|
فدراسیون فوتبال در مواجهه با حاشیهسازیهای حسین کنعانیزادگان چه کند؟
اینجا برخورد لازم است
عبدالله دارابی: حسین کنعانیزادگان پس از پایان بازی با آلومینیوم اراک که به شکست پرسپولیس منجر شد، از اتوبوس تیمش پیاده شد و با مشت و لگد به هوادارانی که علیهاش شعار میدادند، حملهور شد! فارغ از اینکه کنعانیزادگان به دفعات رفتارهای ناپسند غیرحرفهای و اخلاقی مغایر شخصیت یک ملیپوش که ناشی از غرور کاذب، کمبود ظرفیت و فقر فرهنگی است، مرتکب شده است و متاسفانه توسط ارکان قضایی فدراسیون فوتبال، آنچنان که باید، با وی برخورد نشده و حتی در مواردی، نسبت به وی اغماض بیجا نیز شده است؛ ۲ نکته در این باب که موجب تکرار و تشدید رفتارهای ناپسندش شده است، شایان ذکر است.
۱- مواضع جانبدارانه بیاساس و مخرب باشگاهش در توجیه اینگونه رفتارها: هر چند این نقیصه در بین همه باشگاههای ما با درجاتی از ضعف و شدت، اپیدمی شده ولی باشگاه پرسپولیس از پیشقراولان با شدت درجه آن است، چندان که در هیچ مورد از رفتارهای ناپسند عوامل مدیریتی و فنی این باشگاه در سالیان اخیر که حتی وضوح تخلفشان بر همگان نیز محرز بوده است، مسؤولان این باشگاه از وارونه جلوه دادن واقعیت و توجیه برای تبرئه ایشان به جای پذیرش خطا، تمکین در برابر قانون و سعی در اصلاح آن رفتارها دریغ نورزیدهاند! ماحصل آن نیز شده است جریتر شدن متخلف در تکرار رفتارهای متخلفانه به پشتوانه حمایت باشگاه، نادیدهانگاری اصول حرفهای و اخلاقی و رنگ باختن معیارهای اخلاقی، عادیانگاری چنین رفتارهایی و افت و عدم رشد کیفیت فنی متخلف که زیان آن در سطوح داخلی و فراداخلی، گریبان ایشان، تیمهایشان و فوتبال ملی ما را گرفته است! آیا افت چنین بازیکنانی صرفا دلیل فنی دارد؟ آیا شرایط نامناسب پرسپولیس در لیگ امسال ایران و آسیا، صرفا ناشی از مسائل فنی است؟ افت چشمگیر برخی بازیکنان مطرح قرمزپوشان، چقدر ناشی از رفتارهای حاشیهای ایشان و همان حمایتهای نابجا و غلط باشگاه متبوعشان است؟ راستی! عنوان فرهنگی بر سردر این باشگاه و سایر باشگاهها و مقدم بر عنوان ورزشی، جز شعاری صرف، کاربردی داشته است؟ به عنوان مثال در ماجرای مکالمه لورفته کنعانیزادگان و در حالی که در آن مقطع در قطر توپ میزد، واکنش مسؤولان پرسپولیس و سرمربی وقت آن جز حمایت از این بازیکن چه بود؟ در این سالیان این باشگاه و سایرین که با کسب نتایج ضعیف یا مواضع انتقادی علیه مسؤولان باشگاه، اعضای خود را با جریمه مالی مواخذه کردهاند، در چنین مواردی، کدام برخورد تنبیهی را با عضو خاطی خود داشتهاند؟ اکنون نیز با کمال تاسف این باشگاه دست پیش را گرفته و به روال سابق در دفاع از رفتار زشت این بازیکن و تلاش برای تبرئه وی، به توجیه غلط و مقصر جلوه دادن باشگاه اراکی متوسل شده است!
۲- نقش ارکان قضایی در بروز یا تداوم این رفتارها: متاسفانه ارکان مزبور در قبال چنین رفتارهایی، وظیفه خود را با مصلحتاندیشیهای غلط، به درستی انجام ندادهاند و لذا خود در این وضعیت سهیم هستند! کوتاهی در مجازات باشگاههایی که نفوذ و لابی قویتری دارند، تاخیر یا اغماض بیمورد در اعمال مجازات برخی مربیان و بازیکنان اسمیتر به دلایلی مبهم و دوگانگی در برخوردهای انضباطی هم از دیگر کوتاهیهای این ارکان و لاجرم، تداوم و تشدید این بیاخلاقیهاست! در همین قضیه اخیر، کمیته انضباطی به بازیکن خاطی فرصت ۴۸ ساعته برای دفاع از خود داده است، حال آنکه شاهد بودهایم در موارد دیگر که وضوح اثبات تخلف و قبح کمتری داشتند، ابتدا فرد را مشمول دستور موقت و سپس ارائه دفاعیات کردهاند! با چنین رفتارهای مسالهبرانگیزی از جانب ارکان قضایی و کوتاهی و حمایتهای مخرب باشگاهها، توقع اصلاح یا کاهش رفتارهای غیراخلاقی در فوتبال ایران، توقعی است غیرقابل تحقق و تداوم و تکثر چنین رفتارهایی، امری است کاملا قابل پیشبینی!
ارسال به دوستان
الزامات تولید «روایت پیشرفت» چیست؟
داستان پیش رفتن
* مسؤولان بیشتر از تودههای مردم باید به پیش رفتن اعتقاد داشته باشند
«روایت پیشرفت» که از جمله موضوعاتی است که همواره در محافل نخبگانی مطرح شده است، این روزها همزمان با نزدیک شدن به روزهای انتخابات، بیش از پیش مورد توجه کارشناسان و فعالان این عرصه قرار گرفته است. تأکید روایت پیشرفت عمدتاً بر این موضوع متکی است که جمهوری اسلامی ایران در زمینههای مختلف پیشرفتهایی داشته است اما جامعه آنچنان که باید از آن آگاه نیست. برای رفع عدم اطلاع عمومی کافی از پیشرفت کشور نیز ایدههای مختلفی مطرح شده است که میتوان به اردوهای روایت پیشرفت، پروژه ایران 20، پروژه شنبههای انقلاب، کتابهای روایت پیشرفت و جایزه ملی روایت پیشرفت اشاره کرد.
حال سؤال اصلی ما در این نوشتار این است: در روایت پیشرفت باید به چه مواردی توجه کرد؟
در واقع مساله روایت، ایجاد تصویر مشخص از یک وقوع، در ذهن جامعه مخاطب است. روایت در چگونگی برقراری ارتباط و درک از جهان، نقش محوری دارد و به نظر میرسد داستانها ابزار اولیهای هستند که ما به وسیله آنها از جهان پیرامونمان، معنی میسازیم. ذیل همین رویکرد معناسازی، هدف روایت پیشرفت نیز عیان میشود، بر این اساس اگر شما نتوانید در ذهن مردم جامعه خودتان تصویر قدرتمندی به وجود بیاورید، اگر در اوج قدرت هم باشید شکست میخورید. مانوئل کاستلز، نویسنده کتاب «شبکههای خشم و امید» در این باره تأکید میکند جنگ قدرت بنیادین «نبرد برای ساخت معنا در ذهن مردم» است.
لذا روایت پیشرفت در گام نخست میکوشد در ذهن جامعه، معنا خلق کند. گام دوم روایت پیشرفت که از جمله مهمترین وظایف حاکمیت و دولت در شرایط موجود است، اینکه میتواند در کنار ساختار رسمی و بروکراتیک، یک فضای موفقیت شکل گیرد. تأکید این نوع نگاه بر این محور است که برخی شجاعت ورود و انجام برخی کارها را جهت آزمون و خطا داشته باشند و الگوی خودشان را پیش ببرند.
مساله روایت از آن جهت حائز اهمیت است که به کنش جمعی ختم میشود.
نخستین نکتهای که باید در روایت پیشرفت بدان توجه کرد این است که روایت پیشرفت تفاوت ماهوی با اطلاعرسانی و گزارش پیشرفت دارد. اغلب زمانی که از روایت پیشرفت بحث به میان میآید، ذهن مسؤولان یا رفتار دستگاههای امر به سمت ارائه گزارش میرود. البته این مسیر راحتترین رفتار با مساله پیشرفت است، یعنی یک دستگاه در یک نشست خبری یا یک گزارش سازمانی عملکرد خود را مثلاً در یک سال گذشته ارائه میکند و فکر میکند در حال روایت پیشرفت است. جالبتر آنکه عمده این رفتارها را در دهه فجر شاهد هستیم و آن هم بیشتر از منظر بیان دستاوردها از منظر سیاسی است! اما باید دانست روایت پیشرفت با گزارش پیشرفت متفاوت است. اینکه دولتمردان ما قصد گزارشدهی داشته باشند امری مرسوم است و نفی نمیشود اما نام آن را روایت پیشرفت نگذاریم.
نکته مهم بعدی که باید بدان توجه کرد، مساله روایت و خبررسانی است. اغلب مدلی که برای روایت به کار برده میشود، رویکردی خبری دارد. یعنی یک دستگاه، تصور میکند صرف اینکه اطلاع دهد به نقطهای از پیشرفت دست یافته، روایت انجام شده است. اما روایت از مساله خبررسانی فراتر میرود و به لایه تصویرسازی، زمینهها و تبعات ورود میکند.
یکی از مشکلات اصلی ما در موضوع روایت این است که قصه نداریم. نظریههای روایت بر این مساله تأکید میکنند که روایت با قصه ساخته میشود. کلود لوی اشتراوس، انسانشناس فرانسوی به اهمیت تضاد در ایجاد ساختار روایی اشاره میکند و میگوید: «داستانها با مطرحکردن نزاع میان 2 عنصر یا کیفیتی که شخصیتها باید آن را حل کنند، از یک مرحله به مرحله بعد حرکت میکنند. این جنگ میان دو طرف، به روایت، سازمان میبخشد. این راهبردی است که گاردین (1991) به آن اشاره و تفسیر میکند که چطور جنگ میان 2 طرف به تمام گزارشهای جنگ خلیج فارس در مطبوعات سال 1991 بریتانیا شکل میداد. غرب بهصورت خوب و عراق بهعنوان بد معرفی میشدند. در حالی که غرب «رهنمودهای گزارشگری» و «توصیههای مطبوعاتی» داشت، عراق از «سانسور» و «پروپاگاندا» استفاده میکرد و اینچنین غرب در موضع برتری نسبت به عراق قرار گرفت.
سؤالی که پیش میآید این است: آیا صرفاً مردم مخاطب روایت پیشرفت هستند؟ باید اقرار کرد ما در حوزه فرهنگی در یک وضعیت فعال قرار نداریم. از جمله تبعات این وضعیت هم این است که دقیق نمیتوانیم موقعیت و تصویر خودمان را در جهان ترسیم کنیم و ببینیم در کجا هستیم تا بتوانیم ارزیابی درستتری از موقعیت خود داشته باشیم. گاهی وقتی از مساله پیشرفت صحبت به میان میآید، تصور «مردم ناآگاه» در برابر «مسؤولان هوشمند» به وجود میآید اما واقع مساله آن است که اغلب ریشه مساله عدم اعتماد در این زمینه به مسؤولان بازمیگردد، لذا مخاطب جدی روایت پیشرفت، مسؤولانی هستند که آگاهی کمتری نسبت به شرایط پیشرفت کشور دارند. روایت چالش نوآوران، نخبگان، تولیدکنندهها و... نیز در اغلب کتابهایی که با محوریت روایت پیشرفت نوشته شده، آمده است. کتابهایی چون «سلولهای بهاری»، «تندتر از عقربهها حرکت کن»، «عملیات احیا» و... همه به این موضوع اذعان کردهاند که بخشی از انرژی قشر پیشبرنده جامعه صرف پر کردن چالشهای جدی ذهن مسؤولان میشود. از این جهت روایت پیشرفت، 2 زاویه برخورد دارد، زاویه نخست آن این است که مسؤولان نسبت به ظرفیت کشور در عرصههای مختلف آگاه شوند. نکته دوم هم این است که مسؤولان به توانمندیها و پتانسیل نخبگان کشور اعتماد کنند.
رهبر معظم انقلاب در سخنان نوروزی سال 1400 فرموده بودند: به توانمندیهای داخل معتقد باشید. بعضیها هستند داخل را اصلاً قبول ندارند؛ همان حرف قدیمی را میگویند که در داخل، فقط لولهنگ را میتوانند [بسازند]؛ نمیدانند در داخل چه خبر است ... خود این رئیسجمهور به جوانها معتقد باشد. مردمی باشد. امیدوار باشد؛ آدم مأیوس و بدبین و با نگاه تلخ به آینده و تاریک به آینده نباشد.
ایشان همچنین 27 مهر 1401 در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی فرموده بودند: یک روزی، یک آقایی گفته بود که ما از لحاظ سلاح در مقابل آمریکا صفر هستیم، میتواند مثلاً در یک ساعت فلان [ضربه را بزند]؛ من اینجا گفتم که یک تور گردشگری بگذارید این آقایان بروند سلاحهای نظامی ما را ببینند، این صنایع تسلیحاتی ما را ببینند تا از این اشتباه بیرون بیایند.
بر این اساس به نظر میرسد بیش از مردم، این سیاستمداران و دولتمردان هستند که باید از پیشرفتهای واقعی جمهوری اسلامی آگاه شوند.
همچنین باید بدون هیچ پردهپوشیای گفت مساله روایت پیشرفت با روایت پسرفت گره خورده است و تأکید کرد روایت پسرفت با روایت ضعف تفاوت دارد. روایت پسرفت در واقع به ترسیم مسیر و الگوی پیشرفت میپردازد. ما برای آنکه تصویر یک پیشرفت را در ذهن مخاطب برجسته کنیم، نیاز داریم از شکستها و عامل شکست حرف بزنیم. همچنین تلقی دیگری وجود دارد که روایت پیشرفت، روایت محصول به دست آمده است. خیر! این مدل نگاه بسیار دارای اشکال است. روایت پیشرفت، داستان قهرمانی است که با همه شکستها توانسته یک محصول را شکل دهد. روایت حضور جمعی افرادی است که با همه موانع توانستهاند به یک دستاورد دست پیدا کنند.
گاهی تلاش یک مجموعه برای دستیابی به یک محصول یا نقطه با شکست مواجه میشود؛ در اینجا برای ما تجربه اهمیت پیدا میکند. لذا «مسیر پیش رفتن» به سوی محصول دارای یک تجربه و الگوی منحصربهفرد از اهمیت برخوردار است، پس ما در بسیاری از روایتهای پیشرفت، باید روایت جلو رفتن و پیش رفتن را بیان کنیم. همچنین باید تأکید شود که روایت پیشرفت، روایت جامعه پیشرفته نیست؛ ممکن است شما در جامعهای زندگی کنید که مشکلات بسیاری شما را احاطه کرده باشد ولی یک فردی توانسته از نقطه «الف» به نقطه «ب» برود، پس روایت پیشرفت اینجا یعنی روایت پیش رفتن نه روایت پیشرفته بودن! اساسا ما روایت پیشرفت را باید برای روایت پسرفتها بگوییم و همه تلاش این باشد که جامعه مخاطب بداند روایت پیشرفت به دنبال بهانه است که پسرفتها را حل کند. نمونه خوب این مدل روایت فیلم سینمایی «منصور» است. این فیلم از لحظه آغاز تا واپسین دقایق، در حال روایت پسرفتهاست، در حالی که میخواهد از دل همه این پسرفتها، به شما یک روایت پیشرفت را نشان دهد و بگوید پسرفتها در زیر سایه پیشرفت حل میشود.
در نهایت اینکه برابر روایت پیشرفت، «روایت ضعف» و «روایت فلاکت» قرار دارد. این مدل روایتها، چندان از ذهن ما دور نیست و همه ما روزانه با آن درگیر هستیم. نگاه جهان سومی به خود و اینکه ایران همواره در افول بوده است، برآیند کلان این نوع نگاه است. در سطح خرد نیز این مساله در جریان است، خاطرم هست که روزهای نخستین که جنگنده کوثر رونمایی شده بود، یکی از کارکنان نیروی هوایی (که ارتباطی با فرآیند ساخت نداشت) تأکید فراوانی داشت که این جنگنده مونتاژ F5 است. اینکه شما در یک مجموعه این قدرت را نداشته باشید که مسؤولیت دستاوردهای خود را بر عهده بگیرید، ناشی از غلبه روایت ضعف بر شماست.
ارسال به دوستان
برخی عناصر ضدایرانی در کنفرانس مونیخ خواهان تحریم اقتصادی ایران شدند
کنفرانس ضد امنیتی مونیخ
کنفرانس امنیتی مونیخ در حالی بعد از ۳ روز فعالیت به کار خود پایان داد که مانند سال گذشته گردانندگان این کنفرانس به جای دعوت از نمایندگان دولتهای ایران و روسیه، از نیروهای مخالف و برخی گروههای تروریستی در جهان برای بیان مواضعشان علیه تهران و مسکو دعوت کردند. همین موضوع باعث شده است این پرسش مطرح شود: آیا این کنفرانس جنبه امنیتساز دارد یا اینکه ضد امنیت کشورهای مستقل جهان است. شصتمین کنفرانس امنیتی مونیخ روز گذشته به کار خود پایان داد و سران کشورهای حاضر آلمان را ترک کردند؛ اجلاسی جهانی که جمهوری اسلامی ایران و روسیه به آن دعوت نشده بودند. این در حالی است که در غیاب تهران، برخی فعالان ضد ایرانی در این کنفرانس شرکت کرده و خواستار تحریم و انزوای ملت ایران و همچنین قطع روابط اقتصادی جهان با تهران شدند. در حاشیه برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ، هادریان قمی، نماینده ایرانیتبار مجلس فرانسه، به صدای آمریکا گفت «در حال حاضر موضوع گفتوگو با ایران وجود ندارد» اما با اشاره به دیداری که وزیر خارجه فرانسه با وزیر امور خارجه ایران داشته، افزود: یک موضوع مهم «درخواست رسمی وزارت خارجه فرانسه برای آزادی ۴ گروگان فرانسوی در ایران» است!
همچنین اولاف شولتس، صدراعظم آلمان، شنبه ۲۸ بهمن، در کنفرانس امنیتی مونیخ در اظهاراتی مدعی شد ایران از طریق جنگ غزه سعی دارد از فرصت استفاده کرده تا نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد. صدراعظم آلمان اظهار کرد: اروپا باید تواناییاش را برای دفاع از خود تقویت کند تا در برابر حملات احتمالی صرفنظر از اینکه چه کسی در انتخابات آینده آمریکا پیروز میشود یا جنگ در اوکراین چگونه به پایان میرسد، دفاع کند. وی تاکید کرد: ما اروپاییها باید در حال و آینده مراقب امنیت خود باشیم. در همین حال، دیوید کامرون، وزیر خارجه انگلیس در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ با وانگ یی، همتای چینی خود دیدار کرد. وزارت خارجه انگلیس در بیانیهای مدعی شد: کامرون به همتای خود گفته است چین باید از نفوذ خود درباره ایران برای تحت فشار گذاشتن یمنیها بهخاطر اقدامات آنها در دریای سرخ استفاده کند.
سال گذشته نیز این کنفرانس از مسؤولان ایران و روسیه برای حضور در نشست دعوت نکرد و مخالفان ایران در آن نشست حضور داشتند. در همین رابطه ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه درباره دعوت نشدن وزیر امور خارجه ایران به کنفرانس امنیتی مونیخ اظهار کرد: ما نگران این کنفرانس و اهدافی که بنیانگذارانش برای آن تعریف کردهاند، هستیم. متاسفانه مجریان این کنفرانس برخلاف اهداف بنیانگذاران آن در مسیر غلط حرکت میکنند و چارچوب آن را به یک جایگاهی تبدیل کردهاند که دیدگاه غیرسازنده در آن مطرح شود. انتخاب گزینشی کشورها و محروم کردن برخی کشورها که اتفاقا نقش مهمی در امنیت منطقه دارند و این نقش اثبات شده است و از سویی دعوت از کشورها و مقامات جنایتکاری که سابقه جنایات آنها در مقابل دیدگان ملتهای جهان است، نشان میدهد مجریان این کنفرانس در مسیر غلطی هستند. به جای اینکه نگران حضور خود در این کنفرانس باشیم، نگران این کنفرانس و سرنوشت آن هستیم. این کنفرانس تریبونی برای بیان و اعلام مواضع «غیرعادلانه، غیرمنصفانه و غیرصادقانه» علیه کشورهای مستقل شده است.
وی افزود: ای کاش مسؤولان این کنفرانس در یک رویکرد مسؤولانه این نشست را فرصتی قرار میدادند که همه آنها که نسبت به امنیت بینالملل نگاه صادقانه دارند، حضور پیدا کنند و به جای دعوت از مقامات جنایتکار صهیونیستی که در دادگاه کیفری بینالمللی متهم هستند، از نمایندگان فلسطین دعوت میکردند. آنچه مخل صلح و امنیت منطقهای است، اشغالگری است نه مقاومت مردم فلسطین و کشورهایی که از حقوق فلسطین دفاع میکنند. ما نگران حال و روز و جایگاه کنفرانس امنیتی مونیخ هستیم.
البته با توجه به منابع مالی این کنفرانس میتوان حدس زد چرا و به چه دلیل مقامات ایرانی به کنفرانس دعوت نشدهاند. بنا بر گزارش روزنامه زوددویچه تسایتونگ، ۳۱ دسامبر ۲۰۱۴ دولت آلمان از طریق کانالهای مختلف از جمله وزارت دفاع و بخش مطبوعاتی دفتر صدراعظم آلمان، مبلغی بیش از یک میلیون یورو برای این همایشِ تحت پوشش بخش خصوصی کمک نقدی هزینه کرده است. گذشته از این تعدادی سازمان تجاری از جمله چندین شرکت تولیدی صنایع نظامی چون کراوسمافای وگمان، EADS، لینده و... و همچنین بزرگترین بانک آلمان دویچه بانک و شرکت نفت جمهوری باکو (سوکار) از حامیان مالی این همایش بودند. به گفته روزنامه زوددویچه، قصد این حامیان حضور فعال در برنامهریزیهای دفاعی کشورها است تا به این وسیله بتوانند گذشته از کار لابیگری و اثرگذاری، روشهای بازاریابی و فروش خود را با خواستههای بازار وفق دهند.
البته تظاهرات علیه کنفرانس مونیخ و سکوت آنها در مقابل رفتارهای ضد امنیتی رژیم صهیونیستی چند روز ادامه داشت. صدها تن از فعالان ضد جنگ شنبه مقابل محل برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ تجمع و به سیاستهای جنگطلبانه رهبران شرکتکننده در این کنفرانس اعتراض کردند.
در دومین روز برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ صدها نفر از فعالان ضد جنگ علیه سیاستهای جنگطلبانه غرب تظاهرات کردند.
جنگ در اوکراین، تحولات جاری خاورمیانه و پیامدهای امنیتی تغییرات آب و هوایی از جمله موضوعات کلیدی رهبران جهان در کنفرانس امسال بود ولی حرفی از جنگ غزه زده نشد و تنها وزیر خارجه اردن در نشستی که تزیپی لیونی حضور داشت با وی حرف نزد و دست نداد.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از علل تمایل پزشکان به انجام زایمان بهصورت سزارین گزارش میدهد
ماجرای تولد غیرطبیعی
* مرگومیر در سزارین تا ۱۰ برابر بیشتر از زایمان طبیعی است
اسدالله خسروی: با آنکه کارشناسان بهداشت به انجام زایمان طبیعی به دلیل فرآیند فیزیولوژیک آن توصیه میکنند ولی طبق گزارشهای موجود ۵۶ درصد زایمانها هماکنون در کشور به صورت سزارین انجام میشود؛ پدیدهای که تبعات منفی فراونی را در پی دارد. این در حالیست که بیش از 90 درصد مادران باردار میتوانند به صورت طبیعی زایمان کنند ولی پزشکان به دلیل درآمد بالایی که از طریق سزارین نصیبشان میشود، اغلب مادران را ترغیب به انجام زایمان به صورت سزارین میکنند، غافل از اینکه برخی از این عملها ممکن است عواقب جبرانناپذیری داشته باشد. بر اساس آمارها مرگومیر در سزارین تا ۱۰ برابر بیشتر از زایمان طبیعی است و عوارض زیادی از قبیل مشکلات مربوط به بیهوشی، عفونت محل عمل، لخته شدن خون داخل عروق و... ممکن است در پی انجام سزارین روی دهد.
رئیس سازمان نظام پزشکی کشور در گفتوگو با «وطن امروز» درباره علل بروز برخی حوادث ناگوار به دلیل کمتوجهی برخی پزشکان در انجام برخی عملهای جراحی غیرضرور، همچنین آزمایشها، تصویربرداریها و... که بار مالی زیادی برای بیمار و خانوادهها دارد، گفت: هر چند اکثر پزشکان دارای تعهد و وجدان کاری هستند و بیماران را برای درمانهای القایی ترغیب نمیکنند اما هستند عدهای که در انجام عملهای جراحی به منافع خود میاندیشند، بنابراین ضروری است با علل چنین موضوعاتی ریشهیابی و از طرفی سطح نظارتها بر عملکرد پزشکان و عوامل مرتبط بیشتر شود.
محمد رئیسزاده در پاسخ به اینکه خیلی از مادران باردار توان زایمان طبیعی را دارند اما پزشکان یا ماماها به منظور کسب درآمد بیشتر تاکید میکنند زایمان باید به صورت سزارین انجام شود و در صورت زایمان طبیعی احتمال ایجاد مشکل برای فرزند و مادر دور از انتظار نیست، گفت: اینکه بعضی پزشکان برای درمان بیماران به فکر جیب خود هستند، چنین موضوعی را انکار نمیکنم، البته پزشک یا متخصص زنان در روند زایمان مادران باردار باید از حساسیت بسیار بالایی برخوردار باشد، چرا که با مرگ یک مادر باردار در حین زایمان یا پس از آن یک خانواده و چه بسا یک طایفه دچار مشکل خواهند شد و شیرینترین خاطره تولد فرزند تبدیل به تلخترین تجربه زندگی میشود.
وی با بیان اینکه برخی زایمانها به تشخیص پزشک یا متخصص زنان به صورت سزارین انجام میشود که این عمل فقط باید در شرایط خاص و پرخطر در دستور کار قرار گیرد، افزود: خیلی از عملهای سزارین در شرایطی که مادران توان زایمان طبیعی را دارند انجام میشود؛ موضوعی که نشان میدهد متخصص زنان یا کادر درمان به دلیل برخی مسائل چون تعرفه پایین زایمان طبیعی و تعرفه مناسب و قابل توجه زایمان سزارین و همچنین زمانبر نبودن، اقدام به چنین کاری میکنند، در حالی که عمل سزارین دارای تبعاتی است که بعضا سلامت مادر را به خطر میاندازد و چه بسا مشکلات روحی - روانی زیادی را در پی داشته باشد.
رئیس سازمان نظام پزشکی کشور در ادامه بر توجه به رشد جمعیت کشور اشاره کرد و اظهار داشت: برخی عملهای سزارین طوری انجام میشود که به دلیل قصور پزشکی شاید مادر دیگر نتواند صاحب فرزند یا فرزندهای بعدی شود. در بعضی عملهای سزارین که مادر میتواند به صورت طبیعی زایمان کند، پزشکان به دلیل درآمدی که از طریق سزارین برای آنها دارد، خانواده را ترغیب به انجام زایمان به روش سزارین میکنند و در این بین بعضا قصور پزشکی رخ میدهد که متاسفانه مادر را از داشتن فرزندهای بعدی بیبهره میکند و چه بسا باعث مرگ وی نیز شود؛ موضوعی که تاثیر خود را بر کاهش نرخ رشد جمعیت نیز بر جا میگذارد.
رئیسزاده افزود: در این زمینه هرگونه قصور پزشکی با انجام شکایت خانوادهای که دچار چنین مشکلاتی میشوند از سوی سازمان نظام پزشکی با جدیت پیگیری میشود اما برای پیشگیری از چنین اتفاقاتی باید با نظارت دقیق و دستورالعملهای قانونی تلاش کرد. از طرفی چون پروسه زایمان طبیعی علاوه بر استرس بالا و زحمات فراوان و زمانبر بودن برای پزشک، تعرفه پایینی نیز دارد، بنابراین برخی پزشکان، مادران باردار را ترغیب به زایمان به صورت سزارین میکنند که در این راستا باید راهحلی درست و قانونی برای این مساله اندیشیده شود. وی با بیان اینکه عمل سزارین فقط باید در صورت اتفاق نظر کمیسیون پزشکی مبنی بر پرخطر بودن زایمان طبیعی یا تشخیص پزشک پس از انجام سونوگرافی مبنی بر اینکه مادر شرایط زایمان طبیعی را ندارد، انجام شود، افزود: هم اکنون میزان عملهای سزارین در کشور به دلیل عواملی که گفته شد بسیار بالاست و در این بین بعضا شاهد قصور پزشکی هستیم به طوری که سالانه 15 هزار پرونده شکایت از کادر درمان درباره قصور پزشکی باز میشود که 45 درصد آن به صدور کیفرخواست میانجامد و حدود نیمی از آنها نیز حلوفصل میشود. از میزان شکایتها 80 درصد به صدور رای قطعی به نفع مریض میانجامد که بیشتر این شکایات در بخش زیبایی است و بخشی از آن نیز به همین عمل سزارین بازمیگردد که البته خیلی بالا نیست.
رئیس سازمان نظام پزشکی کشور اظهار داشت: ریشه اصلی درمانهای القایی وجود تعرفههای پایین و غیرواقعی است، این در حالی است که پزشکان و کادر درمان قبل از هر چیز باید اخلاق پزشکی و تعهد را فراموش نکنند. موضوع دیگر غفلت بیمههاست؛ شرکتهای بیمه معمولا نقش خود را آنطور که باید و شاید در این زمینه ایفا نمیکنند.
* آمار سزارین در ایران ۲ برابر میانگین جهانی است
آمار بالای انجام عمل سزارین در کشور به شکلی است که رئیس اداره جوانی جمعیت وزارت بهداشت، این آمار را در ایران بیش از 2 برابر میانگین جهانی میداند. صابر جباری گفته است: سزارین تمام عوارض یک عمل جراحی اعم از عارضه بیهوشی، چسبندگی ارگانهای داخل شکم و خونریزی را دارد؛ در صورتی که زایمان طبیعی یک فرآیند فیزیولوژیک است اما متأسفانه ۵۶ درصد زایمانها در کشور ما به صورت سزارین است. ما امیدواریم با ابلاغ دستورالعمل ماده ۵۰ قانون جوانی جمعیت بتوانیم این آمار را کاهش دهیم. جباری ادامه داد: طبق ماده ۵۰ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، وزارت بهداشت مکلف است سالانه ۵ درصد میزان زایمان سزارین را نسبت به نرخ کل زایمان در کشور تا رسیدن به میانگین جهانی کاهش دهد.
* هزینه زایمان طبیعی و سزارین
هزینه سزارین در بیمارستانهای مختلف متفاوت است و بسته به شرایط و امکانات بهکار گرفته شده، ممکن است بیشتر از تعرفه موجود باشد. در حال حاضر هزینه سزارین یک نوزاد در بیمارستانهای خصوصی به طور متوسط بین ۱۲ تا ۱۶ میلیون تومان است. اقامت مادر در اتاق خصوصی و مجزا که شرایط مناسبی برای همراهان و پدر فراهم میکند، کمی بالاتر از این مبلغ است و حتی بیش از ۲۰ میلیون تومان برآورد شده است. این در حالی است که با توجه به اهمیت ترغیب مادران به انجام زایمان طبیعی، این زایمان در بیمارستانهای دولتی طرف قرارداد بیمه تامین اجتماعی با کمترین هزینه و تقریبا رایگان (در بیمارستانهای تامین اجتماعی) انجام میشود.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از پایه جدید مالیاتی که مجلس دوازدهم باید آن را بررسی کند
تجمیع مالیاتها در PIT
راضیه فلاح: حدود 3 هزار سال قبل از میلاد مسیح نخستین مالیات در مصر از مردم اخذ شد. در طول تاریخ، کشورهای مختلف به لزوم این نوع قانون مالی در نظام حکمرانی خود پی برده و به مرور این امر در دیگر نقاط مختلف دنیا اجرایی شد. با گذشت زمان این نظام مالی نیز مانند دیگر موارد هر بار به نسبت قبل تکامل بیشتری پیدا کرد. ایران نیز از سالیان بسیار دور از این نظام مالی استفاده کرده و راههای مختلفی را تا امروز در این مسیر طی کرده است. با این همه هنوز نظام مالیاتی کشور با یک نظام مالیاتی دقیق و شفاف فاصله زیادی دارد.
به عنوان مثال به جای آنکه نظام مالیاتی عاملی برای کنترل تضاد طبقاتی در کشور شود، خود عامل فشاری روی دوش طبقه کمدرآمد و به اصطلاح حقوقبگیران جامعه شده است، درحالی که اخذ مالیات روش درست و سالم تامین درآمدهای دولت در نظام اقتصادی است و شکاف مالی بین خانوارهای مختلف یک کشور را بهدرستی کنترل میکند.
* مالیات بر درآمد چیست و چه محاسنی دارد؟
مالیات بر درآمد چیست؟ این سوالی است که این روزها پس از تصویب لایحه مالیات بر مجموع درآمد در هیات دولت، به دفعات پرسیده میشود. آبان امسال بود که هیات دولت لایحه مذکور را تصویب و به مجلس شورای اسلامی ارسال کرد. به صورت جزئی مالیات بر درآمد یا PIT به 3 روش «مالیات بر مجموع درآمد»، «مالیات دوگانه» و «مالیات یکنواخت» اجرا میشود.
به بیان دقیقتر، در نوع مالیات بر مجموع درآمد، مالیات به صورت نرخهای تصاعدی بر درآمد موثر اشخاص حقیقی تعلق میگیرد. درآمد موثر یعنی مجموع درآمد فرد منهای هزینههای ضروری زندگی. با این روش میتوان توزیع عادلانه درآمد را محقق کرد، چون با اصل توان پراخت مطابقت دارد. بر این اساس هیچ پایه مالیاتی مناسبتر از مالیات بر مجموع درآمد برای اجرای نرخهای تصاعدی وجود ندارد. در مدل مالیات دوگانه، یک نرخ مالیاتی بیشتر از یک مرتبه بر درآمدهای مشخص اعلام میشود تا نرخ مالیاتی برای بخشی از درآمدهای جامعه افزایش داشته باشد. هدف از اجرای این مدل مالیاتی ایجاد تعادل درآمدها و کاهش تفاوتهای اجتماعی و اقتصادی است. در نهایت مدل مالیات بر درآمد یکنواخت در کنار مزیت تسهیل اخذ و اجرای مالیات و از بین بردن انگیزه انتقال درآمدها برای کاهش مالیات پرداختی؛ عدالت مالیاتی را به میزان بسیار کمتری محقق میکند و انگیزه کسب درآمد از محل سرمایه در مقابل دستمزد را افزایش میدهد. نظام مالیاتی که امروز در کشور اجرا میشود به مالیات سود شرکتها، مالیات بر ارزش افزوده و وضع عوارض واردات وابسته است. این در حالی است که در کشورهای دیگر اشخاص حقیقی مانند صاحبان کسبوکار، کارگران و حتی اشخاص بیکار موظف به پرداخت مالیات بر مجموع درآمد خود هستند. مدل مالیاتی حال حاضر کشور، بیشترین میزان اخذ مالیات را از طبقه کارمند دارد و طبقات بالای جامعه با داشتن بیشترین میزان کسب درآمد، کمترین پرداخت مالیاتی را دارند. این امر خود دلیل محکمی بر لزوم تغییر ساختار مالیاتی کشور است.
به عنوان مثال در سال 1400 صاحبان مشاغل و اصناف که از تولید ناخالص داخلی 20 تا 30 درصد سهم دارند تنها 5 درصد مالیات پرداختی کشور را داشتهاند. در همان سال از کل درآمدهای مالیاتی دولت، 38 درصد مربوط به اشخاص حقوقی، 38 درصد مربوط به کالا و خدمات، 19 درصد مالیات بر درآمد و تنها 5 درصد مالیات مربوط به ثروت بوده است. همین امر باعث شده در سال ذکر شده تنها 5 درصد ثروتمندان در پرداخت مالیات سهم داشته باشند. این درحالی است که با نگاهی به گزارش بانک جهانی به خوبی میتوان دید که در سال 2021 میانگین درآمد مالیاتی نسبت به تولید ناخالص داخلی در میان اعضای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی 34.1 درصد بوده است.
* مالیات مستقیم جهشی برای بینیازی از نفت
در سالهای اخیر پس از اعمال تحریمهای ظالمانه اقتصادی به کشور، مشکلات ناشی از وابستگی به درآمدهای نفتی بخوبی برای تکتک اعضای کشور قابل رویت شد. اگر سالهای گذشته این وابستگی درآمدی به نفت، کم شده بود به طور حتم امروز اقتصاد کشور از اعمال تحریمها به این میزان آسیب نمیدید و بالطبع فشار کمتری نیز بر مردم وارد میشد. امروز نیز با اجرای نظام مالیاتی بر اساس مجموع درآمدهای افراد، میتوان وابستگی کشور به درآمدهای نفتی را کاهش داد. اخذ مالیات در این مدل که با اصلاح کارکردهای توزیعی همراه است به نفع اقشار کمدرآمد جامعه بوده و از آنها نیز حمایت میکند. امروز کشورهای توسعهیافته جهان از طریق این روش مالیاتی چیزی حدود 41 درصد از شهروندان مالیات اخذ میکنند که این میزان برای ایران تنها 24 درصد بوده است. به بیان جزئیتر، کشورهای توسعهیافته درآمدی بهمراتب بسیار بالاتر از این محل دارند. به بیان دیگر، سال 1400 حقوقبگیران کشور حدود 12 درصد کل درآمدهای مالیاتی کشور را پرداختهاند که این میزان در سال 2019 برای 3 کشور اول رتبهبندی بانک جهانی به میزان 46 درصد متعلق به دانمارک، 45.1 درصد متعلق به فرانسه و 42.9 درصد متعلق به بلژیک بوده است.
* مالیات بر درآمد بر چه مواردی اجرا میشود؟
مالیات حقوق کارکنان بخشهای دولتی و خصوصی، مالیات مشاغل، مالیات مستغلات و مالیات بر درآمدهای اتفاقی، مواردی است که در مالیات بر درآمد یا مالیات مستقیم لحاظ میشود. در این نوع خاص اخذ مالیات، خالص درآمد حاصل از منابع مختلف درآمدی با یکدیگر جمع شده و مقدارهایی که از سقف معافیت پایه بالاتر باشند بر اساس نرخهای تصاعدی محاسبه میشوند. در اینجا باید ذکر کرد که این نوع اخذ مالیاتی تبدیل به عاملی موثر در عادلانهتر شدن درآمد خانوارها خواهد شد. به عنوان مثال سازمان امور مالیاتی برای مؤدیان موجر، اجارهبها را در زمان پرداخت مالیات در نظر میگیرد و در نتیجه این بخش از خانوارها نرخ مالیاتی کمتری را پرداخت میکنند. از سوی دیگر، مؤدیانی که سود سپرده بانکی دریافت میکنند در این لایحه اخذ مالیات در نظر گرفته شدهاند که این خود عاملی در عادلانهتر شدن تضاد اقتصادی
خواهد بود.
* طرح تحولی حمایت از اقشار ضعیف کشور
امروز همه آحاد یک کشور میدانند که وجود یک قانون مالیاتی درست و شفاف راهی برای توسعه پایدار و مستقل است اما چگونگی اجرای آن قانون خود مساله مهم دیگری است. در لایحه پیشنهادی دولت به مجلس بهدرستی برخی هزینهها مانند آموزش، درمان، اقساط مسکن یا اجاره آورده شده است تا از سرجمع درآمدهای یک خانوار کسر شود. به عبارت ساده، افرادی که متاهل و دارای فرزند هستند، به نسبت افراد مجرد یا بدون فرزند مالیات کمتری پرداخت میکنند. همانطور که قبلا نیز بیان شد افراد موجر و مالک نیز مالیات متفاوتی پرداخت خواهند کرد. یعنی در لایحه مالیاتی جدید فقط درآمدها مبنای پرداخت مالیات نیست و هزینهها نیز بهدرستی در تعیین میزان مالیات پرداختی افراد در نظر گرفته شده است.
در حال حاضر از مؤدیان با یک پایه حقوق یکسان به یک میزان مالیات اخذ میشود. این درحالی است که اگر لایحه پیشنهادی به مرحله اجرا برسد، افراد متاهل به نسبت افراد مجرد و سرپرستهای خانوار با فرزند بیشتر به نسبت سرپرست خانوارهایی که فرزند کمتری دارند یا هیچ فرزندی ندارند، مالیات کمتری پرداخت میکنند. به بیان دیگر، دولت میزان هزینههای هر خانواده را با دقت در نظر گرفته و بار مالی کمتری را بر دوش خانوارهایی که هزینه بیشتری دارند گذاشته است. به نظر میرسد دولت در نظر دارد با اجرای لایحه پیشنهادی تحولی جدی در نظام مالیاتی کشور و بالطبع منبع درآمدی خود ایجاد کند. البته هر امر درستی نیازمند اجرای درست و دقیق است که دولت باید به این بخش از اجرای طرح نیز دقت لازم را مبذول دارد.
ارسال به دوستان
اظهارات تند محسن آرمین علیه بیانیه روزنهگشاها
تهدید رادیکالها
* مطهری: لیست ما چهارشنبه اعلام میشود
نایبرئیس جبهه اصلاحات بیانیه 110 فعال سیاسی اصلاحطلب را که «روزنهگشایی» لقب گرفته آغاز انشعاب در این جبهه خواند و ضمن مخالفت با مشارکت در انتخابات 11 اسفند گفت که رای دادن متضمن خیر عمومی نیست. محسن آرمین گفت: شرکت ما در انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ و ۹۶ و حمایت از کاندیدایی که اصلاحطلب نبود، شرکت ما در انتخابات مجلس ۹۴ که به خاطر نداشتن کاندیدای اختصاصی، برای پیدا کردن کاندیدا فراخوان عمومی دادیم، تلاش برای روزنهگشایی بوده است، بنابراین در اصل این رویکرد اختلافنظر نیست. اختلافنظر در این است که آیا در انتخابات ۱۱ اسفند روزنهگشایی ممکن است یا ممتنع. دوستان اقلیت معتقدند در شرایط کنونی باید کنشگری مرزی کرد و دوستان اکثریت معتقدند شرکت در انتخابات ۱۱ اسفند نه کنشگری مرزی، بلکه کنشگری بدون مرز است، زیرا فضا چنان بسته و جامعه چنان مستأصل، معترض و خشمگین است که شرکت در انتخابات به هیچ نتیجهای که متضمن خیر عمومی باشد، ختم نمیشود. ارسال به دوستان
یادداشت
از خلیجفارس تا اقیانوسها با کلاس شهید قاسم سلیمانی
محمدمهدی یزدی: حضور سپاه در اقیانوسها؛ این موضوعی است که در رونمایی و الحاق چند وقت اخیر شناورهای نیروی دریایی سپاه شنیده میشود. هرچند سپاه از سالها پیش با حضور تفنگداران دریاییاش برای حفاظت از شناورهای تجاری در دریای سرخ ماموریت داشته اما گویا شناورهای جدید سپاه با هدف اقیانوسپیمایی طراحی و به این یگان رزمی ملحق میشوند.
روز گذشته ۲ شناور رزمی - گشتی و اقیانوسپیمای «شهید حسن باقری» و «شهید صیاد شیرازی» با حضور سردار سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و جمعی از فرماندهان سپاه و وزارت دفاع رونمایی و وارد یگان رزم دریایی سپاه شد.
نیروی دریایی سپاه در دوران جنگ تحمیلی در ابتدا تنها دارای قایقهای تندرو و سلاحهای سبک بود و البته با همان شناورها هم نقش مهمی در عملیات مقابله به مثل با رژیم بعث عراق در جنگ نفتکشها ایفا کرد که در ادامه به درگیری مستقیم نیروی دریایی سپاه و نیروی دریایی ارتش آمریکا در 14 مهر 1366 منجر شد. اما پس از پایان جنگ تحمیلی، نیروی دریایی سپاه به کمک متخصصان صنایع دریایی با مدنظر قرار دادن اصل سرعت در شناورها، به دنبال شناورها و موشکاندازها رفت و توانست به انواع شناورها در ابعاد و قابلیتهای مختلف دست یابد. سپاه به اینجا هم خود را محدود نکرد و نسل جدیدی از شناورها را با نام شناور شهید ناظری رونمایی کرد؛ این شناور از جمله محصولاتی بود که در جهاد خودکفایی ندسا طراحی و در صنایع شهید محلاتی سپاه ساخته و اواخر شهریور ۹۵ به این نیرو تحویل شد. این شناور از طراحی ۲ بدنه یا کاتاماران بهره برده که ویژگیهای برتری نسبت به شناورهای تکبدنه در اختیار قرار میدهد؛ استفاده از طراحیهای جدید دوبدنه و سهبدنه و ترکیب آنها با طراحیهای منطبق با اصول پنهانکاری راداری شناورها. در این راستا شهریور 1401 جدیدترین و مدرنترین شناور جنگی نیروی دریایی سپاه با نام «شهید حاجقاسم سلیمانی» در خلیجفارس عملیاتی شد. این شناور به عنوان جدیدترین شناور رزمی ساخت ایران، خطشکنی واضحی در سبک و سیاق طراحی و نیز تنوع و کمیت تجهیزات و تسلیحات داشت که توسط متخصصان موسسه صنایع دریایی شهید محلاتی در سپاه طراحی و تولید شد.
ساختار بدنه این شناور مانند شناور شهید ناظری از نوع کاتاماران اما با حجم داخلی بالاتر بود تا بارگذاری تسلیحات و حمل تجهیزاتی همچون قایق تندرو و پهپادهای مختلف ممکن شود.
طراحی بیرونی بدنه شناور شهید سلیمانی هم دارای خطوط شکسته و زوایای تند بود که بازتاب راداری بدنه را کاهش میداد، از طرفی رنگ بدنه این شناور هم از نوع جدیدی بود که قابلیت کاستن از بازتاب راداری شناور را داراست.
نکته قابل توجه دیگر این کلاس شناور در حوزه تسلیحات بود که از نظر کمیت افزایش یافته بود؛ شناور شهید سلیمانی نخستین شناور نظامی کشور بود که به موشکهای پدافند هوایی برد متوسط به بالا و همچنین پرتابگرهای عمودی تجهیز شده بود.
پرتابگرهای عمودی به سبب اشغال فضای سطحی کمتر، امکان به کارگیری به تعداد زیادتر روی واحدهای شناور را دارند. همچنین از ویژگیهای پرتابگرهای عمودی عدم نیاز به هرگونه تغییر مسیر توسط واحد شناور به سمت هدف برای درگیری با آن در هر زاویهای پیرامون 360 درجه شناور است، زیرا موشک پس از پرتاب توسط عملگرهای کنترلی خود تغییر مسیر لازم به سمت هدف را انجام میدهد و در نتیجه سرعت واکنش به دشمن بسیار بالا میرود. روی شناور شهید سلیمانی 12 فروند موشک عمود پرتاب پدافندی نواب نصب شده است.
به گفته مقامات نیروی دریایی سپاه، شناور شهید سلیمانی دارای موشکهای با برد 90 تا 700 کیلومتر است، همچنین این کلاس شناور به انواعی از توپهای کالیبر پایین در نقش دفاع هوایی لایه آخر از جمله 4 توپ 20 میلیمتری ۳ لوله چرخان خودکار یا کنترل از داخل شناور و یک قبضه توپ 30 میلیمتری تکلوله مجهز است.
دستکم 3 توپ نصب شده جلوی شناور، هر یک دارای سامانه اپتیکی مختص خود هستند که در کنترل آتش سلاح مورد استفاده قرار میگیرد. به کمک کنترل آتش، احتمال اصابت شلیکهای این توپها به هدف بسیار بالاتر میرود.
همچنین در شناور کلاس شهید سلیمانی قایقهای تندرو گشتزنی با سرعت نزدیک به 100 نات (180 کیلومتر بر ساعت) هم قرار دارد که به کمک یک جرثقیل نصبشده پشت شناور به آب انداخته یا بازیابی میشوند.
در ادامه روند الحاق شناورهای با بدنه کاتاماران سپاه، دیماه سال جاری نیز شناور گشتی- رزمی «شهید ابومهدی مهندس» به ناوگان این نیرو ملحق شد. شناور شهید ابومهدی هر چند از جهاتی مشابه ناو شهید حاجقاسم سلیمانی است اما از جهات متعدد هم متفاوت با آن و در نتیجه در رده مجزایی است.
اما روز گذشته با الحاق ناوهای شهید حسن باقری و شهید صیاد شیرازی، «ناوتیپ شهید حاجقاسم سلیمانی نیروی دریایی سپاه» شکل گرفت. این ۲ فروند هر کدام به طول ۶۷ متر، مجهز به موشکهای صیاد و نواب با بردهای بلند و متوسط هستند.
به گفته فرمانده نیروی دریایی سپاه، برد موشکهای سطح به سطح این شناورها بیش از ۷۰۰ کیلومتر و برد سامانه پدافند هوایی نصبشده روی آنها بیش از ۹۰ کیلومتر است.
همانطور که در بالا گفته شد این شناورها در راستای ماموریت اقیانوسپیمایی سپاه طراحی و تولید شدهاند و شناورهای شهید باقری و شهید شیرازی ۵ هزار و ۵۰۰ مایل دریایی معادل ۹ هزار و ۵۰۰ کیلومتر قابلیت دریانوردی دارند.
با توجه به بدنه کاتاماران بلند و پیشرفته این شناورها، دریامانی آنها افزایش یافته و با آبخور 3 و عرض 18.5 متر طراحی و تولید شدهاند.
این شناورها همچنین با سرعت ۳۲ نات دریایی حدود ۶۰ کیلومتر بر ساعت، با ۶۰۰ تن وزن و ۴ موتور، توانایی انجام رزم نزدیک در دریا را دارند و قابلیت حمل ۳ شناور موشکانداز و بالگرد را نیز دارند.
یکی از نکات قابل توجه این است که این شناورها میتوانند شناورهای نفتکش و تجاری را برای حفاظت همراهی کنند و با خطوط پرشمار زاویهدار در بدنه «شناساگریز» هستند، به گونهای که در رادار دشمن سطح مقطع آن بسیار کوچکتر از واقعیت نشان داده میشود و در بدنه به صورت عمده از آلومینیوم و آلیاژهای غیرفولادی استفاده شده است.
با این وجود شاید باید کمکم شاهد حضور شناورهای کلاس شهید حاجقاسم سلیمانی در اقیانوسها باشیم و یاران سلیمانی دست بلند خود را از خلیجفارس تا اقیانوسها پیش ببرند.
ارسال به دوستان
فعالان و خالقان عروسکهای تلویزیون و خانه تئاتر تفاهمنامه همکاری امضا کردند
تولد ستارههای عروسکی
گروه فرهنگ و هنر: از دیرباز عروسک نقش و سهم بسیار مهمی درحوزه تولیدات هنری برای سنین کودک و نوجوان داشته است. در دهههای 60 و 70 که موجی از شاهکارهای به یاد ماندنی در تولیدات سینمایی، تئاتری و تلویزیونی به وجود آمد، مبنا و پایه اصلیشان ظهور و بروز عروسکهای جذاب برای نسل نوجوان و کودک آن سالها بود. از مجموعههای تلویزیونی چون «صندوق پستی» که شخصیت معروف و مشهور کلاه قرمزی برای نخستین بار در چند قسمت پایانی آن متولد شد تا «آسمون و ریسمون»، «هادی و هدی»، «هاچین واچین»، «خونه مادربزرگه» و «چاق و لاغر» در مجموعههای تلویزیونی گرفته تا آثار سینمایی چون «دزد عروسکها»، «الو الو من جوجوام»، «گربه آوازخوان»، «گلنار» و بسیاری دیگر، همواره اقبال و استقبال خود را مدیون حضور عروسکهایی هستند که در این آثار متولد شدند. در این بین اما مجموعههایی هم بودند که تبدیل به نسخههای سینمایی و صدالبته پرمخاطب شدند؛ از مجموعه تلویزیونی «مدرسه موشها»که بعدها با نسخه سینمایی «شهر موشها» در ۲ نسخه سینماییاش 6میلیون مخاطب را به سینما کشاند، گرفته تا مجموعه کلاه قرمزی که طی سالیان مختلف با نسخههای سینمایی در مجموع 10 میلیون مخاطب به سینماها آورد را به جرأت میتوان دوره قدرتنمایی محض عروسکها در بطن و متن جامعه دانست. این روند رو به رشد اما رفتهرفته رو به افول نهاد و عملا کپیها دمدستی و بیکیفیت در مجموعههای تلویزیونی و آثار سینمایی، باعث شد اقبال مخاطبان از عروسکها در تولیدات هنری کم و کمتر شود؛ به نوعی کنار رفتن یا کنار گذاشته شدن عروسکهای قدیمی قدرتمند و عدم جایگزینی عروسکهای جدید در سطح و کیفیت آنها یکی از مهمترین دلایل افول حوزه نمایش عروسکی شد. صد البته که همچنان گرایش به نمایش عروسکی در دانشگاهها با استقبال علاقهمندان و هنرجویان روبهرو است اما خلأ موجود در عرصه حرفهای و در مدیومهای مختلف بسیار مشخص و محرز است. طی سالهای اخیر تلاشهای بسیاری از سوی متولیان و تصمیمگیران برای بازگرداندن عروسکهای قدیمی و مشهور انجام شده است که خود میتواند کورسوی امیدی برای بهتر شدن شرایط موجود باشد اما آنچه مهم است اینکه عروسکها اساسا برای نسل کودکان و نوجوانان سابق جذابیت داشته و معلوم نیست این شخصیتها مورد اقبال نسل جدید با دنیای جدید قرار بگیرد؛ از همین رو اهتمام ویژه برای تولید و ساخت شخصیتهای عروسکی جدید در کنار تلاش برای حضور دوباره آنها امری بسیار مهم است. با توجه به آنچه بیان شد خبر برپایی جشنواره عروسکی «عروسک خونه» با همراهی رسانه ملی و شبکه پویا و انجمن نمایشگران عروسکی خانه تئاتر را میتوان یکی از اقدامات موثر در احیای دنیای از دست رفته عروسکی دانست؛ اقدامی که قطعا رسانه ملی و تلویزیون به عنوان بازوی مهم و موثر در بطن و متن جامعه و انجمن نمایشگران عروسکی به عنوان نهاد صنفی فعالان و خالقان عروسکها در کنار یکدیگر میتوانند دوباره شکوفایی این حوزه را برای کودکان و نسل آیندهساز این سرزمین آن هم در شرایط ویژهای که بسیاری از کمپانیهای معتبر خارجی با تولیدات هدفمند و همسو با سیاستهای غربگرایانه خود در تلاشند تا نسل آینده را همزاد و همفکر خود کنند بسیار مهم و قابل تحسین است.
این همکاری در گام نخست خود روز گذشته با امضای تفاهمنامهای با حضور محمدصادق باطنی رئیس شبکه کودک، مقصود نعیمیذاکر مدیرعامل خانه تئاتر، هما جدیکار رئیس انجمن صنفی نمایشگران عروسکی و علی خواجه تهیهکننده برنامه تلویزیونی عروسکخونه انجام شد. در این جلسه باطنی مدیر شبکه کودک با اشاره به نقش موثر تلویزیون در معرفی و شناساندن عروسکها به کودکان و خانوادهها افزود: از دیرباز خانه عروسکها، تلویزیون بوده و در موقعیتهای مختلف عروسکها فرصت پیدا میکردند در دایره متکثر از مخاطبان خود قرار گیرند که میدان آن تلویزیون و صداوسیما بوده است و عروسکهایی که دهه به دهه آمدند، شاید بتوان گفت آجرهای اولیه هویتی و تربیتی ما را ساختند.
باطنی با اشاره به بازه انقطاع رسانه ملی از تولیدات نمایشی عروسکی، ادامه داد: در مقطعی فاصلهای بین تولیدات عروسکی و جهان کودکان افتاد. نظام دغدغههای قصههای نمایش عروسکی به گونهای شد که انگار آثار حوزه بیشتر از قالب لذت میبردند و با قصه آنچنان ارتباط نداشتند و در نهایت به نقطه انقطاع تولیدات عروسکی در آنتن رسانه ملی رسیدیم.
رئیس شبکه پویا اظهار کرد: دهه ۹۰ فاصله جدیای اتفاق افتاد؛ عروسکهای قدیمی رفتند و عروسکهای قدرتمند جدیدی نیز جایگزین نشدند و حوزه نمایش عروسکی آرام آرام از خاطره رشد و تربیتی کودکان کشور در حال پاک شدن بود. باطنی کرونا را یکی دیگر از عوامل افت تئاتر صحنهای عروسکی دانست و یادآور شد: از طرف دیگر کرونا منجر به افت تئاتر عروسکی شد و این پیکره شریف و نحیف تئاتر عروسکی با بحران جدی مواجه شد. وی با اشاره به آیه و«َمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ» گفت: حوزه نمایش عروسکی از دایره مصرف فرهنگی کودکان کشور در حال پاک شدن بود، در حالی که خداوند در سوره ابراهیم میفرماید هر پیامبری با زبان قومش تبیین میکرد و شاید بتوان عروسک را مصداق زبان کودک دانست. باطنی با اشاره به رویکرد جدید سازمان صداوسیما افزود: در سازمان این نگاه وجود دارد که در حوزه نمایش عروسکی رویکرد و نگاه جدیدی اتفاق بیفتند اما هما جدیکار، به عنوان رئیس انجمن صنفی نمایشگران عروسکی در ادامه این نشست با اظهار خشنودی از اهتمام ویژه سیما پیرامون احیای عروسکها در آثار و تولیدات نمایشی، گفت: خوشحالم که بالاخره صداوسیما عروسکها را جدی گرفت و روی خود را به سمت عروسکها بازگرداند. ظاهرا از مدل «یک عروسک و یک مجری» داریم به «نمایش عروسکی» میرسیم. امیدواریم گامهای اولیه رشد نمایش عروسکی در تصویر تلویزیون برداشته شود. نمایش عروسکی همراه و همراز کودکان است. بچههایی که در این عرصه خشم و ناامیدی و سختیها بزرگ میشوند، عروسک به زندگی آنها لطافت میبخشد که این عرصه را طی کند. باید بتوانیم تولیداتی داشته باشیم که بچهها با آن زندگی کنند و پلی بین واقعیت و دنیای پررمز و راز تخیلی بچهها باشد. رئیس انجمن صنفی نمایشگران عروسکی افزود: ما در کنار شما هستیم ولی صداقت را از نمایش عروسکی نباید بگیریم. اگر برنامهای صادقانه تولید شود، مخاطب با آن ارتباط میگیرد، زیرا کودکان باهوش هستند و دروغ و ریا را بهسرعت تشخیص میدهند. جدیکار با ذکر این نکته که کودکان، نسل بعد و آینده کشور هستند، گفت: امیدوارم این تفاهمنامه باعث رشد مسیر عروسکی و در نتیجه آینده بهتر کشور شود چون کودکان نسل بعدی کشور هستند. امیدوارم همکاری خوب و شروعی باشد برای حضور نمایش عروسکی نه لزوما فاخر، بلکه درست در تلویزیون.
مقصود نعیمیذاکر، مدیرعامل خانه تئاتر در قسمت پایانی نشست نیز با اشاره به تاثیرگذاری تلویزیون بر اثربخشی این فضا گفت: اثربخشی پیام در فضای تئاتر بیشتر شده است و تلویزیون باید به رشد آن کمک کند. دانستن پیام کافی نیست، بلکه هنر ارسال آن مهم است که تلویزیون میتواند این نقش را به عهده بگیرد. وی به این موضوع هم اشاره کرد که جشنواره عروسکخونه و این جلسه، از آن دست کارها و اتفاقات مهم و بزرگی است که میتواند برکات و تبعاد بسیار خوبی در آینده برای این حوزه نمایشی به همراه داشته باشد. نعیمیذاکر گفت: جشنواره عروسکخونه میتواند و باید با اتصال به نهادهای میدانی تئاتر عروسکی، صحنه تئاتر عروسکی کودک را نیز تقویت کند و باعث رشد و رونق آن شود، چرا که صحنهای که در آن هنرمند به صورت رودررو با مخاطب مواجه است، میتواند اثری عمیقتر از نمایش تلویزیونی داشته باشد.
در بخش آخر این مراسم نیز آرش مصطفایی به عنوان بازرس انجمن نمایشگران عروسکی با تشکر از برگزاری این جلسه و انجام تفاهم، ابراز امیدواری کرد با حمایت از نمایش عروسکی به عنوان محل تلاقی هنرمندان سینما، تلویزیون و تئاتر، شاهد رشد هنر نمایش عروسکی در عرصههای مختلف باشیم. باطنی نیز در پایان نشست پس از امضای تفاهمنامه گفت: در صحنه و میدان باید همافزایی داشته باشیم تا اتفاقات خوبی را رقم بزنیم، همچون اتفاقهای خوبی که در حوزه انیمیشن رخ داد و در نتیجه فرهنگ رفتن به سینما به همراه کودک تقویت شد. ما آمادگی داریم که بتوانیم از پا گرفتن و رشد ظرفیتهای ویژه تئاترهای کودک حمایت کنیم تا باعث رونق بخشیدن به حوزه تئاتر عروسکی شویم.
ارسال به دوستان
رئیس قوه قضائیه: اموال بابک زنجانی در خارج از کشور شناسایی و به ایران منتقل شد
۲ میلیارد یورو زنده شد
به گفته اژهای اموال مستردشده کفاف بدهیها و خسارتهای زنجانی را میدهد
گروه اقتصادی: پس از ۱۰ سال بالاخره بدهی بابک زنجانی پرداخت شد. تقاطعگیری اطلاعات و اخبار نشان میدهد وی حداقل ۲ میلیارد یورو بدهی به وزارت نفت کشورمان داشته است.
دادگاه زنجانی در دهه 90 یکی از بزرگترین پروندههای قضایی به حساب میآمد که در افکار عمومی سروصدای بسیار زیادی به پا کرد. از یک سو رقم مربوط به این پرونده بسیار بزرگ بود و پیش از این چنین اتفاقی در اقتصاد کشورمان رخ نداده بود و از سوی دیگر پرونده زنجانی، از طرف گروههای سیاسی مخالف دولتهای نهم و دهم به عنوان نقطه ضعف و نشانه فساد این دولت مطرح میشد.
مشخص نیست که چرا استرداد اموال زنجانی به ایران حدود 10 سال به طول انجامیده است، در حال حاضر گمانهزنیهایی وجود دارد که امکان و تمایلی برای ورود این داراییها در دولت سابق وجود نداشته است.
البته این نکته را هم باید در نظر داشت که در دولت سیزدهم فروش نفت کشورمان بیش از یک میلیون بشکه در روز افزایش یافته و اساسا نقلوانتقالات مالی و فروش نفت تا حدودی نسبت به گذشته تسهیل شده است.
به گزارش «وطن امروز» به نقل از مرکز رسانه قوهقضائیه، حجتالاسلاموالمسلمین غلامحسین محسنیاژهای طی سخنانی در نشست شورای عالی قوهقضائیه، خبر داد در نتیجه تلاشها و مجاهدتهای همه بخشهای ذیربط، اموال «بابک زنجانی» در خارج از کشور شناسایی و به تهران منتقل شد و بنا بر کارشناسیهای اولیه انجام شده، این اموال کفاف بدهیها و خسارتهای او را میدهد.
* کل بدهی و خسارت بابک زنجانی به کشور بازگشت
رئیس دستگاه قضا تصریح کرد: این محموله از اموال شناسایی شده «بابک زنجانی» در خارج از کشور که به تهران منتقل شده، بنا بر کارشناسیهای اولیه، تکافوی بدهیها و خسارات نامبرده خواهد بود؛ حالا اگر بازگشت اموال قبلی را هم افزون کنیم، اضافه میآید. البته من تاکید کردهام باز هم کارشناسی در این باره انجام شود.
وی در ادامه به تبیین و تشریح سیر رسیدگی به پرونده «بابک زنجانی» پرداخت و گفت: از جمله پروندههای نسبتا جنجالی و مهم ما در یک دهه اخیر، پرونده «بابک زنجانی» بود؛ سال ۹۱ ابتدائا گزارشی واصل شد که نامبرده مقدار معتنابهی ارز از بانک مرکزی دریافت کرده و به مقداری که باید مابهازای این ارز را میرسانده، نرسانده و غیر از آن، میزانی از آن ارز را در بازار آزاد به فروش رسانده است؛ همچنین در یک بخش دیگر نیز نفت دریافت کرده بود که باید مابهازای آن را بازمیگرداند اما از این کار استنکاف کرده است.
قاضیالقضات ادامه داد: علیایحال، پرونده مزبور در مجتمع اقتصادی تشکیل شد و سروصدای زیادی هم به پا کرد، چرا که مبلغ مورد ادعا سنگین و بالا بود و جا داشت آن سروصداها ایجاد شود. در همان زمان گزارشی از «وزارت نفت» و مرجعی دیگر واصل شد و تقاضای ممنوعالخروجی «بابک زنجانی» مطرح شد. سپس اعلام شد متهم ادعا کرده اموال را بازمیگرداند، لذا اموالی را در داخل کشور معرفی کرد که البته آن اموال هم با مشکلاتی مواجه شد، از جمله زمین واقع در منطقه «ایرانزمین» در «شهرک غرب» که با بررسیهای صورت گرفته معلوم شد در همان زمین نیز تخلفاتی انجام شده است.
حجتالاسلاموالمسلمین محسنیاژهای ادامه داد: سپس با بررسیهای انجام شده مشخص شد افرادی از وزارت نفت، سازمان ثبت و خود آن طرف و برخی واسطهها درباره مصالحه و نقل و انتقال اموال، باز تخلفات و اقدامات مجرمانهای انجام دادهاند، لذا یک پرونده دیگر هم در این راستا تشکیل شد.
رئیس قوهقضائیه تصریح کرد: علیایحال، پرونده مزبور سنگین و سال ۹۲ منجر به بازداشت «بابک زنجانی» شد و معلوم شد نامبرده قصد مصالحه و پرداخت اموال را ندارد. با بازداشت مشارالیه، اقدامات پرحجمی در دستگاه قضایی انجام گرفت، چرا که ابعاد این پرونده بسیار پیچیده و سنگین بود؛ از شناسایی اموال متهم در داخل و خارج کشور تا پیگیری موضوع و رصد و تحصیل دلیل؛ گوشهای از اقدامات قضایی در آن مرحله بود.
محسنیاژهای گفت: بابک زنجانی سال ۹۴ در دادگاه بدوی محکوم شد. پس از محکومیت بدوی، وی اعتراض کرد و پرونده به دیوان عالی کشور رفت. آذر ۹۵ دیوان عالی، رای صادره را ابرام و تأیید کرد، البته با این قید که اگر محکومعلیه همه اموال را مسترد کند، میتواند از ارفاقات ذیل ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی بهرهمند شود.
وی بیان داشت: پس از اعلام نظر دیوان عالی، مجموعه دادگستری معطوف به بازگرداندن اموال «بابک زنجانی» شد. در این مرحله، نامبرده اعلام کرد در فلان کشور ۴ میلیارد دلار موجودی دارم. او از 6-5 کشور نام برد که در آنها وجوهاتی دارد و اسنادی را هم در این رابطه ارائه کرد اما نمیشد به این اسناد اعتماد کرد، چرا که نامبرده قبل از بازداشت، مطالبی ارائه کرده بود که خلاف از آب درآمده بود.
قاضیالقضات گفت: هیاتهایی متشکل از بخشهای ذیربط، به کشورهای مورد ادعای «بابک زنجانی» اعزام میشدند اما اموال و وجوهاتی از او نمییافتند، همچنین افراد مختلفی نیز واسطه شدند که میتوانیم اموال نامبرده را شناسایی و مسترد کنیم، حتی در آن مقطع که من معاون اول قوهقضائیه بودم، چند مورد در این باره به خود من مراجعه کردند.
محسنیاژهای اظهار داشت: در این باره دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی نیز تلاشهایی انجام دادند و مسیرهایی را طی کردند. در مقطعی «وزیر اطلاعات» اعلام کرد اگر متهم را در اختیار ما قرار دهید ما تکلیف اموال او را روشن میکنیم، لذا مدت طولانی متهم به دستگاه مزبور تحویل شد، البته ما در آن مقطع تاکید داشتیم که متهم را آزاد نمیکنیم اما در داخل زندان میتوانید امکانات لازم را در راستای شناسایی و بازگرداندن اموال، در اختیار او قرار دهید. پس از آن دستگاه امنیتی دیگری آمد و باز هم هدف نهایی تحقق نیافت و غیر از اموال داخلی «بابک زنجانی» و ۳-۲ مورد اموال منقول از او در خارج که البته آنها هم تعارضاتی داشت، اموال دیگری از مشارالیه شناسایی نشد. اموال شناسایی شده از نامبرده نیز طبق اعلام «وزارت نفت» و «بانک مرکزی» تکافوی بدهی «بابک زنجانی» و خسارات مرتبط با آن را نمیکرد.
رئیس قوهقضائیه بیان داشت: در مرحله بعد، جمعی از اشخاص از یک دستگاه مسؤول آمدند و گفتند ما میخواهیم جهت شناسایی و بازگرداندن اموال «بابک زنجانی» کار جدیدی را آغاز کنیم. ما اعلام کردیم از این امر استقبال میکنیم، البته من یک اولتیماتوم دادم و ظرف زمانی مشخصی را تعیین کردم که اگر باز هم ادعاهای محکومعلیه به اثبات نرسید و اموالی از او شناسایی و مسترد نشد که تکافوی بدهیهایش را بدهد، حکم قطعی و قانونی در قبال او اجرایی خواهد شد.
محسنیاژهای گفت: مدت تعیینشده برای بازگرداندن اموال «بابک زنجانی» یک بار تمدید شد، تا اینکه چند وقت پیش، نامبرده اعلام کرد قصد همکاری دارد و نشانههایی از صدق او آشکار شد و اموال قابلتوجهی را معرفی کرد. در نهایت محموله اموال به تهران منتقل شد و حسب کارشناسیهای اولیه، این محموله تکافوی بدهیها و خسارتهای «بابک زنجانی» را میدهد، البته بنده تاکید کردهام مجددا کارشناسی انجام شود. با «وزارت نفت» و «بانک مرکزی» نیز صحبت شده و آنها نیز مراجعه کرده و اموال را رویت کردهاند.
رئیس عدلیه همچنین روز سربازان گمنام امام زمان(عج) را به همه سربازان گمنام که پیوسته برای حفظ و تحکیم امنیت کشور و مردم مشغول مجاهدت هستند تبریک و تهنیت گفت و از هماهنگی همه دستگاهها و بخشهای امنیتی، اطلاعاتی و انتظامی برای برقراری امنیت کامل در مراسم یومالله ۲۲ بهمن تقدیر کرد.
* کیفرخواست 237 صفحهای
بابک زنجانی با نام کامل بابک مرتضی زنجانی متهمی بود که اوایل دهه ۹۰ به دلیل فعالیت اقتصادی متخلفانه بازداشت و در نهایت به پرونده وی رسیدگی شد.
اولین جلسه رسیدگی به پرونده زنجانی 11 مهر سال 94 در دادگاه انقلاب اسلامی تهران به صورت علنی برگزار شد. ابوالقاسم صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادسرا و دادگاه انقلاب اسلامی، قاضی دادگاه زنجانی بود.
کیفرخواست بابک زنجانی 237 صفحه بود و قرائت و تشریح آن چندین جلسه به طول انجامید. در کیفرخواست، زنجانی به افساد فیالارض از طریق اختلال در نظام اقتصادی کشور، کلاهبرداری از شرکت ملی نفت، بانک مسکن و تامین اجتماعی، پولشویی، جعل ۲۴ فقره اسناد و صورت حسابهای بانکی، جعل حوالههای ارزی و جعل دستور انتقال بین بانکها متهم شده بود.
* بدهی زنجانی چقدر است؟
اواسط شهریورماه سال 92 وزیر وقت نفت، میزان بدهی بابک زنجانی به خزانه دولت را بیش از 2 میلیارد دلار اعلام کرده بود.
رسول کوهپایهزاده، وکیلمدافع بابک زنجانی هم در گفتوگویی مطبوعاتی در اردیبهشتماه سال 95 رقم دقیق بدهی موکلش را اعلام کرد و گفت: طبق اعلام قاضی صلواتی در دادنامه صادره، متهم ردیف اول پرونده نفتی به رد مال یک میلیارد و ۹۶۷ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو در حق شرکت نفت محکوم شده است، بنابراین میتوان گفت بابک زنجانی رقمی معادل 2 میلیارد یورو به کشور بازگردانده است.
مسالهای که وجود دارد آن است که چرا این اقدام پیش از این اتفاق نیفتاده بود. آیا در سالهای اخیر تسهیل ویژهای در رابطه با نقل و انتقالات مالی بینالمللی برای کشورمان ایجاد شده است یا زنجانی خود پذیرفته با دستگاه قضا همکاری کند؟ البته از سخنان وکیل زنجانی اینطور میتوان برداشت کرد که وی همواره خواستار بازگشت اموال خود بوده اما امکان آن وجود نداشته است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» درباره الحاق ۲ ناو رزمی شهید صیاد شیرازی و شهید حسن باقری به نیروی دریایی سپاه
دفاع از دوردست
* شلیکهای دوربرد از شناورهای دوربرد/ * تحقق راهبرد «دستهای دراز»
گروه سیاسی: شناورهای گشتی - رزمی شهید صیادشیرازی و شهید حسن باقری از کلاس شهید حاجقاسم سلیمانی، روز گذشته با حضور رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به سازمان رزم نیروی دریایی سپاه ملحق شدند.
فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم الحاق 2 شناور شهید باقری و شهید صیادشیرازی گفت: این 2 فروند هر کدام به طول ۶۷ متر، نخستین شناورهای بلند و ساخت شناورسازی ندسا هستند که طراحی کامل آنها در داخل کشور صورت گرفته است. سردار تنگسیری افزود: این شناورها مجهز به موشکهای پدافند هوایی صیاد و نواب با بردهای به ترتیب بلند و متوسط هستند. دریادار پاسدار علیرضا تنگسیری با اشاره به تابآوری بالای این شناورها گفت: شناورهای شهید باقری و شهید صیادشیرازی ۵۵۰۰ مایل دریایی (۹۵۰۰ کیلومتر) قابلیت دریانوردی دارند. فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: بدنه این شناورها کاتاماران بلند پیشرفته است و با آبخور 3 و عرض 18.5 متر ساخته شدهاند. سردار تنگسیری گفت: سرعت شناورهای ساخته شده ۳۲ نات دریایی (حدود ۶۰ کیلومتر بر ساعت) در فرسهای متفاوت، با ۶۰۰ تن وزن و دارای ۴ موتور است. فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: برد موشکهای سطح به سطح این شناورها بیش از ۷۰۰ کیلومتر و سامانه پدافند هوایی نصب شده روی آنها بیش از ۹۰ کیلومتر است. سردار تنگسیری با اشاره به اینکه شناورها توانایی انجام رزم نزدیک در دریا را دارند، افزود: این شناورها قابلیت حمل 3 شناور موشکانداز و بالگرد را نیز دارند. وی با بیان اینکه این شناورها میتوانند همپایی با شناورهای نفتکش و تجاری داشته باشند، گفت: این 2 شناور با ظاهری متفاوت و خطوط پرشمار زاویهدار شناساگریز هستند، بهگونهای که در رادار دشمن سطح مقطع آن بسیار کوچکتر از واقعیت نشان داده میشود. فرمانده نیروی دریایی سپاه افزود: استفاده عمده از آلومینیوم و آلیاژهای غیر فولادی در بدنه ناو، مجهز بودن به سیلوهای عمودپرتاب موشکهای پدافندی نواب و کروز ضدکشتی صیاد، تجهیز به پرتابگر راکتهای فریبنده چف و فلر جوشن برای منحرف کردن موشکهای دشمن با ۲۴ خشاب و قابلیت حمل یک بالگرد رزمی مسلح تا اتمام ماموریت از دیگر ویژگیهای این شناورها است.
* بازدارندگی دفاعی، سپر پایداری برای امنیت ملی کشور ایجاد کرده است
سردار سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح نیز در این مراسم طی سخنانی اظهار داشت: وقتی نگاه میکنیم به نخستین شناورهایی که رزمندگان با آنها در دوران دفاع مقدس با دست خالی در خلیج فارس حضور مییافتند و در برابر دشمنان حاضر میشدند و امروز اینچنین شناورهایی با فناوری روز دنیا در اوج تحریم در ایران اسلامی طراحی و تولید شده است، به آن افتخار میکنیم. وی افزود: حقیقتا سرعت به نتیجه رسیدن تحقیقات تا محصول و سپس تولید آنها البته بر اساس تامین منابع در نیروی دریایی سپاه تقریبا کمنظیر است. طی مرحله ایده تا شکلگیری محصول و به کارگیری آن، در مدت زمان اندک و با حرکت جهادی اتفاق میافتد. چنین مسیری در کشورهای پیشرفته جهان هم چند برابر زمان میبرد. سرلشکر باقری در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه شرایط منطقه شرایط حساس و خطیری است، گفت: ارتش متجاوز آمریکا به ظاهر تا قدری منطقه را ترک کرده بود اما بلافاصله با بهانههای گوناگون و با اشکال دیگر در منطقه حضور پیدا کرد. رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ادامه داد: حادثه بزرگ و عملیات قهرمانانه 15 مهرماه مجاهدان فلسطینی باعث شد آمریکای جنایتکار مجددا در دریای مدیترانه و دریای سرخ و غرب اقیانوس هند و در منطقه نزدیک ما حضور پیدا کند و این عملیات آزادیخواهانه مردم مظلوم فلسطین را بهانهای برای حمایت بیدریغ از جنایات رژیم کودککش صهیونیست محسوب کرده و در منطقه حضور پیدا کند. وی تاکید کرد: خدا را شاکریم که بازدارندگی دفاعی جمهوری اسلامی سپر پایداری برای امنیت ملی و دفاع ملی کشور ما ایجاد کرده است اما نیروهای مسلح مکلفند کوچکترین تهدید و احتمالات در سناریوهای تهدید را کاملا جدی تلقی و احتمال آن را بالا فرض و خود را برای این شرایط آماده کنند. باقری اظهار داشت: این مسیری است که در تمام سطوح نیروهای مسلح با تاکید و فرامین موکد فرمانده معظم کل قوا دائما در حال طی شدن است و مسیر ارتقای توان و آمادگی در حال انجام است و وزارت دفاع هم وظیفه پشتیبانی از این رزمندگان را بر عهده دارد.
* تشکیل نخستین ناوتیپ سنگین نیروی دریایی سپاه
پیش از این دیماه سال جاری مراسم الحاق ناو شهید ابومهدی المهندس و شناورهای تندرو و موشکانداز نیروی دریایی سپاه با حضور فرمانده کل و فرمانده نیروی دریایی سپاه در بندرعباس برگزار شده بود. بر همین اساس با الحاق 2 ناو شهید صیادشیرازی و شهید حسن باقری به نیروی دریایی سپاه، به طور رسمی نخستین ناوتیپ سنگین نیروی دریایی سپاه تشکیل شد.
شناور شهید حسن باقری از نخستین ناوشکنهای سنگین نیروی دریایی سپاه است؛ ناوشکنی در کلاس شهید سلیمانی که به دست متخصصان داخلی کشور و نیروی دریایی سپاه ساخته شده است و به دلیل طراحی زاویهدار آن از جمله شناورهای رادارگریز محسوب میشود. با الحاق این شناورها به ناوگان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توان رزمی این نیرو بسیار بالاتر خواهد رفت و نیروی دریایی کشور دست بالاتر را در آبهای دوردست خواهد داشت.
***
شلیکهای دوربرد از شناورهای دوربرد
درباره شناورهای کلاس شهید قاسم سلیمانی که روز گذشته رونمایی شدند با یکی از نیروهای متخصص و مطلع گفتوگو کردیم. اگرچه به دلایل حفاظتی، جزئیات توانمندی این شناورها مطرح نشد اما توضیحات قابلتوجهی در این مصاحبه مطرح شده است. گفتوگوی «وطن امروز» با این کارشناس مطلع را میخوانید.
***
* ابتدا درباره طراحی جالب این شناور توضیح بدهید.
بنده و همکارانم مدتها روی شناورهای با این نوع طراحی کار کردیم. این نوع طراحی و زوایایی که روی بدنه در نظر گرفته شده، بر ماندگاری و پایداری شناور روی دریا تاثیرگذار است و ماندگاری شناور را روی دریا بیشتر میکند، در موضوع انعکاس راداری هم بسیار موثر است.
* درباره کاربردهای تسلیحاتی و همین طور قابلیتهای این نوع شناورها هم بگویید.
این شناور نخستین شناور ساختهشده در ایران است که قابلیت شلیک موشک عمودپرواز علیه اهداف هوایی را دارد. 2 مدل موشک از روی این شناور قابلیت شلیک دارد. موشک با برد متوسط و همینطور موشکهای دوربرد. نخستین بار این نوع موشکها از شناور کلاس شهید قاسم سلیمانی شلیک شد. هر 3 شناور ما قابلیت این نوع شلیک را دارند. نکته مهم دیگر این است که این نوع شناور قابلیت شلیک همه نوع موشک کروز دریایی، چه برد کوتاه، چه برد متوسط و چه برد بلند را دارد. یعنی از روی این شناورها انواع موشکهای کروز دریایی شلیک میشود. وقتی میگوییم همه نوع، یعنی شامل موشک کروز دریایی با برد 2000 کیلومتری هم میشود. یعنی از روی این شناور ما میتوانیم موشک کروز دریایی با برد 2000 کیلومتر شلیک کنیم. درباره موشکها هم این شناور همزمان موشکهای برد متوسط و برد بلند را روی خود دارد.
* قابلیت استقرار بالگرد هم دارند؟
بله! قابلیت استقرار بالگرد مسلح رزمی دارند، ضمن اینکه یکی دیگر از ویژگیهای این نوع شناورها تواناییشان در جنگال است. قابلیت استفاده از پهپاد هم دارند. البته لازم است این نکته را عرض کنم که این نوع شناور یک قابلیت بسیار مهم دیگر هم دارد که غیر از شناورهایی مانند ناوبندر مکران یا برخی شناورهای خاص دیگر سپاه، این قابلیت را هیچ شناور دیگری ندارد. این قابلیت مهم این است که این نوع شناور قابلیت حمل شناورهای رزمی دیگر را نیز دارد. این قابلیت شامل فرآیند آبگیری، حمل و بهآباندازی است. برای نمونه این شناور میتواند شناورهای تندرو موشکانداز و راکتانداز را با خود حمل کند. یعنی این نوع شناورهای جدید سپاه میتوانند شناورهای تندرو موشکانداز و راکتانداز و... را با خود به اعماق دریا ببرند و در آنجا برای انجام ماموریت، به آب بیندازند.
* روی این شناورها تیربارهای پیشرفته هم نصب شده است؟
بله! تیربار هم روی این شناورها نصب شده است. غیر از این تیربارها، توپ 30 میلیمتری که دقت بسیار بالایی دارد هم روی شناورهای جدید نصب شده است و قابلیت حمل و استفاده از این نوع تسلیحات را هم دارند. این نوع تسلیحات قابلیت رهگیری خودکار اهداف و نواخت با تیر بسیار بالا را دارد که در ماموریتها فاکتور بسیار مهمی در انهدام اهداف دشمن است. این شناورها دارای 4 موتور است. کمتر شناوری داریم که رانش آن توسط 4 موتور باشد. شناورها معمولا از 2 موتور استفاده میکنند. قابلیتهای بسیار مهم دیگری نیز وجود دارد که شاید بهتر باشد فعلا به آنها اشاره نکنیم.
* ما به عنوان مخاطب الان داریم بهآباندازی و رونمایی این نوع شناورها را میبینیم؛ شناورهایی که شکل و طرح بسیار زیبایی دارند و نشاندهنده پیشرفت در صنایع دفاعی ایران در حوزه دریایی است اما حتما در پشت این تصاویر، داستانها و روایتهای مهمی وجود دارد که باعث شده این محصولات دفاعی به وجود بیاید و روی دریا حرکت کند و امنیت کشور را بیشتر کند. شاید یک جاهایی از کار موفقیتآمیز نبوده اما همتآفرین بوده باشد؛ از این دست داستانها و روایتها آیا خاطره یا نکتهای دارید؟
ببینید! یکی از این نوع شناورهای کلاس شهید سلیمانی، شناور صیاد است که رونمایی کردیم. یعنی سپاه پاسداران اسم یکی از مهمترین شناورهای پیشرفته خود را به نام سپهبد شهید صیاد شیرازی که یکی از شهدای نامدار ارتش است، نامگذاری کرده است. این نکته مهمی است و به نظر من خیلی باید مورد توجه قرار بگیرد. شناور دیگری که رونمایی کردیم شناور شهید باقری است. قبلا هم شناور ابومهدی رونمایی شد. این 3 شناور در کلاس شناورهای شهید قاسم سلیمانی هستند. نکته مهمی که میتوانم اشاره کنم این است که این 3 شناور محصول کار یک شرکت نیستند. بلکه محصول و تولید 3 شرکت مهم تخصصی و دانشبنیان هستند که در کشور عزیزمان فعال هستند. هر کدام از اینها یک شناور مدرن کلاس شهید سلیمانی را تولید کردهاند. این 3 شرکت کاملا مجزا از هم هستند. این نکته قابل توجهی است. یک موضوعی را هم بگویم. برد اعلامی این شناورها 5500 مایل (9500 کیلومتر) است. البته بردهای بیشتری هم تست شده است. یعنی میشود گفت برد این شناورها بیشتر از 10 هزار کیلومتر است.
* درباره این شرکتهای دانشبنیان، درباره فرآیند ساخت این شناورها، چه در حوزه طراحی و چه در حوزه ساخت، موضوع یا خاطرهای در ذهن شما مانده است؟
شناور شهید صیاد قبلا تولید شده است، اگر اشتباه نکنم سال 1400 . یعنی سال 1400 تولید شده و الان تحویل نیرو شده است. سال گذشته که آقای رئیسجمهور تشریف آورد بندرعباس هیچکدام از این شناورها در حضور رئیسجمهور نبودند. امسال که رئیسجمهور تشریف آورد هم این 2 شناور جدید ما رونمایی نشدند، به خاطر اینکه فرآیند ساخت و تحویلدهی این شناورها طبق روند خودش باید انجام شود.
* درباره تولید این شناورهای پیشرفته، یک واقعیتی وجود دارد و آن این است که ما نسل امروز، پیشرفتهای دریایی سپاه را از زمان تولید قایقهای تندرو در کلاس عاشورا در ذهنمان به خاطر داریم. الان میبینیم شناورهای فوق پیشرفتهای تولید شده که برد آنها بیشتر از 5500 مایل است و قابلیت شلیک انواع موشک را دارند و حتی نسلهای پیشرفتهتر آن قایقهای تندرو را هم میتوانند حمل کنند.
بله! این روند پیشرفت وجود دارد اما این را بگویم که در موضوع تولید و توسعه قایقهای تندرو متوقف نشدیم و همچنان در حوزه قایقهای تندرو داریم روی شناورهای فوقپیشرفته کار میکنیم. ما روی شناورهای کلاس ذوالفقار بسیار کار کردیم و قابلیتهای مهمی را روی این قایقها به وجود آوردیم. الان شناوری داریم که جزو کلاس قایقهای تندرو است و قابلیت شلیک موشکهای عمودپرواز را دارد. شناوری داریم که با سرعت 90 نات (170 کیلومتر) قابلیت شلیک موشک دارد. در این حوزه هم پیشرفتهای خوبی به دست آمده است. قبلا از شناوری که سرعتش 90 نات بود، موشک با برد 35 کیلومتری شلیک میکردیم اما الان شناوری داریم که سرعت آن 90 نات است اما همزمان موشک با برد نزدیک به 200 کیلومتر را میتواند شلیک کند. میخواهم بگویم اینگونه تصور نشود حالا که شناورهای فوقپیشرفتهای در کلاس شناورهای شهید سلیمانی میسازیم از توسعه قایقهای تندرو غافل شدهایم؛ نه! آن حوزه، دریایی از ایده است. در ابتدای جنگ این شناورها را نداشتیم و منظورم شناورهای فوقپیشرفته کلاس شهید سلیمانی نیست. منظورم همان قایقهای تندرو است.
***
راهبرد دستهای دراز
درباره شناورهای جدید نیروی دریایی سپاه با یکی از فرماندهان نیرو به گفتوگو نشستیم. به دلیل مسائل حفاظتی، ذکر جزئیات این گفتوگو امکانپذیر نیست. برداشت و تحلیل «وطن امروز» از این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
سال 1364 حضرت امام خمینی(ره) فرمان تشکیل نیروی دریایی سپاه را صادر کردند. ایران در آن زمان وارد نبردهایی شده بود که باید قدرت عمل نیروهای دفاعی ایران در آبهای سرزمینی و فراسرزمینی ارتقا مییافت. نیروی دریایی سپاه اوایل سال 1366 وارد نبرد دریایی با آمریکاییها شد. آن زمان ایران با شناورهای سبک وارد نبرد شد. با همان شناورهای سبک و شناورهای کوچک و غیرپیشرفته کارهای بزرگی انجام شد ولی به این حد بسنده نشد. ایران باید به سمت بازدارندگی دریایی و تقویت قدرت و دفاع در دریا میرفت. بعد از دفاعمقدس این روند توسعه با شدت و سرعت بیشتری آغاز شد. اواخر دهه 80 در خلیجفارس به قدرتی رسیدیم که آمریکاییها از رویارویی با نیروی دریایی سپاه ابراز نگرانی میکردند. البته پایه تقویت نیروی دریایی سپاه در آبهای سرزمینی، بر شناورها و توسعه شناورها استوار بود اما نیروی دریایی سپاه غیر از شناورها در حوزههای موشکی و پهپادی، همچنین حوزههای زیرسطحی اتفاقات و دستاوردهای مهمی خلق کرد.
یکی از نکات مهمی که در تدوین استراتژی رزمی نیروی دریایی سپاه در خلیجفارس مورد توجه قرار گرفته، تمرکز بر نبرد ناهمتراز بوده است. دکترین ایران بر پایه توسعه قدرت بر اساس نبرد نامنظم و غیرکلاسیک بوده است. امروز آمریکاییها و کشورهای منطقه اذعان دارند ایران قدرت خلیجفارس است. با این حال اما تنها خلیجفارس محدوده ایجاد تهدید علیه ایران نبوده و نیست. نیروی دریایی سپاه با توجه به این نکته، تلاش کرد دست دفاعی ایران در خارج از خلیجفارس و آبهای آزاد را گستردهتر کند. یکی از راهبردهای نیروی دریایی سپاه در 3 دهه اخیر راهبرد دستهای دراز است. بر اساس این راهبرد ایران باید علیه دشمن و در محل ایجاد تهدید واکنش نشان دهد. به عبارتی نیروی دریایی سپاه این راهبرد را اینگونه طراحی کرد که هر تهدیدی از دشمن در هر منطقه پیرامونی باید تبدیل به یک تهدید برای خود دشمن شود. بر اساس این راهبرد توجه به اقیانوسها و آبهای آزاد بیشتر شد و نیروی دریایی سپاه به این نتیجه رسید که دفاع از ایران باید از دوردستها شروع شود. این راهبرد بر اساس وضعیت و واقعیات سیاسی دنیا تعیین شد. آمریکا به عنوان دشمن اول و اصلی ایران توان نظامی زیادی در آبهای آزاد و اقیانوسها دارد. بر همین اساس نیروی دریایی سپاه دستهای خود را تا منبع تهدید در آبهای آزاد و اقیانوسها دراز کرد. بر اساس این راهبرد، تولید شناورهای دوربرد در دستور کار قرار گرفت. نفس حضور در دریا، قدرتآفرین است. تقویت و توسعه حضور در دریا تجلی قدرت کشورها را بیشتر میکند.
نیروی دریایی سپاه برای تحقق این راهبرد 2 راه داشت؛ ابتدا خرید تجهیزات. این راه امتحان شد و از برخی کشورها خواسته شد نیازهای ایران را تامین کنند. در این حوزه دستاوردی ایجاد نشد. آمریکا به عنوان دشمن اول ایران، مانع همکاریهای دفاعی ایران و دیگر کشورها شد. تحریمهای دفاعی نیز باعث شد این راه به نتیجه نرسد.
نیروی دریایی سپاه سپس اقدام به تولید و تهیه این نیازها از طریق توانمندیهای داخلی کرد. نخستین نمونهای که نیروی دریایی سپاه طراحی و تولید کرد، شناور «شهید ناظری» بود. این شناور قابلیت حضور در آبهای آزاد را دارد. نخستین نمونه، اقدامی موفقیتآمیز و دارای قابلیتهای مهمی مانند کم بودن مصرف سوخت، سرعت مناسب و... بود. ناو شهید ناظری الگویی برای طراحی و تولید با توانمندیهای بیشتر و بالاتر شد. ناو شهید ناظری یک ناو رزمی نبود و باید نمونههای رزمی از آن تهیه میشد. در سازمان جهاد نیروی دریایی، توسعه ناو شهید ناظری در دستور کار قرار گرفت. در این سازمان بیش از 100 هزار طرح مورد بررسی قرار گرفت. این بررسیها در نهایت باعث ایجاد طرح شهید سلیمانی شد. طرح دومی که اجرایی شد، طرح ناو شهید ابومهدی است. بدنه این ناو از آلومینیوم است که فقط 3 کشور توانایی ساخت آن را دارند. این ناو یک تولید کاملا ایرانی است. در ایران طراحی و از تجهیزات درون ایران برای ساخت آن استفاده شد و در نهایت توسط شرکتهای ایرانی نیز ساخته شد. تست این شناور نیز انجام شد. سرعت ناو شهید ابومهدی 38 گره دریایی است. تاسیسات شبکه داخلی این ناو بسیار پیچیده و پیشرفته است.
یک نکته مهم درباره ساخت این ناوها استفاده از شرکتهای دانشبنیان است. ناو شهید قاسم سلیمانی را یک شرکت دانشبنیان ساخت این شرکت یک شرکت خصوصی است. البته در راستای ایجاد رقابت برای توسعه، ساخت سایر ناوها نیز به دیگر شرکتهای دانشبنیان سپرده شد. این موضوع هم در طراحی و هم در ساخت مورد توجه قرار گرفته است، بر همین اساس ارتباط نیروی دریایی سپاه با جامعه دانشگاهی و شرکتهای دانشبنیان بسیار گسترده و نویدبخش است.
اکنون نیروی دریایی سپاه با ساخت این ناوها در مسیر اجرا و تحقق حضور در دوردستهاست و این یعنی تحقق دفاع از دوردست در دریاها. استراتژی نیروی دریایی سپاه ایجاد یک نیروی قدرتمند بینالمللی است.
ارسال به دوستان
الزامات تولید «روایت پیشرفت» چیست؟
داستان پیش رفتن
مسؤولان بیشتر از تودههای مردم باید به پیش رفتن اعتقاد داشته باشند
«روایت پیشرفت» که از جمله موضوعاتی است که همواره در محافل نخبگانی مطرح شده است، این روزها همزمان با نزدیک شدن به روزهای انتخابات، بیش از پیش مورد توجه کارشناسان و فعالان این عرصه قرار گرفته است. تأکید روایت پیشرفت عمدتاً بر این موضوع متکی است که جمهوری اسلامی ایران در زمینههای مختلف پیشرفتهایی داشته است اما جامعه آنچنان که باید از آن آگاه نیست. برای رفع عدم اطلاع عمومی کافی از پیشرفت کشور نیز ایدههای مختلفی مطرح شده است که میتوان به اردوهای روایت پیشرفت، پروژه ایران 20، پروژه شنبههای انقلاب، کتابهای روایت پیشرفت و جایزه ملی روایت پیشرفت اشاره کرد.
حال سؤال اصلی ما در این نوشتار این است: در روایت پیشرفت باید به چه مواردی توجه کرد؟
در واقع مساله روایت، ایجاد تصویر مشخص از یک وقوع، در ذهن جامعه مخاطب است. روایت در چگونگی برقراری ارتباط و درک از جهان، نقش محوری دارد و به نظر میرسد داستانها ابزار اولیهای هستند که ما به وسیله آنها از جهان پیرامونمان، معنی میسازیم. ذیل همین رویکرد معناسازی، هدف روایت پیشرفت نیز عیان میشود، بر این اساس اگر شما نتوانید در ذهن مردم جامعه خودتان تصویر قدرتمندی به وجود بیاورید، اگر در اوج قدرت هم باشید شکست میخورید. مانوئل کاستلز، نویسنده کتاب «شبکههای خشم و امید» در این باره تأکید میکند جنگ قدرت بنیادین «نبرد برای ساخت معنا در ذهن مردم» است.
لذا روایت پیشرفت در گام نخست میکوشد در ذهن جامعه، معنا خلق کند. گام دوم روایت پیشرفت که از جمله مهمترین وظایف حاکمیت و دولت در شرایط موجود است، اینکه میتواند در کنار ساختار رسمی و بروکراتیک، یک فضای موفقیت شکل گیرد. تأکید این نوع نگاه بر این محور است که برخی شجاعت ورود و انجام برخی کارها را جهت آزمون و خطا داشته باشند و الگوی خودشان را پیش ببرند.
مساله روایت از آن جهت حائز اهمیت است که به کنش جمعی ختم میشود.
نخستین نکتهای که باید در روایت پیشرفت بدان توجه کرد این است که روایت پیشرفت تفاوت ماهوی با اطلاعرسانی و گزارش پیشرفت دارد. اغلب زمانی که از روایت پیشرفت بحث به میان میآید، ذهن مسؤولان یا رفتار دستگاههای امر به سمت ارائه گزارش میرود. البته این مسیر راحتترین رفتار با مساله پیشرفت است، یعنی یک دستگاه در یک نشست خبری یا یک گزارش سازمانی عملکرد خود را مثلاً در یک سال گذشته ارائه میکند و فکر میکند در حال روایت پیشرفت است. جالبتر آنکه عمده این رفتارها را در دهه فجر شاهد هستیم و آن هم بیشتر از منظر بیان دستاوردها از منظر سیاسی است! اما باید دانست روایت پیشرفت با گزارش پیشرفت متفاوت است. اینکه دولتمردان ما قصد گزارشدهی داشته باشند امری مرسوم است و نفی نمیشود اما نام آن را روایت پیشرفت نگذاریم.
نکته مهم بعدی که باید بدان توجه کرد، مساله روایت و خبررسانی است. اغلب مدلی که برای روایت به کار برده میشود، رویکردی خبری دارد. یعنی یک دستگاه، تصور میکند صرف اینکه اطلاع دهد به نقطهای از پیشرفت دست یافته، روایت انجام شده است. اما روایت از مساله خبررسانی فراتر میرود و به لایه تصویرسازی، زمینهها و تبعات ورود میکند.
یکی از مشکلات اصلی ما در موضوع روایت این است که قصه نداریم. نظریههای روایت بر این مساله تأکید میکنند که روایت با قصه ساخته میشود. کلود لوی اشتراوس، انسانشناس فرانسوی به اهمیت تضاد در ایجاد ساختار روایی اشاره میکند و میگوید: «داستانها با مطرحکردن نزاع میان 2 عنصر یا کیفیتی که شخصیتها باید آن را حل کنند، از یک مرحله به مرحله بعد حرکت میکنند. این جنگ میان دو طرف، به روایت، سازمان میبخشد. این راهبردی است که گاردین (1991) به آن اشاره و تفسیر میکند که چطور جنگ میان 2 طرف به تمام گزارشهای جنگ خلیج فارس در مطبوعات سال 1991 بریتانیا شکل میداد. غرب بهصورت خوب و عراق بهعنوان بد معرفی میشدند. در حالی که غرب «رهنمودهای گزارشگری» و «توصیههای مطبوعاتی» داشت، عراق از «سانسور» و «پروپاگاندا» استفاده میکرد و اینچنین غرب در موضع برتری نسبت به عراق قرار گرفت.
سؤالی که پیش میآید این است: آیا صرفاً مردم مخاطب روایت پیشرفت هستند؟ باید اقرار کرد ما در حوزه فرهنگی در یک وضعیت فعال قرار نداریم. از جمله تبعات این وضعیت هم این است که دقیق نمیتوانیم موقعیت و تصویر خودمان را در جهان ترسیم کنیم و ببینیم در کجا هستیم تا بتوانیم ارزیابی درستتری از موقعیت خود داشته باشیم. گاهی وقتی از مساله پیشرفت صحبت به میان میآید، تصور «مردم ناآگاه» در برابر «مسؤولان هوشمند» به وجود میآید اما واقع مساله آن است که اغلب ریشه مساله عدم اعتماد در این زمینه به مسؤولان بازمیگردد، لذا مخاطب جدی روایت پیشرفت، مسؤولانی هستند که آگاهی کمتری نسبت به شرایط پیشرفت کشور دارند. روایت چالش نوآوران، نخبگان، تولیدکنندهها و... نیز در اغلب کتابهایی که با محوریت روایت پیشرفت نوشته شده، آمده است. کتابهایی چون «سلولهای بهاری»، «تندتر از عقربهها حرکت کن»، «عملیات احیا» و... همه به این موضوع اذعان کردهاند که بخشی از انرژی قشر پیشبرنده جامعه صرف پر کردن چالشهای جدی ذهن مسؤولان میشود. از این جهت روایت پیشرفت، 2 زاویه برخورد دارد، زاویه نخست آن این است که مسؤولان نسبت به ظرفیت کشور در عرصههای مختلف آگاه شوند. نکته دوم هم این است که مسؤولان به توانمندیها و پتانسیل نخبگان کشور اعتماد کنند.
رهبر معظم انقلاب در سخنان نوروزی سال 1400 فرموده بودند: به توانمندیهای داخل معتقد باشید. بعضیها هستند داخل را اصلاً قبول ندارند؛ همان حرف قدیمی را میگویند که در داخل، فقط لولهنگ را میتوانند [بسازند]؛ نمیدانند در داخل چه خبر است ... خود این رئیسجمهور به جوانها معتقد باشد. مردمی باشد. امیدوار باشد؛ آدم مأیوس و بدبین و با نگاه تلخ به آینده و تاریک به آینده نباشد.
ایشان همچنین 27 مهر 1401 در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی فرموده بودند: یک روزی، یک آقایی گفته بود که ما از لحاظ سلاح در مقابل آمریکا صفر هستیم، میتواند مثلاً در یک ساعت فلان [ضربه را بزند]؛ من اینجا گفتم که یک تور گردشگری بگذارید این آقایان بروند سلاحهای نظامی ما را ببینند، این صنایع تسلیحاتی ما را ببینند تا از این اشتباه بیرون بیایند.
بر این اساس به نظر میرسد بیش از مردم، این سیاستمداران و دولتمردان هستند که باید از پیشرفتهای واقعی جمهوری اسلامی آگاه شوند.
همچنین باید بدون هیچ پردهپوشیای گفت مساله روایت پیشرفت با روایت پسرفت گره خورده است و تأکید کرد روایت پسرفت با روایت ضعف تفاوت دارد. روایت پسرفت در واقع به ترسیم مسیر و الگوی پیشرفت میپردازد. ما برای آنکه تصویر یک پیشرفت را در ذهن مخاطب برجسته کنیم، نیاز داریم از شکستها و عامل شکست حرف بزنیم. همچنین تلقی دیگری وجود دارد که روایت پیشرفت، روایت محصول به دست آمده است. خیر! این مدل نگاه بسیار دارای اشکال است. روایت پیشرفت، داستان قهرمانی است که با همه شکستها توانسته یک محصول را شکل دهد. روایت حضور جمعی افرادی است که با همه موانع توانستهاند به یک دستاورد دست پیدا کنند.
گاهی تلاش یک مجموعه برای دستیابی به یک محصول یا نقطه با شکست مواجه میشود؛ در اینجا برای ما تجربه اهمیت پیدا میکند. لذا «مسیر پیش رفتن» به سوی محصول دارای یک تجربه و الگوی منحصربهفرد از اهمیت برخوردار است، پس ما در بسیاری از روایتهای پیشرفت، باید روایت جلو رفتن و پیش رفتن را بیان کنیم. همچنین باید تأکید شود که روایت پیشرفت، روایت جامعه پیشرفته نیست؛ ممکن است شما در جامعهای زندگی کنید که مشکلات بسیاری شما را احاطه کرده باشد ولی یک فردی توانسته از نقطه «الف» به نقطه «ب» برود، پس روایت پیشرفت اینجا یعنی روایت پیش رفتن نه روایت پیشرفته بودن! اساسا ما روایت پیشرفت را باید برای روایت پسرفتها بگوییم و همه تلاش این باشد که جامعه مخاطب بداند روایت پیشرفت به دنبال بهانه است که پسرفتها را حل کند. نمونه خوب این مدل روایت فیلم سینمایی «منصور» است. این فیلم از لحظه آغاز تا واپسین دقایق، در حال روایت پسرفتهاست، در حالی که میخواهد از دل همه این پسرفتها، به شما یک روایت پیشرفت را نشان دهد و بگوید پسرفتها در زیر سایه پیشرفت حل میشود.
در نهایت اینکه برابر روایت پیشرفت، «روایت ضعف» و «روایت فلاکت» قرار دارد. این مدل روایتها، چندان از ذهن ما دور نیست و همه ما روزانه با آن درگیر هستیم. نگاه جهان سومی به خود و اینکه ایران همواره در افول بوده است، برآیند کلان این نوع نگاه است. در سطح خرد نیز این مساله در جریان است، خاطرم هست که روزهای نخستین که جنگنده کوثر رونمایی شده بود، یکی از کارکنان نیروی هوایی (که ارتباطی با فرآیند ساخت نداشت) تأکید فراوانی داشت که این جنگنده مونتاژ F5 است. اینکه شما در یک مجموعه این قدرت را نداشته باشید که مسؤولیت دستاوردهای خود را بر عهده بگیرید، ناشی از غلبه روایت ضعف بر شماست.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|