|
مرگ آخرین نماد استعمار پیر الیزابت دوم پس از 70 سال سلطنت بر انگلستان سرانجام در 96 سالگی اسیر مرگ شد
مرگملکهمکاران
جنایت سلطنت
گروه بینالملل: الیزابت دوم ملکه انگلیس عصر پنجشنبه 8 سپتامبر به وقت محلی در 96 سالگی پس از 70 سال سلطنت بر انگلیس در کاخ «بالمورال» اسکاتلند مرد. بر اساس برنامهریزی انجام شده از چندین سال قبل مراسم و تشریفات خاکسپاری او حدود 10 روز به طول خواهد انجامید و جسد وی بعد از این ۱۰ روز در قلعه وینزر در کلیسای سنت جورج، کلیسای یادبود پادشاه جورج ششم، پدر الیزابت دوم دفن خواهد شد. الیزابت دوم، ملکه انگلیس 21 آوریل 1926 در خانه شماره 17 خیابان بروتون در محله میفر لندن به دنیا آمد. او پس از مرگ پدرش در 6 فوریه 1952 ملکه شد و 2 ژوئن 1953 طی یک مراسم رسمی تاجگذاری کرد و عنوان «طولانیترین پادشاه سلطنتی» در تاریخ انگلیس را به دست آورد. در پی مرگ ملکه الیزابت دوم، پسر 74 ساله او چارلز بر تخت سلطنت نشست و پادشاه جدید انگلستان شد. کاخ باکینگهام طی بیانیهای، چارلز سوم را پادشاه انگلستان خواند. چارلز فرزند ارشد الیزابت و پسر اول او ویلیام است. فرزند ارشد الیزابت که پس از مدتها انتظار در ۷۴ سالگی سلطنت را به دست گرفته است، در روزهای آینده به اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی سفر خواهد کرد تا با مقامهای رسمی این مناطق به عنوان فرمانروای جدید ملاقات کند. مرگ الیزایت دوم در حالی است که رسانههای انگلیسی برای او لقب «ملکه محبوب»(!) را برگزیدند اما بررسی ابعاد مختلف زندگی این حاکم 96 ساله نشان میدهد الیزابت دوم آنطور که رسانههای انگلیسی و دفتر کاخ سلطنتی انتظار داشتند، نزد افکار عمومی محبوب نبوده است، از جمله به خاطر رفتارهای نژادپرستانه با برخی اعضای خانواده سلطنتی تا تحولاتی که در زمان سلطنت او در قلمرو پادشاهی انگلیس رخ داد که همگی موجب شد در نظرسنجیهای اخیر بویژه بین جوانان منجر به کاهش محبوبیت نهاد سلطنت شود.
* ملکه نژادپرست!
ظهر پنجشنبه ساعاتی پیش از اعلام رسمی خبر مرگ الیزابت دوم، کاخ باکینگهام که بندرت درباره مسائل مرتبط با خاندان سلطنتی اظهار نظر میکند، در بیانیهای اعلام کرد ملکه انگلیس با توصیه پزشکان در محل اقامت کنونی خود در اسکاتلند تحت نظر پزشکان قرار گرفته است. پس از انتشار این خبر، تصاویر مربوط به حضور خاندان سلطنتی در محل اقامت وی منتشر شد. با این حال نکته قابل توجه که از نگاه رسانهها دور نماند، حضور دیرهنگام «شاهزاده هری» در این محل و پس از مرگ الیزابت بود. این موضوع سبب شد اختلافات خانوادگی و مشکلاتی که برای همسر و مادر شاهزاده هری (همسر سابق چارلز سوم شاه فعلی انگلیس) در خاندان سلطنتی پدید آمده بود، مجددا برجسته شود. روزنامه دیلیمیل انگلیس با اشاره به تاخیر هری برای آخرین دیدار با مادربزرگش نوشت شاهزاده هری در حالی وارد محل اقامت ملکه شد که فرصت آخرین ملاقات با ملکه را از دست داد. آنچه مسلم است اختلافات خانوادگی تا لحظات پایانی زندگی الیزابت ادامه داشت و مگان مارکل، همسر نوه ملکه که پیشتر درباره رفتارهای نژادپرستانه خاندان سلطنتی افشاگری کرده بود، از عزیمت به اسکاتلند خودداری کرد. افشاگری ۲ سال پیش نوه الیزابت که در آن اتهاماتی درباره رفتارهای نژادپرستانه خاندان سلطنتی مطرح شد، جنجال دیگری بود که ملکه را وادار به واکنش کرد، مبنی بر اینکه که این مسائل باید به صورت خصوصی در داخل خانواده حلوفصل شود. شاهزاده سابق انگلیس و همسرش مگان مارکل ۲ سال قبل تصمیم گرفتند از مدار خانواده سلطنتی خارج شوند و در واقع خود را از ارث محروم کنند. آنها در مصاحبهای مفصل با «اوپرا وینفری» مجری سرشناس آمریکایی خانواده سلطنتی انگلیس را به نژادپرستی نهادینه و دروغگویی متهم کردند. مارکل که «دوشس ساسکس» لقب دارد، در این مصاحبه که از سوی 12.3 میلیون نفر در انگلیس مشاهده شد، گفت شرایط در خانواده سلطنتی برای وی به اندازهای خفقانآور بوده که به فکر خودکشی افتاده بود. مارکل در بخشی از این مصاحبه خانواده سلطنتی را به نژادپرستی متهم کرده و گفته آنها تا پیش از به دنیا آمدن فرزندش «آرچی» (Archie’s) «نسبت به رنگ پوست این کودک که تا چه اندازه میتواند «سیاه» باشد- پدر سفید و مادر سیاهپوست دورگه- ابراز نگرانی میکردند». الیزابت در واکنش به این مصاحبه گفت موضوعات مطرح شده بویژه درباره اتهامات نژادپرستی، نگرانکننده است و جدی تلقی شده و به صورت خصوصی در داخل خانواده رسیدگی میشود. علاوه بر این رفتار خاندان سلطنتی و به طور مشخص الیزابت دوم با دایانا، مادر شاهزاده هری و ویلیام که اکنون وارث تاج و تخت پدرش است، سبب شد تنشها در خاندان سلطنتی برای دستکم 3 دهه ادامه داشته باشد و به احتمال زیاد تاثیر خود را در روابط آتی ویلیام با همسر دوم پدرش که با فرمان الیزابت دوم اکنون ملکه همسر خواهد بود، عیان خواهد شد.
ملکه انگلیس اوایل سال جاری میلادی در روز برگزاری جشن هفتاد سال زمامداری که «جشن پلاتینیوم» نام دارد، خواست کاملیا، همسر شاهزاده چارلز پس از رسیدن پسرش به مقام پادشاهی، لقب «ملکه» بگیرد اما بر اساس آنچه از سوی دفتر کاخ سلطنتی اعلام شده، طبق سنت سلطنتی، کاملیا، دوشس کورنوال، ملکه نخواهد شد، بلکه لقب همسر پادشاه یا «ملکه همسر» (Queen Consort) خواهد گرفت. به گزارش ایندیپندنت، بر اساس سنت، همسر پادشاه که از قبل عضو خاندان سلطنتی نبوده است، پس از پادشاه شدن همسرش القاب سلطنتی را به دست نمیآورد، چرا که فرض بر این است که تاج و تخت تنها به اعضای خونی خاندان سلطنتی به ارث میرسد.
* توهمی به نام سلطنت محبوب!
یکی از موارد مهمی که همزمان با مرگ الیزابت دوم مورد توجه قرار گرفت، شخصیت و جایگاهی بود که رسانههای انگلیسی برای این ملکه سابق به عنوان نماد وحدت پادشاهی به تصویر کشیدهاند، حتی برخی رسانهها تا آنجا پیش رفتند که مرگ او را مصادف با تضعیف و زوال پادشاهی انگلیس دانستهاند. پایگاه «ایریشنیوز» در این باره نوشت پروفسور «آنا وایتلاک» از مورخان سلطنتی معتقد است مرگ ملکه باعث ایجاد سؤالات اساسی درباره آینده سلطنت شده است. وایتلاک پیشنهاد میکند ویلیام، دوک کمبریج، به جای شاهزاده ولز، ممکن است چشمانداز بهتری به عنوان پادشاه برای بقای موسسه باشد. اما او گفت چارلز به نفع پسرش کنارهگیری نمیکند، بنابراین تعهد او به نقش خود میتواند به طور بالقوه به منزله نابودی سلطنت باشد. این در حالی است که بررسی اخبار و نظرسنجیها در سالهای گذشته نشان میدهد نهاد سلطنت و حکومت هزار ساله انگلیسیها مدتهاست از سوی افکار عمومی بویژه جمعیت جوان در انگلیس و کشورهای همسود با نگاه منفی همراه است. بهار سال گذشته نظرسنجی موسسه یوگاو نشان داد ۶۳ درصد مردم انگلیس با ادامه سلطنت در کشورشان موافقند. این در حالی است که یکچهارم شهروندان ترجیح میدادند کشورشان رهبری منتخب بر اساس آرای مردم داشته باشد و از هر 10 نفر، یک نفر هم در این باره مردد بود. این در حالی است که پشتیبانی از نظام سلطنت پیش از این نظرسنجی تا بیش از 75 درصد برآورد میشد. جالب اینکه دستهبندی دادههای نظرسنجی مذکور بر اساس سن نشان از اختلاف نظر عمیق میان نسلهای مختلف درباره تداوم نهاد سلطنت بود. طبق نظرسنجیهای انجام شده، احتمال موافقت افراد ۱۸ تا ۲۴ سال با وجود نظام سلطنتی در بریتانیا از بقیه گروههای سنی پایینتر است. این در حالی است که افراد بالای ۶۵ سال عمدتا طرفدار خاندان سلطنتی هستند. از سوی دیگر نتایج نظرسنجی در مناطق مختلف بریتانیا هم متفاوت است. به صورتی که تنها نیمی از مردم اسکاتلند در رابطه با آینده سلطنت نظر مثبت دارند و این کمترین آمار در میان مناطق مختلف بریتانیاست. عمده جوانان انگلیسی معتقدند مالیاتی که از آنها دریافت میشود نباید صرف هزینه خاندان چند هزار نفری سلطنتی شود. در همین حال هفتهنامه تایم با اشاره به مرگ الیزابت نوشت مردم 12 کشور، از جمله اسکاتلند، ایرلند شمالی، کانادا، نیوزیلند، استرالیا، بلیز، جامائیکا، تووالو، پاپوآ گینهنو و جزایر سلیمان، پس از مرگ او احتمالا بحثهایی را درباره اینکه آیا جانشین او، شاه چارلز سوم، باید کماکان رهبر کشورشان باشد یا خیر، خواهند داشت. در حال حاضر درخواستهایی برای تغییر وجود دارد. به عنوان مثال در اسکاتلند جداییطلبان قدرت بالایی دارند و در استرالیا نظرسنجیها حاکی از تمایل 55 درصدی به استقلال از انگلیس است. همچنین در کارائیب و جامائیکا نیز این روند پدیدار شده است.
* مرگ 7 میلیارد دلاری!
تأثیر اقتصادی مرگ الیزابت دوم بر انگلیس نکته مهمی است که برخی رسانهها به آن پرداختهاند و به این مساله اشاره کردهاند که هزینه چند میلیارد دلاری مرگ او برای انگلیسیها در حالی رقم خواهد خورد که شهروندان این کشور در شرایط سخت تورمی و افزایش قبوض انرژی هستند. با توجه به اینکه مراسم تشییع جنازه الیزابت دوم 10 روز به طول میانجامد، تعطیلی رسمی بانکها و بورس لندن در این دوره هزینه فوقالعاده سنگینی روی دست اقتصاد راکد انگلیس خواهد گذاشت. علاوه بر این با تغییر رئیس خاندان سلطنتی و پادشاهی چارلز سوم، هزینههای مربوط به تغییر تصاویر روی پول، تمبر، پاسپورت و... سرسامآور خواهد بود. از سال 1952، زمانی که ملکه الیزابت دوم تاجگذاری کرد، تصویر او تقریبا در تمام اقلام صادر شده توسط دولت، از جمله سکهها و پاسپورتها ظاهر شده است. پس از مرگ وی بریتانیا شاهد تغییرات و بهروزرسانیهای زیادی از سکهها تا پاسپورتها خواهد بود. براین اساس مرگ الیزابت دوم احتمالا 1.6 تا 1 میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت اما ایندیپندنت تخمین زده است این اتفاق 7 میلیارد دلار به اقتصاد بریتانیا ضرر خواهد زد. این در حالی است که «بیبیسی» روز چهارشنبه از افت بیش از نیم درصدی ارزش استرلینگ گزارش داد؛ سطحی که در 35 سال گذشته مشاهده نشده بود.
***
جشن ایرلندیها پس از شنیدن خبر مرگ ملکه
در حالی که رسانههای انگلیسی سعی داشتند علاوه بر مردم انگلیس، شهروندان دیگر کشورها از جمله کشورهای مشترکالمنافع را غمگین از مرگ وی نشان دهند، مردم در ایرلند شمالی و جنوبی با شنیدن این خبر جشن گرفتند. جمهوری ایرلند در همین رابطه نوشت: بر اساس ویدئویی که در فضای مجازی پخش شد، هواداران فوتبال در ورزشگاه تالاغت دوبلین در ایرلند با شادی شعار «لیزی در جعبه است» سر میدهند. ویدئویی که درست بعد از ساعت 6 صبح پست شده است نشان میدهد غرفههای مملو از جمعیت همصدا شعار میدهند. دیلیتلگراف ظهر دیروز نوشت تقریبا 57000 نفر این ویدئو را لایک کردهاند و 16 هزار و ۴۰۰ بار به اشتراک گذاشته شده است. این استادیوم میزبان مسابقه لیگ اروپای بین شامروک روورز ایرلند و دورگرادنز سوئد بود. همچنین از ایرلند شمالی ویدئوی دیگری از شهر «دری» منتشر شده است که مردم را در خیابانها در حال جشن و شادی نشان میدهد. دیلیتلگراف در این باره نوشت: در این ویدئوها مردمی دیده میشوند که در خیابانها جمع میشوند، ماشینهای خود را در وسط خیابان رها میکنند و حتی برای جشن از پشتبامها بالا میروند.
******
جنایت سلطنت
انگلیس در طول 70 سال سلطنت الیزابت دوم اقدامات جنایتکارانه متعددی، از رقم زدن کودتای 28 مرداد تا حمایت از صدام را علیه مردم ایران مرتکب شد
گروه سیاسی: در تاریخ دنیا نام انگلیس با استعمارگری، اشغالگری و حمله به استقلال دیگر ملتها عجین شده است. از استعمار هندوستان تا حمله به عراق و افغانستان، جملگی بیانگر خوی استعماری انگلیسیها در طول تاریخ است. البته مردم ایران نیز در طول 220 سال گذشته، بارها طعم سیاستهای استعماری و ضدبشری آنگلوساکسونها را چشیدهاند. صفحه به صفحه کتاب تاریخ معاصر ایران پر است از اقدامات ضدایرانی انگلیس که گاه در حوزه سیاسی انجام شده و گاه نیز با هدف نسلکشی مردم ایران به وقوع پیوسته است. ایجاد قحطی عمدی و کشتار میلیونی مردم ایران در ایام جنگ اول جهانی، انحراف جنبش مشروطه از مسیر اصلی، کودتای سوم اسفندماه 1299 و روی کار آوردن رضاخان، کودتای 28 مرداد 1332 و همچنین جدایی بحرین از ایران، گوشهای از این جنایتهاست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمنماه سال 57 هم این سیاستهای ضدایرانی از سوی حکومت انگلیس بیش از پیش دنبال شده که تا به امروز نیز ادامه دارد. اما سهم ملکه الیزابت دوم که به تازگی پس از 70 سال سلطنت در 96 سالگی مرد، از اقدامات ضدایرانی انگلیس چقدر است؟
به گزارش «وطنامروز»، کودتای 28 مرداد 1332 که با همکاری آمریکا و انگلیس علیه استقلال و حق انتخاب مردم ایران انجام شد، در دومین سال سلطنت الیزابت دوم به وقوع پیوست.
با ملی شدن صنعت نفت ایران، انگلیسیها سلطه انحصاری خود را بر نفت ایران از دست دادند. دولت انگلیس به منظور بازگرداندن وضعیت قبل از ملی شدن نفت، تصمیم گرفت از راههای مختلف مصدق را زیر فشار قرار دهد. انگلیس به منظور وادار کردن دولت ایران به قبول شرایط خود در مساله نفت، میکوشید از لحاظ اقتصادی و سیاسی بر دولت ایران فشار وارد کند.
دولت انگلیس از همان ابتدای ملی شدن صنعت نفت ایران، اقدامات متعددی را برای تضعیف و کنار زدن دولت مصدق انجام داد. انگلیس تنها راهحل مساله نفت را که دیگر قرار نبود تحت اختیار او باشد، سرنگونی مصدق و جایگزین کردن دولتی دیگر که موافق سیاستهای بریتانیا باشد، دانست.
اسناد جدیدی که وزارت خارجه آمریکا در سال 1396 از طبقهبندی خارج کرد، نشان میدهد دولت انگلیس به کرات از آمریکا خواسته بود به کودتا برای سرنگونی دولت محمد مصدق، نخستوزیر وقت ایران در سال 1332 بپیوندد.
انگلیس ابتدا در قالب یک درخواست کتبی که 8 اکتبر 1952 مطرح شد، تقاضای حذف مصدق را مطرح کرد. یادداشتهای وزارت خارجه آمریکا نشان میدهد مقامهای انگلیسی و آمریکایی از مهرماه سال 1331 دستکم ۳ بار برای بحث درباره سرنگون کردن دولت مصدق دیدار کردهاند. کریستوفر استیل، دومین مقام عالیرتبه سفارت انگلیس در واشنگتن این ایده را با مقامات آمریکایی در میان گذاشته بود.
* جدایی بحرین از ایران و نقش انگلیس
21 اردیبهشتماه 1349 با رأی شورای امنیت سازمان ملل، استقلال بحرین به رسمیت شناخته شد و پس از کشوقوسهای فراوان چندساله میان ایران و انگلیس بر سر این جزیره، این منطقه از ایران جدا شد. آنطور که تاریخ گواهی میدهد، حداقل تا دوران حکومت سلسله قاجار، بحرین جزئی جداییناپذیر از خاک ایران بود و «تا میانه دوران پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار نیز حاکمان محلی بحرین بر حاکمیت ایران بر بحرین اذعان داشتند و ایران در این جزیره راهبردی جنوب خلیجفارس، اعمال حاکمیت میکرد». اما در سالهای پایانی پادشاهی ناصرالدین شاه، در پی کودتایی که عیسیبنعلی با پشتیبانی انگلیسیها انجام داد، حاکمیت این جزیره از اختیار متولی منصوب شده از طرف دولت ایران خارج شد و عملا یک حکومت وابسته به انگلیس، اعمال حاکمیت بر بحرین را به دست گرفت.
16 دی 1347 محمدرضا پهلوی که در سفر هند به سر میبرد، طی یک مصاحبه مطبوعاتی با مجله بیلتز در دهلینو، از حق حاکمیت ایران بر بحرین صرفنظر کرد. شاه در مصاحبه خود گفت: «این نخستین بار است که من رسما درباره این مسأله سخن میگویم و دقیقا به سوالاتی در این زمینه پاسخ میدهم. این جزیره (بحرین) 150 سال پیش توسط انگلیسها از وطن ما جدا شده و انگلیسها یک امپراتوری با یک سیاست استعماری برپا کردند. باید اعتراف کنم ما از انگلیسها نخواستیم یا به آنها نگفتیم خلیجفارس را تخلیه کنند. من میخواهم یک بار دیگر بیانی را که شخصا در این زمینه گفتهام، تکرار کنم و بگویم اگر انگلیسها از در جلو خارج میشوند، نباید از در عقب وارد شوند و نیز نمیتوانم بپذیرم جزیرهای که توسط انگلیسها از کشور ما جدا شده، توسط ایشان ولی به حساب ما به کسانی دیگر داده شود. این اصلی است که ایران نمیتواند از آن صرفنظر کند. ایران از سوی دیگر پیوسته به این سیاست خود دلبستگی داشته است که هرگز برای به دست آوردن اراضی و امتیازات ارضی، به رغم تمایل مردم آن سامان، به زور متوسل نشود. من میخواهم بگویم اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند، ما هرگز به زور متوسل نخواهیم شد، زیرا این خلاف اصول سیاست دولت ما است که برای گرفتن این سرزمین خود، به زور متوسل شود. دوما گرفتن و حفظ کردن سرزمینی که مردم آن با شما ضدیت داشته باشند، چه فایدهای خواهد داشت؟ قبل از هر چیز، این عمل، اشغال محسوب میشود. سیاست و فلسفه ما این است که با اشغال و گرفتن سرزمینهای دیگر از طریق زور مخالف باشیم. این روشنترین چیزی است که من میتوانم در این زمینه به شما بگویم. هر وسیلهای که تمایل مردم بحرین را مشخص کند و مقبولیت بینالمللی کسب کند، راه و روش صحیحی است». بهمنیقاجار در جلد سوم «تمامیت ارضی ایران» مینویسد: «مرداد 1348 به نظر میرسید دیگر اختلافی میان ایران و انگلیس بر سر تعیین وضعیت آینده بحرین وجود نداشت. ایران به خواست انگلیسها میانجیگری سازمان ملل را پذیرفته بود و باز به خواست انگلیسها قبول کرد میانجیگری را به دبیرکل سازمان ملل متحد ارجاع دهد».
* پشتیبانی انگلیس از صدام در جنگ تحمیلی
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اغلب کشورهای غربی که از حامیان رژیم پهلوی به شمار میرفتند و جمهوری اسلامی ایران را دشمن خود میدانستند، در صدد بودند به هر طریق ممکن انقلاب نوپای مردم ایران را در نطفه خفه کنند. از همین رو رژیم بعث عراق با حمایت و پشتیبانی کشورهای غربی از جمله انگلیس به ایران حمله کرد. پشتیبانی تسلیحاتی و همچنین آموزشهای نظامی از جمله کمکهایی بود که حکومت انگلیس در زمان سلطنت الیزابت دوم برای نابودی جمهوری اسلامی در اختیار صدام گذاشت. بر اساس برآورد انجمن فناوری ابزارهای ماشینی انگلیس، فروش ابزارهای ماشینی این کشور به عراق از 2.9 میلیون دلار در ۱۹۸۷ میلادی به 5.31 میلیون دلار در سال ۱۹۸۸ میلادی افزایش یافت. برخی کارخانههای سازنده سلاح انگلیسی نیز در پی فروش سلاح به عراق سود قابل توجهی به دست آوردند به طوری که سال ۱۹۸۸ میلادی فروش این اقلام به نیم میلیارد دلار رسید.
انگلیسیها علاوه بر پشتیبانی تسلیحاتی، در موارد جاسوسی اطلاعات نیز کمک حال صدام بودند. آنها دفتر خرید ایران در خیابان ویکتوریای لندن را از طریق سازمانهای اطلاعاتی کنترل کرده و اطلاعات آن را در اختیار عراق قرار میدادند. احداث شبکه پناهگاههای زیرزمینی، بخش دیگری از پشتیبانیهای انگلیس از عراق بود که ژوئن ۱۹۸۲ با تصمیم صدام و مشارکت مهندسان انگلیسی آغاز شد. کالین گرافت، رئیس فدراسیون مشاوران و مقاطعهکاران پناهگاههای هستهای انگلیس میگوید: «شرکتهای انگلیسی طرحهایی ارائه کردند که به موجب آن برای ۴۸ هزار سرباز، پناهگاه امن ساخته شد. هر پناهگاه تونل پولادین داشت و میتوانست تا ۱۲۰۰ نفر را در خود جای دهد. در هر پناهگاه پستهای فرماندهی، محل بیماران، اتاقهای ضدآلودگی، آشپزخانه، انبار غذاهای خشک، آب و قورخانه یعنی تمام ملزومات یک اقامت بلندمدت پیشبینی شده بود». حکومت انگلیس از در اختیار گذاشتن گلولههای حاوی گاز سمی به عراق نیز دریغ نکرد. در همین رابطه دیوید کرن، دیپلمات سابق آمریکا در بغداد میگوید: «دولت انگلیس تنها چند هفته بعد از آنکه عراق از سلاح شیمیایی در حلبچه استفاده کرد، با اعزام یک وزیر کابینه انگلیس به بغداد اعتبارات بازرگانی داده شده به دولت عراق را 2 برابر افزایش داد.» مجله تایمز مالی چاپ انگلیس نیز در همین باره مینویسد: «یک شرکت انگلیسی مقادیر زیادی گلولههای حاوی گازهای سمی چون هنسلین، ترونیات و نیز بمبهای آتشزا (شبیه بمبهایی که آمریکا در ویتنام بهکار برد) را به عراق صادر کرد».
انگلیس یکی از کشورهای تامینکننده وسایل و مواد شیمیایی برای عراق بود تا علیه مردم ایران مورد استفاده قرار گیرد. بر اساس تحقیقات به عمل آمده از سوی انجمن حمایت از قربانیان سلاحهای شیمیایی و اسناد باقیمانده، شرکت مید اینترنشنال در برنامه تسلیحات دارای کاربرد دوگانه و شرکت مهندسی تیامجی در برنامه تسلیحات شیمیایی صدام شرکت داشتند. نام شرکتهای انگلیسی که عراق را به تکنولوژی و سلاحهای غیرمتعارف هستهای، میکروبی و موشکی تجهیز کردند، در گزارش ۱۲۰۰ صفحهای عراق که دسامبر ۲۰۰۲ به سازمان ملل ارائه شده بود، درج شده که البته شورای امنیت سازمان ملل در آن زمان ۸۰۰ صفحه از بخشهایی از نام مراکز تجاری غرب را که به برنامه تسلیحات کشتار جمعی عراق کمک کرده بودند، سانسور کرد(!) رد پای انگلیس حتی در شلیک ارتش آمریکا به هواپیمای مسافری ایران نیز دیده میشود. با گذشت ۳۴ سال از جنایت ارتش آمریکا در شلیک موشک به هواپیمای مسافری ایرانی «پرواز ۶۵۵ ایران ایر» بر فراز خلیجفارس و شهادت تمام سرنشینان آن، هنوز ابعاد بیشتری از این کشتار افشا میشود. پروندههایی که بتازگی از طبقهبندی محرمانه لندن خارج شدهاند نشان میدهد دولت «مارگارت تاچر» نخستوزیر سابق انگلیس بلافاصله از این جنایت آمریکا حمایت کرده و حتی در پنهانکاری آن نیز همکاری داشته است. بر اساس این اسناد که بتازگی از حالت محرمانه خارج شده، ۱۲ سال پس از جنایت آمریکا، در تاریخ ۲ مارس ۲۰۰۰ «رابین کوک» وزیر وقت خارجه انگلیس با «کالین پاول» وزیر وقت خارجه ایالات متحده که میان سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۹ به عنوان مشاور امنیت ملی «رونالد ریگان» خدمت کرده بود، ملاقات کرد و گفت آمریکا روی هیچ کشوری به اندازه انگلیس نمیتواند حساب باز کند. در این دیدار پاول از کوک به صراحت خواست از اطمینان خاطر دولت واشنگتن بهخوبی مراقبت شود. وی بویژه یادآور شد پس از سرنگونی پرواز ۶۵۵ توسط آمریکا، «چارلز پاول» مشاور سیاست خارجی تاچر با مقامهای آمریکایی تماس گرفته و درباره اینکه چه واکنشی به سرنگونی هواپیمای ایرانی نشان دهد، سوال پرسیده است. دولت بریتانیا هم در نهایت با وجود شهادت 300 غیرنظامی که اکثر آنها شهروند ایران بودند، حمایت فوری خود را از واشنگتن اعلام کرد. در هفتههای پس از شلیک به هواپیمای ایرانی، تاچر سرسختانه در کنار ریگان ایستاد. وی در آن زمان در اظهاراتی گفته بود: شما نمیتوانید از نیروی دریایی بخواهید برای حفاظت از کشتیها در برابر حملات ایران وارد خلیجفارس شوند اما به آنها حق دفاع از خود ندهید. تاچر حتی در مکاتبههای خصوصی خود با رئیسجمهوری وقت آمریکا درباره پیامدهای مثبت این حمله گمانهزنی کرد و نوشت: به نظر میرسد این حادثه دستکم به مقامهای ایران کمک تا به اجماعی داخی بر سر ضرورت پایان درگیریها در جنگ خلیجفارس برسند.
* همراهی با آمریکا در تحریم مردم ایران
مردم ایران سالهای سال است به جرم استقلال از بیگانگان تحت شدیدترین تحریمها قرار دارند. تحریمهایی که اعمال آنها از سوی آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد و تا به امروز نیز همچنان ادامه دارد. در طول این مدت انگلیسیها همواره در کنار ایالات متحده بوده و به نظاره سختی کشیدن مردم ایران ایستادهاند.
* جنگ رسانه ملکه علیه مردم
اگر در مردادماه 32 رادیو بیبیسی فارسی رمز کودتا علیه انتخاب مردم ایران را اعلام میکرد، امروز رسانه سلطنتی بیبیسی فارسی که مشخصا وابسته به ملکه و در خدمت سیاستهای انگلیس است، علیه مردم ایران فعالیت میکند. این شبکه فارسیزبان از زمان تاسیس خود تا به امروز در مقاطع مختلف نشان داده است که هدفی جز ایجاد آشوب و حمله به روان مردم ایران ندارد. فعالیت این شبکه در روزهای فتنه 88 و همچنین غرضورزی آن در پوشش اخبار مربوط به ایران بیانگر خباثت بخش فارسی رسانه ملکه تازه از دنیا رفته انگلیس است.
ارسال به دوستان
نگاهی به سریال پرطرفدار نمایش خانگی در واپسین روزهای انتشار
شرایط را ما میسازیم
گروه فرهنگ و هنر: گاهی اوقات تعیین ژانر یک فیلم یا سریال کار سختی است. گاهی فیلمساز به قدری ژانرهای گوناگون را به همگرایی دعوت کرده که نمیتوان دریافت رویکرد غالب فیلم چیست. سریال «یاغی» از همان دست آثار است که نه ورزشی است نه عاشقانه است، نه پلیسی است نه اجتماعی اما در عین حال در همه این موارد حرفی برای گفتن دارد.
به گزارش «وطنامروز»، نخستین تجربه سریالسازی محمد کارت، این روزها به قسمتهای پایانی نخستین (و شاید تنها) فصلش نزدیک میشود؛ سریالی که اسمش به اندازه کافی وسوسهکننده بود و مخاطب را برای تماشا ترغیب میکرد اما با این حال، پشتوانه «شنای پروانه» این ضمانت را به کارگردانش میداد که قرار است مخاطبان فرصت دیگری برای دیده شدن در اختیارش قرار دهند.
«یاغی» از اواخر اردیبهشت امسال راهی شبکه نمایش خانگی شد و تا پایان تابستان هم پروندهاش بسته میشود؛ یک اثر اقتباسی که از ابتدا هم مشخص بود قرار است ادامهدهنده پرداختهای اجتماعی کارگردانش به مسائل جنوبشهریها باشد و مسیری را که محمد کارت در «خونمردگی»، «آوانتاژ»، «شنای پروانه» و «بچهخور» طی کرده، ادامه دهد اما در عین حال که اجتماعیپردازیهای کارت فضای کارهایش را برایمان قابل پیشبینی کرده است، این کارگردان نامآشنا هر بار برگ برندهای رو میکند و تمام پیشبینیها را به هم میریزد.
پیش از شروع «یاغی» انتشار لوگوی آن با طرح اثرانگشت این ذهنیت را به وجود آورد که مساله اصلی قصه هویت است. نخستین قسمتهای «یاغی» که منتشر شد، به نظر میآمد قرار است با یک ملودرام طرف باشیم و کارت این بار آمده تا فضایی عاشقانه را با جنوب شهر پیوند بزند. همین موضوع منجر به برخی پیشداوریها شد اما کارگردان اینجا هم نشان داد پیشبینیپذیر نیست و پس از آن شروع توفانی سانتیمانتال، تا 12-13 قسمت این فضای احساسی و عاشقانه بسیار کمرنگ شد تا مبادا پیشداوریها منجر شود به ریزش مخاطبان ناراضی از افراط در نمایش عشق و عاشقی. به عبارت دیگر سریال «یاغی» در تلاش بود رضایت طرفداران هر 2 گروه را جلب کند و موفق شد هم طرفداران ژانر عاشقانه و هم دیگران را به تماشا بنشاند.
این تلاش «یاغی» برای جذب حداکثری مخاطب اما به همینجا ختم نشد. اندکی که جلوتر رفتیم، با پررنگتر شدن جنبه ورزشی قصه، ورزشیبینها هم به جرگه مخاطبان پیوستند. این جذب مخاطب کمی بعد با ورود قصه به فاز مافیایی و پیدا شدن سر و کله مواد مخدر در داستان، ادامه یافت. به همین خاطر است که هر ژانری را به «یاغی» نسبت دهیم، اجحافی کردهایم در حق دیگر جنبههایی که بدان پرداخته است. اوج هنر یک سریال این است که بتوانیم تاثیرات مثبت آن را در جامعه ببینیم، البته هنوز زود است برای قضاوت درباره اثربخش بودن یا نبودن «یاغی» در جامعه و باید مدت زمان بیشتری بگذرد تا تاثیر آن را بر ورزش کشور و افزایش امید و انگیزه جوانان مشاهده کنیم اما رشد 75 درصدی گرایش جوانان به ورزش کشتی -که البته بخش عمده این گرایش زودگذر و بر پایه احساسات است- این امید را ایجاد میکند که دست کم بخش کمی از این 75 درصد، در این مسیر بمانند و استمرار داشته باشند.
* اقتباس با چاشنی اسپینآف!
هر چند «یاغی» اقتباسی از رمان «سالتو» مهدی افروزمنش است اما نویسندگان اثر در پیشبرد داستان اصلا دست بسته عمل نکردهاند «یاغی» در قصه محوری خود پیرو سالتو بوده است اما داستان آن برای کسی که سالتو را خوانده باشد، تکراری نیست. پیدا شدن سر و کله یک فرشته نجات در زندگی یک جوان فقیر برای رسیدن به آرزویش در ازای یک بدهبستان آلوده به خلاف، آن بخشی از سالتو است که «یاغی»نویسان به آن پایبند بودهاند. در فضای عاشقانه سریال هم میتوان رگههایی از اقتباس یافت اما بخش عمده آنچه در این سریال به نمایش درآمده، ابتکاری است که موجب میشود با خواندن سالتو هم نتوان ادامه قصه «یاغی» را حدس زد.
هر چند نمیتوان «یاغی» را اسپینآف کاملی از «شنای پروانه» دانست، چرا که هیچ یک از شخصیتهای فرعی آن فیلم در این سریال حضور جدی ندارند و بالعکس اما اسامی چیز دیگری میگوید. رضا زارع، هاشم داداش و... اسامیای هستند که در هر ۲ فیلم تکرار میشوند. صاحبان این اسامی هیچگاه در سریال حضور فیزیکی نداشتند اما همین حضور اسمی هم از «یاغی» یک نیمهاسپینآف میسازد.
از شخصیتهایی که نامشان هست و خودشان نیستند که بگذریم، میرسیم به شخصیتهایی که هر کدام با قصد و غرض خاصی ساخته و پرداخته شدهاند.
قصه «یاغی» چند نوع بدمن دارد که هر کدام در موقعیتی خاص گرهگشایی میکنند. «اسی قلک» کسی است که در ماجرای نجات «عاطی» نگاهها به سمت اوست و اکبر مجلل شخصیتی است که طلا برای عقدهگشایی و انتقام از بهمن میتواند روی او حساب باز کند. شخصیتپردازیها بسیار دقیق و حساب شده است اما به نظر میآید کارت در آفرینش یکی از شخصیتها این قاعده هدفمندی را رعایت نکرده و گاف داده است. تا قسمت هجدهم این سریال، دلیلی برای حضور خواهر و مادر بهمن در قصه دیده نمیشود و این حضور زائد بشدت حس میشود؛ بهتر است تا قسمت پایانی «یاغی» منتظر بمانیم و برای قضاوت در این مورد عجله نکنیم.
* کریمی؛ یک انتخاب اشتباه!
به جرأت میتوان تصنعیترین بازی را متعلق به نیکی کریمی دانست. شیما نقشی متفاوت برای کریمی بود و انتخاب این بازیگر برای این نقش، یک ریسک بزرگ! ریسکی که کارت آن را انجام داد اما نتیجهبخش نبود. شخصیت شیما به قدری آماتور بود که اصلا به شمایل یک آدم خلافکار و 15 سال حبس کشیده نمیخورد. از زمانی که این شخصیت به طرز ناشیانهای تلاش در فریب عاطفه و دزدیدن او دارد گرفته تا لحظات پایانی عمرش، بلاهتی میبارد که اصلا در حد یک خلافکار حرفهای نیست! این نقشآفرینی را باید یکی از ضعیفترین بازیهای کریمی بدانیم و با توجه به نو بودن این تیپ نقشها برای این بازیگر، به نظر میرسد این بازی ضعیف، حاصل انتخاب نادرست بازیگر بوده است.
* یک ذات برنده
چیزی به پایان این سریال نمانده و همه دنبالکنندگان پر و پا قرص آن منتظرند ببینند قهرمان جهانی کشتی نوجوانان، که خودش از قلب خلاف بیرون آمده و مدتی است توانسته طعم زندگی سالم را بچشد، در مقابله با فساد چه میکند. نباید فراموش کرد که شخصیتی که محمد کارت برای ما قهرمانش کرد، فقط یک قهرمان ورزشی نبود. جاوید قصه ما کسی بود که توانست با پشت سر گذاشتن آمریکا و روسیه، از طبقهبندیهای سیاسی عبور کند و نشان دهد آنچه اهمیت دارد، قرار گرفتن ایران در سکوی یک جهانی است و از این طریق، خودباوری ملی را یک پله ارتقا دهد. کارت نشان داد قهرمان قصه ما یعنی جاوید، حتی اگر زاده پایینترین نقطه شهر باشد، یک ذات برنده دارد و این ذات برنده را مدیون ایرانی بودن خویش است.
***
متن محمد کارت برای قهرمان سریالش
برای شمایل یک قهرمان:
جاوید ما
ای شخصیت پیشرونده
ای ذات برنده
مطمئنم خدا برای خلق تو به من فرصت داد
تو و وجود باارزشت تا ابد به ما یادآوری میکنی
ماییم که شرایط رو میسازیم نه برعکسش
به ما گوشزد میکنی که تنها اتکا
به خود و خدا
و فهم وجود خویشتن و گنج درون
و درک حضور و بودن شایسته در این جهان
میتونه جهانی رو به تحسینمون وا داره
جاوید ما
ای یاغی جبر
ای روح امیدوار
نور بر تو
امید که بازتابت
بر دلهای خسته و ذهنهایی که خانه نشدها شدهاند
روشنایی ببخشد
ارسال به دوستان
فرصت طلایی برای شاگردان محمد بنا در مسابقات جهانی کشتی فرنگی
به وقت صید طلا
تیم ملی کشتی فرنگی در غیبت روسیه به عنوان قدرت برتر کشتی جهان و قهرمان دوره قبل مسابقات جهانی، فرصت طلایی ایستادن بر سکوی نخست جهان را برای دومین مرتبه در تاریخ در اختیار دارد. رقابتهای کشتی فرنگی قهرمانی جهان ۲۰۲۲ از امروز ساعت ۱۳ به وقت ایران در سالن اشتارک آرنا در بلگراد، پایتخت صربستان آغاز میشود و کشتیگیران ایران در اوزان ۵۵، ۷۲، ۷۷ و ۸۷ کیلوگرم به مصاف رقبای خود میروند. تیم ملی کشتی فرنگی ایران سال گذشته در جریان رقابتهای جهانی نروژ با عملکردی درخشان با کسب ۴ مدال طلا و ۲ برنز و تنها با ۶ امتیاز اختلاف، پایینتر از روسیه بر سکوی نایبقهرمانی جهان ایستاد و حالا در غیاب روسیه به عنوان قدرت برتر کشتی جهان، محمد بنا و شاگردانش این فرصت طلایی را در اختیار دارند که بر سکوی نخست جهان قرار گیرند. با وجود انتقاداتی که نسبت به نحوه انتخاب ملیپوشان ایران برای حضور در رقابتهای جهانی مطرح شد، باید به این نکته اذعان داشت که تیم ملی در بیشتر اوزان از بهترین نفرات برای حضور در این مسابقات بهره میبرد؛ نفراتی باتجربه و عنواندار در کنار مدعیان جوان و باانگیزه که به دنبال قدرتنمایی و ایستادن بر سکوی نخست جهان هستند. تیم ملی کشتی فرنگی ایران نخستینبار در تاریخ در جریان مسابقات جهانی ۲۰۱۴ با هدایت احد پازاج بر سکوی نخست رقابتهای جهانی ازبکستان ایستاد و حالا در غیاب روسیه این فرصت طلایی در اختیار محمد بنا و شاگردانش است تا برای دومین مرتبه کشتی فرنگی ایران را به عنوان قهرمانی جهان برسانند. هر چند روسیه قهرمان دوره قبل جهان، غایب بزرگ مسابقات جهانی صربستان است اما در بیشتر اوزان شاهد حضور کشتیگیرانی سرسخت و عنواندار از کشورهای مختلف هستیم که عبور از آنها کاری دشوار برای نمایندگان ایران است و نمیتوان براحتی سند قهرمانی را به نام کشتی فرنگی ایران زد. در ادامه به وضعیت 4 کشتیگیری که امروز رقابت دارند میپردازیم.
وزن ۵۵ کیلوگرم: پویا دادمرز با کسب عنوان سوم جام تختی و قهرمانی در تورنمنت قزاقستان به عنوان ملیپوش ایران در رقابتهای جهانی انتخاب شد. دادمرز در نخستین تجربه جهانی خود در رده بزرگسالان کار بسیار دشواری مقابل چهرههای مطرح کشتی جهان دارد. «الدانیز عزیزلی» دارنده مدال طلای جهان ۲۰۱۸ از آذربایجان، «نوگزاری سورتسومیا» دارنده مدال طلای بزرگسالان جهان ۲۰۱۹ و طلای امیدهای جهان ۲۰۱۸ از گرجستان و «اکرم اوزترک» دارنده مدال برنز جهان از ترکیه از مهمترین رقبای دادمرز در صربستان خواهند بود. دادمرز در میان ۸ نفر برتر رنکینگ وزن ۵۵ کیلوگرم نیز حضور ندارد تا کار او برای رسیدن به مدال سختتر هم شود.
وزن ۷۲ کیلوگرم: محمدرضا مختاری در جام تختی و رقابتهای آسیایی به مدال طلا رسید و در تورنمنت قزاقستان در وزن ۷۷ کیلوگرم به مدال برنز رسید. مختاری سال گذشته در همین وزن نماینده ایران در رقابتهای جهانی نروژ بود اما از رسیدن به مدال بازماند و این بار با قرار گرفتن در رده چهارم رنکینگ، در وزنی که چندان مدعی شاخصی ندارد، به دنبال جبران و اثبات تواناییهای فنی خود در بلگراد خواهد بود. «کریستوپاس اسلیوا» دارنده مدال برنز جهان ۲۰۲۱ از لیتوانی و نفر نخست رنکینگ، مدعی نه چندان عنواندار این وزن در صربستان است. این کشتیگیر سال گذشته در ردهبندی قهرمانی جهان با نتیجه سنگین ۱۰ بر یک از سد مختاری گذشت و به مدال برنز جهان رسید. «گئورگ ساهاکیان» دارنده مدال برنز جهان ۲۰۲۱ از ارمنستان، «روبرت فریتس» دارنده مدال طلای اروپا از مجارستان و «اولوی غنیزاده» دارنده مدال برنز امیدهای جهان از آذربایجان نیز دیگر چهرههای مطرح این وزن خواهند بود. او سال گذشته در دومین مبارزه خود مقابل «شماگی بولکوادزه» نفر سوم المپیک از گرجستان به برتری رسید اما در یک چهارم نهایی با نتیجه سنگین ۹ بر صفر مغلوب مختاری شد. در این میان «مالخاس آمویان» ارمنستانی که سال گذشته با شکست «سرگئی کوتوزوف» روس به مدال طلای جهان رسید به یک وزن بالاتر رفته و در وزن ۷۷ کیلوگرم مدعی کسب مدال طلای جهان خواهد بود.
وزن ۷۷ کیلوگرم: محمدعلی گرایی بدون شک شایستگی این را داشته که مدال طلای جهان را در کارنامه خود داشته باشد اما طی ۳ دوره حضور در رقابتهای جهانی در سالهای ۲۰۱۷، ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱ صاحب ۳ مدال برنز شده و در مسابقات جهانی ۲۰۱۸ نیز به عنوانی بهتر از نهمی نرسید. او در المپیک توکیو نیز یکی از مدعیان اصلی تیم ایران برای ایستادن بر سکو بود اما به عنوان پنجمی رسید و به جای او برادر کوچکترش محمدرضا با درخششی خیرهکننده به مدال طلای المپیک بوسه زد. محمدعلی این بار در شرایطی نه چندان خوب عازم بلگراد شده، چرا که مدتی را به علت آسیبدیدگی دور از تمرینات بود و حتی برخی منتقد اعزام او به این مسابقات شدند. او به رغم داشتن مصدومیت و نمایش دور از انتظار در تورنمنت لهستان، نفر مورد نظر بنا برای اعزام به رقابتهای جهانی نام گرفت. باید منتظر ماند و دید گرایی با تکیه بر تجربه خود میتواند این بار در وزنی سخت که مدعیان زیادی دارد، مدالی بهتر از برنز جهان را از آن خود کند یا خیر؟ «سنان سلیمانوف» دارنده مدال نقره جهان ۲۰۲۱ از آذربایجان و نفر نخست رنکینگ یکی از مدعیان اصلی این وزن در صربستان خواهد بود. این کشتیگیر سال گذشته در فینال در یک مبارزه نزدیک با نتیجه ۲ بر یک مغلوب «رومنولاسوف» چهره شاخص کشتی جهان از روسیه شد که از حضور در این دوره از رقابتها مانند دیگر کشتیگیران روس محروم است. «آکژول ماخمدوف» قرقیز و دارنده مدال نقره المپیک توکیو و «شوهی یابیکو»ی ژاپنی نفر سوم المپیک توکیو نیز دیگر مدعیان اصلی این وزن هستند. «مالخاس آمویان» ارمنستانی نیز پس از کسب مدال طلای جهان در وزن ۷۲ کیلوگرم، به یک وزن بالاتر آمده تا دیگر مدعی وزن ۷۷ کیلوگرم در مسابقات جهانی باشد. «کیم هیون وو» دارنده مدالهای طلای جهان و المپیک نیز در ۳۳ سالگی همچنان میتواند دیگر مدعی جدی این وزن در صربستان باشد. «ویکتور نمس» دارنده مدالهای طلا و برنز جهان از صربستان و «ایک ناتساکانیان» دارنده مدال برنز جهان از بلغارستان از دیگر چهرههای شاخص این وزن شلوغ و پرمدعی هستند.
وزن ۸۷ کیلوگرم: ناصر علیزاده با قهرمانی در جام تختی و مسابقات آسیایی صاحب دوبنده تیم ملی شد. علیزاده دارنده مدال طلای آسیا و برنز امیدهای جهان، در نخستین تجربه خود در رقابتهای جهانی بزرگسالان کار سختی در مصاف با مدعیان این وزن و در راس آنها کشتیگیر صرب دارد. «زورابی داتوناشویلی» سال گذشته عملکرد خوبی داشت، او ابتدا در المپیک توکیو به مدال برنز رسید و سپس در نروژ بر سکوی نخست جهان ایستاد و حالا در کشور خود مدعی نخست کسب عنوان قهرمانی خواهد بود. «آلکس کسیدیس» دارنده مدال نقره ۲۰۲۱ جهان از سوئد، «تورپال بیسلطانوف» ۲۱ ساله دارنده مدال طلای اروپا از دانمارک و «اسلام عباساف» دارنده مدال برنز امیدهای جهان از آذربایجان، دیگر مدعیان این وزن در صربستان خواهند بود.
ارسال به دوستان
ابوذر انقلاب و میراث گرانقدرش
محمدامین علیدوست: امروز چهلوسومین سالروز سالگرد وفات یکی از استوانههای انقلاب اسلامی ایران و یکی از متفکران و مصلحان برجسته قرن اخیر این آب و خاک است. آیتالله سیدمحمود طالقانی اگرچه در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی ید طولایی داشت اما مشغلههای مبارزاتی او هیچگاه از جایگاه علمی و معرفتی او نکاست. آیتالله طالقانی حتی سالهایی که در زندان رژیم ستمشاهی به سر میبرد، از فعالیت علمی و انس با قرآن مجید و تدبر در کلام وحی غافل نبود و سالهای متمادی به نوشتن تفسیری بر قرآن مجید همت گماشت که میراثی گرانقدر از حیات علمی این عالم فرزانه است؛ تفسیری که امامین و متفکران انقلاب اسلامی پیوسته به مطالعه این اثر ارزشمند توصیه و تاکید میکردند. حضرت امام خمینی به فرزندانشان توصیه میکردند پای درس تفسیر آیتالله طالقانی بنشینند و استفاده کنند. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در کتاب مهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» که مجموعه سخنرانیهای ایشان در یک ماه رمضان جهت معرفی کلی مکتب اسلام است، تنها تفسیری که مخاطبان و مردم را به آن ارجاع میدهند، کتاب «پرتوی از قرآن» مرحوم طالقانی است. شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی نیز درباره اهمیت این تفسیر میگوید: «تفسیر پرتوی از قرآن سرشار از سرخطهای مهم و درک زنده آیات، از ویژگیهای آیتالله طالقانی است... جا دارد این تفسیر به عربی برگردانده و به فرهیختگان جهان عرب عرضه شود». اما پرتوی از قرآن، تفسیری ناتمام است که ۶ جلد آن منتشر شده است که شامل تفسیر سورههای حمد، بقره، آلعمران و جزء 30 است. گفته شده این تفسیر در طول نزدیک به ۴۰ سال نگارش شده که بخشی از آن را آیتالله طالقانی در زندان نوشته و مخفیانه به بیرون از زندان ارسال کرده است. جلد اول این تفسیر سال ۱۳۴۲ خورشیدی منتشر شد. آیتالله طالقانی در مقدمه کتاب نوشته است: «من خود را مفسر نمیدانم و پرتوی از قرآن که به ذهن من تابیده است را به کاغذ منتقل میکنم».
آیتالله طالقانی از شخصیتها و عناصری است که نوشتن از فضایل او در یادداشتی کوتاه ممکن نیست به همین جهت به پیام مهم حضرت امام خمینی(ره) در پی ارتحال ایشان، اکتفا میکنم:
«بسمالله الرحمن الرحیم
إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ
فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن ینتَظِرُ
عمر طولانی این عیب را دارد که [انسان] هر روز عزیزی را از دست میدهد و به سوگ شخصیتی مینشیند و در غم برادری فرومیرود.
مجاهد عظیمالشأن و برادر بسیار عزیز حضرت حجتالاسلاموالمسلمین آقای طالقانی از بین ما رفت و به ابدیت پیوست و به ملأ اعلا با اجداد گرامیاش محشور شد. برای آن بزرگوار سعادت و راحت و برای ما و امت ما تأسف و تأثر و اندوه.
آقای طالقانی یک عمر در جهاد و روشنگری و ارشاد گذراند. او شخصیتی بود که از حبسی به حبس و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود و هیچگاه در جهاد بزرگ خود سستی و سردی نداشت. من انتظار نداشتم بمانم و دوستان عزیز و پرارج خودم را، یکی پس از دیگری از دست بدهم. او برای اسلام به منزله حضرت ابوذر بود، زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر برنده بود و کوبنده، مرگ او زودرس بود و عمر او بابرکت.
رحمت خداوند بر پدر بزرگوار او که در رأس پرهیزکاران بود و روان خودش که بازوی توانای اسلام. من به امت اسلام و ملت ایران و عائله ارجمند و بازماندگان او این ضایعه بزرگ را تسلیت میدهم. رحمت بر او و بر همه مجاهدان
راه حق.
والسلام علی عبادالله الصالحین».
ارسال به دوستان
تمام مرزها به سمت عراق در پی تراکم جمعیت زائران، دمای بالای هوا، مشکل نقل و انتقال و کمبود آب و امکانات فعلا بسته است
شرایط نامساعد در مرزهای عراق
موج میلیونی جمعیت شیفتگان حضرت اباعبدالله برای راهپیمایی اربعین پس از 2 سال انتظار به دلیل شیوع ویروس کرونا، موجب شده این تراکم جمعیتی، مشکلاتی را برای تردد زائران در مرزها پدید آورد. ترافیک سنگین خودروها و انتظار چندین ساعته زائران در هوای بسیار گرم پشت مرزها و همچنین کمبود امکانات به نسبت جمعیت بسیار زیاد زائران، باعث شد مسؤولان به افرادی که قصد زیارت و سفر به عراق را دارند توصیه کنند زمان سفر خود را مدیریت یا به روزهای بعد موکول کنند.
به گزارش «وطنامروز»، با آنکه مسؤولان به زائران اربعین توصیه میکنند به دلیل تراکم جمعیت و کمبود امکانات و همچنین وجود مشکلات در نقلو انتقال فعلا برای زیارت به سوی مرزها عراق رجوع نکنند اما اغلب جادههای منتهی به مرزهای غربی و جنوب کشور با ترافیک بسیار سنگین مواجهند و آنطور که رئیس ستاد مرکزی اربعین حسینی گفته است تمام مرزهای منتهی به معابر خروجی زائران به سمت عراق تا اطلاع بعدی بسته شده است. علاوه بر این سرعت عمل ناکافی طرف عراقی برای انتقال زائران از مرزها و ناکافی بودن امکانات، مشکلات زیادی را متوجه زائران کرده است. طبق گفته سیدمجید میراحمدی، رئیس ستاد اربعین، سفر مردم برای زیارت روز اربعین منتفی است مگر از مسیرهای هوایی، چرا که زائرانی که از عراق برمیگردند اعلام میکنند وسیله نقلیه برای جابهجایی یا نیست یا با قیمتهای بالایی این جابهجایی صورت میگیرد. وی دیروز در مرز مهران درباره آخرین جزئیات خروج زائران از مرز اظهار کرد: به دلیل اتفاقات نگرانکنندهای که در مرزهای شلمچه و مهران به وقوع پیوست و خطرات جدیای که برای امنیت و سلامت زائران به وجود آمد، جلسه فوقالعاده ستاد مرکزی اربعین با حضور وزیر کشور، فرماندهان عالی رتبه فراجا، استاندار ایلام و جمعی دیگر از مسؤولان مربوط از 12 شب تا 5 صبح در مرز مهران برگزار و وضعیت مرزها بررسی و وقایع، تجزیه و تحلیل شد. وی ادامه داد: در این جلسه، بر اساس سفری که به عراق داشتیم و مذاکراتی که در آنجا صورت گرفت، تقاضاهای مقامات عراقی مبنی بر کاهش تعداد زوار ایرانی و مشکلات عراق در این زمینه مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
میراحمدی با بیان اینکه استمرار وضعیت فعلی قطعا مخاطرات جدی برای امنیت سلامت زائران در پی دارد، افزود: همه شرکتکنندگان جلسه روی این موضوع اتفاقنظر داشتند و بسیار نگران بودند؛ اساس نگرانی هم نبود آمادگی و زمینهها و بسترهای طرف عراقی در سرعت عمل پذیرش زائران، سرعت عمل در نقل و انتقالات و ناکافی بودن امکانات در آن سوی مرز، کثرت جمعیت و هوای گرم است.
رئیس ستاد مرکزی اربعین حسینی گفت: همه اینها دست به دست هم داد که خلاف میل خودمان و جمع حاضر در جلسه - که ۵ ساعت مشورت بین اعضا طول کشید - به این نتیجه برسیم که چون امنیت و سلامت عموم زائران عزیز برای ما خط قرمز است، بنابراین همه مرزهای منتهی به معابر خروجی زائران ما به عراق تا اطلاع ثانوی مسدود شود.
میراحمدی تاکید کرد: به جهت اینکه امنیت و سلامت زائران ما با خطر جدی مواجه است این تصمیم سخت گرفته شد.
وی افزود: بعد از اینکه پایانههای مرزی ما تخلیه شد، اوضاع داخلی عراق و چگونگی انجام تفاهماتی که با مقامات عراقی برای ایجاد سهولت و بسترهای لازم داشتیم و سایر شرایط را بررسی میکنیم و در ادامه تصمیمگیری خواهیم کرد که چگونه مرزها باز شود و در آینده درباره آن اطلاعرسانی خواهیم کرد.
میراحمدی گفت: برای اینکه زائران از برنامه سفرشان مطلع باشند به همه پایانههای مسافربری ابلاغ شد تمام برنامههای سفر اتوبوسها به سمت مرزهای عراق لغو شود و به اطلاع همه مسافران هم برسد و وجه بلیت خریداری شده نیز به آنها مسترد شود.
رئیس ستاد مرکزی اربعین حسینی در ادامه گفت: عزیزانی هم که در مسیر هستند تلاش کنند برنامه خود را تغییر دهند؛ صرفا کسانی که در پایانههای مرزی هستند، تلاش میشود در ساعات آینده با مدیریت، یا توجیه شوند که برگردند یا اینکه با شرایط اطمینانبخشی از مرز عبور داده شوند. وی افزود: این تصمیم قطعاً برای حفظ سلامت و امنیت زائران لازم بود و باید گرفته میشد.
میراحمدی اضافه کرد: همچنین تصمیم گرفته شد صدور گذرنامههای ویژه اربعین متوقف شود و برای کسانی که درخواست گذرنامه دارند، گذرنامهها صادر و از طریق پست برای آنها ارسال میشود. وی افزود: انشاءالله بعد از اینکه وضعیت مورد ارزیابی قرار گرفت، اگر تصمیم جدیدی گرفته شد به استحضار ملت شریف ایران خواهیم رساند.
* مسیر ۲ مرز چذابه و شلمچه کاملاً بسته است
استاندار خوزستان با بیان اینکه مسیر ۲ مرز چذابه و شلمچه کاملا بسته است، اظهار داشت: دیروز حدود 140 هزار نفر از ۲ مرز چذابه و شلمچه وارد عراق شدند.
صادق خلیلیان با بیان اینکه پنجشنبه تا 10 کیلومتر وارد عراق شدم ولی به هیچ وجه امکانات و ساماندهی وجود ندارد، افزود: برای افراد حاضر در پشت مرز اتوبوس عازم شد تا به سمت العماره اعزام شوند.
استاندار خوزستان با بیان اینکه هماکنون خروجی شهرها به سمت مرز چذابه و شلمچه بسته است، تصریح کرد: مردم به هیچ وجه سمت این ۲ مرز حرکت نکنند چون در خاک عراق امکاناتی وجود ندارد و از زوار میخواهیم تا زمانی که امکانات در سمت مرز عراق ایجاد نشود به مرز نیایند.
* تا اطلاع ثانوی مرز تمرچین بسته است
محمدصادق معتمدیان، استاندار آذربایجان غربی گفت: در مرز تمرچین عبور و مرور بدون مشکل در حال انجام بود اما با توجه به تصمیم ستاد مرکزی اربعین به علت عدم امکانات در کشور عراق تا اطلاع ثانوی در مرز تمرچین عبور و مرور متوقف است. بهمن امیریمقدم، استاندار کرمانشاه نیز با اشاره به دستور ستاد مرکزی اربعین برای انسداد مرزها گفت: افرادی که در پایانه خسروی حاضر بودهاند به مرور در حال خروج از مرز هستند.
وی با اشاره به کمبود امکانات و زیرساختها در کشور عراق تصریح کرد: با این حال تمام توان خود را برای کمک به عراقیها به کار گرفتیم تا زائران کشورمان بدون مشکل به زیارت بروند اما با این حال شرایط مهیا نیست به همین دلیل مرزها بسته است تا شرایط مطلوب شود.
* وزیر کشور: از مردم خواهش میکنیم فعلا به مرزها نیایند
وزیر کشور درباره آخرین وضعیت مرز و خروج زائران اظهار داشت: در حال حاضر عدهای از زائران که از روزهای گذشته در مهران حضور داشتند، در حال خروج از مرز هستند.
احمد وحیدی با بیان اینکه شب گذشته حجم زیادی از زائران به مرز آمدند، افزود: عراق ظرفیت تخلیه مرز را ندارد و زائران پشت گیتهای عراق منتظر میمانند، بنابراین صلاح نیست چنین تجمعات گستردهای داشته باشیم.
وی با بیان اینکه بشدت نگران سلامت مردم هستیم، تصریح کرد: به همین منظور کاملا کنترل شده در حال انجام خروج زائران هستیم و از مردم عزیز ایران میخواهیم فعلا از مبدا حرکت نکنند، چرا که شرایط بسیار پرازدحامی در مرزها داریم.
وزیر کشور با بیان اینکه از مردم خواهش داریم تا اطلاع بعدی به مرز نیایند، ادامه داد: اگر عراق زائران را از مرز تخلیه کرد و بستر مهیا و اتوبوس جهت انتقال زائران فراهم شد به مردم برای حضور در مرز اطلاعرسانی خواهیم کرد.
وحیدی با بیان اینکه تمام زائرانی که به استانهای مرزی رسیدهاند را از مرز خارج خواهیم کرد، گفت: سالمندان و کودکان اصلا به مرز نیایند چون به علت گرمای شدید شرایط خوبی حاکم نیست. گرما به حدی زیاد است که جوانان هم دچار مشکل میشوند، مردم مراقبت کنند تا بتوانیم کار را کنترلشده جلو ببریم. به محض اینکه دوستان عراقی ما آماده شدند و شرایط تسهیل شد، اعلام خواهیم کرد که زائران دیگر بپیوندند.
***
گذرنامه ویژه اربعین صادر نخواهد شد
فرمانده قرارگاه اربعین فراجا با بیان اینکه به علت مخاطراتی که برای امنیت و سلامت زائران به وجود آمد، همه مرزهای منتهی به معابر خروجی زائران به عراق، تا اطلاع ثانوی مسدود شد و از جمعه (دیروز) گذرنامه ویژه اربعین صادر نخواهد شد، اظهار داشت: همه پایانههای مسافری به سمت مرزهای عراق لغو میشود و وجه بلیت خریداری شده توسط هموطنان عزیز به آنان مسترد خواهد شد. عزیزانی هم که در مسیر هستند تلاش کنند برنامه خود را تغییر دهند. سردار محمد شرفی افزود: با توجه به شرایط و وضعیتی که در مرز خسروی و مهران برای زائران عزیز پیش آمد و موجب ناراحتی و مشکلات تنفسی برای عدهای از زائران عزیز بویژه زنان و کودکان شد و ظرفیت بسیار محدودی که طرف عراقی داشت و امکان ادامه خدمت مناسب برای زائران عزیزمان توسط طرف عراقی میسر نشد، وزیر محترم کشور به همراه رئیس محترم ستاد مرکزی اربعین به کشور عراق سفر کردند که پس از تلاشها و فعالیتهای دیپلماسی مشخص شد متاسفانه فراهم آوردن شرایط مطلوب برای آرامش و امنیت زائران عزیز کشورمان از سوی طرف عراقی مقدور نیست به همین دلیل برای حفظ سلامت زائران عزیز محدودیتهایی برای سفر زائران به عتبات عالیات به وجود آمد. وی گفت: زائرانی که هماکنون در مسیر هستند و به سمت پایانهها در حال حرکت هستند به شرطی که سلامتی آنان به خطر نیفتد با پیگیریهای لازم میتوانند به تدریج از مرز خارج شوند. فرمانده قرارگاه فراجا از هموطنان خواست: به سمت پایانههای مرزی حرکت نکنند و در صورت تغییر شرایط و برگشت به شرایط پایدار، تصمیمات جدید اطلاعرسانی خواهد شد.
ارسال به دوستان
قیمت خرید تضمینی گندم برای سال زراعی جدید ۱۳ هزار تومان تعیین شد
بهار گندمکاران
وزیر جهاد کشاورزی: 82 هزار میلیارد تومان از مطالبات گندمکاران پرداخت شد که در 5 سال گذشته بیسابقه است
گروه اقتصادی: قیمت تضمینی گندم زودتر از سالهای قبل و پیش از پایان شهریورماه توسط وزارت جهاد کشاورزی اعلام شد؛ قیمتی که واکنش مثبت کشاورزان و تمام زنجیره تولید گندم را در پی داشت. به گزارش «وطنامروز»، قیمت تضمینی هر کیلو گندم برای سال زراعی جدید با رشد نزدیک به 100 درصدی نسبت به سال گذشته 13 هزار تومان اعلام شد به طوری که 11 هزار و 500 تومان به صورت نقد و هزار و 500 تومان به صورت یارانه تولید در اختیار کشاورزان قرار میگیرد. اصلیترین دلیل این افزایش قیمت پس از برنامه قیمتی وزارت جهاد کشاورزی برای رسیدن به هدف خودکفایی گندم، ناشی از اتفاقات روی داده در مرز اوکراین و روسیه است که تا حدی قیمت جهانی گندم را افزایش داده است. سال گذشته قیمت هر کیلو گندم 7 هزار و 500 تومان تعیین شده بود که بعد از مدتی به دلیل افزایش قیمت جهانی به 10 هزار و 500 تومان رسید. هماکنون قیمت هر کیلو گندم در بازارهای خاورمیانه 11 هزار تومان است که با این تفاسیر دولت گندم را با قیمتی بیشتر از کشورهای خارجی از کشاورزان میخرد.
درباره قیمت گندم در سال زراعی جدید، سیدجواد ساداتینژاد اظهار کرد: قیمت گندم در سال زراعی جدید (1402-1401) 11 هزار و 500 تومان اعلام شده و 1500 تومان یارانه کشت در نظر گرفتهایم که بخشی از آن را به یارانه کود و بذر اختصاص میدهیم. وزیر جهاد کشاورزی با بیان اینکه از ابتدای دولت نگاه ویژه رئیسجمهور به حوزه تولید بوده است، افزود: سال گذشته کشت قراردادی را به صورت پایلوت در 250 هزار هکتار از اراضی شروع کردیم. ساداتینژاد تصریح کرد: قیمت گندم را در ابتدای دولت و پیش از شروع فصل کشت به 7500 تومان افزایش دادیم، سوم فروردین 1401 با بحران جهانی و افزایش قیمتها، قیمت گندم را به 10 هزار و 500 تومان به علاوه یکهزار تومان یارانه کشت افزایش دادیم که ثمره آن تحویل 11 میلیون تن گندم توسط کشاورزان بوده است، همچنین 205 درصد افزایش تولید برنج داشتهایم. وی ادامه داد: افزایش 1.5 میلیون تنی کشت دیم در 2.6 میلیون هکتار از اراضی کشور را داشتهایم و در بیش از 5 میلیون هکتار از اراضی در سال جاری کشت دیم انجام خواهد شد. وزیر جهاد کشاورزی با بیان اینکه تاکنون 82 هزار میلیارد تومان از مطالبات گندمکاران پرداخت شده است که در 5 سال گذشته بیسابقه بوده است، عنوان کرد: تا چند روز آینده تمام مطالبات گندمکاران پرداخت میشود. وی با اشاره به اینکه میزان نیاز کشور به گندم نان 9 میلیون تن است، ابراز امیدواری کرد در سال زراعی جدید در تولید گندم نان به پایداری در خودکفایی برسیم. ساداتینژاد با تاکید بر اینکه سیاست ما یارانه کشت روی محصولات و یارانه حمایتی برای تولید است، خاطرنشان کرد: برای کشت سویا یارانه 6 میلیون تومان در هر هکتار را در نظر گرفتهایم و برای کشت گندم 1500 تومان یارانه کشت در نظر گرفته شده است. وی ادامه داد: امسال پیش از هدفمندی یارانهها خرید تضمینی کلزا با قیمت 15 هزار تومان انجام میشد که پس از هدفمندی یارانهها با ورود بخش خصوصی به 23هزار تومان افزایش یافت و مابهالتفاوت این مبلغ به حساب کلزاکاران واریز شد.
* به سمت کشت فراسرزمینی
وی ادامه داد: برای کشت محصولات آببر از ظرفیت کشت فراسرزمینی استفاده خواهیم کرد، امسال شیوهنامه کشت فراسرزمینی ابلاغ شده و چند داوطلب برای این نوع کشت اهلیتسنجی شدهاند. ساداتینژاد افزود: اوکراین، قزاقستان، برزیل و ونزوئلا کشورهایی هستند که توافق اولیه برای کشت فراسرزمینی با آنها انجام شده است، همچنین در قانون بودجه سال 1401 لزوم اجرای کشت فراسرزمینی و کنترل آب مجازی لحاظ شده است. مقام عالی وزارت جهاد کشاورزی تصریح کرد: در تولید محصولات کشاورزی 25 تا 30 درصد ضایعات داریم که 140 میلیارد مترمکعب برای آن آب مصرف میشود و 7 برابر سد دز است. وی با بیان اینکه در حال حاضر آمار و اطلاعات ما در بخش کشاورزی در حد برآورد و تخمین است، خاطرنشان کرد: در دولت سیزدهم رصدخانه کشاورزی ایران را راهاندازی خواهیم کرد و فاز اول آن تا پایان سال 1401 انجام میشود. ساداتینژاد در رابطه با تولید گندم در کشور گفت: 5 استان 52 درصد از گندم کشور را تولید میکنند که خوزستان با 19 درصد بیشترین میزان تولید را دارد و پس از آن کردستان و کرمانشاه هستند، امسال 508 هزار کشاورز ایرانی به دولت گندم فروخته و بیش از 2.5 میلیون نفر در این امر مشارکت داشتهاند. وی خاطرنشان کرد: با حمایت بانک مرکزی در کشت قراردادی، قرارداد تولید به عنوان وثیقه در بانکها مورد قبول است و کشاورزان میتوانند از این طریق تسهیلات دریافت کنند. وزیر جهاد کشاورزی ادامه داد: 40 درصد از کشاورزی دنیا با کشت قراردادی انجام میشود و ما کشاورزی قراردادی را در کشور به 20 درصد خواهیم رساند. وی با بیان اینکه مردمیسازی یارانهها یک اصلاح اقتصادی بزرگ بود که در آینده ظرفیتهای خود را نشان میدهد، گفت: بیشترین خسارت از ارز 4200 تومانی به بخش کشاورزی وارد شده است، یارانه در دنیا به ابتدا، طول زنجیره و انتهای زنجیره یعنی مصرفکننده داده میشود اما در ایران این یارانه به واردکننده داده میشد.
* سال آینده از واردات گندم بینیازیم
رئیس بنیاد ملی گندمگاران قیمت اعلامشده برای گندم را بسیار مناسب خواند و گفت: در صورت وجود بارندگی متعادل، سال آینده از واردات گندم بینیاز خواهیم بود. عطاءالله هاشمی اعلام قیمت ١٣ هزار تومان برای خرید تضمینی گندم را بسیار مناسب عنوان کرد و گفت: قیمت ١١ هزار و ۵٠٠ تومان نیز بعد از عید برای گندم اعلام شده بود که با توجه به نرخ تورم، افزایش قیمتهای جهانی، افزایش هزینههای تولید و... در نظر گرفته شده بود و قیمت بسیار خوب و بالایی بود، با این اوصاف نرخ ١٣ هزار تومان نیز قیمتی بسیار مطلوب و مورد رضایت کشاورزان است. وی افزود: تجربه ثابت کرده هر گاه قیمت بموقع و مناسب اعلام شده، جهش خوبی را در تولید داشتیم و با توجه به اینکه امسال نیز قبل از آغاز سال زراعی قیمت اعلام شده و نرخ اعلامی نیز بسیار مناسب است، انتظار میرود تجربیات سالیان گذشته تکرار شود.
هاشمی گفت: امسال علاوه بر این 2 مسأله، وزارت جهاد کشاورزی طرح جهش تولید در دیمزارها را در دست اجرا دارد و سطح زیر کشت گندم دیم افزایش یافته و در صورتی که شرایط بارندگی متعادل و مثل سال جاری باشد، جهش خوبی را در تولید خواهیم داشت. وی با بیان اینکه امسال ١١ میلیون تن گندم تولید و 5.7 میلیون تن از این محصول خریداری شد، افزود: در صورتی که بارندگی خوبی داشته باشیم، میزان تولید در سال زراعی آینده از ١١ میلیون تن میگذرد و نیازی به واردات گندم نخواهیم داشت. هاشمی با اشاره به اینکه در استانهای سردسیر و شمال غرب کشور ١٢ هزار میلیارد تومان بدهی بابت خرید گندم داریم، افزود: فاصله زمانی برداشت و کاشت در این استانها بسیار کم است و بلافاصله بعد از پایان دوره برداشت، فصل کاشت در این استانها آغاز میشود. وی ادامه داد: با توجه به اینکه حدود ١٠ روز دیگر فصل کاشت در این مناطق آغاز میشود، درخواست ما از دولت این است که هر چه سریعتر بدهی این کشاورزان را تسویه کند تا برای کشت مجدد دچار مشکل نشوند.
ارسال به دوستان
رزمایش اقتدار ۱۴۰۱ نیروی زمینی ارتش با حضور رئیس ستاد کل نیروهای مسلح برگزار شد
رونمایی از موشک فتح 360
گروه سیاسی: رزمایش اقتدار ۱۴۰۱ نیروی زمینی ارتش که از شامگاه چهارشنبه آغاز شده بود، صبح روز گذشته به پایان رسید. این رزمایش با حضور یگانهای پیاده، زرهی، توپخانه، هوانیروز، پهپاد، مهندسی، هوابرد، جنگ الکترونیک و با پشتیبانی ترابری هواپیماهای نیروی هوایی ارتش در منطقه عمومی نصرآباد اصفهان برگزار شد. به گزارش «وطنامروز»، انجام عملیات هلیبرن شبانه نخستین مرحله رزمایش اقتدار 1401 بود. امیر سرتیپ دوم کریم چشک، سخنگوی این رزمایش با اعلام این خبر گفت: این عملیات برای نخستین بار در حجم گسترده و با هماهنگی تیمهای واکنش سریع ویژه و بالگردهای هوانیروز در حال انجام است. در ادامه رزمایش اقتدار 1401، عملیات متحرک هوایی شبانه بالگردهای مجهز به سامانههای دید شبانه برای نخستین بار انجام شد. پرواز گسترده و هماهنگ بالگردها، تیراندازی شبانه، اجرای عملیات متحرک هوایی تیمهای واکنش سریع ویژه ۶۵ در کمترین زمان ممکن، پشتیبانی از نیروهای مانوری، تبادل اطلاعات، آزمایش و ارزیابی موشک شفق هوا به زمینِ بهینه شده با افزایش برد 3 برابری در مقایسه با موشکهای نسل قبل و بهرهگیری گسترده از سامانههای دید در شب از جمله اقدامات این مرحله از رزمایش بود. امیر سرتیپ یوسف قربانی، فرمانده هوانیروز ارتش درباره این مرحله از رزمایش اظهار کرد: در این بخش از رزمایش بالگردهای هوانیروز مجهز به سامانههای دید و تیر در شب، طی عملیات ویژهای برای نخستین بار به صورت کاملا آفندی وارد میدان رزم شده و عملیات تاخت شبانه را با موفقیت اجرا کردند. وی افزود: پس از نفوذ نیروهای واکنش سریع، بالگردهای هوانیروز ضمن اجرای مأموریتهای پرواز در شب و تیراندازی شبانه، عملیات هلیبرن تیمهای واکنش سریع تیپ 65 در منطقه عمومی رزمایش را در زمان بسیار کوتاه انجام دادند. عملیات هوابرد، موشکی و زرهی با پشتیبانی بالگردهای هوانیروز، مرحله بعد رزمایش ارتش بود که با حضور سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص)، امیر سرلشکر حسین حسنیسعدی جانشین فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) و امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش انجام شد. در این مرحله رزمایش اقتدار 1401 برای نخستین بار موشک راهبردی فتح ۳۶۰ پرتاب و با موفقیت هدف مورد نظر را مورد اصابت قرار داد. امیر سرتیپ نوذر نعمتی، جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش با اشاره به مختصات موشک راهبردی فتح ۳۶۰ گفت: این موشک با سرعت ۳ ماخ علیه اهداف استراتژیک استفاده میشود و ضمن ارتباط با ماهوارهها در مسیریابی سریع در لحظه فرود روی هدف حدود ۴ ماخ و نزدیک به ۵ هزار کیلومتر سرعت دارد. وی ادامه داد: موشک راهبردی فتح ۳۶۰ با قدرت تخریب فوقالعاده و دقت بسیار بالا از لانچر ۶ فروندی پرتاب میشود و پس از شلیک یک هدف مشترک را ردیابی و منهدم میکند. سخنگوی رزمایش اقتدار ۱۴۰۱ نیروی زمینی ارتش در پایان درباره دستاوردهای این رزمایش گفت: عملیات متحرک هوایی با بالگردهای هوانیروز و نیروی واکنش سریع تیپ 65 انجام شد. این عملیات یکی از عملیاتهای پیچیده در طرحریزی و اجرا بود که یکی از دستاوردهای مهم این رزمایش محسوب میشود. امیر سرتیپ دوم چشک یکی دیگر از دستاوردهای رزمایش را عملیات موفق یگان پهپادی عنوان کرد که با استفاده از پهپادهای رزمی و انهدامی توانستند اهداف مورد نظر را نقطهزنی کرده و مراحل بعدی عملیات را پشتیبانی کنند. وی با بیان اینکه موشکهای بردبلند فتح 360 و فجر 5 برای نخستین بار در این رزمایش مورد استفاده قرار گرفته است، تصریح کرد: فتح 360 موشکی است که علیه اهداف استراتژیک به کار میرود و با سرعت قابل ملاحظه 4 ماخ، منجر به اصابت بسیار سریع آن به اهداف تعیین شده در منطقه رزمایش شد. ارسال به دوستان
سلطنت بر دموکراسی
شروین طاهری: در دنیایی که صدها میلیون نفر در گوشه و کنار کره زمین بهای سلسله جنگهای بیپایانی را میدهند که آنگلوساکسونها به بهانه حمایت از دموکراسی راه انداختهاند، سوگواری برای یک پیرزن 96 ساله انگلیسی که 70 سال به شکل موروثی، حتی بدون تظاهر به رعایت سلسلهمراتب دموکراتیک و بدون اخذ حتی یک رای از مردمی که بر آنها سلطنت میکرد، حکم میراند، چیزی فراتر از یک «طنز تلخ» است. بشر مدرن به جای آنکه مرگ ملکه الیزابت دوم را تسلیت بگوید باید برای ادراک و منطق خود فاتحه بخواند. حتی این توجیه بیشرمانه شبکههای تحت قیمومت خاندان سلطنتی و دستگاه اطلاعاتیاش مثل بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال یا ایندیپندنت در 3-2 روز پس از مردن این عجوزه که با آن لحن سوگوارانه فرمایشی میگویند 81 درصد مردم کره خاکی از وقتی چشم بازکردهاند، ملکه الیزابت دوم آنجا روی تخت تمام طلا تکیه زده بوده نیز در حقیقت چیزی جز تحقیر همان دموکراسی نیست.
الیزابت ویندزور از خاندان اصالتا آلمانی «ساکس-کوبرگ و گوتا» از 10 سالگی وارث سلطنت خاندان ویندزور بریتانیا شده بود. سپس در 26 سالگی با عنوان رسمی طول و دراز «الیزابت دوم، به مرحمت خداوند، ملکه بریتانیا و ایرلند شمالی و دیگر سرزمینهای خود و رهبر کشورهای مشترکالمنافع، مدافع دین و حافظ مردم» - که باید حین حضور او در هر مکانی تمام و کمال خوانده میشد- به سلطنت رسید؛ بدون نیاز به هر گونه انتخابات ریاستی، پارلمانی، غیرمستقیم، رای یک مجمع منتخب دموکراتیک یا هر نوع گزینش دیگری که ردپای شهروندان عادی تحت حکومتش در آن باشد و فقط به حکم شورایی تحت عنوان سلطنتی متشکل از پیرمردها و پیرزنهایی که اشرافزادگانی در قماش بستگان یا گماشتگان خاندان سلطنتی هستند. نه فقط مردم انگلیس، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی و چندین سرزمین بهاصطلاح فرادریایی شامل جزایر برمودا، جزایر اشغالی فالکلند و جبلالطارق که روی هم آنچه را پادشاهی متحد بریتانیا خوانده میشود، تشکیل میدهند، بلکه مردم دیگر کشورهای تحت قیمومت الیزابت دوم شامل کانادا، استرالیا، نیوزیلند، جامائیکا، باربادوس، باهاما، گرانادا، پاپوآ گینه نو، جزایر سلیمان و تووالو در اقیانوسیه و دیگر جزایر کارائیبی مثل سنت لوسیا، سنت وینسنت و گرنادینس، بلیز، آنتیگوا و باربودا و سنت کیتس و نویس نیز کوچکترین دخالتی در به قدرت رسیدن ملکه الیزابت دوم، پیش از او پدرش شاه جورج ششم و حالا پسرش چارلز سوم که به جای او به حکومت رسیده، نداشتند. همچنین این مردم که جمعیتی بالغ بر 150میلیون نفر را عمدتا در کشورهای مدعی دموکراسی تشکیل میدهند، به جز ۲ مورد معاصر، هیچگاه هیچ حقی برای تعیین سرنوشت خود نداشته و محکوم به این بودهاند که تحت حاکمیت خاندان سلطنتی انگلیس باشند. جدیدترین مورد استثنا جزیره کوچک باربادوس در شرق دریای کارائیب بود که ۲ سال پیش با اعمال نفوذ ایالات متحده بر دولت محلی آن، قیمومت سلطنت بریتانیا را پایان داد. 6 سال پیش از آن نیز همهپرسی استقلال اسکاتلند در سال 2014 به شکست انجامید که گفته میشود یکی از عوامل اصلی شکست آن هشدار بانک آو انگلند (بانک مرکزی انگلستان) به رایدهندگان اسکاتلندی مبنی بر پرهیز از دادن رای مثبت به آن همهپرسی برای در امان ماندن از ورشکستگی ملی بوده است. در حالی که اسکاتها برای یک همهپرسی دیگر به منظور رهایی از یوغ اسارت خاندان ویندزور تلاش میکنند و به نظر میرسد مردم ایرلند شمالی نیز در همین مسیر قرار دارند، لازم به یادآوری است که پسرعموهای آنها در جمهوری ایرلند، حدود یک قرن پیش با خون و اسلحه و انقلاب و جنگ، از زیر یوغ سلطنت پدران این ملکه مرده درآمدند نه با یک روند جدایی دموکراتیک. ظالمان کاخ باکینگهام تا وقتی زورشان رسیده، هیچگاه چراغ سبزی به ملتی برای تعیین سرنوشت خود ندادهاند. این فقط شامل ایرلندیها نمیشود بلکه تقریبا تمام ملتهایی که در قرن بیستم میلادی، استعمار انگلیس را از گرده خویش برداشتند این کار را با قیام و انقلاب خونین برای استقلال کردند. عراق، آفریقای جنوبی، هندوستان، پاکستان و بنگلادش، برمه (میانمار)، سریلانکا و مالزی، جزو آخرین ملتهای بزرگی بودند که از اواسط قرن بیستم میلادی به سلطنت انگلیس بر مقدراتشان پایان دادند. نیجریه، سیرالئون، مالاوی، سنگاپور، هندوراس، عمان، اردن، کویت، امارات و قطر در نوبت بعد قرار داشتند.
حتی ویکیپدیا، یکی از پربازدیدترین تارنماهای شبکه جهانی اینترنت که برای عامه شهروندان جهانی حکم سواد بر خط را دارد نیز، در تمام 318 ویرایش خود به زبانها و گویشهای مختلف در درگاه مربوط به بریتانیا، مشخص کرده حاکم آن از نوع پادشاهی موروثی است؛ آن هم یک دودمان سلطنتی تجاوزگر با سابقه تاریخی تاریک ضد بشری که تاسیس آن به قرون وسطا بازمیگردد، با سیاههای از ارتکاب بزرگترین جنایتهای تاریخ بشریت از فرانسه و ایرلند در همسایگی خودش گرفته تا آفریقا، آمریکای مرکزی و جنوبی و خاورمیانه و هند و چین.
اگر به دنبال تعریف «جهان سلطه» میگردید که هر روز بیشتر و بیشتر در رسانههای مستقل دنیا مورد انتقاد قرار میگیرد، جای دوری نروید. هر یک از شما که بپذیرید کشوری به نام انگلیس تحت حاکمیت یک خاندان سلطنتی موروثی کشوری دموکراتیک است و چهبسا بنیانگذار نظام دموکراسی، خود بدنه بردگان «جهان سلطه» را تشکیل میدهید.
آنجلا کلی، طراح لباسهای الیزابت دوم و چهرهای که از او به عنوان نزدیکترین همدم ملکه سابق انگلیس یاد میشود، وقتی میخواهد از او یاد کند نه با لقبی واجد ارزشهای دموکراتیک، انساندوستانه یا اخلاقی، بلکه با صفتی غیرانسانی خطاب میکند که گویی تایید همه آن تصورات شیطانی است که ما از خاندان ویندزور داریم. او در یادداشتی که اخیرا برای روزنامه دیلیمیل نوشت، ارباب پیشین خود را یک «جادوگر زوالناپذیر» خوانده است، چرا که بسیاری از مردم ساکن قلمروی بریتانیا، از زمانی که چشم باز کردهاند، الیزابت را در رأس نظام سلطنتی دیدهاند. به همین جهت به زعم خانم کلی، بسیاری او را بسان جادوگری زوالناپذیر میدیدند که نقطه ثابت جهان در حال تغییر بود. خب! حالا که این سرکار علیه جادوگر مرده است، آیا جهان دیگر نقطه قابل اتکایی ندارد؟ طبیعتا برای آنهایی که برای الیزابت ویندزور سقط شده چنین جایگاه متفرعنانه و فراانسانی قائل بودند، پس از او پسر رسوا و احمقش چارلز 74 ساله را با کمترین میزان مقبولیت اجتماعی و سیاسی همان نقطه اتکای غیردموکراتیک خواهند دانست، چرا که اساسا به دنبال مبنایی برای سلطهای هابزی هستند که مشروعیتش را از پایههای لرزان کاخ باکینگهام میگیرد؛ خاندانی در حال فروپاشی که در آن برادر پادشاه «اندرو» به عنوان یک مفسد جنسی تحت تعقیب دادگاههای آمریکاست و پسر کوچکتر پادشاه «هری» و همسرش با زدن انواع و اقسام اتهامات به اشرافیت انگلیسی، از حلقه دودمانی گریخته و به آمریکا پناه بردهاند. لازم به گفتن نیست که او پسر شاهزاده دایانای معروف است که هنوز هم بسیاری از انگلیسیها فکر میکنند ملکه الیزابت قاتل او بوده است. ملکه الیزابت دوم طی 70 سال سلطنت هر جا خطابه میکرد همانند پدران و مادران تاجدارش خود را صاحب حکومت بریتانیا و سرزمینهای فرادریایی معرفی میکرد، چون یک قانون اساسی قرون وسطایی و یک نظام سلطه ضددموکراتیک از این ادعا حمایت میکرد. او همیشه در ابتدای سخنرانیهای سالانهاش در «وست مینیستر» میگفت: «حکومت من!» نه این ادعا تشریفاتی بود و نه جایگاه شخصی که آن را مداوما مطرح میکند. برخلاف استدلال مدعیانی که میگویند جایگاه سلطنت در بریتانیا به صورت مشروطه و ذیل قانون اساسی بریتانیا تعریف شده، این قانون به هیچ عنوان اساس مطلقه بودن قدرت ملکه یا پادشاه را مشروط نساخته است. بیایید بخشهایی از قانون اساسی بریتانیا را بازخوانی کنیم: «ملکه یا پادشاه مالک تمام موجودات دریایی در قلمرو پادشاهی بریتانیاست. این موجودات شامل ماهی، دلفین، وال، گراز دریایی و... است». بر همین اساس مطابق قانون اساسی انگلیسیها ماهیگیران و صیادان باید هر هفته در کلیسا برای سلامتی ملکه دعا کنند، چرا که ملکه اجازه شکار و صید موجوداتی را به آنها داده که جزو داراییهای شخصیاش است!
اگر تصور میکنید وجوه قرون وسطایی قانون اساسی بریتانیا در همین جا خاتمه میگیرد، کمی تامل کنید؛ ملکهای که غربگرایان و روشنفکران استعماری، به مدت چندین دهه سفسطه میکردند جایگاهی مشروطه دارد - و امروز شبکههای لندننشین سعی دارند از این عجوزه تصویری از مادر مهربان دموکراسی(!) بسازند – به مدت 70 سال طبق نص قانون، جایگاهی فراقانونی و ضددموکراتیک داشت: «هیچ مرجعی نمیتواند شخص اول پادشاهی (اعم از ملکه یا پادشاه) را به دادگاه احضار کند، چه به عنوان متهم یا شاهد! حتی اگر ثابت شود او مرتکب قتل عمد شده است». این شخصیت فراقانونی در عین حال همان کسی است که تقریبا تمام دستگاههای اصلی کشور از دادگستری و خزانهداری گرفته تا ارتش و رسانه ملی (بیبیسی)، لقب او یعنی اعلیحضرت یا سلطنتی را یدک میکشند و او از طریق هیات امنا یا شورای سلطنتی در عزل و نصبهایشان دخالت میکند.
حال تصورش را کنید شخصیتی که قانون اساسی بریتانیا او را اینچنین ورای دموکراسی دانسته، همان مرجعی است که میتواند پارلمان، یعنی اساس دولت را منحل یا تعلیق کند. این همان کاری بود که الیزابت دوم، ۳ سال پیش به درخواست بوریس جانسون، نخستوزیر وقت انجام داد. در حالی که قاطبه خاندان سلطنتی و اشراف انگلیسی به وضوح حامی برگزیت بوده و هستند، وست مینیستر به مدت حدود یک ماه توسط ملکهای که پنداشته میشد مشروطه است، تعلیق شد تا روند خروج بریتانیا از اتحادیه اروپایی فارغ از مناسبات دموکراتیک پارلمانی انجام شود. این تنها نوک کوه یخ اشرافیگری است که در تمام سالهای عصر موسوم به دموکراسی (قرون بیستم و بیستویکم) ساختار بالا به پایین حاکمیت انگلیسی را فرا گرفته بود.
ارسال به دوستان
وزارت خزانهداری آمریکا وزارت اطلاعات و وزیر اطلاعات ایران را تحریم کرد
شلیک به قلب توافق
وزارت خزانهداری آمریکا در بیانیهای اعلام کرد وزارت اطلاعات و وزیر آن را تحریم کرده است. به گزارش فارس، وزارت خزانهداری آمریکا جمعه ۹ سپتامبر/۱۸ شهریور در بیانیهای اعلام کرده سیداسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات ایران را در فهرست تحریمها قرار داده است. وزارت خزانهداری آمریکا در بیانیهای مدعی شده است: «امروز دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری، «وزارت اطلاعات و امنیت ایران» و وزیر اطلاعات این کشور را به دلیل انجام فعالیتهای سایبری علیه ایالات متحده و متحدانش در فهرست تحریم قرار داده است».
خزانهداری آمریکا تصریح کرده است: «در جولای ۲۰۲۲ تهدیدهای سایبری که ارزیابی میشود تحت حمایت حکومت ایران و وزارت اطلاعات و امنیت بوده، باعث ایجاد اختلال در سامانههای کامپیوتری دولت آلبانی شد و دولت را وادار کرد خدمات آنلاین دولتی برای شهروندانش را متوقف کند». خزانهداری آمریکا در این بیانیه یادآوری کرده وزارت اطلاعات ایران پیش از این به بهانههای دیگری نظیر آنچه «حمایت از گروههای تروریستی» یا «نقض حقوق بشر» خوانده شده تحریم شده بود. با این حال، با این اقدام برچسب تحریمی «فعالیتهای مخرب سایبری» به بهانههای تحریمی وزارت اطلاعات اضافه شده است.
* آمریکا تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال کرد
وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای از اعمال تحریم علیه چند شخص و نهاد ایرانی خبر داد. به گزارش ایسنا به نقل از رویترز، وزارت خزانهداری آمریکا روز پنجشنبه با صدور بیانیهای اعلام کرد که تحریمهایی را علیه 4 شرکت و یک شخص ایرانی اعمال کرده است. «خدمات هواپیمایی سفیران» یکی از شرکتهایی است که ذیل قانون اجرایی آمریکا -که برخی تبادلات با روسیه را ممنوع میکند- تحت تحریم قرار گرفته است. همچنین شرکتهای «پرآور پارس»، «طراحی و ساخت موتورهای هوایی (داما)» و «بهارستان کیش» در فهرست تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|