مانیفست اقتدار هستهای ایران
سامان پارسانیان: در جهانی که «قدرت» با صدای بم بمبها معنا میشود، ایران دیگر منتظر امضاهای لرزان غربیها نیست. با تأکید رهبر انقلاب بر پایان عصر التماس و توجیه، مانیفست اقتدار هستهای جمهوری اسلامی ورق تازهای در معادلات منطقهای و بینالمللی گشود؛ فصلی که در آن «بازدارندگی واقعی» نه از وین میگذرد، نه از نیویورک، بلکه از قلب تهران تا عمق نطنز تعریف میشود. رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم باشکوه بزرگداشت امام خمینی رحمتالله علیه، با صراحتی کمسابقه به مساله حساس و بنیادین «غنیسازی اورانیوم» پرداختند، آن هم در شرایطی که فضای بینالمللی بار دیگر به سوی فشارهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مذاکرات فرسایشی سوق یافته است اما رهبری، با طرح گزارههایی روشن، مسیر جمهوری اسلامی را در حوزه هستهای نهتنها تبیین، بلکه تثبیت کردند.
ایشان فرمودند ایران تا ۶۰ درصد نیز غنیسازی داشته و ممکن است در آینده به درصدهای بالاتری نیاز پیدا کند و خطاب به منتقدان آمریکایی تأکید کردند: شما چکارهاید که میگویید نکنید؟
این موضعگیری فراتر از یک اعلام موضع ساده، مانیفستی راهبردی برای آینده برنامه هستهای کشور محسوب میشود. این بیانات حامل چند پیام کلیدی است که نیازمند تحلیل دقیق و عمیق است.
اول- غنیسازی بر اساس نیاز ملی است، نه اجازه غرب
رهبر انقلاب بر این نکته تأکید کردند که تعیین سطح غنیسازی اورانیوم، موضوعی کاملا فنی و درونزاست که در حاکمیت ملی جمهوری اسلامی جا دارد. ایشان «نیاز» را معیار اصلی تعیین سطح غنیسازی دانستند و تأکید کردند این سطح نه از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نه شورای امنیت سازمان ملل و نه هیچ کنسرسیوم سیاسی بینالمللی، بلکه تنها از سوی نظام علمی، فنی و راهبردی کشور تعیین میشود. به این معنا که اگر کشور به دلایل پزشکی، پیشرانهای هستهای یا تولید ایزوتوپهای صنعتی نیاز به غنیسازی بالاتر از ۶۰ درصد داشته باشد، این اقدام به صورت مستقل انجام خواهد شد و اخذ مجوز بینالمللی شرط نخواهد بود.
دوم- پایان فاز اقناعسازی و آغاز اقتدار فناورانه
پیش از این، سیاست خارجی ایران در قبال برنامه هستهای تا حد زیادی مبتنی بر اقناعسازی بینالمللی بود؛ به این معنا که تلاش میشد به طرفهای غربی ثابت شود برنامه هستهای کشور صلحآمیز است...
و تهدیدی برای منطقه نیست اما رهبر انقلاب با بیانی استوار و بیپرده، این رویکرد را «پایانیافته» اعلام کردند و جای آن را به «حقمداری» و «اقتدار فناورانه» دادند. جمله معروف «شما چکارهاید؟» نقطه پایان گفتمان توجیهی بود و نشاندهنده ورود ایران به مرحلهای نوین در سیاست هستهای است که در آن اولویت با توسعه فناوری و اقتدار ملی است، نه اقناع دیپلماتیک. جمهوری اسلامی امروز دیگر نه کشوری در موضع دفاع، بلکه بازیگری مستقل و با اعتماد به نفس است.
سوم- اعلام صریح مرجع تصمیمگیری در حوزه هستهای
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه ایران کشور تحتالحمایه نیست، مرجع تصمیمگیری در برنامه هستهای را تنها «ساختار حکمرانی ملی» معرفی کردند. این پیام، پاسخی است به زیادهخواهیهای بینالمللی در قالب قطعنامههای غیرالزامآور، گزارشهای مغرضانه آژانس و تهدیدهای لفظی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی. جمهوری اسلامی با این رویکرد، مسیر خود را نه بر پایه ترس از تحریم، بلکه بر مبنای عقلانیت راهبردی داخلی دنبال میکند.
از سوی دیگر، نکته مهمی که در مواضع رهبری قابل ردیابی است، پایبندی به خط قرمز شرعی و اخلاقی در موضوع سلاح هستهای است. در اوج بیانات قاطعانه، هیچ اشارهای به ساخت سلاح هستهای نشد. این سکوت هدفمند، نشاندهنده سیاستی پایدار است؛ ایران در عین دستیابی به دانش هستهای پیشرفته، به طور آگاهانه مسیر نظامیسازی فناوری هستهای را دنبال نمیکند. رهبر انقلاب بار دیگر تأکید کردند فناوری هستهای کشور برای پیشرفت و دفاع است، نه تهدید و نابودی. این تمایز بنیادین باعث شده است جمهوری اسلامی هم توان بازدارندگی ایجاد و هم مشروعیت اخلاقی خود را حفظ کند؛ امری که برخی قدرتهای منطقهای فاقد آن هستند.
در مجموع، بیانات رهبر معظم انقلاب بخشی از نقشه راه راهبردی جمهوری اسلامی در قالب مقاومت فعال است. در این راهبرد، ایران نهتنها در برابر فشارها عقبنشینی نمیکند، بلکه با هوشمندی سطح بازی را ارتقا میدهد و قواعد آن را بازتعریف میکند.
غنیسازی ۶۰ درصد، پایان راه نیست، بلکه یکی از مراحل توسعه فناوری ملی است. با این رویکرد، جمهوری اسلامی پیام روشنی به جهان میدهد: اگر تحریم کنید، مقاومتر میشویم، اگر تهدید کنید، جلوتر میرویم و اگر مذاکره را ابزاری برای تحمیل ببینید، آن را بیاثر خواهیم کرد.
در نهایت، حق غنیسازی برای ایران نه یک شعار، بلکه واقعیتی تثبیتشده است و رهبر معظم انقلاب با صراحت و شجاعت این واقعیت را در برابر چشمان جهانیان قرار دادند.