همان که سید گفت
حسین مهدیتبار: «حداقل برای یک سال دیگر به خانهام بازنمیگردم. منتظرم ببینم وضعیت امنیتی در مرزها چگونه پیش خواهد رفت و برای من واضح است حزبالله دوباره به روستاهای جنوب لبنان بازخواهد گشت و زیرساختهای نظامیاش را به طور کامل بازسازی خواهد کرد». این حرفهای یکی از شهرکنشینان شمال فلسطین اشغالی است که به روزنامه اسرائیل هیوم درباره شرایطی که پس از شروع توفان الاقصی برای شهرکنشینان ایجاد شده، گفته است. بر اساس آماری که میدل ایست مانیتور منتشر کرده، 70 درصد شهرکنشینان سرزمینهای اشغالی به چنین وضعیتی دچار شدهاند و تمایلی به بازگشت به خانههای غصبی خود ندارند.
در این شرایط، رژیم صهیونیستی تدابیری برای بازگشت شهرکنشینان به خانههای خود اندیشیده است. از جمله این تدابیر میتوان به ساخت دیوارهای بتنی به طول ۵ تا ۷ متر اشاره کرد که برای دفاع از شهرکنشینان در برابر تهدیدات، همراه دوربینهای حرارتی و تسلیحات خودکار طراحی شدهاند. علاوه بر این، در هر خانه اتاقهای ضد بمب و در محوطه شهرکها پناهگاههای ضدموشک تعبیه شده که در مواقع ضروری در دسترس هستند. این پناهگاهها برای مقاومت در برابر جنگهای طولانیمدت تجهیز شدهاند. رژیم صهیونیستی همچنین از کمکهای مالی و وعده بازسازی سریع خانهها برای ترغیب شهرکنشینان استفاده کرده است. با این حال، تمام این تدابیر نتوانسته است حتی 10 درصد شهرکنشینان را به خانههایشان بازگرداند. در پی حملات حزبالله، تعدادی از خانههای اشغالگران تخریب یا آسیب دیده است. برخی گزارشها رقم خانههای آسیبدیده را بیش از 10 هزار واحد تخمین زدهاند. در واقع، احساس ناامنی که حزبالله توانسته در میان اشغالگران ایجاد کند، باعث شده بسیاری از آنها از بازگشت به خانههای غصبی خود امتناع کنند. وبسایت کردل در گزارشی اشاره کرده شهرکنشینان اسرائیلی که در طول جنگ از شهرکهای شمالی خود تخلیه شدهاند، همچنان از بازگشت خودداری میکنند و علت آن را نگرانی از امنیت خود و ترس از مقاومت لبنانی میدانند. بسیاری از آنها، مانند «ریچل بیتون» از شهرک آویویم، نگران امنیت خود هستند، زیرا حملات حزبالله باعث از کار افتادن سیستمهای دفاعی شده و آنها را در معرض خطر قرار داده است.
این جنگ با تخریبهای گستردهای همراه بود، به طوری که حملات موشکی، راکتی و پهپادی، هزاران ساختمان و خودرو را از بین برد و اسرائیل مجبور به پرداخت میلیونها دلار غرامت شد. بهرغم آتشبس و پایان مهلت دوره تخلیه، بسیاری از شهرکنشینان همچنان در هتلها زندگی و از بازگشت به شهرکها خودداری میکنند. در همین حال، بودجههای کلانی برای بازسازی زیرساختها در سال ۲۰۲۵ به دلیل تأخیرات سیاسی مسدود شده و این موضوع مشکلات اقتصادی و امنیتی جدیدی را برای اسرائیل ایجاد کرده است.
این ناامنی ناشی از معادلهای است که حزبالله از ابتدای جنگ تعیین کرده بود؛ معادلهای که طی آن، ناامنی در جنوب لبنان معادل ناامنی در شمال سرزمینهای اشغالی به شمار میآید و حزبالله با حملات خود شمال سرزمینهای اشغالی را به بحران کشانده است. حملات حزبالله نه تنها تخریبهای فیزیکی به همراه داشته، بلکه یک بحران روانی عمیق نیز در میان شهرکنشینان اسرائیلی ایجاد کرده است. این وضعیت نمایانگر موفقیت حزبالله در ایجاد معادلهای است که نه تنها تهدیدات نظامی، بلکه بحرانهای روانی نیز برای اسرائیل به همراه داشته است. این شرایط تنها یکی از ابعاد وضعیتی است که ۷ اکتبر برای اسرائیل رقم زده است. در حالی که اسرائیل به دنبال نابودی حماس در جنگهای اخیر در غزه بود، شواهد و آمارها حاکی از آن است این رژیم در دستیابی به اهداف نظامی خود علیه حماس شکست خورده است. بهرغم تلاشهای فراوان اسرائیل برای تضعیف این گروه، حماس همچنان به عنوان یک نیروی مقاوم و موثر در منطقه باقی مانده است.
اسرائیل در طی جنگهای اخیر، حدود 40 هزار سرباز را به غزه اعزام کرد و بیش از 70 هزار بمب بر این منطقه ریخت. با وجود این اقدامات، قدرت حماس همچنان در حال افزایش است. طبق آمارها حدود 50 هزار نفر شهید شدهاند و 80 درصد جمعیت غزه مجبور به ترک خانههای خود شدهاند اما این موضوع نتوانسته به طور موثری بر مقاومت حماس تأثیر بگذارد.
یکی از اشتباهات عمده اسرائیل این بود که تمرکز خود را تنها بر شمار کشتههای حماس گذاشت. این رویکرد نه تنها موفقیت نظامی را تضمین نکرد، بلکه موجب تقویت حماس نیز شد. حماس تنها به عنوان یک گروه نظامی شناخته نمیشود، بلکه یک حرکت اجتماعی و سیاسی است که از حمایت مردمی برخوردار است. این حمایتها به حماس این امکان را میدهد که حتی پس از از دست دادن نیروها و منابع، همچنان به مقاومت در برابر اسرائیل ادامه دهد.
همانطور که فارنافرز گزارش کرده است، اسرائیل با تمرکز بیش از حد بر کشتار نیروهای حماس به اشتباه عمل کرده و این رویکرد به تقویت این گروه منجر شده است. توانایی حماس در جذب نیروهای جدید و حمایتهای مردمی یکی از دلایل اصلی ادامهدار بودن این گروه است.
نتیجهگیری اصلی این است که اسرائیل در این جنگ نتوانسته است حماس را شکست دهد. بهرغم تخریبهای گسترده و کشتار بسیاری از افراد، حماس همچنان به عنوان یک نیروی قوی در غزه باقی مانده است. این گروه نه تنها از نظر نظامی، بلکه از لحاظ اجتماعی و سیاسی نیز تقویت شده است. جنگ اسرائیل علیه حماس همچنان به نتیجهای مطلوب برای اسرائیل نرسیده است و حماس به عنوان یک تهدید قوی در منطقه باقی خواهد ماند.
به همین دلیل، فارنپالیسی تحلیل کرده است «هیچ چیز مثل گذشته نخواهد بود». این رسانه آمریکایی توضیح داده است افسانه شکستناپذیری اسرائیل پس از 7 اکتبر پایان یافته است: «خطر حمله غافلگیرانه دیگری بر سر اسرائیل وجود دارد و برای رهبران آینده اسرائیل سخت خواهد بود که وعده دهند این بار ارتش و سرویسهای اطلاعاتی هر خطری، اعم از حزبالله، حماس یا گروههای دیگر را شناسایی و متوقف خواهند کرد».
علاوه بر مسائل نظامی، اسرائیل در عرصه سیاسی نیز شکست خورده است. جنگ با حماس و گروههای فلسطینی دیگر، باعث شده اسرائیل با چالشهای سیاسی داخلی و بینالمللی روبهرو شود. یکی از بزرگترین مشکلات اسرائیل، انزوای فزایندهای است که در سطح جهانی به وجود آمده است. بهرغم حمایتهای اولیه غرب، فشارهای بینالمللی علیه اسرائیل افزایش یافته و بسیاری از کشورهای غربی انتقاداتی شدید از اقدامات اسرائیل در غزه داشتهاند. این وضعیت نشاندهنده شکافهای عمیق میان سیاستهای اسرائیل و نگرشهای جهانی است.
در داخل اسرائیل نیز اوضاع چندان مطلوب نیست. سیاستهای نتانیاهو و ائتلافهای اجباری با احزاب افراطی و اولترا ارتدوکس، شکافهای جدی در جامعه ایجاد کرده است. این شکافها به بحرانی جدی تبدیل شده که نه تنها موجب نارضایتی بخشی از اسرائیلیها شده، بلکه موجب افزایش بحرانهای اقتصادی و اجتماعی شده است.
در نهایت، اسرائیل در جنگ جاری نه تنها از نظر نظامی، بلکه از نظر سیاسی نیز شکست خورده است. انزوای بینالمللی، شکافهای داخلی و فقدان یک استراتژی سیاسی پایدار، نشاندهنده این واقعیت است که اسرائیل در حال گرفتار شدن در بحرانهای پیچیده داخلی و خارجی است.
همانطور که فارنافرز نوشته است، «زوال اسرائیل آغاز شده است!»