موسای انقلاب و جادوی فرعونی غرب
محمد رستمپور: «کوچکنمایی و بزرگنمایی». اگر بگوییم عملیات روانی عبارت است از همین ۲ تکنیک، گزاف نگفتهایم. عملیات روانی در راهبرد و تکنیک، در آفند و پدافند بیش از ۷۰ تکنیک را در برمیگیرد، از ۱۹۴۰ تا امروز. پس از آنکه کشورهای پیروز در جنگ دوم جهانی دریافتند آلمان نازی بیش از توانایی بر تصویر تکیه داشته. با این همه و بهرغم دارا بودن غرب از رسانهها و دانشکدههای پرشمار، آنچه امروز غرب به آن تکیه کرده، همان ۲ تکنیک کوچکنمایی و بزرگنمایی است. دستکاری در اندازه و عمق واقعیت و بازنمایی و روایت منحرفانه با هدف گذر از لایههای شناخت ذهنی افکار عمومی، هدف عملیات روانی است. با تکثر رسانهها و تلویزیونها، اندکاندک عملیات روانی با مکتب تغییر رفتار در علوم اجتماعی ترکیب شد و از میدان رزم به ساحتهای دیگر بویژه سیاست راه یافت. این تسری، برخی تکنیکهای دیگر مانند تکرار، دروغ بزرگ و افشاگری را به شماری بیش از کوچکنمایی و بزرگنمایی رساند اما ۳ جنگ ویرانگر که در پی ساخت نظم امنیتی جدیدی در جهان است، یعنی جنگ روسیه و اوکراین، جنگ رژیم صهیونیستی و غزه و حالا جنگ ۱۲ روزه آمریکا و اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران، دوباره تکنیکهایی بنیادین را در دستور کار طراحان قرار داده است. از ساعات نخست جنگ، القای اختلاف و چندقطبی، تلاش برای ترسیم جنگ به عنوان یک جنگ غیرمردمی و حکومتی از سوی دستگاه عملیات روانی غرب و سانسور و تحریف در رسانهها و پلتفرمها به اولویت جدی رژیم صهیونیستی تبدیل شد. در نقطه مقابل، توضیح و روشنگری و ابهامزدایی و در یک معنای بالاتر، تبیین در پی آن است که عملیات روانی سهمگین مسموم رقیب را خنثی کند. با این مقدمه باید تصریح کرد سومین پیام ویدئویی رهبر انقلاب از ابتدای جنگ واجد نکاتی اساسی است که باید از نظر رسانهای به آن توجه و اعتنا کرد. اولا این پیام، غیر از متن و ویدئو، خنثیکننده شایعات پرشماری بود که بویژه پس از ترور فرماندهان نظامی یه جامعه ایران تزریق شده بود. پس از روز نخست نبرد، ۲ انگاره اساسی در دستور کار ماشین دروغ رژیم قرار گرفت: اولی به توانایی ایران در پاسخگویی به حملات تروریستی اشغالگران قدس بازمیگشت و دومی از سلامتی و تندرستی رهبر انقلاب میپرسید. حتی پیامهای اول و دوم حضرت آیتالله خامنهای هم دشمن را از کار روی شخص و شخصیت رهبر حکیم انقلاب منصرف نکرد. با آنکه اندیشکدههای معتبری مانند استراتفور در گزارشهای تفصیلی، امکان تغییر نظام را رد کرده بودند، بنیادها و نهادهای اسرائیلی تلاش کردند از پرداختن به رهبر انقلاب کناره نگیرند و چنین القا کنند که مهمترین مانع تغییر نظام، شخص رهبری است. این خط در ادامه همان دوگانه رفاه/ جنگی است که بر مقاومت شخص آیتالله خامنهای بر حفظ حق مسلم غنیسازی تاکید داشت؛ چیزی که نتانیاهو و حسابهای کاربری رژیم در شبکهها و پیامرسانها بارها و بارها در آن دمیده بود و مقصرسازی رهبر انقلاب را در نظر داشت. دومی تبادرند وضعیت فرماندهی رهبر انقلاب با راهبری جنگ و هدایت شهید سرافراز سیدحسن نصرالله با تکیه بر حسابهای ناشناس و جعلی شبکههای اجتماعی بود. با ادامه ترورها هر گونه حماسهآفرینی نیروهای جانبرکف ایران در انهدام تأسیسات نظامی و مقرهای حیاتی رژیم با عبور از پدافند 7 لایه گنبد آهنین، ابتدا با سانسور و بایکوت و در ادامه با تکنیک انحرافسازی روبهرو شد. در سومین مواجهه، دستکاری کلمات و استفاده از واژگانی که تیزی و هدفمندی پیام رهبری را کند سازد، در اولویت قرار گرفت. بازتاب بیانات رهبر انقلاب در سومین پیام ویدئویی نشان میدهد رسانههایی مانند آسوشیتدپرس و تایم که موافق حمله نظامی آمریکا به ایران بودند، اولا تعابیری همچون «ایران اسرائیل را له کرد و به آمریکا سیلی سختی زد»، اصلا بازتاب ندادند، همچنین برای پوشش سخنان ایشان از کلمه «ادعا» (Claim) استفاده کردند اما گروه دوم رسانهها مانند آکسیوس که مخالف حمله نظامی آمریکا بودند، اتفاقا سعی کردند تصریحات آیتالله خامنهای را با کلمه «اظهار یا اعلان» (Declare) توصیف کنند.
فهرست طولانی اهداف حملات ویرانگر موشکی ایران به نقاط حساس و کلیدی حکمرانی رژیم صهیونیستی مانند موسسه وایزمن که بر اساس یک برآورد، ۵۷۲ میلیون دلار خسارت بر جای گذاشته، نشان میدهد باید دایرهای فراگیرتر از آنچه تایملاین رسانههای غرب در برمیگیرد، ترسیم کرد تا حقانیت ایران در دفاع مشروع از حریم سرزمینی و حق مسلم در غنیسازی تثبیت شود و کوچکنمایی توان ایران و بزرگنمایی قدرت رژیم صهیونیستی و حتی آمریکا تضعیف شود؛ استفاده از چهرههای رسانهای جریان آلترناتیو که در رسانههای اجتماعی، صدای بلندتری دارند، تلاش برای ارتباط با رسانههای منطقهای بویژه رسانهای مانند میدلایستآی، همچنین تلاش برای تقویت مواضع و اظهارات چهرههای دیپلماسی ایران مانند نماینده ایران در سازمان ملل، نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و وزیر امور خارجه با وزنهها و اهرمهای ادبی و معنایی میتواند بار روانی عملیات رسانهای رقبا از رژیم صهیونیستی گرفته تا کشورهای اروپایی و آمریکایی را کمتر کند. در حالی که رژیم صهیونیستی در توئیتر فارسی، حداقل ۴ حساب کاربری فارسی دارد، وزارت امور خارجه ایران هیچ حساب کاربری به زبان عبری ندارد. همچنین باید از نبود حساب کاربری وزارت خارجه به زبان انگلیسی در اینستاگرام و یوتیوب سخن گفت. برای ترسیم ابعاد واقعی جنگی که در جریان است، به پویایی و نیرومندی بیشتری نیاز است. علاوه بر این، برای مقابله با «کوچکنمایی» و «بزرگنمایی» به فعالسازی داراییهای مردمی در داخل و خارج کشور نیاز است. بهرهمندی از غیرتورزی و حمیت انبوه ایرانیان ساکن خارج از کشور در دفاع از میهن و فراخوان دلسوزان داخل کشور با هدف یکپارچهسازی و ساماندهی، همچنین برطرفسازی خلأهای ذهنی و اختلافات روشی نیز اهمیت مضاعف دارد. تعریف کنش برای فعالان رسانهای و جبههسازی در برابر روایتسازی غرب علیه ایران، اگر اهمیتی بیش از بازآرایی نظم امنیتی جدید کشور نداشته باشد، کمتر از آن نیست.