این سبز خاطرهانگیز
مهدی مرسلی: این یک خبر خاص است؛ تیم ملی فوتبال ایران دوباره سبز میپوشد. همان رنگی که سالها پیش وقتی بچههای این سرزمین توی کوچههای خاکی دنبال یک توپ دولایه میدویدند، روی پیراهن ملیپوشان برق میزد؛ رنگی که نسل قبل از ما با آن قهرمانیهای بزرگ را به یاد میآوردند، با آن شور میگرفتند، با آن عاشق فوتبال شدند. حالا این رنگ بعد از سالها دوباره برگشته، درست مثل خاطرهای که از دل کهنهترین قابها بیرون کشیده باشی.
* یادش بخیر، آن سبز عزیز
برای آنهایی که دوران طلایی فوتبال ایران را به چشم دیدهاند، رنگ سبز فقط یک انتخاب برای لباس تیم ملی نبود، بلکه هویت بود، افتخار بود، قصهای که با هر بار دیدنش پیروزیهای تیم ملی در آسیا زنده میشد. ایران در جام ملتهای ۱۹۷۰ با همین لباس قهرمان شد. در ۱۹۸۴ و ۱۹۸۸ با همین پیراهن سبز وارد رقابتهای آسیایی شد. بازیهای آسیایی سئول ۱۹۸۶ را یادتان هست؟ همان موقع که بازیکنان با پیراهنهای سبز و نوشته سفید «ایران» روی سینهشان زمین را متر میکردند.
آن روزها هنوز فوتبال مثل امروز، اسیر بازیهای تبلیغاتی و رنگبازیهای اسپانسرها نشده بود. تیم ملی، تیم ملی بود. پیراهن، پیراهنی بود که از جان و دل بازیکنها مایه میگرفت اما روزگار چرخید. وقتی پروین آمد سبز کنار رفت. تیم ملی دیگر با سفید و قرمز به میدان میرفت و فقط گاهی در برخی تورنمنتها، برای ادای احترام به گذشته پیراهن سبز را به تن میکرد. جام ملتهای ۲۰۰۴ یکی از همین معدود دفعات بود که دوباره رگههایی از سبز در لباس تیم ملی دیده شد، یا آن بازی خاص مقابل عربستان در ۱۹۹۶. اما دیگر سبز، سبز آن روزها نبود.
* بازگشت به اصالت، یا فقط یک بازی با رنگها؟
حالا که تیم ملی ایران از پیراهن جدیدش رونمایی کرده سؤال اصلی این است: آیا سبز دوباره به رنگ اول تیم ملی تبدیل میشود یا اینبار فقط نقش لباس سوم را بازی میکند؟ چیزی که مشخص است، امیر قلعهنویی از آن مربیهایی است که دلش در دهه ۶۰ گیر کرده، همان روزهایی که فوتبال هنوز ناب بود. همان روزهایی که سبز رنگ اول ایران بود. شاید همین حس نوستالژیک او باعث شده دوباره این رنگ به ترکیب اصلی برگردد.
این تغییر، فقط یک انتخاب سلیقهای است یا نشانهای از یک بازگشت بزرگتر؟ فوتبال ایران در سالهای اخیر با تمام حاشیهها و ناملایمات، نیاز به چیزی دارد که دوباره هواداران را پای این تیم نگه دارد. چه چیزی بهتر از رنگی که بوی اصالت و تاریخ میدهد؟ شاید انتخاب سبز برای لباس تیم ملی، یک جور بازگشت به همان ریشههایی باشد که ما را در آسیا قهرمان کرد؛ به همان تیمی که روزی برایش قلبها تندتر میزد.
* فراتر از یک لباس
رنگ سبز تیم ملی یک انتخاب معمولی نیست. این فقط یک تغییر در لباس نیست. این یک پیام است، پیامی که میگوید تیم ملی میخواهد دوباره از گذشته الهام بگیرد، از آن روزهایی که فوتبال در زمین معنا پیدا میکرد نه در اتاقهای مدیران. میخواهد دوباره به هویت خودش برگردد.
اما آیا واقعاً چنین خواهد شد؟ آیا سبز دوباره رنگ اول تیم ملی میشود یا فقط یک حرکت تبلیغاتی است، یک شو برای چند ماه؟ آیا تیم ملی واقعاً از گذشتهاش درس گرفته و به اصالتش برمیگردد، یا این فقط بازی با رنگهاست؟
جواب این سؤال را زمین چمن خواهد داد، نه پیراهن. سبز اگر قرار است مثل گذشته افتخار بیافریند باید با فوتبالِ واقعی همراه شود نه فقط در عکسهای تبلیغاتی. ولی فعلاً همین که دوباره بوی آن پیراهنهای خاطرهانگیز در هوا پیچیده، همین که مردم درباره سبز حرف میزنند، خودش یعنی فوتبال هنوز زنده است، هنوز چیزی دارد که قلبها را بلرزاند، هنوز چیزی دارد که بشود عاشقش بود.
پس خوش آمدی سبز عزیز! ببینیم این بار چه قصهای برایمان مینویسی!