صبر و بصیرت، زمینه نصرت
گروه سیاسی: مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام، صبح پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، در محضر رهبر حکیم انقلاب با حضور جمعی از فعالان قرآنی و دستاندرکاران برنامههای رسانه ملی در ماه مبارک رمضان برگزار شد. متن بیانات رهبر انقلاب در این مجلس، به نقل از پایگاه «حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای» به شرح زیر است:
در زمان امام صادق علیهالصلاه والسلام در تقدیر الهی ــ و نه در قضای محتوم الهی ــ بنا بوده یک تحولی اتفاق بیفتد به نفع ائمه هدی علیهمالسلام. این را در روایات متعددی که وارد شده، انسان میفهمد. یک روایت از حضرت صادق علیهالسلام است که میفرماید که «اِنالله قَدرَ هذا الاَمرَ فی سَنَهِ سَبعین». خدای متعال این امر را، یعنی امر امامت را ــ امامتِ به معنای واقعی را ــ در تقدیر خودش برای سال ۷۰ هجری گذاشته بود.
ببینید! وقتی که امام حسن مجتبی صلح کردند با معاویه، یک عدهای میآمدند گله میکردند و اعتراض میکردند. حضرت میفرمودند: «ما تَدری لَعَله فِتنَهٌ لَکُم وَ مَتاعٌ الی حین»؛ این تا یک وقتی است، این موقت است. یعنی در کلمات امام حسن مجتبی علیهالسلام اشاره شده به اینکه این حادثه، این تسلط کفر و نفاق، بنا نیست دائمی باشد، در تقدیر الهی این موقت است؛ تا کی؟ تا سال ۷۰. یعنی طبق همین روایت، سال ۷۰ هجری بناست هر کس از اهلبیت در قید حیات است، قیام کند و حکومت را به دست گیرد و امامت واقعی تحقق یابد.
بعد حضرت میفرمایند: فَلَما قُتِلَ الحُسینُ علیه السلام اِشتَد غَضَبُالله عَلی اَهلِ الاَرضِ فَاَخرَهُ اِلی مِئَةٍ وَ اَربَعین؛ یعنی حادثه کربلا، این بیاعتنایی مردم به مبانی دینی، این اِعراض آنها، اثرش این بود که این تقدیر الهی عقب افتاد تا سال ۱۴۰. ۱۴۰ زمان امام صادق علیهالسلام است دیگر، که حضرت [سال] ۱۴۸ از دنیا رفتند. این را شیعه میدانستند. یعنی خواص شیعه میدانستند، لذا مثلاً در یک روایتی، زُراره به اصحابش ــ زراره که خب جزو نزدیکان است ــ میگوید: لا تَری عَلی أعوادِها اِلا جعفراً؛ اعواد، [یعنی] پایههای منبر، منبر خلافت؛ یعنی من جعفر را دارم میبینم که روی این منبر خواهد نشست. این [جور] است.
یا در یک روایت دیگر باز همین زراره ــ چون زراره ساکن کوفه بود ــ پیغام میدهد به حضرت صادق علیهالسلام و عرض میکند که یکی از دوستان ما از شیعیان مقروض شده و طلبکارها دنبالش هستند. او هم برای اینکه پول ندارد، گذاشته از شهر رفته، آواره شده. اگر این قضیه، یعنی قضیه خلافت، تا همین یکی دو سال بناست انجام بگیرد ــ در روایت، هذا الأمر دارد؛ [یعنی] اگر این قضیه بناست همین یکی دو سال انجام بگیرد ــ خب! این [شخص] باشد تا شما بیایید سر کار و قضایا حل میشود اما اگر طولانی است، رفقا پول جمع کنند و قرض او را بدهند. یعنی کسی مثل زراره منتظر بوده در همین یکی دو ساله مساله تمام شود. اینکه شما میبینید میآیند خدمت حضرت صادق و مدام میگویند آقا! چرا قیام نمیکنید؟ [چرا] قیام نمیکنید؟ ناشی از این است که منتظرند؛ [یعنی] یک چیزی شنفتهاند، یک مطلبی به گوششان رسیده است.
بعد دنباله همان روایت که [سال] ۱۴۰ را معین فرمود، فرمود: شما افشا کردید، خدا عقب انداخت. یعنی اگر شیعیان دهنشان قرص بود و افشا نمیکردند، شاید همان وقت قضیه تمام میشد و شما ببینید تاریخ چقدر تغییر میکرد! اصلاً مسیر بشر یک مسیر دیگری میشد و امروز دنیا، دنیای دیگری بود. یعنی کوتاهیهای ما، یک جا دهنلقیمان، یک جا کمک نکردنمان، یک جا اعتراض کردن بیخودیمان، یک جا صبر نکردنمان، یک جا تحلیل غلطی که از اوضاع میکنیم، گاهی تأثیر میگذارد ــ [آن هم] تأثیرات تاریخی ــ یعنی اینجور مسیر را عوض میکند؛ لذا خیلی باید مراقبت کرد.
و البته زندگی امام صادق علیهالسلام زندگی فوقالعادهای است، زندگی عجیبی است، زندگی موفقی است از لحاظ اشاعه احکام الهی و روایات فراوانی که از آن بزرگوار و اصحاب ایشان داریم. البته این 4 هزار شاگردی که [برای حضرت] نقل میشود، شنونده خیال میکند حضرت یک درسی شروع میکردند،
4 هزار نفر آنجا مینشستند؛ این [جور] نیست. در طول عمر این بزرگوار 4 هزار نفر از ایشان روایت کردهاند ــ آنطور که حالا در آن کتاب هست ــ ایشان 4 هزار نفر راوی دارند؛ 4 هزار شاگرد به این معناست؛ نه اینکه حالا 4 هزار نفر مینشستند پای درس ایشان و ایشان درس میدادند. ماها دوریم از زندگی ائمه؛ اطلاعاتمان کم است؛ هم از کلماتشان، هم از بیاناتشان، روایاتشان و حالات زندگیشان. این قضایایی هم که در روایات ما است و نقل میشود که ایشان را بردند پیش منصور و منصور به ایشان شدت خشم نشان داد، ایشان هم گفتند «یا بن عم! بزرگان، پیغمبران مظلوم واقع شدند، آنها بخشیدند، تو هم ما را ببخش»، اینها را بنده به طور قاطع میگویم دروغ است؛ به طور قاطع اینها واقعیت ندارد. امام با هیچ کس اینجوری حرف نمیزند؛ چه آن وقتی که خطر کشته شدن باشد، چه خطر کشته شدن نباشد؛ هر چه؛ امام اصلاً اینجوری حرف نمیزند. راوی [این حرف] کیست؟ ربیع؛ راویاش ربیع خادم است! ربیع، خادم منصور است، یعنی همهکاره منصور است؛ یک فرد درباری دروغگوی مثلاً اینجوری. این [شخص] آمده نقل کرده که امام صادق اینجوری گفت. خب! این برای از بین بردن روحیه شیعه ابزار خوبی است دیگر! لذا از نقل اینها مطلقا باید اجتناب کرد. بعضیها بیخودی نقل میکنند، در حالی که این روایات، روایات درستی نیست. ائمه درس استقامت و درس ایستادگی و درس منطق [میدادند] و در سخن گفتن با منطق، استدلال، طرف را گیر انداختند. شما ببینید حضرت زینب در مجلس ابن زیاد، در مجلس یزید چه جوری حرف میزند! آن درست است؛ آن خط، خط درست ائمه است. هر کسی ایستادگی کند، در خط این بزرگواران دارد حرکت میکند. امروز هم اینهایی که در غزه، در لبنان دارند ایستادگی میکنند، اینها در واقع در خط همین ائمه دین، ائمه هدی دارند کار میکنند.
***
تجلیل رهبر انقلاب از برنامههای قرآنی ماه رمضان
حضرت آیتالله العظمی خامنهای صبح پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ در پایان مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام با حضور جمعی از فعالان قرآنی فرمودند: «امروز در جلسه ما الحمدلله قرآنیها جمعند. خدا را شکر، امسال ماه مبارک الحمدلله یک ماه رمضان قرآنی بود؛ خدا را شکر. در سرتاسر کشور به همت شما برادرها در هر جایی، در هر بخش، در صداوسیما و غیر صداوسیما مردم دلشان با قرآن بود. ما به این احتیاج داریم. این، آن چیزی است که کشور ما به آن احتیاج دارد، جوانهای ما احتیاج دارند. این تلاوت قرآن، این حفظ قرآن که من وقتی میبینم آنجا جوانها نشستهاند و قرآن را به اصطلاح با ترتیل میخوانند، حافظ از حفظ میخواند، از شدت خشنودی و خوشحالی واقعاً منقلب میشوم؛ الحمدلله ربّ العالمین. دنبال کنید. منتها ما در زمینه قرآن هنوز خیلی کار داریم؛ کارهایی که باید انجام بگیرد. ما باید مفاهیم قرآن را که دریای عظیمی است، دریای عمیقی است، بین مردم خودمان و خوانندگان قرآن رواج دهیم. الحمدلله خیلی خوب بود. خدا را شکر».