مقاومت روی استیج باب ویلان
میلاد جلیلزاده: یکی از اصلیترین پدیدههایی که پس از توفان الاقصی رخ نمود و تاثیرات آن همچنان امتداد یافته، بیاعتبار شدن یا حتی میتوان گفت سقوط آزاد رسانههای جریان اصلی غرب به لحاظ تاثیرگذاریشان روی افکار عمومی دنیاست. سالها بود که صهیونیستها را به عنوان صاحبان اصلی و سیاستگذاران پشت پرده مهمترین رسانههای دنیا میشناختند و به نظر میرسید که هیچ نیرویی یارای مقابله با این یکدستی محض را ندارد. این رسانهها اما بهسرعت طی همین ایام اعتبار و تاثیرشان را از دست دادند، طوری که امروز نمیتوان تصور کرد فیلمهایی مثل «فهرست شیندلر»، «پیانیست» یا «کتاب سیاه» درباره هولوکاست یهودیان تولید شوند و تقریبا در سراسر دنیا به عنوان برترین و تاثیرگذارترین آثار سینمایی جا بیفتند یا کتابهایی با این موضوع به عنوان آثار برتر ادبی معرفی شوند و خود سرزمین اشغالی به عنوان نقطهای از منطقه غرب آسیا جا بیفتد که در میان جماعتی متحجر، محملی آزاد و مترقی برای تولید و انتشار موسیقی است. امروز هرجا صحبت از نسلکشی شود، نام خود صهیونیستها پیش از هر چیز مطرح میشود و رسانههای جریان اصلی هم هر قدر تلاش کنند، نمیتوانند اوضاع را به حالت سابق برگردانند. یکی از نمونههای چنین وضعی، کنسرت اخیر باب ویلان است که هنگام پخش زنده آن از تلویزیون بیبیسی، شعارهای ضداسرائیلی سر داده شد و تلاش مدیران این شبکه برای سانسور آنچه رخ داده بود هم نتوانست از تأثیر موضوع بکاهد. تلویزیون بیبیسی روز قبل کنسرت گروه ایرلندی «نیکپ» را در فستیوال موسیقی گلاستونبری پخش نکرده بود تا شعارهای ضدصهیونیستی آن را پوشش ندهد. این گروه شعارهایی مثل «لعنت به اسرائیل»، «لعنت به کییر استارمر» و «فلسطین آزاد» را سر داد و پس از برگزاری این کنسرت، پلیس محلی در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد درباره این موضوع از آنها تحقیق میکند. اما روز بعد گروه پانک ۲ نفره باب ویلان جنجال دیگری به پا کرد و علیه ارتش اسرائیل شعار سر داد. باب ویلان در مقابل هزاران مخاطبی که پرچم فلسطین به دست داشتند، ابتدا شعار «فلسطین آزاد» و سپس «مرگ بر آیدیاف Death to the IDF» را تکرار کرد و گفت: «از نهر تا بحر، فلسطین باید آزاد شود و آزاد خواهد شد، انشاءالله». آیدیاف نام مختصر ارتش رژیم صهیونیستی متشکل از ۳ نیروی زمینی، هوایی و دریایی است. موضع این گروه نسبت به خود شبکه بیبیسی هم انتقادی است و درباره جنگ اسرائیل و فلسطین میگوید: «سازمان ملل میگوید نسلکشی است اما بیبیسی اسمش را درگیری میگذارد». بیبیسی ناچار شد پخش زنده این کنسرت را متوقف کند و پس از آن هم سخنگوی این شبکه گفت این کنسرت «عمیقا توهینآمیز» بود و از پلتفرم استریم بیبیسی منتشر نخواهد شد. در ادامه باب ویلان پس از این جنجالها با انتشار تصویری در صفحه شخصی اینستاگرامش نوشت: «در حالی که صهیونیستها در شبکههای اجتماعی به گریه افتادند، بستنی گیاهی آخر شبم را میخورم». چنانکه کاملا مشخص است، چنین رویدادهایی به طور خودجوش و بدون سازماندهی مشخص از سمت یک نهاد صاحب سرمایه یا یک دولت قدرتمند انجام شده و اتفاقا به ستیز با نهادهای ثروتمند صاحب سرمایه و دولتهای قدرتمند میرود. در کنار تمام تحولاتی که جهان طی سالهای اخیر به خود دیده و همگی نشانههایی از فروپاشی نظم جهانی به وجود آمده پس از جنگ دوم جهانی هستند، یکی از چیزهای دیگری که میتوان به آن توجه کرد تغییرات محسوس در سوگیری افکار عمومی دنیاست. به عنوان مثال، طبق یک نظرسنجی که در ایالاتمتحده به عنوان بزرگترین حامی رژیم صهیونیستی، مدتی بعد از توفان الاقصی انجام شد، هواداری از اسرائیل اگرچه در میان افراد بالای ۶۵ سال آمریکایی که فکرشان دستپخت دوران جنگ سرد بوده هنوز بالای ۸۰ درصد است اما بین افراد ۱۸ تا ۳۴ سال آمریکایی این نسبت به ۲۷ درصد رسیده است. جهان جدید خسته است از تکصدایی رسانههای جریان اصلی و در این میان دنبال صدایی دیگر میگردد؛ صدایی که بدیل این لحن یکجانبه ۳۰ ساله باشد و نخواهد بدیهیات را با کیمیاگری در کلمات و تصاویر کتمان کند. اتفاقاتی نظیر آنچه در کنسرت باب ویلان و پیش از آن در کنسرت گروه ایرلندی رخ داد و نیز موارد متعدد مشابه اینها در سراسر دنیا، نشان میدهد یکی از اصلیترین اسلحههای بلوک غرب و نیروی نیابتی آن یعنی رژیم صهیونیستی که همان رسانههای جریان اصلی است، دیگر از کار افتاده و حتی در بسیاری از موارد تاثیری معکوس دارد.