|
آمارها حاکی از ثبت رکوردهای جدید ابتلا و مرگ ناشی از کرونا در اروپاست
اروپا در وضعیت قرمز
مرکل: شرایط از آغاز بحران کرونا در آلمان بدتر از همیشه است
گروه بینالملل: طی هفتههای اخیر روند صعودی ابتلا به «کووید-۱۹» در بیشتر کشورهای اروپایی همزمان با فصل سرما، نحوه غلبه بر ویروس کرونا و دلایل بروز موج جدید بیماری بهرغم واکسیناسیون مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. در تمام کشورهای اروپایی اوضاع هر روز بیش از قبل رو به وخامت گذاشته و در برخی مناطق حتی بسیار اسفبار شده است. این شرایط بویژه در کشورهای شرق اروپا و آلمان بسیار شدید و نگرانکننده شده و وضعیت در مقایسه با زمان آغاز همهگیری هم بسیار خطرناک است.
* شکسته شدن رکورد ابتلای روزانه در آلمان
همزمان با سیر صعودی شیوع کرونا در اروپا، روزنامه «هندلزبلات» آلمان در گزارشی با اشاره به شرایط کرونایی در اروپا نوشت همزمان با سرد شدن هوا و در آستانه کریسمس، کرونا در این قاره رو به وخامت گذاشته است. در این میان خردهفروشیها در آلمان درباره خطر تشدید محدودیتها در این کشور که در دستور کار دولت ائتلافی جدید قرار گرفته است، هشدار دادهاند. مدیرعامل انجمن تجاری HDE در کنگره تجاری آلمان در برلین در این باره گفته است در صورت اجرای قاعده سختگیرانه درباره کرونا در فروشگاهها خطر کاهش فروش گسترده، خردهفروشیها را تهدید خواهد کرد. با توجه به وخامت شرایط کرونایی در آلمان، آنگلا مرکل، صدراعظم موظف این کشور گفت: شرایط از آغاز بحران کرونا در آلمان بدتر از همیشه بوده و پیشبینی میشود تختهای مراقبتهای ویژه در ماه دسامبر کمیاب شود. بر اساس آخرین آمار رسمی منتشرشده، از آغاز بحران شیوع کرونا تاکنون در آلمان بیش از 5 میلیون و یکصد هزار نفر به «کووید-۱۹» مبتلا شدهاند و ۹۹ هزار نفر از مبتلایان جان خود را از دست دادهاند. بر اساس گزارش دویچهوله، انستیتو رابرت کخ آلمان هم صبح دیروز از ابتلای 52826 مورد جدید ابتلا به کرونا در عرض 24 ساعت در این کشور خبر داد که رکورد بیسابقهای از ابتدای وقوع بحران کرونا محسوب میشود. تعداد موارد ابتلا نسبت به هفته گذشته 13150 مورد بیشتر شده به این ترتیب شاخص ابتلای جدید به کرونا در عرض یک هفته و به ازای هر یکصدهزار نفر به 5/319 رسیده است. با احتساب تازهترین ارقام اعلام شده از سوی موسسه رابرت کخ آلمان، تاکنون ۵ میلیون و ۲۱ هزار و ۴۶۹ مبتلا به ویروس کرونا در این کشور به ثبت رسیده است. کارشناسان رقم واقعی مبتلایان را بهمراتب بیشتر میدانند، چرا که بسیاری از موارد ابتلا شناسایی و ثبت نمیشوند. انستیتو اقتصادی ایفوی آلمان هم شمار روزافزون ابتلا به کرونا در این کشور را خطر بزرگی برای بهبود روند اقتصادی ارزیابی کرده است. رئیس این انستیتوی مهم در آلمان در این باره گفته است: گسترش ویروس کرونا شرایطی را ایجاد میکند که فعالیتهای اقتصادی در بخشهای مصرف اجتماعی، سفر، میهمانداری، فرهنگ و رویدادها کاهش یابد. در این صورت روند بهبود شکننده شرایط اقتصادی در معرض خطر قرار خواهد گرفت. برخی کارشناسان و سیاستمداران ناهماهنگی و عدم یکدست بودن تدابیر مقابله با کرونا در آلمان و همچنین سرپوش گذاشتن روی بحثهای مربوط به چگونگی مقابله یکدست با روند شیوع کرونا پیش از انتخابات در آلمان را از دلایل افزایش شمار مبتلایان و وضعیت کنونی میدانند.
* تشدید محدودیتهای کرونایی در ایتالیا
تارنمای روزنامه ایتالیایی اونیره نیز در ارتباط با سیر صعودی نرخ ابتلا به کرونا در اروپا و ایتالیا نوشت در نبرد طولانی علیه ویروس کرونا، اروپا بار دیگر در مرحله خطرناکی قرار گرفته است. به عبارتی با ظهور سویه خطرناک و بسیار مسری «دلتا» که تمام دولتها و جوامع را دچار تشویش کرده، باید گفت بروز موج جدید در این قاره علل گوناگونی دارد. این روزنامه میافزاید: نخستین عامل پوشش واکسیناسیون است که با توجه به نرخ کنونی افراد واکسینه شده در تمام کشورها، این میزان برای متوقف کردن گسترش ویروس کافی نیست. دومین مورد نزدیک شدن به فصل سرماست. در واقع با شروع فصل سرما مردم بیش از گذشته مجبور به ماندن در فضاهای بسته میشوند که همین امر آنها را در برابر ابتلا به ویروس آسیبپذیرتر میکند. سومین مورد کاهش مصونیت بدن افراد واکسینه شده با گذشت ۶ ماه از تزریق آخرین دوز است و در آخر از سرگیری رویدادهای جمعی و کاهش رفتارهای ایمن مانند استفاده از ماسک، فاصلهگذاری اجتماعی، رعایت اصول بهداشتی و تهویه مناسب است. در این میان باید مخالفت گروههای ضد واکسن را هم در نظر داشت که روزبهروز بر تعدادشان افزوده میشود. به عنوان مثال در ایتالیا نزدیک به 7 میلیون نفر که از گروههای سنی آسیبپذیر هم هستند، در زمره مخالفان واکسن قرار دارند. بر اساس تازهترین گزارشها، ایتالیا تاکنون بیش از 4 میلیون و ۸۷۰ هزار مبتلا و نزدیک به ۱۳۳ هزار جان باخته را ثبت کرده است. ضمن آنکه تا امروز 6/73 درصد مردم این کشور اروپایی هر ۲ دوز واکسن کرونا را دریافت کردهاند.
* وضع مقررات جدید کرونایی در پی موج پنجم کرونا در فرانسه
در فرانسه نیز زنگ هشدار پیک پنجم کرونا به صدا درآمده و مقامات بهداشتی این کشور از وضع تدابیر جدید برای مقابله با موج جدید «کووید-۱۹» خبر دادند. شبکه بافام تیوی فرانسه گزارش داد: وزارت بهداشت فرانسه دیروز در گزارشی نوشت طی ۲۴ ساعت ۱۹۷۷۸ مورد جدید ابتلا به کرونا ثبت شده که این رقم ۷۳۰۲ نفر بیشتر از روز قبل از آن است. «الیویه وران» وزیر بهداشت فرانسه که پیشتر از آغاز موج پنجم کرونا در این کشور خبر داده بود، در گفتوگو با خبرنگار «ون مینوت» از شتاب شیوع کرونا در فرانسه و تاثیرات مخرب آن بر نظام بهداشت و درمان این کشور ابراز نگرانی کرد. وی با اعلام اینکه شاخص ابتلا به کرونا به بالای ۱۰۰ یعنی ۲ برابر سطح هشدار رسیده است، افزود: موج جدید کرونا ممکن است تا دسامبر و حتی ژانویه (دی و بهمن) سال آینده میلادی تداوم یابد و احتمالا شمار بیماران بستری شده در بیمارستانها از روزی هزار نفر فراتر رود. «ژان فرانسوا دلفرسی» رئیس شورای علمی دولت فرانسه نیز هشدار داد: موج پنجم کرونا در فرانسه که احتمالا از اواسط ماه گذشته در این کشور آغاز شده است، در حال حاضر شتاب بیشتری گرفته است. لوفیگارو افزود: دولت فرانسه همچنین از تشدید کنترل مرزی برای مقابله با موج جدید کرونا در این کشور خبر داد. از آغاز بحران شیوع کرونا تاکنون در فرانسه بیش از ۷ میلیون و 310 هزار نفر به «کووید-۱۹» مبتلا شدهاند که از این میان بیش از ۱۱۸ هزار نفر جان خود را از دست دادهاند. دولت فرانسه اعلام کرده است افراد بالای ۴۶ سال میتوانند دوز سوم واکسن کرونا را دریافت کنند.
* جولان کرونا از شرق تا غرب اروپا
جمهوری چک هم در آمار روزانه موارد ابتلا به کرونا رکورد جدیدی را به دست آورده است. نرخ مبتلایان جدید به ازای هر 100 هزار نفر در عرض یک هفته در این کشور به 813 مورد رسیده است. در ایرلند هم ۳ ماه بعد از پایان محدودیتها مجددا قواعد سختگیرانه بازمیگردد. با وجود اینکه تقریبا 90درصد همه ایرلندیها کاملا علیه کرونا واکسینه شدهاند، تعداد مبتلایان جدید به بالاترین رقم از ژانویه گذشته نزدیک میشود. موارد جدید ابتلا به کرونا در کشور هلند هم در 7 روز گذشته بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته است. نهادهای بهداشتی در این کشور روز سهشنبه از 110558 مورد جدید ابتلا به کرونا که 44 درصد بیشتر از هفته گذشته بود خبر دادند. بر این اساس در هفته گذشته 173 نفر در این کشور بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند و تعداد قربانیان به 18785 مورد رسید. موارد ابتلا به کرونا در بلژیک هم بشدت افزایش پیدا کرده است. اخیرا 5/1086 ابتلای جدید به کرونا به ازای هر 100 هزار نفر در عرض ۲ هفته در این کشور ثبت شده است که افزایش 38 درصدی را نشان میدهد. در یونان هم بسیاری از کافهها، رستورانها و مغازهها تعطیل کردند و از دولت اقدامات حمایتی برای بهبود اوضاع خود را خواستار شدند.
***
افزایش بیسابقه مرگومیر ناشی از کرونا در روسیه
ستاد مقابله با کرونا در روسیه دیروز (چهارشنبه) اعلام کرد این کشور با یکهزار و ۲۴۷ مورد مرگومیر بر اثر ابتلا به ویروس کرونا، رکورد جدیدی را در آمار روزانه قربانیان ثبت کرد. طی یک روز ۳۶ هزار و ۶۲۶ مورد ابتلا به ویروس کرونا شناسایی شده و یکهزار و ۲۴۷ نفر نیز جان خود را از دست دادند که بیشترین رقم مرگومیر کرونایی از آغاز همهگیری «کووید-۱۹» تاکنون در این کشور است. بیشترین آمار مبتلایان و قربانیان این بیماری مربوط به شهرهای مسکو و سنپترزبورگ است که به ترتیب در شبانهروز اخیر ۹۶ و ۸۴ نفر بر اثر این بیماری جان سپردند. در مجموع ۹ میلیون و ۱۸۲ هزار و ۵۳۸ نفر در این کشور از آغاز همهگیری به کرونا مبتلا شدهاند و در کل در این مدت ۲۵۹ هزار و ۸۴ نفر جان باختهاند. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه بتازگی از وضعیت بسیار دشوار روسیه در پی شیوع ویروس کرونا در این کشور خبر داد. گزارشهای رسیده از مناطق روسیه، حاکی از تخصیص ۳۰۰ هزار تخت بیمارستانی برای بیماران کرونایی است. دولت روسیه برای مهار کرونا تدابیر جدیدی را اتخاذ کرده است که مهمترین آن اعمال سیستم کد ویژه برای افراد به منظور استفاده از وسایل حملونقل عمومی و حضور در برنامههای اجتماعی از جمله برنامههای فرهنگی و تئاتر و سینماست. دولت روسیه هفته جاری طرح قانونی صدور کدهای ویژه به نام «کیو آر کد» را به دومای روسیه ارائه کرد.
ارسال به دوستان
نگاهی به فیلم «روز بلوا» که قرار است در قالب مینیسریال راهی نمایش خانگی شود
روز بلوا در 3 قسمت
فرزانه غلامیتبار: فیلم سینمایی «روز بلوا» به کارگردانی بهروز شعیبی تبدیل به سریالی ۳ قسمتی شد و این مینیسریال از دوشنبه اول آذر به صورت اختصاصی از یکی از پلتفرمها پخش میشود. بابک حمیدیان، لیلا زارع، محسن کیایی، محمد علیمحمدی، مسعود دلخواه، زکیه بهبهانی، ساغر قناعت، پاشا جمالی و داریوش ارجمند از جمله بازیگرانی هستند که در «روز بلوا» به ایفای نقش پرداختند. نسخه فیلم سینمایی «روز بلوا» به نویسندگی مهران کاشانی و تهیهکنندگی محمدرضا تختکشیان، سال ۹۸ برای نخستینبار در جشنواره فیلم فجر پخش شد اما به دلیل همزمانی با پاندمی کرونا هیچگاه به صورت عمومی اکران نشد. این فیلم حالا با اضافه شدن راشهای جدید و تکمیل قصه در قالب سریال، در ۳ قسمت آماده پخش شده است و از دوشنبه اول آذر ساعت ۲۰ پخش آنلاین میشود. اما «روز بلوا» را که چهارمین فیلم سینمایی بهروز شعیبی پس از «دهلیز»، «سیانور» و «دارکوب» در مقام کارگردان است میتوان نخستین تجربه جدی سینمای ایران در زمینه پرداختن به مساله مهم ورشکستگی مؤسسات مالی و اعتباری دانست. ورشکستگی شماری از مؤسسات مالی و اعتباری در سال 96 یکی از بیسابقهترین بحرانهای بانکی در سالهای اخیر بود که در نهایت نیز به سرانجام مشخصی نرسید و بحثها هنوز در ارتباط با آن ادامه دارد. هزاران نفر از مردم به شکل مستقیم و غیرمستقیم در این ماجرا درگیر بودند و همین اتفاق باعث شد تا این موضوع تبدیل به یکی از مهمترین موضوعات روز جامعه ایران شود؛ موضوعی که البته با وجود اهمیت بالایی که داشت به چشم بسیاری از سینماگران ایرانی نیامد، بویژه آنکه بیشتر از روایت این ماجرا، شاید آنچه نیاز است تا از طریق رسانهای همچون سینما و در قالب یک درام جذاب و پرکشش به مخاطب ارائه شود، چگونگی شکلگیری این اتفاق و ریشههای آن است. اما تعجبی ندارد سینمایی که معمولا به موضوعات روز متمایل نیست و به موضوعاتی خاص که دامنه کمی از مردم را به خود درگیر کرده است؛ همچون ماجرای اسیدپاشی یا خیانت در بعضی از خانوادههای ایرانی میپردازد، اساسا تمایلی برای پرداختن به مساله مهمی همچون «بحران اقتصادی ناشی از ورشکستگی مؤسسات مالی و اعتباری» که طیف گستردهای از مردم را به شکل مستقیم و غیرمستقیم درگیر کرده بود، نداشته باشد. در «روز بلوا» استاد دانشگاهی خوشنام و سرشناس به نام «عماد» وجود دارد؛ عماد که اتفاقا به واسطه حضور در برنامههای تلویزیونی تبدیل به یک چهره نامآشنا در میان مردم شده است به یکباره با گره خوردن زندگیاش به ماجرای ورشکستگی موسسات مالی و اعتباری درگیر اتهاماتی میشود که خود و خانوادهاش را در موقعیتی پیچیده قرار میدهد تا دنیای دوستداشتنی و پر از شهرت و محبوبیت «عماد» تبدیل به روزی از پر از بلوا و استرس و آشوب شود!
اما اساسا بهروز شعیبی نشان داده هر چه در دنیای بازیگری به تکرار نقشهای کلیشهای علاقهمند است یا حداقل کارگردانها بیشتر نقشهایی شبیه هم به او پیشنهاد میکنند، در دنیای کارگردانی بشدت انسان تنوعطلبی است و هر بار که خود قرار است پشت دوربین قرار بگیرد، دست روی یک قصه جذاب و متفاوت و البته تا حدودی ملتهب میگذارد. شعیبی از همان ابتدای مسیر کارگردانیاش در سینما که سراغ ساخت «دهلیز» رفت و روایتگر قصهای پیرامون قصاص شد، نشان داد سعی میکند دغدغههایی متفاوت از جریان مرسوم سینمای ایران را دنبال کند و اتفاقا در شرایطی که همه سینمای ایران به تولید فیلمهایی علیه قصاص میپرداختند؛ با تمرکز بر مساله بخشش و عفو از این منظر به مساله فقهی قصاص پرداخت. او در «سیانور» که دومین ساخته سینماییاش بود هم یک بار دیگر دست بر داستانی ملتهب گذاشت و سراغ روایت قصهای از تاریخ معاصر رفت تا گوشهای از تفکرات انحرافی سازمان منافقین را به تصویر بکشد؛ قصهای درباره چگونگی پدید آمدن انحراف ایدئولوژیک در این سازمان که با چاشنی عشق و حادثه نیز همراه شده بود. قصه «دارکوب» که سومین اثر سینمای شعیبی بود هم قصه جالبتوجهی داشت؛ شعیبی در این اثر دست بر قصه تکراری اعتیاد گذاشت اما این بار سعی کرد از مساله اعتیاد و حق سرپرستی فرزندان بگوید و از یک منظر انسانی و مادرانه به این موضوع ورود کند. اتفاقا این فیلم در جشنواره فجر هم مورد توجه قرار گرفت و باعث شد تا «دارکوب» در رشتههای متعددی نامزد شود و جایزه مهم نقش اول زن سیوششمین جشنواره فیلم فجر را هم از آن خود کند.
بابک حمیدیان بازیگر نقش اول «روز بلوا» است؛ نقشی که با یک غافلگیری جالب توجه در پیش چشم مخاطبان ظاهر میشود. نقشی متفاوت در کارنامه بابک حمیدیان که بسیاری از مخاطبان را هم غافلگیر میکند. در کنار آن لیلا زارع، محمد علیمحمدی، مسعود دلخواه، زکیه بهبهانی، ساغر قناعت، پاشا جمالی و داریوش ارجمند دیگر بازیگرانی هستند که در «روز بلوا» به ایفای نقش پرداختند. ترکیبی از بازیگران نه چندان گرانقمیت که نشان میدهد احتمالا سازندگان این فیلم تلاش کردند به جای تمرکز بر استفاده از ستارهها، بر روایت قصهای مخاطبپسند تمرکز کنند. نکته حائز اهمیت در ارتباط با «روز بلوا» آن است که این فیلم برای نخستینبار به یکی از موضوعات ملتهب اقتصادی در چند سال اخیر پرداخته است؛ موضوعی که اگر بدرستی به آن پرداخته شود میتواند بابی برای ورود سایر فیلمسازان به این حوزه و زمینهساز علاقهمندی سایرین برای پرداختن به این موضوعات شود؛ موضوعاتی که میتواند بالاخره سینمای ایران را به شرایطی که باید «آینه جامعه ایرانی باشد»، نزدیکتر کند تا شاید سینماگران اجتماعیساز سینمای ایران نیز به این باور برسند که دغدغه مردم و مطالبه آنها از آثاری با مضامین اجتماعی مسائلی عام همچون بحران اقتصادی ناشی از ورشکستگی بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری و سایر مجموعههای اقتصادی است نه مسائلی فرعی و حاشیهای همچون اسیدپاشی یا مشکلات خروج زنان از کشور بدون اجازه همسر یا مسائلی از این دست! البته یک آفت نیز در کمین این اثر نشسته است که باید آن را آفت تولید اثری ضعیف در این حوزه دانست، چرا که اولینها در هر حوزهای همیشه با مشکلاتی از همین دست روبهرو هستند؛ اگر خروجی نهایی «روز بلوا» آنگونه که باید برای مخاطبان جذاب نباشد در نهایت نتیجهای جز سختتر شدن مسیر ورود سایر فیلمسازان به عرصه ساخت آثاری انتقادی و اجتماعی از این دست را در پی نخواهد داشت.
ارسال به دوستان
سیاست بایدن در مقابله با اژدهای زرد چیست؟
فرزانه دانایی: یکی از موضوعات مهم در سیاست خارجی ایالات متحده بعد از روی کار آمدن دولت بایدن، تعیین سیاستهای دولت جدید این کشور در قبال منطقه شرق آسیا بویژه چین بوده است. رقابتهای اقتصادی ایالات متحده و چین در زمان ترامپ در نهایت منجر به بروز جنگ تجاری بین ۲ کشور شد و هیچ کدام از طرفین نیز نتوانستند مذاکره خوبی برای حلوفصل مشکلاتشان داشته باشند. دولت بایدن تلاش دارد از میزان دشمنیها و مواجهات رودررو کاسته و جنگ تجاری را به سمت رقابت اقتصادی ببرد. بر همین اساس سیاست دولت ترامپ با عنوان «رقابت بین ابرقدرتها» در حال تبدیل شدن به «رقابت استراتژیک» است؛ واژهای که دولت بایدن در توصیف رقابت اقتصادی با چین به کار میبرد.
اگر در زمان دولت دونالد ترامپ، تمام رقابت بین چین و آمریکا در مساله تجارت خلاصه شده بود و تلاش میشد جلوی رشد اقتصادی چین تا حد ممکن گرفته شود، چارچوب ذهنی دولت بایدن از سالها پیش و در زمان دولت اوباما در این باره شکل گرفته و کاملا متفاوت از چیزی است که دولت ترامپ به آن توجه میکرد. چارچوب فکری دولت اوباما درباره چین شامل رقابت اقتصادی و در عین حال همکاری مشترک بینالمللی برای مواجهه با مسائل و بحرانهای بینالمللی مانند تغییرات آبوهوایی، بحرانهای اقتصادی و مالی، تکثیر سلاحهای هستهای و همچنین سلاحهای سایبری بود. دولت بایدن در همین باره میخواهد رقابتهای اقتصادی و تجاری بین ۲ ابرقدرت را به «رقابت استراتژیک» بین آنها تبدیل کند، یعنی در مسائل اقتصادی و تجاری همچنان رقابت وجود دارد اما این رقابت نمیتواند مانع همکاریهای بینالمللی شود. در واقع مسالهای که دولت بایدن مطرح میکند این است که برای مواجهه با مشکلات جهانی مانند شیوع بیماریهای مختلف و مقابله با تغییرات آبوهوایی نباید سر دشمنی با چین داشت، بلکه باید با سیاستی استراتژیک به دنبال همراستا کردن چین با اهداف آمریکا بود. بر همین اساس است که مشاهده میشود سیاستهای دولت بایدن در مقابل چین تفاوت چندانی با سیاست ترامپ ندارد اما در عین حال نوع مواجهه با دولت «شی جین پینگ» و رفتار بین ۲ ابرقدرت اقتصادی، محترمانهتر است.
تماس و دیدار تصویری روز سهشنبه رؤسایجمهوری چین و آمریکا نشان داد چنین سیاستی در اولویت کاری دولت بایدن قرار دارد. با وجود اینکه انتظار میرفت در تماس تصویری ۲ رئیسجمهور، ادبیات ۲ طرف مانند زمان ترامپ همراه با سیاستهای تهاجمی باشد، نتایج این دیدار نشان داد دولت بایدن قصد دارد از میزان تنشهای سیاسی کاسته و زمین بازی را به سمت رقابتهای کاملا اقتصادی پیش ببرد؛ بر همین اساس بود که بایدن به نمایندگی از دولت آمریکا اعلام کرد سیاست «چین واحد» را به رسمیت شناخته و مخالف استقلال تایوان است.
این مساله با این حال باعث نشد امکان احتمال رویارویی نظامی ۲ کشور در دریای جنوبی چین یا تایوان به حاشیه برود. تحلیلگران آمریکایی اعتقاد دارند دولت بایدن بزودی سیاست شفافی را درباره مسائل حوزه شرق آسیا اعلام خواهد کرد؛ سیاستی که تاکنون به دلیل برخی ملاحظات به صورت عمدی، غیرشفاف بود و توضیحی درباره آن داده نمیشد. به عنوان مثال سیاست اصلی دولتهای آمریکا درباره درگیریهای احتمالی بین چین و تایوان تاکنون، اتخاذ موضع مبهم بوده است؛ بدین معنی که دولت آمریکا هیچگاه اعلام نمیکرد اگر چین استقلال تایوان را از این منطقه بگیرد یا قصد حمله نظامی به آن را داشته باشد، چه واکنشی نشان خواهد داد اما بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای آمریکایی، انتظار میرود بزودی سیاست اصلی آمریکا در این باره اعلام شود و آن حمایت از تایوان در مقابل حمله احتمالی پکن است.
پکن نیز در مقابل، نگرانیهای خاص خود را در منطقه دارد و در مذاکره روز سهشنبه هم اعلام کرد حضور نیروهای نظامی آمریکا در دریای چین جنوبی و تحرکات آنها از نظر چین بازی آمریکا با آتش است. اگرچه ۲ کشور در زمینه مسائل نظامی تا حدودی فضا را برای یکدیگر شفاف و از مواضع خود با روشنی و قاطعیت دفاع کردهاند، درباره مسائل اقتصادی و رقابتهای استراتژیک همچنان سوالات زیادی پابرجاست. دولت آمریکا قرار نیست در مقابل جلو افتادن چین در تکنولوژیهای برتر روز، موضع نرمی بگیرد و همچنان به دنبال ایجاد محدودیت برای پکن درباره دستیابی به تکنولوژیهای نوین و فروش آنها به سایر کشورهای اروپایی یا آسیایی است. ۲ کشور همچنین درباره رقابتهای فضایی نیز با یکدیگر اختلافات زیادی دارند و در جلسات بعدی همچنان باید درباره مبارزه با گسترش سلاحهای هستهای با یکدیگر گفتوگو کنند. برای چین که این روزها بشدت به احتمال درگیری نظامی با آمریکا فکر میکند و مانورهای محرمانه و خاصی برای مقابله با ناوهای آمریکایی برگزار کرده است، انتظار داشتن روابط مسالمتآمیز مبتنی بر همکاریهای بینالمللی چندان هم در دسترس نیست. با این حال در برخی زمینههای مشترک میتوان همکاریهایی را در این باره مشاهده کرد. توافق چین و آمریکا برای همکاری گسترده ۲ کشور در زمینه مقابله با تغییرات آبوهوایی را میتوان در همین راستا تحلیل کرد.
اگر در دولت ترامپ از رقابتهای اقتصادی پکن و واشنگتن با عنوان «جنگ سرد تجاری» یاد میشد، در دولت بایدن باید از این نوع رقابتها با عنوان «رقابتهای استراتژیک» یاد کرد که بنا به پیچیدگی جامعه امروز بینالملل، دارای ابعاد و لایههای متفاوتی است و نمیتوان آن را صرفا در یک چارچوب سادهانگارانه رقابت اقتصادی تحلیل کرد. در سالهای اخیر چین و آمریکا در زمینههای متفاوتی با یکدیگر رقابت میکنند و فضای رقابتی ۲ ابرقدرت، نه تنها در زمینه مسائل تجاری یا نظامی، بلکه در زمینه مسائل مرتبط با فضای سایبری، اکتشافات و جاهطلبیهای فضایی، دستیابی به آخرین سلاحهای با تکنولوژی بالا مانند موشکهای هایپرسونیک و همچنین رقابت در زمینه تاثیرگذاری بر مناطق مختلف جهان است. به همین دلیل است که زمین مقابله آمریکا و چین زمینی کاملا پیچیده با طیف متنوعی از اتفاقات و رویدادهاست.
دولت بایدن تاکنون نشان داده است سعی دارد با کاستن از میزان تهاجمات لفظی و افزودن بر ادبیات همکاریهای متقابل بینالمللی، راهی برای رقابت صلحآمیز با چین باز کند. از این پس باید دید آیا همکاریهای بینالمللی میتواند جلوی رقابتهای نظامی و استراتژیک دیگر را بگیرد و ۲ کشور را به یک توازن سیاسی- نظامی استراتژیک برساند یا همچنان باید شاهد به کار بردن کلماتی مانند «جنگ سرد» در روابط پکن - واشنگتن باشیم.
ارسال به دوستان
مدیرعامل شرکت توانیر خبر داد: طرح دولت برای حذف یارانه پنهان مشترکان پرمصرف برق
خداحافظی یارانه با پرمصرفها
مصرف ۸۵ درصد برق کشور توسط ۱۵ درصد مشترکان
گروه اقتصادی: یارانههای پنهان انرژی یکی از مهمترین بحثهای نظام سیاسی کشورهای نفتی بوده است. وجود منابع عظیم نفت همواره این کشورها را در چالشی سخت قرار داده است، به این صورت که حاملهای انرژی را با قیمت کمتری نسبت به واقعیت آن در اختیار بخشهای مختلف اقتصاد و بخشهای خانگی قرار میدهند. ایران نیز از این موضوع مستثنا نبوده و برای افزایش رفاه بخشهای مختلف، به سمت ایجاد یک نظام یارانهای پیچیده و غیرمتمرکز حرکت کرده است که نتیجه آن بعد از سالها به اینجا ختم شده که ایران به بزرگترین اعطاکننده یارانه پنهان انرژی در جهان تبدیل شده است.
قیمت ارزان انرژی بویژه برق در ایران یکی از عوامل وجود ناترازی و فرسودگی در صنعت برق کشور است و به نظر میرسد یکی از اصلیترین اقدامات برای حل این مشکل، حذف یارانه مشترکان پرمصرف و اجرای سیاست پلکانی قیمت برای کسب درآمد بیشتر، کاهش مصرف و توانمندسازی صنعت برق برای توسعه و بهینهسازی زیرساختهای خود است. قطعیهای گاه و بیگاه برق امسال که تمام استانهای کشور را غافلگیر کرد، زنگ خطر را برای اصلاح زیرساختها و الگوی قیمتی هزینه برق و دیگر حاملهای انرژی به صدا درآورد. بر این اساس هیأت دولت بتازگی طرحی را برنامهریزی کرده که یارانه مشترکان پرمصرف قطع شود.
به گزارش «وطنامروز»، مدیرعامل شرکت توانیر درباره یارانه پنهان پرمصرفها گفت: دولت طرحی را مبنی بر حذف یارانه مشترکان پرمصرف در دستور کار دارد که پیشبینی میکنیم از سال آینده وارد مرحله اجرا شود و تمرکز ما بیشتر روی دوران گرم سال است.
محمدحسن متولیزاده در حاشیه مراسم آغاز برنامه سراسری بهینهسازی شبکه توزیع برق کشور در جمع خبرنگاران اظهار داشت: بیش از 85 درصد مشترکان الگوی مصرف را رعایت میکنند و تعداد محدودی از مشترکان هستند که بالای الگو مصرف دارند و تعداد بسیار محدود دیگری نیز وجود دارند که بیش از ۲ برابر الگو مصرف میکنند که سیاستهای اخیر وزارت نیرو بر این است برای این دسته از مشترکان تمهیداتی در نظر گرفته شود.
وی افزود: بر اساس آخرین تصمیمات قرار شده یارانه انرژی به مشترکان پرمصرف تعلق نگیرد و این موضوع را قبل از اجرا اعلام خواهیم کرد اما پیشبینی ما این است که این طرح از سال آینده اجرایی شود؛ دولت طرحی را مبنی بر حذف یارانه مشترکان پرمصرف در دستور کار دارد که پیشبینی میکنیم از سال آینده وارد مرحله اجرا شود و تمرکز ما بیشتر روی دوران گرم سال است.
مدیرعامل شرکت توانیر خاطرنشان کرد: 25 میلیون مشترک از 30 میلیون مشترک به طور متوسط زیر 30 هزار تومان بابت مصرف برق در هر ماه پرداخت میکنند و تمرکز ما روی مدیریت و کنترل مشترکان پرمصرف است. وی ادامه داد: اگر 15 درصد مشترکان که بیش از الگو مصرف میکنند و مصرف انرژی آنها معادل 85 درصد دیگر است، مدیریت مصرف را در دستور کار خود قرار دهند، هیچگونه خاموشی در کشور اعمال نمیشود.
متولیزاده با بیان اینکه اولویت اصلی ما در صنعت برق استفاده از گاز طبیعی است، گفت: اگر در تامین گاز با محدودیت روبهرو شویم، برای جلوگیری از خاموشی از سوخت مایع جایگزین استفاده خواهیم کرد؛ با توجه به اینکه سوخت مایع برای نیروگاهها هزینه بیشتری دارد، وزارت نیرو نیز تمایل استفاده از این نوع سوخت را ندارد. وی افزود: در همین راستا به دنبال اجرای سیاستهایی برای کاهش مصرف گاز و تقاضا از مردم برای صرفهجویی در مصرف سوخت هستیم؛ تاکنون برای کاهش مصرف سوخت اقدامات موثری شده و همکاری بسیار خوبی بین وزارت نیرو، وزارت نفت و وزارت صنعت، معدن و تجارت در این راستا وجود دارد.
مدیرعامل شرکت توانیر با بیان اینکه در دولت سیزدهم هماهنگی بسیار خوبی بین وزارتخانهها شکل گرفته که امیدواریم مردم از این هماهنگی بهرهمند شوند، تصریح کرد: با افزایش هماهنگیها و همکاری مردم در این حوزه نهتنها میزان رفاه خانوادهها افزایش مییابد، بلکه منافع آن نیز عاید کشور میشود. متولیزاده درباره میزان مصرف سوخت مایع در نیروگاهها گفت: با توجه به سرد شدن هوا تا 100 میلیون لیتر میزان مصرف سوخت مایع در نیروگاهها افزایش پیدا کرده است.
* پرمصرفها مشتریان اصلی یارانه پنهان انرژی
در زمینه برق، میزان یارانه اعطایی به پلکان پرمصرف که تنها 15 درصد مشترکان را شامل میشود 5/1 برابر میزان یارانه اعطایی به پلکان خوشمصرف و کممصرف را تشکیل میدهد که 85 درصد مشترکان هستند. این موضوع عملا به این معناست که 85 درصد مردم نسبت به مشترکان پرمصرف نهتنها از یارانه انرژی بهره بسیار کمتری میبرند بلکه پرمصرفها با وجود تعداد کم بسیار بیشتر از یارانه پنهان انرژی استفاده میکنند.
بر این اساس از حدود 239 هزار میلیارد تومان یارانه پرداختی به بخش برق 143 هزار میلیارد تومان آن مربوط به پلکان پرمصرف است، این یعنی 60 درصد یارانه پرداختی برق به ۱۵ درصد جمعیت پرمصرف کشور میرسد. اصلاح یارانههای انرژی مساله بسیار مهمی است که شیوه و نحوه این اصلاحات و برنامهریزیها برای این اصلاحات، نیاز به بررسیهای بسیار زیادی دارد. همه این آمار و ارقام نشان از این دارد که یارانههای انرژی عادلانه بین مردم تخصیص نمییابد ولی موضوع مهم در این بین، عدم تعرض به مشترکان حاضر در الگوی بهینه مصرف است. با توجه به لزوم اصلاح وضعیت فعلی یارانهها و حرکت به سمت عادلانه شدن یارانههای پنهان، بهترین مسیر، اصلاح قیمت پلکانهای پرمصرف گاز و برق توسط وزارتخانههای نفت و نیرو است به نحوی که مصارف بالاتر از الگوی مصرف هیچ یارانهای دریافت نکند. به عنوان مثال در حال حاضر قیمت تولید برق حدود 675 تومان است و طبق پژوهشهای مرکز پژوهشهای مجلس، هزینه توزیع برق نیز حداقل به میزان هزینه تولید برق است و با احتساب اینها، قیمت تمام شده برق حدود 1300 تومان است اما در وضعیت فعلی پلکان آخر نیز حداکثر به 800 تومان میرسد و این خود عمق فاجعه یارانههای انرژی در بخش برق و مشترکان پرمصرف را نشان میدهد.
* اصلاح یارانه پرمصرفها
به طور کلی متوسط مصرف خانگی برق در ایران معادل ۱۰۵۸ کیلووات ساعت برای هر نفر برآورد میشود. این در حالی است که متوسط جهانی این آمار معادل ۱۸۲ کیلووات ساعت است. یعنی میزان سرانه مصرف برق خانگی در ایران ۶ برابر متوسط جهانی است، بنابراین دولت برای پرداخت یارانه برق در کشور، متحمل هزینههای سنگینی میشود که در قالب یارانه پنهان پرداخت میکند. یارانه پنهان در صنعت برق، شامل ۲ بخش است؛ اول اینکه دولت قیمت واقعی خوراک گاز را از نیروگاهها نمیگیرد و دوم تعرفه برق مصرفی مشترکان است. آسیب این نوع یارانه به اقتصاد زمانی مشخص میشود که همه افراد جامعه از این یارانه به صورت یکسان بهرهمند نمیشوند. یعنی دهکهای درآمدی بالا، بهره بیشتری از این یارانه میبرند و دهکهای پایین و اقشار ضعیف جامعه حداقل بهره را از این یارانه میبرند. به نظر میرسد مهمترین اقداماتی که وزارت نیرو باید در دستور کار خود قرار دهد، سروسامان دادن به یارانه پنهان در صنعت برق است.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در دیدار نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی، غفلت و غارت را ۲ هدف مکمل استعمارگران از القای ناتوانی در ملتها برشمردند
غفلت کنیم غارت میشویم
اینکه عناصری در بعضی دانشگاهها جوان نخبه را از آینده مأیوس و او را به ترک میهن تشویق میکنند، صریحا خیانت به کشور و دشمنی با آن است
گروه سیاسی: رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح روز گذشته در دیدار نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی، نخبگان را نور چشمان ملت خواندند و با تأکید بر لزوم تمرکز جامعه علمی و نخبگان برای یافتن راهحلهای علمی مشکلات مختلف افزودند: ظرفیت نخبگی جوانان ملت ایران میتواند زمینهساز پر کردن شکاف علمی کشور با علم جهانی، عبور از مرزهای جهانی علم، ایجاد تمدن نوین اسلامی و تحقق آینده درخشان کشور باشد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله العظمی خامنهای با تشکر از مطالب مفیدی که نخبگان در این دیدار بیان کردند، نخبگی را موهبت و نعمتی الهی خواندند و افزودند: استعداد و ظرفیت ذهنی تنها شروط تحقق نخبگی نیست، بلکه باید با شکرگزاری و قدرشناسی این نعمت و با کار و تلاش و همت و مجاهدت، استعداد و ظرفیت را به نخبگی تبدیل کرد. رهبر انقلاب در همین زمینه افزودند: البته قدرشناسی و شکر عملی نعمت نخبگی جوان، وظیفه پدر و مادر، معلم و استاد و دستگاههای حاکمیتی نیز هست.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: ملت ایران، ملتی بالقوه نخبه است و به همین علت از دیرباز هدف جنگ نرم تحقیرکننده استعمارگران قرار داشته تا استعدادها و تواناییهای خود را فراموش کند و حتی منکر شود و دروغ بزرگ «ما نمیتوانیم» را بپذیرد. ایشان با اشاره به خاطرات جواهر لعل نهرو از هند درباره تلاش مستقیم و غیرمستقیم انگلیسیها برای از بین بردن احساس توانایی و اتکای به خود در ذهن ملت هند گفتند: در تاریخ ۲۰۰ ساله اخیر ایران نیز استعمارگران و حاکمان وقت، همصدا ناتوانی ملت ایران را تبلیغ میکردند که پیروزی انقلاب به این روند پایان داد. رهبر انقلاب غفلت و غارت را ۲ هدف مکمل استعمارگران از القای ناتوانی در ملتها برشمردند و افزودند: وقتی ملتی از تواناییهای خود غفلت کرد، غارت او آسان میشود. در واقع غفلت، مقدمه غارت و غارت، افزایشدهنده غفلت ملتها از تواناییها و استعدادهای درونی است.
حضرت آیتالله خامنهای با استناد به آیات صریح قرآن مجید درباره پیامدهای منفی غفلت افزودند: خداوند در کتاب آسمانی هشدار میدهد دشمن میخواهد شما از سلاح و داراییهای خود غافل شوید تا راحت حمله کند که این موضوع امروز با توجه به فشارها و جنجالها در دنیا درباره مساله پهپاد و موشک قابل توجه است. «احساس مسؤولیت نخبگان» نکته دیگری بود که رهبر انقلاب در این دیدار به آن پرداختند و تأکید کردند: هم مسؤولان باید به وظایف خود درباره نخبگان عمل کنند، هم جوان نخبه باید در قبال مسائل کشور احساس مسؤولیت کند و ضمن مبارزه با موانع و پذیرش برخی سختیهای گاه اجتنابناپذیر، اجازه ندهد نامهربانیهایی که در برخی دستگاهها به نخبگان میشود، او را از ادامه راه و تلاش و احساس مسؤولیت باز دارد. نکته دیگری که رهبر انقلاب برای نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی بیان کردند «ضرورت توجه به آینده ترسیمشده و هدفگذاریشده برای ایران عزیز» بود.
ایشان با یادآوری سخنان چند سال قبلشان درباره آینده ایران و ضرورت پیشتازی در عرصه علم جهانی گفتند: باید بهگونهای حرکت کنیم که در آیندهای معقول، ایران منبع علم جهانی شود و هر کس برای دسترسی به جدیدترین یافتههای علمی، ناچار از یادگیری زبان فارسی شود، همانگونه که در برهههایی از تاریخ، ایرانیان بر قلههای دانش جهانی قرار داشتند و کتابهای دانشمندان ایران در دانشگاههای غرب و شرق مورد تدریس و استناد اهل علم و دانش بود.
حضرت آیتالله خامنهای برای رسیدن به این آینده روشن و افتخارآمیز ۳ مرحله را ضروری دانستند؛ اول- تلاش فراوان برای پر کردن فاصله کنونی با خطوط مقدم علم جهانی، دوم- عبور از مرزهای دانش جهانی و عرضه کشفیات نوین علمی به جامعه بشری و سوم- بنا کردن تمدن نوین اسلامی بر پایه علم نافع.
ایشان تأکید کردند: اگر نخبگان جوان میهن به این افق روشن چشم بدوزند، حرکت علمی آنها جهتگیری درست خواهد داشت و مشکلات نیز رفع خواهد شد.
«لزوم آفرینش علمی» نکته دیگری بود که رهبر انقلاب در تبیین آن گفتند: امروز کارهای علمی مهمی در کشور در حال انجام است که غالبا جزو شاخههای علمی خلقشده به دست دیگران است، در حالی که علاوه بر این، باید با خلاقیت و نوآوری، قوانین ناشناخته طبیعت را کشف و در تولید علم، نوآوری کرد.
ایشان «مساله محوری» و حل مسائل کشور را از اهداف مهم جامعه علمی کشور خواندند و با برشمردن مواردی مانند مشکلات آب، محیطزیست، ترافیک، آسیبهای اجتماعی، تخلیه روستاها، نظام پولی، مالی، مالیاتی، بانکی و مسائل نظام تولید گفتند: میتوان برای همه مشکلات کشور راهحل علمی پیدا کرد. حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: در برخی کشورها با وجود آنکه اغلب دانشگاهها خصوصی است اما بودجههای دولتی زیادی به آنها داده میشود، البته نه به صورت فلهای، بلکه به این شکل که دولت برای دانشگاه مسائلی را تعریف میکند و چنانچه دانشگاه در حل آن مسائل پیشرفت داشت، بودجه به آن تعلق میگیرد. رهبر انقلاب از «هوش مصنوعی» به عنوان یک مساله مهم و آیندهساز نام بردند و تأکید کردند: این مساله در اداره آینده دنیا نقش دارد و باید به گونهای عمل کنیم که ایران جزو ۱۰ کشور برتر هوش مصنوعی در دنیا قرار بگیرد.
رهبر انقلاب درباره بحث مهاجرت نخبگان هم گفتند: امروز در کشور جوانان نخبه میتوانند رشد و پیشرفت کنند ولی همچنان که قبلا هم گفتهایم تمایل یک نخبه برای مهاجرت به کشوری دیگر با این نگاه و توجه که بدهکار کشور است و پس از تحصیل بازخواهد گشت، مانعی ندارد. حضرت آیتالله خامنهای افزودند: اما مهاجرفرستی و اینکه عناصری در بعضی دانشگاهها جوان نخبه را از آینده مأیوس و او را به ترک میهن تشویق میکنند، صریحا خیانت به کشور و دشمنی با آن است و دوستی با آن جوان هم نیست. ایشان در ادامه با تأکید بر مساله مانعزدایی از تولید، مهمترین موانع تولید در کشور را موانع فرهنگی همچون «ناامیدی، احساس بیآینده بودن، بیهمتی، بیحوصلگی، راحتطلبی، سرگرمیهای مضر، احساس ناتوانی و خطرپذیر نبودن» برشمردند. حضرت آیتالله خامنهای در بخش دیگری از سخنانشان با ابراز خرسندی از رشد کمی شرکتهای دانشبنیان، بر لزوم افزایش کیفیت این شرکتها تأکید و خاطرنشان کردند: در رعایت ضوابط دانشبنیان بودن سختگیری شود. ایشان با اشاره به دانشبنیان نبودن صنایع بزرگ کشور خاطرنشان کردند: باید با استفاده از شرکتهای دانشبنیان، صنایع بزرگ مانند خودروسازی نیز دانشبنیان شوند. رهبر انقلاب لازمه رشد و تقویت شرکتهای دانشبنیان را رواج استفاده از محصولات آنها در داخل دانستند و گفتند: وقتی یک محصول دانشبنیان در داخل تولید میشود، نباید واردات مشابه آن انجام شود و بخصوص دولتیها و شرکتهای بزرگ باید از محصولات داخلی استفاده کنند.
ایشان در این زمینه افزودند: البته مجددا عدهای مانند قضیه لوازم خانگی جنجال نکنند که چرا نباید از فلان کشور واردات انجام شود، زیرا لازمه رشد شرکتهای داخلی، ایجاد بازار داخلی برای آنهاست. حضرت آیتالله خامنهای البته خطاب به تولیدکنندگان داخلی نیز تأکید کردند: وقتی جلوی واردات گرفته میشود، بنگاه داخلی نیز وظایفی دارد و نباید با استفاده از این موقعیت، قیمتها را افزایش یا کیفیت محصول را کاهش دهد.
ایشان زمینهسازی برای صادرات محصولات دانشبنیان را از دیگر وظایف دستگاههای دولتی دانستند و گفتند: مردم در بعضی کشورها که خاطره خوبی از ایران دارند، حتی نام ۲ محصول ایرانی را نمیتوانند بیان کنند، بنابراین علاوه بر فعالیت دولت و شرکتها برای بازارسازی، بخش خارجی صداوسیما نیز باید برای تبلیغ کالاهای ایرانی، برنامهریزی و اقدام کند. ایشان با اشاره به گزارشی از معاون علمی رئیسجمهور مبنی بر سهم کمتر از یک درصدی شرکتهای دانشبنیان از تولید ناخالص داخلی تأکید کردند: این سهم باید حتما افزایش یابد و در طول ۳ تا ۴ سال، حداقل به ۵ درصد برسد. رهبر انقلاب در پایان، نخبگان را آیندهسازان و نور چشمان کشور خواندند و افزودند: من در دولتهای قبلی و کنونی برای استفاده از جوانان نخبه در مدیریتهای میانی و حتی سطح بالا به مسؤولان سفارش کردهام اما شما نیز باید خود را آماده و نقشتان را در اداره کشور پیدا کنید.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای ستاری معاون علمی و فناوری رئیسجمهور با اشاره به نقش نوآوری در پیشرفت علمی و مقابله با دشمنیها گفت: در برابر تحریم، هر جا تعداد شرکتهای دانشبنیان کشور زیاد بود، بر مشکلات فائق آمدیم.
همچنین در این دیدار 6 تن از نخبگان، دیدگاههای خود را بیان کردند.
ارسال به دوستان
آژانس بینالمللی انرژی اتمی از افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده 20 و 60 درصد ایران خبر داد
بازرسی از بازرسان آژانس
گروه سیاسی: آژانس بینالمللی انرژی اتمی چهارشنبه گزارش جدیدی درباره فعالیتها و برنامه هستهای ایران منتشر کرد. بر اساس روال کار آژانس بینالمللی انرژی اتمی، گزارش مدیرکل آژانس یک هفته تا ۱۰ روز پیش از برگزاری نشست فصلی شورای حکام آماده میشود و برای مطالعه در اختیار کشورهای عضو قرار میگیرد. به گزارش «وطنامروز»، آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دومین گزارش فصلی با بیان اینکه ایران ذخایر اورانیوم غنیشده با خلوص بالای خود را افزایش داده است، نوشت: «ذخایر ایران شامل حدود 8/113 کیلوگرم اورانیوم غنیشده به شکل ترکیب UF6 با خلوص تا ۲۰ درصد به علاوه 2/34 کیلوگرم اورانیوم غنیشده با خلوص تا ۲۰ درصد در قالب سایر ترکیبات است».
به نوشته خبرگزاری رویترز، آژانس با تکرار ادعاهای خود گفت: «ایران همچنان به نقض بسیاری از محدودیتهای توافق هستهای از جمله سطح غنیسازی اورانیوم و ذخایر اورانیوم غنیشده خود ادامه میدهد». بر اساس این گزارش، آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ادامه به سایت تسا در کرج نیز اشاره کرد و افزود: «آژانس قادر به نصب دوربینهای جایگزین در این کارگاه یا بررسی اینکه آیا تولید لولههای روتور سانتریفیوژ و زیرین در آن از سر گرفته شده است یا خیر، نیست». در این گزارش آژانس همچنین گفته شده که بازرسان آن در ایران همچنان «در معرض بازرسیهای فیزیکی شدید توسط مقامات امنیتی در تاسیسات هستهای ایران قرار دارند».
آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره سانتریفیوژهای IR6 در تأسیسات فردو هم آورده: ۱۶۶ سانتریفیوژ IR6 با سابهِدِرهای اصلاح نشده در آبشار نصب شد و یک سیلندر حاوی UF6 غنی شده به میزان U-235 دو درصد، برای اهداف غیرفعالسازی متصل شد (که در آنجا دنبالهها و محصول دوباره با هم ترکیب میشوند).
خبرگزاری «آسوشیتدپرس» نیز در خبری، گزارش ۳ ماهه آژانس بینالمللی انرژی اتمی را «محرمانه» توصیف کرد و نوشت: آژانس به کشورهای عضو اعلام کرده تخمین زده میشود ایران 7/17 کیلوگرم (۳۹ پوند) اورانیوم غنیشده تا ۶۰ درصد خلوص شکافتپذیر داشته باشد که در مقایسه با ماه آگوست تقریبا ۸ کیلوگرم افزایش داشته است.
گزارش آژانس در شرایطی منتشر شده که مدیرکل آژانس روز دوشنبه هفته آینده وارد تهران خواهد شد. به رغم اصرارهای «رافائل گروسی» برای برقراری تماس با دولت سیزدهم و ملاقات با حجتالاسلام رئیسی، رئیسجمهور کشورمان، طبق اعلام بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی، گروسی قرار است روز سهشنبه با «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه و «محمد اسلامی» رئیس سازمان انرژی اتمی دیدار و گفتوگو کند. آژانس تحت مدیریت گروسی پس از توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و محدودیتهای بازرسی در اضطرار ویژهای قرار گرفته و بشدت از طرف آمریکا تحت فشار قرار دارد. واشنگتن و متحدانش به واسطه کاهش سطح دسترسیها چشمان خود را برای رصد وضعیت برنامه هستهای ایران از دست دادهاند.
گروسی چند هفته قبل در مصاحبه با شبکه سیانان گفت: «نظارت هستهای در ایران تضعیف شده است. برای آژانس فعالیت در ایران به طرز فزایندهای دشوار شده است». مدیرکل آژانس روز ۱۱ آبان در مصاحبه با آسوشیتدپرس درباره بازرسیها در ایران گفت: «میتوانم بگویم مثل پرواز کردن در آسمانی پر از ابرهای متراکم است. ما الان داریم پرواز میکنیم و میتوانیم همین روال را ادامه دهیم ولی نه برای مدت طولانی». به نظر میرسد یکی از اهداف سفر آتی گروسی به تهران رایزنی برای بازگشت دسترسیها در تاسیسات تولید سانتریفیوژ در کرج باشد که اوایل امسال مورد عملیات خرابکارانه رژیم صهیونیستی قرار گرفت و در گزارش اخیر هم آژانس ادعا کرده قادر به نصب دوربینهای جایگزین در این کارگاه نشده است. این در حالی است که دیپلماتهای غربی سهشنبه مدعی شدند ایران تولید تجهیزات مربوط به سانتریفیوژهای پیشرفته را در تأسیسات هستهای کرج از سر گرفته است. دیپلماتها در گفتوگو با والاستریت ژورنال مدعی شدهاند ایران اواخر ماه آگوست تولید این قطعات را در سطحی محدود آغاز کرد اما از آن زمان به این سو با افزودن بر سرعت تولید خود توانسته شمار نامعلومی روتور و بلیوز بسازد. مطابق این ادعا، ایران از اواخر ماه آگوست موفق به تولید تعداد قابل توجهی قطعات سانتریفیوژ شده است. یک دیپلمات مدعی شده ایران قطعات لازم برای دستکم ۱۷۰ سانتریفیوژ را ساخته است. والاستریتژورنال نوشته مساله تولید سانتریفیوژها توسط ایران یکی از مسائل اصلی در مذاکرات وین خواهد بود که قرار است ۸ آذرماه آغاز شود. ایران از زمان خروج آمریکا از برجام بیش از ۱۰۰۰ سانتریفیوژ نصب کرده است. این روزنامه آمریکایی به نقل از دیپلماتها ادعا کرده بدون داشتن درکی روشن از مواد هستهای و تجهیزاتی که ایران در حال حاضر در اختیار دارد رسیدن به توافق در مذاکرات وین دشوارتر است. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی مهرماه گذشته درباره مواضع آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر عدم اجازه ایران برای دسترسی آژانس اتمی به دوربینهای نظارتی در سایت کرج با انتقاد از نحوه برخورد گزینشی و تبعیضآمیز با برنامه هستهای ایران و غیرقانونی و مردود دانستن رفتار آژانس عنوان کرد: «موضوع اخیر سایت کرج این است که سایت مدنظر بر اساس حادثه تروریستی و با هدایت تروریستها تخریب شده، آژانس هم این اقدام را محکوم نکرده است، این سایت در حال بازسازی است و پرونده مراجع قضایی و امنیتی در سایت کرج باز است. درباره سایت کرج بعد از عدم محکومیت حمله توسط آژانس که این اقدام به نوعی تشویق تروریسم است، دسترسیها محدود شد و این اقدام آژانس فقط جای تأسف دارد».
* واکنش ایران به گزارش آژانس
«محمدرضا غائبی» سرپرست نمایندگی جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل در وین و همچنین آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پی گزارش فصلی آژانس اعلام کرد: در گزارش جدید فصلی آژانس درباره اجرای برجام اعلام شده است آژانس به فعالیتهای راستیآزمایی و نظارتی خود درباره تعهدات مرتبط با ایران ادامه داده است. وی افزود: در این گزارش به ملاقات مدیرکل با معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی در ۱۲ سپتامبر سال جاری و بیانیه مشترک پس از این ملاقات و همکاری ایران با آژانس برای انجام برخی سرویسهای فنی در مکانهای مورد توافق اشاره شده و به یک مورد اختلاف نظر درباره یک مکان به دلیل آنکه ایران اعلام کرده «در حال انجام تحقیقات قضایی و امنیتی درباره انجام عملیات تروریستی در این مکان است و تا پایان نیافتن این روند، دسترسی آژانس به این مکان را فراتر از تعهدات حقوقی میداند» و اینکه «ایران از آژانس خواسته در انجام این تحقیقات به تهران کمک کند»، اشاره شده است. وی اضافه کرد: طبق گزارش آژانس، فعالیتهای غنیسازی در نطنز و فردو، از جمله با نصب آبشارها و ماشینهای جدید سانتریفیوژ و غنیسازی تا ۶۰ درصد و فراتر از 67/3 درصد مقرر در برجام، همچنان با اطلاع آژانس ادامه دارد. غائبی ادامه داد: گزارش آژانس همچنین میزان ذخایر اورانیوم غنی شده ایران در درجات مختلف را تا ۶ نوامبر 7/2489 کیلوگرم اعلام کرده و اشاره شده است که مدیرکل دعوت ایران برای سفر به تهران را پذیرفته تا دیدارهای سطح بالایی با مقامات دولت ایران برای بحث درباره موضوعات مورد علاقه طرفین بر اساس بیانیه مشترک ۱۲ سپتامبر داشته باشد. سرپرست نمایندگی ایران همچنین اظهار داشت: با وجود تفاوت نظرهای فنی ما با آژانس، تعاملات در این زمینه بین ۲ طرف با هدف حلوفصل نهایی موضوعات فیمابین همچنان ادامه دارد و کشورهای عضو آژانس باید از هرگونه اظهارنظر عجولانه یا با اهداف سیاسی در این زمینه پرهیز کنند.
ارسال به دوستان
آیتالله محسن مجتهد شبستری، عضو مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام دار فانی را وداع گفت
درگذشت مجتهد مجاهد
گروه سیاسی: آیتالله محسن مجتهدشبستری، عضو مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام، روز گذشته بر اثر سکته قلبی دعوت حق را لبیک گفت.
به گزارش «وطنامروز»، آیتالله شیخ محسن مجتهدشبستری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده سابق ولی فقیه در آذربایجان شرقی روز گذشته بر اثر ایست قلبی در بیمارستان امام حسین(ع) تهران دار فانی را وداع گفت.
مرحوم شبستری که سال ۱۳۱۶ در شهرستان شبستر از توابع استان آذربایجان شرقی متولد شد فرزند میرزا کاظم و نوه ملا علیاشرف است که هر دو از عالمان و فقیهان آذربایجان شرقی به شمار میروند. از تألیفات علمی آن مرحوم میتوان به تفسیر آیات عبادالرحمان و نگرشی بر فرهنگ عمومی اشاره کرد. ایشان از شاگردان امام راحل و از فعالان نهضت اسلامی بود. آیتالله مجتهدشبستری در دوران انقلاب با «شهید مرتضی مطهری»، «شهید بهشتی» و «شهید محمد مفتح» در ارتباط بود که زمینه تشکیل جامعه روحانیت مبارز در تهران را فراهم کردند. این مجتهد گرانقدر نگارش متن اعلامیههای جامعه روحانیت مبارز را پس از کسب رهنمودهای لازم از امام(ره) و مشورت با اعضای جامعه بر عهده داشت. از فعالیتهای دیگر ایشان، رهبری تظاهرات و فعالیتهای سیاسی و سخنرانی علیه رژیم پهلوی در تهران بود. وی بارها در دوران مبارزاتش مورد تعقیب ساواک قرار گرفت و بازداشت شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مرحوم شبستری به عنوان مسؤول کمیته انقلاب در منطقه ۶ تهران برگزیده شد. پس از آن نیز نمایندگی مردم تهران را در دورههای اول، دوم، چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی بر عهده گرفت. وی سوم خردادماه ۱۳۷۴ بعد از عزیمت مرحوم آیتالله ملکوتی از تبریز به قم، از سوی رهبر معظم انقلاب به سمت نماینده ولی فقیه آذربایجان شرقی و چهارمین امام جمعه تبریز منصوب شد و به مدت ۲۲ سال تا سال 1396 این سمت را عهدهدار بود. آیتالله مجتهدشبستری در بحبوحه فتنه 88 از طریق تریبون خطبههای نماز جمعه شهر تبریز به روشنگری علیه آن فتنه میپرداخت. همچنین در ۳ دوره پیدرپی، نمایندگی مردم استان آذربایجان شرقی را در مجلس خبرگان رهبری عهدهدار شد. وی ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ از سوی رهبر معظم انقلاب به مدت ۵ سال به عنوان یکی از اعضای حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد. از دیگر مسؤولیتهای مرحوم مجتهدشبستری میتوان به عضویت در شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت و هیات تحقیق و کمیسیون آییننامه خبرگان اشاره کرد.
ارسال به دوستان
راهی برای جلوگیری از نسلکشی خاموش در ایران
محمدکاظم انبارلویی: دولتهای ایران در دهه 70 بر اثر غفلت راهبردی و جهل از آیندهپژوهی، وارد دامی با دسیسه سازمانهای جهانی شدند که جمعیت کشور را رو به کاهش خواهد برد. امروز کاهش زاد و ولد در کشور در حال مبدل شدن به یک «ابربحران» است.
انقلاب اسلامی صاحب یک کشور جوان شد اما پس از 3 دهه بر اثر یک غفلت راهبردی در سراشیبی پیری جمعیت افتاده است. نقشه دشمنان این بود که تا سال 2050 ایران کشوری کهنسال با همسایگانی جوان باشد.
طی 3 دهه اخیر کشور به سرعت رو به پیری و سیاهچال جمعیتی رفته و اگر چارهای اندیشیده نشود، تا 150 سال دیگر هم نمیتوانیم از این سیاهچال بیرون بیاییم. سیاستهای وزارت بهداشت در دهه دوم انقلاب با شعار «فرزند کمتر؛ زندگی بهتر» در حقیقت به سمت یک نسلکشی خاموش با هزاران سقط در روز با بهانههای واهی رفت و اکنون آثار وحشتناک آن را به صورت ظهور نسلی پیر و فرسوده مشاهده میکنیم.
میگفتند کشور کشش تأمین تغذیه فرزندان بیشتر و تصاعد جمعیت را ندارد و حتی در نرخ باروری دستکاری میکردند تا سیاستهای شوم کنترل جمعیت را توجیه کنند. اکنون با نرخ باروری 6/1 درصد در سراشیبی سقوط نفوس قرار داریم که رهایی از آن مشکل است. 10 سال قبل طرحی در «شورای عالی انقلاب فرهنگی» به تصویب رسید اما در عمل اتفاقی نیفتاد و یک دهه مهم از دست رفت. یکی از مطالبات رهبر حکیم انقلاب اسلامی از مجلس یازدهم این بود که اهتمام ویژهای در این باب داشته باشد؛ از این رو طرح «جوانی جمعیت و حمایت از خانواده» تهیه و پس از یک سال در مجلس تصویب شد و به تأیید شورای نگهبان رسید. اینک قانون «جوانی جمعیت» با بیش از 200 حکم، همه ابعاد امر خطیر افزایش جمعیت را چارهجویی کرده و با مسألهشناسی دقیق و ریزبینانه، 20 مانع اساسی را از پیش پا برداشته تا کشورمان از «سیاهچال جمعیتی»ای که دشمنان ملت برای نابودی ایران و ایرانیان تعبیه کردند، نجات یابد.
امروز ما یک قانون جامع و کامل و تقریبا بدون نقص برای اجرا داریم که میتوانیم مسیر درستی را طی کنیم. اجرای این قانون، کشور را از سقوط به یک آینده هولناک نجات میدهد. ماده به ماده این قانون پاسخگوی شبهات «موهوم» و «محتمل» کسانی است که اوایل انقلاب با سیاست «فرزند کمتر؛ رفاه بیشتر» ملت را در این مخمصه انداختند.
ارسال به دوستان
آبان 98 و رسانه ملکه انگلیس؛ مستندسازی یا وارونهنمایی و جعل حقیقت؟
حامد سرلکی: ماجرای آبان 98 که در سایه بیدرایتی دولت وقت و با پیریزی و حمایت ضدانقلاب نسج و نضج یافت و به جان باختن چند تن از هموطنان و ایراد خسارات چند صد میلیاردی به بیتالمال انجامید، اواخر آبان 98 پس از گذشت چند روز از التهاب در برخی شهرهای ایران با خروش ملت علیه اراذل اجارهای خاتمه یافت.
مشخص آنکه مسائلی مانند عدم اقناع افکار عمومی درباره افزایش نرخ بنزین، تصمیمات غیرمشورتی دولت و نحوه بد اجرای مصوبات سران قوا باعث آغاز برخی اعتراضات پراکنده در 24 و 25 آبان 98 در برخی شهرها شد. اگرچه برخی معتقدند از منظر جامعهشناختی و سیاسی شکل و شمایل برخی اعتراضات بنزینی به حق بود اما اکنون بعد از گذشت ۲ سال همه تحلیلگران اذعان دارند با ورود و طرحریزی جریان ضدانقلاب، ماهیت اعتراضی و مسالمتآمیز تجمعات به بلوا، قانونشکنی و آشوب در ایران تبدیل شد؛ حوادثی که 40 سال است نظام سلطه رؤیای تکرار و استمرار آن را در سر میپروراند. اگرچه بصیرت ملت ایران همه نقشههای اپوزیسیون و بیگانه را نقش بر آب کرده است اما آنها باز هم بیکار ننشسته و هر از گاهی با ساخت موسیقی و کلیپ، برگزاری دادگاههای نمادین، اتهامزنیهای حقوق بشری و مستندسازیهای جعلی نظام جمهوری اسلامی و مدیریت رهبر معظم انقلاب را آماج حملات خود قرار میدهند. این دست برنامهریزیها کم نیستند؛ دشمنان نظام اسلامی در طول چند دهه گذشته از حادثه کوی دانشگاه (78) تا اعتراضات 96 و 98 سعی داشتهاند با موجسواری بر اعتراضات اجتماعی و اقتصادی، کلیت نظام جمهوری اسلامی را زیر سوال برده و با وارد آوردن فشار سیاسی - اقتصادی بر حاکمیت جمهوری اسلامی، نظام اسلامی را در برابر خواستههای خود به زانو دربیاورند.
طی روزهای اخیر پس از به سنگ خوردن تیر دشمن در هک سامانه هوشمند بنزین، فعالیتهای تبلیغی گروهها و رسانههای ضدانقلاب به بهانه پرونده آبان 98 تشدید شده است. نظام سلطه با برگزاری نمایشی مبتذل (برگزاری 5 جلسه مشابه با یک دادگاه در لندن) و الصاق کردن ۲ واژه «مردمی» و «بینالمللی» به دادگاهی صوری سعی کرده است وقایع آبان 98 را زنده و افکار عمومی را علیه جمهوری اسلامی تهییج و تحریک کند. دادگاه مذکور نه وجاهت حقوقی یا سیاسی داشت و نه نمایندگانی از مردم ایران. حضور چند قاضی بازنشسته و گمنام در کنار حضاری محدود و دستچینشده توسط گروههای ضدانقلاب و صحنهگردانی یکی از خبرنگاران سابق جریان اصلاحات، تمام سطح به ظاهر کنشگری و بنیه تبلیغی گروههای یادشده بود.
از نکات قابل توجه پس از برگزاری آخرین جلسه دادگاه لندن، موضوع پیمانکاری دادگاه مزبور بود که محل جدال و دعوای ۲ گروه از جریان ضدانقلاب (سلطنتطلبها و منافقین) قرار گرفت و اساسا موجی استهزاگونه از رفتار کودکانه فعالان ضدانقلاب را به وجود آورد. نکته جالب توجه، میزبانی روباه پیر و برگزاری دادگاه صوری در شهر لندن است که خود نشاندهنده عمق خیانتها و خباثتهای انگلیس علیه ملت ایران است.
بجاست دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی موارد اعتراضی خود نسبت به سیاستهای خصمانه دولت انگلستان علیه ملت ایران را ابراز کرده و اساسا چرایی میزبانی شهر لندن برای گروههای معلومالحال و فرصتطلب ضدانقلاب را به چالش بکشد.
شیطنت و خباثت انگلیسیها علیه ایران در حالی آشکارا مشخص است که این دولت همواره در روزهای اخیر با پیامهای بسیاری خواستار آزادی یکی از جاسوسهای دوتابعیتی دستگیرشده در ایران شده است.
پس از به خطا رفتن پیکان اتهامزنیهای ضدانقلاب در ماجرای دادگاه لندن در چند روز گذشته، این بار بخش فارسی شبکه BBC سعی کرد با ساخت گزارشی جعلی بر مدار عبور از واقعیات میدانی آبان 98، فاز دیگری از حملات علیه نظام جمهوری اسلامی را کلید بزند. جالب آنکه گزارش بیبیسی همزمان شده بود با پخش مستند «پشت پرده؛ روایت مهار آشوب آبان 98» در شبکه سوم صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران.
رسانه ملکه انگلیس تلاش کرد با امنیتی خواندن رویکرد رهبر معظم انقلاب در قبال ماجرای بنزینی 98، از نحوه شکلگیری وقایع آبان 98 روایتهای غلطی را ارائه کند. عدم پخش تصاویری از حضور افراد نقابدار در میان اغتشاشگران، سانسور عکسها و فیلمهایی از تخریب و تحریق و ایراد خسارت به اموال عمومی از سوی آشوبگران، عدم انتشار تصاویر و ویدئوهای برخورد خشن اشرار با منتقدان، بستن خیابانها و انتشار بیانیههای حمایتی گروههای تروریستی مانند منافقین، حمایت گسترده آمریکا و اروپا از اغتشاشگران و... حقایقی است که گزارشگر بیبیسی تلاش کرد از آنان عبور کند و تنها وجهی از بیانات آیتاللهالعظمی خامنهای را به عنوان یکی از اسناد برخورد خشن نیروهای انتظامی با مردم(!) بازنمایی کند، در حالی که رهبر انقلاب در ماجراهایی مانند فتنه 88 یا غائله آبان 98 همواره به ملت ایران نسبت به نفوذ دشمن هشدار دادند و خط «مردم» را از «اشرار» و «آشوبگران» جدا کردند و بصیرت و آگاهی مردم در برابر دسیسههای دشمنان را مورد تمجید و تقدیر قرار دادند. رهبر انقلاب در برابر اعتراضات اجتماعی هرگز رویکرد امنیتی نداشتهاند. به خاطر همین واقعیت است که شبکه انگلیسی آنجا که رویکرد رهبری در فتنه کوی دانشگاه را روایت میکند، این بخش از سخنان رهبر انقلاب در غائله ۱۸ تیر را سانسور میکند که به جوانان فرمودند: «مگر من بارها نگفتهام در اجتماعات کسانی که مخالفند، هیچکس نباید رفتار خشونتآمیز داشته باشد؛ چون این، دشمن را خوشحال میکند. بارها ما این حرف را گفتیم، چرا گوش نکردند؟! چرا گوش نمیکنند؟! حتی اگر یک حرفی که خون شما را به جوش میآورد به زبان آورند - مثلا فرض کنید اهانت به رهبری کردند- باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس مرا هم آتش زدند یا پاره کردند، باید سکوت کنید».
مستندسازان رسانه دولتی انگلستان فراموش کردهاند - یا خود را به فراموشی زدهاند - که بنا بر اعترافات خود آنها، این اعتراضات را خودشان ساماندهی کردهاند. امیرحسین اعتمادی، یکی از اعضای سازمان دانشآموختگان لیبرال ایران در همان برهه در گفتوگو با همین شبکه BBC فارسی گفته بود: «اعتراضات اخیر ایران هم رهبر ملی دارد و هم فرمانده میدانی؛ 3-2 سال است برای این اعتراضات سازماندهی و شبکهسازی و حتی شعارنویسی شده است».
روشن است رهبر معظم انقلاب به عنوان سکاندار کشتی جمهوریت و قانونگرایی در کشور علاوه بر تضمین چندباره مقوله اعتراض و نقد در کشور و حمایت همهجانبه از باز نگاه داشتن در انتقاد از وضعیت موجود، رویهای مقاوم و استوار در برابر هرگونه قانونشکنی و تعرض داشتهاند، لذا رسانه دولتی انگلستان چه با امنیتی خواندن رویکرد رهبری و چه با انتشار تقطیع شده بیانات معظمله، نخواهد توانست اصل حراست از امنیت جامعه به دست حاکمان آن جامعه را زیر سوال ببرد؛ اصلی که چه در گذشته، چه حال و چه در آینده در تمام حکومتها و با هر اندیشهای به عنوان یکی از اصول اساسی امنیت ملی در نظر گرفته شده است.
نکته دیگر آنکه اگر به چرایی و کم و کیف سرمایهگذاری ضدانقلاب برای تنشزایی و اغتشاشآفرینی در ایران بپردازیم، درخواهیم یافت برخی محافل و رسانههای ائتلاف «صهیونیستی - عربی - غربی» در برهههای مختلف تا ایام منتهی به آبان 98 از تلاش برای بحرانسازی داخلی در ایران به صراحت سخن به میان آوردهاند؛ از علاقه جان بولتون و دولت ترامپ برای ایجاد «تابستان داغ [سال 1397]» در ایران گرفته تا اذعان برخی اندیشکدههای غربی مبنی بر ایجاد فشار اقتصادی برای بحرانسازی اجتماعی در ایران؛ همه و همه نشاندهنده آن است که موضوع بحرانسازی در ایران و تعمیم آن به موضوعات معیشتی، قبلتر از آبان 98 طراحی و برنامهریزی شده بود.
به عنوان یک نمونه، در همین باره روزنامه لبنانی «الأخبار» در دومین قسمت از گزارشهای جدید «سعودیلیکس» که موضوع آن افشای طرح پیشنهادی ریاض به آمریکا برای براندازی ۳ ساله در ایران از سال 2017 (۱۳۹۶) است، از ۲ طرح سعودی برای ایجاد آشوب در داخل ایران خبر داد.
طرح عربستان سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران بخشی از طرح کلی «چارچوب شراکت راهبردی قرن بیستویکم بین ایالات متحده و پادشاهی عربی سعودی» است که ریاض ژوئن 2017 (بهار ۱۳۹۶) که ترامپ به عربستان سفر کرد، آن را ارائه کرد. طبق این گزارش، در مقدمه سند سعودی آمده است: «تلاش مشترک ۲ کشور (عربستان و آمریکا) برای تحقق بیشترین حد ممکن از این طرحها، مقابله با سیاستهای ایران را تسریع میکند».
این سند، شامل ۲ طرح موازی است که رژیم سعودی برای تقابل با سیاستهای ایران تدوین کرده و ۲ نام نمادین برای آن انتخاب شده است: «نمرود» و «عنکبوت». هدف از این ۲ طرح، «بیثبات کردن داخل ایران تا پایینترین حد ممکن و تلاش برای مطیع کردن رژیم ایران به طوری که در بالاترین حد ممکن در خدمت منافع پادشاهی عربی سعودی(!) و ایالات متحده آمریکا باشد» است. یادآور میشود گزارش مزبور در تاریخی قبلتر از اغتشاشات آبانماه 98 منتشر شده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|