به عبارت دیگران
حکمتی از امام هفتم
امام موسی کاظم علیهالسلام فرمود: کسانی که در کودکی به اندازه کافی «بازی» نکرده باشند، در بزرگسالی عجول، شتابزده و بیظرفیت میشوند.
موسی بن جعفر(ع)/ وسائل الشیعه
محمد حر عاملی/ جلد ۶- صفحه ۳۶۲
***
تصمیم مؤتلفه اسلامی به اعدام منصور
در درون مؤتلفه بحرانی پیش آمده بود. چون رژیم اوضاع را در دست گرفته و همه مأیوس شده بودند... تصمیم گرفتند مؤتلفه اسلامی به ۲ بخش «تبلیغاتی - سیاسی» و به تعبیر آن روز «حاد» تقسیم شود؛ شورای مرکزی در قالب بخش سیاسی کار خودش را انجام دهد و بخش جدید در داخل خود انتخابات داشته باشد. شهید هاشم امانی، حاج ابوالفضل حاجحیدری، شهید صادق امانی، شهید مهدی عراقی، خودم و چند تن دیگر بدون ارتباط با بخش «سیاسی - تبلیغاتی» در بخش مسلحانه قرار گرفتیم... بالاخره دیماه تصمیم گرفته شد در مرحله اول محمدرضا شاه و در مرحله دوم ۱۱ چهره مملکتی همچون نخستوزیر، رئیس ساواک، رئیس شهربانی، رئیس مجلس شورا، رئیس مجلس سنا و... اعدام انقلابی شوند. به همین منظور برنامهای برای ترور شاه در نظر گرفته شد و مقدماتی نیز فراهم کردیم اما موفق به اجرای آن نشدیم، چون شاه بدل داشت و او را جای خود میفرستاد و اگر هم خودش جایی میرفت، برنامههایش را مدام تغییر میداد...
اواخر دیماه به این نتیجه رسیدیم که ترور شاه میسر نیست و باید مرحله دوم را اجرا کنیم که نفر اول از لیست ۱۱ نفره، نخستوزیر وقت حسنعلی منصور بود. ۳ دلیل برای ترور او ذکر شد: 1- او در واقع رئیس اجرایی کشور بود و امام را تبعید کرده بود، 2- پس از تبعید امام به ایشان اهانت کرده بود، 3- او در حال بستن یک قرارداد نفتی به ضرر ایران بود و در چنین شرایطی که اختناق در درون کشور وجود داشت و کسی نمیتوانست اظهار نظر کند، این کار او خیانت محسوب میشد.
حبیبالله عسکراولادی/ خاطرات حبیبالله عسکراولادی مسلمان / سیدمحمد کیمیافر
(تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1389)
صفحات 164 و 165
***
فضیلت نجف اشرف از زبان آیتالله کشمیری
مرحوم آیتالله سیدعبدالکریم کشمیری(ره) میفرمودند: «من اگر نجف بروم حالم خوب میشود؛ نجف چیز دیگری است، حتی مساجد کوچک آنجا دارای یک معنویتی است که مساجد بزرگ ایران مثل گوهرشاد خراسان آن معنویت را ندارد. در نجف ۳۶۰ پیامبر دفن هستند و در کربلا ۲۶۰ پیامبر. قبر حضرت آدم و نوح در کنار قبر امیرالمؤمنین علیهمالسلام است. آنقدر نجف مهم است که مانند مرحوم شیخ زینالدین مرندی که مجتهدی مسلم و با تقوا بود، گاهی میآمد جلو درب صحن امیرالمؤمنین علیهالسلام، آنجا که گداها مینشستند، مینشست. میگفتند: آقا اینجا خوب نیست!
میفرمود: اینجا جایی است که امام زمان«عج» و حضرت خضر علیهالسلام به طرف حرم میروند، من هم نشستهام تا شاید توجهی به من کنند».
سیدمصطفی علوی
باران معرفت / صفحه ۲۹۴
***
روزنامهای که قبایحِ دولت را نگوید روزنامه نیست
در شماره چهارم روزنامه «قانون»، به تاریخ غره شوال ۱۳۰۷ هجری قمری هم درباره مقام مطبوعات در دنیای امروز، خطاب به ناصرالدین شاه، چنین یادآوری شده بود: «روزنامه، سرچشمه تنظیمات دنیاست. بدون روزنامه، محال است که در ایران یک وزیر قابل ظهور بکند. بدون روزنامه، هیچ حق و فضیلتی نیست که از شر جهّالِ مقتدر محفوظ بماند. بدیهی است که مقصود از روزنامه، نه آن اوراقی است که به حکمِ وزرا، محضِ مداحی ایشان چاپ میشوند؛ آن اوراقی که باید مجبوراً حرکات و قبایحِ اولیایِ دولت را تمجید بکنند. آنها عوض اینکه محرک عدالت باشند، آلت تشویق سفاهت بزرگان و مایه مزید غفلت میشوند. روزنامهای که بخواهد یک ملتی را به حرکت بیاورد، باید خارج از اختیار وزرا، صاحب کلام آزاد و قادر نعرههای بلند باشد».
کاظم معتمدنژاد
مقالهنویسی در مطبوعات/ صفحه ۱۶
***
از سنگ مزار من مپرس!
شاخه خشكم، ز پاییز و بهار من مپرس
مردهام، از صبح و شام روزگار من مپرس
آفتابی بر لب بامم، در آفاقم مجوی
جلوهای از طالع بیاعتبار من مپرس
سر خط مضمون افسوسم، بر این حیرتبیاض
جز ندامت سطری از شعر و شعار من مپرس
سر به پیش افكنده دارم پیش سربازان عشق
سرفرازی از سرِ زانو سوار من مپرس
زخم صد مرهم به جان دارد درخت طاقتم
سایه واگیر از سرم! وز برگ و بار من مپرس
استخوان بشكستهام، وز مومیایی بینیاز
گم شدم در خویش، از سنگ مزار من مپرس
در بیابان طلب آوارهام چون گردباد
آشیان بر باد دادم، از غبار من مپرس
غفلت خوشباوریها را غرامت میدهم
از جفای دشمن و از مهرِ یار من مپرس
داستانپرداز عصر غربت انسان منم
نغمهای بشنو، ز درد اضطرار من مپرس
چشم در راه امیدی همچنان بنشستهام
قصه كوته كن، حمید! از انتظار من مپرس
حمید سبزواری