05/تير/1404
|
04:21
۲۱:۳۲
۱۴۰۴/۰۴/۰۴
لجستیک قوی در جنگ 12 روزه با تمرکز بر تأمین کالاهای اساسی دسیسه های دشمن برای بحران آفرینی را با شکست مواجه کرد

در مسیر دفاع میهنی

گروه اقتصادی: وقتی آژیر خطر در آسمان‌ها طنین انداخت و نگاه‌ها به خط مقدم دوخته شد، کسی تصور نمی‌کرد تعدادی از قهرمانان این نبرد، پشت فرمان کامیون‌ها، در صف‌های بارگیری بنادر و در دل شب‌های جاده باشند. در هیاهوی جنگ ۱۲ روزه، حمل‌ونقل ایران آرام و بی‌ادعا، چرخ اقتصاد را چرخاند؛ نه با شعار، که با عمل. این داستان، حکایت تاب‌آوری‌ بی‌وقفه‌ای است که موتور معیشت مردم را خاموش نکرد. در روزگاری که جنگ دیگر صرفاً در میدان نبرد نظامی خلاصه نمی‌شود و تهدیدات امنیتی تا ژرفای ساختارهای اقتصادی و اجتماعی کشورها نفوذ می‌کند، تاب‌آوری و کارآمدی نظام حمل‌ونقل به شاخصی تعیین‌کننده در ترازوی مقاومت ملی بدل شد. نبرد ۱۲ روزه‌ای که رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداخت، به‌رغم جلوه‌های نظامی، ماهیتی عمیقاً اقتصادی و روانی داشت. هدف آشکار آن، بر هم زدن آرامش عمومی، آسیب به اعتماد ملی و اختلال در زنجیره تأمین کالاهای اساسی بود. با این حال، ایران نه‌تنها این هجمه را با موفقیت دفع کرد، بلکه نمایش تحسین‌برانگیزی از انسجام لجستیکی، هماهنگی اجرایی و مشارکت مردمی را در سطحی مثال‌زدنی ارائه داد. حمل‌ونقل، ستون فقرات پنهان اقتصاد در شرایط بحرانی است. دشمن با بهره‌گیری از جنگ روانی و فشار بیرونی، کوشید نقطه ‌ضعف اقتصادی کشور را در گذرگاه‌های ورودی مانند بنادر هدف قرار دهد. با این حال، سامانه حمل‌ونقل جاده‌ای کشور در واکنشی برق‌آسا و سازمان‌یافته، نه‌تنها از اختلال در تأمین جلوگیری کرد، بلکه با افزایش ظرفیت انتقال کالا توانست اطمینان عمومی را نیز بازآفرینی کند.   
* لجستیک به ‌‌عنوان بازوی کنشگر مدیریت بحران
در غیاب سازوکار حمل‌ونقل، هیچ سیاستی در حوزه تأمین یا توزیع امکان تحقق نمی‌یابد. آنچه در این بحران نمایان شد، هم‌افزایی راهبردی میان دولت، مجلس و بخش خصوصی بود؛ پیوندی که به پایداری قیمت‌ها، کاهش نوسانات روانی بازار و تثبیت مسیر عرضه کالاهای استراتژیک منتهی شد. زنجیره تأمین صرفاً متکی به تجهیزات نیست، بلکه وابسته به اراده و ایثار شبکه انسانی‌ای است که آن را به حرکت درمی‌آورد. رانندگان کامیون، اپراتورهای بارگیری، ناظران عملیاتی و کارکنان بنادر، در این ۱۲ روز نقشی فراتر از وظایف اداری ایفا کردند. آنان به‌ مثابه رزمندگان اقتصادی، با کمترین استراحت و بیشترین فداکاری، موتور اقتصادی کشور را روشن نگه ‌داشتند.  
* زیرساخت در برابر شایعه؛ پاسخگویی به‌ جای بحران
در شرایطی که فضای رسانه‌ای مملو از شایعات درباره کمبود اقلام ضروری بود، داده‌های مستند از عملکرد ناوگان حمل‌ونقل و بنادر، تصویری متفاوت به نمایش گذاشت. تنها در روز اول تیرماه، انتقال بیش از ۱۰۷ هزار تن کالای اساسی ظرف کمتر از یک شبانه‌روز ثبت شد؛ دستاوردی که بدون سامانه‌های دیجیتال، خطوط مواصلاتی منسجم و طراحی چندلایه، قابل تحقق نبود. یکی از اهداف کلیدی دشمن، ضربه به کریدورهای ورودی کشور بود. با این حال، در میانه بحران، بندر امام خمینی(ره) با پذیرش ۹ فروند کشتی حامل بیش از ۵۴۰ هزار تن کالای اساسی، به نماد روشنی از مقاومت و استمرار تبدیل شد. کارآمدی این بندر در تخلیه و تخصیص کالا، نقشی کلیدی در حفظ آرامش در بازار ایفا کرد. این موضوع نشان داد رانندگان کامیون‌، سربازان خاموش پایداری اقتصادی در جنگ‌های نوین هستند و موفقیت نه‌فقط با توان نظامی، بلکه با ظرفیت‌های پنهان در ساختارهای غیرنظامی رقم می‌خورد. تجربه ۱۲ روز اخیر در ایران، بازتابی از این واقعیت بود که کامیونداران، کارگران بندری و متخصصان حمل‌ونقل، در صف نخست دفاع از معیشت مردم ایستاده‌اند. این رخداد، الگویی از «مقاومت زیرساختی» بود؛ مدلی که در آن لجستیک نه‌تنها در خدمت توسعه، بلکه در خدمت دفاع از موجودیت اقتصادی کشور قرار می‌گیرد. اگر موشک‌ها زبان قدرت سختند، چرخ‌های کامیون‌ها تجلی صبر، سازمان‌دهی و تاب‌آوری‌اند. 
* از تاب‌آوری داخلی تا بازدارندگی منطقه‌ای؛ حمل‌ونقل به‌مثابه قدرت نرم
در دوران جنگ‌های ترکیبی یا هیبریدی که ابزارهای اقتصادی، سایبری، رسانه‌ای و روانی همزمان به‌کار گرفته می‌شوند، یک نظام حمل‌ونقل پایدار می‌تواند کارکردی فراتر از یک ابزار اجرایی داشته باشد.
زیرساخت‌های حمل‌ونقل در چنین شرایطی تبدیل به «مصداقی از توان حکمرانی» می‌شود؛ توانایی‌ای که پیام آن به فراسوی مرزها نیز مخابره می‌شود. دشمنی که نتواند زنجیره تأمین کشوری را مختل کند، در سایر جبهه‌ها نیز دچار تردید راهبردی خواهد شد. کارکرد مؤثر و بی‌وقفه سیستم حمل‌ونقل در این بحران، به افزایش سطح اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت انجامید؛ سرمایه‌ای که در دوره‌های بحرانی بسیار تعیین‌کننده است. مردم زمانی به وعده‌های دولتی اعتماد می‌کنند که کالاهای مورد نیاز خود را بموقع، با قیمت مناسب و در دسترس ببینند. از این منظر، کامیون‌ها نه‌تنها حامل کالا، بلکه حامل اعتبار ملی‌اند. 
* پیوند راهبردی حمل‌ونقل با امنیت غذایی و اقتصادی
 با توجه به سهم بالای واردات کالاهای اساسی از طریق بنادر، هرگونه اختلال در ناوگان حمل‌ونقل می‌تواند مستقیماً به امنیت غذایی و ثبات اقتصادی کشور آسیب برساند. این تجربه بار دیگر نشان داد حمل‌ونقل نباید تنها به عنوان بخش پشتیبان اقتصاد، بلکه باید در سطح سیاست‌گذاری کلان امنیتی و اقتصادی دیده شود. بویژه در برنامه‌ریزی توسعه‌ای، سرمایه‌گذاری در خطوط مواصلاتی، ناوگان نوین و سامانه‌های مدیریت هوشمند باید در اولویت باشد. 
* مدل ایرانی پایداری در جنگ ترکیبی
تجربه اخیر، مدلی موفق و بومی از تاب‌آوری در شرایط جنگ ترکیبی را ترسیم کرد؛ مدلی که 3 مؤلفه کلیدی در آن به‌ صورت درهم‌تنیده عمل کردند: زیرساخت‌ پیشرفته، شبکه انسانی جهادی و هماهنگی نهادی پویا. در این چارچوب، حمل‌ونقل نه‌تنها ضامن استمرار جریان معیشت بود، بلکه به یک نماد قدرت تبدیل شد؛ قدرتی که در چرخ‌های کامیون‌ها، در صفوف بارگیری شبانه و در سکوت بی‌ادعای رانندگانی متجلی شد که در دل تهدید، اقتصاد کشور را بر دوش کشیدند. 
* دیپلماسی لجستیکی؛ بستر نفوذ منطقه‌ای و همکاری چندجانبه
تجربه بحران اخیر نشان داد ظرفیت حمل‌ونقل نه‌تنها در فضای درون‌مرزی، بلکه در سطح روابط منطقه‌ای نیز تعیین‌کننده است. دیپلماسی لجستیکی، مفهومی است که با تکیه بر توان صادراتی، زیرساخت‌های مرزی و کریدورهای بین‌المللی، می‌تواند ابزار مؤثری برای ارتقای نقش ژئو‌اکونومیک ایران در غرب آسیا باشد. توانمندی در جابه‌جایی بی‌وقفه کالا در دوران تهدید، پیام روشنی برای همسایگان و شرکای منطقه‌ای دارد: ایران شریک قابل اتکایی در دوران ناپایداری است. آنچه تجربه جنگ ۱۲ روزه را ارزشمندتر می‌کند، عبور از سطح واکنشی به مرحله پیش‌دستانه در طراحی لجستیکی است. این یعنی ساختار حمل‌ونقل کشور باید به‌ گونه‌ای سامان یابد که پیش از بحران، آمادگی عملیات داشته باشد. طراحی سناریوهای احتمالی، آموزش شبکه انسانی، ایجاد ذخایر راهبردی و توسعه مسیرهای جایگزین، پایه‌های این تاب‌آوری پیش‌دستانه‌ است؛ راهبردی که کشور را از «مدیریت بحران» به ‌سوی «مهار بحران پیش از وقوع» رهنمون می‌کند. حمل‌ونقل نه‌تنها در نقش واسط بین بندر و بازار، بلکه در زنجیره ارزش تولید داخلی نقش‌آفرینی می‌کند. تثبیت نرخ کرایه، به‌‌روزرسانی ناوگان، حمایت از رانندگان در برابر فشارهای تورمی و تسهیل در صدور بارنامه، همگی مستقیماً بر قیمت نهایی کالا تأثیرگذار است. از این‌ رو، نوسازی و توانمندسازی این بخش نباید صرفاً به ‌‌عنوان هزینه دیده شود، بلکه سرمایه‌گذاری مستقیم در ثبات تولید و رفاه عمومی تلقی می‌شود. 
* رسانه و روایت‌سازی از تاب‌آوری اقتصادی
جنگ‌های ترکیبی در عصر رسانه، بشدت متکی بر روایت‌سازی‌اند. همان‌طور که دشمن کوشید تصویر بحران در تأمین کالا را برجسته کند، رسانه‌های داخلی نیز باید روایت عملکرد مقتدرانه ناوگان حمل‌ونقل را زنده نگه دارند. ساخت مستندها، گزارش‌های میدانی و مصاحبه با بازیگران صحنه حمل‌ونقل می‌تواند اعتماد اجتماعی را تثبیت کرده و تجربه ملی تاب‌آوری را به بخش‌های دیگر نیز تعمیم دهد. در پرتو تحولات جهانی، تحریم‌ها، تغییر محورهای تجاری جهانی و تغییرات اقلیمی، منطقه ما نیازمند مرکزیتی با ظرفیت بالای لجستیک است. ایران با موقعیت ژئوپلیتیک ویژه و زیرساخت‌هایی که حتی در بحران نیز عملکرد موفقی داشته‌اند، می‌تواند نقش هاب حمل‌ونقلی و ترانزیتی منطقه‌ای را ایفا کند؛ نقشی که مستلزم اراده سیاسی، دیپلماسی اقتصادی فعال و سرمایه‌گذاری هدفمند است.

ارسال نظر
پربیننده