30/ارديبهشت/1404
|
17:10
۲۲:۱۷
۱۴۰۴/۰۲/۰۸

به عبارت دیگران

نام خوب دختران ایرانی

لقب معصومه را امام رضا(ع) به خواهرشان دادند و فرمودند: «هر کسی خواهرم معصومه را در قم زیارت کند، مثل کسی است که مرا زیارت کرده باشد». و فرمودند: «هر که او را زیارت کند، بهشت از آن او است».
قبل از آن هم کسی فاطمه(س) را به نام نمی‌خواند. او را با عناوین و لقب‌هایش می‌خواندند: «طاهره»، «حمیده»، «رشیده»، «تقیه»، «نقیه»، «رضیه»، «مرضیه»، «اخت الرضا» و... اما پس از فرمایش امام رضا(ع)، دیگر «معصومه» نام کاملی بود. حالا بیش از هزار سال است که مردم ایران و بویژه اهل قم، به همسایگی حضرت معصومه(س) افتخار می‌کنند و در طول این ۳۰ نسل که از وفات فاطمه معصومه گذشته است، همواره نام او را بر دختران پاک و معصوم خویش گذاشته‌اند. مگر نه این است که خدا و پیامبرش هم همین نام‌ها را دوست دارند؟ و امام صادق(ع) نفرمود که مگر «دین» چیزی است به جز محبت؟ محبت دودمان پاک پیامبر خدا؟
نجمه کتابچی/ بی تو یک سال است
موسسه میراث اهل قلم- (کتاب دانشجویی) صفحه ۳۵

***
فیش حقوقی امیرالمؤمنین(ع)

ای مردم! با این لباسی که بر دوش دارم و این مرکبی که بر او سوار هستم، داخل شهر شما شدم. پس اگر من از شهرتان خارج شدم و به غیر از چیزهایی که با آن وارد شدم، چیز دیگری داشتم، بدانید من از «خیانتکاران» هستم.
امام علی(ع)/ المناقب
ج ۲، ص ۹۸

***
آوینی، هیچکاک و باقی قضایا

آقای معززی‌نیا! علت توجه خاص شهید آوینی به هیچکاک را ناشی از چه می‌دانید؟ آیا انتخاب او دلیل خاصی داشت؟ چرا هیچکاک؟
- توجه به هیچکاک در ابتدا با شهید آوینی آغاز نشد. در آن ایام، ماهنامه‌ فرهنگی «سوره» در هر فصل، یک ویژه‌نامه‌ سینمایی منتشر می‌کرد به ‎نام «سوره‌ سینما». ویژه‌نامه‌ تئاتر، ادبیات داستانی و موضوعات دیگر هم منتشر می‌شد اما انتشار «سوره‌ سینما» منظم‌تر از آنها بود. شماره‌ اول تا سوم «سوره‌ سینما» به موضوعات متنوعی ‌پرداخته بود اما برای چهارمین شماره، مسعود فراستی پیشنهاد داد ویژه‌نامه‌ مختص یک موضوع واحد منتشر شود: «آلفرد هیچکاک». یعنی کل یک شماره درباره‌ آثار هیچکاک باشد. آوینی پذیرفت؛ ابتدا با کمی تردید. فیلم‌های هیچکاک را قبل از انقلاب در سینما دیده بود اما سال‌ها دیگر تماشای‌شان نکرده بود. به فراستی گفت کار را شروع کند اما خودش انتظار داشت بعد از تماشای دوباره، یادداشتی بنویسد درباره‌ اینکه هیچکاک صرفا از نظر تکنیکی فیلمساز ماهری است و می‌شود او را استاد «فن» دانست اما در طول هفته‌هایی که به‌تدریج فیلم‌ها را دوباره می‌دید، بسیار شگفت‌زده شده بود از اینکه هیچکاک برایش جلوه‌ تازه‌ای پیدا کرده است. می‌گفت مضامین فیلم‌های هیچکاک و نوع نگاه او به دنیا را دوست دارد و خودش هم حیرت ‌زده بود چرا میان تلقی هیچکاک از مفهوم خیر و شر یا گناه و عقوبت با دیدگاه‌های دینی خودش تعارض جدی نمی‌بیند. چند هفته‌ پرهیجان و همراه با نوعی کشف و شهود را گذراند تا درنهایت مقاله‌ خود را نوشت. من از نزدیک شاهد مراحل شکل‌گیری این مقاله [عالم هیچکاک] بودم و در طول چندهفته‌ای که ایشان فیلم‌ها را می‌دید و روی مقاله کار می‌کرد، درباره‌اش با آوینی صحبت می‌کردم...
بسیاری [مهدی نصیری و دیگران] توجه خاص شهید آوینی را نسبت به هیچکاک به معنای گردش ایشان از فضای انقلابی به تعادل و غربگرایی می‌دانند. نظر شما چیست؟
- راستش این «بسیاری» مورد نظر شما، تحلیل‌های من‌درآوردی و بی‌مبنا درباره‌ شهید آوینی داشته‌اند، دارند و خواهند داشت؛ همان‌طور که درباره‌ هر موضوع یا پدیده‌ دیگری از این نظریه‌ها صادر می‌کنند.
حسین معززی‌نیا/ مصاحبه با خبرگزاری تسنیم
13 اردیبهشت 1399

***
وقتی آرامش از دزفول خداحافظی کرد...

میرزا علی و نجیمه پا از امامزاده‌ها نمی‌بریدند؛ امروز سبزقبا، فردا آقارودبند، پس‌فردا باباحزقیل و... حتی نجیمه هم کم‌کم به علاقه میرزاعلی به پیروپیغمبرها حسادت می‌کرد و همیشه می‌گفت: «میرزا! اگر کمی رزق و روزی هم داریم، از علاقه تو به این امامزاده‌هاست». اما زندگی ناز و نعمتی و لیلی و مجنونی میرزاعلی و نجیمه، دستخوش توفانی شد که هیتلر در دنیا به پا کرده بود. هنگامی که نیروهای متفقین در برک‌شاه دزفول در کنار رودخانه مستقر شدند و فوج فوج سربازهای هندی و درجه‌دارهای انگلیسی و آمریکایی چادرهای‌شان را برافراشتند، آرامش از این شهر خداحافظی کرد و مردم چنان به فکر تهیه نان و گندم افتادند که شربت خوردن از یادشان رفت. میرزاعلی یک پیاله شربت هم نمی‌توانست بفروشد. از یک‌طرف نجیمه هم که فهمید یکی دو ماهی است ریب‌خیر حامله است، دوست داشت از قافله عقب نماند و یکی به دوهای او کم‌کم با میرزاعلی شروع شد.
حبیب خدادادزاده/ روزگار تفنگ
نشر آموت- صفحه ۲۳

ارسال نظر