16/اسفند/1403
|
01:38
۰۹:۴۰
۱۴۰۳/۱۲/۱۵

نفاق در قرآن؛ وقتی فساد در لباس اصلاح‌گری ظاهر می‌شود

منافقان با پخش شایعات، تحریف واقعیت‌ها و ایجاد تردید در ارزش‌های اسلامی، سعی در تضعیف بنیان‌های ایمانی و اخلاقی جامعه دارند. آنها برای توجیه اعمال خود، چهره‌ای اصلاح‌گرانه به خود می‌گیرند.
کد خبر: ۴۰۲۷۹۵

نفاق در قرآن؛ وقتی فساد در لباس اصلاح‌گری ظاهر می‌شود

نفاق به معنای دوگانگی در سخن و عمل است و به ویژه در مفاهیم دینی به رفتار کسانی اشاره دارد که در ظاهر ادعای ایمان و صداقت دارند، اما در باطن به اصول و اعتقادات خود پایبند نیستند. این افراد معمولاً سعی می‌کنند خود را به شکل مؤمنان نشان دهند، در حالی که در دل به خداوند و آموزه‌های دینی اعتقادی ندارند. نفاق نه تنها یک عمل اجتماعی، بلکه یک بیماری روحی و معنوی است که افراد را از حقیقت دور کرده و به انحراف از مسیر درست سوق می‌دهد.

منافق کسی است که به طور خاص در زمینه دین، با تظاهر به ایمان و صداقت، قصد دارد خود را در جامعه‌ای که به صداقت و ایمان اهمیت می‌دهد، جا بیندازد. این افراد به سادگی می‌توانند در جمع مؤمنان حضور یابند و ادعای ایمان کنند، اما در خفا به گناه و فساد می‌پردازند. منافق در بُعد سیاسی به فردی اشاره دارد که با تظاهر به وفاداری به نظام، حزب یا ایده‌ای خاص، در واقع اهداف و منافع خود را دنبال می‌کند. اینگونه افراد با ایجاد دوگانگی در سخن و عمل، می‌توانند به اعتماد عمومی آسیب بزنند و از طریق فریب و ناامیدی، به تضعیف بنیادهای یک نظام سیاسی مساعدت کنند. منافقان اغلب در مواقع بحران، به جای حمایت از اصول و ارزش‌های سیاسی خود، به سادگی به سمت جریانات و گرایش‌های قدرتمند گرایش می‌یابند تا منافع شخصی یا گروهی خود را تأمین کنند. رفتارهای نفاق‌آمیز در سیاست می‌تواند به زودباوری مردم و بروز ناامنی اجتماعی منجر شود و در نهایت، ثبات سیاسی و انسجام اجتماعی را به خطر اندازد. به همین دلیل، شناسایی و مقابله با این نوع رفتارها در عرصه سیاست، از اهمیت بالایی برخوردار است.

آسیب منافقان برای جامعه اسلامی بسیار گسترده و چندوجهی است. از جمله مهم‌ترین این آسیب‌ها، ایجاد تفرقه و اختلاف در صفوف مسلمانان است. منافقان با نفوذ در جامعه و تظاهر به همسویی با مؤمنان، در واقع به دنبال ایجاد شکاف و بی‌اعتمادی بین افراد هستند. این افراد با پخش شایعات، تحریف واقعیت‌ها و ایجاد تردید در ارزش‌های اسلامی، سعی در تضعیف بنیان‌های ایمانی و اخلاقی جامعه دارند. همچنین، منافقان با سوءاستفاده از جایگاه و موقعیت خود، می‌توانند به منابع و امکانات جامعه دسترسی پیدا کرده و آنها را در جهت منافع شخصی و اهداف تخریبی خود به کار گیرند که این امر موجب فساد اقتصادی و اجتماعی می‌شود.

در نخستین آیات سوره بقره، قرآن کریم با تقسیم‌بندی انسان‌ها به سه گروه مؤمنان، کافران و منافقان، به تشریح ویژگی‌های هر یک می‌پردازد. در این میان، منافقان جایگاهی ویژه دارند، چراکه رفتار دوگانه و نفاق آنان، خطری پنهان برای جامعه اسلامی محسوب می‌شود. خداوند در آیات 8 تا 10 این سوره، پرده از حقیقت این گروه برداشته و ویژگی‌های آنان را آشکار می‌کند. در آیه 8 می‌فرماید: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِینَ»؛ یعنی برخی از مردم می‌گویند که به خدا و روز قیامت ایمان آورده‌ایم، اما در حقیقت ایمان ندارند. این آیه، نخستین ویژگی منافقان را بیان می‌کند: اظهار ایمان در گفتار، اما عدم باور قلبی به آن. در آیه بعد، خداوند می‌فرماید: «یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ». منافقان گمان می‌کنند که می‌توانند خدا و مؤمنان را فریب دهند، اما در حقیقت، خود را به تباهی می‌کشانند. این آیه نشان می‌دهد که نفاق، نوعی خودفریبی است که فرد را از درک حقیقت باز می‌دارد.

در آیه 10، خداوند می‌فرماید: «فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ». این آیه گویای آنست که نفاق، یک بیماری قلبی است و خداوند بر شدت آن می‌افزاید. این بیماری از دروغگویی آنان نشأت می‌گیرد و نهایتاً آنان را به عذابی دردناک گرفتار می‌کند. 

در آیه 11 می‌خوانیم: «وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ»؛ یعنی وقتی به منافقان گفته شود که فساد نکنید، آنان خود را اصلاح‌گر معرفی می‌کنند. این نشان می‌دهد که نفاق نه‌تنها در حوزه عقاید بلکه در عرصه اجتماعی و سیاسی نیز اثرگذار است. منافقان برای توجیه اعمال خود، چهره‌ای اصلاح‌طلبانه به خود می‌گیرند.

این رفتار منافقان نشان‌دهنده نوعی وارونگی حقیقت است که در آن، فساد به نام اصلاح معرفی می‌شود. آنان برای پیشبرد اهداف خود، مفاهیم را تحریف کرده و از واژه‌هایی همچون "اصلاح" برای توجیه عملکرد خود بهره می‌برند، درحالی‌که اقداماتشان به گسترش بی‌عدالتی، تفرقه و بی‌اعتمادی در جامعه منجر می‌شود. این شیوه، یکی از خطرناک‌ترین روش‌های انحرافی است که در طول تاریخ بارها تکرار شده است؛ چراکهوقتی فساد در قالب اصلاح جلوه داده شود، تشخیص حق از باطل برای عموم مردم دشوار می‌شود و فضای اجتماعی دچار اغتشاش فکری و ارزشی می‌گردد. ازاین‌رو، قرآن کریم با صراحت این ادعای دروغین را افشا می‌کند و هشدار می‌دهد که این افراد، نه‌تنها اصلاح‌گر نیستند، بلکه خود، منشأ اصلی فساد در زمین به شمار می‌آیند.

در تاریخ صدر اسلام، عنصر نفاق آسیب فراوانی چه در دوران رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله، و چه در دوران زمامداری امیرالمؤمنین علیه‌السلام بر بدنه‌ی اسلام وارد کرد؛ نمونه بارز این آسیب‌ها را می‌توان در اقدامات عبدالله بن اُبَیّ، رئیس منافقان مدینه، مشاهده کرد. او و پیروانش در مواقع حساس و سرنوشت‌ساز، با ایجاد تردید و تفرقه، سعی در تضعیف جبهه اسلام داشتند. در تاریخ انقلاب اسلامی نیز گروه‌هایی نظیر منافقین (سازمان مجاهدین خلق) با تظاهر به حمایت از انقلاب، در پی رسیدن به اهداف خود بودند. این گروه با انجام ترورها و اقدامات خشونت‌آمیز، تلاش کردند تا انقلاب را از مسیر اصلی خود منحرف کنند و باعث ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی در جامعه شوند. اکنون نیز منافقان در بدنه‌ی جوامع اسلامی نفوذ کرده‌اند و به اسم ایمان و با پرچم اسلام، با دشمنان دین هم‌پیمان می‌شوند تا به اهداف منافقانه‌ی خود دست یابند. این نمونه‌ها نشان می‌دهند که منافقان همواره تهدیدی جدی برای جوامع اسلامی بوده‌اند و شناخت و مقابله با آنها از اهمیت بالایی برخوردار است.

 

انتهای‌پیام/

 
برچسب ها:
ارسال نظر
پربیننده