا به طور چشمگیری سکوهای اروپایی را تصاحب کردهاند. بویژه در ایتالیا و اتریش شاهد دو یا چند برابر شدن کرسیهای آنها هستیم. ایتالیا که صندوقهایش ساعت 11 یکشنبه شب بسته شد، آخرین شعبههای رایگیری این دوره را به خود اختصاص داده بود. نتایج انتخابات پارلمان اتحادیه در این کشور کلیدی مدیترانهای بسیار حائز اهمیت است. تاریخ به ما یادآوری میکند که نخستین دولت فاشیستی اروپا در قرن بیستم به رهبری بنیتو موسولینی در رم بر سر کار آمد. امروز حزب برادران ایتالیا به رهبری جورجیا ملونی، نخستوزیر این کشور، همان آرم شعله سهنگی را دارد که پس از جنگ دوم جهانی، گروههای نئوفاشیست از آن استفاده میکردند. اگرچه او تلاش کرده بتدریج جنبش خود را از راستهای افراطی دور کرده و حتی مواضعی متفاوت از دیگر همتایان اروپایی درباره تعامل با اتحادیه اروپایی و حمایت از اوکراین در جنگ با روسیه اتخاذ کرده اما بر کسی پوشیده نیست که این روزها بزرگترین تجمعات آشکار فاشیستها در کل قاره در رم و دیگر شهرهای ایتالیا برگزار میشود. آخرین تجمع که پیش از انتخابات پارلمانی اروپا همراه با سلام فاشیستی به یاد «ال دوچه» (لقب موسولینی) برگزار شد، بازتاب بسیار بدی برای دولت ملونی داشت. وی برای توجیه ماجرا گفت فاشیسم به تاریخ پیوسته است اما منتقدان او نیز گفتهاند ایتالیاییها به زندگی کردن با تاریخ عادت دارند. آخرین برآوردها در فرانسه نیز حاکی از باخت بزرگ امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه در اروپاست. او ژست رهبر جدید اروپای متحد را میگیرد اما به نظر میرسد در خانه خودش نیز کسی او را باور ندارد. به نظر میرسد جردن باردلا، نامزد اصلی حزب ملی- پوپولیستی فرانسه (RN) پیروز اصلی انتخابات پارلمانی اروپا در این کشور باشد. این جوان 28 ساله که فرزندخوانده مارین لوپن، رهبر پیشین ملیگرایان فرانسوی و رقیب اصلی مکرون در انتخابات ریاستجمهوری گذشته است، با زیرکی انتخابات را «رفراندمی علیه مکرون» خواند و پیشبینی میشود یکسوم کرسیهای فرانسه در اروپا را برای حزب خود به ارمغان آورده باشد. در آلمان، پرجمعیتترین کشور اتحادیه اروپا که 96 کرسی از کل 720 کرسی را به خود اختصاص میدهد اما نتایج احتمالی حاکی از برتری احزاب متحد دموکرات- مسیحی با اختلاف زیاد است. با این حال آرای تقریبا مساوی حزب افراطی آلترناتیو AfD - که بسیاری از خصایص نئونازیها را از خود بروز میدهد – با احزاب حاضر در دولت ائتلافی فعلی مثل سوسیال - دموکرات و سبزها، زنگ خطر را از همین حالا به صدا درآورده است. این زنگ خطر هم برای خود آلمان به عنوان رهبر واقعی حوزه یورو و هم برای موجودیت اتحادیه است، چرا که نمایندگان الترناتیو (جایگزینی) نیز مانند همتایانشان در دیگر کشورها نظیر حزب برادران و لیگ شمال ایتالیا، اجتماع ملی فرانسه، حزب آزادی اتریش و حزب برای آزادی هلند، چشمانداز خود را فروپاشی یا تغییر کارکرد اتحادیه اروپایی تعیین کردهاند. ارسال به دوستان
همه آنچه باید درباره وضعیت فعلی اوسمار و پرسپولیس بدانید
خیلی دور خیلی نزدیک
مهدی طاهرخانی: همهچیز از پایان بازی با استقلال خوزستان شروع شد. درویش تا قبل از این نبرد خاص، اصرار داشت تنها قهرمانی پرسپولیس است که میتواند قرارداد اوسمار را تمدید کند اما بعد از آن شب شگفتانگیز، آن تعویضها، آن اصرار به فوتبال زمینی و مومن بودن به سبک همیشگی، موجب شد اوسمار عیارش را نشان دهد. بزرگترین و مهمترین کامبک فوتبال ایران در تاریخ لیگ برتر رقم خورد اما فردای آن روز قضیه متفاوت شد. اوسمار ترجیح داد قضیه ماندنش به پایان فصل موکول شود.
مردی که 2 سال قبل در ازای 120 هزار دلار راضی شد به عنوان دستیار به فوتبال ما بیاید، حالا آرزوهای بزرگتری را در سر میپروراند، آنقدر بزرگ که رقم 500 هزار دلار و سرمربیگری قرمزها در لیگ نخبگان آسیا هم برایش کافی نیست.
این را باشگاه هم میداند. همانطور که اعلام شد اوسمار به شدت در حال سبک و سنگین کردن آفرهای موجود است؛ پیشنهادی که قطعا رقمش باید ۲ برابر پرسپولیس باشد. آن تیم دستکم در لیگ قهرمانان آسیا هم حضور داشته باشد، یا دستکم چنین وضعیتی در هر قاره دیگر. اوسمار هنوز به جمعبندی نرسیده است اما باشگاه هم دست روی دست نگذاشته. آنها از چند روز قبل شروع به تهیه لیست مربیان مدنظر کردند؛ از ایرانی تا خارجی. پیش از این عینا در قضیه بازگرداندن برانکو از عمان چنین سناریویی پیش آمد. یعنی باشگاه خودش را آماده کرده بود برای هر اتفاقی.
از این رو تصور نکنید پرسپولیس تا پایان هفته جاری دست روی دست میگذارد و سراغ گزینههایش نمیرود. اتفاقا از هفته قبل رفته و از امشب شدت بیشتری هم گرفته است. اوسمار هم منتظر پیشنهادهای بهتر است؛ هم رقمی هم کیفی. کنار هم قرار دادن احتمالات میگوید کفه ترازو به سمت خروج اوسمار سنگینی میکند اما به معنای خروج قطعی او نیست.
درهای پرسپولیس کماکان به روی پرواز برزیل به ایران باز است اما آنهایی که باید دنبال جذب بازیکنان جدید باشند، به صورت جدی کارشان را انجام میدهند و تیم دوم که مسؤول جذب سرمربی آتی است هم به صورت موازی.
چه اوسمار بیاید چه یک مربی ایرانی مثل مجتبی حسینی انتخاب شود چه یک گزینه خوب خارجی، در هر سه صورت پروسه مذاکره برای جذب بازیکنانی مثل لیموچی، آقاییپور و... انجام خواهد شد. باید منتظر انتهای هفته ماند و دید ایجنتهای اوسمار برایش پیشنهاد حدود یک میلیون دلاری پیدا میکنند یا نه. شاید هم دست آخر همه اینها فشاری هوشمندانه باشد روی باشگاه پرسپولیس که 200 هزار دلار دیگر روی قرارداد اوسمار بگذارد، چون در هر صورت مربی خوب خارجی زیر یک میلیون دلار پیدا نخواهد شد.
بار دیگر روند اتفاقات نیمه دوم بازی با استقلال خوزستان را ببینید. به تعویضها به نوع آماده کردن روحی و روانی بازیکنان؛ سرمربی تیم قهرمان بیشتر از اینکه یک پوکرباز حرفهای باشد شبیه یک شطرنج باز قهار است. او حرکت رقیب را میبیند و سپس مهرههایش را تکان میدهد. بار اول که قرار شد جانشین یحیی شود خیلیها او را دستکم گرفتند، او خودش را اثبات کرد و عاقلانه نیست برای بار دوم به بازی بلد بودنش شک کنید. او نشان داده دقیقا به اندازه چیزهای مهم به جزئیات به ظاهر بیاهمیت هم واقف است.
***
معادله مجهول پرسپولیس برای تعیین سرمربی پس از اوسمار
باشگاه پرسپولیس همچنان در انتظار تصمیم نهایی اوسمار ویراست اما با وجود این، بررسی گزینههای مختلف برای انتخاب سرمربی جدید را هم مدنظر قرار داده است. اوسمار پس از قهرمانی با پرسپولیس در لیگ برتر، بدون امضای قرارداد جدید ایران را ترک کرد و پس از گذشت یک هفته، هنوز جواب قطعی برای ماندن یا نماندن در پرسپولیس را به مدیران باشگاه نداده است. این مربی برزیلی با وجود مذاکراتی که با باشگاه بوریرام تایلند داشته، هنوز قراردادی امضا نکرده و این موضوع را در تماس تلفنی به رضا درویش اعلام کرده است. اوسمار در این تماس از درویش 3 روز دیگر فرصت خواسته است تا جواب نهایی خود را بدهد اما باشگاه پرسپولیس امید چندانی به بازگشت این مربی ندارد و جمعبندیها برای مذاکره با مربی جدید آغاز شده است، هرچند درویش که با اوسمار بر سر مسائل مالی به توافق رسیده بود، در تلاش است رضایت این مربی برزیلی برای بازگشت به ایران را جلب کند. باشگاه پرسپولیس با توجه به سفر مدیران این باشگاه در اواخر هفته گذشته، با وجود شایعات، فعالیتی در نقلوانتقالات نداشت و بررسیهای خود را آغاز کرده و تاکنون نیز مذاکره جدی با گزینهای انجام نشده است. شنیده میشود در صورت قطعی شدن جدایی اوسمار، تنها گزینه داخلی پرسپولیس «علی دایی» است که رضا درویش همواره علاقه خاصی به کار با او داشته است. پرسپولیسیها در این وضعیت و در صورت قطع همکاری با اوسمار، به احتمال بسیار زیاد سراغ گزینه خارجی خواهند رفت که به همین دلیل نیز شایعه مذاکره این باشگاه با دراگان اسکوچیچ مطرح شده است. پیگیریها نشان میدهد سرخپوشان چند گزینه دیگر خارجی نیز مدنظر دارند اما تا این لحظه مذاکرهای با آنها نشده است. مدیران باشگاه پرسپولیس برای آغاز فعالیت نقلوانتقالاتی خود در انتظار جلسه با مالکان جدید باشگاه هستند تا برای تمدید قراردادها، جذب بازیکنان و انتخاب سرمربی جدید به جمعبندی نهایی برسند.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
معمای 8 تیر
ارمیا عزیزی: با اعلام اسامی 6 کاندیدای احراز صلاحیت شده برای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، فضای تبلیغات و فعالیتهای سیاسی از زیر سایه اما و اگرها خارج شد و از دیروز هر کنش و واکنشی در پوشش تاثیری که بر آرای این 6 کاندیدا میگذارد، سنجیده میشود. 17روز دیگر در شرایطی مردم برای دومین بار در طول تاریخ در ماه تیر (بعد از 3 تیر 84 که دور دوم انتخابات دوره نهم برگزار شد) پای صندوقهای انتخابات ریاستجمهوری میروند که فضای این انتخابات از چند جهت متمایز از ادوار پیشین است. نخستین عامل این تمایز ناتمام ماندن دولت سیزدهم با شهادت رئیسجمهور و هیات همراه ایشان است که باعث شد انتخابات آتی در خارج از تقویم پیشبینی شده برگزار شود. یقینا از این جهت نه کاندیداها با آمادگی همیشگی در صحنه حاضر شدهاند و نه فضای سیاسی از یک سال مانده به انتخابات در حال ارتباطگیری با جامعه بوده است. دومین عامل این تمایز اما به شرایط تجربه شده در سالهای اخیر بازمیگردد. ثبت 3 مشارکت زیر 50 درصد در انتخاباتهای 1398، 1400 و 1402 که در نوع خود بیسابقه است تا حد زیادی فضای انتخاباتی کشور را از شور و رقابتهای سابق دور کرده است. در نهایت نیز آنکه برخلاف الگوی تثبیت شده در ادوار انتخابات که کاندیداها در قامت همسویی یا مخالفت با یک دولت با کارنامه 4 یا 8 ساله در صحنه حاضر میشدند اما این بار به سختی میتوان چنین خطکشیای را در شناخت کاندیداها در نظر داشت.
کنار هم قرار دادن این 3 جنبه تا حدی سیمای متفاوت نخستین انتخابات ریاستجمهوری را که در سالی فرد برگزار میشود، برای همه روشن میکند. با این حال سادهاندیشانه است اگر انتخابات پیش رو را یک انتخابات ساده و بدون امکان سورپرایز سیاسی در نظر گرفت. توجه به چند متغیر تا حدی میتواند نشانههای امکان سورپرایزهای سیاسی را روشن کند. برای نمونه طبق نظرسنجیهای موجود هیچ کاندیدایی در لحظه فعلی بیش از 50 درصد آرای مردم را در صندوق ندارد. این وضعیت در حالی شکل گرفته که اتمام ناگهانی دولت قبلی بسیاری از برنامهریزیهای جامعه را در معادلات سیاسی به هم ریخت. در سادهترین حالت ممکن میتوان تصور کرد اکثر قریب به اتفاق 18 میلیون نفری که سال 1400 به شهید سیدابراهیم رئیسی رای داده بودند قصد تکرار این رای را در سال 1404 نیز داشتند و احتمالا چند میلیون نیز به این عدد افزوده میشد اما با شهادت ایشان یک سرگردانی قابل پیشبینی در میان این بدنه رای بزرگ وجود دارد. با این حال میتوان پیشبینی کرد عمده این آرا به سمت کاندیدا یا کاندیداهایی هدایت میشود که بتوانند بیشترین قرابت فکری، مدیریتی و گفتاری را با شهید رئیسی برقرار سازند. سرمایه معنوی رئیسجمهور سابق که در الگوی ریاستجمهوری ایشان عینیت یافته بود با شهادتشان افزایش ملموسی یافته است و به همین خاطر میتوان جایگاه شهید رئیسی در انتخابات 8 تیر را جایگاه حاضرِ غایب دانست که هر کس بیش از همه به او شباهت داشته باشد امکان مییابد اعتماد مردم را جلب کند.
مساله دوم تغییرات ملموسی است که در الگوی رای دادن مردم در سالهای اخیر جلوه کرده است. برای نمونه افزایش معنادار تعداد آرای باطله در انتخاباتهای این چندساله حکایت از بزرگ شدن یک بدنه معترض دارد که با کاندیداهای حاضر در انتخابات همسو نبوده اما طرفدار ایده صندوق رای است. برای نمونه در انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 تعداد آرای باطله بیش از 3 میلیون و 700 هزار رای بود که 13 درصد مشارکتکنندگان را نمایندگی میکرد. این آرا در کنار جمعیت بالقوه مردد درباره مشارکت در انتخابات که احتمال تجدیدنظرشان و حضور در انتخابات زیاد است میتواند یک پایگاه معنادار و غیرقابل پیشبینی را به وجود آورد. طبیعتا کاندیداهای جبهه انقلاب علاوه بر نگاهی که به پایگاه رای بالقوه شهید رئیسی دارند باید استراتژی مناسبی نیز برای همراه کردن این طیف چند میلیونی با خود داشته باشند. از سوی دیگر پس از شکست ایده تحریم انتخابات در اسفند سال گذشته به نظر میرسد بخشی از بدنه مردد در رفتار سیاسی خود تجدیدنظر کند و با این فرض که در صورت تحریم نیز میزان مشارکت سقوط آشکاری نمیکند رای دادن را به رای ندادن ترجیح دهد.
در نهایت اینکه شرایط منحصر به فرد انتخابات 8 تیر به گونهای است که برای نخستین بار جمعیتی که خواهان امتداد راه دولت مستقر است باید به گزینهای جز رئیسجمهور مستقر رای دهد. در این فضا بیش از آنکه هویت جناحی چهرهها تعیینکننده باشد، هویت گفتمانی آنها و کارنامه اجراییشان در معرض قضاوت قرار میگیرد. مرام شهید رئیسی به عنوان رئیسجمهوری که سمبل وفاداری به ارزشهای انقلاب اسلامی و مدیریت جهادی و خستگیناپذیر بود باید در الگوی رفتار انتخاباتی کاندیداهای جبهه انقلاب عینیت حداکثری پیدا کند. بدرقه تاریخی خادم شهید جمهور از سوی جمهور در تبریز، قم، تهران، بیرجند و مشهد نشان داد الگوی صادقانه خدمت و دوری جستن از بیاخلاقیهای سیاسی میتواند یک مقام اجرایی را تا چه اندازه برای مردم عزیز کند. از همین رو میتوان انتظار داشت با فضای ایجاد شده پس از شهادت شهید جمهور قرابت رفتاری و مدیریتی با شهید رئیسی باعث جلب آرای بخش بزرگی از جامعه به هر کاندیدا شود؛ آرایی که چه بسا سال 1400 نیز در صندوق ایشان ریخته نشد اما اکنون امکان ظهور و بروز آن برای امتداد راه رئیسجمهور شهید باشد.
ارسال به دوستان
پس از بررسی و تصمیمگیری در شورای نگهبان وزارت کشور اسامی داوطلبان احراز صلاحیت شده برای چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرد
ترکیب رقابت
گروه سیاسی: وزارت کشور بر اساس فرآیند قانونی انتخابات ریاستجمهوری پس از دریافت اسامی داوطلبان احراز صلاحیتشده آنها را معرفی کرد. بر اساس، اطلاعیه وزارت کشور درباره داوطلبان چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، اسامی افراد احراز صلاحیتشده بدین شرح است: ۱- مسعود پزشکیان، ۲- مصطفی پورمحمدی، ۳- سعید جلیلی، ۴- علیرضا زاکانی، ۵- سیدامیرحسین قاضیزادههاشمی و ۶- محمدباقر قالیباف.
مسعود پزشکیان: متولد ۷ مهر ۱۳۳۳ شهرستان مهاباد استان آذربایجان غربی است. پزشکیان در دولت دوم محمد خاتمی وزیر بهداشت بود و در دورههای هشتم، نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم به صورت مستمر به عنوان نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی حضور داشته است. او همچنین در مجلس دهم، نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی بود. وی در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم نیز ثبتنام کرد اما شورای نگهبان صلاحیت او را احراز نکرد.
مصطفی پورمحمدی: متولد ۳ دی ۱۳۳۸ است. او فعالیت خود را از سال ۱۳۵۸ به عنوان دادستان انقلاب اسلامی آغاز و تا سال ۱۳۶۵ بهعنوان دادستان خوزستان، هرمزگان، کرمانشاه و خراسان فعالیت کرد. وی از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ قائم مقام وزیر اطلاعات بود. نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در فاصله سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ وزیر کشور دولت نهم بود و از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ ریاست سازمان بازرسی کل کشور را برعهده گرفت. پورمحمدی سال ۱۳۹۲ با روی کار آمدن دولت یازدهم به مدت 4 سال وزیر دادگستری شد. وی هماکنون به عنوان دبیرکل جامعه روحانیت مبارز فعالیت میکند و رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز هست.
سعید جلیلی: متولید ۱۳۴۴ در مشهد است. جلیلی از سال ۱۳۸۶ تا ۱۹ شهریور ۱۳۹۲ دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس گروه مذاکرهکننده هستهای ایران با کشورهای غربی بود. در سال ۱۳۹۲ در یازدهمین دور انتخابات ریاستجمهوری نامزد شد و بیش از ۴ میلیون رای کسب کرد و نفر سوم شد. جلیلی از همان سال عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی است. وی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ به عنوان کاندیدا ثبتنام کرد و 2 روز پیش از برگزاری انتخابات به نفع آیتالله شهید سیدابراهیم رئیسی از شرکت در انتخابات انصراف داد.
علیرضا زاکانی: متولد ۱۲ اسفند ۱۳۴۴ است. زاکانی سال ۱۳۶۸ در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران پذیرفته شد و تابستان سال ۱۳۷۶ مدرک دکترای عمومی خود را گرفت و پس از آن در سال ۱۳۸۰ دوره تخصصی پزشکی هستهای را آغاز کرد و سال ۱۳۸۳ به پایان رساند. وی سابقه عضویت در هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در مرکز پزشکی هستهای مجتمع بیمارستانی امام خمینی و بیمارستان شریعتی را نیز دارد، همچنین عضو هیات مدیره انجمن علمی پزشکی هستهای ایران نیز بوده است. زاکانی در مجالس هفتم، هشتم و نهم نماینده تهران بوده و در دوره یازدهم نیز به عنوان نماینده قم به مجلس راه یافت. ریاست مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران، مسؤول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، مسؤول بسیج دانشجویی دانشگاههای استان تهران و عضویت در شورای عالی جمعیت هلالاحمر از دیگر مسؤولیتهای زاکانی به شمار میرود. او از سال ۱۴۰۰ سمت شهرداری تهران را عهدهدار است و سال ۱۴۰۲ نیز به سمت دستیار رئیسجمهور منصوب شد.
سیدامیرحسین قاضیزادههاشمی: متولد ۲۵ فروردین ۱۳۵۰ در فریمان است. وی از سال ۱۴۰۰ معاونت رئیسجمهور و ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران را در دولت سیزدهم برعهده دارد. قاضیزادههاشمی که سابقه ۴ دوره نمایندگی مجلس را در کارنامه دارد، قبل از حضور در بنیاد شهید و انتصاب به عنوان معاون رئیس جمهور، نایب رئیس مجلس یازدهم بود. نامزد انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری همچنین در دورههای هشتم، نهم و دهم نیز به عنوان نماینده مشهد و کلات در مجلس حضور داشت و در دورههای نهم و دهم دبیر و عضو هیات رئیسه مجلس بوده است. وی در انتخابات ریاستجمهوری دوره سیزدهم نیز به عنوان نامزد نهایی حضور داشت و رتبه چهارم را در میزان آرای مردم کسب کرد.
محمدباقر قالیباف: متولد شهریورماه ۱۳۴۰ در طرقبه مشهد است. وی سال ۱۳۷۳ به عنوان فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا انتخاب شد و سه سال پس از آن در سال ۷۶ با حکم رهبر معظم انقلاب، به سمت فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سال ۱۳۷۹ به عنوان فرمانده نیروی انتظامی منصوب شد. قالیباف پس از نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری، در شهریور سال ۸۴ با رأی شورای اسلامی شهر تهران به عنوان شهردار پایتخت انتخاب و 3 دوره متوالی به مدت ۱۲ سال در این سمت باقی ماند. وی به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس یازدهم راه یافت و به عنوان ششمین رئیس مجلس شورای اسلامی این مسؤولیت را برعهده گرفت. محمدباقر قالیباف در مجلس دوازدهم نیز به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس راه یافت و با ۱۹۸ رای نمایندگان به عنوان رئیس مجلس در اجلاسیه اول مجلس دوازدهم انتخاب شد. وی در دورههای نهم، یازدهم و دوازدهم نیز نامزد انتخابات ریاستجمهوری بود، البته در انتخابات ۹۶ تا پایان در صحنه انتخابات باقی نماند و به نفع آیتالله شهیدسیدابراهیم رئیسی از رقابت کنارهگیری کرد.
* نیکزاد رئیس ستاد انتخاباتی قالیباف شد
علی نیکزاد به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی محمدباقر قالیباف نامزد انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری انتخاب شد.
* آغاز تبلیغات چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری
چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری از بعد از اعلام اسامی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری آغاز شد. براساس قانون بعد از اعلام نتایج بررسی صلاحیتها، مهلت تبلیغات نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری فورا آغاز شد. براساس ماده ۶۶ قانون صدرالذکر، فعالیت انتخاباتی نامزدهای ریاستجمهوری رسما از تاریخ اعلام اسامی آنان از سوی وزارت کشور آغاز و تا ۲۴ ساعت قبل از شروع اخذ رای یعنی ساعت ۸ صبح روز پنجشنبه مورخ 7/4/1403 خاتمه میپذیرد.
* پورمحمدی با شعار «دولت قرار» آمد
حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با انتشار مطلبی در صفحه شخصی خود نوشت: «شرایط کشور مجالی برای آزمون و خطا نمیگذارد؛ از سعدی علیهالرحمه بیاموزیم که فرمود «بهکارهای گران، مرد کاردیده فرست» #دولت_قرار.»
* زاکانی بنای رقابت دارد؟
علیرضا زاکانی نامزد انتخابات ریاستجمهوری دوره چهاردهم هم طی توئیتی در صفحه شخصی خود نوشت: «در انتخابات گذشته افتخار حمایت از «مظهر شعارهای انقلاب» را داشتم و تمام حملات ناجوانمردانه را به جان خریدم اما در انتخابات 1403 برای تداوم راه شهید رئیسی و تکمیل خدمات تا آخر میمانم و رقابت میکنم. به لطف خدا، یاری شهدا و با اتکا به «سوابق، کارنامه و برنامهای جامع»، به کسب آرای مردم عزیزمان امیدوارم؛ راه جمهور؛ ایران عزیز؛ دولت خدمت»
* گزینه اصلی اصلاحات کاندیدا شد
مسعود پزشکیان، کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری بعد از اعلام رسمی نامزدهای تایید صلاحیتشده توسط وزارت کشور با حضور در بنیاد امید ایرانیان با محمدرضا عارف و اعضای هیات مدیره این بنیاد دیدار کرد. پیش از این مجمع عمومی جبهه اصلاحات با حضور اکثریت اعضا، اعلام کرده بود در نشست مجمع عمومی عباس آخوندی با ۲۶ رای، اسحاق جهانگیری و مسعود پزشکیان نیز هر کدام با ۲۴ رای ۳ کاندیدای جبهه اصلاحات انتخاب شدند. محمود صادقی و حمیده زرآبادی هم نتوانستند حدنصاب آرا را بهدست بیاورند. نامزد نهایی جبهه اصلاحات از بین این افراد انتخاب خواهد شد. آقایان پزشکیان، جهانگیری و آخوندی میثاقنامه جبهه اصلاحات را پذیرفتند و موظف شدند به آن پایبند باشند. همچنین علی عبدالعلیزاده طی حکمی از سوی مسعود پزشکیان نامزد انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوی، رئیس ستاد انتخاباتی وی شد.
از سوی دیگر جلسه اضطراری جبهه اصلاحات پس از اعلام اسامی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد. در این جلسه قرار است هیأت رئیسه جبهه اصلاحات درباره نحوه حمایت از کاندیدای این جبهه تصمیمگیری کند.
* کدام چهرههای سیاسی از انتخابات چهاردهم بازماندند؟
با اعلام اسامی کاندیداهای تایید صلاحیتشده چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ و مشخص شدن ۶ رجل سیاسی که شایستگی تکیه زدن بر مسند ریاستجمهوری را دارند، اسامی چهرهها و اشخاصی که از ۱۰ خرداد ۱۴۰۳ آمادگی خود را برای حضور در جایگاه ریاستجمهوری اعلام کرده بودند اما از حضور در رقابتها باز ماندند نیز مشخص شد. براساس اسامیای که وزارت کشور به عنوان نامزدهای نهایی انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ اعلام کرده است، صلاحیت محمدباقر قالیباف، علیرضا زاکانی، مسعود پزشکیان، سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی، سعید جلیلی و مصطفی پورمحمدی احراز شد. علاوه بر این افرادی همچون محمود احمدینژاد، علی اردشیرلاریجانی، اسحاق جهانگیری، محمد شریعتمداری، محمدمهدی اسماعیلی، مهرداد بذرپاش، سیدصولت مرتضوی، عباس آخوندی، وحید حقانیان، عبدالناصر همتی، سیدشمسالدین حسینی، علی نیکزاد، اکبر نیکزاد و مصطفی کواکبیان از حضور در رقابتهای انتخابات ۱۴۰۳ بازماندند.
ارسال به دوستان
نگاه
عوارض خطکشی میان دشمنان
اسدالله رمضانزاده: صدور قطعنامه ضدایرانی اخیر در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دارای ابعاد گستردهای به لحاظ حقوقی، امنیتی، سیاسی و تبلیغاتی است که هر یک در جای خود باید مورد بحث قرار گیرد اما آنچه در این برهه زمانی باید فراتر از این موارد مورد نقد و تحلیل قرار گیرد، مساله پیوستگی راهبردی -تاکتیکی واشنگتن و تروئیکای اروپا و تبلور این همافزایی در عرصه تقابل مطلق با جمهوری اسلامی ایران است.
سال 92 زمانی که لوران فابیوس، وزیر اسبق امور خارجه فرانسه با اصرار بر لزوم تعطیلی رآکتور آب سنگین اراک مانع انعقاد توافق موقت «ژنو» میان ایران و اعضای 1+5 شد، جان کری وزیر وقت خارجه آمریکا مدعی شد مواضع فابیوس، بر اساس دغدغهها و نگاههای خاص پاریس در قبال متحدانش (از جمله تلآویو و ریاض) و برخی معاملات پنهان و آشکار میان کاخ الیزه و این بازیگران بیرونی شکل گرفته و باید متفاوت از مواضع کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا قلمداد شود. در همان زمان، تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان به سرپرستی دکتر محمدجواد ظریف، بلافاصله خط خبری و تحلیلی تمایز مواضع فرانسه و آمریکا در مذاکرات منتهی به توافق ژنو را فعال ساخت و در طول مذاکرات منتهی به انعقاد سند نهایی برجام نیز بارها به آن استناد کرد. آذرماه 93، تروئیکای اروپا آماده امضای یک تفاهم کلی با ایران در وین (پایتخت اتریش محل برگزاری مذاکرات ایران و اعضای 1+5 ) بود که ناگهان، از کاخ سفید و شخص اوباما دستوری به جان کری مبنی بر لزوم توقف مذاکرات و امتناع از هرگونه تفاهم و توافقی با ایران صادر شد. کری بعدها به وزیر پیشین امور خارجه کشورمان پیام داد: «من خودم هم نفهمیدم چرا یکهو تصمیم اوباما تغییر کرد و از این ماجرا شوکه شدم!»
با این حال کری بخوبی دلیل عقبنشینی کاخ سفید از توافق را میدانست! او خود سرپرست هیات آمریکایی در دیداری بود که به صورت فوری در فرودگاه وین با سعود الفیصل، وزیر مقبور خارجه عربستان صورت گرفت و در آن بر سر عدم توافق با ایران معامله صورت گرفت.
پس از خروج دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا از توافق هستهای با ایران، بار دیگر دولت دوازدهم گزاره جدایی اروپا از آمریکا را در سیاستهای خبری و تبلیغاتی خود برجسته ساخت و با استناد به کلیدواژگانی مانند بیانیه بروکسل، SPV و اینستکس مدعی شد اروپا درصدد نجات توافقی است که آمریکا از آن خارج شده و باید به قاره سبز در این مسیر فرصت داد! آقایان روحانی و ظریف حتی علاقهای به شنیدن جمله معروف آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان نداشتند که اختلاف نظر با آمریکا بر سر خروج واشنگتن از برجام را قبول دارد اما بر سر این موضوع قصد ندارد مناسبات امنیتی در ۲ سوی آتلانتیک را مخدوش سازد. به عبارت بهتر، مرکل عملا تاکید داشت برجام ارزش دعوای غربیها با یکدیگر را ندارد، حتی اگر به صورتی کاملا عامدانه و غیرحقوقی زیر پا گذاشته شود.
تفکیک آمریکا و اروپا از یکدیگر، بدترین خطای محاسباتی و راهبردی کشورمان در عرصه سیاست خارجی بوده و گزارهای است که حتی با استناد به نگاه رئالیستی به حوزه روابط بینالملل حقیقت ندارد. در جریان صدور قطعنامه ضدایرانی اخیر، اخبار زیادی درباره مخالفت آمریکا با صدور قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه کشورمان در رسانههای داخلی منتشر شد. در این اخبار و تحلیلها، ادعا شده بود واشنگتن واقعا خواستار صدور قطعنامه علیه ایران نیست زیرا نسبت به عوارض و تبعات این اقدام بر مذاکرات مسقط (مذاکرات بر سر فعالیتهای هستهای ایران) نگران است. با این حال درست ساعاتی پس از توزیع پیشنویس قطعنامه تروئیکای اروپا، مقامات آمریکایی موافقت خود را با امضا و صدور این سند و هدایت نگرانیها و دغدغههای غرب در قبال گسترش فعالیتهای هستهای ایران را در ذیل یک قطعنامه اعلام کردند! اگر بخواهیم خود را فریب دهیم، باید بگوییم تروئیکای اروپا در دقایق پایانی منتهی به تصمیمگیری درباره صدور قطعنامه ضد ایرانی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، توانستهاند با قدرت چانهزنی و لابیگری قوی خود، دولت آمریکا را وادار به همراهی با قطعنامه ضدایرانی سازند. با این حال اگر واقعبین باشیم و از خیالپردازیهای ایدهآلگرایانه (که نمونههای فراوان آن را در دولتهای اصلاحات و اعتدال مشاهده کردیم) دست برداریم، باید بگوییم با یک سناریوی از پیش تعیینشده و کاملا مرحلهبندی شده از سوی آمریکا و تروئیکای اروپا مواجه بودهایم. این سناریو، در بستر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و با محوریت اجرایی رافائل گروسی، مدیرکل آژانس پیادهسازی و اجرا شده است. دیگر زمان آن رسیده که یک بار برای همیشه، تصویرسازی کلیشهای از اختلافات تاکتیکی آمریکا و اروپا در صحنه مذاکرات هستهای را متوقف سازیم.
ارسال به دوستان
نکته
مهر تأیید سازمان ملل بر موضع رهبر انقلاب درباره رژیم کودککش
مهدی گرگانی: جنگ غزه تا همین الان که هیچ چشماندازی برای پایان آن متصور نیستیم، سیاهترین جنگ قرن حاضر به لحاظ تلفات غیرنظامیان بوده و بدون شک رژیم صهیونیستی از این لحاظ بدون هیچ رقیبی رکورددار است.
1- بنا به اعلام سازمان ملل و آمارهای وزارت بهداشت فلسطین شمار قربانیان تجاوزات رژیم صهیونیستی به غزه طی ۲۴۸ روزی که از آغاز جنگ میگذرد، ۳۷ هزار نفر برآورد شده است که از این تعداد بیش از ۱۵ هزار و ۵۰۰ نفر (طبق برخی آمار ۲۰ هزار نفر) فقط کودک و نوزاد بودهاند و بیش از ۳ هزار کودک نیز دچار نقص عضو و معلولیت شدهاند.
علاوه بر این طبق تخمین صندوق کودکان سازمان ملل ۱۷ هزار کودک بدون همراه یا اقوام نزدیک خود زندگی میکنند و در واقع یتیم هستند که این موضوع مصائب کودکان غزه را دوچندان کرده است.
2- به دنبال جنایات آشکار رژیم صهیونیستی طی ۸ ماه گذشته، سازمان ملل متحد اخیرا به اسرائیل اطلاع داده است قصد دارد این رژیم را در لیست سیاه قاتلان کودکان قرار دهد. بنا بر گزارش رسانههای اسرائیلی، «آنتونیو گوترش» از تصمیم خود برای چنین اقدامی خبر داده و به مقامات رژیم صهیونیستی گفته طی روزهای آینده این حکم را امضا خواهد
کرد.
تصمیم سازمان ملل برای گنجاندن نام رژیم صهیونیستی در لیست سیاه قاتلان کودکان بیش از هر چیز نشاندهنده عمق جنایات ضدبشری صهیونیستها در غزه است تا جایی که حتی سازمان ملل که تحت لابیهای صهیونیستی و فشارهای سیاسی ایالات متحده قرار دارد، دیگر نمیتواند چشمان خود را بر چنین جنایات کثیفی ببندد.
در شرایطی که ارتش اسرائیل نتوانسته هیچ موفقیتی در جنگ غزه کسب کند قرار گرفتن نام این رژیم در فهرست سیاه قاتلان کودکان میتواند آغازگر روندی بیسابقه و زمینهای برای دعواهای حقوقی جدید علیه این رژیم در دادگاههای بینالمللی، همچنین صدور قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل و حتی در شورای امنیت باشد. اعلام رسمی رژیم صهیونیستی از سوی سازمان ملل به عنوان قاتل کودکان همچنین باعث میشود متحدان این رژیم بیش از پیش از جنایات این رژیم فاصله بگیرند تا بیش از این خود را شریک چنین ننگی نکنند.
3- هیچکس مثل اسرائیل لایق قرار گرفتن در لیست کودککشها نیست و سازمان ملل اگرچه بسیار دیر مبادرت به چنین اقدامی میکند اما باید آن را به فال نیک گرفت. از همان روز اول تاسیس رژیم ننگین صهیونیستی زنان و کودکان به دلایل متعدد از جمله «تهدید نسل» همواره هدف اول ارتش رژیم صهیونیستی بوده و هستند.
اینجا باید به مواضع حکیمانه حضرت آیتالله العظمی خامنهای اشاره کنیم که از چند دهه قبل همواره در سخنرانیها و اعلامیههای رسمیشان از رژیم صهیونیستی به نام «رژیم کودککش» یاد کردهاند. رهبر حکیم انقلاب برای نشان دادن ماهیت این رژیم جنایتکار هرگاه درباره مساله فلسطینیها سخنرانی کردهاند عبارت رژیم کودککش را به کار بردهاند تا جایی که این عبارت اکنون به لقب رژیم اشغالگر قدس تبدیل شده است. بسیاری از رسانههای جهان در خبرها و گزارشهای خود این عبارت را برای رژیم صهیونیستی به کار میبرند و در تظاهرات و تجمعات اعتراضی در سرتاسر جهان این لقب را روی بنرها و پلاکاردهای معترضان مشاهده میکنیم.
4- قرار گرفتن اسرائیل در لیست سیاه قاتلان کودکان نشان میدهد مواضع رهبر دوراندیش انقلاب در قبال رژیم صهیونیستی تا چه اندازه پیشرو، خطشکن و دقیق بوده و توانسته از چند دهه پیش ماهیت این رژیم کودککش و اشغالگر را در چشم جهانیان رسوا و هویدا کند.
چنین درک عمیقی از تحولات نشان میدهد وعده معظمله درباره آینده رژیم اشغالگر و نابودی این رژیم طی ۲۵ سال آینده نیز - که اکنون ۱۵ سال آن مانده - قطعا محقق خواهد شد.
ارسال به دوستان
واشنگتنپست:
طرح بایدن برای غزه مرده است
روزنامه آمریکایی از به بنبست رسیدن طرح رئیس جمهور آمریکا برای آتشبس در نوار غزه که ۱۰ روز پیش اعلام شد، خبر داد. جو بایدن شامگاه جمعه ۱۱ خرداد گفت اسرائیل یک پیشنهاد جدید برای برقراری آتشبس و تبادل اسرا ارائه کرده و در صورت حصول توافق بر سر این طرح جدید، آمریکا پایبندی تلآویو به مفاد این طرح را تضمین خواهد کرد. بایدن در یک سخنرانی گفت: «اسرائیل یک پیشنهاد جامع ارائه داده است. این یک نقشه راه است که به آتشبس پایدار و آزادسازی تمام اسرا منجر خواهد شد. این پیشنهاد از طریق قطر به حماس تحویل شده است». روزنامه واشنگتنپست در گزارشی ارزیابی کرد طرح آتشبس جدید تاکنون بهرغم تمام تلاشهایی که واشنگتن برای اجراییکردنش به خرج داده، هیچ پیشرفتی حاصل نکرده و در بنبست قرار دارد. واشنگتنپست در این مطلب نوشت: «بیش از یک هفته بعد از آنکه بایدن صحبت از وقوع یک لحظه تعیینکننده در 8 ماه جنگ اسرائیل-غزه کرد و از 2 طرف جنگ خواست سریعا طرح آتشبس مورد حمایت ایالات متحده را تصویب کنند، شواهد و قرائن چندانی از اینکه هیچ یک از این 2 طرف خریدار پیشنهاد او باشند، وجود ندارد». در ادامه این مطلب نوشته شده است: «با وجود همه درخواستهای علنی و شخصی بایدن، اعزام مقامهای ارشد دولتش به منطقه، تدوین یک قطعنامه جدید به نمایندگی از آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل و سازماندهی متحدانش برای پیوستن به گروه تاییدکنندگان، به نظر میرسد اختلاف شدید حماس و اسرائیل بر سر این نقشه راه پیشنهادی برای پایان دائمی جنگ در غزه هیچ تکانی نخورده است». روزنامه واشنگتنپست نوشت عملیاتی که اسرائیل در ضمن جنایت بزرگ در اردوگاه النصیرات برای آزاد کردن 4 تن از اسرایش در روز شنبه انجام داد، علاوه بر آنکه برنامههای دولت بایدن را پیچیدهتر کرد، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را واداشته بیشتر بر موضعش درباره کسب «پیروزی کامل نظامی» و آزادی تمام اسرای اسرائیلی تحت اختیار حماس قبل از آتشبس از سوی تلآویو تاکید داشته باشد. ارتش رژیم صهیونیستی روز شنبه به بهانه آزادی اسرای صهیونیست در غزه، اردوگاه النصیرات در مرکز نوار غزه را بمباران کرد که در نتیجه آن جنایت، 274 نفر از فلسطینیان به شهادت رسیده و صدها تن دیگر زخمی شدند. به نوشته این روزنامه آمریکایی، مذاکرات بر سر طرح آتشبس پیشنهادی هنوز در پایتخت قطر برقرار است، هر چند بالاترین مقامهای طرفهای میانجی شامل ایالات متحده، قطر و مصر، همچون «ویلیام جی. برنز» مدیر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) به کشورهایشان بازگشتهاند.
ارسال به دوستان
نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری مراقب وعدههای اقتصادی خود باشند
وعدههای شدنی بدهید
* پیششرط ارائه وعدهها، داشتن برنامه معقول برای رفع مشکلات کشور است/ * عدم تحقق وعدهها موجب ایجاد ناامیدی
و عدم اعتماد به دولت میشود
گروه اقتصادی: ایام انتخابات فصل وعدههاست و نامزدها برای جلب نظر مردم وعدههای ملموس تاثیرگذار بر معیشت آنها میدهند. با توجه به شرایط کشور و تحرکات روزهای اخیر نامزدهای انتخابات، اغلب این وعدهها اقتصادی است. ملاحظهای که در این رابطه باید مدنظر نامزدها باشد این است که باید این وعدهها قابلیت اجرایی داشته باشند، در غیر این صورت شاید بتوانند در یک بزنگاه باعث رایآوری شوند اما در بلندمدت باعث ایجاد یأس، ناامیدی و حتی بیاعتمادی آحاد جامعه به دولت میشوند.
به گزارش «وطن امروز»، ماراتن چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با اعلام افراد احراز صلاحیتشده از سوی شورای نگهبان بهطور رسمی شروع شد. از این پس باید شاهد وعدههای 6 نامزد احراز صلاحیتشده باشیم، البته این اتفاق از چند روز پیش یعنی همزمان با شروع ثبتنام شروع شده است.
در روزهای گذشته و پیش از اعلام افراد احراز صلاحیتشده برخی از نامزدهای انتخابات وعدههایی مبنی بر افزایش حقوق کارگران خارج از ساختار شورای عالی کار، همسانسازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی، رایگانسازی بیمه درمان بازنشستگان، افزایش یارانه نقدی، کاهش مالیات، هدایت 3 درصد اعتبارات بانکی به سمت تولید و... دادند. این موضوع در انتخابات سالهای گذشته نیز مشهود بود. برای مثال نامزدی مدعی شده بود ظرف چند روز امکان حل مشکل بازار سرمایه وجود دارد.
این موارد بسیار مطلوب و دارای اهمیت است اما سوالی که مطرح میشود آن است که منابع مالی چنین طرحهایی قرار است از چه محلی تامین شود؟ به طور کلی این وعدهها قابلیت اجرایی دارند یا خیر؟
فراموش نکنیم برای مثال در بحث همسانسازی حقوق بازنشستگی لشکری و کشوری یک درصد به مالیات ارزش افزوده اضافه شد. اساسا طرحهای حمایتی دولت مانند یک الاکلنگ است.
در حال حاضر درآمدهای نفتی صرف هزینههای جاری دولت، تامین کالاهای اساسی و در بهترین حالت تامین مالی چند پروژه توسعهای ملی میشود و طبق قانون 40 درصد آن به صندوق توسعه ملی واریز میشود. این یعنی مازادی در کشور برای طرح جدیدی وجود ندارد، مگر اینکه بخش خصوصی کشور فعال شود و بتواند درآمدهای ارزی خلق کند.
اگر نامزدها وعدهای میدهند مابهازای آن را هم باید به صورت شفاف بیان کنند؛ در سنوات گذشته اتفاق افتاده است که دولتها مجبور شدند برای نیل به اهداف و تحقق شعارهایی که دادند دست به چاپ پول و اوراق بزنند. این مهم باعث شد در کوتاهمدت برخی مشکلات و نارساییها رفع شود اما در بلندمدت تبعاتی برای اقتصاد کشور داشته که نوک کوه یخ این تبعات تورم بیش از 20 درصدی ظرف ۲ دهه گذشته است. نمونه عینی این مهم بازپرداخت حدود 300 هزار میلیارد تومان اوراق هزینهشده در دولتهای دوازدهم و یازدهم بود که در دولت سیزدهم تسویه شد؛ رقمی معادل یک سال یارانه نقدی و غیرنقدی که اگر این بار بر دوش دولت سیزدهم قرار نمیگرفت دولت میتوانست آن را صرف معیشت مردم
کند.
این اوراق به جا مانده حاصل خوشخیالی دولتی بود که تصور میکرد با رفع تحریم و فروش بیش از 2 میلیون بشکه نفت در روز و درآمدهای ارزی آن میتوان کشور را اداره کرد اما در عمل زمانی که دشمنان ایران زیر عهد خود زدند مجبور به انتشار اوراق و چاپ پول شد. یا در برخی موارد اساسا وعدههای اقتصادی مطرحشده ارتباطی به دولت ندارد. برای مثال افزایش دستمزد کارگران باری است که بر دوش کارفرما قرار میگیرد و ارتباطی با دولت ندارد و مشخص نیست این دستور چگونه میخواهد توسط بخش خصوصی اجرایی شود البته این موضوع نافی عقبماندگی دستمزد نیست اما هر تصمیمی قاعده و ساختاری دارد که طبق آن الگو باید اجرایی شود.
* به جای وعده، برنامه ارائه دهید
با وجود اینکه وعدهها و اهداف ملموس میتوانند رایآوری بیشتری برای نامزدها داشته باشند، شایسته است آنها به سمت ارائه برنامه حرکت کنند تا کاملا برای کارشناسان و متخصصان امر روشن باشد منابع مالی این وعدهها قرار است از چه محلی تامین شود و شرایط اجرایی آن چیست. از سوی دیگر در این شرایط کار برای افرادی که وعدههای نشدنی و دروغین میدهند سخت میشود.
* وعدهای ندهید که مطمئن نیستید میتوانید انجام دهید
مقام معظم رهبری 14 خردادماه سال 1400 در آستانه انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری از نامزدها خواستند وعدهای ندهند که مطمئن نیستند میتوانند انجام دهند. رهبر انقلاب فرمودند: توقعی هم از خود نامزدها داریم. وعدههایی که مطمئن نیستند میتوانند انجام دهند نگویند. این وعدهها به ضرر کشور است، چرا که شما وعدهای میدهید بعد اگر به ریاستجهوری رسیدند مردم را نسبت به نظام و انتخابات دلسرد میکنید. بنابراین دادن وعدهای که مطمئن نیستند بتوانند عمل کنند جایز نیست. وعدههایی را که مسلم است و اهل فن تأیید میکنند بدهید اما برخی وعدهها که پشتوانه عملی ندارد نباید داد، چون موجب دلسردی مردم میشود بعدا و این گناه است.
ارسال به دوستان
انتخابات عرصه ظهور امر ملی و خرد سیاسی چگونه رأی دهیم؟
نجات از ترامپیسم سیاسی
علی عسگری: انتخابات را در یک کلمه میتوان به عنوان عرصه ظهور امر ملی صورتبندی کرد. این موضوع درست است که انتخابات محل بازیگری گروهها، احزاب، جناحها یا حتی برخی شبهجریانهای نوظهور بوده اما موضوعی که باید محل توجه قرار گیرد آن است که منطق حاکم بر رفتار این مجموعهها، متناسب با ماهیت انتخابات، بر اساس امر ملی باید تنظیم شود. بر همین اساس هر رفتاری که شائبه تهدید و تخریب کلیت امر جمعی و ملی را در اذهان تداعی کند، مبتنی بر یک خرد و آگاهی جمعی باید از سوی حوزه عمومی مذموم و طرد شود. پرسش جدی در اینجا آن است: ظهور و بروز امر ملی در حوزه انتخابات چگونه ممکن بوده و از طرف دیگر چه سازوکارها یا چه رویههایی این مساله را مورد تهدید قرار میدهد؟ پیرامون پرسش نخست باید گفت ظهور امر ملی در حوزه انتخابات، هنگامی ممکن میشود که موضعگیریها، برنامهها و کنشگریها مبتنی بر منافع و مصالح عموم مردم و نه یک قشر و جریان خاص تنظیم شود. جریان حاضر در انتخابات باید بر سر مسائل جدی که عموم مردم ایران را از خود متأثر کرده وقوف داشته باشد و کنشگری کند. نظام حزبی اگر به معنای موقف یا ایستادنگاه نظری و سیاسی تلقی شود که از منظر آن جریانهای سیاسی اقدام به مسالهیابی و پاسخ به مساله میکنند، میتواند به پیشبرد امور و تقویت جمهوریت نظام بینجامد، در غیر این صورت اگر روابط حزبی و جناحی به جای تمرکز بر این بنیادها برای پاسخ به مسائل بر سر روابط و منافع گروهی بایستند، طبیعتا امر ملی در انتخابات به حاشیه رانده میشود. به واقع آنچه میتواند سازوکار تحزب در نظام ما را تقویت و از قبال آن سیاست را به حافظ امر تبدیل کند، غلبه رویکرد هویتی به احزاب است. این رویکرد میتواند احزاب را از فضای باندبازی و سیاستزدگی رهایی بخشیده و به سیاستورزی آنان تشخص بخشد. مساله بعد در واقع پاسخ به این پرسش است: چه رویهها یا سازوکارهایی امر ملی در حوزه انتخابات را مورد خدشه قرار میدهد؟ با تبارشناسی تاریخ انتخاباتها در طول دوران پس از انقلاب اسلامی آنچه به نظر میرسد این است که شیوه و مدل کنشگری اهالی سیاست پس از دوران ۸۸ وضعیت متفاوتی را به خود گرفته است. سیاست در طی نزدیک به 2 دهه گذشته از امر ملی تا حدی فاصله گرفته و به عرصه بیاخلاقیهای حزبی نزدیکتر شده است. در این وضعیت به دلیل غلبه فضای رسانهای، بویژه رسانههای دیداری و شبکههای مجازی، نوعی فرهنگ هواداری بر کنش سیاستمداران حاکم شده است. در این سازوکار افراد گمان میکنند به صرف ایجاد دوقطبیهای کاذب، با چاشنی چند افشاگری درست و نادرست، میتوانند عرصه رسمی از قدرت را تحت تصرف خود در بیاورند. به نحو اجمال آنچه ما تحت عنوان رسانهای شدن کنش سیاسی صورتبندی میکنیم چند آسیب جدی را متوجه امر ملی در حوزه انتخابات میکند. نخستین چالش این وضعیت، تغییر اولویتها و انحراف اذهان از مسائل جدی است که عموم مردم ایران با آن درگیرند. حاصل این تغییر اولویتها باقی ماندن مسائل مردم و تلنبار آنان بر روی یکدیگر و در نهایت افزایش سطح نارضایتی عمومی است. از طرف دیگر غلبه کنش گروهی و شبهحزبی سلبی مبتنی بر افشاگری و بیاخلاقی در نهایت منجر به کاهش شدید سطح اعتماد عمومی به کلیت نظام خواهد بود. حاصل این دو امر شکلگیری انتخاباتهای ضعیف و روی کار آمدن دولتهایی با پشتوانههای ضعیف مردمی است. در نقطه مقابل این کنش رسانهای میتواند کنش سیاسی مبتنی بر خرد را جایگزین کرد. فعالان اجتماعی و مراجع اجتماعی باید مردم را به سمت گزینش مبتنی بر خرد، سابقه و عملکرد سوق دهند. طبیعتا تقویت مراجع سیاسی و کسانی که به نوعی پاسبانی میکنند از خرد سیاسی در این عرصهها میتواند در نهایت منجر به تضعیف فرهنگ هواداری و فرهنگ رسانهای شود که به نوعی دامنگیر عرصه سیاست در کشور ما شده است.
به واقع آنچه ما در این نوشتار از آن بحث میکنیم نوعی دغدغه فراگیر و بعضا جهانی است. پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان از سیاست در برابر نوعی ترامپیسم دفاع کرد پرسش جدی است که اهل خرد سیاسی در تلاش برای پاسخ به آن هستند. مشخصه الگوی بارز کنش ترامپیسم، از میان بردن وجهه ملی و مخدوش ساختن امر جمعی است. آنچه در حوادث تسخیر کنگره توسط هواداران ترامپ رخ داد، حالت حادی از وجهه مخرب بیاخلاقی سیاسی است که دامنگیر آمریکا شد. در کشور ما طبیعتا به دلیل قوت مرجعیت سیاسی ولی فقیه و وجود سازوکارهای نظارت، به ضمیمه قوت فرهنگی مردم طبیعتا زمینه برای ظهور مدل حاد سیاست ترامپیسم وجود ندارد اما نسخههای فروکاستهشده این بیاخلاقیهای سیاسی با تکیه بر فرهنگهای هواداری، متأسفانه امروز در میان برخی جریانها شکل گرفته است. برای نشان دادن وجه مسالهمندی بیشتر این قضیه تنها کافی است به این موضوع توجه کنیم که بیاخلاقیهای سیاسی و مدلهای رفتاری رسانهای گاه در سطح فردی رخ داده و گاه در سطح اجتماعی شکل میگیرد.
در این ۲ ساحت هر فرهنگی در دل خود سازوکارهای طرد اینگونه رفتارها را تدارک دیده و در نهایت، خصلت خودترمیم جامعه میتواند مانع از رسوخ این مدل از رفتارها در لایههای عمیق خود شود اما در عرصه سیاست مدل رفتاری مبتنی بر سیاست ترامپیسم میتواند بسیار مخرب عمل کند. در ساحت سیاست این شیوه از رفتار در نهایت به رفتارسازی در میان گروههای اجتماعی نیز منجر خواهد شد و این به این معناست که ابتذال سیاست به ابتذال در جامعه خواهد انجامید. لذا فعالان سیاسی، همچنین آنچه تحت عاقله نظام اسلامی از آن یاد میشود، باید هشیار باشد تا در برابر این مدل از سیاستورزی مخرب سازوکارهایی را تدارک دید تا در نهایت به کنترل این نحوه از سیاستورزی منجر شود. نکته مهم آن است که سیاست مبتنی بر دوقطبیهای هیجانی، افشاگری و بیاخلاقی هرچند در کوتاهمدت میتواند به صورت محدود منافعی را برای شخص به همراه آورد اما در بلندمدت امر ملی را به ورطه نیستی خواهد کشاند.
ارسال به دوستان
سخنگوی شورای نگهبان شرایط احراز صلاحیتها را تشریح کرد
ماجرای صلاحیتها
* توضیحات طحاننظیف درباره چرایی احراز صلاحیت کاندیداهای پوششی
گروه سیاسی: هادی طحاننظیف، سخنگوی شورای نگهبان روز گذشته در جریان بررسی صلاحیتهای داوطلبان انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری در یک گفتوگوی تلویزیونی گفت: طبیعتا انتظار نیست که هر ۸۰ ثبتنامکننده احراز صلاحیت شوند؛ دلیل آن هم مشخص است. جایگاه و مسؤولیت ریاستجمهوری طبق اصل ۱۱۳ مهم، سنگین و خطیر است. ویژگیها و شرایطی هم که در اصل ۱۱۵ قانون اساسی برای ریاستجمهوری آمده، مهم است.
طحاننظیف درباره 2 واژه «مدیر» و «مدبر» که در اصل ۱۱۵ قانون اساسی آمده است توضیح داد: مسؤول یک اداره نیز مدیر است، اما منظور قانونگذار سطح بالایی از مدیریت است که فرد بتواند کشور را اداره کند.
وی مثال زد: حتی ممکن است یک نفر، وزیر، نماینده مجلس یا مسؤول خوبی باشد اما در جایگاه دیگری نتواند بخوبی عمل کند و مهمتر از همه اینکه نتواند عهدهدار مدیریت کشور شود.
سخنگوی شورای نگهبان گفت: آقایان در جلسات شورا این سوال را مطرح میکنند که آیا این فرد میتواند کشور را اداره کند یا خیر؟
حقوقدان و استاد دانشگاه درباره واژه «مدبر» هم توضیح داد: مدبر کسی است که در زمان وقوع بحرانها و پیشامدها برای کشور بخوبی بتواند تدبیر، مدیریت و عاقبتاندیشی کند.
طحاننظیف ادامه داد: پرونده تکتک افرادی که برای کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردهاند، در جلسات مطرح میشود. استعلامات صورتگرفته نیز مطرح میشود و اعضا هم نظرات خودشان را بیان میکنند.
سخنگوی شورای نگهبان عنوان کرد: بهطور معمول این سیر برای تمام افراد طی میشود. اعضا براساس شناختی که از فرد دارند نظراتشان را بیان میکنند. عملکرد و سوابق فرد نیز مورد بررسی قرار میگیرد، سپس مباحثهای بین اعضا صورت میگیرد و در نهایت رایگیری میشود.
وی درباره کیفیت رایگیری هم توضیح داد: رایگیری مخفی است و هیچکدام از اعضا اطلاعی از رای اعضای دیگر ندارند. در برگههایی که در اختیار اعضا قرار داده شده است، اعضا نشانه میزنند که آیا فرد مورد بحث دارای صلاحیت است یا اینکه از نظر اعضا، صلاحیت فرد احراز نشده است.
سخنگوی شورای نگهبان سپس درباره فرآیندهای بعدی انتخابات گفت: با اعلام نتایج بررسی صلاحیتها، تبلیغات آغاز میشود و برنامههای تبلیغاتی و مناظرات که از صداوسیما پخش میشود به شناخت مردم کمک خواهد کرد.
* 300 هزار ناظر مردمی
وی خاطرنشان کرد: همزمان موضوعات اجرایی و مقدماتی که باید فراهم آید نیز پیگیری میشود. عوامل نظارتی نیز به ساماندهی امور میپردازند.
طحاننظیف در همین رابطه اعلام کرد: شورای نگهبان برای موضوع نظارت بر انتخابات از شبکه ناظران مردمی ۳۰۰ هزار نفری برخوردار است که هیچکدام از آنها در استخدام شورای نگهبان نیستند و از اقشار مختلف، سنین مختلف و زنان و مردان هستند. برای موضوع نظارت بر انتخابات به آنها آموزشهایی داده میشود.
عضو حقوقدان شورای نگهبان درباره روز رایگیری هم عنوان کرد: در آن روز عوامل اجرایی و نظارتی پای صندوقهای رای حضور دارند. بعد از انتخابات هم اگر شکایتی باشد، از سوی شورای نگهبان بررسی خواهد شد و سپس صحت انتخابات از سوی این نهاد مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
طحاننظیف درباره تماسها و سفارشهای برخی افراد و جریانهای سیاسی به شورای نگهبان، گفت: ممکن است افرادی تماس بگیرند یا نامه بفرستند؛ این موضوع هم در بحث بررسی مصوبات مجلس شورای اسلامی وجود دارد و هم در بحث بررسی صلاحیتها در انتخاباتها. سابقه شورای نگهبان نشان داده که این نهاد مبنا دارد و مبنای آن هم قانون و شرع است. در موضوع بررسی صلاحیتها اصل و مبنا، قانون اساسی است. مواردی که در قانون اساسی آمده، باید درباره افراد احراز شود.
سخنگوی شورای نگهبان تصریح کرد: «این شورا تحت تاثیر فشار، پیگیری و توصیه فرد، افراد یا جناحی قرار نمیگیرد. ما گوش شنوایی برای شنیدن نظرات جریانات و افراد سیاسی داریم، اما مبنای ما در تصمیمگیریها قانون و شرع است».
* داوطلب برای احراز صلاحیت باید ۷ رای بیاورد
سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به این سوال که «آیا ممکن است کسی که در دوره قبل احراز صلاحیتنشده، در این دوره احراز صلاحیت شود و عکس آن نیز ممکن است» گفت: بارها گفتهایم که صلاحیت افراد را در هر دورهای و در هر انتخاباتی بررسی میکنیم. ممکن است ابهامی نسبت به فرد وجود داشته که با به دست آمدن اطلاعات جدید، آن ابهام برطرف شده باشد، ضمن اینکه ترکیب اعضای شورای نگهبان نیز در هر دوره تغییر میکند.
وی گفت: برای احراز صلاحیت یک فرد، باید رای اکثریت اعضا کسب شود یعنی ۷ نفر رای بدهند تا صلاحیت وی احراز شود.
سخنگوی شورای نگهبان گفت: موضوع بررسی صلاحیتها در انتخابات ریاستجمهوری با انتخابات مجلس شورای اسلامی تفاوت دارد. در انتخابات ریاستجمهوری 2 وضعیت «احراز صلاحیت» و «عدم احراز صلاحیت» داریم.
وی توضیح داد: شرایط مندرج در اصل ۱۱۵ قانون اساسی باید درباره افراد احراز شود، اگر احراز نشود بدین معنا نیست که فرد دارای مشکلی است. سطح ریاستجمهوری، سطح بسیار بالایی است. اگر کسی احراز صلاحیت نشده یعنی در سطح شخص دوم کشور تمام آن ویژگیهایی که در قانون اساسی آمده در ایشان دیده نشده است، ولی حتما در جایگاههای دیگری قابل استفاده است.
سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به این سوال که چرا کاندیداهای پوششی تایید میشوند؟ هم گفت: این موضوع مستلزم اطلاع و آگاهی از نیات و انگیزههای افراد است و ما ابزاری برای نیتسنجی افراد در اختیار نداریم. در قانون نیز چنین پیشبینیای صورت نگرفته است.
وی البته این نکته را هم بیان کرد: برخی افراد پس از حضور در عرصه رقابت به دلایل مختلف از جمله اینکه مورد استقبال سیاسی نیستند، کنارهگیری میکنند یا اینکه به این نتیجه میرسند که برای پیروزی ائتلاف کنند؛ از این رو شناخت پوششی یا واقعی بودن یک کاندیدا سخت است.
******
توضیحات رئیس صدا و سیما درباره مناظره کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری:
هیچکس رانت ندارد
رئیس سازمان صداوسیما در یک نشست خبری با حضور محسن برمهانی معاون سیما، علی بخشیزاده معاون صدا، سیدباقر حاجیسیدرضی رئیس مرکز تولید و فنی سیما، حسین قرایی مدیرکل روابط عمومی صداوسیما و اهالی رسانه به شرح برنامههای رسانه ملی برای تبلیغات نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در رسانه ملی پرداخت.
* ۵ برنامه مناظره برای نامزدهای ریاستجمهوری
پیمان جبلی در ابتدای سخنان خود گفت: به شهادت مرکز نظرسنجی، بعد از تشییع شهدای خدمت، اعلام مشارکت در انتخابات در نظرسنجیها بالاتر رفته است. در نظرسنجیهایی که قبل و بعد از شهادت رئیسجمهوری انجام شد، با افزایش ۱۲درصدی مشارکت و کاهش ۲۰ درصدی عدم مشارکت قطعی مواجه بودیم. بخشی از این آمار میتواند با انعکاس مناسب این رویداد بزرگ یعنی تشییع شهدای خدمت مرتبط باشد. تبیین ابعاد شخصیت و اقدامات و روحیه خدمتگزارانه به مردم در تمایل به شرکت در انتخابات و تعیین رئیسجمهوری آینده هم تأثیر داشت.
وی افزود: برای این دوره 5 برنامه مناظره در نظر گرفتیم که 3.5 تا 4 ساعت خواهد بود. از ظرفیت کارشناسان برای طراحی سوالات کمک گرفتیم و زمانی هم برای جمعبندی در نظر گرفته شد.
رئیس رسانه ملی یادآور شد: مناظرهها از بعد از مغرب شروع میشود و همانطور که گفته شد پیشبینی اولیه 3.5 ساعت است، البته اینها متناسب با تعداد نامزدها خواهد بود و منتظر اعلام اسامی توسط شورای نگهبان هستیم. بعد از اعلام اسامی مراسم قرعهکشی برگزار میشود.
وی ادامه داد: محورهای مناظره و آنچه در مناظرهها مطرح میشود را از قبل اعلام کردهایم.
جبلی عنوان کرد: مناظرهها از شبکه یک سیما پخش میشود. مجری هنوز قطعی نشده و در حال بررسی است؛ اسامی که مطرح شده، گمانهزنی است و طی روزهای آینده مجری اصلی اعلام خواهد شد.
رئیس سازمان صداوسیما درباره دیگر برنامههای انتخاباتی توضیح داد: 3 میزگرد طراحی شده که نامزدها میتوانند با حضور حداکثر ۲ نفر از مشاوران خود در آن حضور پیدا کنند. این میزگردها در حوزه حکمرانی و سیاست خارجی و اقتصاد برگزار میشود. گفتوگوی ویژه خبری هم جزو برنامههای ما خواهد بود، البته شیوه اجرا هنوز قطعی نشده است. همچنین هر نامزد در یک برنامه «بدون تعارف» هم شرکت میکند.
وی ادامه داد: یک برنامه «رو به دوربین» داریم که نامزدها به معرفی خود میپردازند و البته میتوانند ۳۱ برنامه «رو به دوربین» برای ۳۱ استان داشته باشند که آنها را ضبط میکنند و در اختیار سازمان قرار میدهند. برنامههای دیگری هم در رادیو و تلویزیون پیشبینی شده است که بهزودی اطلاعرسانی میشود.
* از تخریب و لجنپراکنی در برنامههای انتخاباتی جلوگیری میکنیم
جبلی تاکید کرد: با تخریب و لجنپراکنی انتخاباتی که نه مردم و نه نامزدها میپذیرند، از طرف رسانه ملی برخورد قاطع میشود. در مقابله با تخریبها بسیار جدی خواهیم بود و با عوامل تخریبها برخورد خواهیم کرد و آنها را افشا میکنیم. رهبر معظم انقلاب هم در فرمایشاتشان به این مساله اشاره کردند و ما حتما برخورد خواهیم کرد.
وی عنوان کرد: در فضای مجازی نیز سامانه تلوبیون با مخاطب چند ده میلیونی در اختیار نامزدهاست و هر نامزد میتواند یک کانال و یک استودیوی اختصاصی داشته باشد که برنامههای تبلیغاتی انتخاباتی تلوبیون با اینترنت رایگان در دسترس مردم قرار میگیرد. ساترا به عنوان نهاد قانونی تنظیمگر به سکوها و پایگاههای اینترنتی که میخواهند در این زمینه فعالیت کنند، کمک میکند و مجوز پخش زنده به داوطلبان و سکوها با رعایت قوانین و مقرراتی که ساترا در اختیارشان میگذارد، داده خواهد شد. در این فرصت کوتاه آمادهسازی دکورها و زیرساختهای فنی نهایی و ضوابط اجرایی و محتوایی مناظرهها هم اعلام شده است. همه ستادها امکان استفاده از نظرسنجیهای سازمان را دارند که با اعلام اسامی نامزدها این نظرسنجیها انجام و برای ستادها ارسال میشود.
* نامزدها از هیچ رانتی در رسانه ملی بهره نمیبرند
رئیس رسانه ملی با اشاره به نسبت نزدیک یکی از نامزدها به قائم مقام سازمان صداوسیما، درباره تدابیر لازم برای دوری از تخلف بیان کرد: مصادیق تخلف انتخاباتی درباره برگزارکنندگان تبلیغات انتخاباتی که صداوسیما هم یکی از آنهاست، کاملاً مشخص شده است. هر آنچه رسانه ملی انجام دهد در مقابل چشم همگان است. ما هیچ رانتی برای هیچ کس نخواهیم داشت. همانطور که گفته شد نتایج نظرسنجیها را هم به ستادها اعلام میکنیم و تلاش میکنیم هیچ حب و بغضی ایجاد نشود.
وی در ادامه با اشاره به مدت زمان فشرده تبلیغات نامزدها که 2 هفته است گفت: از 3 مناظره دورههای قبل به 5 مناظره رسیدهایم و میزگرد هم برگزار میکنیم. همچنین روزهایی را هم آزاد گذاشتهایم تا نامزدها بتوانند به تبلیغات میدانی بپردازند. با این حال این زمان فشرده چالشی هم برای ما و هم نامزدها خواهد بود.
جبلی در پاسخ به پرسشی درباره احتمال برگزاری مناظرهها به صورت غیر 2 نفره بیان کرد: مناظرههای رو در رو را به عنوان یک قالب در جهان داریم اما هم کنترل سلامت و هم اینکه مردم از نظرات آگاه شوند، حق عمومی است. این نظرات ممکن است در زد و خوردهای کلامی مشخص نشود. مردم حق دارند در جریان این تضارب آرا قرار بگیرند. به نظر ما جذابیت وجود دارد و در دیگر برنامهها هم چالشهای جذابی پیش خواهد آمد.
* هر بگومگویی بین نامزدها مصداق بداخلاقی و بیقانونی نیست
وی در پاسخ به پرسش دیگری درباره پروتکلهای مناظرهها عنوان کرد: تمام آنچه ما انجام میدهیم براساس قانون انتخابات است. تکلیف نظارت بر برنامههای زنده مشخص است و ما نباید دخالت شخصی انجام دهیم که فکر کنیم سخنی، مصداق بداخلاقی است یا خیر. هر بگومگویی را نمیتوان مصداق بداخلاقی و بیقانونی دانست. مرجع تشخیص این بداخلاقیها کمیسیون تبلیغات است. شکل برگزاری مناظرهها گروهی است و چارچوبهای مختلفی در نظر گرفته شده تا جلوی این بداخلاقیها گرفته شود.
رئیس سازمان صداوسیما در جواب سوالی درباره اینکه در دوره قبل، مناظرهها در کنایههایی با مسابقه «از کی بپرسم» مقایسه شده بود و اینکه در این دوره چه تمهیداتی برای دوری از این اتفاق در نظر گرفته شده است، عنوان کرد: از آسیبهای دورههای قبل همین بود که به درستی اشاره شد. عرصه مناظره عرصه سنگینی است و یکی از نامزدها نفر دوم کشور خواهد بود، بنابراین از اینکه برنامهها به گونهای باشد که با مسابقه یا فکاهی مقایسه شود باید جلوگیری شود. ما هم توجه داریم که محورها و سوالات مناظرهها سنگینی و وزانت خود را داشته باشند.
* تخلف انتخاباتی حتماً تحت نظر نهادهای نظارتی قرار میگیرد
وی در پاسخ به پرسش دیگری درباره احتمال جانبداری از یکی از نامزدها گفت: آنچه ممکن است به عنوان جانبداری رسانه ملی به نظر برسد حتما پنهان نمیماند و آنچه تخلف انتخاباتی باشد حتما تحت نظر نهادهای نظارتی قرار میگیرد. ما هم تلاش میکنیم از این فضاها دور باشیم، البته دورههایی هم بوده که برادر رئیس رسانه ملی نامزد ریاستجمهوری بوده است، با این حال افرادی که شاید این شائبه جانبداری را منتقل کنند، نه در جلسات ستاد انتخابات صداوسیما و نه در جلسات روتین حضور ندارند و از عرصه تصمیمگیری و تصمیمسازی برنامههای انتخاباتی به دور هستند.
جبلی درباره چگونگی جلوگیری از توهین در مناظرهها عنوان کرد: برخورد قاطع رسانه ملی با لجنپراکنی بدون ملاحظه خواهد بود و مصادیق لجنپراکنی، توهین و... را افشا خواهیم کرد. حتی به ستادها اجازه میدهیم پاسخ تخریبها را ارائه کنند.
ارسال به دوستان
نیویورک تایمز پشتیبانی و مدیریت آمریکا در جنایت اردوگاه النصیرات را افشا کرد
آمریکا پیمانکار جنایت
گروه بینالملل: جنگندههای ارتش رژیم صهیونیستی بامداد پنجشنبه گذشته مدرسهای در اردوگاه النصیرات را که آوارگان فلسطینی در آن پناه گرفته بودند هدف قرار دادند که منجر به شهادت 280 نفر و جراحت دهها فلسطینی شد. همچنین این اردوگاه روز شنبه نیز مورد حمله رژیم صهیونیستی به بهانه آزادسازی اسرای اسرائیلی قرار گرفت که 274 شهید فلسطینی بر جا گذاشت. در خلال تمام این عملیاتها آمریکا نقشی حیاتی در حمایت از اسرائیل داشت، البته خود منکر آن است اما شواهد و قرائن از رد پای عمیق آمریکا در این قضایا پرده برداشته و دروغ بودن ژست انساندوستانهاش را نمایان کرده است.
* موشکهای آمریکایی و بمباران مدرسه آنروا در النصیرات
پنجشنبه 17 خرداد بعد از بمباران مدرسه آنروا واقع در اردوگاه النصیرات که پناهگاه آوارگان فلسطینی بود، «محمد شاهین» خبرنگار فلسطینی ویدئویی را از خود در محل حمله منتشر کرد که در آن بقایای موشکی را در دست دارد که روی آن عبارت «ساخت آمریکا» ثبت شده است.
انتشار این ویدئو بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی و رسانهها داشته است و فعالان مدنی کشف بقایای این موشک در اردوگاه النصیرات را دلیل واضحی بر دست داشتن آمریکا در جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیهای بیگناه دانستند. کاربران و فعالان شبکههای اجتماعی نیز با بازتاب این ویدئو و انتشار پیامهایی این همدستی آمریکا را بشدت محکوم کردند. یک کاربر پلتفرم «ایکس» در این باره نوشت: «موشکها آمریکایی هستند و اسرائیل آنها را استفاده میکند».
از سویی روزنامه نیویورکتایمز درباره ارسال مهمات نظامی و موشکی به اسرائیل از کارشناسان اسلحه نقل کرد استفاده اسرائیل از بمبهای آمریکایی «جیبییو39» در حملات هوایی علیه غزه از ابتدای امسال در مقایسه با روزهای آغازین جنگ افزایش یافته که منجر به شهادت هزاران فلسطینی شده است. در واقع این نوع بمبهای هدایتشونده نسبتا کوچک که هر کدام 250 پوند وزن دارند، خسارات سنگین و شدیدی را به غیرنظامیان وارد میکنند. در ماه گذشته یک بمب منفجر نشده از همین دست در مدرسهای در جبالیای شمالی در نوار غزه پیدا شد که باله عقب این بمب که به نوعی از دیگر بمبها متمایز است، در حمله دیگری در 13 مه به مدرسهای در النصیرات که حداقل 30 شهید برجا گذاشته بود نیز مشاهده شد. تحلیلگران در این باره اذعان داشتند اجزا و قطعات بمبهای «جیبییو39» در خارج از منازلی که مورد حملات هوایی کشنده در جنوب رفح در آوریل قرار گرفتند، همچنین در مکانهای دیگر غزه در ماه مارس و تلالسلطان در ژانویه نیز مشاهده شد.
نمونههایی که ذکر شد تنها بخشی مختصر از آماری است که کارشناسان تخمین میزنند اما بسیاری از تحلیلگران به صراحت اعلام کردهاند اجزای باقیمانده یافت شده در پی حملات هوایی و درخواست اسرائیل از آمریکا مبنی بر تغذیه مجدد ذخایر اسرائیل نشان میدهد رژیم صهیونیستی به وضوح استفاده از این نوع بمب را تشدید کرده است. همچنین اسرائیل اذعان دارد تنها ارتش این رژیم از لیست دقیق دفعات استفاده و مکانهایی که در آن بمبهای «جیبییو39» از ابتدای جنگ 7 اکتبر استفاده شده، مطلع است. گفتنی است برد این بمبها حداقل 40 مایل است و توسط یک سیستم موقعیتیاب جهانی (GPS) با مختصات اهداف مشخصی که قبل از پرتاب سلاحها شناسایی میشوند، هدایت میشوند. به گفته کارشناسان، بمب «جیبییو39» به قدری دقیق است که میتواند اتاقهای خاصی را در داخل ساختمانها مورد اصابت قرار دهد و اکثر هواپیماهای جنگی میتوانند همزمان 8 بمب را حمل و هر کدام را به طور مستقل به سمت اهداف مختلف هدایت کنند. اسرائیل از سال 2008 بمبهای «جیبییو39» را مستقر کرده و از آن در غزه، سوریه و لبنان استفاده میکند و ایالات متحده آمریکا بیش از 9550 بمب از همین دست را از سال 2012 به اسرائیل تحویل داده است که 1000 عدد از این بمبها در پاییز گذشته به مقصد اسرائیل بارگیری شدند.
* آمریکا و عملیات آزادسازی 4 گروگان اسرائیلی
ارتش رژیم صهیونیستی روز شنبه ضمن بیانیهای اعلام کرد: «در یک عملیات ترکیبی ارتش، شاباک (سرویس امنیت عمومی) و پلیس (یگان ویژه پلیس) صبح امروز ۴ گروگان اسرائیلی به نامهای نوعا ارگمانی ۲۵ ساله، آلموگ مئیر ۲۱ ساله، آندری کوزلوو ۲۷ ساله و شلومی زیو ۴۰ ساله که توسط حماس از جشنواره نوا در 7 اکتبر ربوده شده بودند، آزاد شدند».
یک مقام مسؤول آمریکایی در گفتوگو با سیانان در ارتباط با نقش آمریکا در عملیات آزادسازی اسرا گفت: یک هسته آمریکایی در اسرائیل با نیروهای اسرائیلی در عملیات آزادسازی ۴ اسیر همکاری کرد و این هسته آمریکایی تیمی است که از 7 اکتبر با جمعآوری اطلاعات درباره اسرا از اسرائیل حمایت میکند. همچنین به گزارش سیانان، به گفته یک مقام دفاعی آمریکا، پس از حمله حماس در 7 اکتبر، ایالات متحده برنامه عملیات ویژه و پشتیبانی اطلاعاتی را به عنوان بخشی از تلاشهای آمریکا برای نجات اسرای اسرائیلی به رژیم صهیونیستی ارائه کرد.
از سوی دیگر فواز جرجس، استاد مطالعات خاورمیانه در لندن در گفتوگو با تلویزیون بیبیسی فارسی از نقش آمریکا در آزادسازی 4 گروگان اسرائیلی در روز شنبه و زیر سوال بردن پیروزی در این عملیات پرده برداشت. به گفته وی، در قضیه آزادسازی اسرا آمریکا فقط حمایت اطلاعاتی از اسرائیل نکرد، بلکه حمایت تدارکاتی هم انجام داد و افزود: اسرائیلیها به تنهایی و بدون کمک آمریکا نمیتوانستند این کار را انجام دهند. در 8 ماهی که از این جنگ میگذرد، چند اسیر را اسرائیل توانسته آزاد کند؟! کمتر از ۱۰ اسیر اما در حال حاضر بیش از ۱۲۰ اسیر در داخل غزه هستند. اگر این عملیات اینقدر موفقیتآمیز بود، پس سالهای سال طول میکشد تا اسرائیل بتواند همه اسرا را آزاد کند. مدل آزادی اسرا هم شبیه عملیاتهای آمریکا در سومالی بود که در نقاط پرجمعیت شهر اتفاق میافتاد.
همچنین این کارشناس خاورمیانه به استفاده آمریکا در این عملیات از اسکلهای که توسط این کشور با وعده کمکرسانی و انتقال کمکهای بشردوستانه به مردم غزه ایجاد شده بود، اشاره کرد و گفت: آمریکاییها از این اسکله استفاده کردند تا بتوانند نیروهای ویژه را از طریق کامیونهای بشردوستانه وارد اردوگاه النصیرات کنند؛ جایی که قتلعام گستردهای انجام شد و دریایی از خون به دست اسرائیلیها به راه افتاد و نزدیک به 300 فلسطینی در این عملیات کشته شدند و آمریکاییها نیز نقش بسیار تعیینکنندهای در این عملیات اسرائیل داشتند.
از سویی خبرگزاری فلسطینی معا نوشت یک مقام آمریکایی در گفتوگو با نیویورکتایمز اظهار داشت یک تیم از مسؤولان آمریکایی بازیابی اسرا - مستقر در اسرائیل - به ارتش این رژیم برای نجات ۴ اسیر با ارائه اطلاعات و سایر پشتیبانیهای لجستیکی کمک کرده است. به گفته یک مقام آگاه اسرائیلی، «تیمهای جمعآوری و تحلیل اطلاعاتی از ایالات متحده و بریتانیا در طول جنگ در اسرائیل حضور دارند تا به اسرائیل در جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به اسرا کمک کنند». «ابوعبیده» سخنگوی گردانهای القسام، شاخه نظامی حماس نیز در پیامی تلگرامی اعلام کرد آنچه دشمن صهیونیست در النصیرات در مرکز نوار غزه انجام داد، یک جنایت جنگی ترکیبی است که نخستین متضرر آن اسرای خود دشمن بودند. ابوعبیده تأکید کرد دشمن صهیونیست از طریق ارتکاب جنایتی هولناک و وحشیانه توانست تعدادی از اسرای خود را آزاد کند اما همزمان برخی دیگر را نیز به قتل رساند. وی گفت: این عملیات خطری بزرگ برای اسرای دشمن خواهد بود و اثراتی منفی بر شرایط اسارت آنها و زندگیشان خواهد داشت. لازم به ذکر است از 7 اکتبر گذشته، حمله رژیم صهیونیستی به غزه بیش از 120 هزار شهید و مجروح فلسطینی به جا گذاشته که بیشتر آنان کودک و زن هستند و حدود 10 هزار نفر از فلسطینیان در میان ویرانهها و قحطی مفقود شدهاند و این در حالی است که آمریکای مدعی حقوق بشر، در طول این 8 ماه با حمایتهای همهجانبه مالی، تسلیحاتی، اطلاعاتی و سیاسی از اسرائیل، همگناه رژیم صهیونیستی و دستهایش آغشته به خون فلسطینیان است.
***
ارتش خانهای را که در آن بودم، بمباران کرد و ۲ اسیر را کشت
«نوعا ارگمانی» یکی از اسرای صهیونیست آزاد شده در حمله وحشیانه روز شنبه ارتش رژیم صهیونیستی به اردوگاه النصیرات در مرکز نوار غزه که طی آن صدها غیرنظامی فلسطینی شهید و زخمی شدند، دیروز در گفتوگو با روزنامه عبریزبان «اسرائیل هیوم» گفت: ارتش خانهای را که در آن بودم، بمباران کرد که در نتیجه آن ۲ تن از اسرایی که در خانه بودند، کشته شدند. وی گفت: در دوره اسارت همراه با «یوسی شرعابی» و «ایتای فرسکی» بودم که هر دو در بمبارانها و تیراندازیهای ارتش رژیم صهیونیستی به غزه کشته شدند. نوعا درباره حمله ارتش رژیم صهیونیستی به خانهای که در آن بازداشت بود، گفت: دیدم موشک به خانه اصابت کرد و مطمئن بودم خواهم مرد اما زنده ماندم. این اسیر آزاد شده اسرائیلی افزود: نیروهای جنبش حماس او را از خانهای به خانه دیگر منتقل میکردند و گهگاه به او اجازه میدادند برای هواخوری از خانه خارج شود و او در طول این مدت پوشش زنان عرب را داشته است. اظهارات این اسیر صهیونیست با صحبتهایش در ویدئویی که گردانهای عزالدین القسام، شاخه نظامی جنبش حماس ۱۵ ژانویه گذشته منتشر و در آن تاکید کرد اسرای صهیونیست مجبور به گفتن این صحبتها نمیشوند، مطابقت دارد. او در آن ویدئو گفته بود: «من در ساختمانی بودم که توسط جنگنده ارتش ما هدف قرار گرفت، این جنگنده ۳ موشک شلیک کرد که ۲ موشک منفجر شدند اما موشک سوم منفجر نشد. من در این ساختمان همراه با تعدادی از نیروهای قسام و ۲ اسیر دیگر به نامهای ایتای فرسکی و یوسی شرعابی بودم. بعد از آنکه موشک به ساختمان ما برخورد کرد، همه ما زیر آوار دفن شدیم. سربازان قسام توانستند جان من و ایتای را نجات دهند اما موفق به نجات جان یوسی نشدند، چند روز بعد من و ایتای به جای دیگری منتقل شدیم اما در طول عملیات انتقال، ایتای در تیراندازی سربازان اسرائیلی زخمی و کشته شد.
***
اخراج مجری اسرائیلی به دلیل بیان واقعیت
ارتش رژیم اسرائیل، ظهر روز شنبه اردوگاه النصیرات در مرکز نوار غزه را بمباران کرد و دستکم 274 شهروند فلسطینی را برای آزادی 4 اسیر اسرائیلی از جمله «نوعا ارگمانی» به شهادت رساند و دهها نفر را مجروح کرد. به دنبال آزادی این اسیر اسرائیلی، تصاویری از او در رسانههای این رژیم منتشر شد و لمی طاطور (اصالتا از شهروندان عرب 48) مجری کانال 12 تلویزیون رژیم اسرائیل یکی از این تصاویر را در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام منتشر کرد و نوشت: «این چهره کسی است که 9 ماه بود اسیر شده بود... ابروهایش مرتبتر از ابروهای من است! پوستش؟ موهایش و ناخنهایش؟ مگر چه بر سر او آمده است؟!» مجری کانال 12 در ادامه به کشتار دهها زن و کودک در حمله روز گذشته رژیم اسرائیل به اردوگاه النصیرات در مرکز نوار غزه که منجر به آزادی این اسیر اسرائیلی شد، اشاره کرد و نوشت: «به خاطر این باید کودکان، زنان و افراد بیگناه بمیرند و تکهتکه شوند؟» ارتش رژیم اسرائیل طی ماههای گذشته بارها مدعی شده است نیروهای مقاومت فلسطین در نوار غزه رفتار بدی با اسرای اسرائیلی داشتهاند اما تاکنون هیچ شواهدی برای اثبات این ادعا ارائه نکرده است. بسیاری از اسرای اسرائیلی بعد از آزادی به رسانههای این رژیم اطلاع دادهاند نهتنها با آنها هیچ بدرفتاری نشده، بلکه با آنها مانند فلسطینیان موجود در نوار غزه رفتار شده است. به دنبال انتشار این تصویر، شهرکنشینان فیلمی از مجری کانال 12 را در فضای مجازی منتشر کردند و خواستار اخراج و بازخواست او شدند. ساعاتی بعد، کانال 12 رژیم اسرائیل رسما اعلام کرد لمی طاطور را اخراج کرده و سخنان او درباره اسیر آزادشده اسرائیلی را بشدت محکوم میکند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|