10/تير/1404
|
23:45
۲۱:۵۳
۱۴۰۴/۰۴/۰۷
دختران ایران در آستانه بزرگ‌ترین دوئل تاریخ

در اردن، با رؤیا

زهره فلاح‌زاده: هر وقت پای فوتبال زنان ایران به میان آمده، قصه‌ای از زخم و صبر و امید با هم گره خورده. تیمی که همیشه در حاشیه بود، همیشه پشت پرده، همیشه با کمترین سهم از امکانات اما هر بار همین تیم، از دل خاکستر، داستانی نوشت که همه را حیرت‌زده کرد.
حالا دوباره همان داستان در حال تکرار است؛ این بار در امان، شهری که طعم تلخ شکست از زنان ایران را هنوز فراموش نکرده. جایی که قرار است ملی‌پوشان ما با کمترین آمادگی و بیشترین تردید، دوباره برای یک رویا بجنگند: صعود به جام ملت‌های آسیا 2026 در استرالیا.
اگر مردان فوتسال و فوتبال ایران، سال‌هاست بلیت جام ملت‌ها را رزرو شده می‌دانند، برای زنان فوتبال، هر تورنمنت، یک جنگ واقعی است. از همان سال‌های دور، از 1975 تا 2008، حتی مجوز ورود به رقابت‌ها را هم نداشتند. بعد، با هزار اما و اگر، قدم به قدم پیش رفتند تا سرانجام در دوره قبل، با بردی شجاعانه در ضربات پنالتی برابر اردن، قفل لعنتی صعود را شکستند و به جام ملت‌ها رسیدند.
این روزها، تیم ‌ملی زنان ایران اصلاً در وضعیت خوبی نیست. تمرینات نصفه و نیمه، لغو اردوها، از دست رفتن فیفادی‌ها و البته مصدومیت ستاره‌هایی مثل عارفه سیدکاظمی، هاجر دباغی و مونا حمودی، همه و همه مثل یک کمربند، راه تیم را احاطه کرده‌.
اما مگر این اولین ‌بار است که فوتبال زنان ایران با دست خالی به میدان می‌رود؟ نه! هر بار همین بوده: کمبود بودجه، زمین تمرین فرسوده، لباس‌های بی‌کیفیت، امکانات پزشکی حداقلی. اما این دخترها یاد گرفته‌اند چطور وسط همه این کمبودها، به میدان بروند و بجنگند.
در مقدماتی امسال، ایران با اردن، لبنان، سنگاپور و بوتان هم‌گروه است. فقط یک تیم به جام ملت‌ها می‌رسد و همه نگاه‌ها به اردن دوخته شده؛ تیمی که در خاک خودش می‌خواهد انتقام بگیرد. اردن همان تیمی است که بارها ما را شکست داده، همان‌قدر که شکست خورده. حالا با امتیاز میزبانی، انگیزه مضاعف دارد. تقابل روز شنبه 28 تیر، شاید مهم‌ترین نبرد تاریخ فوتبال زنان ایران باشد؛ یک فینال زودرس، یک دوئل حیثیتی.
مرضیه جعفری، زنی که در لیگ باشگاهی ثابت کرده جسارت و قدرت مدیریت دارد، حالا به بزرگ‌ترین آزمون دوران مربیگری‌اش رسیده. او می‌خواهد از تمام خاکستری که دور این تیم پیچیده، ققنوسی بسازد برای پرواز به استرالیا.
تیم ملی زنان ایران هیچ‌وقت تیم آماده‌ای نبوده اما همیشه در لحظات حساس، کاری کرده که هیچ‌ کس باور نمی‌کرد. مثل همان شب عجیب در امان، وقتی بعد از تساوی، در پنالتی‌ها ایستادند و طلسم را شکستند. 
این بار، کار سخت‌تر از همیشه است. رقبا بیدارتر شده‌اند، اردن زخم خورده، لبنان و سنگاپور جاه‌طلب و بوتان هرچند روی کاغذ ضعیف است اما در این سطح از مسابقات، هیچ حریفی ساده نیست.
برنامه بازی‌ها دقیقاً مثل یک فیلم مهیج است: شروع با سنگاپور در 19 تیر، بعد بوتان، بعد لبنان و در آخر، همان دوئل مهم با اردن. هر بازی یک فینال است. هر گل، حکم نفس تازه برای زنده‌ ماندن رویاها را دارد.
برای ما که از «همیشه محروم‌ها» بودیم، این مسابقات فقط یک انتخابی ساده نیست. هر قدم، یک مبارزه نمادین با تمام موانعی است که سال‌ها روی سر فوتبال زنان ایران سایه انداخته‌اند. از نگاه‌های سنگین تا انگشت‌های اتهام، از سر و صداهای بی‌رحم رسانه‌ای تا وعده‌های نیم‌بند مسؤولان.
این تیم، تیمی است که هیچ‌ چیزش شبیه تیم‌های ملی‌ پرزرق‌وبرق نیست اما همان تیمی است که بیش از هر تیم دیگری شایسته ایستادن روی سکوی افتخار است.
حالا دوباره در امان، همان جغرافیای تلخ و شیرین، همان جایی که نخستین جشن تاریخی را برپا کردیم، فرصت دیگری فراهم شده تا یک رویا دوباره زنده شود. شاید این دخترها آماده‌ترین تیم تاریخ نباشند اما مطمئناً جسورترین‌ هستند.
این‌ بار هم مثل همیشه، همه‌ چیز علیه آنهاست ولی دقیقاً همین‌جاست که فوتبال زنان ایران معنا پیدا می‌کند: برخاستن وقتی هیچ‌ کس فکرش را هم نمی‌کند، ایستادن وقتی هیچ‌ کس انتظار ندارد.
دختران ایران در امان با یک رویا قدم برمی‌دارند؛ رویایی که شاید در زمین حریف، جشن صعودش برپا شود. این همان قصه‌ای است که از دل کوچه‌ها و حیاط مدرسه‌ها آغاز شد و حالا در آستانه نوشتن یک حماسه دیگر است. قصه‌ای از جنس جسارت، امید و تاریخ‌سازی.

ارسال نظر
پربیننده