گروه اقتصادی: در شرایطی که اقتصاد جهانی با بیثباتیهای ژئوپلیتیک و تورم مزمن روبهرو است، بانکهای مرکزی جهان با بازتعریف نظم ارزی و اقدام به حذف دلار از تجارت، به طور فزایندهای به سمت انباشت طلا حرکت کردهاند. این تغییر جهت نهتنها واکنشی به چالشهای مالی و تحریمهای بینالمللی است، بلکه نشانهای از تلاش کشورها برای کاهش وابستگی به دلار و ساختن معماری مالی جدید محسوب میشود. دادههای بینالمللی نشان میدهد از سال ۲۰۲۲ به بعد، خرید طلا توسط بانکهای مرکزی به رکوردهای تاریخی رسیده و کشورهایی مانند چین، روسیه و اعضای بریکس در صدر این موج قرار دارند.
افزایش ۱۰۰۰ تنی خرید طلا توسط بانکهای مرکزی جهان از ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۵، نشانهای از بازتعریف نظم ارزی و کاهش وابستگی به دلار است. ایران نیز با درک تحولات جهانی، مسیر تقویت ذخایر طلای خود را در پیش گرفته است. طبق اعلام مقامات بانک مرکزی، ذخایر طلای کشور طی سالهای اخیر افزایش یافته و تنها در یک سال گذشته 100 تن به این ذخایر اضافه شده است و البته بزودی واردات طلا توسط بخش خصوصی انجام میشود. این طلا قرار است در مرکز مبادلات ارز و طلا عرضه شود؛ اقدامی که میتواند هم به تعادل بازار داخلی کمک کند و هم به تقویت موقعیت ایران در نظم مالی در حال شکلگیری منجر شود. هماکنون با وجود تحریمهای غرب علیه ایران، تغییرات در اقتصاد ایران به حداقل ممکن رسیده که این موضوع نشان میدهد پشتوانه طلا در بانک مرکزی ایران میتواند تضمینی در قبال نوسانات ارزی ناشی از تحریمها باشد.
بازگشت طلا به مرکز توجه بانکهای مرکزی، حاصل ۴ عامل کلیدی است: نخست، چالشهای مالی و ریسک بازدهی پایین داراییها که از سال ۲۰۰۸ تا دوران تورم پساکرونا، طلا را دوباره به عنوان پناهگاه امن مطرح کرد. دوم، تحریمهای ارزی و جنگ روسیه – اوکراین که با مسدودسازی ذخایر دلاری روسیه، زنگ هشدار را برای بسیاری از کشورها به صدا درآورد. سوم، افزایش نرخ بهره و کاهش جذابیت دلار در شرایط تورمی که طلا را به دارایی باثبات نسبی تبدیل کرد و چهارم، روند دلارزدایی و تلاش برای ساخت نظم ارزی جایگزین که کشورهایی مانند چین و روسیه با کاهش سهم دلار در ذخایر خود دنبال میکنند.
* افزایش ذخایر طلای چین
چین با ذخایر رسمی بیش از ۲۲۳۰ تن طلا و زیرساختهایی مانند بورس طلای شانگهای، در حال تبدیل شدن به قطب جدیدی در بازار جهانی طلاست. نسبت طلا به کل ذخایر ارزی چین هنوز زیر ۵ درصد است، که نشاندهنده فضای رشد بیشتر و برنامهریزی بلندمدت برای افزایش این سهم است. این کشور نهتنها برای خود، بلکه برای بانکهای مرکزی دیگر نیز خدمات ذخیرهسازی و مبادله طلا فراهم کرده است.
انباشت طلا توسط بانکهای مرکزی میتواند جایگاه دلار آمریکا را به عنوان ارز ذخیره جهانی تضعیف کند. کاهش ورود دلار به اقتصاد آمریکا، افزایش تورم و تزلزل در بازار اوراق خزانه از جمله پیامدهای این روند است. در دهه ۱۹۷۰، طلا حدود ۴۸ درصد از ذخایر جهانی را تشکیل میداد اما این سهم پس از پایان استاندارد طلا و تثبیت نظام پترودلار کاهش یافت. با افزایش بدهی دولت آمریکا و کاهش اعتماد به دلار، سهم طلا در ذخایر جهانی دوباره در حال افزایش است که تا سال ۲۰۲۵ به حدود ۲۴ درصد رسید. همزمان، نهادهای غربمحور مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول با چالش مشروعیت و کارآمدی مواجهند و بلوکهایی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای در حال افزایش نقش خود در نظم مالی جهانی هستند. برای ایران، این تحولات جهانی دیگر چندان تهدید نیست و حتی فرصت محسوب میشود. از آن جهت که تغییرات تجاری در مقابل دلار میتواند موقعیت اقتصادی کشور را تقویت کند؛ و فرصت از آن جهت که با هوشمندی و تعامل با بلوکهای شرقی، میتوان به حلقهای مؤثر در نظم مالی جدید در بریکس تبدیل شد. افزایش ذخایر طلای فیزیکی، تنوعبخشی به داراییهای ارزی و تسهیل واردات طلا توسط بخش خصوصی، گامهایی هستند که میتوانند نظام مالی کشور را در برابر تحریمها و نوسانات ارزی تقویت کنند. عرضه طلا در مرکز مبادلات نیز همچنین به شفافیت بازار، کنترل قیمتها و جذب سرمایهگذاری داخلی کمک کند. از این رو ایران با بهرهگیری از ظرفیتهای منطقهای، تعامل با بازارهای شرقی و طراحی سیاستهای ارزی مبتنی بر واقعیتهای جدید، میتواند نقشآفرینی مؤثری در معماری مالی آینده داشته باشد. بنابراین انباشت طلا، دیگر صرفاً یک انتخاب مالی نیست، بلکه بخشی از استراتژی کلان برای بازتعریف جایگاه کشورها در نظم جهانی است.
* اثر افزایش ذخایر طلای فیزیکی در بانکهای مرکزی
تاکنون افزایش ذخایر طلای فیزیکی در بانکهای مرکزی، بویژه در کشورهایی که با چالشهای ژئوپلیتیک و فشارهای تجاری مواجهند، بهعنوان یک سپر مالی عمل کرده است، چراکه طلا برخلاف ارزهای رایج، دارایی بدون ریسک اعتباری است و در شرایط نوسان شدید بازارهای جهانی، ارزش خود را حفظ میکند. همین ویژگی باعث شده بانکهای مرکزی در جهان، بویژه در اقتصادهای نوظهور یا تحت تحریم، به طور فزایندهای به سمت انباشت طلا حرکت کنند تا وابستگی خود به نظامهای مالی غرب را کاهش دهند.
در شرایطی کنونی طلا نقش مهمی در حفظ قدرت خرید ذخایر ملی ایفا میکند. همچنین در مواجهه با محدودیتهای تجاری و تحریمهای بانکی، طلا به دلیل قابلیت حمل، نقدشوندگی بالا و عدم وابستگی به شبکههای مالی غربمحور، امکان انجام مبادلات دوجانبه یا منطقهای را فراهم میسازد. به همین دلیل سهم ذخایر بانکهای مرکزی از دلار یا اوراق افت قابل توجهی داشته و در مقابل طلا سهم بیشتری پیدا کرده، به همین دلیل است که در چند وقت اخیر شاهد رشد قیمت طلای جهانی بودهایم به طوری که در یک سال گذشته حدود 100 درصد بازدهی داشته است.
برای کشورهایی که در معرض فشارهای ارزی و محدودیتهای تجاری قرار دارند، افزایش ذخایر طلا نهتنها به تقویت مالی کمک میکند، بلکه ظرفیت مقاومت در برابر تکانههای خارجی را نیز بالا میبرد. به همین دلیل میتوان ادعا کرد طلا در نظم مالی جدید، نهتنها یک دارایی ذخیرهای، بلکه ابزاری راهبردی برای استقلال اقتصادی، کاهش آسیبپذیری در برابر نوسانات بازار و مقابله با فشارهای تجاری و تحریمی است. کشورهایی که در این مسیر گام برداشتهاند، در حال ساختن معماری مالی مقاومتری هستند که میتواند در برابر شوکهای جهانی تابآوری بیشتری داشته باشد.
بانکهای مرکزی جهان برای کاهش فشارهای مالی غرب، سیاستهای جدیدی اتخاذ کردند
افزایش ذخایر طلا مقدمه دلارزدایی
افزایش ۱۰۰۰ تنی خرید طلا توسط بانکهای مرکزی جهان از ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۵
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها