|
اخبار
نامه هاشمی به خسرویوفا در پی کارشکنی انگلیس
وزیر ورزش و جوانان در نامهای به رئیس کمیته ملی المپیک از او خواست اعتراض ایران به تداوم سیاست دوگانه نهادهای بینالمللی ورزشی را به کمیته بینالمللی المپیک و فدراسیون جهانی تکواندو اعلام کند. به گزارش فارس، در پی صادر نشدن روادید تکواندوکاران ایرانی جهت حضور در مسابقات گرندپری تکواندو در انگلیس، وزیر ورزش و جوانان در نامهای به محمود خسرویوفا، رئیس کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران، از از او خواست اعتراض ایران به تداوم سیاستهای دوگانه برخی کشورها و نهادهای ورزشی بینالمللی را به کمیته بینالمللی المپیک و فدراسیون جهانی تکواندو اعلام کند. در نامه کیومرث هاشمی خطاب به رئیس کمیته ملی المپیک آمده است: «مستحضرید متاسفانه برای مسابقات گرندپری جهانی تکواندو در شهر منچستر انگلیس، این کشور از صدور روادید برای ورزشکاران و مربیان تیم ایران خودداری کرد که لطمه سنگینی به این تیم در روند کسب سهمیه وارد کرده است. این حرکت، بنا به فرمایش مقام معظم رهبری مدظلهالعالی در دیدار اخیر با جامعه ورزش مصداق بارز سیاستهای دوگانه است که در عالم ورزش به هیچوجه قابل توجیه نیست و ادامه آن موجب تضییع حقوق ورزشکاران و مربیان شایسته خواهد بود، لذا ضرورت دارد کمیته ملی المپیک از طریق مبادی مرتبط، اعتراض خود را به کمیته بینالمللی المپیک و فدراسیون جهانی تکواندو اعلام داشته و به صورت شفاف از ایشان بخواهد به نحو مقتضی در جهت جلوگیری از تضییع حقوق ورزشکاران ایرانی اقدام کنند».
***
تمجید خاص سرمربی پورتو از طارمی
سرمربی تیم فوتبال پورتو از مهدی طارمی، مهاجم ایرانی این تیم پس از بازی هفته دوازدهم لیگ برتر پرتغال تمجید کرد. تیم فوتبال پورتو در بازی خارج از خانه هفته دوازدهم لیگ برتر پرتغال با نتیجه 3 بر صفر در خانه فامالیکائو پیروز شد و با 28 امتیاز در رده سوم جدول باقی ماند. سرجیو کنسیسائو، سرمربی پورتو در نشست خبری پس از بازی گفت: برابر فامالیکائو که به طور معمول در خانه برای حریفانش مشکلات زیادی ایجاد میکند، بازی بسیار خوبی انجام دادیم و شایسته این پیروزی بودیم، فامالیکائو تیمی قدرتمند و شایسته تقدیر است. سرمربی پورتو با تمجید از عملکرد مهدی طارمی خاطرنشان کرد: طارمی یک بازیکن کاملاً فداکار است. او بازیکنی بسیار باهوش است و این هوش را با توانمندی فنیاش ترکیب میکند. یک ضدحمله از حریف خوردیم و این طارمی بود که توپ را در محوطه جریمه پس گرفت.
***
فعلاً خبری از لغو بازی پرسپولیس - الدحیل نیست
با وجود آلودگی شدید هوای تهران و شایعاتی که درباره احتمال لغو دیدار پرسپولیس و الدحیل قطر مطرح شده هنوز AFC چیزی به فدراسیون کشورمان اعلام نکرده است. به گزارش تسنیم، آلودگی شدید هوای تهران که باعث شده بسیاری از فعالیتها تحت تأثیر قرار گیرد، به گفته کارشناسان تا پایان هفته جاری ادامه خواهد داشت. این در شرایطی است که پرسپولیس از ساعت 19:30 روز سهشنبه هفته جاری در دیداری حساس در چارچوب هفته پایانی لیگ قهرمانان آسیا باید در ورزشگاه آزادی به مصاف الدحیل قطر برود. همین موضوع باعث ایجاد حرفوحدیثهایی شده و شایعاتی را مبنی بر احتمال لغو بازی به دلیل آلودگی هوا به وجود آورده است. در قوانین و مقررات کنفدراسیون فوتبال آسیا موردی بابت برگزار نشدن مسابقه بابت آلودگی هوا نیامده و دستورالعملی در این زمینه وجود ندارد. کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز تا این لحظه با وجود انتشار خبر آلودگی شدید تهران، موضعگیریای نداشته و نکتهای به فدراسیون فوتبال کشورمان اعلام نکرده است. ناظر این مسابقه که دیروز وارد ایران شد هم در این باره موضوعی را اعلام نکرده است. بنابراین به نظر میرسد دیدار پرسپولیس و الدحیل در موعد از پیش اعلام شده برگزار شود و با توجه به شرایطی که وجود دارد، احتمال لغو مسابقه کم است، مگر اینکه در لحظات آخر تصمیم دیگری گرفته شود.
***
کلید صعود پرسپولیس از زبان AFC
کنفدراسیون فوتبال آسیا معتقد است ورزشگاه آزادی میتواند «کلید صعود» پرسپولیس از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا باشد.
به گزارش فارس، کنفدراسیون فوتبال آسیا در گزارشی به عملکرد پرسپولیس قبل از بازی با الدحیل قطر در هفته پایانی لیگ قهرمانان آسیا پرداخت.
AFC در مهمترین بخش این گزارش شاگردان گلمحمدی را امیدوار به صعود از مرحله گروهی در بازی سهشنبه مقابل الدحیل در ورزشگاه آزادی عنوان کرد. کنفدراسیون فوتبال آسیا معتقد است حضور هواداران پرسپولیس و برگزاری بازی در ورزشگاه خانگی آزادی میتواند کلید صعود سرخپوشان از مرحله گروهی باشد. پرسپولیس اکنون با 8 امتیاز در رده دوم جدول گروه قرار دارد. النصر عربستان با 13 امتیاز صدرنشین گروه است. الدحیل قطر هم با 4 امتیاز در رده سوم قرار دارد.
***
وفایی فینال اسنوکر قهرمانی انگلیس را از دست داد
ملیپوش اسنوکر ایران مقابل مرد شماره یک اسنوکر جهان تن به شکست داد و از صعود به فینال مسابقات قهرمانی انگلستان بازماند. به گزارش ایسنا، حسین وفایی که در مسابقات قهرمانی انگلستان ۲۰۲۳ شرکت کرده است، در دور چهارم این رقابت به مصاف «رونی اُسالیوان» مرد شماره یک اسنوکر جهان رفت و با نتیجه ۶ بر ۲ شکست خورد. وفایی در حالی مقابل اسطوره اسنوکر جهان مغلوب شد که در رده ۱۸ جهان قرار دارد. با این شکست وفایی از حضور در فینال این مسابقات بازماند.
ارسال به دوستان
زمان داربی ۱۰۲ تغییر کرد
صدودومین داربی تهران با یک ساعت و ربع تاخیر برگزار خواهد شد. بر اساس برنامه سازمان لیگ فوتبال، زمان داربی تهران بین استقلال و پرسپولیس که قرار بود پنجشنبه هفته آینده ۲۳ آذر ساعت ۱۵ در ورزشگاه آزادی برگزار شود، تغییر یافت. در جلسه روز شنبه مدیران 2 باشگاه با مسؤولان ذیربط، مقرر شد این دیدار در همان روز پنجشنبه اما ساعت ۱۶:۱۵ انجام شود.
ارسال به دوستان
این برای چندمین بار بود که دولت انگلیس با ندادن ویزا به ورزشکاران ایران، بازی کثیف سیاسی را به عرصه ورزش تعمیم داد
خباثت سهباره
دولت انگلیس در یک کارشکنی آشکار و خباثتآمیز مانع حضور تکواندوکاران ایرانی در مسابقات منچستر برای کسب سهمیه المپیک شد. مسابقات فینال گرندپری منچستر طی ۲ روز گذشته (شنبه و یکشنبه) در انگلیس برگزار شد و قرار بود تیم ملی تکواندوی ایران در این مسابقات با ۵ تکواندوکار حاضر شود که دولت انگلیس در یک کارشکنی آشکار و خباثتآمیز، برای ورزشکاران کشورمان روادید (ویزا) صادر نکرد. این در شرایطی بود که تکواندوی ایران برای کسب ۲ سهمیه المپیک به یک نقره و برنز نیاز داشت اما با این اقدام سیاسی، عملا شرایط کسب سهمیه تکواندوکاران سخت شد. این اقدام خباثتآمیز پیش از این هم ۲ مرتبه دیگر توسط انگلیسیها رخ داده بود و برای تیم ملی تکواندوی کشورمان ویزای حضور در این کشور صادر نشده بود. در همین ارتباط هادی ساعی، رئیس فدراسیون گفته از ۲ ماه قبل برای دریافت ویزا اقدام کرده بودند تا انگلیسیها بهانهای نداشته باشند. در این باره اصغر رحیمی، دبیر فدراسیون تکواندو اقدام انگلیسیها را سیاسی و سنگاندازی در مسیر ورزش ایران دانست و مستقیما دولت بریتانیا را مسؤول دانست. پیش از این هم شاهد سنگاندازی آمریکاییها در مسیر صدور روادید برای تیم ملی ووشو بودیم و عملا ورزشکاران ایران از حضور در مسابقات جهانی بازماندند. در این میان نکته حائز اهمیت این است که انگلیسیها و کشورهایی از این دست که پیش از این هم عناد خود را با کشورمان نشان دادهاند، نمیخواهند ورزش ایران در سطح جهان موفق ظاهر شود و پرچم ایران به اهتزاز درآید و این مساله لزوم یک دیپلماسی قوی ورزشی را میطلبد. حال این سوال مطرح میشود: نقش دیپلماسی وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک در این اقدام سیاسی کجاست؟ آیا اقدامی انجام شده است و اگر پاسخ مثبت است، چرا رسانهای نشده است؟ تا کی باید در قبال اقدامات کارشکنانه سکوت کرد؟ مگر طبق سیاستهای کلان بالادستی، ایران قوی، نیازمند ورزش قوی نیست؟ پس در کنار این ورزش قوی، باید دیپلماسی قوی داشت تا از طریق فشار مجامع بینالمللی بر کشورهایی که با خباثت و سیاسیکاری، مانع رقابت برابر میان ورزشکاران میشوند، دیگر شاهد این اتفاقات نباشیم.
* ساعی: ویزای تکواندوکاران پس از روز اول مسابقات به دستمان رسید
رئیس فدراسیون تکواندو میگوید با کارشکنی انگلیسیها کسب سهمیه المپیک پاریس برای ما سخت شده و آنها کار تکواندوی ایران را در رسیدن به پاریس بسیار دشوار کردند. در حالی دیروز فینال مسابقات تکواندوی گرندپری منچستر به میزبانی انگلیس برگزار شد که تیم ملی تکواندوی ایران در بخش پسران و دختران با ترکیب 5 تکواندوکار به دلیل عدم صدور ویزا از حضور در این مسابقات بازماند. هادی ساعی در گفتوگو با فارس، در واکنش به عدم صدور روادید ملیپوشان جهت حضور در فینال مسابقات گرندپری منچستر گفت: متاسفم که این فرصت بزرگ را به خاطر کارشکنی سفارت انگلیس از دست دادیم. ناگفته نماند ما خیلی زودتر از موعد برای دریافت ویزای تیم ملی تکواندو و پاراتکواندو اقدام کرده بودیم. متاسفانه ویزای تیم ملی تکواندوی دختران و پسران دقیقا شنبه شب ساعت 23 به دست ما رسید که در واقع روز اول مسابقات در منچستر تمام شده بود و این روادید دیگر به کار ما نمیآمد، چون ۳ نفر از تکواندوکاران ما در همان روز نخست باید روی شیهاپچانگ میرفتند. وی در ادامه افزود: کارشکنی انگلیسیها فرصت کسب سهمیه المپیک از طریق رنکینگ سیستم را از بچههای ما گرفت. ما در ۲ وزن میتوانستیم سهمیه حضور در المپیک پاریس را به دست بیاوریم. مهدی حاجموسایی در وزن 58 کیلوگرم با کسب مدال برنز و مهران برخورداری در وزن منهای 80 کیلوگرم با کسب مدال نقره میتوانستند سهمیه حضور در المپیک را به دست بیاورند. شما همان مسابقات روز نخست در وزن 58 کیلوگرم را نگاه کنید؛ تمام تکواندوکارانی که در این وزن روز گذشته مدال کسب کردند، پیش از این به تکواندوکاران ما بازی را واگذار کرده بودند. این نشان میدهد ما فرصت بسیار بزرگی را به خاطر کارشکنی انگلیس از دست دادیم. وی در واکنش به این سوال که آیا به خاطر کارشکنی انگلیسیها قرار نیست شما از طریق فدراسیون جهانی این موضوع را به صورت خیلی ویژه و جدی پیگیری کنید، گفت: انصافا مسؤولان وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک از قبل این موضوع را پیگیری کردند. ما هم خیلی زودتر از زمان موعد برای دریافت ویزا اقدام کردیم تا مشکلی پیش نیاید. آنها در طول این مدت از طریق ارتباطی که داشتیم به ما گزارش روزانه میدادند که مراحل صدور روادید در حال انجام شدن است. وقتی روادید پاراتکواندو را طی 3-2 مرحله به ما دادند، ما منتظر دریافت روادید تکواندوکاران بودیم اما در پایان دیدیم آنها کارشکنی کردند. مثل ۲ مرحلهای که در گذشته پیش آمده بود، آنها باز هم در صدور روادید کارشکنی کردند. با توجه به اینکه ما از قبل این موضوع را پیشبینی کرده بودیم، من در همان مسابقات فرانسه با رئیس فدراسیون جهانی جلسهای داشتم و از او خواستم به صورت ویژه این موضوع را پیگیری کند. حتی رئیس فدراسیون انگلیس نیز قول داده بود روادید ملیپوشان ما در زمان مقرر صادر شود اما دیدیم چطور لحظه آخر و در پایان نخستین روز مسابقات، زمانی که روادید دیگر به کار ما نمیآید، صادر شد. به هر حال کارشکنیها انجام شده و ما قطعا به صورت ویژه از طریق فدراسیون جهانی به دنبال رفع این معضل خواهیم بود، چون با این کارشکنی ما آسیب دیدیم.
***
کسب ۴ طلا و ۴ سهمیه پارالمپیک توسط پاراتکوندوکاران ایران
تیم ملی پاراتکواندوی کشورمان با کسب ۴ مدال طلا و ۴ سهمیه حضور در پارالمپیک ۲۰۲۴ پاریس به کار خود در مرحله نهایی پاراگرندپری منچستر خاتمه داد. این دوره از مسابقات جمعه 10 آذر با حضور 71 تکواندوکار از 22 کشور به میزبانی انگلیس در سالن آرنای شهر منچستر برگزار شد و تیم ملی کشورمان با 5 نماینده موفق به کسب 4 نشان طلا و ۴ سهمیه پارالمپیک پاریس شد. مریم عبداللهپور در وزن 47- کیلوگرم، دور نخست «ایکینچی» از ترکیه را 32 بر 19 شکست داد. وی در مرحله نیمهنهایی به مصاف «ایساکووا» حریف سنتی خود از ازبکستان رفت و مطابق مسابقات گذشته برابر وی این بار 24 بر 3 پیروز شد و به فینال رسید. عبداللهپور در دیدار نهایی مقابل «آنجلیکا اسپینوزا» نفر اول پارالمپیک توکیو 2020 در نهایت شایستگی با کسب نتیجه 15 بر 5 به برتری دست یافت و ضمن کسب نشان خوشرنگ طلا، راهی پارالمپیک پاریس شد. مهدی پوررهنما در وزن 70- کیلوگرم که برای قطعی کردن سهمیه حضور خود در المپیک پاریس به مدال طلای این مسابقات نیاز داشت، با برتری مقابل همه رقبا به هدف خود رسید. وی در نخستین مبارزه «شونسوکو» از ژاپن را 32 بر 2 از پیش رو برداشت. «فاتح چلیک» نماینده ترکیه به دلیل مصدومیت در مبارزه نیمهنهایی حاضر نشد تا پوررهنما راهی دیدار نهایی شود. نماینده کشورمان در مبارزه برای کسب مدال طلا 17 بر 10 برابر «علیکلوو» از ازبکستان به برتری دست یافت و ضمن به دست آوردن دومین نشان طلای ایران در این رویداد، با کسب امتیازات لازم بلیت پارالمپیک پاریس را برای خود رزرو کرد. در وزن 80- کیلوگرم علیرضا بخت در نخستین مبارزه با «لوئیز مانو» از مکزیک مبارزه کرد و به پیروزی 22 بر 9 دست یافت و سپس در مرحله نیمهنهایی برابر «توشتومورف» از ازبکستان با نتیجه 56 بر 41 به برتری رسید. بخت در دیدار نهایی «جو جئونگ هون» از کرهجنوبی را رو در روی خود دید و برابر این حریف قدرتمند 29 بر 18 پیروز شد و به این ترتیب هم به مدال طلا دست یافت و هم سهمیه پارالمپیک پاریس را به دست آورد. در وزن 80+ کیلوگرم حامد حقشناس دور نخست را با قرعه استراحت پشت سر گذاشت و در مرحله نیمهنهایی به دیدار «مهمت سامی» از ترکیه رفت و موفق به پیروزی 21 بر 7 شد. حقشناس با پیروزی برابر «نایوان میکولیچ» از کرواسی در دیدار نهایی و با نتیجه 17 بر 2 طلای چهارم ایران را به خود اختصاص داد و سهمیه دیگری برای ایران در پارالمپیک پاریس به دست آورد. در وزن 63- کیلوگرم که 8 پاراتکواندوکار حضور داشتند، سعید صادقیانپور دور نخست به مصاف «تورگاتو» از برزیل رفت و با نتیجه نزدیک 47 بر 45 نتیجه را واگذار کرد و از گردونه رقابتها کنار رفت. با این حال با توجه به امتیازات خوب صادقیانپور در رنکینگ پارالمپیک، وی نیز به احتمال زیاد جواز حضور در پاریس را به دست خواهد آورد. هدایت تیم ملی پاراتکواندو در گروه آقایان بر عهده پیام خانلرخانی به عنوان سرمربی بود. علی کریمیصابر به عنوان مربی وی را یاری میکرد. عاطفه کشاورز، سرمربی تیم ملی بانوان نیز هدایت تنها نماینده ایران در این رقابتها را بر عهده داشت. جمشید سهرابی، رئیس انجمن پاراتکواندو نیز سرپرستی تیم را بر عهده داشت.
ارسال به دوستان
انحطاط برادران لیلا و بطالت فرهنگی
عباد محمدی: مدت زیادی بود که معطل مانده بودم، مترو بسته بود و ناچار به تاکسی اینترنتی متوسل شدم. صدای ضبط زودتر از خود ماشین وارد کوچه شد؛ موزیکی پر از کلمات مبهم و واژههای عجیب و جملهبندی افتضاح!
جلوی پایم ترمز زد، گفت: «شما بهار میروی؟» گفتمش بله! همین که در ماشین نشستم، صدای ضبط را کم کرد و پرسید: «من تند میروم، شما که مشکلی نداری؟» و پاسخ را نشنیده، جفتپا روی گاز رفت! حالا صدای اگزوز اسپورت با موزیک بدنام و بیآبروی «ساسی مانکن» درهم شده بود! موزیک، ریتم گردن راننده و دستی که تمامقد دور فرمان ماشین چرخیده بود، واقعاً شرایط بدیعی را پدید آورده بود. از راننده پرسیدم شغلش کارکردن در تاکسی اینترنتی است؟ (این تقریبا سؤال همیشگی من است) آیینه را روی صورتم تنظیم کرد و گفت: «بله!» همینطور که به آیینه خیره شده بود، ادامه داد: «شماها هم از این آهنگها گوش میکنید؟ این موزیک جدید را شنیدهای؟» من هم به او گفتم بله شنیدهام! راننده ادامه داد: «من خودم فکر میکنم آهنگ تفنگت را زمین بگذار قشنگتر است اما با همینها سال 88 ما را سرکار گذاشتند! حالا که چه؟ مگر حکومت تغییر میکرد، وضعیت بهتر میشد؟» و نگاهش را به خیابان دوخت و در حالی که نهایت مهارتش را برای لاییکشیدن بین ماشینها به کار گرفته بود، گفت: «من آن موقع نمیفهمیدم، اما الان طرفدار مارکس(!) وبر هستم! او آزادی و عدالت را آورده است، حکومت هم به دنبال همین است». از او پرسیدم، مارکس وبر؟! و او با حالتی تمسخرآمیز گفت: «حتماً نمیشناسیاش، ما ایرانیها 100 سال عقبیم...» و حتماً که منظورش ماکس وبر بود!
به نظر میرسد فضای این روزهای چالشبرانگیز اینستاگرام بویژه با چالش جدیدش یعنی «موزیک برادران لیلا» را میتوان در قالب همین رویداد خلاصه کرد: «سردرگم، زودگذر، بیهویت، سرکاری و بیسروته!» این روزها چالشهای رسانهای که بر فرهنگ ما حادث میشود از همین دست است.
با غلبه تصویر بر متن پس از ظهور شبکههای اجتماعی، حال این فضا هر روز شرایطی را پیش روی ما قرار میدهد؛ روزی چالش «دافی» و روز دیگر «سرشماری دهه شصتیها!» مدتی را نگران «بازگشت تتلو هستند» و یکباره توصیه میکنند «این سه تا کار را نکن!» عجیبتر آنکه مساله دیگر دیدن نیست، بلکه دیده شدن است. هر رفتار که بتواند زمینه دیده شدن را فراهم کند، در این شرایط اصالت دارد! مسابقهای حیرتانگیز برای بروز رفتارهای غیرعادی! رفتاری که شاید برآیند اجتماعی نداشته باشد اما آنقدر لهو است که شما را به پرسه بیشتر در صفحات مجازی وادار میکند. نخست سؤالی که در این ماجرا اهمیت مییابد این است: این انحطاط رفتاری و اخلاقی پایانی هم دارد؟ یعنی ما بعد از مواجهه با یک رفتار کمیک یا یک موزیک بیسروته، آیا با محتوای منحطتر هم روبهرو میشویم؟ پاسخ این است: انحطاط انتها ندارد! حقیقت آن است که در اغلب اوقات ما با تولیدکننده پیامی مواجه هستیم که در لایه ارزش دچار اضمحلال شده است و از ابزاری برای انتقال پیام بهره میبرد که همه شرایط را برای پرکردن دقیقه به دقیقه وقت خالی ما فراهم کرده است. در شرایطی که رسانه صرفاً «سرگرمیساز» شود، بیهویتی نیز اوج میگیرد و موجی از گیرنده و بیننده سردرگم با آن همراه میشوند. «لزلی جانسون» در نقد فرآوردههای رسانههای جمعی مینویسد: «اغلب سرگرمیهایی که رسانهها برای توده مردم تدارک میبینند، ضد زندگی، پر از زرقوبرق، دارای جاذبههای سوء و فاقد مسؤولیتهای اخلاقی هستند. سرگرمیها مبلغ این نظرند که پیشرفت یعنی به دنبال مالکیتهای مادی رفتن، برابری یعنی یکسان بودن ارزشهای اخلاقی و آزادی یعنی زمینهای برای ارزشهای بیقید و پایان».
اینجاست که باید تاکید کرد موزیکویدئوی ساسان حیدری معرف به «ساسی» را نباید در ریتم و محتوا دید، چرا که هر موزیک و ویدئویی ظرفیت آن را دارد که در بین کاربران سردرگم فراگیر شود. تشکیل رفتار تودهای را باید فراتر از نگاههای موجود تحلیل کرد و چرایی آن را در پدیدههای اجتماعی نوپدید جستوجو کرد. چند هفته پیش را به خاطر بیاورید! آنجا که نوجوانی در فضای مجازی با اصطلاح «واگعیه یا کیکه» به شهرت میرسد و تکهکلام او در سطح سخنگوی دولت نیز تکرار میشود! اگرچه کسی در آن زمان نگران نبود اما مدل اشاعه رسانهای آن از همین طریق اتفاق افتاد. در اینجا دیگر محتوا موضوعیت ندارد، بلکه تکرار هر ادبیات و رفتار انتزاعی که به شما در دیده شدن کمک کند، فراگیر میشود و در تشکیل چنین شرایطی، شما دیگر قادر به مرزبندی طبقاتی مخاطبان نیستید. بازخوانی و بازشماری این دست ویدئوهای اینستاگرامی که منفعت مالی بسیاری نیز دارند، کار چندان دشواری نیست. ولی چرا این ویدئوها دیده میشود؟ یعنی چه شرایطی به بازتوزیع این دست تولیدات بیآبرو کمک میکند؟
عوامل متعددی را میتوان عامل گسترش و توزیع این دست ویدئوها برشمرد. «درآمدزایی»، «تشکیل کلونیها»، «عوامل اعتراضی»، «سرگرمی»، «احساس انتخابگری» و «جذب مخاطب» همه از جمله شرایط زمینهساز برای تولید و تکثیر این دست ویدئوهاست اما آنچه باید دستگاههای فرهنگی نسبت به آن احساس نگرانی کنند، مساله هویتیابی خردهفرهنگهاست؛ جامعهای که در حال هویتیابی از طریق دستکاری در «نمادها و هنجارها»ی خود است؛ جامعهای پراکنده که در شبکههای اجتماعی کلونی تشکیل میدهد و در شرایطی بروزهای میدانی نیز خواهد داشت. هرچند این جامعه در ارزشها و باورهای خود دچار تزلزل نشده است اما اگر سیاستگذار فرهنگی به دنبال ایجاد شرایط فاصلهگرفتن اقشار جامعه بویژه نسل جدید از فضای مجازی و شرایط فانتزی نباشد، شاهد تغییر در ارزشها و نگرشها نیز خواهیم بود. چنانکه «جان استوری» استاد برجسته مطالعات فرهنگی معتقد است خردهفرهنگها از طریق آیینهای مصرف، هویتیابی معناداری را به وجود میآورند. وی مینویسد: «مصرف موسیقی یکی از راههایی است که هر خردهفرهنگی میتواند هویت خود را شکل دهد و از طریق مشخص ساختن تمایز و تفاوت خود با سایر آحاد جامعه، اقدام به بازتولید فرهنگی خویش کند». از این منظر است که در مطالعات فرهنگی و پژوهش خردهفرهنگها، بر بهرهگیری گروههای فرودست یا اقلیت از موسیقی عامهپسند جهت مقاومت در برابر ارزشها و نگرشهای فرهنگِ مسلط تأکید میشود.
البته این کنش و واکنش اجتماعی پیرامون یک موزیک یا ویدئو نکات حائز اهمیتی را نیز تأکید میکند. در واقع آنجا یک ویدئو مخالفتها را برمیانگیزاند که گروه مسلط جامعه در حال مقاومت فرهنگی باشد و بیتفاوتی در جامعه تور پهن نکرده باشد. مک کوایل، نظریهپرداز بریتانیایی ارتباطات میگوید مقاومت در برابر نیروهای مسلط در جامعه غالبا به صورت اشکال مختلف موسیقی و رقص نمود مییابد. بر این اساس هم میتوان نتیجه گرفت جامعه ایرانی از منظر فرهنگی پویاست و هم درک کرد شکلگیری سبکهای خردهفرهنگی مستلزم 2 فرآیند «بافتزدایی» و «بافتزایی» است. در وهله نخست عناصر از زمینه اجتماعی و معنای پیشین خود جدا میشوند و سپس عناصر تصاحب شده با معنای جدید تعریف میشوند. اما یک سؤال مهم این است: اعضای کدام جامعه این نوع موسیقیها را پذیرش میکند؟ این سؤال نیز پاسخهای فراوان دارد؛ «جامعه بیریشهای چون آمریکا»، «جامعه تودهای» و «جامعه مدرن که همه چیز را در سطحیترین حالت خود پذیرش میکند» از جمله جوامعی هستند که پذیرای محتواهای ناهنجار و ناشناس هستند؛ آنچه در جوامع غرب شاهد هستیم که کالاها را با احساسات و امیال هیجانی افراد ترکیب میکنند و آن را در سبد فرهنگی به مشتریان خود عرضه میکنند و صد البته که منطق سرمایهداری و کسب درآمد از هر طریقی بر رفتار آنها حاکم است. در این نوع نگاه مردم یک جامعه، دیگر شهروندان فعال نیستند، بلکه مصرفکنندگان منفعل هستند! «دیوید رایزمن» در کتاب «توده تنها» به تعریف 3 نوع شخصیت مصرفکننده رسانه به عنوان مظهر پیشرفت مدرنیته میپردازد و مینویسد: «شخصیت دگرراهبر در مقایسه با شخصیت درونراهبر، در قلمرو فراغت و مصرف اسیر است».
رایزمن انسان دگرراهبر را توده تنها، منفعل و تأثیرپذیر میداند که وسایل ارتباطجمعی به طور دائم بر او اثر میگذارد تا وادارش کند با جماعتی همرنگ شود؛ لذا آنچه جامعه مصرفی نیاز دارد، شخصیتهایی است که از جهت ذوق و سلیقه عکسالعمل مشابه هم باشند. موزیک «برادران لیلا» نیز دقیقا بر همین لایه سوار شده است؛ این موزیک با استفاده از کلیشههای پرتکرار مجازی یک توده متحدالشکل تنها را به حرکت درمیآورد؛ تودهای که زندگی روزمرهای دارد و «فکر و احساس پیشرفت» ندارد، در زندگی خود مسالهای احساس نمیکند و در برابر خود مشکلی را نمیبیند؛ تودهای که در خوشیها، همواره منتظر پایان است. این گروه اجتماعی اتفاقاً از نظر دستگاههای فرهنگی نیز بیخطر شناخته میشوند، چرا که عمده نگاهها به مساله شکاف فرهنگی - امنیتی است تا نگاه فرهنگی و اجتماعی. در مقابل این توده بیخطر، گروهی قرار دارند که به لحاظ فرهنگی مسلط هستند، هم خود در برابر فرهنگهای مصنوعی و بیرنگ و پیشپاافتاده، باورمند و مقاوم هستند و هم دستگاه سیاستگذاری در برابر آنها خود را مسؤول دانسته و همه تولیدات رسانهای را برای این گروه در نظر گرفته است. معتقدیم جامعه ایرانی نمیتواند پیشرو نباشد، این یک شعار نیست و باور ملی و تمدنی ما است. اینکه پس از گذشت بیش از 4 دهه از انقلاب اسلامی و تشکیل مراکز و نهادهای بزرگ در یک دهه اخیر برای اثرگذاری بر شبکههای اجتماعی، همچنان از تولید یک ویدئوی بیآبرو نگران میشویم، جای تأمل دارد.
ارسال به دوستان
خلع سلاح؛ همچنان مطالبه ایران
محمدمهدی یزدی: شامگاه شنبه نخستین سفر رسمی سردار سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان به عراق انجام شد و هیات نظامی ایرانی مورد استقبال معاون آموزش نیروهای مسلح عراق قرار گرفت.
شاید نخستین نکتهای که درباره دلیل انجام این سفر به ذهن متبادر شود «توافقنامه امنیتی» میان ایران و عراق برای مقابله با گروهکهای تجزیهطلب تروریست حاضر در اقلیم کردستان باشد؛ هرچند سرلشکر باقری در بدو ورود به بغداد هدف از این سفر را بررسی زمینههای توسعه روابط و همکاریهای نظامی میان ۲ کشور و تبادل دانش و دانشجویان نظامی اعلام کرد و نامی از موضوع توافقنامه نبرد.
البته رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان در دیداری که با عبدالامیر کامل الشمری، وزیر کشور عراق داشت از دولت این کشور بابت دور کردن گروهکهای تروریست ضدانقلاب از مرزهای اقلیم تقدیر و از سوی دیگر تاکید کرد هنوز شواهد و نگرانیهایی از حضور برخی عناصر تروریست در مرزها وجود دارد و انتظار میرود دولت عراق تا خلع سلاح کامل این گروهکها به اقدامات خود ادامه دهد. سرلشکر باقری طرحریزی و فعالیت مشترک نیروهای مرزبانی را به عنوان یکی از راههای حصول امنیت کامل مرزی به وزیر عراقی پیشنهاد کرد. مقابله با گروهکهای تروریست تجزیهطلب در این مناطق به نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در 45 سال پیش بازمیگردد. آن زمان این گروهکها فعالیت مسلحانه خود را علیه نظام نوپای اسلامی با هدف تجزیه استانهای کردنشین آغاز کردند.
برخورد با این گروهکها ادامه داشت تا اینکه نیروی زمینی سپاه از سال 88 تا 90 یکسری عملیات در منطقه شمال غرب کشور اجرا کرد و توانست حضور گروهکهای تروریست در تمام ارتفاعات مرزی را از بین ببرد، لذا این گروهکها مجبور به عقبنشینی به عمق خاک اقلیم کردستان عراق شدند.
اما تروریستهای تجزیهطلب با پشتیبانی آمریکا و اسرائیل به اقدامات خود علیه ایران ادامه دادند تا اینکه سال 97 گروهک تروریست حزب دموکرات عملیاتی علیه یکی از پاسگاههای مرزی سپاه انجام داد و چند پاسدار را به شهادت رساند. سپاه پاسداران نیز در پاسخ به این عملیات تروریستی مقر مرکزی حزب دموکرات کردستان و چند مرکز آموزشی این گروهک را با موشکهای فاتح 110 مورد اصابت قرار داد.
اما باز هم این گروهکهای تروریست دست از شرارت برنداشته و تیمهایی را جهت خرابکاری و آدمکشی به کشور فرستادند که غالبا توسط نیروهای اطلاعاتی ـ امنیتی دستگیر شدند. سپاه سال گذشته نیز در قالب عملیاتهای ربیع 1 و 2 مقرهای تجمع، مراکز آموزش و فرماندهی گروههای تروریست تجزیهطلب در اقلیم کردستان عراق را با موشک، توپخانه و پهپاد هدف قرار داد. در این عملیاتها، به صورت همزمان مقرهای ۴ گروهک تروریست دموکرات، کومله، پژاک و پاک (حزب آزاد کردستان) مورد ضربه قرار گرفت.
تیرماه امسال بود که سرلشکر باقری در همایش سالانه فرماندهان نیروی زمینی سپاه گفت: متأسفانه برخی کشورهای همجوار درباره مسؤولیتشان نسبت به مرز به درستی عمل نمیکنند، در شمال عراق گروههای تجزیهطلب مسلح حضور دارند که ناامنیهایی را در مرزهای ما ایجاد میکنند.
سردار باقری در آن مراسم همچنین به عملیاتهای تأثیرگذار موشکی و پهپادی سپاه علیه این گروهها اشاره و تعهد عراق برای خلع سلاح این گروهکها را مطرح کرد و گفت پس از اینکه دولت عراق متعهد شد ۲۸ شهریور(1402) این گروهکها را خلع سلاح و از اقدامات آنان ممانعت کند، این عملیات متوقف شد.
معاون عملیات سپاه هم در این باره اعلام کرد پس از مذاکرات پیدرپی در نهایت با دولت بغداد و اقلیم شمال عراق توافقنامهای امضا کردیم که پایان مدت اجرای آن از لحاظ زمانبندی و موارد توافق شده 28 شهریور است و ما به تمام مفاد توافقنامه نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر پایبند هستیم.
در همین راستا اواخر شهریور در پی نزدیک شدن به پایان اولتیماتوم ایران به عراق برای خلع سلاح گروهکهای تروریست تجزیهطلب، تصاویری منتشر شد که نشان میداد نیروی زمینی سپاه پاسداران در حال اعزام بخشی از تجهیزات زرهی خود به این منطقه شمال غرب کشور است و علاوه بر تجهیزات زرهی، سامانههای موشکی، توپخانه و پهپادی و بالگردهای نیروی زمینی سپاه هم به این منطقه اعزام شدند.
در همان زمان یک منبع آگاه نظامی در گفتوگویی از آغاز روند جمعآوری مقرهای این گروهکهای تروریست در اقلیم کردستان عراق خبر داد و گفت قرار است تمام پایگاههای گروهکهای تروریست شامل کومله، پاک، پژاک و حزب دموکرات کردستان در نزدیکی مرز ایران و دیگر نقاط اقلیم کردستان عراق در نزدیکی ایران برچیده شود و این گروهکها در یک اردوگاه در عمق خاک اقلیم شمال عراق ساماندهی شوند.
حال هر چند مقر گروهکهای تروریست تجزیهطلب از مرزهای ایران در اقلیم کردستان فاصله گرفته و فعالیت آنها محدود شده است اما همانطور که سرلشکر باقری گفته این تمام آنچه در توافقنامه امنیتی میان ایران و عراق مطرح شده نیست و دولت عراق باید این گروهکها را «کاملا خلع سلاح» کند و اجازه فعالیت علیه ایران به آنها ندهد.
همچنین یکی از موضوعاتی که در دیدارهای سرلشکر باقری با طرفهای عراقی مطرح شد، موضوع رزمایشهای نظامی مشترک بود که به نظر میرسد این نوع همکاریها نیز میتواند تاثیر بسزایی در همگرایی و برخورد با عناصر تروریست داشته باشد که نتیجه آن امنیت بیشتر در ۲ سوی مرز باشد.
علاوه بر موضوع توافقنامه، شرایط منطقه و جنگ حماس و رژیم تروریست صهیونیست در غزه هم مورد توجه فرماندهان ایرانی و عراقی در سفر سرلشکر باقری به عراق قرار گرفته و طرف ایرانی از مواضع بسیار نزدیک ۲ کشور درباره جنگ غزه و موضوع فلسطین استقبال کرده است.
ارسال به دوستان
پروژه تطهیر نسلکشی
محمدحسین مهدویزادگان: نسلکشی سیستماتیک و مستمر رژیم اشغالگر و کودککش صهیونیست در غزه و خانیونس ادامه دارد. با توجه به شکست سنگین و همزمان صهیونیستها در جنگ میدانی و شناختی، دستکاری عوامل فرامتنی نبرد به یکی از اصلیترین راهبردهای آنها برای تقلیل بار شکست امنیتی - نظامی و روانی در جنگ غزه تبدیل شده است. یکی از مصادیق آشکار این راهبرد، حضور مقامات رژیم صهیونیستی در محافل و مجامع بینالمللی به عنوان سیاستمدار و ایدهپرداز است. به عبارت بهتر، صهیونیستها در راستای تطهیر چهره منفور خود در میان جهانیان، قصد دارند حضور خود در قالب یک عضو عادی جامعه بینالمللی را با کمک شبکه حامی-پیرو خود رسمیت بخشند. قبلا نیز سیاستمدارانی مانند ایهود اولمرت (در زمان جنگ 33 روزه سال 2006 میلادی) و آریل شارون، قصاب صبرا و شتیلا تلاش کردند از این روش برای عادیسازی جنایات بیحد و حصر خود استفاده کنند، هر چند آنها نیز راه به جایی نبردند. در این میان صهیونیستها به توان ۲ گروه اتکا و استناد کردهاند؛ یکی دولتهای غربی که از آغاز جنگ غزه تلاش کردند نسلکشی تمامعیار این رژیم را تحت عنوان دفاع مشروع یا اقدام برای امنیت توجیه و تفسیر کنند. حتی اولاف شولتس، صدراعظم آلمان در یک موضعگیری وقیح، مدعی شد اسرائیل در بمباران غزه ـ که تاکنون به شهادت 16 هزار فلسطینی انجامیده است ـ قواعد بینالمللی و حقوق بشری را به صورت کامل رعایت کرده است(!)
شبکه رسانهای ـ سیاسی حامی صهیونیسم در غرب، از طریق واژهسازیهای جعلی و جایابی این واژهها در عرصه حقوق بینالملل، تلاش میکند راهی برای نجات اسرائیل از بحران کنونی بیابد. بسط دامنه منازعات داخلی، منطقهای و بینالمللی علیه رژیم اشغالگر قدس، تلاش وابستگان این رژیم را در این راستا تشدید کرده است. گروه دوم، کشورها و بازیگران منطقهای هستند که به جای حمایت از فلسطینیان، از حضور سران رژیم اشغالگر قدس در کشورهایشان استقبال کرده و پروژه عادیسازی جنایات صهیونیستها در غزه را تکمیل میکنند. یکی از این کشورها، امارات است. خاندان بنزاید نهتنها از ابتدای جنگ غزه کمترین اقدامی در راستای حمایت از کودکان و زنان فلسطینی بیدفاع انجام ندادهاند، بلکه به جای کریدورهای بشردوستانه، کریدور تطهیر نسلکشی در غزه را برای تلآویو باز کردهاند! دعوت از اسحاق هرتزوگ، رئیس تروریست رژیم اشغالگر قدس به اجلاس آب و هوا در امارات، گرم گرفتن بنزاید با وی و مصافحه امیر قطر با رئیس رژیم اشغالگر، اشمئزاز مردم ۲ کشور را برانگیخت.
حمایتهای نظامی، امنیتی، منطقهای و سیاسی ابوظبی از تلآویو نیز به اندازهای مشمئزکننده است که حتی اعتراض برخی سران عرب منفعل در جنگ غزه را نیز خطاب به بنزاید برانگیخته است.
اما سوال اصلی این است: آیا پروژه عادیسازی و تطهیر نسلکشی صهیونیستها در غزه واقعا به سرانجام خواهد رسید؟
پاسخ این سوال قطعی منفی است. موج ضدصهیونیستی شکل گرفته در جهان امروز، نهتنها معطوف به جنایات این رژیم در غزه، بلکه ناظر بر ماهیت غاصب و کودککش این رژیم ترسیم شده است. زمانی که موجودیت یک رژیم از سوی افکار عمومی دنیا به چالش کشیده میشود، تاکتیکهای تبلیغاتی ـ سیاسی برای تطهیر یا وارونهنمایی جنایات آن راه به جایی نخواهد برد. البته در اینجا قاعده دیگری نیز وجود دارد که نمیتوان از آن غافل شد؛ اینکه حامیان و مهرههای رژیم اشغالگر قدس نیز به واسطه همراهی با تاکتیک تطهیر جنایات این رژیم، در تمام آنها دخیل و شریک بوده و خواهند بود. بنابراین دولتهای منطقهای و فرامنطقهای که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در صدد دادن تنفس مصنوعی به رژیم در حال زوال اسرائیل هستند، قطعا هزینههای هنگفت و سختی را بابت بازی در زمین تلآویو دریافت خواهند کرد.
تلآویو در این معادله تبدیل به متغیری مستقل شده که متغیرهای وابسته به خود را نیز به ورطه سقوط و زوال خواهد افکند. در این میان، اهمیتی ندارد که آن بازیگر در کسوت حامی یا پیرو صهیونیسم سینه خود را در دفاع از نتانیاهو، گالانت، گانتس و دیگر مقامات این رژیم سپر کرده باشد!
ارسال به دوستان
میدان جنگ غزه بعد از آتشبس
مهدی بختیاری: «آلون بن داوید» خبرنگار و تحلیگر نظامی اسرائیلی در یادداشتش در روزنامه معاریو، وضعیت نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی در فرماندهی جنوب را چیزی شبیه «گیوعات خلفون» (یک فیلم سینمایی طنز درباره وضعیت بد نیروهای احتیاط ارتش اسرائیل بعد از جنگ یوم کیپور) توصیف کرده و نوشته سربازهای مرد زیادی را با لباس زیر و بسیاری از سربازان زن را با لباس غیرنظامی دیده است که بر سر خدمت حاضر هستند و هشدار داده که شیوع بینظمی ذاتی اسرائیلیها در ارتش خطرناک است.
او البته رجزهایی هم درباره نحوه عملکرد ارتش اسرائیل در پیش از آتشبس و برنامه احتمالی آن در روزهای آینده خوانده و هشدارهایی هم درباره اسرای اسرائیلی که هنوز در بند حماس هستند داده است.
1ـ آتشبس میان حماس و رژیم صهیونیستی یک هفته طول کشید و پس از آن، مجددا درگیریها از روز جمعه از سر گرفته شد و اگرچه صهیونیستها سعی کردند حماس را آغازکننده مجدد جنگ معرفی کنند اما شواهد و قرائن نشان میدهد این صهیونیستها بودند که تمدید آتشبس را نپذیرفتند.
بن داوید در بخشی از یادداشتش هم مدعی شده «حماس از ادامه این نبرد نگران است». پس طبیعتاً کسی که نگران باشد، دست به حمله مجدد نخواهد زد.
اما چرا اسرائیل آتشبس را بهرغم پیشنهادات حماس برای ادامه تبادل اسرا با هدف پایان دادن به جنگ، ادامه نداد؟
بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل، بزرگترین مقصر شکست در عملیات توفان الاقصی است؛ هم در آغاز این جنگ یعنی 7 اکتبر ضربات سختی خورد و هم در ادامه جنگ نتوانست هیچکدام از اهدافی را که بارها خود و دیگر مقامات دولتش اعلام کرده بودند محقق سازد.
مهمترین هدفی که از همان 7 اکتبر بارها اعلام شد، عملیات گسترده زمینی ارتش اسرائیل برای نابودی کامل حماس و تعیین یک رژیم امنیتی جدید برای غزه و البته آزادی اسرا آن هم بدون مذاکره بود اما هیچکدام از این اهداف محقق نشد.
ساختار رزم حماس (بهرغم بمبارانهای گسترده و وحشیانه هوایی اسرائیل که منجر به شهادت بیش از 15 هزار زن و کودک و انسان بیگناه شد) تقریباً دستنخورده باقی مانده است. رهبران اصلی حماس همچنان حاضر هستند و گروههای مقاومت فلسطینی نیز در نبرد زمینی آسیبهای زیادی به ارتش اسرائیل وارد کردهاند.
از طرف دیگر، حمله گسترده زمینی به غزه که از ابتدا هم با تردیدهای فراوان از سوی مقامات اسرائیلی مواجه بود، به حمله محدود و کُند در شمال نوار غزه تغییر کرد و اگرچه آنها توانستند بخشهایی از شمال این منطقه را اشغال و ارتباط آن با مناطق جنوبی را قطع کنند (هرچند این ارتباط در زیر زمین و از طریق تونلها برقرار بود و یکی از ابتکارات حماس هم تبادل برخی اسرا در همان منطقه بود) اما دستاورد نظامی ملموسی برای صهیونیستها محقق نشد.
نیروهای ارتش اسرائیل شبیه توریستها به ساختمانهایی نظیر پارلمان غزه، اداره پلیس حماس و ... سر زدند و عکس یادگاری گرفتند اما هیچ کدام اینها را نمیتوان دستاوردی محسوب کرد که نتانیاهو بتواند به واسطه آن قدری از فشار داخلی را کم کند.
اشغال بیمارستان شفا هم که چند روز قبل آن، بهشدت از سوی صهیونیستها به عنوان مقر فرماندهی حماس تبلیغ میشد، نهتنها نتوانست صدای مخالفان را کم کند، بلکه ارتش اسرائیل و سخنگوی آن را به مضحکهای در سطح جهانی تبدیل کرد. مصاحبه ایهود باراک (از رهبران مخالف نتانیاهو) با شبکه سیانان هم ضربه دیگری بود زمانی که گفت تونلهایی که زیر بیمارستان شفا قرار دارد و اینقدر روی آن تبلیغ شده، چند دهه قبل -وقتی غزه در اشغال اسرائیل بود - توسط خود صهیونیستها ساخته شده است. از همه اینها مهمتر، مساله اسرای اسرائیلی در دست حماس است که همچنان بیشترین فشار را به دولت نتانیاهو وارد میکند.
نتانیاهو احتمالا باید راضی باشد که جنگ همین جا تمام شود (البته به شرط اینکه بتواند لااقل اسرا را آزاد کند) اما خودش بهتر از هر کس دیگر میداند که با توقف جنگ باید شاهد تکهپاره شدن ائتلافش هم باشد. برای مثال ایتمار بنگویر یکی از وزرای کابینه و رهبر حزب «قدرت یهود» (یکی از احزاب تندرو مؤتلف با لیکود) تهدید کرده است در صورت توقف جنگ از این ائتلاف کنارهگیری خواهد کرد و این امر میتواند عمر دولت مستعجل نتانیاهو را حتی کوتاهتر هم کند.
2ـ برنامه تبادل اسرا هم البته اتفاقات زیادی داشت که حواشی آن شاید کمتر از ۴۸ روز جنگ قبل از آن نباشد.
فیلمهای منتشر شده از واکنشهای اسرای اسرائیلی پس از آزادی و اظهارنظرهای آنها آنقدر گل به خودی محسوب میشد که رژیم صهیونیستی بهشدت مصاحبه و انتشار اخبار از این افراد را محدود کرد و حالا که طعم آزادی اسرا زیر زبان ساکنان سرزمینهای اشغالی رفته، طبیعتاً فشار به دولت اسرائیل برای آزادی بقیه اسرا بیشتر هم خواهد شد.
این فشار بر دولت، ادامه جنگ (جنگی که بعید است برای نتانیاهو دستاورد خاصی داشته باشد) را برای آنها سختتر هم خواهد کرد.
نیروهای مقاومت در طول آتشبس به یک بازیابی کامل از توان خود دست یافتند و هنوز 170 اسیر اسرائیلی را هم در اختیار دارند؛ اسرایی که نتانیاهو و دولتش هیچ سرنخی از محل نگهداری آنها ندارند و میدانند برای آزادی بیشتر آنها، نهتنها باید با حماس مذاکره کنند، بلکه باید امتیازات زیادی هم بدهند (یادمان باشد هنوز کار به تبادل اسرای نظامی نرسیده است).
در یک کلام، نتانیاهو مجبور است با همانهایی وارد مذاکره شود که وعده نابودیشان را میداد، در حالی که شاید حتی عمر دولتش برای ادامه همین مذاکرات هم قد ندهد!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|