واکنش غنیشده
مصطفی نصری: همزمانی اعلام خبر دستیابی ایران به اطلاعاتی از روابط پنهان آژانس و اسرائیل در پروندهسازی علیه تهران با ماجرای اقدام ضد ایرانی ۳ کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان) و آمریکا علیه ایران در شورای حکام آژانس با استناد به گزارش ضدایرانی اخیر رافائل گروسی، نقطه عطفی در نمایش ماهیت سیاسی این نهاد بینالمللی بود. گزارش آژانس و پیشنویس قطعنامه اروپا و آمریکا با ادعای عدم همکاری ایران با آژانس و نگرانیهای مبهم درباره برنامه هستهای کشورمان، بخشی از یک استراتژی گستردهتر برای تشدید فشارهای سیاسی - اقتصادی بر تهران است.
آژانس که به جای ایفای نقش یک نهاد فنی و بیطرف، به ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی غرب و رژیم صهیونیستی تبدیل شده، با استانداردهای دوگانه و گزارشهای مغرضانه، فشارهای ناعادلانهای را بر ایران تحمیل کرده است. ایران که بالاترین سطح همکاری را با آژانس داشته، به دلیل پایبندی به حقوق هستهای خود مورد اتهام قرار گرفته، در حالی که اسرائیل، با زرادخانه هستهای غیرقانونی و همکاریهای پنهان با آژانس، از هرگونه بازخواست معاف است. اسناد جدید به دست آمده توسط ایران که همکاریهای غرب و آژانس با اسرائیل را فاش کرده، شواهد محکمی بر این سیاسیکاری ارائه میدهد.
* نقش گروسی در پیشبرد اهداف غرب
آژانس بینالمللی انرژی اتمی که به ظاهر نهادی فنی و بیطرف برای نظارت بر فعالیتهای هستهای جهان است، رسما در قامت ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی قدرتهای غرب، بویژه ایالات متحده و ۳ کشور اروپایی (تروئیکای اروپا)، عمل میکند. قطعنامه اخیر شورای حکام علیه ایران، نمونهای آشکار از این سیاسیکاری است. این قطعنامه مستند به گزارش غرضورزانه اخیر رافائل گروسی، ایران را به عدم همکاری با آژانس متهم کرده و خواستار ارائه پاسخهای «فنی و معتبر» به ادعاهای مطرحشده درباره فعالیتهای هستهای شده، در حالی که شواهد متقنی برای این اتهامات ارائه نشده است.
مدیرکل آژانس به جای ایفای نقش یک مقام بیطرف، به یک بازیگر سیاسی علیه ایران تبدیل شده است. گزارش نوامبر ۲۰۲۴ آژانس که زمینهساز ارائه گزارش ضدایرانی اخیر و اقدام مشترک اروپا و آمریکا علیه ایران است، به ادعاهای قدیمی درباره کشف ذرات اورانیوم در مکانهایی اشاره دارد که عمدتاً بر اساس اطلاعات جاسوسی ارائهشده توسط رژیم صهیونیستی مطرح شده و فاقد پایه حقوقی و فنی معتبر است. بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران در یک برنامه تلویزیونی تأکید کرد این ذرات صرفاً موادی طبیعی است که در بسیاری از نقاط جهان یافت میشود و نمیتوان آنها را به فعالیتهای هستهای غیرقانونی نسبت داد. او البته احتمال خرابکاری جهت آلوده کردن عمدی تاسیسات هستهای ایران را نیز مطرح کرد.
* تأکید گروسی بر نگرانیهای اسرائیل
در حالی که گروسی بارها ایران را به عدم همکاری متهم کرده، در برابر تهدیدات مکرر اسرائیل علیه تأسیسات هستهای ایران سکوت کرده است. این رویکرد دوگانه که در آن ایران با سختگیری بیسابقه مواجه است و اسرائیل از هرگونه بازخواست معاف میشود، نشاندهنده ماهیت واقعی آژانس به عنوان ابزاری برای حراست از هژمونی هستهای غرب است. گروسی نهتنها توضیحات فنی ایران را نادیده گرفته، بلکه در اظهاراتی بیسابقه، نگرانیهای رژیم صهیونیستی درباره برنامه هستهای ایران را معتبر دانسته و در نشست خبری پس از آنکه خبرنگار پرس تیوی از او موضع آژانس را در قبال تهدیدات نظامی رژیم صهیونیستی درباره تاسیسات هستهای ایران جویا شد، از محکوم کردن این تهدیدها خودداری کرد و گفت: «مسالهای است که به خود اسرائیل مربوط میشود و در چارچوب مسؤولیتهای آن تعریف میشود! هدف آژانس، یافتن راهحل دیپلماتیک برای «اطمینانبخشی» به «تلآویو» و جهان است!» گروسی در حالی خود را متعهد به اطمینانبخشی به اسرائیل میداند که این رژیم اساساً عضو «انپیتی» نیست و دارای زرادخانه هستهای است، بنابراین اگر هم بنا به اطمینانبخشی و اتهامزنی باشد، اتهامات متوجه اسرائیل است و نگرانیهای کشورهای منطقه غرب آسیا درباره برنامه هستهای غیرصلحآمیز این رژیم نیز منطقی است اما مدیر کل آژانس همسو با کشورهای اروپایی و غربی در مقابل این اقدامات رژیم صهیونیستی سکوت کرده و حتی با استناد به ادعاهای این رژیم علیه ایران پروندهسازی میکند.
گروسی همچنین در مصاحبه با فایننشالتایمز، با توصیف دقیق تأسیسات هستهای ایران، از جمله تونلهای زیرزمینی در عمق نیممایلی، عملا اطلاعات عملیاتی در اختیار اسرائیل قرار داده است. وی همچنین در مصاحبه با پایگاه صهیونیستی «آی24»، تأسیسات هستهای ایران را بشدت محافظتشده توصیف کرد و به جای محکوم کردن تهدیدات مکرر اسرائیل علیه این تأسیسات گفت: «برای وارد آوردن آسیب، نیرویی بسیار ویرانگر لازم است». این یعنی از نظر مدیر کل آژانس اگر مقدور باشد تاسیسات هستهای ایران باید هدف قرار گیرد و آنچه مانع این اقدام است، صرفا حفاظت شدید از آن است، نه قوانین بینالمللی درباره جلوگیری از هدف قرار دادن تاسیسات هستهای که آژانس و مدیرکل آن باید اجرای آن را تضمین کنند! این اظهارات نشاندهنده همسویی آشکار گروسی با اهداف تلآویو و غرب است و نقش او را از یک مقام فنی به یک عامل امنیتی تغییر داده است.
* اهداف سیاسی تروئیکای اروپا و آمریکا
۳ کشور اروپایی که پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ تعهدات خود را در این توافق اجرا نکردند، اکنون به دنبال استفاده از ابزارهای بینالمللی مانند آژانس برای فشار بر ایران هستند. این کشورها که با نظر دولت جدید آمریکا به رهبری دونالد ترامپ از مذاکرات با ایران کنار گذاشته شدهاند، از طریق قطعنامههای شورای حکام و تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه در شورای امنیت، به دنبال کسب امتیاز در مناسبات با ایران هستند. ایالات متحده نیز با هدف محدود کردن برنامه غنیسازی ایران و گرفتن امتیازات بیشتر در مذاکرات غیرمستقیم، از این قطعنامه حمایت کرده است. این قطعنامه که به بهانه عدم همکاری ایران مطرح شده، در واقع مقدمهچینی برای تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی بر تهران و حرکت به سوی فعالسازی مکانیسم ماشه است. این اقدام در حالی است که ایران بارها اعلام کرده برنامه هستهایاش کاملا صلحآمیز است و هیچگونه فعالیت غیرقانونی در این زمینه نداشته است. سیاسیکاری آژانس در این مورد به حدی آشکار است که حتی به قیمت کاهش اعتبار این نهاد، به ابزاری برای پیشبرد اهداف غرب تبدیل شده است.
سیاسیکاری آژانس و گروسی - که در راستای اهداف غرب و اسرائیل عمل میکند - پیامدهای متعددی داشته. نخست، این رویکرد اعتماد به نهادهای بینالمللی را در میان کشورهای در حال توسعه، بویژه ایران، کاهش داده است. دوم، این اقدامات مذاکرات غیرمستقیم ایران با آمریکا را پیچیدهتر کرده و احتمال دستیابی به یک توافق پایدار را کاهش میدهد. سوم، تشدید فشارها میتواند ایران را به سمت کاهش بیشتر تعهدات نظارتی یا حتی خروج از NPT سوق دهد که میتواند زمینهساز خروج کشورهای بیشتری از ذیل تعهدات به این نهاد سیاستزده باشد.
* همکاری بیسابقه ایران با آژانس
ایران به عنوان یکی از اعضای معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، بالاترین سطح همکاری را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشته است. ۲۲ درصد کل بازرسیها و مأموریتهای نظارتی آژانس در جهان به تأسیسات هستهای ایران اختصاص دارد که این رقم در مقایسه با سایر کشورهای عضو NPT بیسابقه است. ایران نهتنها به تعهدات پادمانی خود پایبند بوده، بلکه به صورت داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجرا کرده و اجازه بازرسیهای گسترده و حتی آنلاین از تأسیسات خود را به آژانس داده است.
دوربینهای آژانس به صورت آنلاین در تأسیسات هستهای ایران نصب شدهاند و بازرسان این نهاد به طور مرتب سطح غنیسازی، نوع سانتریفیوژها و حجم مواد غنیشده را بررسی میکنند. ایران همچنین دفتری با ۷۰ کارمند برای آژانس در تهران فراهم کرده است؛ امکانی که در هیچ کشور دیگری وجود ندارد. با این حال، آژانس این همکاریها را نادیده گرفته و با استناد به ادعاهای قدیمی و بیاساس که عمدتاً از سوی رژیم صهیونیستی مطرح شده، ایران را به عدم همکاری متهم میکند.
* تکرار اتهامات بیاساس
ایران بارها با ارائه پاسخهای فنی به اتهامات آژانس، از جمله درباره ذرات اورانیوم ادعایی در مکانهایی مانند تورقوزآباد، تلاش کرده جایگاه خود را به عنوان یک بازیگر مسؤول در چارچوب NPT تقویت کند. کمالوندی تأکید کرده پس از امضای برجام در سال ۲۰۱۵، تمام اتهامات علیه برنامه هستهای ایران حلوفصل شده بود اما پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، فشارهای سیاسی غرب بار دیگر افزایش یافت. ایران حتی به بازرسان آژانس اجازه بازدید از مکانهای موردنظر را داده اما آژانس همچنان بر ادعاهای خود اصرار دارد، بدون اینکه شواهد متقنی ارائه کند. اتهامات مطرحشده توسط آژانس، مانند کشف ذرات اورانیوم در مکانهای اعلامنشده، اغلب بر اساس اطلاعات جاسوسی اسرائیل بوده و فاقد اعتبار فنی است. تهران بارها اعلام کرده این اتهامات بخشی از تلاشهای اسرائیل برای خرابکاری و اتهامزنی به برنامه هستهای ایران است. درباره تورقوزآباد، کمالوندی توضیح داد بازرسان آژانس به دنبال مختصات خاصی بودند که نشاندهنده استفاده از اطلاعات جاسوسی، احتمالا از سوی رژیم صهیونیستی است. رفتار مشکوک بازرسان که در برخی موارد با کشف تجهیزات جاسوسی از آنها همراه بوده، نشاندهنده سوءاستفاده آژانس برای اهداف سیاسی است.
آژانس با نادیده گرفتن همکاریهای بیسابقه ایران، به جای تمرکز بر گفتوگوی فنی، به ابزاری برای پیشبرد فشارهای سیاسی تبدیل شده است. ایران حتی پس از کاهش تعهدات برجامی خود در پاسخ به خروج آمریکا همچنان به بازرسان آژانس اجازه فعالیت داده و ۱۲۰ بازرس این نهاد در ایران حضور دارند. لغو انتصاب ۷ بازرس آژانس توسط ایران که در چارچوب حقوق کشورمان طبق موافقتنامه پادمانها انجام شد، بهانهای برای تشدید اتهامات علیه تهران شد، در حالی که این اقدام در مقایسه با سطح همکاری ایران ناچیز است. ضمن آنکه ایران در چارچوب قوانین پادمانی حق آن را دارد که برخی بازرسان را از ورود به تاسیسات هستهای منع کند، بویژه که اتهام جاسوسی آنها برای اسرائیل نیز مطرح بوده و اسناد آن نیز در اختیار ایران قرار گرفته است.
* استانداردهای دوگانه آژانس
یکی از بارزترین نمودهای سیاسیکاری آژانس، استانداردهای دوگانه این نهاد در قبال ایران و رژیم صهیونیستی است. در حالی که ایران با بالاترین سطح همکاری و شفافیت تحت نظارت آژانس قرار دارد، اسرائیل که عضو NPT نیست و دارای زرادخانه هستهای غیرقانونی است، از هرگونه بازرسی یا نظارت آژانس معاف بوده و حتی مورد انتقاد قرار نمیگیرد.
اسناد جدیدی که ایران از اسرائیل به دست آورده، شواهد تکاندهندهای از برنامه تسلیحات هستهای این رژیم ارائه میدهد. این اسناد نشان میدهد اسرائیل نهتنها بمبهای هستهای ساخته، بلکه در حال توسعه بمبهای هیدروژنی است؛ اقدامی که نقض آشکار قوانین بینالمللی محسوب میشود. این اسناد همچنین همکاری کشورهای اروپایی و ایالات متحده با اسرائیل در توسعه این تسلیحات را تأیید میکند که نشاندهنده حمایت غرب از یک برنامه هستهای غیرقانونی است. نکته حائز اهمیت این است که این اسناد، همکاریهای پنهان آژانس با اسرائیل علیه ایران را فاش کرده است. گزارشهای متعدد رژیم صهیونیستی به آژانس که حاوی ادعاهای دروغین علیه برنامه هستهای ایران بوده، عیناً در گزارشهای آژانس منعکس شده است.
سالهاست شواهد متعددی از جاسوسی بازرسان آژانس برای رژیم صهیونیستی و آمریکا به دست آمده است. در برخی بازرسیها، تجهیزات جاسوسی از بازرسان کشف شده و رفتار مشکوک آنها، مانند جستوجوی مختصات خاص در تورقوزآباد، نشاندهنده استفاده از اطلاعات جاسوسی اسرائیل بوده است. اسناد جدید ایران که به همکاریهای پنهان آژانس با اسرائیل اشاره دارد، نشان میدهد آژانس نهتنها از اطلاعات جاسوسی اسرائیل برای اتهامزنی به ایران استفاده کرده، بلکه گزارشهای این رژیم را بدون ارائه شواهد متقن در اسناد رسمی خود منعکس کرده است.
* پایبندی به NPT توجیهی برای ایران ندارد
تقسیم کار اخیر اروپاییها، آمریکا و آژانس علیه ایران، بخشی از یک استراتژی گستردهتر برای تشدید فشار بر تهران و آمادهسازی زمینه برای فعالسازی مکانیسم ماشه در شورای امنیت است. ایران بارها اعلام کرده آماده همکاری با آژانس است اما این همکاری باید در چارچوب احترام متقابل و بدون فشارهای سیاسی باشد.
ایران در پاسخ به این رفتار خصمانه، اعلام کرده مجموعهای از سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته را راهاندازی خواهد کرد؛ اقدامی که نشاندهنده عزم تهران برای حفظ حقوق هستهای خود است. ایران اکنون آماده بهکارگیری سانتریفیوژهای IR9 در چرخه غنیسازی خود است. ظرفیت غنیسازی این سانتریفیوژ ۵۰ سو است. استفاده از این سانتریفیوژ در چرخه غنیسازی، یک جهش بزرگ در این حوزه به شمار خواهد رفت. ضمن اینکه استفاده از این سانتریفیوژ امکان افزایش سطح غنیسازی را به بالاتر از ۶۰ درصد فراهم میکند. با این حال، ایران بارها تأکید کرده برنامه هستهایاش صلحآمیز است و در صورت احترام به حقوقش آماده مذاکره و همکاری است. در صورت ادامه فشارهای سیاسی، ایران گزینههای متعددی، از جمله کاهش بیشتر تعهدات برجامی یا حتی خروج از NPT را روی میز دارد. روز گذشته نیز اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه بار دیگر بر این موضع تاکید کرد: «اگر قرار باشد ایران ضمن همکاریهای متعدد با آژانس همچنان با رفتارهای غیرمنصفانه مورد برخورد قرار بگیرد، دلیلی برای اینکه همچنان خود را به تکالیف مندرج در NPT متعهد بداند وجود ندارد».
در کنار این موارد، یک گزینه معتبر برای واکنش ایران، کاهش ملموس دسترسیهای بازرسان آژانس است. ایران اکنون بیسابقهترین میزان دسترسیها را به بازرسان آژانس داده است. در واکنش به رفتار مغرضانه آژانس، ایران میتواند دسترسی این نهاد وابسته را به تاسیسات خود بشدت کاهشدهد.
یکی دیگر از گزینههای ایران، افتتاح و راهاندازی مراکز جدید غنیسازی است. این گزینه ایران نیز واکنش موثری به اقدامات آژانس و غرب است.