پیشتاز همه مربیان
بهراد رشوند: در فوتبال ما که نیمکتها همیشه داغند و مربیگری بیشتر شبیه قدم زدن روی مین است، مردی از دیار باد و ساحل (کرواسی)، آرام آمد و بیهیاهو ایستاد؛ دراگان اسکوچیچ. او نه وعده داد، نه با واژهها بازی کرد. فقط تیم ساخت، آرامش آورد و حالا با لبخندی محو، در صدر جدول ایستاده، درست مثل تیمش.
لیگ بیستوچهارم نه فقط بهخاطر گلها و جنجالها که بهواسطه کوچهای پرتعداد روی نیمکتها، فصلی پرآشوب بود. نیمی از تیمها در طول فصل، مربی عوض کردند. بعضیها حتی ۲ بار؛ استقلال در رکوردی بیسابقه ۶ بار! در چنین فصلی، ثبات خودش حکم طلا دارد و تراکتور بعد از سالها بیقراری، برای نخستین بار از لیگ شانزدهم تا امروز، با یک مربی فصل را شروع کرد و دارد به پایان میبرد. نتیجه؟ تیمی یکدست، امیدوار و در آستانه قهرمانی.
اسکو در این غوغای جابهجاییها، مثل کوهی آرام ماند و با میانگین 2.26 امتیاز در هر بازی، بهترین مربی فصل لقب گرفت. او تیمی ساخت که نه فقط میبرد، بلکه باهوش میبرد. انگار تراکتور بالاخره در سکوت مردی بیادعا، خودش را پیدا کرده باشد.
پشت سر او، ردپای مربیای پیداست که دیگر نیست؛ ژوزه مورایس، مرد پرتغالی سپاهان. تیمش را صدرنشین تحویل داد و رفت، با میانگین امتیاز 2.22. کارترون جانشین او شد اما آن برقِ اولیه را نتوانست حفظ کند. با 2.07 امتیاز در هر مسابقه، کارش قابل دفاع است، ولی سپاهان، تیمی است که به کمتر از اوج راضی نمیشود.
در ردههای بعد، مربیانی قرار دارند که شاید باهوش بودند، ولی ابزارشان کافی نبود. یحیی گلمحمدی، اسماعیل کارتال و خوان کارلوس گاریدو، هر ۳ در محدوده 1.7 تا 1.8 امتیاز در هر دیدار ایستادند؛ آنقدر خوب که زنده بمانند اما نه آنقدر که فاتح باشند.
استقلال، تیمی که هر فصل قصهای تازه مینویسد، اینبار بیشتر شبیه یک رمان پرشخصیت بود. مربیان زیادی آمدند و رفتند اما فقط سهراب بختیاریزاده توانست میانگین قابلقبولی یعنی 1.75 را ثبت کند. بقیه، اسیر حاشیه شدند.
اما پایین جدول، ماجرای دیگری در جریان است؛ منطقهای که امید مثل شمعی در باد است. ساوو میلوشوویچ، مردی که به قائمشهر آمد تا نجات بیاورد، خودش غرق شد. با 0.67 امتیاز در هر بازی، از ضعیفترینها بود. پس از او، محرم نویدکیا در مس رفسنجان، امیدرضا روانخواه، ساکت الهامی و رضا مهاجری؛ همه با میانگینهایی زیر یک، اسامیشان را در فهرست ناکامها حک کردند.
اما بدترین و فاجعهبارترین آمار، برای مربیای بود که آمده بود تا استقلال را احیا کند: میودراگ بوژوویچ. او فقط ۰.۵۷ امتیاز در هر بازی گرفت. حتی مهدی رحمتی در هوادار هم با 0.62 عملکردی بهتر داشت، هرچند آن هم برای نجات کافی نیست.
البته هنوز ۳ هفته تا پایان باقی است. همه چیز ممکن است تغییر کند. اما آنچه تغییر نمیکند، تصویری است که از این فصل در ذهن میماند: اسکوچیچ با لبخند، ایستاده در صدر؛ نه به خاطر فریادهای پرهیجان، بلکه برای آرامشی که به تیمش تزریق کرد. او نشان داد گاهی قهرمانی، از جنس فریاد نیست؛ از جنس فهم است.