ترامپ در دام خودساخته تعرفهها
حنیف غفاری: صورتبندی جنگ تعرفهای اخیر که از واشنگتن آغاز شده، روز به روز پیچیدهتر میشود. این پیچیدگی بیش از آنکه معلول توانمندی آمریکا در طراحی این نبرد تمامعیار باشد، منبعث از ریسکپذیری خطرناک ترامپ و بیتوجهی وی نسبت به کنشگری بالقوه و بالفعل چینیها در این آوردگاه بیانتهاست. دامنه جنگ تعرفهای واشنگتن و پکن همچنان گستردهتر میشود. هر اندازه بازیگران بینالمللی بیشتری در معرض این منازعه قرار میگیرند، رویکرد اقتصادی چین و آمریکا رادیکالتر و گارد آنها در برابر یکدیگر بستهتر میشود. طی هفتههای اخیر بسیاری از استراتژیستها و تحلیلگران مسائل تجاری تاکید کردهاند مناقشه جاری میان ۲ کشور به نقطه کنونی محدود نخواهد ماند. حتی بسیاری از بازیگرانی که خواستار رعایت بیطرفی در این مناقشه هستند، در آینده نزدیک ناچار خواهند بود میان واشنگتن یا پکن، یک گزینه را انتخاب کنند. در میانه تنشهای تجاری با ایالات متحده، دولت چین هشدار داد هیچ کشوری نباید توافقی با واشنگتن امضا کند که به منافع جمهوری خلق چین آسیب بزند. سخنگوی وزارت بازرگانی چین در این باره تاکید کرد: «پکن قاطعانه مخالف هرگونه توافقی است که به قیمت از بین بردن منافع چین تمام شود. در صورت وقوع چنین موقعیتی، چین آن را هرگز نخواهد پذیرفت و به طور جدی واکنش نشان خواهد داد. سیاست مماشات با متجاوز، صلح به همراه نمیآورد». صورت مساله تا حد زیادی گویاست: چینیها در واکنش به جنگ تعرفهای طراحی و عملیاتی شده از سوی کاخ سفید، روز به روز عملگرایانهتر رفتار میکنند. این عملگرایی، خود را در وضع راهبردهای اقتصادی و تجاری خرد و کلان از سوی چینیها نشان میدهد. مواضع اخیر سخنگوی وزارت بازرگانی چین، نقطه آغاز مرحلهای تازه از جنگ تعرفهای با آمریکاست که البته دیگر بازیگران جهان را نیز به صورت خواسته یا ناخواسته درگیر خواهد کرد. چینیها در روایتگری خود از بازیگرانی که به صورت جبری یا خودخواسته به بازی در زمین واشنگتن (در عرصه جنگ تجاری) تن میدهند، تحت عنوان بازیگران مماشاتگر یاد میکنند؛ بازیگرانی که قطعا مشمول جرایم و محدودیتهای قابل توجه و حتی تحریمهایی از سوی پکن خواهند شد. اصطلاح مماشات در نظام بینالملل به رویکردی اطلاق میشود که در آن، دولتها در برابر کشورهای مهاجم کوتاه میآیند تا از جنگ جلوگیری کنند.
پکن قصد دارد در مرحله کنونی این پیام را به بازیگران جهانی اعلام کند که در مناقشه کنونی کشور بیطرف وجود ندارد، مگر آنکه اصل منازعه از سوی آمریکا متوقف شود و سازمان تجارت جهانی مجددا کارکرد خود مبنی بر تنظیمگری مراودات اقتصادی در نظام بینالملل را پیدا کند. هر چند این امر برای چین و اکثر بازیگران جهانی مطلوب است اما ترامپ و همراهانش در کاخ سفید شمشیر را از رو بسته و قصد ندارند از جنگ تمامعیاری که علیه پکن، اتحادیه اروپایی و دیگران آغاز کردهاند بسادگی عقبنشینی کنند. سردرگمی بازیگران در چنین منظومهای، قطعا به سود آمریکا نیز نخواهد بود. بسیاری از کشورها معتقدند باید به نوعی رویکرد تجاری خود را مدیریت کنند که در صورت حذف ترامپ از معادلات اجرایی آمریکا یا انهدام منظومه جنگ تعرفهای وی، مشمول خشم تجاری چینیها نشوند. به عبارت دقیقتر، اکثر بازیگران بینالمللی معتقدند جهت صیانت از اهداف تجاری کلان خود، باید از منافع کوتاهمدت و مقطعیشان عبور کنند. در این میان رمزگشایی از هشدار موسسه معتبر «جیپی مورگان» درباره عواقب جنگ تعرفهای آغاز شده از سوی ترامپ، وحشت مزمنی را در میان سرمایهگذاران و حتی موسسات و شرکتهای سرمایهپذیر در آمریکا ایجاد کرده است. این موسسه مالی در تازهترین برآورد خود اعلام کرده سیاستهای تجاری رئیسجمهور جدید آمریکا میتواند اعتماد سرمایهگذاران به نهادها و بازارهای این کشور را تضعیف کند. حتی این موسسه از احتمال وقوع رکود اقتصادی در آمریکا خبر داده است. تجمیع ۲ مؤلفه «رکود اقتصادی» و «ناتوانی در تنظیم ابعاد جنگ تعرفهای» به وضوح نشان میدهد ترامپ وارد نبردی شده که استراتژی آن را میخواهد در حین مواجهه با دیگر کشورها ترسیم کند! نبردی که در آن تاکتیکها بر راهبردها غلبه کند، سرنوشت واضحی خواهد داشت. دولت کنونی آمریکا در دام خودساختهای قرار گرفته که خروج از آن به هیچوجه آسان نخواهد بود. امتیازدهی جبری واشنگتن به دیگر بازیگران در این صحنه و فراتر از آن، شکست نهایی در جنگ تعرفهای، احتمالاتی است که بر پیروزی ترامپ در این منازعه رجحان و برتری دارد. پایان دادن خودخواسته به این جنگ نیز اگرچه خط قرمز کنونی ترامپ محسوب میشود اما در آینده نزدیک به دلیل سطح و شدت واکنشهای انجام شده و ایجاد ائتلافهای پایدار در مواجهه با منازعه طراحیشده از سوی کاخ سفید ناممکن نخواهد بود. رسیدن به این نقطه، نه تنها به معنای درهم شکستن دولت کنونی آمریکا، بلکه به معنای سقوط آزاد این کشور در معادلات اقتصادی نظام بینالملل و تن دادن ناخواسته آن به نظم جدید تجاری در جهان خواهد بود. این نظم تجاری، قطعا با آنچه در توهمات ترامپ ترسیم شده تفاوتی مبنایی و غیرقابل توصیف خواهد داشت.