17/تير/1404
|
04:27
۲۲:۰۲
۱۴۰۴/۰۳/۲۶
والیبال ایران ۳ بر ۲ موفق به شکست اوکراین شد

کامبک با ایمان

والیبال ایران، پس از ۳ شب و روز خاکستری، بالاخره یکشنبه شب
در ریو رنگ پیروزی دید. تیم‌ ملی والیبال ایران، با تمام زخم‌هایی که از ۳ شکست قبلی خورده بود، رو به تور ایستاد، نفس گرفت، مشت کرد و بالاخره پیروز شد. نه مقابل ایتالیا یا لهستان، که برابر تیمی با مختصاتی شبیه خود؛ اوکراین.
درست همان اوکراینی که یک سال پیش در انتخابی المپیک، بی‌محابا و بدون تعارف ۳ بر صفر ما را برد اما این بار ایران با مردی به نام «روبرتو پیاتزا» روی نیمکت، تسلیم نشد. ۲ بر یک عقب افتاد اما برگشت. برگشت تا نشان دهد هنوز در والیبال، غیرمنتظره‌ها زنده‌اند.
دست اول، انگار هنوز غبار شکست‌ها از شانه تیم‌ ملی پاک نشده بود. تیم‌ ملی با چهره‌ای مردد و ناهمگون وارد زمین شد و همان‌طور که انتظار می‌رفت، در امتیازات پایانی دست اول کم آورد؛ اوکراین ۳۰-۲۸ پیروز شد اما در دست دوم، شمه‌ای از والیبال واقعی ایران را دیدیم. نظم نسبی، سرویس‌هایی هدف‌دار و دفاع‌هایی که اگر چه شاهکار نبود اما قابل اتکا نشان داد که ایران هنوز نفس دارد. ۲۵ بر ۲۰؛ یک دست، یک جواب، یک اخطار.
با این حال، دست سوم دوباره به شیوه همیشگی ما بازگشت: تلاش زیاد، نتیجه کم. ۲۵ بر ۲۲ باختیم اما این بار، حس ناامیدی در تیم موج نمی‌زد. انگار پیاتزا با زبان ایتالیایی‌اش حرفی ‌زده بود که اثر کرده بود. دست چهارم را مردانه گرفتند، ۲۵ بر ۲۱، تا کار به همان جایی برسد که معمولا قلب‌های ایرانی را به تپش می‌اندازد: دست پنجم.
دست پنجم، دست جبران بود. از همان امتیاز اول، لبخند بازیکنان، جدیت پیاتزا و نگاه خیره‌ کاپیتان، نوید پایان شب‌های بی‌برد را می‌داد. اوکراین که در ۲ دست برتری‌اش، از سرویس‌های هدف‌دار و حمله‌های سریع سود برده بود، در این دست سردرگم شد. ایران بدون مکث و تردید، سریع و خونسرد، ۱۵ بر ۹ پیروز شد.
این نخستین برد ما در لیگ ملت‌های امسال بود. یک برد در ۴ بازی اما بردی که شاید قطب‌نما را دوباره تنظیم کند. بازیکنان تیم‌ ملی که تا دیروز در فضای مجازی آماج حملات بودند، فرصت کوتاهی برای نفس کشیدن پیدا کردند. نه اینکه همه‌ چیز گل و بلبل شده باشد، نه! اما در میدانی که شکست‌ها از سر و کول تیم بالا می‌رفت، همین یک پیروزی مثل نوری کم‌رمق در تاریکی بود.
در پایان هفته اول، ایران حالا با یک برد و ۴ امتیاز، چند پله در جدول بالا آمد؛ نه آنقدر که ما را امیدوار کند به فینال اما آنقدر که بگوید هنوز زنده‌ایم. حالا چشم‌ها به بلگراد است. جایی که هفته دوم لیگ ملت‌ها برگزار می‌شود و ایران باید به مصاف تیم‌های صربستان، آرژانتین، آلمان و هلند برود. آزمون‌هایی جدی‌تر، سنگین‌تر و خشن‌تر.
بازی با اوکراین شاید برای ما یک بازگشت بود؛ بازگشت به نفس اما هنوز راهی دراز در پیش است تا دوباره به آن تیم مغروری که دنیا از والیبال ایران می‌شناخت، تبدیل شویم.

***
پایان خوش ریو؛ بازگشت ایران

بعضی بردها بیشتر از امتیاز جدول می‌ارزند. نه فقط برای آن عددی که در رنکینگ جهانی ثبت می‌شود، بلکه برای آن چیزی که در دل یک تیم، در جان یک ملت و در چشم‌های منتظر جریان پیدا می‌کند. تیم‌ملی والیبال ایران، بعد از ۳ بازی تلخ و ۳ شکست تلخ‌تر، بالاخره در چهارمین مسابقه‌اش در لیگ ملت‌های ۲۰۲۵، طعم پیروزی را چشید؛ و این طعم، در گرمای ریودوژانیرو، شیرین‌تر از همیشه بود.
روبرتو پیاتزا، مردی که در ۳ بازی نخست، هدایت تیمی را برعهده داشت که بیشتر شبیه میدان مین بود تا تیم، بالاخره دید دست‌پختش جواب می‌دهد. ایران در ۳ بازی اول، مقابل غول‌هایی مثل برزیل، آمریکا و اسلوونی، حتی برای ایستادن روی پا هم تقلا می‌کرد. اما در بازی چهارم، با تنی خسته، روحی زخمی و جایگاهی در قعر جدول، رو در رو شد با اوکراینی که سال گذشته، در انتخابی المپیک، بدون رحم، ما را 3 بر صفر برده بود.
اما این بار، ماجرا فرق داشت. ایران، نه فقط برای بقا در جدول، که برای حفظ اعتبار، حیثیت و شاید حتی برای حفظ امید ایستاده بود. تیمی که از صبح بازی خبر داشت که ترکیه چین را برده و ما ته‌ جدول رفته‌ایم، دیگر چیزی برای از دست‌ دادن نداشت. پس رفتند برای برد، برای جنگ، برای برگشتن به زندگی.
۵ دست، ۵ پرده از یک نمایش پرتنش و پرغرور. دست اول را اوکراین برد، دست دوم را ایران. دست سوم دوباره عقب افتادیم و دست چهارم برگشتیم؛ و همه چیز رسید به همان جایی که والیبالی‌ها خوب می‌شناسند: دست پنجم، دست مرگ و زندگی.
اما این بار، ما بودیم که زنده‌تر به‌نظر می‌رسیدیم. ۱۵ بر ۹. ایران بازی را برد. پیروزی نه از سر اتفاق؛ که از سر بلوغ.
اما ماجرا به همین‌ جا ختم نشد. در دنیای والیبال، بردها بلافاصله پاداش دارند. فدراسیون جهانی والیبال بلافاصله بعد از پایان بازی، رنکینگ جهانی را به‌روزرسانی کرد؛ ایران ۷ امتیاز ارزشمند به‌دست آورد و فاصله‌اش با تیم سیزدهم جهان – یعنی همین اوکراین – کمتر شد. این برد، هم حیثیتی بود، هم رتبه‌ای. مثل مشت بر شیشه‌ اعتمادبه‌نفس که حالا ترک‌هایش ترمیم شده‌.
از منظر جدول لیگ ملت‌ها نیز، تیمی که تا صبح همین بازی آخر، ته‌ جدول بود، حالا دوازدهم است. ۶ پله صعود، فقط با یک برد؟ بله! وقتی برد از جنس بازگشت باشد، زمین هم خودش را جابه‌جا می‌کند.
و این تازه شروع ماجراست. تیم‌ملی ایران حالا باید برای هفته دوم آماده شود. مقصد: بلگراد. حریفان: صربستان، آرژانتین، آلمان و هلند. رقبا آسان نیستند اما حالا حداقل یک چیز داریم که تا همین دیروز نداشتیم: امید.
روبرتو پیاتزا، سرمربی آرام و خوش‌فکر ایتالیایی، حالا لبخند می‌زند. نه از سر غرور، بلکه از سر اینکه تیمش بالاخره نفس کشید. او هنوز در ابتدای راه ساختن یک ایرانِ تازه در والیبال است؛ تیمی که جوان است، پرخطاست اما اگر بایستد، اگر بجنگد، می‌تواند دوباره بدرخشد.
هفته نخست، با همه تلخی‌هایش، با تمام شکست‌هایش، حالا با یک پایان خوش تمام شده. ریو، برای والیبال ایران، فقط شهری در برزیل نبود؛ میدان آزمون بود. و حالا که این آزمون را – در آخرین لحظه – با سربلندی پشت‌ سر گذاشتیم، شاید باید بگوییم: ایران برگشته. نه کامل، نه بی‌نقص اما برگشته.

ارسال نظر
پربیننده