نگران انفعال
علیرضا دارابی: ۴۲ روز. همین عدد کوتاه، حالا به یک معمای بزرگ برای هواداران استقلال تبدیل شده است. شمارش معکوسی که تا نبرد سرنوشتساز سوپرجام ادامه دارد؛ جایی که آبیها باید در نقشجهان مقابل تراکتور اسکوچیچ صفآرایی کنند و نخستین جام فصل جدید را به ویترین باشگاه اضافه کنند. اما وقتی به اردوگاه استقلال نگاه میکنیم، خبری از شور و شوق آمادهسازی و تمرینات منظم نیست. همه چیز در هالهای از ابهام غوطهور شده و مرد پرتغالی، ریکاردو ساپینتو، با یک چالش تمامعیار روبهرو است.
استقلال فصل گذشته با مجتبی جباری از مسیر پرپیچ و خم جام حذفی گذشت و در نهایت، جام را در آغوش کشید. افتخاری که مجوز ورود به سوپرجام را برای آبیها امضا کرد. اما همین که نوار جشن قهرمانی قطع شد، تغییرات بزرگی در باشگاه به راه افتاد. جباری کنار رفت و نامآشنای پرتغالی، ساپینتو، دوباره به تهران برگشت. مردی پرانرژی، پرهیجان و البته پرحاشیه که این بار شاید مهمترین آزمون دوران مربیگریاش را پیش رو داشته باشد.
آغاز تمرینات؟ هیچ تاریخ مشخصی اعلام نشده است. برخی میگویند در روزهای آینده سوت آغاز تمرین به صدا درخواهد آمد، برخی دیگر خبر از اختلافات داخلی و بلاتکلیفی در نقلوانتقالات میدهند. در هر صورت، زمان برای ساپینتو بهسرعت در حال ذوب شدن است. مرد پرتغالی باید در فاصله کوتاه، شناخت دقیقی از بازیکنان پیدا کند، ترکیب ایدهآل را بچیند و یک تیم آماده و سر حال تحویل هواداران دهد اما آیا واقعاً میشود در این بازه فشرده، تیمی منسجم ساخت که از همان گام اول، جام را لمس کند؟
آن سوی میدان، تراکتور ایستاده؛ تیمی که زیر نظر دراگان اسکوچیچ، یک فصل رؤیایی را تجربه کرد و قهرمان لیگ برتر شد. تراکتوریها نهتنها ترکیب اصلی خود را حفظ کردهاند، بلکه روحیهای جنگنده و تشنه جام دارند. برای آنها، سوپرجام فرصتی است تا دومین قهرمانی پیاپی را ثبت کنند و مهر تایید دیگری بر پروژه موفق اسکوچیچ بزنند؛ یک تراکتور آماده و بیرحم، درست برعکس استقلال که هنوز نمیداند کی و چگونه تمرین کند.
این تقابل، فراتر از یک بازی ساده است. سوپرجام همیشه بُعد روانی قدرتمندی دارد. نخستین جام فصل، میتواند مسیر آینده تیم را ترسیم کند و اعتماد به نفس بازیکنان و کادر فنی را به اوج برساند یا به کلی بر باد دهد. برای ساپینتو، این مسابقه فرصتی است تا رابطهای محکم با سکوهای آبی ایجاد کند و انتظارات انباشتهشده پس از خداحافظی از لیگ را جبران کند. هواداران هنوز خاطره بازی تاریخی ۷ بر ۱ مقابل تراکتور را با ساپینتو فراموش نکردهاند. همان مسابقهای که غرور تبریزیها را شکست و یک تصویر نمادین از استقلال مقتدر در ذهن فوتبالدوستان نقش بست. اما حالا شرایط بهطور کامل تغییر کرده؛ تراکتور دیگر آن تیم آشفته و بیبرنامه نیست، بلکه حالا یک مدعی بیرحم و بابرنامه است.
بزرگترین ترس هواداران استقلال، همین بلاتکلیفی و تأخیر در شروع تمرینات است. آنها با خاطرات تلخ شروعهای ضعیف و از دست دادن جامها در فصلهای گذشته زندگی کردهاند و نمیخواهند بار دیگر همان فیلم تکراری را ببینند. از سوی دیگر، مدیریت باشگاه تحت فشار افکار عمومی و رسانهها قرار دارد، چرا که باید پاسخ دهد چرا هنوز تکلیف اردوها، بازیهای تدارکاتی و فهرست نهایی بازیکنان مشخص نشده است.
شاید این سوپرجام، بیش از هر زمان دیگری برای استقلال حکم فینال زودهنگام را داشته باشد. پیروزی در این مسابقه، میتواند مثل یک سکوی پرتاب عمل کند و به ساپینتو آرامش و اعتبار لازم برای ادامه فصل را بدهد. شکست اما، آغازی است بر زنجیرهای از بحرانها، حواشی و فشارهایی که میتواند خیلی زود آرامش مرد پرتغالی را برباید.
در این مسیر ۴۲ روزه، استقلال بیش از هر زمان دیگری نیازمند یک رهبری قاطع، تصمیمات شجاعانه و اعتماد کامل بازیکنان به کادر فنی است. وقت برای اشتباه نیست. اگر آبیها بخواهند در نقش جهان جام را بالای سر ببرند و در همان نخستین گام به رقیبان لیگ پیغام قدرت بدهند، باید همین امروز عزم خود را جزم کنند. سوپرجام، اگرچه تک دیدار است اما میتواند دروازه ورود به یک فصل رؤیایی یا برعکس، دره سقوط و بحران را باز کند.
پس همه نگاهها به ساپینتو و اتاق فکر باشگاه دوخته شده است. استقلال باید انتخاب کند: یک شروع مقتدرانه و یک لبخند گسترده روی چهره هواداران، یا آغاز یک راه پر از تردید و تنش. ۴۲ روز مانده تا پاسخ این معما داده شود؛ پاسخی که شاید سرنوشت کل فصل را رقم بزند.
***
پنجمین فینال ساپینتو مصادف شد با سوپرجام ایران
فرصت انتقام
ریکاردو ساپینتو بار دیگر با بلیت یکطرفه وارد تهران شده تا ماجراجویی تازهای را با استقلال آغاز کند. مرد پرهیجان پرتغالی که هنوز طعم تلخ شکست در فینال حذفی برابر پرسپولیس زیر زبانش مانده، حالا در آستانه پنجمین فینال دوران مربیگریاش ایستاده؛ جدالی حساس و حیثیتی با تراکتوری که تشنه جام است. این سوپرجام، نه یک بازی ساده، بلکه یک ایستگاه سرنوشتساز برای ساپینتو و استقلال است؛ ایستگاهی که میتواند فاتحه بحرانها را بخواند یا آنها را در بیرحمترین شکل ممکن زنده کند.
ساپینتو تا امروز 4 فینال رسمی را پشت سر گذاشته؛ ۲ قهرمانی، ۲ شکست. نخستین تجربهاش سال ۲۰۱۲ روی نیمکت اسپورتینگ لیسبون، تلختر از آن است که فراموش شود. تیم محبوب دوران جوانیاش را تا فینال جام حذفی پرتغال رساند اما در همان دقایق ابتدایی، گل مارینیو همه رویاهای او را در هم کوبید و جام به آکادمیکا رسید. آن شب، ساپینتو یاد گرفت فینال یعنی زمین لغزندهای که حتی یک اشتباه یا غفلت، میتواند رویای چند ماهه را به یک کابوس تبدیل کند.
۶ سال بعد، سال ۲۰۱۸، فرصت انتقام از سرنوشت رسید. این بار روی نیمکت استاندارد لییژ بلژیک نشست و با گل دقیقه ۲+۹۰ رناد اموند، جام را از چنگ خنک قاپید. فینالی که نشان داد ساپینتو میتواند در بزنگاههای حساس، تیمش را تا آخرین نفس زنده نگه دارد. پیروزیای که شاید جرقه تولد یک مربی جاهطلب را روشن کرد.
اما سرنوشت، برای مرد پرتغالی قصههای دیگری هم نوشته بود. سال ۲۰۲۲، او به ایران آمد تا جای خالی قهرمانی در سوپرجام را برای استقلال پر کند. استقلال قهرمان لیگ برتر بود و نساجی قهرمان جام حذفی. در دیداری نهچندان پرحادثه، امیرارسلان مطهری دقیقه ۵۲ سند قهرمانی را امضا کرد. ساپینتو حالا ۲ جام داشت و رویای هتتریک قهرمانی، ذهنش را قلقلک میداد.
ولی هر فینالی پایان خوش ندارد. سال بعد، استقلال در فینال جام حذفی به رقیب سنتی، پرسپولیس، برخورد کرد. یکی از نفسگیرترین شهرآوردهای تاریخ. ترابی پرسپولیس را جلو انداخت و مرادمند در واپسین ثانیههای وقت قانونی بازی را مساوی کرد اما اخراج ساپینتو و حضور نداشتن او در کنار خط، دقیقاً همان چیزی بود که رقیب میخواست. عالیشاه با یک ضربه آزاد مرگبار، فاتح شب شد و استقلال را برای دومین بار از قهرمانی بازداشت. ساپینتو بار دیگر در فینال شکست خورد؛ شکستی که هنوز هم مثل زخمی تازه در خاطر آبیها مانده است.
اکنون، ساپینتو در دومین دوره حضورش در استقلال، دوباره در آستانه یک فینال است. سوپرجام ۱۴۰۴، جایی که استقلال باید با تراکتور قهرمان لیگ، نبردی جدی داشته باشد. تراکتوری که تحت هدایت دراگان اسکوچیچ، دقیق، منظم و بیرحم بازی میکند. تیمی که میخواهد برای دومین بار متوالی جام را بالای سر ببرد و پیام محکمی به کل فوتبال ایران مخابره کند.
در این سوی میدان، ساپینتو و استقلال با چالشهای بزرگی دستوپنجه نرم میکنند. برنامه تمرینی مبهم، بازار نقلوانتقالات پرحاشیه و البته فشار هوادارانی که از مرد پرتغالی فقط یک چیز میخواهند: جام. برای ساپینتو، این فینال میتواند حکم مرگ و زندگی را داشته باشد. اگر برنده شود، سومین قهرمانی و یک هتتریک رؤیایی در کارنامهاش ثبت میشود. اگر ببازد، رکورد شکستهایش در فینالها به ۳ میرسد و آتش انتقادها در همان هفتههای نخست دوباره زبانه خواهد کشید.
هواداران استقلال خوب میدانند این بازی فقط یک جام ساده نیست. این بازی، آغاز راهی است که میتواند فصل را از همان ابتدا روی نوار موفقیت بیندازد یا همه چیز را زیر سؤال ببرد. سوپرجام امسال، شاید مهمتر از همیشه، فرصت نجات حیثیت و ساختن یک استقلال تازه و باصلابت باشد.
حالا همه نگاهها به مرد پرتغالی دوخته شده؛ مردی که آمده تا بجنگد، فریاد بزند، روی خط مرز جنون راه برود و در نهایت، جامها را در آغوش بکشد. پنجمین فینال، یک ایستگاه تعیینکننده دیگر در زندگی پرفراز و نشیب اوست. آیا ریکاردو میتواند رویای هتتریک را زنده کند؟ یا تراکتور، آکادمیکای جدیدی میشود که جام را از دست او بیرون میکشد؟
پاسخ، فقط در زمین نقشجهان و در نبردی که روح و روان ۲ سرمربی را درگیر خواهد کرد، مشخص میشود. حالا باید دید ساپینتو این بار چه قصهای خواهد نوشت؛ قصهای با پایان شیرین یا یک تراژدی دیگر.